متن زیر، سخنان آقای ضیاء الصاوی از مصر، مهندس کامپیوتر و روزنامهنگار و فعال سیاسی و انقلابی است که در حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی بیان شد. [سخنان این جوان مصری را از اینجا بشونید]
بسماللهالرحمنالرحیم، والحمدلله رب العالمین، والصلاة والسلام علی أشرف المرسلین نبینا و امامنا محمد و علی آله و صحبه و سلم، و من اتبعه إلی یوم الدین.
حضرت رهبر جمهوری اسلامی ایران! آقایان محترم حاضر در جلسه! برادران عزیز و جوانان امت عربی و اسلامی! السلام علیکم و رحمةالله و برکاته.
در آغاز و قبل از اینکه سخنانم را شروع کنم میخواهم تشکر و سلام خود را تقدیم کنم به همهی کسانی که دستاندرکار این کنفرانس بودند و فکر میکنم این کنفرانس و فعالیتهای مانند آن، تأثیرات زیادی در استحکام ایدهی وحدت اسلامی میان جوانان امت عربی و اسلامی خواهد داشت.
در این سخنان کوتاه سعی خواهم کرد به برخی پرسشها پاسخ دهم. پرسشهایی که بعد از جرقهی انقلابهای عربی زیاد شنیده میشوند. البته من در سخنانم بر انقلاب مصر به عنوان نمونهای از این انقلابها متمرکز خواهم شد.
هویت انقلاب مصر چیست؟
این پرسشها عبارتند از:
هویت انقلاب مصر چیست؟ آیا یک انقلاب اسلامی است یا نه؟
جایگاه فلسطین در این انقلاب چیست؟
و اینکه آیا انقلاب مصر همانطور که برخیها ادعا میکنند صرفاً یک مسئلهی داخلی است یا فراتر از آن، گامی در راه رویارویی با ائتلاف آمریکایی - صهیونیستی است؟
امروز یک گام دیگر به آزادسازی فلسطین نزدیک شدهایم و به زودی روزی خواهد رسید که همانگونه که سفارت صهیونیستها را در قاهره مورد هجوم قرار دادیم، مسجدالاقصی فلسطین را نیز آزاد کنیم.
پاسخ من این است که علیرغم اهمیت انواع آزادیها، اما درست نیست که انقلاب مصر را تنها انقلابی برای کسب آن آزادیها بدانیم. و باز علیرغم اهمیت عدالت، باید گفت که انقلاب مصر تنها برای عدالت نبود، بلکه این انقلاب اساساً برای کسب استقلال حقیقی مصر و رها شدن آن از ائتلاف آمریکایی - صهیونیستی بود. این انقلاب برای آن بود که مصر دوباره به هویت عربی - اسلامی خویش بازگردد. و از آنجایی که مسئلهی مصر برای تمام اعراب و مسلمانان اهمیت دارد، امروز من به نمایندگی از ملت مصر از ملت عرب و امت اسلامی و به ویژه از تمامی گروههای مقاومت در غزه و در رأس آنها حماس و جهاد اسلامی و نیز حزبالله لبنان به خاطر تأخیر انقلاب در مصر و دوام حکومت فردی وابسته و عامل اجانب مانند حسنی مبارک عذرخواهی میکنم.
اگر تفکر صهیونیسم بر مدعای یهودیان در سرزمین فلسطین استوار شده باشد، بنابراین هر کسی که به این فکر ایمان داشته باشد یا به تحقق و اجرای آن و ادامهی غصب سرزمینهای عربی یا اسلامی از سوی صهیونیستها کمک کند، یک صهیونیست خواهد بود. به همین دلیل، مصر عربی- اسلامی متأسفانه توسط یک صهیونیست اداره میشد. همانطور که استاد من «مجدی احمد حسین» دبیر کل حزب کار گفتند، حتی رهبران رژیم صهیونیستی هم تأکید کردند که مبارک یک گنج استراتژیک برای اسرائیل بود. به نظر ما مبارک یک صهیونیست واقعی به معنی دقیق و حقیقی کلمه بود.
انقلاب ما علیه کمپدیوید بود
بنابراین میخواهم تأکید کنم که انقلاب ما ادامه دارد. ما توانستیم رأس رژیم را ساقط کنیم اما خود رژیم هنوز برجاست. انقلاب مصر برای براندازی رژیمی شعلهور شد که آن رژیم هنوز باقی است و آن رژیم «کمپدیوید» است. تا زمانی که در مصر، هستند کسانی که از احترام به آن معاهدهی ننگین که دست و پای مصر را به نفع صهیونیستها و آمریکاییها بست سخن میگویند، انقلاب ما همچنان و تا برانداختن تمامی باقیماندههای رژیم گذشته ادامه دارد.
امروز علیرغم سعی برخیها برای پنهان کردن هویت اصلی انقلاب ما، این هویت همواره خود را به شکل آشکاری نشان میدهد. هویتی که در شعارهای مردم بروز کرد. مردمی که در حالی از مساجد به خیابانها میآمدند که شعار میدادند «الله اکبر»، «لاالهالاالله»، «مبارک، دشمن خدا»، «ای مبارک؛ ای ترسو؛ ای عامل آمریکایی»، «ای مبارک؛ ای صهیونیست؛ بدان که من با چشمهایم از مصر حمایت میکنم». مردمی که پرچم فلسطین را در همان روزهای اول انقلاب برافراشتند و بارها و بارها پرچم صهیونیستها را در تظاهرات میدان التحریر به آتش کشیدند. در آن روزها که رجالههای مبارک به میدان التحریر حملهور شدند و «واقعهی جمل» را آفریدند، همین جوانان مسلمان و جوانان فعال سیاسی بودند که نقش «بزرگتری» را در میدان التحریر ایفا نمودند و از انقلاب مردم حمایت کردند.
امروز کافی است تا نگاهی به نتایج انتخابات پارلمانی مصر بیندازیم تا به هویت حقیقی انقلاب مردم مصر پی ببریم. جریان اسلامگرا توانست با بدست آوردن بیش از 70 درصد کرسیهای پارلمان پیروز انتخابات شود. البته علیرغم تمام آنچه که گفتم باید اضافه کنم که انقلاب مصر، انقلابی از سوی تمامی اقشار مردم از گروهها و دستهجات گوناگون بود. انقلاب مصر، انقلاب مسیحی و مسلمان، پیر و جوان، پزشک و قاضی و علمای الازهر و اساتید دانشگاهها بود. این انقلاب، انقلابی به تمام معنا مردمی بود. به خوبی به یاد دارم اولینباری که شعار «سقوط مبارک» را سر دادیم و به انقلاب مردمی مسالمتآمیز دعوت کردیم، زمانی بود که پس از قتل عام جنین در سال 2002 در مسجد «ازهر شریف» جمع شده بودیم. آری، ما انقلاب مصر را در کارخانهی مسجد و دانشگاه ساختیم. مسئلهی فلسطین، رهیافت اصلی گروه زیادی از فعالان سیاسی و شرکتکنندگان در تظاهرات علیه مبارک بود. من معتقدم حمله به سفارت صهیونیستها در قاهره که بنده افتخار حضور در آن را داشتم و باعث شد تا صهیونیستها برای اولین بار در تاریخ عذرخواهی کنند، تأکیدی بود از سوی ملت مصر مبنی بر اینکه انقلاب مصر از این پس اجازه نخواهد داد تا هیچگونه رابطهای بین مصر و رژیم صهیونیستی وجود داشته باشد. ما امروز یک گام دیگر به آزادسازی فلسطین نزدیک شدهایم و به زودی روزی خواهد رسید که همانگونه که سفارت صهیونیستها را در قاهره مورد هجوم قرار دادیم، مسجدالاقصی فلسطین را نیز آزاد کنیم.
امروز علیرغم سعی برخیها برای پنهان کردن هویت اصلی انقلاب ما، این هویت همواره خود را به شکل آشکاری نشان میدهد. هویتی که در شعارهای مردم بروز کرد. مردمی که در حالی از مساجد به خیابانها میآمدند که شعار میدادند «الله اکبر»، «لاالهالاالله»، «مبارک، دشمن خدا»، «ای مبارک؛ ای ترسو؛ ای عامل آمریکایی».
انرژی هستهای حق مسلم ما مسلمانان است
همچنین لازم میدانم بر حق جمهوری اسلامی ایران در برخورداری از انرژی هستهای مسالمتآمیز تأکید کنم و تحریم اقتصادی غیرقابل پذیرش کنونی علیه این کشور را محکوم نمایم. امروز امت اسلامی و بهویژه انقلابهای جدید منطقه باید از حق ایران در برخورداری از دانش هستهای دفاع کنند. چرا که جنگ امروز، جنگ دانش است و هر که از دانش برخوردار باشد، قدرت هم خواهد داشت. تأکید میکنم که امت اسلامی باید در دفاع از حق ایران برای داشتن انرژی هستهای مسالمتآمیز ایستادگی کند که این ایستادگی در حقیقت دفاع از ایران نیست، بلکه دفاع از حق امت اسلامی و به ویژه انقلابهای جوان منطقه است. امروز اگر ائتلاف آمریکایی-صهیونیستی و غربیها موفق به پیروزی در این نبرد شوند، این فناوری از دست ما خارج خواهد شد.
در پایان سخنم میخواهم دعوتی داشته باشم از همهی جوانان امت عربی و اسلامی و از حضرت رهبر هم درخواست میکنم که این دعوت را مطرح کنند. همانطور که میدانید 15 ماه مه آینده مصادف میشود با سالگرد روز «نکبت» در جهان اسلام. روزی که 64 سال پیش، دولت صهیونیستی در 1948 میلادی موجودیت خود را اعلام نمود. میخواهم دعوت کنم از جوانان جهان اسلام که این روز را تبدیل به روزی کنند که جهان عرب و اسلام از پلیدی سفارتخانهها و کنسولگریهای صهیونیستها پاک شود و این روز، روز حمله به سفارتخانههای اسرائیل در تمام کشورهای عربی و اسلامی باشد.
از حسن توجه شما حاضران سپاسگزارم. به خواست خداوند متعال ما در مبارزهی فردا در کنار یکدیگر و دوشادوش هم پیروز خواهیم شد. والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته