|مروری بر گذر کرمانشاه از فتنههای سیاسی و مذهبی|
یکی از مهمترین مراحل هر انقلابی، دورهی تثبیت و استقرار آن انقلاب است؛ یعنی دورهی گذار از مرحلهی انقلابیگری و کنترل هیجانات انقلابی و تبدیل انقلاب به تأسیس یک نظام. این دوران گذار پس از انقلاب در جامعهی ما که به سبب خصوصیات متضاد موجود در نتیجهی بحران در ساختارهای سیاسی-فرهنگی و اجتماعی-اقتصادی کشور در عهد پهلوی بود، با تناقضها و تضادهای فراوانی توأم گردید. انقلاب اسلامی ایران پس از پیروزی در معرض تناقضات و آسیبهای بسیاری قرار گرفت و این امر بهشدت صحنههای عمومی کشور را با فتنهها و مصائب و ناامنیها و مشکلات اجتماعی و اقتصادی بیشماری روبهرو کرد و آفتهای فراوانی را به بار آورد. لذا کنترل و رفع این مشکلات، بار سنگینی را بر مسئولین وارد آورد. برخی از مهمترین دغدغههای مسئولان انقلاب در آن هنگام عبارت بودند از:
عملی ساختن آرمانهای انقلاب
ایجاد تغییرات بنیادی در ساختارهای نظام ساقطشده
تغییر در ویژگیهای فرهنگی و فکری جامعه
تلاش برای ایجاد نظم مطلوب انقلابی و تغییر نظم موجود و بقایای نظم مبتنی بر نظام دیکتاتوری وابستهی پهلوی
تغییر در خطوط برنامههای سیاست خارجی با توجه به وضعیت انقلابی جامعه و در راستای تأسیس نظام مبتنی بر مشی استکبارستیزی و مبازره با قدرتهای بزرگ بر اساس اصل استقلالطلبی
ساماندهی به اجتماع آشفتهی سابق که علیه دیکتاتوری برخاسته بود؛ البته بر اساس اصل آزادیخواهی.
پاسخ به توقعات اجتماعی و اقتصادی مردم انقلابی و نیز حل مسائل معیشتی و رفاهی آنان در شرایط پس از انقلاب
توجه به افکار عمومی جهانی برای طرح دیدگاههای انقلابی و مسألهی صدور انقلاب
تحکیم خواستهای اساسی اقشار مختلف جامعه و محافظت از این اراده و خواست غالب در چارچوب یک نظام مبتنی بر اسلامیت و جمهوریت، مطابق با آراء عمومی مردم و برگزاری رفراندوم و بحرانهای ناشی از آن
مبارزه و مقابله با ناامنیهای حاصل از فتنههای جریانهای مخالف و معارض با خواست غالب مردم
مقابله با توطئهها، فتنهها و آسیبهای ساختگی ناشی از مداخلات قدرتهای بزرگ شرق و غرب
مبازره با عناصر داخلی وابسته به این قدرتها
جمعیت حزب توده، مجاهدین و چریکهای فدایی خلق مهمترین عناصری بودند که در میان دانشآموزان، مدارس و دبیرستانها عامل تنش، شبنامه پراکنی، اختلافات، اعتصابات و بر هم زدن نظم ادارات آموزش و پرورش در کرمانشاه به شمار میرفتند.
در این میان انقلاب اسلامی به دلیل وابستگی عمیق به اقشار مختلف اجتماعی یک انقلاب فراگیر با مشارکت عظیم و حضور اکثریت قاطع اقشار مختلف اجتماعی بود. پس جایجای مملکت ایران اسلامی و جوامع مختلف شهری، روستایی و عشایری به نحوی و در مقاطع زمانی خاصی، نقشهای مؤثری در پیوند با انقلاب اسلامی و خواستههای عمومی جامعه پیدا کرده بود. البته در این میان برخی مناطق، شهرها و استانها، اقشار جامعه به تناسب موقعیت و وضعیت و آگاهیهای اجتماعی و سیاسی و اهمیت خاص خود را داشتند. لذا تاریخ انقلاب اسلامی مشحون از حضور اقشار مختلف مردم در مقاطع مختلف بوده است.
کرمانشاه نیز در این میان از اهمیت خاصی برخوردار بود. مردم انقلابی، اقشار مختلف، جریانها و احزاب و رهبران سیاسی و بهویژه علما و اندیشمندان دینی و انقلابی این استان نقشی پرشور و بارز و برجسته در گذار انقلاب از وضعیتهای بحرانی و فتنهها و توطئههای پس از انقلاب، هم در منطقه و هم در سراسر کشور داشتند. به سبب همین نقش برجسته بود که این شهر در اوائل انقلاب به لقب شایستهی قهرمانشهر انقلاب شهرت یافت.
این وضعیت و افکار و حرکت مردم، با رهبری و هدایت بزرگان، علما، اندیشمندان و روحانیون منطقه تحت زعامت و رهبری انقلابی امام خمینی
رضواناللهعلیه دارای پشتوانهی عظیم تاریخی، اجتماعی، اعتقادی و فرهنگی بود که توانست انقلاب اسلامی را در استان کرمانشاه از گذرگاههای بحرانی عبور دهد و به سوی تأسیس و تثبیت نظام رهنمون سازد و در آخر نیز سلامت به سرمنزل استقرار برساند.
مردم و مسئولان انقلابی کرمانشاه در این راه مصائب و مشکلات بیشمار و توطئههای عظیمی را پشت سر نهادند که بهترتیب به شرح برخی از این مصائب و فتنهها و توطئههای داخلی و خارجی در دوران پس از انقلاب اشاره میکنیم؛ مسائل عبرتآموزی که درسِ پایداری، ایمان و انتظارات آرمانی است.
1. مرزبندی عقیدتی و انقلابی در راستای خواست آرمانی و انقلابی ملت در منطقه
واقعیات تاریخی نشان میدهد که انقلاب اسلامی، پیروزی گفتمان عقیده و ایمان و پیروزی گفتمان الهی و انقلابی خدایی مبتنی بر اندیشهی متعالی و انقلابی توحید بود که در سایهی رهبری فقیهی بزرگ و معنوی و انقلابی تحقق پیدا کرد. شعار عدالت انقلاب اسلامی در سایهی خداوند و حکومت الله و امامت و رهبری بود.
در این میان برخی جریانها، گروهها و احزاب سیاسی با عقاید و افکار مختلف به این سیل خروشان و خواست اجتماعی پیوستند. کرمانشاه یکی از این کانونهای مهم سیاسی بود که احزاب و جریانهای مختلف سیاسی اعم از چپگرایان سوسیالیست، کمونیستهای تودهای، سازمانهای انقلابی وابسته به بلوک شرق و ملیگرایان و آزادیخواهان لیبرال وابسته به جریانهای لیبرالدموکراسی غربی فعالیت داشتند که در جریان نبرد انقلابی خود را همسنگ مردم ساخته بودند، ولی با آرمانها و خواستههای انقلابی، دینی و باورهای آنها فرسنگها فاصله داشتند. فرصتطلبان زیادی نام انقلابی به خود گرفتند و در پوستین انقلابیون درآمدند و در جستوجوی فرصتها و مطامع و سود و زیان خود بودند.
اذیت و آزار مردم در شهریور ماه 1358 به وسیلهی جریانهای مارکسیستی تا حدی بالا گرفت که امام خمینی
رحمهالله دستور قاطعی را برای برخورد با این جریانات و سرکوب قاطع ضد انقلاب صادر کردند.
لذا اندیشمندان و روحانیون اسلامی که با شعارها و آرمانهای اجتماعی مردم پیوند عمیقی داشتند، پس از سقوط نظام شاهنشاهی راه خود را از اینگونه جریانها جدا کردند و هدف خود را در آرمانهای متفاوتی از خواستهای عمومی و اجتماعی مردم جستوجو کردند تا از انحراف از اصول و آرمانهای انقلابی جلوگیری کنند. ترسیم این خطوط بر عهدهی جماعتی از اندیشمندان و علما بود که در پایگاههای انقلاب و در مساجد معروف کرمانشاه همچون مسجد آیتالله بروجردی، مسجد حاج شهبازخان، مسجد معتضدی، مسجد جامع و مسجد و حسینیهی جلیلی و دیگر کانونهای انقلاب صورت میگرفت. در این میان آیتالله اشرفی اصفهانی، آیتالله جلیلی، آیتالله مجتبی حاجآخوند، آیتالله مهدوی، آقا سید علی میبدی، آقا سید ابراهیم خسروشاهی، آقا شیخ محمد کاظمی، آقا سید محمد معصومی لاری، آقاشیخ محمدرضا هرسینی، آیتالله نجومی، آقا سید عباس میریونسی و بسیاری از علما و رهبران سیاسی-عقیدتی، در اوایل انقلاب نقش عظیمی را در هدایت مردم و ترسیم این مرزبندی سیاسی ایفا کردند. ایشان سهمی بسزا در تداوم و انعکاس خواستهای اجتماعی و حفظ آرمانها و باورهای انقلابی مردم داشتند و به مناسبتهای مختلفی با صدور بیانیهها، اطلاعیهها و برگزاری برنامههای متعدد، آثار فراوانی در حفظ و حراست از آرمانها و انتظارات مردم انقلابی داشتند. این اثرگذاری هم در هدایت وضعیت انقلابی مردم منطقه بود و هم در سطح ملی در روشنگری و مرزبندیهای سیاسی و انقلابی.
2. مقابله با ضد انقلاب و عناصر و چهرههای وابستهی رژیم
عناصر و کارگزاران رژیم سابق در گوشه و کنار استان، دست به اقدامات گستردهای پس از پیروزی انقلاب برای ایجاد ناامنی زدند تا انقلابیون را در کنترل اوضاع، ناتوان نشان دهند. البته انقلابیون نیز با تدابیر و تمهیدات بسیار، اقدام به ایجاد امنیت و دستگیری مقامات بلندپایهی استان و حکومت نظامی سابق نمودند. همچنین به منظور جلوگیری از فتنهجوییها، 48 تن از عناصر سرشناس سابق استان را در 29 فروردین ماه 1358 دستگیر و به دادسرای انقلاب اسلامی سپردند تا به پروندههای آنها رسیدگی شود. برخی از عناصر وابسته و رهبران آنها در شهر کرمانشاه، سرپلذهاب، اسلامآباد و دیگر شهرهای استان دستگیر یا خلع سلاح شدند. عناصر ضد انقلاب و وابسته به رهبران بزرگ سیاسی-نظامی و مقامات بلندپایهی رژیم سابق، مانند سرلشکر طوفانیان، سپهبد پالیزبان -استاندار نظامی کرمانشاه- و سالارجاف -چماقدار معروف- که عامل عمدهی ناامنیها در منطقه بودند نیز دستگیر شدند. همچنین دستگیری رهبران چماقدار طرفدار نظام شاهنشاهی -کیوان قبادی و 18 تن از همدستان وی- در 25 فروردین 1358 از جملهی این اقدامات بود.
سپس به طور گستردهای گردآوری و خلع سلاح کلی در شهرهای استان آغاز شد. این کار به منظور تأمین امنیت و ایجاد آرامش و آسایش در میان مردم بود. همچنین تأسیس نهادهای امنیتی انقلاب مانند کمیتههای انقلاب اسلامی، گروههای ضربت و بسیج مردم در مساجد به منظور مقابله با مخالفین و معاندین از مهمترین راههای امنیتی برای فائق آمدن بر توطئهها بود.
3. مبارزه با اختلافافکنی میان شیعه و سنی
تلاش استکبار جهانی بهویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی برای انداختن هول و هراس در مناطق سنینشین استان و استانهای همجوار کردستان و نیز ایجاد تنش و اختلاف و برادرکشی در میان مردم مناطق کردنشین و کرمانشاه بود. در این زمینه وحدت دینی و توحیدی معیار اساسی برای خنثیسازی این توطئهها و جلوگیری از بروز این اختلافات بود. لذا مقابله با این امر در سراسر کشور در دستور کار جدی انقلابیون و مردم قرار گرفت.
در 5 خرداد 1358 رهبر اهل سنت کرمانشاه ملا محمد ربیعی برای دیدار با امام
رحمهالله راهی قم شد. در 22 مرداد برای رفع فتنهها و به منظور خنثیسازی توطئهها و فساد و فتنه، جماعتی از مردم اهل تسنن از سنندج به کرمانشاه آمدند و در مراسم تجلیل از شهدای انقلاب شرکت کردند. گروهی از مردم کرمانشاه نیز در 22 مرداد به سنندج رفتند و راهپیمایی بزرگ وحدت را با مشارکت برادران شیعه و سنی برگزار کردند. سید موسی حجازی نیز در این مراسم قطعنامهی وحدت را شامل 12 ماده قرائت کرد.
مسألهی وحدت دینی و حضور رهبران مذهبی و عقیدتی و حضور فعال اجتماعی مردم کرمانشاه به دفع این بحرانها منجر شد. بدین ترتیب مردم قهرمان منطقه با هوشیاری و آگاهی خود از افتادن در دام هولانگیز نبرد فرقهای جلوگیری کردند و فتنهی عوامل و عناصر داخلی و خارجی وابسته به استعمار را برای کشاندن انقلابیون منطقه به جنگ فرقهای خنثی ساختند. همین برنامه بعدها نیز همچنان تا امروز ادامه یافت و وحدت عمومی برادران ایمانی همواره عامل رفع اینگونه بحرانها شد.
4. مبارزه با گروهکهای وابسته به بلوک شرق و تحت تأثیر اندیشههای مارکسیستی و کمونیستی
این گروهها تحت عنوان خلقهای قهرمان و در قالب خلق قهرمان آذربایجان، خوزستان، کردستان، کرمانشاه و ... به ایجاد اختلاف و تنش در سراسر کشور مبادرت کردند. کرمانشاه یکی از مهمترین مناطقی بود که به خاطر تنوع قومی و مذهبی و زبانی و عشایری، مطمح نظر این جریانها و عناصر وابسته به ایشان بود. در مناطق مختلف استان و از جمله در پاوه، اورامانات، جوانرود، کرمانشاه، سرپلذهاب و قصر شیرین، عناصر ضد انقلاب و وابسته به جریانهای چپ و التقاط -سازمان مجاهدین خلق، حزب توده و جریانهای موسوم به حزبهای کومهله و دموکرات- در مناطق کردنشین و اهل تسنن به بحرانآفرینی قومی و قبیلهای دست زدند. حمله به پاسگاههای ژاندارمری، حمله به نیروهای گشت سپاه پاسداران، حمله به مراکز سیاسی و امنیتی و ایجاد ترس و هول و هراس در دل مردم کرمانشاه و کردستان، از جملهی این اقدامات بود که به تشدید بحران ناامنی پس از پیروزی انقلاب اسلامی دامن میزد.
در 5 خرداد 1358 رهبر اهل سنت کرمانشاه ملا محمد ربیعی برای دیدار با امام
رحمهالله راهی قم شد. در 22 مرداد برای رفع فتنهها و به منظور خنثیسازی توطئهها و فساد و فتنه، جماعتی از مردم اهل تسنن از سنندج به کرمانشاه آمدند و در مراسم تجلیل از شهدای انقلاب شرکت کردند.
اذیت و آزار مردم در شهریور ماه 1358 به وسیلهی جریانهای فوق تا حدی بالا گرفت که امام خمینی
رحمهالله دستور قاطعی را برای برخورد با این جریانات و سرکوب قاطع ضد انقلاب صادر کردند. در پی این دستور بود که اقشار مختلف مردم اعم از روحانیون، اصناف، بازاریان، کارگران، با همکاری ارتش، سپاه پاسداران، شهربانی و ژاندارمری به سرکوب و پاکسازی عناصر ضد انقلاب اقدام نمودند. شناسایی این عوامل در همه جای استان در دستور کار قرار گرفت. وحدت عوامل و کارگزاران انقلاب و تودهی مردم، این توطئهها را بهتدریج کمرنگ و خنثی ساخت. از آن پس هرچند که ترفندها و توطئههای آنها هر از گاهی با ترور، وحشت، گروگانگیری، بمبگذاری، سرقت، ایجاد ناامنی در راهها و شهرها همواره تداوم داشت، اما غلبهی ارادهی مردم آنها را تا امروز ناامید ساخته است.
5. مبارزه با نفوذ جریانهای چپ در مراکز فرهنگی و آموززشی
عناصر وابسته به جریانهای چپ، هر از گاهی مدارس و ادارات استان را به خاطر تعلیمات ایدئولوژیک چپگرایانه دچار بحران و تنش و ناامنی میکردند. جمعیت حزب توده، مجاهدین و چریکهای فدایی خلق مهمترین عناصری بودند که در میان دانشآموزان، مدارس و دبیرستانها عامل تنش، شبنامه پراکنی، اختلافات، اعتصابات و بر هم زدن نظم ادارات آموزش و پرورش در کرمانشاه به شمار میرفتند. تعطیلی موقت مدارس، شناسایی و پاکسازی این عناصر که در مسیری خلاف خواست و ارادهی عموم مردم در باب ماهیت انقلاب حرکت میکردند، از مسائل مهمی بود که خانوادهها را از نگرانیها و ناامنی موجود در مدارس نجات داد. لذا شناسایی عوامل این فتنه در مدارس به وسیلهی مردم، دادگاههای انقلاب و مقامات قضایی و امنیتی استان، همراه با همدلی مردم، آتش اینگونه فتنهها را کمکم خاموش ساخت.
6. مقابله با آشفتگیهای امنیتی در گذرگاههای غربی، شهرهای مرزی و اختلافات مرزی با عراق
از مسائل مهم دیگری که اسباب فتنهچینی، ناامنی، بحران و باعث به وجود آمدن حوادث بیشماری در استان کرمانشاه به عنوان یک استان مرزی همجوار با عراق شد، آشفتگیهای امنیتی در گذرگاههای غربی، شهرهای مرزی و اختلافات مرزی با عراق بود که مورد حمایت همهجانبهی قدرتهای بزرگ بود. عراق از آغاز پیروزی انقلاب با استفاده از ادعاهای واهی در مورد منابع و حدود مرزی، با استفاده از ظرفیت تنشهای قومی، مسألهی کردها با نادیده گرفتن پیماننامهی الجزایر، ادعاهای خود را همزمان با بروز بحرانها و تنشهای داخلی پس از پیروزی انقلاب اسلامی از سر گرفت و مرزهای غربی کشور را دچار ناامنی کرد. حملهی عناصر وابسته به حزب بعث به پاسگاههای مرزی و نقض حریم هوایی ایران در مرزهای غربی، همچنین تحریک افرادی برای اخلال و آشوب در مرزبانیها، ادعاهایی دربارهی قصرشیرین و سرپلذهاب، حمله به پاسگاههای مرزی کانیشیخ و تلخآب، پیاده کردن نیرو در مرز ایران در حوزهی استان کرمانشاه در ماههای آبان و آذر سال 1358 به اوج خود رسید.
در آن شرایط بحرانی استانداری، نمایندهی امام
رحمهالله در استان و مقامات امنیتی و انتظامی کرمانشاه با اعزام نمایندگانی به مناطق مرزی، بسیج عشایر و اعلام آمادگی احتمالی، اعزام هیأت ویژهی امام
رحمهالله برای رسیدگی به اختلافات مرزی و مذاکره با مقامات عراقی و اعزام هیأت حسن نیت به کرمانشاه و کردستان برای کاهش تنشهای قومی و جلوگیری از سوء استفادههای بیگانگان توانست آمادگی لازم را در وجود مردم و نواحی مختلف مرزی پدید آورد، به طوری که بعداً با حملهی رژیم بعثی عراق به ایران در شهریور 1359، مردم و عشایر استان، اقلیتها و قومیتهای مختلف با وجود دیدگاههای مذهبی متفاوت از قبیل تشیع، تسنن و اهل حق در کنار یکدیگر به دفاع از تمامیت ارضی کشور و هویت ملی پرداختند. با وجود همهی این بحرانها نهادسازی انقلابی به استقرار عناصر و کارگزاران انقلاب با ایجاد وجدت و همدلی در میان مردم روزبهروز در غرب کشور افزایش یافت و در بحبوحهی جنگ تحمیلی آنچنان به اوج خود رسید که با مقاومت و ایثارگری در هشت سال دفاع مقدس، یکی از برگهای زرین را در کارنامهی مردم غرب کشور و بهویژه استان کرمانشاه پدید آورد.
بنابراین روشن است که مردم استان کرمانشاه از گردنههای هراسانگیز اشرار، عناصر ضد انقلاب، گروهکهای معاند، احزاب و جریانهای وابسته به بیگانگان و قدرتهای استکباری با موفقیت و سرافرازی عبور کردهاند و در تثبیت انقلاب اسلامی از عمق جان و دل راه را برای تداوم آن هموار نمودهاند. قطعاً در شرایط امروز نیز مردم کرمانشاه به همان پیمانها، باورها و ارزشها و اعتقادات با جان و دل پیوند دارند و مدافع آنها هستند، البته این انتظار بحق را نیز دارند که نمادها، شعارها و اهداف و آرمانهای واقعی انقلاب روزبهروز بیشتر به ثمر بنشیند.