غرب بهدلیل منطق استعماریاش نسبت به جوامع دیگر، نسبت به غرب آسیا نیز حساس و برانگیخته شده است و نمیخواهد استیلای بر آن را از دست بدهد. در پشتصحنه تحرکها و تکاپوهای دولتهای غربی، چنین محاسبه ناگفتهای نهفته است و باید کنشگریِ آنها را در این چهارچوب، فهم و تفسیر کرد.
نسبتدادنِ فضیلتِ «انقلابیبودن» و «حضورِ انقلابیداشتن»، مهمّترین فضیلتی است که در پیام رهبر انقلاب به چشم میخورد؛ آن هم نهفقط حضورِ انقلابی در «برخی» از میدانها، بلکه حضورِ انقلابی در «همه»ی میدانهایی که شایسته بود ایشان در آنها پا بنهد و کنشگری کند.
در برداشتِ اجتماعیِ امام خمینی و حضرت آیتالله خامنهای، تحوّل در عرصههای «ساختاری» یا «رفتاری»، محدود نمیماند، بلکه مهمترین و بنیادیترین عرصهی تحوّل، تحوّلِ «باطنی» است که چنانچه بر مدار و مسیرِ حقایق و معارفِ قدسی صورت گیرد، «تحوّلِ معنوی» خوانده میشود...
|آقای مهدی جمشیدی رهبر انقلاب میخواهند نوعی «خودآگاهی تاریخی و انقلابی» در ما ایجاد کنند تا دریابیم که در کدام نقطهی تاریخی ایستادهایم و به کجا میرویم و چه مسئولیتهایی بر عهده داریم...
دیدارِ رهبرِ انقلاب با اعضای جدیدِ مجمعِ تشخیصِ مصلحتِ نظام، همانندِ دیدار ایشان با نهادها و ساختارهای دیگر در سالهای اخیر، به مَحملی برای «ترغیبِ به انقلابی ماندن» و «ستودنِ انقلابیگری» تبدیل شد. این حجم از تأکید و حساسیّت، بیسبب نیست و نباید به سادگی از کنارِ آن گذشت، بلکه باید نظرِ متعمّقانه به آن افکند و ...
برخی کارگزاران بر ارزشهای اسلامی تکیه میکنند و خود را نسبت به آنها وفادار نشان میدهند، اما مقصود آنها از ارزشهای اسلامی، تلقی لیبرالیستی از اسلام است، نه اسلام ناب و عاری از التقاط و انحراف. اینان تلقیهای خالص و حقیقی از اسلام را تنگنظرانه و بسته و متحجّر میخوانند و معتقدند که باید با اقتضائات جهان جدید هماهنگ شد و در گذشته نماند اما...
با استقرار حکومت پهلوی، تهدیدهای فرهنگی، رشد و گسترش شتابان پیدا کرد و موج هولناکی از غربزدگی به راه افتاد؛ چنانکه اگر انقلاب اسلامی به پیروزی نمیرسید، جهان فرهنگی ما را بهطور کامل در عمق خود فرومیبُرد و آن را نابود میکرد. اما با وقوع انقلاب اسلامی، جهان فرهنگی ما اقتدار و...
شبهانقلاب، انقلاب بدلی و تقلبی است که تنها در پارهای از ظواهر و نهادها با انقلاب مشابه است، اما در ماهیّت، همان ضدّ انقلاب است. بنابراین، نیروهای شبهانقلابی در مقایسه با نیروهای ضدّ انقلابی، بهتر و راحتتر میتوانند هم در انقلاب نفوذ کنند و هم آن را استحاله نمایند.
اگر امام خمینی(ره)، وصیّ پیامبر اکرم(ص) و منصوب از طرف ایشان بود، انقلاب اسلامی نیز انقلابی بود که اسلام ناب محمدی را «احیاء» کرد و به «حاکمیّت» رسانید. پس تجدیدبیعت با انقلاب اسلامی، ماهیّت مستقلی از انقلاب پیامبر اکرم(ص) در صدر اسلام ندارد و اعلام وفاداری و پایبندی به همان ارزشهای الهی و معنویای است که آن حضرت با خود آوردند.
قائلان به دین حداقلی معتقدند از اهم بارهایی که نباید بر دوش دین نهاد، بار «حکومت دینیِ کامل» است. دین دربارهی حکومت، اگر حرفی دارد، حرف «اقلی» است، نه «اکثری». و حرف اقلیاش هم دربارهی «مشروعیت» است، نه «مدیریت» و تازه همان مشروعیت هم با مدیریت ارتباط وثیق دارد...
انگارهی اسلام رحمانی از یکسو همهی اسلام را دربرنمیگیرد و با آن مواجههی گزینشی میکند و از سوی دیگر، محصول «تحریف محتوایی اسلام» است و با حفظ برخی ظواهر، باطن و حقیقت آن را دگرگون میسازد و مسخ میکند.
آیا با توجه به اینکه علامه مطهری در مواجهه با اقتضائات و ضرورتهای جامعهی آن زمان، دست به نظریهپردازی و تولید فکر زده است، میتوان امروز و اکنون نیز از آثار ایشان بهره برد یا اینکه این آثار، رنگ کهنگی پذیرفته و در گذشته متوقف شده و به کار حال نمیآیند؟ در پاسخ باید گفت بسیاری از مسائلی که علامه مطهری درصدد حل آنها برآمد...
در اندیشهی سیاسی اسلام، حکومت برای حکومت نیست. حکومت «ابزار» رسیدن به مقصد «ارزشهای اسلامی» است؛ بنابراین مکلف است «ارزشهای معنوی» اسلام را در جامعه محقق سازد و این مهمترین تکلیف حکومت است که آن را از حکومت سکولار متمایز میسازد.
لطفا به منظور مشاهده بهتر سایت و مرور ایمن در اینترنت ، مرورگر خود را به نسخه بالاتر ارتقاء دهید
یا از دیگر مرورگرها استفاده کنید.