در سال ۱۹۹۷، کشورهای آسیای جنوب شرقی مثل کرهی جنوبی اتفاقاً براثر همگرایی بیش از حد با غرب، دچار بحران اقتصادی شدند. راهحلهایی که آنها دادند، توجه به داخل بود. یک مطالعهای دیدم از یک استاد ایرانی شاغل در ژاپن که اتفاقاً میگوید نکتهی اساسی در پیشرفت ژاپن این است که از نفوذ سرمایههای خارجی جلوگیری کرد...
آیا این مردمسالاری دینی به بلوغ رسیده یا هنوز هم در حال تجربه کردن خویش است؟ آیا این مردمسالاری توان لازم برای به چالش کشانیدن مدلهای رایج مردمسالاری در دنیا را دارد یا نه؟ چرا در برابر مردمسالاری دینی مقاومت صورت میگیرد؟
لطفا به منظور مشاهده بهتر سایت و مرور ایمن در اینترنت ، مرورگر خود را به نسخه بالاتر ارتقاء دهید
یا از دیگر مرورگرها استفاده کنید.