others/content
نسخه قابل چاپ

گفت‌وگو با دکتر مجتبی فردوسی‌پور:

پرده‌برداری از یک نقشه شوم

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار هزاران نفر از اقشار مختلف مردم درباره تحولات منطقه در روز ۱۴۰۳/۰۹/۲۱ متذکر شدند: «نباید تردید کرد که آنچه در سوریه اتّفاق افتاد، محصول یک نقشه‌ی مشترک آمریکایی و صهیونیستی است؛ بله، یک دولت همسایه‌ی سوریه نقش آشکاری را در این زمینه ایفا کرده، الان هم ایفا میکند ــ این را همه می‌بینند ــ ولی عامل اصلی آنها هستند.»
رسانه KHAMENEI.IR  به همین مناسبت در گفت‌وگو با 
دکتر مجتبی فردوسی‌پور، مدیر گروه مطالعاتی غرب آسیا و شمال آفریقای وزارت امورخارجه و سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در اردن، شواهد و ادله‌ی توطئه آمریکا و رژیم صهیونی در مورد سوریه و وضعیت مقاومت در منطقه را بررسی کرده است.
 
* نقش آمریکا و رژیم صهیونیستی را در اتفاقات اخیر سوریه چطور می‌بینید؟
* محور آمریکایی-صهیونیستی با کنترل و مدیریت بیداری اسلامی در شمال آفریقا، بنای بحران‌سازی خود را بر حوزه شامات قرار دادند. البته با این تفاوت که شمال آفریقا خاستگاهی مردمی و برخاسته از جامعه مدنی داشت، اما در وضعیت سوریه ۲۰۱۱، ضمن ایجاد التهاب‌های مجتمع مدنی در گام نخست، بنا را بر گسیل افراد مسلح افراط‌گرا با هدف درگیر کردن سوریه در جنگ داخلی گذاشتند. در پی این تصمیم، فرآیند بین‌المللی را نیز با صدور «قطعنامه ۲۲۵۴» از طریق شورای امنیت سازمان ملل با هدف به سقوط کشاندن ساخت سیاسی در سوریه اتخاذ کردند. در این میان، تردیدی نیست که ایالات متحده آمریکا، متحد استراتژیک رژیم اسرائیل بوده و اولویت اول آن نیز تأمین امنیت رژیم صهیونیستی است که در تجربه تاریخی یا از طریق توافقات مشابه «کمپ دیوید»، «وادی عربه» و «اسلو» برآورده شده و یا از طریق بحران‌زایی، جنگ‌های داخلی تا مرز بی‌ثباتی عمیق و تجزیه با هدف برتری اقتدار رژیم در حوزه پیرامونی پیش رفته است. سوریه در این میان جزو کشورهای محور، همچنان در خط منازعه با حفظ زیرساخت نظامی و ارتش خود بر معیار نظام دوقطبی پس از جنگ دوم جهانی باقی مانده بود. لذا باید از طریق بحران‌زایی به‌وسیله تحریم‌ها، چندپارچه کردن اقتدار سیاسی آن، گسیل نیروهای داعشی و افراط‌گرا، ضمن فروپاشی ساخت سیاسی آن، تمام زیرساخت نظامی و ماشین جنگی آن نابود شود و برای توافق با رژیم صهیونیستی، سرزمین و منابع اقتصادی آن به اشغال محور آمریکایی-صهیونیستی درآید. از این‌رو، اتفاقات سوریه را باید با رویکرد تئوری توطئه سنجید و آن را فتنه‌گرایی در جهت منافع و مصالح آمریکایی-صهیونیستی بدانیم.

* آمریکا و رژیم صهیونیستی در آینده چه اهدافی را در سوریه دنبال خواهند کرد و برنامه‌های احتمالی آنها چیست؟
* تردیدی نیست که اهداف آینده آمریکا و اسرائیل را با هدف تبدیل رژیم صهیونیستی به پیشران امنیت و اقتصاد منطقه بدانیم. موضوعی که با عملیات طوفان الاقصی، حداقل برای کوتاه‌مدت شکسته شد و با فروپاشی زیرساخت اقتصادی رژیم، به‌ویژه در حیطه زیرساخت‌های فناوری‌های نوین، به‌شدت دچار آسیب‌های جدی شد. لذا تلاش محور آمریکایی-صهیونیستی با فروپاشی سوریه، اولاً به دنبال تحرک‌بخشی در پروژه صلح «آبراهام» از طریق ورود سوریه و احیاناً لبنان به موضوع، بنا دارند این روند را در دوره ترامپ سرعت ببخشند. این داده، اگر با ثبات نسبی محقق شود، فبها، و گرنه تجزیه سوریه در کانون تحول آینده این کشور قرار خواهد گرفت.

هدف دوم، تملک ثقل منابع گازی در منطقه ساحلی مدیترانه شرقی است، که به نوبه خود حائز اهمیت بسیاری است. هدف سوم و اساسی، خلع سلاح و از بین بردن محور مقاومت است. اهدافی که با پروژه‌های تشریح‌شده در بالا، محور غربی-صهیونیستی، به دنبال تحقق آن هستند. البته محور آمریکایی-صهیونیستی تا کنون نزدیک به هشت دهه است که در این مسیر گام برمی‌دارند، اما تا کنون توفیق بالایی نداشته‌اند.
 
* ابعاد و ساختار جبهه مقاومت چیست که با سقوط دولت سوریه از بین نمی‌رود؟
* مقاومت، اولاً ایمان قلبی، باور دل و اعتقاد است و به‌عبارت دیگر، مدرسه، مکتب و ایدئولوژی محسوب می‌شود. با چنین مفروضی، مقاومت به هیچ وجه نابودپذیر نخواهد بود. دوم اینکه مقاومت در شرایط فعلی از مرحله بلوغ گذر کرده و روی پای خود ایستاده است؛ به تعبیری، عقل منفصل است و نیازی به داده ایران به‌عنوان ضرورت قوام و دوام ندارد. ضمن اینکه معتقدم مقاومت دیگر در وجه مسلحانه آن خلاصه نمی‌شود، بلکه مقاومت امروزه چندوجهی است و بقای آن نیز در حفظ این خصیصه است.
مقاومت باید در آینده به مرحله اقتدار سیاسی برسد و از بازیگری داخلی به منطقه‌ای و ظرفیتی بین‌المللی تبدیل شود. به نظر اینجانب، مقاومت در این مسیر گام‌های بسیار خوبی را طی کرده است و در آینده شاهد این رشد و تعالی خواهیم بود. معتقدم تحول سوریه را نباید شکست دید؛ بلکه آینده سوریه را باید در گشایش جبهه جولان با رژیم صهیونیستی دانست، نه انسداد.

* ویژگی‌های اصلی جبهه مقاومت چیست؟ درواقع گفتمان مقاومت از چه جنسی هست که هر چقدر بیشتر تحت فشار قرار می‌گیرد، پرانگیزه‌تر و محکم‌تر می‌شود؟
* ویژگی بارز مقاومت را باید در قدرت انعطاف‌پذیری، انطباق‌پذیری و تحول در اقتدار نرم و سخت آن دانست. با قبول چنین پیش‌فرضی، شکست‌پذیری مقاومت نامفهوم خواهد بود و آینده‌ی آن روشن‌تر از همیشه رقم خواهد خورد. البته، منوط بر اینکه مقاومت با درک متغیرهای منطقه‌ای و بین‌المللی همواره خود را هماهنگ و همسو گرداند و از ظرفیت‌های خود در شرایط متغیر به‌خوبی بهره‌برداری کند.
 
....
لطفاً نظر خود را بنویسید:
نام :
پست الکترونیکی :
نظر شما :
ضمن تشکر ، نظر شما با موفقیت ثبت شد.
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی