تقویت روابط با همسایگان و اتخاذ یک دیپلماسی فعال منطقهای از جمله محورهای اساسی است که رهبر معظم انقلاب در دیدارهای مسئولین سیاست خارجی بر آن تأکید دارند. این موضوع در مراسم تنفیذ چهاردهم نیز مجدداً مورد اشاره قرار گرفت و از محورهای مربوط به عرصه سیاست خارجی بود که به عنوان اولویت کاری رئیسجمهور و دولت جدید نیز مطرح شد.
رسانه KHAMENEI.IR بر همین اساس در گفتوگو با دکتر سید رسول موسوی، دیپلمات ارشد و سفیر سابق ایران در تاجیکستان به بررسی اهمیت اتخاذ یک دیپلماسی فعال و اولویتهای سیاست خارجی دولت جدید پرداخته است.
رهبر معظم انقلاب در مراسم تنفیذ چهاردهم در حوزه سیاست خارجی تصریح کردند در برابر امواج و حوادث جهانی و بخصوص منطقهای برخورد کشور فعال باشد و اثرگذار. تبیین شما از این فعال و اثرگذار بودن چیست و چرا ایشان حوزه منطقهای را در اینجا مورد تاکید قرار دادند؟
امروزه تحولات جهانی سرعت بسیار زیادی دارد خبری را که الان درباره موضوعی میشنویم در فاصله کوتاهی ارزش خبری خود را ازدست میدهد و به خبری کهنه و سوخته تبدیل شده که باید در آرشیوها به دنبال آنها گشت. در چنین وضعیتی اگر کسی از اخبار تحولات جهانی مطلع نباشد، نخواهد توانست جایگاه خود را در این جهان تعریف کند. حال اگر این شخص فردی عادی نباشد و جایگاهی در نظام سیاسی - اداری کشور خود داشته باشد، ناآگاهی آن شخص از اخبار تحولات پیرامون خود موجب وارد آمدن خسارت بر ساختاری میشود که آن شخص مسئولیتی در آن ساختار دارد.
اطلاع از اخبار تحولات برای هر شخص آگاه امری ضروری در زندگی فردی اوست و اگر این شخص دارای مسئولیتی در نهاد یا ساختاری باشد، این ضرورت آگاهی از تحولات مضاعف شده تا حدی که بیاطلاعی یا کماطلاعی او از تحولات پیرامونی موجب از دست رفتن اعتبار او در محیط کاری و اجتماعی او میشود.
مطالعه تاریخ فراز و فرود روابط ما با کشورهای اروپایی به خوبی مؤید این موضوع است که هر زمان این کشورها منافع مردم ما را در نظر گرفتهاند حتماً ما رابطه خوبی با آنان داشتیم و هر زمان که اقداماتی علیه منافع مردم ما داشتهاند حتماً با آن سیاستها مقابله شده است.
آگاهی از اخبار و تحولات که امری ضروری و الزامی برای هر شخصیت اجتماعی است میتواند در دو شکل فعال و غیر فعال خود را نشان دهد در شکل فعال شخص فقط شنونده یا نقلکننده اخبار تحولات نیست بلکه در شکلگیری تحولات نقشآفرین است و اخبار تحولات با توجه به نقشآفرینی او در فرایند تحولات شکل میگیرد. این موضوع شبیه نقش بازیکنان یک مسابقه ورزشی با نقش تماشاچیان آن مسابقه است. در یک مسابقه ورزشی ممکن است اطلاعات مشابهی بین بازیکنان و تماشگران وجود داشته باشد ولی مسلماً نقش بازیگران در شکل دادن به تحولات تفاوت ماهوی با نقش تماشگران دارد. در عرصه سیاست هم تفاوت ایفای نقش فعال در تحولات با ناظر تحولات بودن شبیه نقش آفرینی بازیگران یک مسابقه ورزشی و تماشاچی بودن آن مسابقه است.
بنابراین وقتی رهبر انقلاب صحبت از برخورد فعال با تحولات جهانی و منطقهای دارند بر این موضوع تأکید دارند که در جهان امروز باید نقش آفرین بود نه تماشاچی و نظارهگر؛ لذا سیاستمداران، تصمیمسازان، تصمیمگیران و مدیران کشور لازم است نه تنها از تحولات جهان و منطقه مطلع باشند بلکه خود باید بهوجودآورنده یا شکلدهنده به اخبار این تحولات باشند تا بتوانند برای آینده کشور مفید فایده باشند.
ایشان به اتفاقات علمی و پیشرفتهای حوزه هوش مصنوعی و... در جهان نیز اشاره کردند و برخورد فعالانه سیاست خارجی در این حوزه را خواستار شدند. نسبت این موارد با هم چیست؟
اگر به سوابق و تاریخچه فرمایشات رهبر انقلاب دقت کنید ملاحظه خواهید فرمود که معظمله سی سال پیش بر سه عرصه دانش هستهای، نانوتکنولوژی و سلولهای بنیادی تأکید فراوانی داشتند و آنچه امروز داریم به برکت جهتگیری دقیق ایشان در سی سال پیش است. امروز در هر سه عرصه کشور ما حرف های اساسی برای طرح کردن دارد. جهتگیر شدن کشور در فنآوریهای پیشرفته مانند هوا
– فضا مورد دیگری از توجه ایشان به عرصه دانشهای جدید است و امروز وقتی میبینیم که ایشان موضوع هوش مصنوعی را مطرح میکنند باید اعتراف کنیم که به موضوع بسیار مهمی اشاره فرمودهاند و کشور ما نیاز اساسی برای ورود به این عرصه را دارد. اگر سی سال پیش رهبر انقلاب دانش هستهای، نانوتکنولوژی و سلولهای بنیادی را مطرح نمیکردند و الان میخواستیم شروع کنیم فقط سی سال عقب بودیم بلکه سرعت پیشرفت دانش به گونهای است که بسیار بیشتر از آن عقب افتاده بودیم. عرصه هوش مصنوعی هم همینگونه است حتی امروز هم اگر با تمام ظرفیتهای خود شروع کنیم باز هم عقب هستیم. امیدواریم که اشاره راهبردی رهبر انقلاب به این عرصه موجب تحرک جدی سازمانها و نهادهای مسئول باشد
.
ژئوپلیتیک کشور ما به گونهای است که ایران را در طول تاریخ کشور جهانی ساخته است. هیچ تحول بزرگی در جهان رخ نداده مگر آنکه به گونهای کشور ما درگیر آن شده است.
اینکه هر حادثهای پیش میآید ما باید با صراحت و روشنی و قوت و متانت به بیان موضعمان بپردازیم آیا مثال نقض آن در دورههای گذشته رخ داده است؟
بیان صریح و شفاف مواضع رسمی کشور توسط مقامها و نهادهای مسئول، نشاندهنده قدرت و نفوذ کشور است. معمولاً مواضع بینابینی و غیرشفاف یا توسط کشورهایی اتخاذ میشود که به قدرت و نفوذ خود اعتماد ندارند یا اطلاعات دقیق از عرصه تحولات ندارند که برای کشورها هر دو مورد نشان از ضعف خواهد بود. البته باید توجه کنیم که ایشان در ادامه ویژگیهای صراحت و شفافیت و قوت برای بیان مواضع ویژگی متانت را هم بیان میکنند که این ویژگی عنصر بسیار مهمی در بیان مواضع محسوب میشود. باید قبول کنیم که در مواقعی بعضاً در موضوعات راهبردی مانند حقوق هستهای، مسائل منطقهای مانند نقش جمهوری اسلامی ایران در مبارزه با داعش در سوریه یا مقابله صریح با سیاستهای خصمانه آمریکا بعضاً مواضع غیرشفاهی اتخاذ میشده که با مواضع حکیمانه رهبر انقلاب آن مواضع بینابینی اصلاح میشد.
اولویت همسایگان و ارتباطات خارجی با آنها برای چندمینبار و اینبار توسط رهبر معظم انقلاب در مراسم تنفیذ مورد تاکید قرار گرفت. ابعاد و اثرات و راهکارهای تقویت این موضوع را برای ما تبیین کنید.
سیاست همسایگی از جمله راهبردهای اساسی کشور نه فقط در سیاست خارجی بلکه جهتگیری کلان کشور است؛ بهعنوان مثال اتصال خطوط راه، راه آهن، خطوط انتقال نفت و گاز و برق، مدیریت آب، مسائل زیست محیطی و بسیاری عرصه دیگر موضوعات حیاتی هستند که باید در میدان و عرصه عمل با همسایگان پیش رود و نمیشود فقط به بیان سیاسی اهمیت سیاست همسایگی قناعت نمود.
امروز این بحث که توسعه امری منطقهای است و یک کشور نمیتواند در یک منطقه عقب افتاده به تنهایی مسیر توسعه را طی کند بحثی جا افتاده و مسجعل محسوب میشود.
تأکید مکرر رهبر انقلاب به اهمیت سیاست همسایگی و کار با همسایگان صرفاً یک بیان و گزاره سیاسی نیست بلکه تأکید بر پیوند زدن راهبردها و سیاستهای کلان کشور در عرصه توسعه و رشد کشور با همسایگان است.
تأکید مکرر رهبر انقلاب به اهمیت سیاست همسایگی و کار با همسایگان صرفاً یک بیان و گزاره سیاسی نیست بلکه تأکید بر پیوند زدن راهبردها و سیاستهای کلان کشور در عرصه توسعه و رشد کشور با همسایگان است. به بیانی دیگر پیگیری سیاست همسایگی و کار با همسایگان فقط موضوع سیاست خارجی نیست بلکه موضوع راهبردی و کلان تمامی دستگاههای کشور است.
تقویت ارتباط با کشورهایی که میتوانند میدان دیپلماسی را برای ما گسترش دهند مثل آفریقاییها را در صورت امکان به صورت عینی و مصداقی توضیح دهید.
ژئوپلیتیک کشور ما به گونهای است که ایران را در طول تاریخ کشور جهانی ساخته است. هیچ تحول بزرگی در جهان رخ نداده مگر آنکه به گونهای کشور ما درگیر آن شده است.
چه در تاریخ پیش از اسلام و چه در تاریخ پس از اسلام کشور ما در مسیر تغییر تحولات بزرگ بوده است و کشوری با این خصوصیات نمیتواند کشوری منزوی و محدود به منطقه خود باشد و ضمناً کشوری خواهد بود با سیاست خارجی فرامنطقهای و بینالمللی و وقتی کشوری مانند جمهوری اسلامی ایران به حکم جبر تاریخ و ژئوپلتیک کشوری بینالمللی باشد. لازم است سیاست خارجی چند لایه و بینالمللی داشته باشد و ضمناً با محیط فراتر از منطقه خود تعامل جدی داشته باشد و اگر چنین سیاستی نداشته باشد با مشکل امنیتی مواجه میگردد.
اگر سی سال پیش رهبر انقلاب دانش هستهای، نانوتکنولوژی و سلولهای بنیادی را مطرح نمیکردند و الان میخواستیم شروع کنیم فقط سی سال عقب بودیم بلکه سرعت پیشرفت دانش به گونهای است که بسیار بیشتر از آن عقب افتاده بودیم. عرصه هوش مصنوعی هم همینگونه است حتی امروز هم اگر با تمام ظرفیتهای خود شروع کنیم باز هم عقب هستیم.
داشتن روابط خوب با فرامنطقه و سیاست بینالمللی تأثیرگذار بر معادلات قدرت در جهان میتواند هم توان امنیت ملّی کشور را ارتقاء بخشد و هم ظرفیتهای جدیدی را برای توسعه ملّی کشور فراهم کند.
رهبر انقلاب در مراسم تنفیذ از زاویه جدیدی موضوع تقویت ارتباط با اروپاییها را ترسیم کردند:
اینجور نیست که ما بگوییم یک انگیزهی مخالفت و دشمنیای با بعضی از کشورها، مثلاً کشورهای اروپایی ــ که حالا من جزو اولویّتها آنها را ذکر نکردم ــ داریم؛ نه. علّت اینکه کشورهای اروپایی را بنده به عنوان اولویّت ذکر نمیکنم، این است که اینها با ما این چندساله خوب رفتار نکردند؛ با ما خوب برخورد نکردند. در قضیّهی تحریمها، در قضیّهی نفت، در قضایای گوناگون… پیرامون این فراز و مساله ارتباط با کشورهای اروپایی برای ما توضیح دهید.
در پاسخ به این سؤال اجازه دهید به تاریخ کشور خودمان مراجعه کنیم و رابطه با اروپا را صرفاً به دوره جمهوری اسلامی ایران و یا تحولات سالهای اخیر محدود کنیم و تصور نکنیم که آنچه امروز در روابط کشور ما با اروپا میگذرد به چند اتفاق ساده یا مهم در روابط محدود میشود.
متأسفانه با مروری ساده بر تاریخ کشور خود متوجه نقش منفی قدرتهای بزرگ اروپایی در مداخله علیه منافع ملّی خود بودهایم و بارها مردم کشور ما علیه مداخلات آنان در امور کشور قیام کردهاند.
مردم ما همواره با بزرگ منشی از کنار موضوع مداخلات آنها گذشته ولی همچنان سیاستهای اشتباه آنان ادامه یافته است. این سیاستهای اشتباه است که باعث میشود تا بحث عدم اولویت رابطه با آنان مطرح شود. بدیهی است چنانچه همین کشورهای اروپایی صادقانه تاریخ روابط کشور خود با ما را مورد مطالعه کنند خودشان متوجه سیاستهای اشتباه خود خواهند شد و در صورت تصحیح این سیاستها حتماً روابط خوبی بین ایران و این کشورها برقرار خواهد بود.
رهبر انقلاب تأکید دارند که در جهان امروز باید نقش آفرین بود نه تماشاچی و نظارهگر؛ لذا سیاستمداران، تصمیمسازان، تصمیمگیران و مدیران کشور لازم است نه تنها از تحولات جهان و منطقه مطلع باشند بلکه خود باید بهوجودآورنده یا شکلدهنده به اخبار این تحولات باشند.
مطالعه تاریخ فراز و فرود روابط ما با کشورهای اروپایی به خوبی مؤید این موضوع است که هر زمان این کشورها منافع مردم ما را در نظر گرفتهاند حتماً ما رابطه خوبی با آنان داشتیم و هر زمان که اقداماتی علیه منافع مردم ما داشتهاند حتماً با آن سیاستها مقابله شده است.