رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با آقای محمد شیاع السودانی، کشور عراق را از نظر ثروتهای طبیعی و انسانی و پیشینه فرهنگی و تمدنی، برترین کشور عربی منطقه توصیف کرده و خواستار اجراییشدن تفاهمهای صورتگرفته بین دو کشور در زمینههای اقصادی و مبادلات کالا شدند.
رسانه KHAMENEI.IR بهمنظور تشریح دقیقتر ظرفیتهای فرهنگی و اقتصادی دو کشور، به گفتوگو با آقای دکتر حسین اکبری، کارشناس حوزه جهان اسلام و عرب پرداخته است. آقای اکبری معتقد است عراق امن، پیشرفته و آباد، نهتنها برای مردم این کشور، بلکه برای ایران هم منافع زیادی به ارمغان میآورد.
یکی از اولویتهای اصلی جمهوری اسلامی ایران، پیشرفت عراق و برخورداری از استقلال و قدرت و امنیت بوده است و مقامات کشور همیشه اعلام کردهاند که پیشرفت و اقتدار عراق به نفع ایران است. برای این مسئله چه مصادیقی میتوان ذکر کرد؟
عراق، کشوری مهم در همسایگی غربی ما است که بیشترین مرز مشترک را با ایران دارد. در طول تاریخ ایران و عراق حدود هشتصد سال کشوری مشترک بودند؛ اما بعد از اینکه این جغرافیا تقسیم شد، باز هم ایران و عراق از مشترکات بسیاری برخوردار بودند. شاید بتوانیم بگوییم بیشترین مشترکات را در بین همسایههایمان با کشور عراق داریم. مهمترین موضوعی که ما را با آنها پیوند میدهد، بحث عتبات عالیات و بحث دیدگاههای مشترک است.
علاوه بر طول مرز جغرافیایی، تراکم جمعیت عراق در اطراف مرز ایران هم حائز اهمیت است و نیز ما دارای امتداد عشایری در مرزهای مختلف بین ایران و عراق هستیم. طبیعتاً نقش محوری حوزه نجف و حوزه قم هم، از نقاط مشترک همیشگی بین ایران و عراق بوده است. این نوع مزیتها، دو کشور را بهنحو فراجغرافیایی به یکدیگر پیوند میدهد.
هرگاه یک حاکم دیکتاتور در عراق مستقر بوده، مردم عراق و بهتبع آن مردم ما و مرزهای ما هم ناامن بوده است؛ بنابراین، کاملاً مشخص است که اگر عراق یک کشور امن، آباد، آرام، پیشرفته و مترقی باشد، تأثیر مستقیمی بر وضعیت داخل کشور ما دارد. اگر عراق کشور مستقلی باشد، ما بیشترین مشترکات را برای توسعه روابط سیاسی و فرهنگی داریم. اگر کشور عراق کشور امنی باشد، امنیتش مستقیماً بر کشور ما تأثیر میگذارد و این مسئله، متقابل است. مرز طولانی ما با عراق باعث شده است که امنیت عراق، امنیت ما باشد. پیشرفت عراق میتواند به نفع بازار اقتصاد ما باشد. بهنظر من جایگاهی که میتوانیم برای عراق داشته باشیم، یک فرصت متقابل است.
رهبر انقلاب یکی از الزامات پیشرفت عراق را استفاده حدأکثری از نیروهای جوان و پرانگیزه دانستند. در این زمینه چه رویکردهایی میتواند در دستورکار مسئولان این کشور قرار گیرد؟
عراق کشوری غنی است. باتوجهبه ذخایر، منابع و موقعیت جغرافیایی-امنیتی که دارد، میتواند جزو کشورهای ثروتمند دنیا باشد؛ کمااینکه از گذشته هم میتوانسته اینگونه باشد. با این حال، سران نظام سلطه، بهدلیل نگرانیهایشان، همواره تلاش زیادی کردهاند که عراق را عقبمانده نگه دارند. یکی از کارهای آنها در طول دهههای گذشته اقدام برای پایین نگهداشتن سطح علم و آموزش در عراق بوده است. وقتی در کشوری سطح آموزش پایین نگه داشته شود، عملاً انرژی جوانها مورد استفاده قرار نمیگیرد و این قشر مجبور میشوند مهاجرت کنند یا در محیط داخل موفق به بالفعلسازی توانمندیهایشان نمیشوند.
از سوی دیگر، آمریکاییها بهدلیل هزینههای زیادی که در عراق متحمل شدند، همواره سعی میکنند که دولت عراق، دولتی ناکارآمد باشد. آمریکا نگران این است که اگر دولت عراق کارآمد باشد و در حوزه دموکراسی هم بتواند جوابگو باشد، این اتفاق تأثیر جدی بر همپیمانان آمریکا در منطقه عربی بگذارد. در این صورت مردم کشورهای عربی خواهند گفت که عراقیها با استقلال و دموکراسی، توانستند به حقشان برسند؛ پس ما هم میتوانیم. اگر کشورهای دیگر بخواهند این کار را بکنند، اولین کار این است که مثل عراق، آمریکا را از کشورشان بیرون بکنند؛ به همین دلیل آمریکاییها بهشدت نگرانند و با هزینه، نفوذ و به کارگیری آدمهای خودشان تلاش میکنند که دموکراسی و دولت کارآمد در عراق جواب ندهد.
به یک نمونه اشاره میکنم: آمریکاییها تاکنون حدود ۴۰میلیارد دلار از عراقیها هزینه دریافت کردهاند تا مشکل برق این کشور را حل کنند. اما هنوز هم این مشکل حل نشده است. میزان برق باقیمانده مورد نیاز عراق، حدود ۸ هزار مگاوات است که با هزینهی هشت نُه میلیارد دلاری تأمین میشود. ولی آمریکاییها همچنان، عراق را در یک شرایط سخت نگه داشتهاند که بتوانند دولت را ناکارآمد نشان بدهند، مردم را علیه دولت بشورانند و اغتشاشات را دامن بزنند تا دولت عراق هم مثل برخی از کشورهای عربی، صددرصد تسلیم آمریکا بشود.
شرایط عراق به گونهای است که بهلحاظ تاریخی هم نمیتواند صددرصد تابع آمریکا باشد و آمریکاییها در عراق دچار یک دوگانه متضاد هستند. بدین معنا که اگر عراق را رها و تخریب کنند، همه فرصتهایشان را از دست دادهاند و اگر در عراق بمانند، باید تلفات بدهند و دستاوردی هم نخواهند داشت؛ به همین دلیل، این نوع تلاشهای آمریکاییها باعث میشود تا این پتانسیلها و ظرفیتهای عراق که یکی هم میتواند نیروی جوان باشد، مورد توجه قرار گیرد. جمعیت عراق بهلحاظ شرایط سنی، فوقالعاده جوان و این یک فرصت و امتیاز خوب برای آینده این کشور است.
یکی از مسائل مهم در صحنه سیاسی و میدانی عراق، برخورداری دولت مرکزی از اقتدار در سراسر این کشور است. دولت مرکزی بغداد در این زمینه باید چه ملاحظات و ضرورتهایی را مدنظر قرار دهد؟
آمریکا سعی میکند در عراق حکومت اقوام و قومیت و مذاهب را برجسته کند و اجازه ندهد هویت ملی در عراق شکل بگیرد. وقتی هویت ملی تقویت نشود، قدرتهای پراکنده منطقهای و قومی و مذهبی شکل میگیرد و آن اقتدار مذهبی ضعیف میشود؛ اما بحمدالله حضور حشدالشعبی، بهویژه در مقابل داعش که یک توطئه آمریکایی بود، توانست این هویت ملی را دوباره احیا کند. حشدالشعبی که ترکیبی است از سنی، شیعه، مسیحی، ایزدی و سایر اقوام عراقی، توانسته است اقدامات بسیار مؤثری انجام دهد. امروز میبنیم که این مجموعه قدرتمند، به داعش اجازه جولان و به آمریکا اجازه زیادهخواهی نمیدهد.
دشمنان عراق، همچنان تلاش میکنند که بگویند کُرد یک موضوع مستقل، سنی یک موضوع مستقل و شیعه هم یک موضوع مستقل از عراق است. اگرچه این اتفاق در مؤلفههای قدرت عراق تأثیر میگذارد اما خوشبختانه به نظر میرسد که دولت جدید میتواند وحدت و انسجام درونی عراق را به خوبی مدیریت کند. برای اولین بار بعد از بیست سال یک فرصت و یک امید برای عراق ایجاد شده است تا ارتش، پلیس، سیستم امنیتی عراق و مهمتر از همه حشدالشعبی بتوانند اقتدار مرکزی را در کشورشان ایجاد نمایند. اقتداری که همه اجزای تابع عراق از آن تبعیت بکنند. دولت مقتدر است که میتواند این قدرتهای پراکنده را جذب بکند. تصور من این است که این دولت جدیدی که مردم عراق انتخاب کردهاند و با قوت و قدرت روی کار آمده، میتواند آغازگر شکلگیری هویت ملی، بهمعنای تقویت مؤلفههای قدرت این کشور باشد.
رهبر انقلاب تاکنون و در رابطه با حمایت تهران از متحدان خود، دو تعبیر داشتهاند. یک جا ایشان فرمودهاند که جمهوری اسلامی نشان داده است که در مواقع خطر، دست دوستان خود را میگیرد. در دیدار با نخستوزیر عراق هم فرمودند که ایران برای حفاظت از امنیت عراق، سینه سپر میکند. این نگاه راهبردی برخاسته از چه ضرورتهایی است؟
این یک رابطه دوطرفه است؛ مثلاً زمانی که داعش به عراق حمله کرد، آمریکاییها قرارداد رسمی داشتند تا مقادیر زیادی سلاح و هواپیما و تکنولوژی در اختیار عراق بگذارند؛ اما در آن مقطع به تعهدات خود عمل نکردند. ما هیچ قرارداد و تعهدی هم نداشتیم؛ اما بهدلیل اشتراکات و تعهدات فرانظامی، به عراق کمک کردیم. ما تمام امکاناتمان را در اختیار عراق قرار دادیم. هواپیما، سلاح، تجهیزات و تجربه. طبیعتاً اگر اینها نبود، معلوم نبود داعش با عراق چه میکرد. این ادعا نیست. حدأقل در سالهای اخیر، جمهوری اسلامی ایران ثابت کرد که اگر عراق در معرض خطر و تهدید باشد، خطر میکند، پای کار میآید و همه کمکها را بلاشرط به عراقیها میدهد و این اتفاق خیلی مهمی است.
نکته دوم در رابطه با همکاریهای تهران و بغداد این است که ما معتقدیم اگر عراق یک کشور امن، پیشرفته، آباد و توسعهیافته بشود، این به نفع جغرافیای ماست و طبیعتاً به نفع مردم عراق هم هست؛ پس راهبرد ما بهطور کامل با مردم عراق منطبق است و ما اختلاف رأی نداریم. آنها دنبال آبادی عراقاند، ما هم دنبال عمران عراق هستیم. آنها دنبال امنیت عراقاند، ما هم دنبال امنیت عراق هستیم. آنها دنبال پیشرفت عراقاند و برای ما هم پیشرفت عراق مهم است. آنها دنبال استقلال عراق هستند، ما هم بهشدت اصرار داریم که مردم عراق استقلال داشته باشند. مردم عراق دنبال دموکراسی واقعیاند، ما هم به دنبال دموکراسی واقعی در عراق هستیم. این انطباق راهبرد ما و مردم عراق، میتواند همافزایی خوبی ایجاد کند و اگر زمانی تهدیدی هم باشد، چون این تهدید علیه ما هم خواهد بود، بدیهی است که جمهوری اسلامی خطرپذیری داشته باشد و از همپیمانان خود و از کشور آنها دفاع کند.
تقویت روابط با همسایگان یکی از راهبردهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی است، این راهبرد، چه تأثیراتی بر روابط دوطرفه تهران و بغداد داشته و چه ظرفیتهایی برای شکوفایی این استعداد وجود دارد؟
عراق کشوری است که ۸۰ درصد نیازمندیهایش را باید از بیرون تأمین کند و جمهوری اسلامی بحمدالله توانمندی خوبی در تأمین نیازمندیهای عراق و کشورهای همسایه دارد. از سوی دیگر، ما طولانیترین مرز را با عراق داریم و شاهد تجمع تراکم جمعیت عراق در طول مرزمان هستیم؛ بنابراین بهلحاظ فاصله و حملونقل هم، ایران در مقایسه با همه کشورهای همسایه عراق، بهترین فرصت را در اختیار دارد.
باتوجهبه شرایط عراق، بخش عمده نیازمندیهای آنها، در کشور ما قابلتأمین است. در شرایط جدیدی که الان پیش آمده، خوشبختانه امیدواری جدی هست که دولت سیزدهم، با توانمندی خود پای کار بیاید؛ زیرا کار اقتصادی یک کار ملی و فراملی است. ما باید از ظرفیتهای منطقهای و بینالمللی خود برای تقویت عراق استفاده کنیم. یکی از کارهای دیگر سرمایهگذاری ایرانیها در داخل عراق است. بهنظر میرسد فضای آینده روابط دو کشور، بهمراتب بهتر از گذشته باشد. در صادرات کالا، تکنولوژیهای فنیمهندسی، سرمایهگذاریهای اقتصادی و هم واردکردن شرکتهای بینالمللی این فرصت وجود دارد. بهنظر من امید خوبی وجود دارد که بتوانیم، سطح روابط اقتصادیمان با عراق را، باتوجهبه زمینهها، استعدادها و مزیتهایی که وجود دارد، چند ده برابر افزایش بدهیم.