others/content
نسخه قابل چاپ

نگاهی به نقش جریان مقاومت در جوامع مسلمان

مقاومت، عامل اعتماد به‌نفس جوانان و اندیشمندان دنیای اسلام است

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif افول جلوه‌گری تمدّن غرب و اعتراف متفکران غربی به سرگردانی معرفتی و عملی منجر به رجوع اندیشمندان و جوانان دنیای اسلام به ثروت‌های معرفتی و سیاسی خود شده است. رهبر انقلاب در پیام حج امسال نتیجه این بیداری و خودآگاهی را بروز پدیده‌ای شگرف و معجز‌آسا در قلب دنیای اسلام به نام «مقاومت» خواندند.
رسانه KHAMENEI.IR در گفت‌وگو با آقای
سید هادی سیدافقهی کارشناس و تحلیل‌گر مسائل منطقه‌ی غرب آسیا به بررسی تأثیر جریان مقاومت بر روحیه و تفکر جوانان و اندیشمندان کشورهای منطقه و حرکت آنان به سوی تمدن نوین اسلامی پرداخته است.

* یکی از موضوعات مورد اشاره در پیام حج امسال رهبر انقلاب، افول مکاتب سیاسی غربی و مواجهه آن‌ها با سؤالات جدی است. اتفاقی که منجر به رجوع جوانان و اندیشمندان دنیای اسلام به ثروت‌های معرفتی و معنوی خود شده است. نخبگان و روشنفکران جهان اسلام امروز در مقایسه با نیم‌قرن گذشته از چه موضعی با غرب برخورد می‌کنند؟
تا قبل از پدیده‌ی نوظهور و مبارک انقلاب اسلامی به رهبری حکیم و عارف الهی حضرت امام خمینی رحمةالله‌علیه، روشنفکران و نخبگان جهان اسلام درمقابل مکاتب شرقی و غربی قدری منفعل بودند. در نوشته‌های‌شان چندان جرأت نمی‌کردند از مبانی اسلام، ارزش‌های اسلام و تمدن اسلامی صحبت کنند. هم در برابر مکتب سوسیالیستی شرق و هم مکتب لیبرالیستی غرب منفعل بودند. حتی برخی همسویی هم در نوشته‌ها و موضع‌گیری‌های‌شان نشان می‌دادند. در آثار آنها کاملاً محسوس است. ولی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و روشن شدن مفاهیم، ارزش‌ها، مبانی و گفتمان جدیدی که انقلاب اسلامی ارائه کرد، خوشبختانه به‌مرور زمان یا به قول امروزی‌ها، با یک شیب ملایم دیدیم که این رویکرد عوض شد. منطق و ادبیات درواقع عوض شد و به‌تدریج جرأت پیدا کردند نه‌فقط از ارزش‌های خودشان دفاع کنند، بلکه یک مرحله فراتر رفتند و در مقابل مبانی دو فرهنگ مادی لیبرالیسم و کمونیسم بایستند.

* امروز گرایش به فرهنگ و تمدن غرب در میان جوامع اسلامی منطقه چه تفاوتی با گذشته کرده است؟
روزگاری واقعاً آن هیمنه و سلطه‌ی قبلی فرهنگ و تمدن غرب در میان جوامع اسلامی کاملاً آشکار بود. در بسیاری از نوشته‌ها در کتاب‌های درسی، در تولیدات و محصولات فرهنگی بیشتر از فرهنگ و تمدن غربی الگوبرداری کرده و کپی‌برداری می‌کردند و درواقع به‌دلیل انفعال‌شان، خط‌مشی خود را فرهنگ و تمدن غربی درنظر می‌گرفتند که این پدیده‌ی بدی بود و اثر منفی بر ارزش‌های اجتماعی، ارزش‌های بومی، ارزش‌های فولکلور هر کشور، هر جامعه و هر قوم و قبیله‌ و هر تمدنی می‌گذاشت.

متأسفانه همه جوانب فرهنگ و تمدن غربی از سوی خود غربی‌ها ترویج نمی‌شد. مستشرقینی بودند و به جهان اسلام حمله می‌کردند ولی بعضی از افراد خودفروخته از خود جهان عرب و جهان اسلام هم با آن‌ها همراهی و همسویی می‌کردند و نشر، بسط و گسترش فرهنگ و تمدن غربی را انجام می‌دادند و یک حالت خودتحقیری و ایجاد مسئله‌ی یأس و ناامیدی از آموزه‌های اسلام، ارزش‌های اسلام، تعالیم اسلام و تاریخ پرافتخار اسلام را ترویج می‌کردند و به این خودتحقیری دامن می‌زدند.

امروز خوشبختانه می‌بینیم که ورق برگشته است؛ پوچی و بی‌مایگی تمدن غربی و آثار بسیار مخرب آن مشخص است -واقعاً‌ انسان شرم می‌کند بخواهد آنچه در جوامع غربی می‌بیند همه را به زبان بیاورد؛ همین پدیده‌ی زشت هم‌جنس‌گرایی، تفکیک و ازهم‌پاشیدگی خانواده‌ها و مفهوم خانواده در جوامع غربی گرفته تا ظلمی که حکام کشورهای غربی بر کشورهای عربی و اسلامی و جهان سوم روا می‌داشتند- و نهضت عظیمی در جهان و به‌ویژه در منطقه‌ی ما علیه این آپارتاید یا تبعیض نژادی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی که خودشان را حاکم و آقای جهان می‌دانستند، برپا شده است. امروز آنها به انفعال کشیده شده‌اند. کافی است که به ارقام و آمار خودکشی‌ها در غرب دقت کنید. کافی است که به آمار عملیات مسلحانه دقت کنید که حتی کودکان و دانش‌آموزان دبیرستانی و دبستانی علیه همکلاسی‌های خود انجام می‌دهند. همه‌ی این‌ها ثمره‌ی تلخ فرهنگ و تمدن غربی است که هم جوامع غربی و هم ماشین تبلیغاتی غرب به‌ویژه در قالب جنگ نرم تلاش می‌کنند این فرهنگ و سبک زندگی نامناسب را به جوامع اسلامی عرضه کنند. بارها و بارها رهبر انقلاب اسلامی بر این مسئله تأکید فرمودند و درباره‌ی آن هشدار دادند که امروز جامعه‌ و جوانان ما مورد تهاجم فرهنگی، قتل‌عام و شبیخون فرهنگی و ناتوی فرهنگی و جنگ نرم هستند و این موضوع روز‌به‌روز جدی‌تر شد تا امروز که به مقوله جهاد تبیین و وظیفه ما در این عرصه رسیده است.

فلذا امروز جوامع ما مقاومت می‌کنند. دانشجویان ما مقاومت می‌کنند. هنر ما متعهدتر می‌شود. سرودهای ما، مانند این سرود «سلام فرمانده» چه دگرگونی و تحولی در دل‌ها و اندیشه‌ها و چه افق روشنی از آینده‌ی جهان و آینده‌ی منطقه برای ما گشود. از استرالیا و از کشورهای غربی دیگر ما این سرود را می‌شنویم؛ بنابراین تفاوت عمده‌ی این مسئله این است که امروز جوامع اسلامی و کشورهای منطقه‌ی ما کاملاً متوجه شدند که اگر بخواهند پیرو تمدن و فرهنگ غربی باشند، دشمن جوانان ما را از هویت خودشان منصرف و دور خواهد کرد. البته در بعضی از کشورهای منطقه هم حکام وابسته در جهت منافع تمدن غربی حرکت می‌کنند. در کشورشان کِنِست تأسیس می‌کنند، برای بودی‌ها، سیک‌ها و صهیونیست‌ها دیوار ندبه‌ی مصنوعی درست می‌کنند. اما ملت‌های منطقه در برابر این حرکت‌ها بیدار هستند. خوشبختانه ملت‌های منطقه، روشنفکران، نویسندگان وخطبا حساسیت زیادی نسبت‌به این کارها نشان می‌دهند و این تلاش‌های مذبوحانه‌ی دشمنان و نوکران استکبار فرهنگی و استعمار فرهنگی را در منطقه‌ی ما محکوم می‌کنند.

* به‌نظر شما مسئله‌ی شکل‌گیری پدیده‌ی مقاومت در غرب آسیا با خودآگاهی و بیداری جوانان و متفکران جوامع مسلمان چه نسبتی دارد؟
در اینجا باید به مفهوم و گفتمان تمدن نوین اسلامی اشاره‌ی مهمی داشته باشم که این مسئله و این عنوان بسیار برجسته و مهم را رهبر انقلاب اسلامی مطرح فرمودند و نشان دادند که ما به چه سمت‌وسویی داریم حرکت می‌کنیم؛ به سمت تمدن نوین اسلامی. این تمدن نوین اسلامی الزامات مختلف و متنوعی می‌طلبد؛ هم الزامات فرهنگی، الزامات نرم‌افزاری و ترویج فرهنگ مقاومت. در اینجا یادی کنیم از شهید بزرگوار، شهید حاج‌قاسم سلیمانی که در این فرهنگ مقاومت ارتباط مستقیمی بین تلاش‌های این شهید بزرگ و پیروزی‌های دنیای اسلام وجود دارد. مقاومت درواقع سپر دفاعی منطقه و ملت‌ها در مقابل هجمه‌ی فرهنگ غربی است. محور مقاومت روح جهاد را گسترش داد. محور مقاومت فرهنگ ابتذال، اباحه‌گری و بی‌اعتمادی را تسخیف کرد. محور مقاومت دروغ‌پردازی، ادعاهای دروغین و منافقانه‌ی غربی‌ها در ارتباط با حقوق‌بشر را رسوا کرد. این فرهنگ مقاومت امروز امید را نه‌فقط  در میان مجاهدان راه اسلام از یمن گرفته تا ایران تا عراق تا لبنان، تا سوریه تا داخل غزه و حتی مردم منطقه را حیات بخشیده است، بلکه نویسندگان و اندیشمندان هم اعتماد به‌نفس خودشان را به دست آورده‌اند و به دنبال مجاهدت‌های محور مقاومت، آن‌ها هم جرأت و اعتماد به‌نفس بیشتری در مقابل هجمه‌ی فرهنگی استکبار جهانی پیدا کردند.

باید توجه کنیم که استکبار فقط ابعاد نظامی و امنیتی ندارد، استکبار یک منظومه و ناوگان رسانه‌ای بسیار گسترده‌ای دارد. استکبار بسیاری از ابزارهای جنگ نرم را در اختیار دارد ولی مع‌الوصف خوشبختانه ما امروز پیروزی‌های محور مقاومت و رسوایی جنایت‌های استکبار جهانی را می‌بینیم؛ در بعد نظامی بعد از ۲۰ سال حضور نظامی آمریکا در افغانستان و کشتارهایی که در عراق و افغانستان انجام دادند، دیدیم که چگونه مفتضحانه فرار کردند. همچنین پیروزی‌های مقاومت در جنوب لبنان، ارکان امنیتی و نظامی رژیم‌صهیونیستی را به لرزه درآورد و آنها را تحقیر کرد. این پیروزی‌ها بر روی فرهنگ اسلامی اعتمادبه‌نفس و بازگشت و رجعت جوامع اسلامی به ارزش‌ها و تاریخ افتخارآفرین خودشان اثر مستقیم و رابطه‌ی معنی‌داری دارد؛ بنابراین شکل‌گیری پدیده‌ی مقاومت در غرب آسیا به برکت حمایت‌های جمهوری اسلامی و مجاهدت فرماندهان بزرگی همچون شهید حاج‌قاسم سلیمانی انجام شد. پدیده‌ای که امروز یک تشکل و بسیج بین‌المللی است و می‌تواند از هسته‌های اولیه‌ی سازه‌ی ارتش اسلام، تمهید و مقدمه‌چینی برای ظهور حضرت ولی‌عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف  باشد؛ بنابراین محور مقاومت به‌عنوان یک سپر دفاعی در مقابل هجمه‌هایی است که به بدنه‌ی امت اسلام، فرهنگ امت اسلامی و آداب و رسوم و ارزش‌های نورانی اسلام می‌شود. این محور مقاومت هم از جوامع حمایت فیزیکی می‌کند و هم در قالب یک مکتب امروز در اختیار جوانان منطقه است تا بتوانند از آن بهره‌برداری کنند.
در اين رابطه بخوانید :
....
لطفاً نظر خود را بنویسید:
نام :
پست الکترونیکی :
نظر شما :
ضمن تشکر ، نظر شما با موفقیت ثبت شد.
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی