خیلیها که روزانه از شرق تهران و از مسیر بزرگراه شهید زینالدین به دیگر مناطق تهران رفت و آمد میکنند احتمالا نمیدانند که روزانه در حال عبور از کنار مرکزی هستند که کارهای بزرگی انجام داده است. کارهای بزرگی که همه توسط جوانان حزباللهی انجام شده و مجامع بینالمللی را نیز وادار به اعتراف کرده است. جوانانی که توانستهاند فعل «ما میتوانیم» را به صورت عملی اثبات کنند. پایگاه KHAMENEI.IR به بهانه انتشار سومین قسمت از مجموعه مستند «غیر رسمی» و برای اطلاع از کم و کیف این فعالیتها به گفتگو با دکتر عبدالحسین شاهوردی، رئیس پژوهشگاه رویان پرداخته است.
بهعنوان سوال اول بهتر است کمی از چگونگی راهاندازی پژوهشگاه رویان و نقش مرحوم دکتر کاظمی آشتیانی در راهاندازی این پژوهشگاه بگویید.
پژوهشگاه رویان متعلق به جهاد دانشگاهی است. جهاد دانشگاهیِ علوم پزشکی ایران حاصل ادغام دو واحد جهاد دانشگاهی علوم توانبخشی و مرکز پزشکی بود که شکل گرفت. من و آقای دکتر کاظمی از دانشکدهی توانبخشی بودیم و سایر دوستان از جهاد مرکز پزشکی بودند که با هم ادغام شدیم و جهاد علوم پزشکی ایران شکل گرفت.
در آن مقطع، آقای دکتر کاظمی بهعنوان اوّلین رئیس جهاد علوم پزشکی ایران انتخاب شد. قبل از آن، جهاد به شکل شورایی اداره میشد و آقای دکتر مسئول بخش تحقیقات بود. بعد از برگزاری کنگرهی علمی در زمینهی ناباروری در دانشگاه علوم پزشکی ایران، یک پروژهای در جهاد علوم پزشکی ایران تعریف شد و جرقهی تشکیل یک مؤسسه برای درمان بیماران ناباروری زده شد. بهدلیل اینکه دکتر کاظمی مسئول بخش تحقیقات بود، متولی پژوهش و مسئول راهاندازی این مؤسسه شد. بعد هم که ایشان رئیس جهاد شد، گستردهتر و وسیعتر این کار را دنبال کرد. مؤسسهی رویان، دهم خرداد ۱۳۷۰، با حضور وزیر وقت وزارت بهداشت کار خودش را آغاز کرد. در آن مقطع، با دوراندیشی دکتر کاظمی در تهیهی اساسنامهی مؤسسهی رویان هم پژوهش، هم درمان و خدمات تخصصی و هم آموزش در نظر گرفته شد؛ یعنی بهعنوان مؤسسهی اقتصادی و درمانی به آن نگاه نکرد و یک بستهی خدماتی با زوایای مختلف در نظر گرفت. از همان تاریخ هم دورنمای مجموعه را اینگونه میدید که باید مجوز پژوهشکده و پژوهشگاه را از وزارت بهداشت بگیرد که در کنار بخش درمان یک فضای دانشگاهی هم داشته باشد.
در زمان حیات دکتر ما مجوز مرکز تحقیقات و مجوز مرکز خدمات تخصصی را گرفتیم و کار رویان با موضوع ناباروری شروع شد. آن زمان ما همزمان با مجموعهی یزد کار را شروع کردیم، امّا با توجه به شرایط مالی، دانشگاه یزد فعالیتش را زودتر از ما شروع کرد. ما بهعنوان اوّلین مرکز در تهران یک مجموعهی منسجم در موضوع ناباروری را شروع کرده بودیم. در آن مقطع، دومین گروه از بیمارانی که به خارج از کشور میرفتند، افراد نابارور بود. ناباروی مشکلات فرهنگی زیادی ایجاد کرده بود و ما با این نگاه به درمان آن ورود کردیم. امروز بیش از هفتاد مرکز ناباروری در کشور داریم و دیگر بیماران به خارج از کشور نمیروند؛ حتی میزبان تعداد قابل توجهی از بیماران خارجی هم هستیم. دکتر کاظمی روی مشکلات اخلاقی و حقوقی که ناباروری ایجاد میکند، توجه زیادی داشت و تلاشش این بود که یک مجموعهی مذهبی، دینی و با اعتقادات خاص ایجاد کند. ایشان با همان دوراندیشی که داشت، با دفتر رهبری ارتباط برقرار کرد و زمانی که هنوز رویان شکل نگرفته بود و آیتالله خامنهای، ریاستجمهوری را بهعهده داشتند، بهعنوان مسئول جهاد با ایشان ارتباط داشت.
اوّلین قدم برای تشکیل رویان سال ۷۰ بود و با حمایت مالی رهبر انقلاب شروع شد. ما شرایطمان را به ایشان گفتیم و فرمودند چقدر پول کم دارید؟ ما گفتیم شش میلیون کم داریم. همان موقع شش میلیون دادند و با دستور ایشان، بنیاد ساختمان زعفرانیه را در اختیار ما گذاشت. از ابتدایی که ارتباط ما با دفتر رهبری برقرار شد، سؤالات حقوقی و موضوعات شرعی در بحثهای ناباروری را با دفتر ایشان در میان میگذاشتیم و نقطه نظرات رهبری را میگرفتیم و در کار اعمال میکردیم.
رهبر انقلاب در بازدیدی که از پژوهشکدهی رویان داشتند، این مجموعه را الگویی موفق و حاصل ترکیب سه عنصر مهم و اساسیِ «علم، ایمان و تلاش» معرفی میکنند. مرحوم دکتر کاظمی آشتیانی چه خصوصیتی داشت که رهبر انقلاب این مجموعه را چنین معرفی کردند؟
جهاد دانشگاهی ثمرهی انقلاب است و در مأموریتی که برای خودش تعریفکرده، ایجاد پلی بین دانشگاه و جامعه است تا نیازهای جامعه را در زمان بسیار کوتاهی با تلاش جامعهی علمی و دانشگاهی پاسخ دهد. واقعاً جهاد دانشگاهی هم در زمان جنگ و هم بعد از جنگ در بازسازی و توسعهی دانش نقش مؤثری داشت. یکی از دستاوردهای جهاد دانشگاهی هم رویان است. ببینید شخصیت دکتر کاظمی در بحبوحهی انقلاب شکل گرفت. این فرد در مقطعی از انقلاب فرهنگی در دانشگاه معلم دینی، معارف و ادبیات بود. در معارف واقعاً معلّم خوبی بود. با قرآن و ادبیات مأنوس بود و ارتباط خوبی با دانشآموزان برقرار میکرد. شخصیت علمیاش هم با یکسری ذوق و سلیقههایی که داشت همراه شده بود. ایشان سخنور تأثیرگذاری بود. بعضی از دوستان میگفتند ایشان علم رجال خوانده است؛ یعنی فردشناس بود و شجرهنامهی طرف را میدانست. این اطلاعات و تعاملات روی گروههای مقابل هم خیلی اثر میگذاشت. بهخاطر آن تعلقات مذهبی که داشت، یک فضای خاصی در پژوهشگاه درست کرده بود. اعتقادش هم این بود که برای این مملکت باید بهجای نفت دانش بفروشیم و با این اعتقاد کار و تلاش میکرد.
دکتر کاظمی واقعاً شبانهروزی کار میکرد. ایشان صبحها قبل از همه در جهاد بود و بعد از همه از جهاد میرفت. واقعاً تصورش سخت است، ولی الآن اگر چرخ خیلی از مجموعهها در کشور دارد میچرخد، بهخاطر همین تفکرات و تلاشهاست.
فعالیتهای حرفهای پژوهشگاه رویان در ناباروری و سلولهای بنیادین در فضای بینالملل در چه سطحی است؟
چند ماه پیش، مقالهای در یکی از مجلات تخصصی آمریکا چاپ شد که فعالیت دو دههی مراکز ناباروری در سطح جهانی را بررسی کرده بود و با رتبهبندی این مراکز امتیاز داده بود. در بین ده مرکز اوّلی که معرفی کرده بود، رویان انستیتو نهمین مرکز بود. این رتبه برای کشور افتخار است. افتخاری که با دوراندیشی دکتر کاظمی بهدست آمد. ببینید چند اتفاق خوب در جهاد دانشگاهی افتاد که حاصلش همان جملهی رهبر انقلاب (علم، ایمان و تلاش) دربارهی رویان و دکتر کاظمی است.
اوّل اینکه دکتر کاظمی اصرار داشت که مقالات و کتب ما باید در سطح بینالمللی چاپ شود. با دوراندیشی ایشان، ما امروز بیش از ۱۲۰ کتاب در سطح بینالمللی داریم که در آمریکا و اروپا چاپ شده است. دوم اینکه از همان زمان تربیت نیروی انسانی واقعاً یک اعتقاد بود. یکی از افتخارات رویان این است که ما این موضوع را خودمان رصد کردیم و حدود هزار دانشجوی فوق لیسانس و دکترا در رویان پایاننامه گذراندند. سومین مسئلهای که ما خیلی به آن پایبند بودیم و اصرار هم داشتیم این بود که در پژوهش فقط در یک موضوع نمانیم. نکتهای که رهبر انقلاب در بازدید از پژوهشکدهی رویان بهخوبی مطرح کردند. ما هر دانشی که در رویان بهدست آوردیم، سنگ بنای یک دانش دیگری شد. هر جبههای که از اینجا گشوده میشد، فتح باب دیگری صورت میگرفت.
ما بعد از ناباروری، در سال ۸۰، به سلولهای بنیادی در قالب یک پروژهی تحقیقاتی ورود پیدا کردیم. آن زمان سلولهای بنیادی در سطح جهان بهعنوان انقلاب دوم در علم پزشکی مطرح میشود.
ما تجربهی خوبی در بخش ژنتیک، جنینشناسی و ناباروری بهدست آوردیم. با دوراندیشی و آیندهپژوهی که در این قضیه صورت گرفت، این احساس شد که در علم پزشکی دارد یک تغییر و تحولاتی صورت میگیرد و آن سلولدرمانی یا همان سلولهای بنیادی بود. ببینید یک جنین از لقاح سلول اسپرم و تخمک شکل میگیرد و یک سلول میشود. ابتدا این سلول به دو سلول بعد چهار سلول، هشت سلول، شانزده سلول و در نهایت ۳۲ سلول میشود که به آن بلاستوسیز میگویند. بلاستوسیز یک بخش داخلی و یک بخش بیرونی دارد. بخش بیرونیاش جفت را تشکیل میدهد و بخش داخلیاش کل بدن را تشکیل میدهد.
برای محققین این سؤال پیش آمد که چگونه تقسیم سلولی اتفاق میافتد و هرکدام از سلولها یک بخشی از بدن را میسازند. در واقع این سؤال مطرح شد که این سلولها چه قابلیتی دارند که به انواع سلولها تبدیل میشوند و اجزای بدن را میسازند. خب روی این موضوع مطالعه شد و سلولها را جدا کردند و در محیط آزمایشگاه متوجه شدند که این سلولها میتوانند آگاهانه به انواع سلولها تبدیل شوند و بعد متوجه شدند که این سلولها نامیراست؛ یعنی میتوانند به تعداد زیادی تکثیر شوند. نامیرابودن و تبدیل به انواع سلولهای دیگر، دو خصلت سلول بنیادین است. با پیبردن به این موضوع متوجه شدیم که میتوانیم در محیط آزمایشگاه آگاهانه این سلولها را به عصب، استخوان، عضله و ... تبدیل کنیم.
الآن این اتفاق دارد در رویان میافتد؛ چرا؟ چون اگر این کار را نکنیم، باید از خارج کشور سلول را با هزینههای بسیار بالا بخریم و برای درمان بیماریهای مختلف استفاده کنیم. خیلی از بیماریهای صعبالعلاج با استفاده از سلولهای بنیادی درمان میشود.
جایگاه ایران در سلولهای بنیادی در دنیا چگونه است؟
ما سال ۸۲ به اوّلین سلولهای بنیادی دسترسی پیدا کردیم و مقالهاش را چاپ کردیم که در انجمن بینالمللی سلولهای بنیادی به ثبت رسید. آن موقع ما ششمین کشوری بودیم که صاحب این دانش شدیم؛ امّا در طول زمان این دانش به تمام کشورها رسید.
امروز سلولدرمانی و تولید فرآوردههای سلولی حرف اوّل را میزند. مثلاً، واکسن کرونا دارد با روش فرآوردههای سلولی و دستگاههای ژنتیکی تولید میشود. از سال ۸۲ تا الآن، انجمن بینالمللی سلولهای بنیادی مجلهای در این زمینه دارد و هر چهار پنج سال یکبار کشورهایی که صاحب دانش سلول بنیادی و سلولدرمانی و کارآزمایی بالینیاند را رصد میکند و به شکل مقاله چاپ میکند. ما یک زمانی در منطقه تک بودیم؛ امّا الآن مقالاتی که چاپ میشود، نشان میدهد که ترکیه، عربستان و قطر هم در این عرصه ورود پیدا کردند، ولی نقش ایران پررنگتر از سایر کشورهاست.
سلولهای بنیادی از زمان دکتر شروع شد و ایشان اوّلین گزارش کار را خدمت رهبر انقلاب ارائه داد. آن موقع خیلی از پزشکان و جامعهی علمی از ما نمیپذیرفتند و میگفتند یا کار بزرگی شده یا دروغ بزرگی میگویید. همان موقع وزارت بهداشت گروهی برای ارزیابی فرستاد. سال ۸۳ دکتر شولر، متخصص سلولهای بنیادی را برای برگزاری یک کارگاه به ایران دعوت کردیم. او به ما گفت که نیازی نبود من بیایم و شما خودتان بلدید. این حرف دکتر در رسانهها منعکس شد و رهبر انقلاب در یکی از صحبتهایش فرمودند بلکه خارجیها ما را تأیید کنند تا داخلیها ما را بپذیرند. متأسفانه فضای جامعهی علمی ما آنقدر متأثر از یکسری بحثهاست که احساس نتوانستن میکنند. واقعاً اگر حمایت رهبر انقلاب نبود، ما در این فضا شاید زمین میخوردیم.
همین الآن هم در تولید واکسن بعضیها باورشان نمیشود که میتوانیم. برای تولید واکسن ممکن است کمی گران تولید کنیم، امّا تولید میکنیم. آنهایی که ارزان و سریع تولید میکنند بهخاطر این است که سالها کار کردهاند. اگر ما هم میخواهیم به این موقعیت برسیم، باید کار کنیم.
از راهاندازی رویان تا الآن ۳۰ سال میگذرد. اگر روحیهی مرحوم دکتر کاظمی و امثال شما نبود، شاید بیشتر از این طول میکشید تا ما به چنین جایگاهی برسیم.
بله، امّا این انقلاب است که روحیهی خودباوری و ما میتوانیم را به ما داد. در واقع حضرت امام این حس خودباوری و ما میتوانیم را به ما منتقل کردند و رهبر انقلاب این مسیر را با شکلهای مختلف استمرار دادند و حمایت کردند. نکتهی بعدی اینکه عمر علم ناباروری، علم سلولهای بنیادی و بیوتکنولوژی بیشتر از چهار پنج دهه نیست. میخواهم بگویم اگر ما به این جایگاه رسیدیم، بهخاطر هوشیاری جوانان و حساسیت رهبر انقلاب بود که این موضوع را بهموقع انتخاب کردند. ما در نانو، بیوتکنولوژی و سلولهای بنیادی حرف برای گفتن داریم. ما در این علوم که عمری کمتر از نیم قرن دارند، عقب نیفتادیم. البته حمایتهای خوبی هم از سوی رهبر انقلاب صورت گرفت.
ما در جهاد دانشگاهی همیشه نگاهمان این بوده که میتوانیم الگوسازی کنیم. ما الآن بیش از هفتاد مرکز ناباروری در کشور داریم که حاصلش همان حرکت اوّل است. الآن در اکثر دانشگاهها دارند روی سلولهای بنیادی کار میکنند. البته عدهای سدشکنی کردند؛ امّا مشکلی که ما داریم و در فرهنگمان رسوخکرده این است که سعی میکنیم پیرو باشیم؛ یعنی منتظریم که هزینهی اوّلیهی دانش را دیگران بدهند، بعد ما دنبالش برویم. دکتر کاظمی میگفت باید کاری کنیم که حرف اوّل را بزنیم؛ ما باید کارهایی انجام بدهیم که دیگران نکرده باشند و نگاهها به ما برگردد و این اتفاق افتاد!
خاطرم هست اوّلین کتابی که ما در رویان چاپ کردیم، فارسی بود و خیلی ایراد داشت؛ حتی بعضی از دوستان به ما میگفتند چرا این کتاب را چاپ کردید و در شأن رویان نیست. من به آنها گفتم که اوّل باید ترس کتابنوشتن از بین برود. ما الآن کتابهایی داریم که در سطح بینالمللی به چاپ میرسد.
در کشور ما جوانان نشان دادند که میتوانند. ما باید به آنها اعتماد کنیم و میدان بدهیم، کاری که دکتر کاظمی انجام داد. اگر جوانان را حمایت کنیم، واقعاً میتوانند کاری کارستان کنند. تفکر جدیدی که دکتر کاظمی در رویان حاکم کرد این بود که میگفت بگذارید آدمها بزرگ شوند. وقتی مدرک دکترای تخصصی جنینشناسیاش را گرفت، یکی از دوستان به او گفت که با این مدرک برو دانشگاه، دیگر سقف رویان برای تو کوتاه است. به او گفت نه، من سقف رویان را آنقدر بالا میبرم که از دانشگاهها به اینجا بیایند. خب این اتفاق افتاد و عدهای از دانشگاه برای فرصت مطالعاتی به رویان آمدند؛ حتی کسانی که برای تحصیل به خارج از کشور رفته بودند، وقتی به ایران برگشتند، دوباره به رویان آمدند.
شما در بازدید رهبر انقلاب از پژوهشگاه رویان در سال ۸۶ حضور داشتید؟
بله، بعد از فوت دکتر کاظمی، رهبر انقلاب به ساختمان جدید رویان آمدند و قوت قلبی برایمان شد. در صحبتها و بحثهایی که آن موقع مطرح شد، ما فهمیدیم که ایشان رویان را از ما بهتر میشناسند. ایشان بارها در جاهای مختلف بهگونهای از سلولهای بنیادی اسم بردهاند که نشان میدهد چقدر عمیق به مطلب رسیدهاند.
فتوای مراجع تقلید دربارهی حوزهی کاری شما چگونه است؟
ناباروری و درمانهای جدید آن باعث ایجاد سؤالات جدید فقهی میشود. الآن در موضوع ناباروری اهدا سلول جنسی، محرمیت آن، ارث و ... مطرح میشود. ما بهعنوان متخصص باید سؤالاتی را که مطرح میشود، دقیق برای علما تبیین کنیم تا آنها بتوانند پاسخش را بدهند. در حال حاضر، ارتباطات خوبی بین رویان و مراکز تحقیقاتی حوزه شکلگرفته و دارند کار میکنند.
در پایان، اگر احساس میکنید که نکتهای باقیمانده بفرمایید.
تعامل و ارتباطی که بین مجموعهی رویان و دفتر رهبر انقلاب شکل گرفت، حس خوب و تعلق خاطری بهوجود آورد و در خروجی افراد تأثیر گذاشت. اگر حمایتهای رهبر انقلاب نبود شاید رشد و توسعهی الآن را نداشتیم. خدا را شکر میکنیم که تا این لحظه سعی کردیم کارنامهی خوبی ارائه دهیم.