حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی عصر شنبه (۱۳۹۸/۰۱/۱۷) در دیدار آقای عادل عبدالمهدی نخستوزیر عراق و هیئت همراه، با اشاره به آمیختگی اعتقادی، فرهنگی و تاریخی دو ملت ایران روابط جمهوری اسلامی ایران و عراق را فراتر از روابط دو کشور همسایه دانستند و به نخستوزیر عراق توصیه کردند که دولت عراق باید کاری کند که نظامیان آمریکایی هرچه زودتر از عراق خارج شوند.
بههمین مناسبت، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در گفتگویی با آقای حسن کاظمی قمی، نخستین سفیر جمهوری اسلامی ایران در عراق بعد از سقوط حکومت بعثی صدام، به بررسی سه محور مورد اشاره رهبر انقلاب اسلامی در دیدار نخست وزیر عراق دربارهی جوانان عراقی، حضور آمریکا در عراق و مسألهی خطر داعش پرداخته است.
یکی از نکات مهمی که رهبر انقلاب اسلامی در دیدار شنبه با نخستوزیر عراق تأکید داشتند بحث اهمیت و ظرفیت وجودی جوانان و دانشمندانی عراقی است. ایشان به این نکته اشاره کردند که باید به آنها توجه بیشتری بشود. با توجه به شناخت شما از نزدیک از این کشور، لطفاً وضعیت جوانان و دانشمندان عراق در دوران پس از صدام و جایگاه آنان را تشریح بفرمایید.
بسم اللّه الرحمن الرحیم؛ در کشور عراق مانند کشور ما ایران، جمعیت جوانان در ترکیب جمعیتی، درصد بالایی است. جایگاه جوان چه در عرصههای سیاسی، فرهنگی، امنیتی و چه در عرصههای دفاعی، جایگاه برجسته و ممتازی است. تجربهی چهلسالهی جمهوری اسلامی ایران این بوده است که در همهی شرایط سخت و در درگیریها و توطئهها، از جمله در دوران دفاع مقدس، این جوانان بودند که در مقابل توطئه و تجاوزگری و تهدیدات دشمن سینه سپر کردند. مشابه این وضعیت را ما در داخل عراق شاهد بودیم، بهویژه پس از سقوط رژیم صدام تا امروز.
کشور عراق نیز با پدیدههای شوم اشغالگری و تروریستی مواجه بود و تلاش میکردند که نگذارند یک عراق جدید و یک انقلاب سیاسی جدید بر پایهی مردمسالاری شکل بگیرد. در شرایط اشغال و هجوم جریانهای تکفیری و تروریستی مثل داعش، این جوانها بودند که آمدند و با نقش ممتاز خود نگذاشتند این کشور به سمت تجزیه و بیثباتی برود و در سختترین شرایط برای شکلدهی به یک نظام سیاسی مردمسالار، مقاومت و ایستادگی کردند.
در چند سال اخیر و با هجوم جریان تکفیری داعش که با حمایت همهجانبهی آمریکا و اسرائیل و حکام ارتجاعی منطقه، به عراق و سوریه انجام گرفت، در دفع این تجاوزگری و شر، جوانها بودند که در چارچوب نیروهای بسیج مردمی -اصطلاحاً حشدالشعبی- و یا گروههای مقاومت، نقش ممتازی ایفا کردند.
جوانان که در سازمان حشدالشعبی و نیروهای مقاومت تشکّل پیدا کردند در برابر پدیدهی تروریسم، جریانهای تکفیری و اشغالگری اینها، نقطهی اقتدار ملی عراق محسوب شدند و اینها بودند که در کنار نیروهای مسلح و ارتش و نیروهای دفاعی و امنیتی، کشور را از تجزیه، مصون داشتند و ایستادگی کردند و توانستند دشمن ضد بشیرت و ضد تمدن و فرهنگ را و در یک کلام دشمنی که ضد اسلام بود و چهرهی نفاق داشت را شکست بدهند.
در فضای فرهنگی و اجتماعی باز هم جوانان عراق بودند که نقش برجستهای ایفا کردند. از طرفی با توجه به اینکه در عراق امروز، دموکراسی یک تجربهی جوان است، نقش نخبگان و اندیشمندان و دانشمندان در شکلدهی این نظام سیاسی، نقش اول بود. این نقشآفرینی هم تحت تأثیر رهبریهای معنوی مرجعیت بود. امروز نقش دانشمندان در ایجاد نظام سیاسی و ادارهی این کشور نقش مهمی است.
امروز با مقاومتی که در عراق صورت گرفت شاهد یک ثبات سیاسی و امنیت نسبی خوب در این کشور هستیم. دورهی سازندگی و بازسازی عراق شروع شده است و به تبع آن، این اندیشمندان و دانشمندان هستند که باید بیایند و در عرصههای گوناگون و زیرساختها، از جمله در اقتصاد و بنیهی دفاعی این کشور تلاش بکنند.
اگر یکی از ارکان اقتدار ملی، جوانها با آن روحیهها و انگیزههای حماسی و انقلابی هستند، رکن دیگر، توانمندیهای علمی و فناوری است. خوشبختانه کشور عراق در مقایسه با بسیاری از کشورهای عربی، از ذخایر و منابع انسانی بسیار بالایی برخوردار است؛ یعنی در حوزهی تولید علم و فضای دانشگاهی اگر بخواهیم مقایسه بکنیم، عراق از شرایط ممتازی برخوردار است. تأکیدی که رهبر انقلاب، چه در مورد نظام جمهوری اسلامی ایران چه در مورد عراق، بر مسئلهی علم و فناوری دارند، به همین خاطر است.
بنابراین از یک طرف، نقش برجستهی جوانان و از طرف دیگر، نخبگان و دانشمندان میتواند کشور را به سمت بالندگی و رشد ببرد. ما این تجربه را در داخل ایران بهخوبی دیدیم. رهبر انقلاب در پیام نوروزی و در بیانیهی گام دوم انقلاب اسلامی بر نقش جوانان تأکید داشتند و پیشران را جوانان دانستند. چنین وضعیت مشابهی را نیز ما در عراق داریم.
تأکید ایشان در دیدار نخستوزیر عراق بر این موضوع از این جهت بود که وجود جوانان یک سرمایهی ملی است. اتکاء به داخل، اعتماد نکردن به قدرتهای خارجی و اعتماد به جوانان، بهعنوان ظرفیتهای داخلی، تجربهای است که ما در ایران داشتهایم و میتواند در عراق مشابهسازی شود.
یکی از بحثهای مطرحشده در این دیدار، موضوع خروج نیروهای آمریکایی از عراق بود. فکر میکنید حضور بلندمدت آمریکا در عراق، چه تأثیری در سیاست داخلی و مسائل فرهنگی این کشور میتواند داشته باشد و چرا رهبر انقلاب متذکر آن شدهاند.
حضور نظامی آمریکاییها در عراق از ابتدای ورودشان به داخل این کشور غیرقانونی بود؛ یعنی چه زمانی که بدون اخذ مجوز از شورای امنیت سازمان ملل به عراق حمله کردند -در سال ۲۰۰۳- و چه امروز که تعداد نیروهای نظامی آمریکایی حاضر در عراق در مقایسه با ابتدای ورودشان به یک دهم رسیده است، این حضور غیرقانونی و غیرمشروع بوده است. دولت عراق و پارلمان عراق، هیچگونه مجوزی را برای این حضور نداده است.
این در حالی است که خود آمریکاییها داعش را تشکیل دادند و بعد که دیدند داعش به اهدافی که میخواستند نرسید و دیدند داعش در حال شکست خوردن است، آمدند و مسئلهی تشکیل یک ائتلاف بینالمللی علیه داعش را طرح کردند و رهبری آن را بر عهده گرفتند و باز به بهانهی جنگیدن با داعش، در داخل عراق حضور نظامی غیرقانونی پیدا کردند.
بنابراین حضورشان از ابتدا مورد اعتراض دولت و پارلمان عراق بوده و مسئولان عراقی نیز غیرقانونی بودن حضور آمریکاییها را اعلام کردهاند. شما در اظهارات نخستوزیران قبلی عراق -چه آقای نوری المالکی و چه آقای حیدر العبادی- نیز میتوانید ببینید که بر این موضوع تأکید کردند.
آنچه که ما از برآیند عملکرد حضور نظامی آمریکاییها در عراق دیدیم، علاوه بر اشغال و نقض سیادت و حاکمیت دیرین و استقلال این کشور، کمک کردن به شعلهور شدن فتنهها و نزاعهای داخلی و کمک کردن به گسترش تروریسم در عراق بود.
مقامات هیئت حاکمهی امروز آمریکا خودشان اعتراف میکنند که داعش را آمریکا ایجاد کرد و از آن حمایت هم کرد. متحدین منطقهای آمریکا هم کسانی هستند که از تروریسم منطقه حمایت کردند.
حضور نظامی آمریکا در عراق، هم آثاری بر نقض حاکمیت ملی و استقلال عراق داشت و هم آثار سوء و منفی بر امنیت داخلی عراق داشت. همچنین این حضور، باعث میشد که دولت عراق نتواند آنطور که شایسته است با کشورهای منطقه در زمینهی موضوعات دفاعی ارتباط داشته باشد. البته عراقیها امروز از این مرحله عبور کردهاند. عراقیها با توجه به اینکه میدانیم دخالتهای مضری در امورشان انجام میشود، بیاعتنای به این موضوع، روابط دفاعی را بهویژه با جمهوری اسلامی ایران در شرایطی که خطر تجزیه و فروپاشی در عراق با حضور داعش جدی بود، ادامه دادند.
طبیعتاً حضور نظامی آمریکاییها، علاوه بر مداخلهگری، آثار سوء فرهنگی برجای میگذارد؛ چراکه آمریکاییها در عراق یکی از اقداماتشان این بود که خودسرانه و بدون توجه به دیدگاه دولت عراق، خودشان اقدام به بسیج و سازماندهی نیروهای غیر از نیروهای مسلح کردند و سعی کردند پس از آموزش، آن نیروها را در اختیار خود قرار بدهند. این اقدام آمریکاییها مشکلات امنیتی برای دولت عراق ایجاد کرد که به آن اعتراض کرد.
طبیعی است که این دخالتها در ایجاد فتنههای داخلی مؤثر بوده است. عراقیها امروز به تمامی کشورهای اشغالگر و کشورهای حامی تروریسم با بیاعتمادی نگاه میکنند. رهبران و دولتمردان عراق، امروز نسبت به آمریکاییها کاملاً بیاعتمادند و در بین افکار عمومی و مردم عراق نیز همین وضعیت حکمفرما است.
امروز ثبات و امنیت در داخل عراق در مقایسه با گذشته خوب است. امروز ارتش و پلیس عراق به سمت یک ارتش و پلیس حرفهای و ملی در حال حرکت هستند و میتوانند امنیت کشور را برقرار کنند. اگر جایی هم لازم باشد که کشوری به آنها کمک کند، در چارچوب همکاریهای دوجانبه میتواند این حمایت انجام شود، همانطور که در مقابله با داعش این درخواست و همکاری انجام شد.
اینکه رهبر انقلاب تأکید دارند بر اینکه آمریکاییها نباید در عراق بمانند به این دلیل است که حضور آمریکاییها حضور توطئهآمیز و خباثتآمیز و تهدیدآمیز و شیطنتآمیز است و این مغایر با منافع ملی خود عراقیهاست. واقعاً پشت همهی حرکتهای تروریستی در داخل عراق و منطقه، دست آمریکا دیده میشود. خب طبیعی است که اگر این حضور نباشد، این خباثتها و این تهدیدات علیه ملتهای منطقه از جمله عراق کمتر خواهد شد.
یکی دیگر از مسائل مطرح شده در دیدار، بحث خطر بازسازی و بازتولید گروههای تکفیری مثل داعش است. الان وضعیت داعش چگونه است و بقایای آن در عراق چه میکند؟
با شکلگیری جبههی مقاومت، با همکاری و حمایت همهجانبهی جمهوری اسلامی ایران، شکلگیری گروههای جهادی، شکلگیری حشدالشعبی و تلاش بیوقفهای که جمهوری اسلامی ایران داشت و با فتوای مرجعیت عراق، داعشی که تا مرزهای بغداد آمده بود، دچار شکست شد و آن حکومت خودخواندهی داعش از بین رفت. نیروی نظامی و بنیهی نظامی داعش تضعیف شد و سرزمینهای اشغالی بازپسگیری شد. با این وجود یک بخشی از توان نظامی و امنیتی داعش همچنان وجود دارد اما اینها از فضای نظامی و امنیتی کشیده شدند به قالب هستههای خفته و الان حضور دارند. در برخی مناطق عراق، در بین جماعتی از مردم حضور دارند و مردم از لحاظ اعتقادی یا از روی ترس و اجبار، مجبورند آنها را تحمل کنند. در نتیجه اگرچه داعش تضعیف شده اما هنوز حضور دارند.
اما آنچه که مهم است، این است که فضای عراق و شرایط سیاسی در عراق به گونهای است که مطلوب آمریکاییها نیست؛ مطلوب حکام ارتجاعی منطقه مثل سعودیها نیست. در نتیجه آنها بهدنبال این هستند که از هر امکانی که بتوانند استفاده کنند تا عراق را در چارچوب خواسته و اهداف و طرح خودشان تغییر بدهند و در این راه از هیچ کاری ابا ندارند. یکی از این مؤلفهها و متغیرها برای آنان، جریان داعش است.
بنابراین این امکان وجود دارد و قرائن و شواهد هم نشان میدهد که آمریکاییها همچنان در حمایت از داعش دارند عمل میکنند. وقتی داعش در سوریه در مرحلهی نابودی کامل بود، ما شاهد این بودیم که فرماندهان و عنصرهای مؤثر اینها را آمریکاییها برداشتند و منتقل کردند به برخی از کشورها همچون افغانستان و لیبی و یمن. این کارشان هم باز در چارچوب همان سیاست بیثباتسازی آمریکاییها در منطقه دنبال شد. آنها بهدنبال اشتعال جنگهای طایفهای در منطقه هستند.
به همین خاطر چه حضور داعش، چه حضور آمریکاییها، علیه منافع ملتها در منطقه و باعث بیثباتی در منطقه است. امروز دولتهای مقاومت مثل عراق، سوریه و جمهوری اسلامی ایران همچنان باید به هوش باشند و منسجم باشند برای اینکه باقیماندهی این پدیدهها را از بین ببرند. آن چیزی که مهم است این است که نابودی داعش اگرچه در جبههی نظامی و امنیتی، بهطور جدی صورت گرفته اما باید در فضای اعتقادی و فرهنگی هم این کار انجام بشود. یعنی باید یک مبارزهی بیامان در حوزهی عقیدتی و فرهنگی با جریان تکفیر صورت بگیرد؛ چراکه خیلیها فریب خوردند و این عقاید باطل را باور کردند. این هم یک موضوع مهمی است که باید مورد توجه قرار بگیرد.