چکیده:
ماهیت اعتقادی و مردمی انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن، از سویی باعث شد تا دشمنی قدرتهای حاکم جهانی برانگیخته شود و از سوی دیگر، ایران اسلامی را به کانون الهامبخش و بیداری ملتها به ویژه مسلمانها تبدیل کرد. بر این اساس رهبری انقلاب اسلامی؛ از آغازین روزهای پیروزی انقلاب برای انتقال آموزهها و تجربیات خویش به دیگر جوامع احساس وظیفه کرد و با طرح اندیشه صدور انقلاب در صدد پاسخگویی به این نیاز دوسویه انقلاب و طرفداران فراملی آن برآمده است. واقعیت این است که اندیشه «صدور انقلاب» که میبایست به یک سیاست ضابطهمند تبدیل شود با نگرشهای گوناگونی مواجه بود، ولی امام خمینی به عنوان واضع مکتب انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در مواضع خویش ضمن اعلام قطعی صدور انقلاب، ابعاد آن را نیز ترسیم کرد. در این مقاله با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی به تبیین چرایی، اهمیت و ضرورت صدور انقلاب از منظر امام خمینی پرداخته خواهد شد.
در اندیشهی امام خمینی ضمن اینکه صدور انقلاب به دلیل ماهیت و ویژگیهای ایدئولوژیک انقلاب اسلامی به عنوان وظیفه و تکلیف مطرح بوده و بر مبانی اعتقادی مبتنی است، از لحاظ واقعیتهای منطقهای و بینالمللی نیز اجتنابناپذیر است. از طرف دیگر، از دیدگاه امام خمینی در صدور انقلاب میبایست ملتها را هدف دانست و به ابعاد جامع صدور انقلاب توجه کرد تا اهداف و منافع جمهوری اسلامی ایران در محیط فراملی برآورده شود.
کلیدواژهها: امام خمینی، انقلاب اسلام، صدور انقلاب، همگرایی، فراملی، تکلیفگرایی، رسالت جهانی
مقدمه
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ضمن ساقط کردن حکومت استبدادی شاهنشاهی،اساس ظلم و استکبار و منافع قدرتهای سلطهگر به ویژه آمریکا را مورد تهدید قرار داد. ماهیت اسلامی و مردمی و تکیه بر عوامل اعتقادی و آموزههای دینی به عنوان مهمترین عوامل پیروزی انقلاب اسلامی، ضمن بر هم زدن نفوذ و اقتدار فزاینده نظام سلطه در ایران و برپایی نظام مستقل از ابرقدرتها، در این کشور شرایطی را رقم زد که ایران اسلامی به عنوان کانون الهامبخش و بیداری ملتها ـ به ویژه مسلمانان ـ تبدیل شود. جمهوری اسلامی به عنوان نظام برخاسته از انقلاب اسلامی ایران در سطح ملی، کاملا متفاوت با دیگر نظامهای موجود، جایگاه ویژهای در سطح بینالمللی پیدا کرد.
این انقلاب در سطح فراملی ضمن شکست نظامهای موجود، جایگاه ویژهای در سطح بینالمللی ملتهای مسلمان را فراهم آورد و وظایف ویژهای برای رهبران انقلاب و نظام برآمده از آن در زمینه حمایت از ملتها، مسلمانها، به ویژه نهضتهای آزادیبخش مشخص کرد. رویکرد ایدئولوژیک انقلاب اسلامی و فرهنگ دینی و ارزشهای سنتی و بومی از یکسو برای جهان غرب و به ویژه آمریکا غیرمنتظره بود و از سوی دیگر باعث استقبال و تأثیرپذیری ملتهای مسلمان از آرمانها، اهداف، سیاستها وروشهای مربوط به این پدیده مهم گردید و توقعات و انتظارات ویژهای را در آنان برای الگودهی و انتقال تجربیات انقلابی از ناحیه متولیان انقلاب اسلامی به وجود آورد. بر این اساس رهبران انقلاب اسلامی علاوه بر احساس تکلیف دینی در زمینه نشر و گسترش آموزههای انقلاب اسلامی، میبایست اندوختهها و تجربیات خود را با در نظرگرفتن وظیفه دینی و شرایط محیطی به آنان منتقل کنند. براساس واقعیتهای پیش شمرده و با لحاظ ویژگیها و اهداف انقلاب اسلامی منبعث از ماهیت اسلامی و جهانی بودن ایدئولوژی اسلامی که دینی و اسلامی است و با توجه به مردمی و فراگیر بودن، استقلال و عدم اتکا به شرق و غرب، ظلمستیزی و حمایت از مظلوم، نفی سلطهپذیری و سلطهگری و با توجه به ضرورت وحدت جهان اسلام، تعارض با نظام ناعادلانه حاکم بر جهان و...، رهبر انقلاب ضروری دیدند که رویکردهای منطبق با اهداف این انقلاب اتخاذ کنند. در این راستا و برای پاسخگویی به انتظارات بر حق شیفتگان انقلاب اسلامی و از طرفی تعیین تکلیف نسبت به مخالفان این پدیدهی مهم، امام خمینی اندیشه صدور انقلاب را مطرح کردند.
در اینجا ذکر چند نکته در مورد صدور انقلاب لازم به نظر میرسد:
1ـ با توجه به اینکه از آغازین روزهای پیروزی انقلاب یکی از نکاتی که امام بر آن تأکید جدی داشتند مسأله صدور انقلاب بود و از طرفی با طرح اندیشه صدور انقلاب از سوی ایشان و تأکید بر اجرای این سیاست، برخی مخالفتهای تصریحی و تلویحی از ناحیه بعضی از جریانات سیاسی مطرح شد، اما ایشان با موضعگیری قاطعانهای فرمودند: «ما انقلابمان را به تمام جهان صادر میکنیم» (امام خمینی 1385 ج 12: 148). همچنین حضرت امام خمینی با نفی تفکر مخالفان صدر انقلاب اعلام کردند: «ما باید در صدور انقلابمان به جهان کوشش کنیم و تفکر اینکه ما انقلابمان را صادر نمیکنیم کنار بگذاریم» (امام خمینی 1385 ج 12: 202) لذا امام با اتخاذ این مواضع روشن، پایبندی خود را به اصل صدور انقلاب به صورت قطعی اعلام داشت.
با قطعی شدن اندیشه صدور انقلاب، برگزیدن سیاست و برنامههای مناسب برای اجرای این اندیشه از ضرورتهای انکارناپذیر بود و به مبانی نظری قابل اتکا نیاز داشت که متولیان صدور انقلاب بتوانند با وحدت رویه در مواضع خود از آن بهرهگیری کنند تا ضمن انجام وظیفه نسبت به شیفتگان انقلاب اسلامی در سراسر جهان به ویژه مسلمانان از اهداف انقلاب اسلامی و اهداف و منافع جمهوری اسلامی ایران در محیط فراملی حفظ و حراست به عمل آورند. مواضع امام نه تنها همواره نقش تعیینکننده و محوری درمراحل مختلف انقلاب اسلامی برای ملت مسلمان ایران و مسئولان جمهوری اسلامی ایران و همچنین امت اسلامی در ورای مرزهای جمهوری اسلامی ایران داشته است بلکه در مسأله صدور انقلاب هم مواضع ایشان دربردارنده مبانی شرعی، اهداف، راهها و ابزار کارآمدی است که در صورت تنظیم و تبیین آنها زمینهی مناسبی برای انجام وظیفه دینی و انقلابی و بازشناسی فرصتهای ویژه برای گسترش و عمقبخشی حوزههای علاقمند به انقلاب اسلامی فراهم میشود.
بر این اساس ترسیم و تبیین مبانی نظری صدور انقلاب از منظر امام خمینی میتواند در زمینهی سیاستگذاری، برنامهریزی و تعالی در محیط فراملی مورد توجه متولیان امر قرار گرفته و معیار سنجش مناسبی در این راستا به شمار آید. واقعیت این است که پیام گسترده انقلاب اسلامی به سرعت از مرزها گذشت و با پیگیری اندیشه صدور انقلاب توسط دولتمردان جمهوری اسلامی ایران ـ علیرغم میل مخالفان و تلاش آنها برای جلوگیری از نفوذ اندیشه انقلاب اسلامی و مواضع آن ـتأثیر عمیق و گستردهای بر ملتها و به ویژه مسلمانها بر جای گذاشت. البته این تأثیرپذیری در جوامع خاص چون لبنان و فلسطین از عمق بیشتری برخوردار بود و تغییر باورها و ایجاد خودباوری و همگرایی با ملت ایران را در آن جوامع به همراه داشت. این تحولات را میتوان به عنوان یکی از محوریترین موضوعات مرتبط با نظریه صدور انقلاب مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد. تأثیرپذیری ملتها، مسلمانها و جنبشهای اسلامی از انقلاب ایران تا آن حد است که صاحبنظران منطقهای و بینالمللی به این واقعیت اقرار کردهاند. برای مثال جان.ال. اسپوزیتو، پژوهشگر امور خاورمیانه معتقد است: «یک انقلاب اسلامی جهانی به وقوع پیوسته که بر سیاستهای گروههای اسلامگرا تأثیرگذارده است» (اسپوزیتو 1372: 25) اما چون در زمینهی چگونگی صدور انقلاب دیدگاههای مختلفی وجوددارد لازم است چارچوب مناسب و مبانی و اصول اندیشه صدور انقلاب تبیین شود تا اهداف اساسی و فرامرزی انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن براساس چارچوب و مبانی مذکور دنبال شود.
بر اساس این ضرروت، در نوشتار حاضر در پی آنیم که با استفاده از روشهای علمی، چارچوب صدور انقلاب را مبتنی بر مبانی و اصول مورد توجه امام خمینی تبیین و ارائه کنیم.
2ـ جمهوری اسلامی ایران به دلیل برخورداری از ساختار ایدئولوژیک و اصول حاکم بر قانون اساسی و همچنین پایبندی مسئولان کشور به مواضع اصولی امام خمینی براساس ضرورت میبایست چارچوب مناسب و مطلوبی را برای انجام تعهد خود در راستای اهداف برونمرزی انقلاب اسلامی تعیین و ترسیم کند، تا همه مسئولان رسمی وغیررسمی براساس آن بتوانند با جهتگیری واحد با بازیگران منطقهای و بینالمللی تعاملکرده و به توقعات بر حق ملتها ـ به ویژه جریانات اسلامی ـ پاسخ مناسب دهند. از طرفی، تبیین چارچوب فوق میتواند بین متولیان صدور انقلاب همگرایی ایجادکند تا در عرصههای نظری و در صحنههای عمل، فرصتهای مناسبی را برای جمهوری اسلامی ایران فراهم کنند و آسیبها و تهدیدات ناشی از اختلاف سلیقه و تعارض عملی در این زمینه را از نظام جمهوری اسلامی ایران دور سازند.
علاوه بر تعهد نسبت به مستضعفان و مسلمانهای مخاطب صدور انقلاب و نیاز به تقویت فرصتهای فرامرزی که در تبیین چارچوب صدور انقلاب مورد توجه است، دوری گزیدن از تبعات ناشی از تأثیرات غیرارادی نیز تبیین چارچوب مبتنی بر نظریات امام خمینی را ضرورت میبخشد. در نتیجه، اهمیت این تحقیق از آن جهت است که صدور انقلاب مبتنی بر دیدگاه امام خمینی به مسئولان کمک میکند تا:
1) همگرایی در مواضع گفتاری و عملی زمینه مناسب ارتباط با ملتها، نهضتها و شیفتگان انقلاب اسلامی را فراهم کنند.
2) توقعات و انتظارات شیفتگان انقلاب اسلامی را با واقعیتهای صدور انقلاب تطبیق کرده و شبهات و ابهامات در این زمینه را با دیدگاه اصولی پاسخ دهند. اما «ضرورت» این تحقیق از این جهت است که گاهی اصل صدور انقلاب توسط جریانات و اشخاصی مورد خدشه قرار گرفته و از طرفی دیدگاههای افراطی نیز در این زمینه وجود دارد، لذا تبیین چارچوب صدور انقلاب میتواند از زیانهای احتمالی در این زمینه جلوگیری کند.
3) برخی موضوعات به عنوان ملاحظات اساسی مورد توجه است:
الف) به دلایل ایدئولوژیک و براساس ماهیت انقلاب اسلامی تلاش برای گسترش آموزههای اسلامی چون بیداری اسلامی، ضدیت با استکبار، خیزش مستضعفین، آزادی قدس و... به عنوان محور اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تلقی میگردد.
ب) دشمنی حکومتهای استکباری چون آمریکا، اسرائیل و... با نظام جمهوری اسلامی ایران قطعی میباشد.
ج) استقبال ملتها ـ به ویژه مسلمانها ـ برای الگو قرار دادن آموزههای انقلاب اسلامی چشمگیر است.
4) در این راستا مفاهیم و متغیرهایی وجود دارد که تعریف نظری هر کدام از آنها به قرار زیر است:
الف) انقلاب اسلامی عبارت است از: دگرگونی بنیادی در ساختار کلی جامعه و نظام سیاسی آن، منطبق بر جهانبینی و موازین و ارزشهای اسلامی و نظام امامت براساس آگاهیو ایمان مردم و حرکت پیشگام مشتاقان و صالحان و قیام قهرآمیز تودههای مردم (عمید زنجانی 1367: 79)
ب) صدور انقلاب «یک برنامه و اقدام یا سیاستی است که از طرف دستاندرکاران انقلاب در جهت تأثیرگذاری بر جوامع دیگر اتخاذ میگردد» (محمدی، درحال انتشار: 611) تلاش و کوشش هدفمند برای تبیین و معرفی آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی به جوامع و انتقال تجربیات موفق به آنها (که در فهرست دستاوردهای انقلاب اسلامی جای میگیرد) لزوماً باید دربرگیرنده اهداف، سیاستها، استراتژی و حتی شیوههای اجرایی باشد.
دیدگاههای گوناگون در زمینه صدور انقلاب
وقوع انقلاب اسلامی در ایران به عنوان کشوری بزرگ و دارای موقعیت مهم ژئوپلتیک، و یکی از بزرگترین دارندگان منابع عظیم انرژی (گاز و نفت)، مرز طولانی مشترک با ابرقدرت شرق در دوران جنگ سرد به عنوان یکی از پایههای نظام دو قطبی و همچنین با توجه به جایگاه ایران در کشورهای اسلامی و موقعیت بینظیر استراتژیکی که محل تلاقی منابع حیاتی و امنیتی غرب با شرق به حساب میآمد، دغدغهها و نگرانیهای عمیقی را در نظام بینالملل ایجاد کرد. واقعیت این است که انقلاب اسلامی، غرب و قدرتهای بزرگ را عملاً از امتیاز حضور و دخالت مستقیم در امور ایران محروم کرد و به دلیل تأثیر این انقلاب در سطح منطقه و جهان آنان را به حیرت و هراس واداشت. رویکرد ایدئولوژیک انقلاب اسلامی و فرهنگ دینی و ارزشهای سنتی و بومی برای جهان غرب، به ویژه آمریکا کاملاً غیرمنتظره بود، زیرا آنها ایدئولوژیهای گوناگونی چون سوسیالیسم، ناسیونالیسم و.... را در روابط بینالملل تجربه کرده بودند، لکن رویکرد دینی و به ویژه اصولگرایی اسلامی و مضامین بلندی چون فتوا، جهاد و امامت و... را برای خود غیرقابل هضم میدانستند. انقلاب اسلامی از ویژگیهای منحصر به فرد ویژهای برخوردار است که آن را از دیگر انقلابهای جهانی متمایز میکند. چنانچه بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی در این زمینه فرمودهاند: «شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همه انقلابها جدا است: هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزهی انقلابو قیام.» (امام خمینی 1385 ج 21: 402)
انقلاب اسلامی در ایران با بهرهمندی از خمیرمایه دینی ـ مذهبی و برخورداری از ماهیت فرهنگی و نگاه جامع الابعاد اصلاحی آغاز گردید وتا مرحله پیروزی و پس از آن همواره این ویژگی را داشت. انقلاب اسلامی در ایران با تکیه بر معنویت و درنظر گرفتن ارزشهای انسانی و اسلامی از ویژگیهای بسیار مهمی برخوردار است که میتواند برای ملتهای دیگر که طالب ارزشهای انسانیاند، به عنوان الگویی قلمداد شود. ویژگیهایی همچون: دینی و اسلامی، مردمی و فراگیر، استقلالطلبی، سازشناپذیری نسبت به اصول فرهنگی و معنوی، برخورداری از رهبری جامعالابعاد، ظلمستیزی، عدالتخواهی و.... از جمله آنها است. مجموعه ویژگیهای فوق توانسته است آموزه و استراتژی جدید و کارآمدی را فراروی حرکتهای انقلابی قرار دهد. لذا ملتها و نهضتهایی که برای رهایی از استبدادو استعمار به دنبال الگوی قابل تأسی بودند، انتظار داشتند که از تجربیات انقلاب اسلامی بهرهمند شوند و انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن نیز با تبیین و تشریح این ویژگیها قادر بود تا ضمن انجام وظیفه اسلامی ـ انسانی منبعث از اعتقادات و ارزشهای دینی، اندوختهها و تجربیات خود را در قالب صدور انقلاب به آنان منتقل کند. البته اندیشه صدور انقلاب بر اهداف انقلاب اسلامی نیز مبتنی است که بر این اساس، آنچه تاکنون از دیدگاه اندیشمندان و صاحبنظران، به ویژه پدیدآورندگان انقلاب اسلامی،به آن اشاره شده است انقلاب اسلامی علاوه بر رفع و دفع استبداد واستعمار، اهداف دیگری نیز داشته است که برای رعایت اختصار صرفاً به برخی از عناوین عمدهی اهداف مهم انقلاب که بعد فراملی دارد، اشاره میشود:
1)نفی استعمار و سلطه خارجی؛
2) حمایت از مسلمانان، مظلومان و مستضعفان جهان؛
3) گسترش اعتقادات، اندیشهها و فرهنگ اسلامی و تقویت مسلمانان در سراسر عالم؛
4) تلاش برای تقویت پایههای وحدت و انسجام امت اسلامی در سطح جهان؛
5) تلاش برای بیداری و اتحاد مستضعفان در سراسر جهان؛
6) هشدار، تذکر و تنبیه متجاوزان به حقوق انسانها در صحنه بینالمللی؛
7) تلاش برای تغییر نظام غیرعادلانه حاکم بر جهان و دگرگونی در ساختارهای بینالمللی برآمده از نظام غیرعادلانه و... (مؤسسه فرهنگی قدر ولایت 1382: 13 ـ 12)
در مورد مسأله صدور انقلاب که توجه ناظرین حوادث مربوط به انقلاب اسلامی را به خود جلب کرده بود، نظریات مختلفی، در داخل و خارج از ایران، وجود داشت و سؤالاتی دربارهی اهداف، برنامهها، شیوهها و ابزار صدور انقلاب مطرح میگردید. گروهی مخالفت همهجانبهی خود را با مسأله صدور انقلاب اعلان کردند. جمعی بر صدور انقلاب با شرایط و ویژگیهای خاص تأکید کردند. عدهای نیز صدور انقلاب را تحت هر شرایط و با هر ابزار و وسیلهای لازم میدانستند. در رابطه با صدور انقلاب، دستکم، سه نظریه قابل طرح است. البته نظریهای که امام خمینی دراین صورت ابراز داشتند، نظریهای جامع است. طرفداران دیدگاه اول، ناسیونالیستها بودند.... شعار بازسازی ملی در قالب هماهنگ با نظام و عرف بینالمللی، بدون توجه به شرایط انقلابی اولین آمیزه از این دیدگاه بود. اینان به موازات داغ شدن بحث صدور انقلاب، مخالفت تلویحی خود را با اعلام اولویت بازسازی داخلی مطرح مینمایند... این گروه معتقد بودند ارزشهای انقلاب تنها در چارچوب مرزهای ملی قابل قبول بوده و نباید نسبت به محیط پیرامون موضعی تعرضی داشته باشد. لذا به طور کلی مخالف صدور انقلاب بوده و آن را عملی خلاف شئونات بینالمللی میپنداشتند. (معاونت پژوهشی... 1374: 13 ـ 11)
همچنین از این دیدگاه صدور انقلاب را به دلیل اعتقاد به اینکه ما وظیفه داریم جامعه خود را منطبق بر نیازهای کشور اداره کنیم و نمیتوانیم افکار و اندیشه خود را صادر کنیم، منتفی دانسته و معتقد بودند که انقلاب چون کالا نیست که بتوان آن را صادر کرد:
دیدگاه دوم: دستهای دیگر عناصری ظاهراً انقلابی بودند که مرزهای ملی را ساختهی دوران سلطه استعمار دانسته و معتقد بودند که جهان اسلام زمانی یک کل یکپارچه بوده است که بر اثر تهاجم دو قطب فرهنگ غرب یعنی ناسیونالیزم و استعمار تجزیه شده ... طرفداران این دیدگاه به «تئوری توطئه» اعتقاد داشته و هرگونه نابسامانی، عقبافتادگی، تحجر فرهنگی و مرزبندیها را ناشی از توطئه برنامهریزی شدهی دولتهای استعمارگر میدانستند. توجیه قدرتمند «اسلام مرز نمیشناسد» حربه مناسبی برای این گروه بود...
تهاجم دائمی و مستمر به ارزشهای وضع موجود و تلاش در جهت نابود ساختن رژیمهای پیرامونی، هدف اصلی این دیدگاه بود. استفاده از توانمندیهای نظامی، چریکی و اطلاعاتی و تجهیز تسلیحاتی جنبشهای آزادیبخش و به خطر افکندن پایههای حکومتهای مستبد در کانون توجه این دسته قرار داشت... در این دیدگاه منافع ملی آرمانی یکسان فرض شده و اولویت در سیاست خارجی به منافع ایدئولوژیک آن هم از موضع خشن و سرکوبگرایانه داده میشود.... (معاونت پژوهشی 1374: 14ـ 13) این دیدگاه معتقد بود که انقلاب اسلامی به دلیل ماهیت اسلامی خود ضمن اینکه دارای رسالت جهانی است و به هر قیمتی ـ حتی با اعمال زور و روشهای قهرآمیز و به کار بردن اسلحه ـ باید اندیشه خود را در جهان گسترش دهد.
دیدگاه سوم: طرفداران این دیدگاه معتقد بودند که باید تلاش کنیم در داخل یک امت نمونه بسازیم و از تمامی ابزارهای انقلابی، قانونی و حتی خشن نظامی برای تحقق این هدف سود جوییم. در رابطه با جامعه جهانی نیز این دیدگاه سیاست مسالمتآمیز توأم با فرصتطلبی را دنبال میکرد... در صورتی که منافع ما در نقطهای به خطر افتاد و مخاصمه و برخورد خشن کارساز نبود، اقدام به یک مصالحه بینالمللی و تفاهم با کشورهای قدرتمند ضروری است. این دیدگاه تا حدود زیادی در داخل متأثر از اندیشه انقلابی و در جامعه جهانی مدافع تفاهم با سیاست دولتهای قوی بود. در این دیدگاه استفاده از تمام شیوهها برای دستیبابی به اهداف انقلابی مشروع بوده و قابل قبول تلقی میشد. (معاونت پژوهشی.... 1374: 15ـ 14)
دیدگاه دیگری که در واقع بیانگر رویکرد رهبران انقلابی، به ویژه حضرت امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران است، با توجه به:
الف) تکلیفگرایی و لزوم ترویج اندیشههای ناب اسلامی
ب) خواست عمومی ملتها بالاخص مسلمانان
ج) نگاه اصولی به صدور انقلاب در سیاست خارجی از دیدگاه اسلام و مرزناشناسی اندیشه اسلامی
مسأله صدور انقلاب را با شیوهها و ابزار خاص مورد توجه قرار داده و امری ضروری برای تحقق اهداف انقلاب قلمداد میکند. در یک نگاه کلی میتوان گفت که امام خمینی با اتخاذ موضعی دقیق هر سه بعد فوق را به طور نسبی رد میکند. دیدگاه ناسیونالیستی به دلیل تأکید بر خمیرمایههای غیردینی و استفاده از آنها در کنار ارزشهای اسلامی به صورت آشکار مورد نفی امام قرار میگیرد؛ زیرا اعلام صریح امام مبنی بر قطعی بودن صدور انقلاب و یادآوری این نکته که ما نسبت به ملتها و به ویژه مسلمانان براساس آموزههای اسلام مسئولیت داریم؛ بیانگر طرد صریح و روشن این دیدگاه محسوب میشود. گروه دوم نیز به دلیل اندیشه و اقدامات و نادیده گرفتن سازوکارهای حاکم بر تعاملات مناسب با دیگر جوامع مطرود امام هستند. برگزیدن راه و روش صرفا نظامی و اقدامات چریکی و پارتیزانی و بیتوجهی به حرکتهای مردمی مبتنی بر آگاهی و بیداری و شناخت مناسب تعاملات محیطی که ویژگی این دیدگاه میباشد، از سوی امام خمینی شیوه غیرممکن و نادرستی به حساب میآید.
دیدگاه سوم نیز به دلیل فرصتطلبی و استفاده ابزاری نسبت به موضوعی که باید مبتنی بر احساس مسئولیت و وظیفهشناسی باشد، از سوی امام نفی میشود. (معاونت پژوهشی.... 1374: 16ـ 15) امام با تأکید بر رسالت جهانی اسلام و تعهد به ارزشهای والای آن در عرصه اندیشه و عمل، احساس مسئولیت نسبت به جامعه جهانی را مورد توجه قرار میدهند. این نگرش مبتنی بر نفی ظلم و ظلمپذیری، نفی سلطه و سلطهگری و نفی سرکوب و برخورد انفعالی است. از دیدگاه امام برای اینکه ملتها به عنوان مخاطب اصلی انقلاب اسلامی نقش الگویی انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن را بپذیرند، باید احساس مسئولیت مسئولان انقلاب را نسبت به مسائل و مشکلات خود به صورت روشن حس کنند. بنابراین آگاهی دادن به ملتها برای اتخاذ مشی روشنگرانه به گونهای که خود آنها اقدام به تغییر سرنوشت خود کنند، در دیدگاه امام جایگاه ویژهای دارد. در این دیدگاه صدور انقلاب که به عنوان وظیفه قطعی قلمداد میشود، زمانی موفق خواهد بود که نظام برخاسته از انقلاب اسلامی با موفقیت در عرصههای گوناگون بتواند به عنوان الگوی موفقی برای دیگر جوامع نقشآفرینی کند.
لذا در یک جمعبندی کلی صدور انقلاب از دیدگاه امام دربردارنده چارچوب و مفاهیمی است که تأکید بر تحقق ارزشها درداخل و اهتمام جدی به انتقال آرمانها و ارزشهای انقلاب در خارج را همزمان مورد توجه قرار دهد تا رابطه منطقی و معقول بین جامعه انقلابی ایران و دیگر جوامع برای انتقال آموزههای انقلابی برقرار شود. (معاونت پژوهشی.... 1374: 18ـ 16)
البته تقسیمبندیهای دیگری هم برای صدور انقلاب مطرح شده است:
1) عملگرایی در قالب اسلام (پراگماتیسم مطلق) با هدف کسب قدرت.
2) نظریه حکومت عملی اسلام (اولویت محض به داخل کشور).
3) انجام دادن تکالیف الهی بدون عنایت به عواقب بلندمدت آن (اصل قرار دادن بعد آرمانی و ایدئولوژیک سیاسیت خارجی جمهوری اسلامی ایران و بیتوجهی به ضرورتهای داخلی).
4) نظریه «اُمالقراء» (ایزدی 1381: 73 ـ 61).
پیروان نظریه اول که به نوعی آن را عملگرایی در قالب اسلام خواندهاند، موارد ذیل را وجهه نظر خود قرار میدهند:
ـ بهرهگیری ملت از همه امکانات برای زندگی و نمو درجامعه بینالمللی.
ـ همه چیز برای داخل مرزها.
ـ تمسک به اسلام برای قدرتمند شدن.
ـ صدور انقلاب و حمایت از نهضتها برای کسب قدرت و در مجموع هر اقدامی برای اقتدار ایران (ایزدی 1381: 62 ـ61).
این دیدگاه به دلیل فرصتطلبی و بیتوجهی به ماهیت انقلاب اسلامی و وظیفه جمهوری اسلامی نسبت به مسلمانان با روح قانون اساسی نمیتواند مورد توجه باشد. نظریه دوم به نظریه حکومت عملی اسلام موسوم است و به موارد ذیل معتقد است:
ـ تقسیم جهان به کشورهای متعدد از واقعیتهای انکارناپذیر است.
ـ قبول این مرزبندی وجود قلمرو، وجود حوزه مشروعیت و وجود حوزه مسئولیت را ترسیم میکند و این واقعیتها توان و وسع محدود به قلمرو را به همراه دارد و نمیتوان انتظاری بیش از آن از حکّام داشت.
ـ امکانات هر مملکت باید صرف همان مملکت با مرزهای خاص سرزمینی شود.
ـ وظیفه دولت، آباد کردن و ساخت کشور است.
ـ همدردی با فقرای همسایه؛ ولی وظیفه حاکمیت، درونمرزی است.
در مجموع این دیدگاه حکومت ریاست ولی فقیه، رعایت قوانین و مقررات اسلاکی در مملکت و دفاع از اسلام و مسلمانها را میپذیرد ولی خود را نسبت به مسائل جهان اسلام مسئول نمیداند (ایزدی 1381: 67ـ 63) این دیدگاه به دلیل فرصتطلبی و بیتوجهی به ماهیت انقلاب اسلامی مورد توجه نمیباشد. پیروان نظریه سوم انجام تکلیف بدون توجه به عواقب آن با استناد به بعد آرمانی و ایدئولوژیک سیاست خارجی و اصل قرار دادن آن، اعتقاد دارند که باید از تأثر واقعیتهای جاری بر اصول آرمانی جلوگیری کرد و به ندای مسلمانها به هر قیمتی پاسخ داد که به نوعی آرمانگرایی محض و بیتوجهی به مصالح و منافع امالقراء در این نظریه مشهود است (ایزدی 1381: 74 ـ73) نظریه چهارم امالقراء نام دارد. هر چند که علما و مسئولان حکومتی بارها از این واژه استفاده کردهاند ولکن این نظریه به صورت جامع تبیین نگردیده است. براساس نظر دکتر محمدجواد لاریجانی خلاصه این نظریه چنین است:
الف) ملاک وحدت در فلسفه امالقراء وحدت در ادای وظیفه اسلامی است، چرا که در این حاکمیت، امتی مسئول با رهبری مسئول جمعاً در سرزمینی به عنوان امالقرا، هسته مرکزی حکومت را تشکیل میدهند که بُرد جهانی دارد.
ب) ولایت فقیه و حکومت ولایت فقیه، اساس و جوهر تشکیل حکومت اسلامی در امالقرا است. عامل وحدت امت اسلامی، همان رهبری ولایت فقیه است.
ج) مرزهای قراردادی و بینالمللی اثری در این رهبری ندارد. جهان اسلام امت واحد است. ولایت و حیطه مسئولیت آن قابل تقسیم به کشورها نیست. مسئولیت رهبری امت اسلام مرزی نمیشناسد.
د) کشوری امالقرای جهان اسلام است که دارای رهبری گردد که در حقیقت لایق رهبری جهان اسلام باشد.
هـ) اگر بین رهبری انقلاب و حکومت ایران با رهبری امت اسلامی و نهضت جهانی اسلام در عمل تزاحمی به وجود آید، باید کدام را بر دیگری اولویت داد؟ نحوه حل تعارض بین آن دو چیست؟
آقای لاریجانی معتقد است:
تئوری امالقراء در حقیقت در پاسخ عملی بدین سؤال عرضه شده است. همواره مصالح امت اولویت دارد. مگر اینکه هستی امالقراء که حفظ آن بر همه امت (نه تنها بر مردم امالقراء) واجب است، به خطر افتد. (لاریجانی 1369: 52)
و) امالقراء در صورتی که به حقوق امت تجاوز شود، میخروشد و با توانایی خود سعی میکند حق امت را بگیرد؛ از این رو قدرتهای جهان سعی میکنند آن را در هم شکسته و نابود کنند تا دیگر سدی بر سر راه امیال آنها نباشد و در اینجاست که وظیفه امت، شروع میشود و آن حفاظت و حمایت از امالقرا است.
امالقراء باید امت را حفظ و حمایت کند و به فریاد آن رسد و سعی در جلوگیری از ظلم قدرتها کند و در مقابل حقوقی دارد که همان وظیفه امت، نسبت به آن است. اگر امالقرا مورد هجوم و حمله و تاخت و تاز دشمن اسلام و معارضان قرار گیرد، امت باید با تمام توان و هستی خود به یاری آن بشتابد. (ایزدی 1381: 70 ـ 68) آقای لاریجانی میگوید: «ما وقتی به بیرون مرزهای خود نگاه میکنیم اغراضمان از دو مقوله خارج نیست: صدور انقلاب و حفظ امالقرا؛ و اگر در مقطعی تزاحمی به بار آید، اولویت با حفظ امالقراست.» (لاریجانی 1369: 53) ایشان برگزیدن «رفع نیازهای جمهوری اسلامی» در زمان تزاحم با صدور انقلاب را براساس رهنمودهای امام و نیز استفاده از استفتائات خصوصی از ایشان دانستهاند. (ایزدی 1381: 70) روشن است که با توجه به نظریات متفاوت و بعضا متضادی که از طرف گروههای مختلف ارائه میگردید، اندیشه انقلاب در دو سوی طیفی قرار میگرفت که یک سوی آن صدور انقلاب به هر قیمت و سوی دیگر آن مخالفت با صدور آن بود. برخی برای پیشبرد این هدف به اعمال زور و به کارگیری قدرت نظامی اعتقاد داشتند. برخی نیز معتقد بودند که انقلاب به درون مرزها محدود شود و حداکثر الگویی از آن به دیگران ارائه شود. اینان نظر داشتند که باید بیشترین سرمایهگذاری را به برطرف کردن نیازهای داخلی اختصاص داد. اما دیدگاه جامع و متعادل امام بر الگوسازی در داخل و انتقال آموزههای انقلاب اسلامی و حمایت از ملتها در زمینههای آگاهیبخشی آموزشی و انتقال تجربیات تأکید داشت.
دیدگاه امام خمینی در مورد صدور انقلاب
همانگونه که پیشتر شد در زمینه صدور انقلاب دیدگاههای متفاوت و چهارگانهای ابراز شد. در این مقاله سه دیدگاه 1) فرصتطلبانه؛ 2) رادیکال (افراطی)؛ و 3) محافظهکارانه، به دلیل تناقض و تضاد آن با ماهیت انقلاب و اندیشههای متعالی امام و قانون اساسی مورد توجه قرار نگرفت و تنها بر دیدگاه چهارم که منطبق بر اسلام ناب، ماهیت و اهداف متعالی انقلاب اسلامی است، تأکید شد. اینک چارچوب صدور انقلاب منطبق بر اندیشه و افکار امام خمینی ارائه میگردد.
امام خمینی با شناخت عمیق و همهجانبه از اسلام و ابعاد انقلاب اسلامی و همچنین آگاهی و بصیرت کامل به شرایط زمانی و نظام حاکم بینالملل و همچنین شناخت دشمنان اسلام، امت اسلامی، انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران و ابعاد و شیوههای دشمنی آنان، ضمن یادآوری دشمنی جامعالابعاد آمریکا، صهیونیسم، کمونیسم با اسلام و انقلاب اسلامی، حفظ و تداوم انقلاب اسلامی را عمقبخشی و گسترش پهنه انقاب اسلامی در داخل و خارج ایران میدانستند و بر این اساس همواره بر صدور انقلاب با شیوهای جامع و کارآمد تأکید میکردند. ایشان با اتخاذ «موضعی دقیق» دیدگاههای سهگانه را به نوعی مردود دانسته و نظریه جامع و کارآمدی را نسبت به صدور انقلاب در مواضع و رهنمودهای خود ارائه کردند. امام خمینی دیدگاه ملیگرایانه را که مظهر آن جریان نهضت آزادی بود (چنانچه ابراهیم یزدی، وزیر خارجه دولت موقت، صراحتا اعلام کرد: ما قصد خارج کردن انقلاب خود را نداریم) به دلیل غیردینی بودن آموزههای آن و محدود شدن در حصارهای منافع مادی و کنار گذاشتن ارزشهای اسلامی، نفی کرده و صدور انقلاب را یک موضوع قطعی و غیرقابل خدشه دانستند. چنانچه فرمودند: «ما انقلابمان را به تمام جهان صادر میکنیم؛ چرا که انقلاب اسلامی است و تا بانگ لااله الا الله و محمد رسولالله(ص) بر تمام جهان طنین نیفکند مبارزه هست. و تا مبارزه در هر جای جهان علیه مستکبرین هست، ما هستیم.» (امام خمینی 1385 ج 12: 148)
همچنین ایشان با هشدار به کسانی که مخالف صدور انقلاب بودند اینچنین فرمودند: «ما باید در صدور انقلابمان به جهان کوشش کنیم، و تفکر اینکه ما انقلابمان را صادر نمیکنیم، کنار بگذاریم؛ زیرا اسلام بین کشورهای مسلمان فرقی قائل نمیباشد و پشتیبان تمام مستضعفین جهان است، از طرفی دیگر تمام قدرتها و ابرقدرتها کمر به نابودیمان بستهاند؛ و اگر ما در محیطی در بسته بمانیم قطعا با شکست مواجه خواهیم شد.» (امام خمینی 1385ج 12: 202) «امیدواریم که این نهضت به سایر بلاد اسلامی هم صدور پیدا کند و این مکتب، مکتب همهی مسلمین است بلکه همه مستضعفین.» (امام خمینی 1385 ج 12 : 399) «ما به تمام جهام تجربههایمان را صادر میکنیم و نتیجه مبارزه و دفاع با ستمگران را بدون کوچکترین چشمداشتی، به مبارزان راه حق انتقال میدهیم و مسلماً محصول صدور این تجربهها، جز شکوفههای پیروزی و استقلال و پیاده شدن احکام اسلام برای ملتهای در بند نیست.» (امام خمینی 1385 ج 20: 325) «البته ما این واقعیت و حقیقت را در سیاست خارجی و بینالملل اسلامیمان بارها اعلام نمودهایم که درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطه جهانخواران بوده و هستیم... ما درصدد خشکانیدن ریشههای فاسد صهیونیزم، سرمایهداری و کمونیزم در جهان هستیم. ما تصمیم گرفتهایم به لطف و عنایت خداوند بزرگ، نظامهایی را که بر این سه پایه استوار گردیدهاند نابود کنیم؛ و نظام اسلام رسولالله (ص) را در جهان استکبار ترویج نماییم.» (امام خمینی 1385 ج 21: 81)
نهایتاً حضرت امام در روزهای پایانی عمر شریفشان موضع خویش را نسبت به صدور انقلاب اینگونه اعلام کردند: «مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت ـ ارواحنا فداه ـ است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.» (امام خمینی 1385 ج 21: 327)
همچنین حضرت امام خمینی دیدگاه افراطی و تند عناصر انقلابی یا بعضاً به ظاهر انقلابی را که صرفاً به شیوههای چریکی، اطلاعاتی و تجهیز تسلیحاتی جنبشهای آزادیبخش برای سقوط حکومتها در نظر داشتند، نفی کرده و با تشخیص مناسب از شرایط حاکم بر بیداری اسلامی و آگاهیبخشی به تودهها برای نجات و رهایی خود تأکید کرده و ارزیابی مناسب از دشمن و شیوههای دشمنی آنها را برای اتخاذ شیوه مناسب صدور انقلاب مدنظر قرار میدادند. ایشان در این راستا چنین فرمودهاند: «ما که میگوییم «انقلابمان را میخواهیم صادر کنیم» میخواهیم این را صادر کنیم، میخواهیم این مطلب را همین معنایی که پیدا شده، همین معنویتی که پیدا شده است در ایران، همین مسائلی که در ایران پیدا شده، ما میخواهیم این را صادر کنیم، ما نمیخواهیم شمشیر و تفنگ بکشیم و حمله کنیم.» (امام خمینی 1385 ج 13: 90)
همچنین فرمودهاند: «اینکه میگویم باید انقلاب ما به همه جا صادر بشود، این معنی غلط را از او برداشت نکنند که ما میخواهیم کشورگشایی کنیم. ما همهی کشورهای مسلمین را از خودمان میدانیم. همهی کشورها باید در محل خودشان باشند. ما میخواهیم این چیزی که در ایران واقع شده و این بیداری که در ایران واقع شد و خودشان از ابرقدرتها فاصله گرفتند و دادند و دست آنها را از مخازن خودشان کوتاه کردند، این در همهی ملتها و در همهی دولتها بشود، آرزوی ما این است. معنی صدور انقلاب ما این است که همهی ملتها بیدار بشوند و همهی دولتها بیدار بشوند و خودشان را از این گرفتاری که دارند و از این تحت سلطه بودنی که هستند و از اینکه همه مخازن آنها دارد به باد میرود و خودشان به نحو فقر زندگی میکنند، نجات بدهند.» (امام خمینی 1385 ج 13: 281) «ما که میگوییم میخواهیم انقلابمان را صادر کنیم، نمیخواهیم با شمشیر باشد، بلکه میخواهیم با تبلیغ باشد.» (امام خمینی 1385 ج 18: 72) «مایی که میخواهیم اسلام در همه جا باشد و میخواهیم اسلام صادر بشود، ما که نمیگوییم که میخواهیم با سر نیزه صادر بکنیم؛ ما میخواهیم بادعوت، با دعوت به همه جا، اسلام را صادر کنیم.» (امام خمینی 1385 ج 18: 157)
در مجموع، حضرت امام خمینی برای نفی دیدگاه افراطی برای صدور انقلاب با طرح موضوعاتی چون معرفی صحیح اسلام با تبلیغات، عمل مطابق با اسلام، عمل و اخلاق، شناساندن انقلاب به دنیا، دعوت به اسلام، صدور ارزشهای انسانی، آشناسازی مستضعفان با حکومت عدل اسلامی را عامل و شیوه صدور انقلاب دانستهاند. امام خمینی نسبت به دیدگاه سوم نیز به دلیل موضعگیری انفعالی و فرصتطلبانه و نه مسئولانه در مقابل ملتهای مسلمان، و مستضعفان جهان نظر مساعد نداشته و با یادآوری تکلیفی که طرفداران انقلاب نسبت به جامعه جهانی به عهده دارند یک استراتژی همهجانبه و جامعالابعاد نسبت به صدور انقلاب ارائه کردهاند. چنانچه فرمودهاند: «نهضت برای اسلام نمیتواند محصور باشد در یک کشور، و نمیتواند محصور باشد در حتی کشورهای اسلامی، نهضت برای اسلام، همان دنباله نهضتی انبیاست. نهضت انبیا برای یک محل نبوده است.» (امام خمینی 1385 ج 10: 446)
در این زمینه ضمن یادآوری ماهیت جهانی اسلام و انقلاب بر تکلیف داشتن و وظیفهمند بودن رهبران انقلاب نسبت به جوامع اسلامی و بشری، این واقعیت که گسترش اسلام و انقلاب حق ملتها است و ... بر تکلیف بودن صدور انقلاب تأکید ورزیده و دیدگاه فرصتطلبانه را منتفی دانستهاند. لذا از دیدگاه امام:
1) اعتقاد به اسلام و ارزشهای متعالی آن مترادف با مسئولیت دائمی نسبت به سرنوشت کلیه انسانهاست.
2) وفاداری به ارزشهای اسلامی و عمل به آنها یک وظیفه و اولویت است.
3) صدور انقلاب جزء خصلت ذاتی و اجتنابناپذیر انقلاب اسلامی است.
4) پاسخگویی به نیاز جامعه بشری یک ضرورت است.
5) اشاعه پیام رهاییبخش و عزتآفرین انقلاب مؤکول به اجازه مخالفان نیست.
6) آشنایی با اسلام، انقلاب و اهداف آن تقاضای طبیعی انسانهاست.
7) اندیشه صدور انقلاب یک موضوع عملی و تحققپذیر است و یک آرمان دستنایافتنی نیست.
8) صدور انقلاب یک تکلیف است.
9) صدور انقلاب ضمن اینکه میتواند تاکتیکی تهاجمی علیه دشمنان انقلاب برای دور کردن خطر آنها از انقلاب و صیانت از آن باشد، همچنین به عنوان آرمان؛ هدف متعالی، سیاست و استراتژی کلان انقلاب و جمهوری اسلامی ایران مطرح است که باید آن را مورد توجه قرار داد.
با بررسی اولیه و توصیف نظریات صریح حضرت امام، در دیدگاه ایشان موارد زیر کاملاً نمایان است:
1) انقلاب اسلامی به دلیل ماهیت اسلامی نسبت به دیگر جوامع مسئول است.
2) انقلاب اسلامی باید به تمامی جهان صادر شود.
3) تا استعمارگران هستند مسلمانان وظیفه مبارزه با آنها را دارند.
4)چون اسلام حامی مستضعفان است و انقلاب اسلامی نیز دارای ماهیت اسلامی است، وظیفه حمایت از مسلمانان و مستضعفان را برعهده دارد.
5) ابرقدرتها به دلیل ماهیت انقلاب اسلامی کمر به نابودی آن بستهاند، لذا در صورت محدود بودن انقلاب به مرزهای ایران، شکست آن حتمی است.
6) صدور اندیشه اسلام و تبیین ابعاد انقلاب اسلامی، قدرت اسلام را به آنها (ابرقدرتها) میفهماند.
7) صدور تجربههای انقلاب اسلامی به ملتها و مبارزان راه حق از وجوه صدور انقلاب است و نتیجهی آن پیروزی و استقلال برای ملتهاست.
8) گسترش نفوذ اسلام و کم کردن سلطه جهانخواری جزیی از واقعیتها و حقیقتهای سیاست خارجی و از وظایف اصلی مسئولان جمهوری اسلامی ایران میباشد.
9) پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نقطه شروع انقلاب جهانی اسلام است.
10) صدور انقلاب، صدور پیام انقلاب و معنویت انقلاب به جهانیان است.
11) صدور انقلاب با آگاهی، انتقال تجربه به ملتها و بیدارسازی آنها تحقق مییابد.
12) صدور انقلاب با شمشیر، لشگرکشی، حمله نظامی مورد توجه نیست.
همانگونه که بیان گردید امام خمینی ضمن تأکید بر اساسی بودن صدور انقلاب اسلامی با ارائه دیدگاهها و رهنمودهای خویش مبانی و اصول، اهداف، راهها و ابزار تحقق این موضوع را که ابعاد آن را نیز مورد بررسی قرار داد.
مبانی شرعی صدور انقلاب
ماهیت مکتب اسلام، جهانی است و منحصر به یک ملت، نژاد و سرزمین خاص نمیباشد. آیات متعدد قرآنی و روایات مختلف نیز گواه بر جهانی بودن رسالت پیامبر اسلام(ص) می باشد، لذا امام خمینی نیز همواره با تأکید بر این رسالت، ضرورت صدور انقلاب را یادآوری میکردند. از طرفی، قرآن به صورت مکرر این رسالت جهانی را گوشزد کرده است. به عنوان نمونه خدواند تعالی، قرآن کریم را اینگونه معرفی کرده است: «الر * کِتابٌ اَنْزَلناهُ اِلَیْکَ لِتُخْرِجُ النّاسَ مِنَ الظُلَّماتِ الَی النُورِ» (ابراهیم: 1) یعنی «قرآن کتابی است که به سوی تو نازل کردیم تا مردم را از ظلمات (ناآگاهی و کفر) به سوی نور (علم و ایمان) هدایت کنی.» همچنین در آیه «وَ ما اَرْسَلناکَ الاَّ کَافَة لِلنّاسِ بَشیراً و نذیراً» (سبأ: 28) رسالت پیامبر(ص) را هدایت همه مردم جهان دانستهاند. انقلاب اسلامی نیز به دلیل برخورداری از ماهیت اسلامی، رسالتی جهانی دارد. چنانچه امام خمینی فرمودهاند: «این نهضت ایران، نهضت مخصوص به خودش نبوده و نیست؛ برای اینکه اسلام مال طایفه خاصی نیست. اسلام برای بشر آمده است؛ نه برای مسلمین و نه برای ایران. انبیا مبعوثاند بر انسانها، و پیغمبر اسلام مبعوث بود بر انسانها، خطاب به ناس [است]: «یا ایها الناس». ما که نهضت کردیم، برای اسلام نهضت کردیم؛... نهضت برای اسلام نمیتواند محصور باشد در یک کشور و نمیتواند محصور باشد در حتی کشورهای اسلامی، نهضت برای اسلام، همان دنباله انبیاست. نهضت انبیا برای یک محل نبوده است. پیغمبر اکرم(ص) اهل عربستان است؛ لکن دعوتش مال عربستان نبوده؛ محصور نبوده به عربستان؛ دعوتش مال همه عالم است.» (امام خمینی 1385 ج 10: 446)
اهمیت و ضرورت صدور انقلاب از منظر امام خمینی
امام خمینی ضمن اینکه اقدام برای صدور انقلاب را یک تکلیف و وظیفهی شرعی میدانستند، تداوم انقلاب و کارآمدی و تحقق اهداف آن را وابسته به صدور انقلاب دانسته و در صورت غفلت از این امر مهم و محصور ماندن انقلاب در مرزهای انقلاب، شکست انقلاب را قطعی میدانستند؛ چنانچه فرمودهاند: «ما باید از مستضعفین جهان پشتیبانی کنیم. ما باید در صدور انقلابمان به جهان کوشش کنیم و تفکر اینکه ما انقلابمان را صادر نمیکنیم کنار بگذاریم؛ زیرا اسلام بین کشورهای مسلمان فرقی نمیباشد و پشتیبان تمام مستضعفین جهان است. از طرفی دیگر تمام قدرتها و ابرقدرتها کمر به نابودیمان بستهاند و اگر ما در محیطی در بسته بمانیم، قطعاً با شکست مواجه خواهیم شد.» (امام خمینی 1385 ج 12: 202)
همچنین فرمودهاند: «نهضت ما اسلامی است.... نهضت مستضعفین سراسر جهان است قبل از آنکه به منطقهای خاص متعلق باشد» (امام خمینی 1385 ج 11: 110) حضرت امام صدور انقلاب را موجب قیام همگانی مستضعفان دانسته و چنین فرمودهاند: «انشاءالله، با این قیام همگانی مستضعفین جهان، فاتحه ابرقدرتها خوانده خواهد شد.» (امام خمینی 1385 ج 15: 315) براساس موضوعات پیشین ضمن اینکه صدور انقلاب از منظر امام خمینی منبعث از مبانی شرعی است و برای مسئولان جمهوری اسلامی ایران تکلیفآور است؛ از لحاظ تعاملات برونمرزی و حفظ منافع و مصالح جمهوری اسلامی ایران نیز موضوعیت دارد؛ بدینمعنا که صدور انقلاب منطبق بر دیدگاه جامع، وظیفه و تکلیفی اجتنابناپذیر است که در صورت بیتوجهی به آن جمهوری اسلامی ایران را با چالشهای طبیعی ناشی از تأثیرات غیرارادی و کنترل نشده انقلاب در محیط پیرامون و تهدیدات برنامهریزی شده دشمنان انقلاب اسلامی مواجه میکند.
جمعبندی و نتیجهگیری
با تجزیه و تحلیل رهنمودهای امام در مورد اصل صدور انقلاب، مبانی شرعی و صدور آن چنین استنباط میشود که:
1) اقدام برای صدور انقلاب یک وظیفه و تکلیف شرعی است.
2) در صورت محصور بودن انقلاب در مرزهای ایران، شکست انقلاب قطعی است.
3) به دلیل ماهیت انقلاب اسلامی، حامیان انقلاب و متولیان آن نسبت به مستضعفان و مسلمانان دارای وظیفهاند.
4) اگر انقلاب در کشور محصور باشد، عزم جدی قدرتهای جهانی مبنی بر شکست انقلاب تحقق مییابد.
5) تلاش برای استقلال ملتها از سلطه قدرتها، یک هدف و وظیفه است.
6) انقلاب اسلامی نه تنها نهضتی برای مسلمانها بلکه برای مستضعفین جهان است.
7) با قیام مستضعفین، ابرقدرتها رو به افول خواهند رفت و این موضوع به صدور انقلاب وابسته است.
8) با قیام مستضعفین و درک عمیق آنها از انقلاب اسلامی نهضتی در مقابل جهانخواران شکل خواهد گرفت.
9) انقلاب اسلامی، از طرفی، از ناحیه قدرت لایزال الهی مورد حمایت است و از طرفی مورد توجه ملتها و به ویژه مسلمانها است.
10) انقلاب اسلامی نقطه شروع است و ادامه آن در ورای مرزهای جغرافیایی است.
11) صدور انقلاب با تکیه بر تبلیغ، آگاهی رساندن و انتقال معنویت است و تکیه بر تجهیزات و سلاح مورد توجه نیست.
12) صدور ارزشها و آشنایی مستضعفان با آموزههای اسلام و حکومت مورد توجه اسلام از محوریترین ابعاد توجه در اندیشه صدور انقلاب است.
لذا در یک جمعبندی میتوان گفت که در اندیشه امام خمینی ضمن اینکه صدور انقلاب یک ضرورت اجتنابناپذیر محسوب میشود، همچنین استراتژی صدور انقلاب بر پایه مجموعهای از اهداف و برنامههایی چون الگوسازی، تبلیغ، آگاهسازی ، آموزش و حمایت از نهضتهای آزادیبخش استوار است و هدف اصلی صدور انقلاب، ملتها میباشد. این چارچوب نظری میتواند دستور کار متولیان انقلاب اسلامی قرار گیرد و با تکیه بر آنها آگاهی، بیداری و همگرایی ملتها به ویژه مسلمانها با آموزههای انقلاب اسلامی را تقویت کنند.
منابع
ـ قرآن کریم
ـ اسپوزیتو، جان.ال. (1372) جنگ خلیج فارس، جنبشهای اسلامی و نظم نوین جهانی، ترجمه ضیایی، دانش سیاسی، مرکز تحقیقات دانشگاه امام صادق(ص)، دفتر مطالعات و تحقیقات سیاسی
ـ امام خمینی، سیدروحالله؛ (1385) صحیفه امام: مجموعه آثار امام خمینی(س) تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (مؤسسه چاپ و نشر عروج)
ـ ایزدی، بیژن؛ (1381) درآمدی بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، چاپ چهارم، قم: مؤسسه بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی)
ـ عمید زنجانی، عباسعلی؛ (1367) انقلاب اسلامی و ریشههای آن، تهران: نشر کتاب سیاسی.
ـ لاریجانی، محمدجواد؛ (1369) مقولاتی در استراتژی ملی، انتشارات انقلاب اسلامی.
ـ مؤسسه فرهنگی قدر ولایت. (1382) 12 دستاورد انقلاب اسلامی
ـ محمدی، منوچهر؛ (در حال انتشار) بازتاب جهانی انقلاب اسلامی
ـ معاونت پژوهشی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (1374) صدور انقلاب از دیدگاه امام خمینی(س)، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر اثار امام خمینی (مؤسسه چاپ و نشر عروج)