[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار مردم قم - 1398/10/18
عنوان فیش :دشمن از رشد عناصر مؤمن باید عصبانی باشد
کلیدواژه(ها) : جوان مؤمن انقلابی, دشمنان انقلاب اسلامی, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی استکبار با انقلاب و نظام اسلامی, زنجیره دشمنی امریکا با ایران
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
همه‌ی ما این را هم بدانیم که دشمنی این جبهه‌ی دشمنی که نام بردم، موسمی و فصلی نیست؛ این دشمنی، یک دشمنی ذاتی است، دشمنی همیشگی است، هر وقت بتوانند ضربه بزنند میزنند. علاجش این است که ما خودمان را قوی کنیم؛ قوی از لحاظ نظامی، قوی از لحاظ امنیّتی، قوی از لحاظ سیاسی، قوی از لحاظ اقتصادی. از جهات مختلف خودمان را قوی کنیم که دشمن نتواند ضربه بزند؛ وَالّا دشمنی او دشمنی ذاتی است. اینکه بعضی خیال کنند که اگر چنانچه ما یک قدم عقب رفتیم، یک کمی کوتاه آمدیم، آمریکایی‌ها دست از دشمنی برمیدارند، بسیار خطا است؛ خطای فاحشی است این فکر. اینکه بعضی فکر کنند که شما کاری نکنید که آمریکا عصبانی بشود -میگویند بعضی‌ها و در روزنامه‌ها مینویسند- درست نقطه‌ی مقابل فرمایش پروردگار عالم است: وَ مَثَلُهُم فِی الإِنجیلِ کَزَرعٍ أَخرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوی‌ عَلی‌ سُوقِهِ یُعجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغیظَ بِهِمُ الکُفَّارَ؛(۱) رشد عناصر مؤمن، این نهالهای برومند، این جوانهای مؤمن، اصلاً برای این است که «لِیَغیظَ بِهِمُ الکُفّار»، تا دشمن عصبانی بشود؛ از همین هم بیشتر عصبانی‌اند. عصبانی‌اند از جوانهای عرصه‌ی علم، از جوانهای عرصه‌ی جهاد، از جوانهای عرصه‌ی خدمت،از جوانهای عرصه‌ی نظامی؛ از اینها عصبانی‌اند.
1 ) سوره مبارکه الفتح آیه 29
مُحَمَّدٌ رَسولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذينَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ رُحَماءُ بَينَهُم ۖ تَراهُم رُكَّعًا سُجَّدًا يَبتَغونَ فَضلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضوانًا ۖ سيماهُم في وُجوهِهِم مِن أَثَرِ السُّجودِ ۚ ذٰلِكَ مَثَلُهُم فِي التَّوراةِ ۚ وَمَثَلُهُم فِي الإِنجيلِ كَزَرعٍ أَخرَجَ شَطأَهُ فَآزَرَهُ فَاستَغلَظَ فَاستَوىٰ عَلىٰ سوقِهِ يُعجِبُ الزُّرّاعَ لِيَغيظَ بِهِمُ الكُفّارَ ۗ وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ مِنهُم مَغفِرَةً وَأَجرًا عَظيمًا
ترجمه :
محمّد (ص) فرستاده خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند؛ پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود می‌بینی در حالی که همواره فضل خدا و رضای او را می‌طلبند؛ نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است؛ این توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است، همانند زراعتی که جوانه‌های خود را خارج ساخته، سپس به تقویت آن پرداخته تا محکم شده و بر پای خود ایستاده است و بقدری نموّ و رشد کرده که زارعان را به شگفتی وامی‌دارد؛ این برای آن است که کافران را به خشم آورد (ولی) کسانی از آنها را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، خداوند وعده آمرزش و اجر عظیمی داده است.


مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام - 1398/02/24
عنوان فیش :غلبه بر آمریکا، با اتکاء ما به اراده الهی
کلیدواژه(ها) : افول آمریکا, دخالت‌های آمریکا در ایران, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, جنگ اراده‌ها, اراده الهی, توکل به خدا
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
گزینه‌ی قطعی ملّت ایران مقاومت در مقابل آمریکا است و در این رویارویی، در این مقاومت، او وادار خواهد شد به عقب‌نشینی. و بحث مقاومت هم بحث برخورد نظامی نیست؛ این که حالا بعضی هم مسئله‌ی جنگ را در روزنامه و در فضای مجازی و مانند اینها مطرح میکنند حرف بیخودی است. جنگی بنا نیست انجام بگیرد و به توفیق الهی انجام هم نخواهد گرفت. نه ما دنبال جنگیم، آنها هم به صرفه‌شان نیست که دنبال جنگ باشند و میدانند که به صرفه‌شان نیست. ما هم که خب اهل ابتدا به کارِ نظامی نیستیم ــ هیچ وقت نبودیم، الان هم نیستیم ــ این برخورد، برخورد اراده‌ها است؛ این رویارویی، رویارویی اراده‌ها است؛ و اراده‌ی ما از آنها قوی‌تر است. ما علاوه‌ی بر اراده‌ی قوی، توکّل به خدا را هم داریم. ذلِکَ بِاَنَّ اللهَ مَولَی الَّذینَ ءامَنوا وَ اَنَّ الکافِرینَ لا مَولی لَهُم؛(1) آنها مولا ندارند؛ ما متّکی به اراده‌ی الهی هستیم. بنابراین ان‌شاء‌الله آینده، آینده‌ی خوبی است و سختی‌ها هم آن‌چنان که بعضی‌ها تصویر میکنند و توصیف میکنند، نیست و نخواهد بود. ان‌شاء‌الله دولت خودمان، مسئولین کشور با همّت، با قدرت، با اراده‌ی قوی، با مدیریّتها و -همین ‌طور که اشاره کردند- با تدبیرهای نو و تازه به مواجهه‌ی با حوادث خواهند رفت و پیروز خواهند شد.
1 ) سوره مبارکه محمد آیه 11
ذٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ مَولَى الَّذينَ آمَنوا وَأَنَّ الكافِرينَ لا مَولىٰ لَهُم
ترجمه :
این برای آن است که خداوند مولا و سرپرست کسانی است که ایمان آوردند؛ امّا کافران مولایی ندارند!


مربوط به :بیانات در دانشگاه فرهنگیان - 1397/02/19
عنوان فیش :دعوای بنیادی آمریکا با جمهوری اسلامی
کلیدواژه(ها) : دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, تاریخ دشمنی آمریکا با ایران, تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
مسئله‌ی آمریکا یک مسئله‌ی جدّی است. آمریکا با ما دشمن است؛ این دشمنی هم با شخص این حقیر یا با شخص سردمداران نظام نیست، با مجموعه‌ی نظام اسلامی است که امروز ملّت ایران، این نظام را پذیرفته و در راه او دارد حرکت میکند؛ این دشمنی یک چنین دشمنی‌ای است. مخصوص این شخص هم نیست؛ دولت آمریکا و نظام آمریکایی، از آغاز پیدایش جمهوری اسلامی با او دشمن بود و بد بود و در صدد براندازی بود. حتّی دولت قبل -دولت اوباما- که هم در نامه به بنده، هم در اظهارات میگفتند که ما در صدد براندازی نیستیم، دروغ میگفتند؛ آنها هم در صدد براندازی بودند؛ براندازی نظام جمهوری اسلامی؛ مسئله‌ی برجام و این حرفها بهانه است. ببینید، آن وقتی که مسئله‌ی هسته‌ای و تحریمها شروع شده بود، بودند کسانی از معاریف این کشور و مسئولان سطح بالا که به بنده مراجعه میکردند و میگفتند «شما چه اصراری دارید که روی این مسئله‌ی هسته‌ای می‌ایستید؟ چه اصراری دارید؟ خب آمریکایی‌ها بهانه‌گیری میکنند، بدجنسی میکنند، خباثت میکنند؛ بگذارید کنار، خودمان را راحت کنیم»؛ این را به من میگفتند. البتّه این حرف غلط بود چون مسئله‌ی هسته‌ای، نیاز کشور است؛ این را من بارها گفته‌ام؛ ما تا چند سال دیگر احتیاج داریم بیست هزار مگاوات برق هسته‌ای داشته باشیم؛ این محاسبه‌ی مسئولان ذی‌ربطِ کشور است؛ نیاز به این داریم؛ خب از کجا [بیاوریم]؟ آن روزی که ما نیاز پیدا کردیم، میگویند شما امروز نفت دارید؛ خب این نفت ابدی که نیست؛ آن روزی که این نفت در اختیار این کشور نبود یا با این شدّت و فراوانی نبود، آن‌وقت ما باید تازه شروع کنیم به دنباله‌ی انرژی هسته‌ای و امکانات هسته‌ای؟ آن روز باید شروع کنیم؟ نسلهای آن روز، ما را لعنت نخواهند کرد که آن وقتی که شما باید شروع میکردید، شروع نکردید؟ این حرف غلط بود که «ما چه احتیاجی داریم»؛ چرا، احتیاج داریم. حالا گیرم احتیاج نداشتیم؛ بنده به آنها میگفتم مسئله‌ی ایرادگیری آمریکا و تحریمهایی که علیه ما اعمال میکنند و دشمنی‌ای که با ما میکنند، مربوط به انرژی هسته‌ای نیست، این بهانه است؛ این را اگر گذاشتیم کنار، یک بهانه‌ی دیگر پیدا میکنند و همین دشمنی را میکنند. میگفتند «نه آقا این‌جوری نیست»؛ حالا ملاحظه کردید که این‌جوری است. مسئله‌ی انرژی هسته‌ای را ما در برجام به شکلی که مخالفین ما میخواستند، زیر بار رفتیم و قبول کردیم امّا دشمنی‌ها تمام نشد؛ مسئله‌ی حضور ما در مناطق خاورمیانه را مطرح میکنند، مسئله‌ی موشک را مطرح میکنند. شما اگر فردا اعلام کنید که ما دیگر موشک درست نمیکنیم یا بیشتر از فلان مقدار بُرد، موشک تولید نمیکنیم، این قضیّه [هم] تمام خواهد شد امّا یک قضیّه‌ی دیگر درست خواهد شد، یک موضوع دیگر را مطرح میکنند. دعوا، دعوای بنیادی است؛ با نظام جمهوری اسلامی مخالفند.

مربوط به :بیانات در دانشگاه فرهنگیان - 1397/02/19
عنوان فیش :نامه ترامپ به رؤسای کشورهای خلیج‌فارس
کلیدواژه(ها) : مخالفت با نظام اسلامی, رابطه ایران و امریکا, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, تاریخ دشمنی آمریکا با ایران, تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, تاریخ دوران بعد از فروپاشی شوروی و سلطه آمریکا
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
علّت مخالفت با نظام جمهوری اسلامی این است که جمهوری اسلامی آمد دستِ سلطه‌ی آمریکایی را از کشور کوتاه کرد؛ همه‌ی مسئله این است. آمریکایی‌ها بر یک کشوری با ثروت، با امکانات و در موقعیّت راهبردی حسّاس جغرافیایی مثل ایران، به‌طورکامل مسلّط بودند؛ انقلاب و جمهوری اسلامی آمدند دست اینها را کوتاه کردند؛ اینها میخواهند انقلاب و جمهوری اسلامی را نابود کنند به‌خاطر این؛ میخواهند تسلّط داشته باشند؛ همچنان‌که بر بسیاری از کشورهای منطقه متأسّفانه تسلّط دارند. آنها میخواهند دستور بدهند «باید این کار را بکنید» و حاکم فلان کشورِ این منطقه‌ی حسّاس، «بایدِ» آنها را روی چشم بگذارد و قبول بکند! آنها این را میخواهند. توجّه بفرمایید! اینها نکته‌ی مهمّی است؛ مسئله، مسئله‌ی احساسات نیست؛ مسئله، مسئله‌ی این نیست که انسان ناگهان به‌خاطر یک حادثه‌ی دفعی مثلاً فرض کنید موضع‌گیری بکند؛ مسئله، مسئله‌ی اساسی و ریشه‌ای است؛ اینها نوکر لازم دارند؛ جمهوری اسلامی عزّت خود را به رخ اینها کشیده و اینها نمیتوانند تحمّل کنند. آنها میخواهند حکّامی وجود داشته باشند که پولشان را بگیرند، از امکاناتشان استفاده کنند، دستور آنها را اطاعت بکنند، هروقت هم که آنها میل داشتند اینها عوض بشوند؛ مثل اینکه یک روزی انگلیس‌ها همین نقش را در منطقه داشتند، یک روز رضاخان را آوردند، یک روز هم رضاخان را به دلایلی مایل بودند ببرند و بردند و پسرش را سر جایش گذاشتند؛ آنها این را میخواهند. متأسّفانه در کشورهای خلیج‌فارس، در کشورهای منطقه‌ی غرب آسیا، این حالت در بسیاری از [این] کشورها وجود دارد؛ اینها در مقابل آمریکا خاضعند، خاشعند؛ انسان چه بگوید: مثل عبد ذلیل!

همین دو سه روز قبل از این، ترامپ یک نامه‌ای نوشته است به رؤسای کشورهای خلیج‌فارس -که به این نامه ما توانستیم دست پیدا کنیم و ببینیم- و در این نامه به اینها میگوید که باید همه‌تان متّفق بشوید، باید این کار را بکنید، باید آن کار را بکنید، من هفت تریلیون دلار اینجا خرج کرده‌ام برای شما. مردک! هفت تریلیون دلار شما برای اینها خرج کردی! هفت تریلیون دلار خرج کردی برای اینکه بر عراق مسلّط بشوی، بر سوریه مسلّط بشوی؛ خب نتوانستی؛ به درک! میگوید باید این کار را بکنید، این کار را بکنید، این کار را بکنید؛ [در جملاتش] «باید» دارد! به همه‌ی این رؤسا هم این نامه را نوشته و فرستاده. اینها میخواهند به جمهوری اسلامی هم «باید» بگویند؛ چون نمیتوانند، [لذا] دشمنند و میخواهند آن را بردارند؛ دعوا [سرِ] این است. ملّت ایران، یک ملّت مستقلّی است، ملّت عزیزی است. حکّام گذشته‌ی این ملّت -پادشاهان دوران قاجار و پادشاهان پهلوی- عزّت این ملّت را گرفتند، این ملّت را ذلیل کردند، عقب نگه داشتند، زیر بار تحمیل قدرتها بردند، [لذا] اینها عادت کردند و دلشان میخواهد که همین قضیّه اتّفاق افتاده باشد. حالا اسلام -جمهوری اسلامی، نظام اسلامی، انقلاب اسلامی- آمده این ملّت را به عزّت خودش برگردانده، این ملّت ایستاده‌اند، اینها نمیتوانند تحمّل کنند؛ دعوا سرِ این است. این‌جوری خیال نکنند که «آقا شما چه اصراری دارید که سرِ فلان قضیّه می‌ایستید»! که می‌آمدند بعضی‌ها به ما میگفتند؛ خدا از سر تقصیراتشان بگذرد. خب، این مسئله‌ی آمریکا است.

مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش - 1396/11/19
عنوان فیش :جلوگیری آمریکا از تعطیلی یکی از شبکه‌های فعّال اینترنتی در فتنه 88
کلیدواژه(ها) : فتنه ۸۸, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی استکبار با انقلاب و نظام اسلامی, علت دشمنی با انقلاب اسلامی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
آنهایی که اینجا یک حکومت دست‌نشانده‌ی مطیعی در این منطقه‌ی بسیار حسّاس داشتند که مطیع آنها بود و همه چیزش در اختیار آنها بود؛ هم سیاستش،‌ هم اقتصادش،‌ هم درآمدش. آنها این را از دست دادند و متضرّر شدند؛ حالا در رأس آنها آمریکا است و نیز بعضی از کشورهای دیگر اروپایی مثل انگلیس و غیره؛ اینها دشمنند. هدف‌ دشمن این است که از این استمرار و استقامت جلوگیری کند؛ انواع و اقسام تلاشها را هم دارند میکنند برای همین [هدف].‌ از هر وسیله‌ای هم که بتوانند استفاده میکنند: از متفکّرنماها -بعضی‌ها هستند متفکّرنما‌یند، می‌نشینند به‌اصطلاح فکر ارائه میدهند که با پایه‌های انقلاب مخالفند؛ شما گاهی ممکن است مقالات اینها و نوشته‌های اینها را در بعضی از مطبوعات یا رسانه‌های الکترونیکی و مانند اینها ببینید؛ از اینها استفاده میکنند، پول میدهند، [میگویند] «بنشینید علیه انقلاب و علیه پایه‌های انقلاب فکر تولید کنید»- تا نظریه‌پردازهای قلّابی که تئوریسین درست میکنند، تئوریسین‌های قلّابی، تا روزنامه‌نگار و قلم‌به‌دست‌ها و قلم‌به‌مزدها، تا امکانات فضای مجازی، تا دلقکها و تا هر چه بتوانند و از هرکه بتوانند استفاده میکنند برای اینکه گستره‌ی مخاطبین خودشان را افزایش بدهند. همه‌ی این‌کارها دارد انجام میگیرد، همه‌ی اینها الان [هست؛] نه حالا، از اوّل انقلاب -[یعنی] از همان ۳۹ سال پیش- همه‌ی این‌کارها انجام گرفته، منتها روزبه‌روز شدیدتر شده؛ ابزارهایی امروز هست که آن روزها نبود، همه‌ی این ابزارها را به کار میگیرند. شنیدید در فتنه‌ی [سال] ۸۸، یکی از این شبکه‌های فعّال اینترنتی بنا بود تعمیرات سالیانه بکند، گفتند «نکن؛ تعمیراتت را به تأخیر بینداز که خدمت بدهی به ما» برای اینکه خدماتش به [سازمان] سیا در آمریکا و دستگاه‌های سیاسی آمریکا متوقّف نشود؛ از همه‌ی اینها استفاده میکنند.

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام - 1396/03/22
عنوان فیش :ضربه خوردن مصدق از اعتماد به آمریکا
کلیدواژه(ها) : دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, تاریخ دشمنی آمریکا با ایران, اعتماد به امریکا, اعتماد به دشمن, محمد مصدق, کودتای 28 مرداد
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
بسیاری از مسائل ما با آمریکا اساساً قابل حل نیست، علّت هم این است که مشکل آمریکا با ما، خود ما هستیم -یعنی خود جمهوری اسلامی- مشکل این است. نه انرژی هسته‌ای مشکل است، نه حقوق بشر مشکل است؛ مشکل آمریکا با نفْس جمهوری اسلامی است. اینکه یک دولتی، یک نظامی، یک حکومتی به‌ وجود بیاید، آن¬‌هم در یک جای مهمّی مثل ایران، آن¬‌هم در یک سرزمین ثروتمندی مثل ایران، یک حکومتی سرِ کار بیاید که به «آری و نه»‌ی قدرتی مثل آمریکا اعتنا نداشته باشد و خودش در مسائل «آری و نه» بگوید، این برایشان غیر قابل تحمّل است؛ با این مخالفند، با این معارضند. این معارضه را چه‌جوری میخواهید حل کنید؟ بنابراین، با آمریکا مشکلات ما حل¬‌شدنی نیست؛ اینها با اصل نظام مشکل دارند. من به شما این را عرض بکنم که با قطع نظر از نظام، با استقلال کشور هم مشکل دارند؛ یعنی اگر فرض کنیم یک نظامی غیر نظام جمهوری اسلامی هم سر کار بود و بنا بود مستقل باشد، اینها با آن مشکل داشتند. این تجربه‌ی نهضت ملّی جلوی چشم ما است. در نهضت ملّی، دکتر مصدّق به آمریکایی‌ها حسنِ‌ظن داشت، بلکه ارادت داشت امّا مایل نبود تکیه کند به آنها؛ -با انگلیسی‌ها البتّه بد بود- مایل به استقلال بود. آن کسی که عامل کودتا علیه دکتر مصدّق شد، نه یک انگلیسی، [بلکه] یک آمریکایی بود و پشت سرش بیش از دستگاه اینتلیجنت-‌سرویس انگلیس، سیای آمریکا قرار داشت؛ آمریکا این‌جوری است. یعنی با یک نظامی و با یک حکومتی هم که مطلقاً حکومت دینی هم نیست، حکومت انقلابی هم نیست -نهضت ملّی که یک حکومت انقلابی نبود؛ فقط دنبال استقلال کشور از زیر یوغ انگلیس‌ها بود و خیال میکرد آمریکایی‌ها کمکش میکنند- نتوانستند بسازند؛ با استقلال کشور مخالفند.

مربوط به :بیانات در دیدار مردم اصفهان - 1395/08/26
عنوان فیش : دولت آمریکا, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی
کلیدواژه(ها) : دولت آمریکا, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
بنده هیچ قضاوتی در مورد این انتخاباتی که در آمریکا [سال 2016 میلادی] انجام گرفته است ندارم. آمریکا، آمریکا است؛ این حزب یا آن حزب، هر کدامشان سرِ کار آمدند، خیری به ما نرساندند، شر رساندند.

مربوط به :بیانات در دیدار مردم اصفهان - 1395/08/26
عنوان فیش : دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, سیاهه‌‌ی جنایات امریکا, تاریخ دشمنی‌های ایران و امریکا, تاریخ دشمنی آمریکا با ایران, زنجیره دشمنی امریکا با ایران
کلیدواژه(ها) : دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, سیاهه‌‌ی جنایات امریکا, تاریخ دشمنی‌های ایران و امریکا, تاریخ دشمنی آمریکا با ایران, زنجیره دشمنی امریکا با ایران
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
آمریکا، آمریکا است؛ این حزب یا آن حزب، هر کدامشان سرِ کار آمدند، خیری به ما نرساندند، شر رساندند. یکی تحریم کرد، یکی هواپیما زد، یکی به سکّوی نفتی حمله کرد، یکی به دشمنهای ما کمک کرد. ما نگرانی هم نداریم؛ ما به توفیق الهی برای مواجهه‌ی با هر حادثه‌ی محتمل آماده‌ایم.

مربوط به :بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان - 1395/08/12
عنوان فیش :تسخیرلانه جاسوسی واکنشی بر خباثت های آمریکا بود
کلیدواژه(ها) : تسخیر لانه جاسوسی, لانه جاسوسی, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, دخالت‌های آمریکا در ایران, تاریخ دشمنی آمریکا با ایران, مطالعه اسناد لانه‌ی جاسوسی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
روز سیزدهم آبان که نام آن را در کشور روز [مبارزه با] استکبار نهاده‌اند، به نظر من -ضمن اینکه آن نام، نام درستی است- روز جوان است؛ روز جوان مؤمن، جوان انقلابی، جوان شجاع، جوان دلاور، جوان مبتکر، جوانی که دست به کاری میزند که دشمن را از ابتکار، و از حرکت بازمیدارد. به این معنا روز جوان است.

از آن روز سالها گذشته لکن معنای آن روز همچنان باقی است. اینکه شنیدید امام این حرکت را انقلاب دوّم نامیدند، بی‌معنا نیست؛ از ساعات اوّل پیروزی انقلاب بلکه حتّی قبل از انقلاب دشمن درصدد توطئه برآمد. آمریکایی‌ها چند روز قبل از پیروزی انقلاب آدم فرستادند اینجا که شاید بتوانند یک کودتایی راه بیندازند و حرکت مردم را خنثی کنند که البتّه نتوانستند. بعد هم که انقلاب پیروز شد، انواع و اقسام تلاشها را کردند؛ چه تلاشهای سیاسی رسمی که سنای آمریکا از همان روزهای اوّل علیه جمهوری اسلامی موضع گرفت، اعلام خصومت کرد، اعلام تحریم کرد -که این راه‌های رسمی بود، راه‌های علنی بود- چه از راه‌های غیر علنی، که تماس گرفتند با عوامل خودشان، با مزدوران خودشان در داخل کشور که شاید بتوانند از حضور قومیّتهای مختلف برای ایجاد اختلاف در میان ملّت استفاده کنند، که تو دهنشان خورد. هم خود قومیّتهای ما -عرب ما، تُرک ما، کُرد ما، لُر ما، ترکمن ما، که همه آماج این توطئه بودند- در مقابل آمریکا ایستادند و هم جوانان مؤمن، جوانانی که آن روز، هنوز اسم پاسدار رویشان نبود، اسم بسیج رویشان نبود امّا به‌معنای حقیقی کلمه پاسدار انقلاب بودند و بسیجیِ راه انقلاب بودند، رفتند توطئه‌ی آمریکا را خنثی کردند. بنابراین آمریکایی‌ها از ساعت اوّل شروع کردند و اینها همه غیر از کارهایی بود که در داخل سفارت آمریکا همین‌جا در تهران انجام میگرفت.

بعد از آنکه جوانهای ما رفتند و این مرکز را تسخیر کردند و با زحمت زیاد توانستند کاغذهایی را که خرد شده بود، مدارکی را که در کاغذخردکن ریخته شده بود، گردآوری کنند، جمع کنند، به‌هم بچسبانند و به‌صورت کتاب دربیاورند، آن‌وقت معلوم شد که چه توطئه‌هایی هم در طول این مدّت در داخل سفارت آمریکا وجود داشته. این کتابها حدود هفتاد جلد است؛ شماها خوانده‌اید اینها را؟ چرا هیچ نشانی از مضامین برگزیده‌ی این کتابها در مجموعه‌ی مدارس ما، دبیرستان‌های ما، دانشگاه‌های ما نیست؟ چرا؟ این یکی از اعتراضهای من است. وزیر جدید محترم آموزش‌وپرورش اینجا در جلسه هستند؛ چرا اینها را داخل کتابهای درسی قرار نمیدهید؟ چرا نمیگذارید نسل جوان ما، نسل جدید ما بفهمد و بداند که آمریکا با اینجا چه کرده است و چه توطئه‌هایی زیر سر داشته؟

حرکت دانشجویان برای تسخیر سفارت، واکنش به این‌همه خباثت بود که پیروزمندانه اتّفاق افتاد؛ یعنی جلوی تحرّک ابرقدرتِ پُرروی زیاده‌خواه آمریکا را در داخل کشور گرفت؛ انقلاب یعنی این.

مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان علمی جوان - 1395/07/28
عنوان فیش : مذاکره با آمریکا, مذاکرات هسته‌ای, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, سازش با آمریکا
کلیدواژه(ها) : مذاکره با آمریکا, مذاکرات هسته‌ای, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, سازش با آمریکا
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
هم به مسئولین در جلسات خصوصی، هم در جلسات عمومیِ اینجا گفتم که [اگر] شما در قبال مسئله‌ی هسته‌ای عقب‌نشینی کنید، مسئله‌ی شما با آمریکا تمام میشود؟

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام - 1395/03/25
عنوان فیش :شروع ستیزه گری آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی
کلیدواژه(ها) : تاریخ دشمنی آمریکا با ایران, تاریخ جمهوری اسلامی در زمان حیات امام خمینی(ره), دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی استکبار با انقلاب و نظام اسلامی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
بعضی خیال میکنند دشمنی‌هایی که با ما میشود به‌خاطر این است که ما ستیزه‌گری کرده‌ایم؛ ما دائماً انگشت در چشم اینها کرده‌ایم، [لذا] اینها از این جهت با ما دشمنی میکنند؛ نه، این هم خیال غلطی است، تصوّر غلطی است. ما شروع‌کننده نبوده‌ایم. اوّل انقلاب آمریکایی‌هایی که دستگیر شده بودند، چند روزی نگه داشته شده بودند، امام فرمود با کمال مراقبت بروند به محلّ خودشان، سفارت خودشان؛ تا قبل از اینکه مسئله‌ی تسخیر سفارت پیش بیاید -که آن هم عواملی داشت، مقدّماتی داشت- [آمریکایی‌ها] در کمال امنیّت اینجا زندگی میکردند؛ راحت میرفتند، می‌آمدند؛ و البتّه بدجنسی میکردند. ما شروع نکردیم، آنها شروع کردند؛ آنها از همان اوّل شروع کردند: با بدگویی، با تحریم، با طلبکاری، با پناه دادن به دشمن ملّت ایران؛ شروع‌کننده آنها بودند. وانگهی فقط آمریکا که نیست، کشورهای دیگر [هم هستند]؛ حالا مثلاً فرض بفرمایید جمهوری اسلامی نسبت به فرانسه چه ستیزه‌گری‌ای کرده؟ کشور فرانسه چون امام مدّتی در آنجا بود، حتّی مورد تمجید نیروهای انقلابی هم بود امّا خب می‌بینید که چه‌کار میکنند. دیدید در قضیّه‌ی هسته‌ای که فرانسوی‌ها نقش پلیس بد را اجرا کردند -البتّه مدیریّت برنامه با آمریکایی‌ها بود، معلوم بود لکن در قضیّه‌ی هسته‌ای بدترین موضع را فرانسوی‌ها [گرفتند]- ما با فرانسوی‌ها چه‌کار کرده بودیم؟ ستیزه‌گری کرده بودیم؟ حال یک کشور کوچکی مثل هلند مثلاً؛ در هر قضیّه‌ای که شما نگاه کنید از قضایایی که پای جمهوری اسلامی به میان است، در آن لیست و فهرست دشمنها، یکی‌اش هلند است! حالا ما با هلند چه‌کار داشتیم؟ چه ستیزه‌گری‌ای؟ کشور کوچکی که در گوشه‌ی اروپا افتاده [است‌]. بحث این نیست که ما با آنها دشمنی و ستیزه‌گری کردیم. مثلاً فرض بفرمایید کانادا روابطش را با ما قطع کرد. ما با کانادا دشمنی کرده بودیم؟ ستیزه‌گری کرده بودیم؟ قضیّه این نیست، قضیّه چیز دیگری است. ما خودمان را نباید فریب بدهیم و بگوییم «آقا، ما دشمنی نکنیم تا آنها دشمنی نکنند»؛ نه، انگیزه‌های دیگری وجود دارد؛ مسائل دیگری پشت پرده است.

مربوط به :بیانات در دیدار دست‌اندرکاران برگزاری انتخابات - 1394/10/30
عنوان فیش :بمباران مناطق ایران در خلیج فارس توسط آمریکا
کلیدواژه(ها) : تاریخ دشمنی آمریکا با ایران, خلیج فارس, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
آمریکای دوران ریگان و آمریکای دوران بوش با آمریکای امروز هیچ فرقی ندارند، هیچ تفاوتی ندارند. همچنان‌که آمریکای دوران ریگان یک‌وقتی لازم دانست و مناطق ما را در خلیج فارس، از روی حقد و غضب بمباران کرد، امروز هم [اگر] بتوانند همین کار را میکنند. آمریکا تفاوتی نکرده؛ سیاستهای آمریکا در مقابل اسلام و در مقابل جمهوری اسلامی، سیاستهای ثابتی بوده. البتّه روشهایشان متفاوت است؛ یکی این روش را دنبال میکند، یکی آن روش را دنبال میکند، امّا هدفشان یک چیز است؛ این را باید همه متوجّه باشند.

مربوط به :بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان - 1394/08/12
عنوان فیش :مصادیق متعدد دشمنی آمریکا با انقلاب اسلامی
کلیدواژه(ها) : تاریخ دشمنی آمریکا با ایران, تسخیر لانه جاسوسی, مطالعه اسناد لانه‌ی جاسوسی, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, پشتیبانی آمریکا از رژیم بعثی عراق در جنگ, نفوذ آمریکا در رژیم پهلوی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
اوّلین حکومتی و دولتی که با این حرکت[انقلابی] مردم [ایران درسال 57] بجد شروع کرد مخالفت کردن، آمریکا بود. [البتّه] دولتهای دیگری هم بودند، آنها هم ای‌بسا ناراضی بودند از وضعی که در ایران پیش آمد لکن عکس‌العمل آن‌چنانی نشان ندادند، بعضی از دولتها هم شاید خرسند بودند امّا دولت آمریکا به نارضایی قلبی اکتفا نکرد؛ در اوّلین ماه‌های پیروزی انقلاب، مجلس سنای آمریکا یک مصوّبه و قطعنامه‌ی شدیداللحنی علیه جمهوری اسلامی ایران صادر کرد، دشمنی را به‌طور عملی شروع کرد؛ این در حالی بود که هنوز سفارت آمریکا در ایران باز بود! آن کسانی که خیال میکنند رابطه‌ی با آمریکا، دوستی با آمریکا موجب میشود که انسان از آسیب آمریکا محفوظ بماند، به این تجربه‌ی تاریخی مراجعه کنند؛ هنوز سفارت آمریکا در ایران بود، آمریکایی‌ها راحت در داخل کشور رفت‌وآمد میکردند، انقلاب موجب نشده بود که آمریکایی‌ها را از ایران بیرون کنند؛ مثل بقیّه‌ی دولتها سفارت داشتند، مأمورین داشتند، در اینجا داشتند زندگی میکردند؛ در همان هنگام دولت آمریکا دشمنی خودش را با انقلاب نشان داد. علاوه‌ی بر این، محمّدرضا را که یک دشمن قطعی ملّت ایران بود، در آمریکا میهمان خودش کرد، او را بردند در آمریکا نگه داشتند، در واقع پناه دادند به دشمن ملّت ایران. خب، عکس‌العمل و واکنش به این حرکت، حرکتِ دانشجویان بود؛ رفتند سفارت آمریکا را گرفتند، معلوم شد اینجا لانه‌ی جاسوسی است، معلوم شد در طول این چند ماه بعد از پیروزی انقلاب، در این مدّت، اینجا مرکزِ توطئه علیه انقلاب بوده است؛ این را اسنادِ منتشر شده‌ی بعدی از داخل سفارت آمریکا نشان داد و ثابت کرد. جوانهای عزیز! اسناد لانه‌ی جاسوسی را بگیرید بخوانید، درس‌آموز است. دانشجویانی که سفارت را تسخیر کردند و فهمیدند اینجا لانه‌ی جاسوسی است، با زحمت زیاد این اسناد را -که سعی کرده بودند در کاغذخردکن‌ها آنها را خرد کنند، نابود کنند- به هم چسباندند، با زحمت زیاد اینها را استحصال کردند و منتشر کردند؛ هفتاد، هشتاد جلد کتاب منتشر شده است. اینها نشان میدهد که آمریکایی‌ها چه در هنگامِ اوج نهضت، چه در هنگامی که نهضت و انقلاب پیروز شده است و جمهوری اسلامی تشکیل شده است، دائم در حال توطئه علیه نظام اسلامی بوده‌اند؛ آمریکا این است. اینها مسائل مربوط به بعد از انقلاب است.

قبل از انقلاب، در دوران حرکت عظیم مردمی -حالا ماجراهای هفدهم شهریور و کشتار مردم و این مسائل که خب همه به‌وسیله‌ی دولت دست‌نشانده‌ی آمریکا انجام گرفت، به جای خود- در هشتم بهمن، یعنی چند روز قبل از ورود امام به داخل کشور، در همین خیابانهای تهران، همین خیابان انقلاب، مردم اجتماع کرده بودند؛ ژنرال هایزر که فرستاده‌ی آمریکا بود و به ایران آمد برای اینکه شاید بتواند یک‌جوری از دست انقلاب رژیم را نجات بدهد و حفظ بکند، او در خاطرات خودش مینویسد -اینها اسناد تاریخی است- و میگوید من به ژنرال قره‌باغی گفتم که در مواجهه‌ی با مردم لوله‌ی تفنگهایتان را پایین بیاورید؛ یعنی مردم را بکُشید، تیر هوایی بیخودی در نکنید، مردم را قتل‌عام کنید. اینها هم همین کار را کردند، لوله‌ی تفنگها را پایین آوردند، عدّه‌ای جوان و نوجوان کشته شدند ولی جمعیّت عقب نرفت. هایزر میگوید؛ قره‌باغی بعد آمد به من گفت که این تدبیر تو فایده‌ای نکرد، مردم عقب نرفتند، آن‌وقت هایزر میگوید من دیدم این ژنرال‌های شاه چقدر کودکانه فکر میکنند؛ یعنی باید ادامه میدادند، باید مرتّب میکُشتند. ببینید این رژیمِ دست‌نشانده بود. ژنرال آمریکایی دستور قتل‌عام هم‌وطنان را به ارتشبد ایرانی میدهد و این به دستور او و به توصیه‌ی او عمل میکند و چون فایده‌ای ندارد، میرود به او میگوید فایده‌ای ندارد؛ او هم میگوید اینها بچّه‌اند، اینها کودکانه فکر میکنند. این، ماحصل و خلاصه‌ی حکومت پهلوی در ایران است.

آمریکایی‌ها این‌جوری با ما شروع کردند؛ با انقلاب این‌جوری شروع کردند. بعد هم در طول این مدّت هرچه توانستند توطئه کردند. هر گروهی که میتوانست علیه انقلاب حرکتی بکند، از سوی آمریکایی‌ها حمایت شد: کودتای معروف به کودتای پایگاه شهید نوژه‌ی همدان، یکی از این قضایا بود؛ کمک به کسانی که به‌عنوان قومیّتها در گوشه و کنار کشور علیه انقلاب حرکت میکردند، یکی از این نمونه‌ها بود؛ بعد تشویق صدّام حسین به حمله‌ی به ایران و هشت سال کمک به صدّام حسین یکی از این نمونه‌ها بود. هشت سال! آمریکایی‌ها در طول جنگ، بخصوص بعد از سال دوّم و سوّم، کمکهایشان را شدید کردند، امکانات دادند؛ هم آنها، هم متأسّفانه هم‌پیمانان اروپایی‌شان. آمریکایی‌ها این‌جوری با انقلاب ما عمل کردند؛ همّت آنها این بود که این اساس را براندازند. خب، این خطای در تحلیل بود، خطای در فهم قضیّه بود؛ آنها خیال کردند که اینجا هم مثل فلان کشور آفریقایی یا آسیایی است که یک کودتایی میشود، اسمش را میگذارند انقلاب، میتوانند این را از بین ببرند؛ نمیدانستند اینجا اوّلاً متّکی است به مردم -این انقلاب، انقلابِ مردم است- ثانیاً متّکی است به باورهای دینی؛ اینها را نمیفهمیدند. لذا در طول این ۳۶ سال یا ۳۷ سال، آمریکایی‌ها هر کاری علیه انقلاب کردند، شکست خوردند؛ بعد از این هم ان‌شاءالله شکست خواهند خورد. هدف از این حرف این است که ما به‌عنوان ملّت ایران، به‌عنوان مردمی که کشورمان را دوست داریم، به‌عنوان مردمی که برای خودمان یک آینده‌ای ترسیم کرده‌ایم که میخواهیم خودمان را به آن آینده برسانیم، آمریکا را بشناسیم؛ هدف این است.

مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1394/06/18
عنوان فیش :آمریکا در ایران دوران پهلوی ، فرعونیّت میکرد
کلیدواژه(ها) : دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, علت دشمنی با انقلاب اسلامی, نفوذ آمریکا در رژیم پهلوی, تسخیر لانه جاسوسی, مبارزه‌ ضدّ امریکا
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
آمریکا در کشور ما فرعونیّت میکرد، مثل فرعون: یَستَضعِفُ طآئِفَةً مِنهُم یُذَبِّحُ اَبنآءَهُم وَ یَستَحیِ نِسآءَهُم؛(1) با مردم ما این‌جور رفتار میکردند؛ موسای زمان آمد، تخت‌وبخت این فرعون و دنباله‌روهای او را واژگون کرد و از بین برد؛ انقلاب این است. یک‌سال و دو ماه بعد از همین حادثه‌ی شهریور -یعنی در آبان ۱۳۵۸- جوانان امام بزرگوار ما، جوانان پیرو خطّ امام، رفتند این جاسوس‌خانه‌ی آمریکا را فتح کردند؛ آمریکایی‌ها را دست‌بسته و چشم‌بسته اسیر خودشان کردند؛ موسی‌ این‌دفعه فرعون را این‌جور شکست داد. حالا بعضی میگویند چرا آمریکایی‌ها با ایران بدند؟ خب علّتش همین است؛ ایران یکسره در مشت آمریکا بود، در دست آمریکا بود؛ همه‌ی اجزای اصلی وجود کشور با اراده‌ی آمریکایی‌ها حرکت میکرد؛ امام آمد و به‌وسیله‌ی این مردم، آمریکا را از این مملکت بیرون کرد؛ باید هم دشمن باشند، باید هم دشمنی بکنند؛ و دارند میکنند، همین حالا دارند دشمنی میکنند.
1 ) سوره مبارکه القصص آیه 4
إِنَّ فِرعَونَ عَلا فِي الأَرضِ وَجَعَلَ أَهلَها شِيَعًا يَستَضعِفُ طائِفَةً مِنهُم يُذَبِّحُ أَبناءَهُم وَيَستَحيي نِساءَهُم ۚ إِنَّهُ كانَ مِنَ المُفسِدينَ
ترجمه :
فرعون در زمین برتری‌جویی کرد، و اهل آن را به گروه‌های مختلفی تقسیم نمود؛ گروهی را به ضعف و ناتوانی می‌کشاند، پسرانشان را سر می‌برید و زنانشان را (برای کنیزی و خدمت) زنده نگه می‌داشت؛ او به یقین از مفسدان بود!


مربوط به :بیانات در دیدار خانواده‌های شهدای هفتم تیر و جمعی از خانواده‌های شهدای استان تهران - 1394/04/06
عنوان فیش :مصادیق حقوق بشر آمریکایی
کلیدواژه(ها) : تاریخ دشمنی آمریکا با ایران, حمله به هواپیمای مسافربری ایران, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, دشمن شناسی, دل بستن به دشمن
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
دشمن را بشناسیم؛ دشمنان جهانی که خودشان را به‌وسیله‌ی انواع و اقسام اقلام آرایشیِ رسانه‌ای و تبلیغاتی بزک میکنند و در مقابل چشم قرار میدهند، بشناسیم؛ آمریکا را بشناسیم. در همین چند روز مشاهده کنید: فردا هفتم تیر است، حادثه‌ی حزب اتّفاق افتاده است؛ در سال ۶۶ در همین روز هفتم تیر، حادثه‌ی بمباران شیمیایی سردشت اتّفاق افتاده است؛ بله، صدّام آن کار را کرد، امّا پشت سر صدام چه کسی بود؟ آمریکایی‌ها بودند، غربی‌ها بودند، همان کسانی بودند که بمبهای شیمیایی را به او دادند، چراغ سبز هم به او دادند و در مقابل این جنایت بزرگ و این قتل‌عام عجیب سکوت هم کردند؛ در روز یازدهم تیر - چند روز بعد - ترور شهید صدوقی است که این هم کار همین جنایتکاران است؛ در روز دوازدهم تیر - چند روز بعد از این - حادثه‌ی اسقاط هواپیمای ایرباس بر روی خلیج‌فارس است. از هفتم تیر تا دوازدهم تیر شما ببینید چقدر ترور، قتل‌عام و کشتار [انجام شد]؟ [چقدر] زن، کودک، عالِم، سیاستمدار، به‌وسیله‌ی عوامل آمریکا آماج این جنایتها قرار گرفتند؟ اگر طرّاح این حوادث هم سرویس‌های امنیّتی آمریکا و غرب نبودند، حدّاقل کمک‌کننده بودند؛ حدّاقل تشویق‌کننده بودند. این دشمنها را بشناسیم. به تعبیر بعضی دوستان، خوب است این هفتم تا دوازدهم تیر را هفته‌ی «حقوق بشر آمریکایی» اعلام بکنیم. واقعاً حقوق بشر آمریکایی در این چندروز در کشور ما یک چیز واضح و بارزی است و از این قبیل الی‌ ماشاءالله. پس احتیاج داریم دشمن را بشناسیم. آن کسانی که امروز سعی میکنند از این هیولا - که سیاستهای آمریکایی و سیاستهای بعضی از دنباله‌روان آمریکا است - یک چهره‌ی موجّهی معرّفی کنند، اینها دارند خیانت میکنند؛ اینها دارند جنایت میکنند. این کسانی که این حقیقت روشن را کتمان میکنند، این دشمنی خباثت‌آلود را در زیر پرده‌های توجیه میپوشانند، اینها دارند خیانت میکنند به این ملّت. کشور ما و ملّت ما احتیاج دارد دشمن را بشناسد، عمق دشمنی را بفهمد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از فرماندهان و کارکنان ارتش جمهورى اسلامى ایران‌ - 1394/01/30
عنوان فیش :لزوم افزایش قدرت نظامی
کلیدواژه(ها) : تهدید نظامی نظام اسلامی, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, ایستادگی ملت ایران, ایستادگی مقابل استکبار
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
طرف مقابل[آمریکائی ها] با وقاحت تمام ما را تهدید نظامی میکند؛ با وقاحت، مرتّب تهدید نظامی میکند؛ چند وقتی بود ساکت بودند، باز چند روز قبل از این یکی از آنها دهن باز کرد و راجع به گزینه‌های روی میز و گزینه‌ی نظامی بنا کرد حرف زدن. خب این لاف را میزنند، این غلط زیادی را میکنند، آن‌وقت میگویند جمهوری اسلامی قدرت دفاع را از خود سلب کند؛ این حرفی که آنها میزنند ابلهانه نیست؟ حتّی اگر ما را این‌جور صریحاً هم تهدید نمیکردند، لازم بود به حکم «وَاَعِدُّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ و مِن رِباطِ الخَیل»،(1) ما به فکر باشیم؛ حتّی اگر تهدید هم نمیکردند باید ما این مراقبت را میکردیم، این آمادگی‌ها را افزایش میدادیم؛ حالا که صریحاً هم دارند تهدید میکنند. از آن‌طرف تهدید میکند، از آن‌طرف میگوید شما نباید موشک بسازید، نباید چنین کنید؛ نباید چنان کنید، مدام دستورات بدون پشتوانه و ابلهانه در فضای تبلیغاتی یا در قرارهای بین‌المللی صادر میکنند. نخیر، جمهوری اسلامی اوّلاً ثابت کرده است و نشان داده است که در دفاع از خود کاملاً مقتدرانه و در نهایت اقتدار عمل میکند؛ همه‌ی ملّت مثل یک مشت مستحکم گِرد هم می‌آیند و در مقابل متجاوز، در مقابل متعرّض، در مقابل مهاجمِ غیر منطقی می‌ایستند؛ در دفاع، ملّت ما یکپارچگی کامل دارد و هیچ‌چیز دیگری تأثیر نمیگذارد؛ این یک. و جمهوری اسلامی خود را آماده نگه میدارد و آمادگی خود را حفظ میکند؛ این هم نکته‌ی دوّم.
1 ) سوره مبارکه الأنفال آیه 60
وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِباطِ الخَيلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُم وَآخَرينَ مِن دونِهِم لا تَعلَمونَهُمُ اللَّهُ يَعلَمُهُم ۚ وَما تُنفِقوا مِن شَيءٍ في سَبيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيكُم وَأَنتُم لا تُظلَمونَ
ترجمه :
هر نیرویی در قدرت دارید، برای مقابله با آنها [= دشمنان‌]، آماده سازید! و (همچنین) اسبهای ورزیده (برای میدان نبرد)، تا به وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید! و (همچنین) گروه دیگری غیر از اینها را، که شما نمی‌شناسید و خدا آنها را می‌شناسد! و هر چه در راه خدا (و تقویت بنیه دفاعی اسلام) انفاق کنید، بطور کامل به شما بازگردانده می‌شود، و به شما ستم نخواهد شد!


مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از فرماندهان و کارکنان نیروى هوایى - 1393/11/19
عنوان فیش : دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی
کلیدواژه(ها) : دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
هر حرکتی از سوی آمریکایی‌ها و هم‌پیمانانشان و همراهانشان انجام میگیرد، برای به زانو درآوردن ملّت ایران است؛ برای تحقیر ملّت ایران است

مربوط به :بیانات در دیدار با اعضاى مجلس خبرگان رهبرى - 1393/06/13
عنوان فیش :راه اندازی گروه های القاعده و طالبان برای مقابله با ایران توسط آمریکا
کلیدواژه(ها) : تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, بحران غرب, انحطاط غرب, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, تاریخ دشمنی آمریکا با ایران, القاعده, طالبان
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
امروز هر دو عامل[پایه های اساسی غرب] دچار چالش شده؛ هم آن عامل اول[یعنی پایه‌ى فکرى و ارزشی] و هم عامل دوم[ یعنى نظامى و سیاسى]. آن دو ابزار و دو سلاحى - که غرب با آن دو سلاح قادر بود دنیا را مدیریت کند و عملاً تسلط بر دنیا را به‌دست گرفته بود و مدیریت دنیا را به‌دست گرفته بود - هر دو عامل امروز در دنیا بتدریج ضعیف شده است. اما آن عامل اول که عامل ارزشى بود - یعنى رجحان ارزشهاى غربى بر ارزشهاى ملل دیگر، ادیان، اسلام و غیره - دچار تزلزل شده به دلایلى. عواملى موجب شده است که دچار تزلزل بشود. من چند عامل از این عوامل را اینجا یادداشت کرده‌ام که عرض میکنم: ...
عامل پنجم هم جریان‌سازى‌هایى از قبیل همین جریان القاعده و داعش و مانند اینها. حالا اینها ادعا میکنند که اینها با ما مربوط نیست؛ اما همه میدانند. من یک چیزى را نقل کردم از قول یکى از مسئولان معروف آمریکایى، بعد خودشان منکر شدند. على‌الظاهر هست، اینها اعتراف میکنند که این جریانها را اینها به راه انداخته‌اند؛ اگر هم اعتراف نکنند ما شواهد داریم، ما میدانیم. من فراموش نمیکنم، مرحوم شیخ سعید شعبان - حالا آوردن اسمش دیگر اشکالى ندارد - عالم معروف اهل‌سنت، در مشهد - آن‌وقتى بود که ما در دوران جنگ بودیم - به من گفت که من اطلاع دارم که دارند تلاش میکنند براى اینکه شما را از طرف شرق کشورتان، مشغول کنند و درگیر کنند؛ من گفتم خب شرق ما افغانستان است؛ گفت بله از طرف افغانستان. این قبل از آن بود که این جریان طالبان و القاعده و این حرفها در افغانستان راه بیفتد؛ ایشان خب ارتباط داشت با محافل گوناگون سیاسى و روحانىِ اهل‌سنت، در جاهاى حساسى حضور داشت، شخص بسیار محترمى بود، مطلع شده بود، گفت من وظیفه‌ى خودم دانستم که این را به شما بگویم. بعد از اندکى هم همین حوادث اتفاق افتاد و دیدیم که همین‌جور بود که گفت. بنابراین شبهه‌اى وجود ندارد که راه انداختن این جریانها و ساختن این جریانها، به‌دست همین قدرتهاى غربى و عوامل منطقه‌اى آنها [است]. حالا ممکن است یک مواردى خودشان مستقیم وارد نشوند و دیگران [وارد شوند]. البته مستقیم هم وارد شدند؛ در همان قضیه‌ى طالبان من فراموش نمیکنم در مجلات آمریکایى، جورى از طالبان حرف میزدند که به‌نحوى ترویج آنها بود؛ [البته] صریحاً ترویج نمیکردند اما کیفیت کار تبلیغاتى، ترویج طالبان بود آن اوایلى که اینها سرِکار آمده بودند. بنابراین اینها عواملى است که آن نظام ارزشى مدعىِ برترى را - که غرب آن را مطرح میکرد - امروز در دنیا کاملاً به چالش کشیده؛ این حرف را دیگر از غربى‌ها و از قدرتهاى غربى کسى نمیپذیرد که اینها بگویند ما طرف‌دار حقوق بشریم، ما طرف‌دار ارزشهاى انسانى هستیم، و مانند اینها. آن چیزهایى که در اعلامیه‌ى استقلال آمریکا در دویست سال قبل ذکر شده بود، همه عملاً نقض شده است.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگران در گروه صنعتى مپنا - 1393/02/10
عنوان فیش :پیشنهاد فروش اورانیم غنی شده 20 درصد به ایران بعد از دستیابی به آن
کلیدواژه(ها) : غنی‌سازی هسته‌ای, دوران پس از رحلت امام خمینی, فرصت تحریم, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
نکته‌ای را مدیر محترم [گروه صنعتى مپنا ] - آقای علی‌آبادی - در صحبتشان گفتند که مورد تأیید من هم هست و به این نکته هم بنده همیشه توجّه کرده‌ام؛ ایشان گفتند که هر جایی که ما به توانایی دست پیدا کنیم، آنجا تحریم از بین میرود؛ راست هم میگویند. تحریم مال آنجایی است که دست شما بسته است. در هر بخشی که شما بتوانید از خودتان تحرّک و پیشرفت نشان بدهید، طرف احساس میکند تحریم یک کار لَغوی است، کار بیهوده‌ای است، کار ابلهانه‌ای است؛ مثال واضح آن همین موادّ اورانیوم غنی شده‌ی بیست درصد است که ما برای این نیروگاه تحقیقاتی تهران نیاز مبرمی داشتیم. ذخیره‌ی کشور داشت تمام میشد، این نیروگاه میخوابید، رادیوداروها که مورد نیاز بود و در اینجا تولید میشد، از دسترس مردم دور میشد؛ مسئولین در تلاش افتادند که بیست درصد را تهیّه کنند. ماجرای بازی درآوردنِ قدرتمندان دنیا - در رأس همه‌شان آمریکا و بعضی قدرتهای دیگر - سر قضیّه‌ی بیست درصد، یک ماجرای شیرینِ طولانیِ شنیدنی است که چه کردند اینها! ما حاضر بودیم این را بخریم، آنها به انواع و اقسام حیَل متشبّث میشدند که اشکال‌تراشی کنند، تا اینکه بالاخره جمهوری اسلامی به این نتیجه رسید که بیست درصد را باید خودش تولید کند، [امّا] آنها باور نمیکردند که این کار تحقّق پیدا کند و باور نمیکردند بعد از آنکه بیست درصد تولید شد، امکان تولید سوخت از آن به‌وجود بیاید؛ یعنی بتوانند میله‌ی سوخت و صفحه‌ی سوخت به‌وجود بیاورند؛ این کار را هم جوانهای جمهوری اسلامی - مثل شماها - دانشمندان جوان، با هوششان، با ابتکارشان، با مدیریّتهای خوب توانستند انجام بدهند. حالا که همه‌ی دنیا فهمیدند و دانستند که جمهوری اسلامی به این فنّاوری دست پیدا کرده و محصول را تولید کرده و میتواند از این محصول استفاده کند، راه افتاده‌اند، این میگوید از ما بخرید، آن میگوید از ما بخرید؛ میگویند حاضریم به شما بفروشیم؛ امّا تولید نکنید؛ دنیا این‌جوری است. فشار دنیا، بداَدایی‌های قدرتهای گوناگون بزرگ و کوچک دنیا در مقابل نظام جمهوری اسلامی و هر نظام مستقلّی، تابع ضعف و قوّت این نظام است؛ هر جا شما ضعیف باشید، بداَدایی آنها بیشتر میشود؛ هر جا شما قوی بودید، توانا بودید، روی پای خودتان توانستید بایستید، آنها مجبور میشوند مؤدّبانه‌تر با شما رفتار بکنند، منطقی‌تر با شما رفتار بکنند؛ این کلید حلّ همه‌ی مشکلات کشور است.

مربوط به :بیانات در دیدار مردم آذربایجان شرقی - 1392/11/28
عنوان فیش : دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, جملات طلایی برگزیده
کلیدواژه(ها) : دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, جملات طلایی برگزیده
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
یك عدّه سعی نكنند چهره‌ی آمریكا را بزك كنند، آرایش كنند، زشتی‌ها و وحشت‌آفرینی‌ها و خشونتها را از چهره‌ی آمریكا بزدایند در مقابل ملّت ما، به‌عنوان یك دولت علاقه‌مند، انسانْ‌دوست معرّفی كنند؛ اگر سعی هم بكنند، سعی‌شان بی‌فایده است.

مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان و جمعی از کارکنان‌ نیروی هوائی ارتش جمهوری اسلامی ایران‌ - 1391/11/19
عنوان فیش :ضربه خوردن مصدق از آمریکا با وجود اعتماد به آنها
کلیدواژه(ها) : مذاکره با آمریکا, کودتای 28 مرداد, تاریخ ملی شدن صنعت نفت, تاریخ جمهوری اسلامی بعد از رحلت امام خمینی(ره), تاریخ دشمنی‌های ایران و امریکا, تاریخ دشمنی آمریکا با ایران, محمد مصدق, حمایت آمریکا از رژیم پهلوی, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
مذاكره‌ی با آمریكا مشكلی را حل نمیكند؛ كجا اینها به وعده‌های خودشان عمل كردند؟ شصت سال است كه از 28 مرداد 32 تا امروز در هر موردی كه با آمریكایی‌ها مسئولین این كشور اعتماد كردند، ضربه خوردند. یك روزی مصدق به آمریكایی‌ها اعتماد كرد، به آنها تكیه كرد، آنها را دوست خود فرض كرد، ماجرای 28 مرداد پیش آمد كه محل كودتا در اختیار آمریكایی‌ها قرار گرفت و عامل كودتا با چمدان پُر پول آمد تهران و پول قسمت كرد بین اراذل و اوباش كه كودتا را راه بیندازد؛ آمریكایی بود. تدبیر كار را خودشان هم اعتراف كردند، اقرار كردند. بعد هم حكومت ظالمانه‌ی پهلوی را سالهای متمادی بر این كشور مسلط كردند، ساواك تشكیل دادند، مبارزان را به زنجیر كشیدند، شكنجه كردند؛ این مال آن دوره است. بعد از انقلاب هم در برهه‌ای مسئولین كشور روی خوش‌بینی‌های خود به اینها اعتماد كردند، از آن طرف، سیاست دولت آمریكا، ایران را در محور شرارت قرار داد. مظهر شرارت شمایید؛ شما هستید كه در دنیا دارید شرارت میكنید، جنگ راه می‌اندازید، ملتها را میچاپید، از رژیم صهیونیستی حمایت میكنید، ملتهای بپاخاسته را در این ماجرای بیداری اسلامی تا هر جا كه بتوانید دچار سركوب میكنید و به استضعاف میكشید و بین آنها اختلاف می‌اندازید؛ شرارت متعلق به شماست؛ شأن شماست. ملت ایران را متهم كردند به شرارت؛ اهانت بزرگ. هر جا به اینها اعتماد شد، اینها این جوری حركت كردند. باید حُسن نیت نشان بدهند. عنوان مذاكره، پیشنهاد مذاكره با فشار سازگار نیست؛ راه فشار با راه مذاكره دوتاست؛ امكان ندارد كه ملت ایران قبول بكند كه زیر چكمه‌ی فشار، زیر تهدید بیاید با طرف تهدید كننده و فشار آورنده مذاكره كند.

مربوط به :خطبه‌های نماز جمعه تهران + ترجمه خطبه عربی - 1390/11/14
عنوان فیش : استحکام ساخت درونی, استحکام قدرت انقلاب, اقتدار نظام, دشمنان انقلاب اسلامی, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی استکبار با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی با جمهوری اسلامی
کلیدواژه(ها) : استحکام ساخت درونی, استحکام قدرت انقلاب, اقتدار نظام, دشمنان انقلاب اسلامی, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی استکبار با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی با جمهوری اسلامی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
ما در مقابل دشمنی‌ها مضطرب نمیشویم، نگران نمیشویم، دغدغه پیدا نمیکنیم. بنیه‌ی نظام و بنیه‌ی کشور، بنیه‌ی مستحکمی است.

مربوط به :بیانات در دیدار فعالان بخش‌های اقتصادی کشور - 1390/05/26
عنوان فیش :فلج کردن اقتصاد کشور؛ هدف تحریمهای دشمن
کلیدواژه(ها) : تحریم اقتصادی, نقشه دشمن, تاریخ جمهوری اسلامی بعد از رحلت امام خمینی(ره), دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
سیاست استکباری، زمین زدن ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی از راه اقتصاد است. تحریمها گرچه بهانه‌اش مسئله‌ی انرژی هسته‌ای است، اما دروغ میگویند؛ عامل طرح مسئله‌ی تحریمها، انرژی هسته‌ای نیست. شاید یادتان هست، تحریمهای عمده‌ای که سرآغاز تحریمهای این کشور بود، آن وقتی بود که اصلاً نامی از مسئله‌ی هسته‌ای در این کشور نبود؛ که حالا آن رقم معروفش که البته خیلی تحریم مهمی نبود، اما چون معروف است به تحریم «داماتو» - که کسی به این نام در کنگره‌ی آمریکا مطرح کرد و دنبالش را گرفتند - مال وقتی است که اصلاً مسئله‌ی انرژی هسته‌ای مطرح نبود. هدف تحریمها، فلج کردن اقتصادی است. البته این افتخار را ملت ایران دارد که سی و دو سال است دارد این تحریمها را تحمل میکند.
البته توسعه‌ی تحریمها و تنوع تحریمها در سالهای اخیر بیشتر بوده، لیکن در مقابل توسعه و تنوع فعالیتهای سازنده در کشور، کوچک و ناچیز است. سی سال پیش که تحریمها را علیه ما شروع کردند، آن تحریمها ممکن بود علیه ما کارگرتر واقع بشود تا تحریمهائی که امروز علیه ما دارند تصویب و اجرا میکنند و همین طور هی وعده هم میدهند که بیشترش خواهیم کرد. این معنایش این است که ما در مقابل تحریمها تدریجاً یک حالت ضدضربه پیدا کردیم؛ میتوانیم به شکلهای مختلف با تحریمها مقابله کنیم: یا با دور زدن تحریمها - که شگرد خوب و جالب و ظریفی است و خوب است که دولت و ملت این شگرد را به کار ببرند - یا از جهت رو آوردن به ظرفیتهای درونی‌ای که کار بنیادی و زیربنائی است و حتماً باید انجام بگیرد و تا حالا هم انجام گرفته. پس هدف دشمن، زمین زدن جمهوری اسلامی است؛ یعنی زمین زدن ایران اسلامی؛ یعنی زمین زدن ملتی که با حضور خود، با پشتیبانی خود، با حمایت خود، این نظام را تا امروز پیش برده و رشد داده و رونق داده.

مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری - 1389/06/25
عنوان فیش :امتناع یوگسلاوی از فروش سلاح های متعارف به ایران در جنگ تحمیلی
کلیدواژه(ها) : بیش فعالی سیاسی دشمن, تحریم اقتصادی, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, کمبود امکانات در دفاع مقدس, حمایت دولت آمریکا از فتنه‌گران, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی استکبار با انقلاب و نظام اسلامی, تحریم اقتصادی, اقتدار نظام, سفر آیت الله خامنه ای به یوگسلاوی, کمک به فتنه, بحران غرب, دشمنان انقلاب اسلامی, تاریخ جمهوری اسلامی بعد از رحلت امام خمینی(ره), تاریخ دشمنی‌های ایران و امریکا, تاریخ دشمنی آمریکا با ایران, تاریخ دفاع مقدس
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
در مسائل جهانی آن چیزی كه از همه واضح‌تر و بارزتر است، بیش فعال شدنِ جبهه‌ی مقابل ماست. بیماری بیش‌فعالی یكی از بیماری‌های كودكان و نوجوانان است. بیش‌فعالی معناش این است كه تحرك، زیاد؛ كارهای گوناگون انجام میدهند، اما تمركز نیست، هدف نیست؛ به این در و آن در میزنند. تحرك زیاد، اما بدون هدف و غالباً همراه با ناكامی. این حالت بیش‌فعالی است. انسان این حالت را امروز در جبهه‌ی مقابلِ دشمن مشاهده میكند. مشغول تحركات گوناگونند: تحریم، قطعنامه، تهمت، جوسازی علیه نظام اسلامی، تقویت معارضان داخلی، به اصطلاح ورزشكارها دوپینگ كردنِ معارضین داخلی، كه اینها را همین طور هی با آمپولهای نیروزا كه هیچ تأثیری هم در تقویت واقعی ندارد و فقط ظاهراً او را فعال میكند، هی تزریق كنند
پارسال در همان بحبوحه‌ی جریان فتنه‌ی سال 88 شنیدید كه یكی از شبكه‌های اجتماعی اینترنتی كه در ارتباط با معارضین فعال بود: خبرهای اینجا را ببرند، دستورهای آنجا را برسانند، همین طور شلوغ كنند، فضا را چه كنند، میخواست موقتاً برای تعمیرات كارش را تعطیل كند، دولت آمریكا مانع شد، گفت شما اگر الان، ولو برای تعمیرات تعطیل موقت بكنید، این به معارضین داخل ایران ضرر میزند؛ جلویش را گرفتند. یعنی تعطیلی موقت را به این شبكه‌ی اجتماعی اجازه ندادند. یعنی كمكهای اینجوری بود. و انواع و اقسام كمكها و اعانتهایی كه به اینها میشود.
امروز، همه‌ی وسائل ارتباطی را به كار گرفتند؛ وسائل سیاسی را به كار گرفتند؛ وسائل فرهنگی را به كار گرفتند؛ وسائل اقتصادی را به كار گرفتند، برای اینكه تحریمها در حق ایران كهنه نشود و وسط راه از كار نیفتد. دولت آمریكا یك مأمور عالیرتبه‌ی اقتصادی و پولی خودش را مخصوصاً مأمور این كار كرده كه این همین طور وظیفه‌اش این است كه كمیته‌هائی را هدایت كند، به این طرف و آن طرف دنیا مسافرت كند، با سران و رهبران كشورها تماس بگیرد و دائم كشورهای دیگر را علیه ایران وادار كنند. این بیش‌فعالیِ نظام استكبار و جبهه‌ی مقابل نظام اسلامی، امروز به نظر من بارزترین حوادث است.
خب، انسان از این حادثه، چند نكته را استفاده میكند. نكته‌ی اول این است كه این، ناشی از قدرت روزافزون بیداری اسلام است. اینی كه انسان می‌بیند طرف - حریف - دستپاچه شده، تلاش میكند، سراسیمه شده، به این در میزند، به آن در میزند، این فعالیت را میكند، آن را می‌بیند، این را می‌بیند؛ این پیداست كه این طرفِ قضیه، قدرتی پیدا كرده است كه او را مرعوب كرده، به هراس انداخته و سراسیمه كرده. اگر ما ضعیف بودیم، اگر ما آسیب‌پذیر بودیم، اگر میتوانستند با یك ضربت، ما را به زانو در بیاورند، این همه تلاش لازم نبود. این تلاش، نشانه‌ی اقتدار این طرف است؛ و واقع قضیه هم همین است، كه حالا من اشاره خواهم كرد.
این طرف نسبت به سه دهه‌ی قبلی قوی‌تر شده است، مجرب‌تر شده است، آگاه‌تر شده است، دستهای بازتری پیدا كرده است و متقابلاً دشمن ضعیف‌تر شده است. یك روز همه‌ی دنیای مستكبر، مجتمعاً علیه ایران بودند. یعنی واقعاً یك نقطه‌ی استراحتگاه وجود نداشت. در دهه‌ی اول انقلاب اینجور بود دیگر. شوروی یك قدرتی بود كه فقط یك كشور كه نبود، یك مجموعه‌ی عظیم از كشورها بود كه مركز، اینجا و در روسیه‌ی امروز بود؛ اروپای شرقی متعلق به اینها بود، غالب كشورهای آفریقائی و آمریكای لاتین با اینها بودند و در آسیا بسیاری از اینها حساب میبردند. اینها علیه جمهوری اسلامی بودند. ما آن وقت برای یك سلاح متعارف به هیچ جا نمیتوانستیم مراجعه كنیم؛ یعنی هیچ كشوری در دنیا نبود كه یك سلاح متعارف - مثلاً فرض كنید تانك - را بیست تا، سی تا اگر میخواستیم، به ما بفروشند. من همان وقت زمان ریاست جمهوریِ خودم، سفری كردم به یوگسلاوی، كه علی‌الظاهر خیلی هم ما را تحویل گرفتند و احترام كردند و به‌به و چه‌چه هم كردند؛ اما هرچه اصرار كردیم، اینها حاضر نشدند به ما همین سلاحهای متعارف را بدهند. با اینكه یوگسلاوی جزو كشورهای مستقل بود، نه جزو غرب بود، نه جزو بلوك شرق بود؛ اما در عین حال حاضر نشدند. دیگران كه خب، جای خود دارند
آن طرف هم بلوك غرب بود؛ آمریكا بود، اروپا بود، همین فرانسه‌ی امروز كه حالا تبلیغات علیه ما میكنند و حرف علیه ما میزنند، آن روز «میراژ» علیه ما میفرستادند، «سوپر اتاندارد» علیه ما میدادند؛ یعنی حمله‌ی آن روزِ این كشورها علیه ما از حالا خیلی بیشتر بود. امروز آلمانها فرض كنید كه یك حرفی در تبلیغاتشان - صدر اعظمشان یا دیگری - میزند؛ آن روز سلاح شیمیائی به صدام میدادند، كارخانه‌ی سلاح شیمیائی برایش درست میكردند؛ یعنی دشمنی‌ها آن روز عملی‌تر و فعالتر بود.
امروز، این حرفها نیست، این خبرها نیست؛ یعنی نمیتوانند، زمینه‌ای برای آنها وجود ندارد، نه اینكه امروز نجیب‌تر شده‌اند، بهتر شده‌اند؛ نه، می‌بینند كه نمیشود كاری‌اش كرد؛ یعنی این حجم عظیم، روزبه‌روز پرمغزتر هم شده، قوی‌تر هم شده. و غرب، امروز - این نكته‌ی مهمی است - احساس میكند كه سلطه‌ی قدیمی‌اش بر دنیای اسلام متزلزل شده؛ یعنی اینهائی كه در كشورهای اسلامی و عربی بی‌هیچ مانعی و رادعی میتاختند و جلو میرفتند، امروز می‌بینند نمیشود؛ نمیتوانند. این موج اسلامی آنها را وادار كرده، حتّی تجدیدنظر میخواهند بكنند، آن هم براشان مشكل شده. در بعضی از كشورها كه وابستگی آنها به غرب واضح و آشكار است - مردمشان هم این را میدانند و ناراضی هستند - میخواهند یك تجدیدنظرهائی بكنند، بلكه بتوانند اوضاع را روبه‌راه بكنند، نمیتوانند؛ برای آنها یك راه بن‌بست است. امروز غرب در یك چنین موقعیتی است. خب، این ضعف طبعاً نتیجه‌اش همین است كه بیایند سراغ این چیزها و قطعنامه صادر كنند. قطعنامه، یكی دو تا، پنج تا، ده تا. قطعنامه‌ای كه دل ملتها، حتّی دل دولتها هم با او همراه نیست. همین دولتهائی كه بعضی‌ها خودشان عضو شورای امنیتند و این قطعنامه‌ها را امضا میكنند، ما اطلاع داریم كه حتّی بعضی از خود این دولتها راضی به این تحریمها نیستند؛ برای آنها یك عمل قسری است و یك عمل جبری است؛ یك رودربایستی سیاسی است. وضع این است.
بنابراین، حوادثی از قبیل آنچه در این مدت برای ما اتفاق افتاده است - چه قطعنامه‌ی 1929، چه این مسئله‌ی اهانت به قرآن كریم، چه اظهارات صریحاً خصمانه‌ای كه علیه جمهوری اسلامی میكنند، چه آنچه كه در سال 88 گذشت، كه این هم بلاشك و به طور واضح دست دشمنان مستكبر در این جریان عیان بود - اینها همه‌اش به خاطر این است كه آن طرف احساس میكند كه این طرف قوی شده است. این قدرت و قوّت و استحكامی كه در این طرف به وجود آمده، آن طرف را میترساند. این در اظهارات خودشان هم هست و دارند میگویند: اگر این كار را نكنیم، ایران قدرت اول خاورمیانه میشود؛ اگر این كار را نكنیم، نفوذ ایران در خاورمیانه زیاد میشود؛ از این حرفها میزنند.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1389/05/27
عنوان فیش :اعلان حمایت مشاور رئیس جمهور آمریکا از اغتشاشگران سال 82
کلیدواژه(ها) : دوران پس از رحلت امام خمینی, تبلیغات دشمن, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, حمایت دولت آمریکا از فتنه‌گران
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
تبلیغات علیه ما از اول انقلاب بود. هر چیزی را که توانستند، در داخل مورد اتهام قرار دادند؛ از شخص امام گرفته تا مردم، تا اجتماعات مردم، تا نماز جمعه‌ی مردم را مورد اهانت، مورد تهمت و نسبتهای خلاف قرار دادند در تبلیغات جهانی، با امکانات فراوانی که در تبلیغات داشته‌اند؛ مخصوص امروز نیست؛ امروز هم البته هست، لیکن در گذشته کمتر از امروز نبوده، مواردی بیشتر هم بوده.
خرابکاریهای داخلی مخصوص امروز نیست. در سال 82 بعد از قضایای عراق - حمله‌ی اشغالگران به عراق - اینجا در تهران چند روزی اغتشاش شد. آن زن سیاهپوستِ مشاور رئیس جمهور آمریکا که بعد شد وزیر خارجه‌ی او، صریحاً اینجور گفت: ما از هر اغتشاشی و شورشی در تهران حمایت میکنیم؛ این را صریح اعلان کرد. امیدوار شده بودند، خیال کردند که حالا حادثه‌ای در تهران دارد اتفاق میافتد؛ این مال سال 82 است. آن روز بود، قبل از آن روز هم کم و بیش شبیه آن بود، بعد از آن هم بود؛ سال 88 هم نظائرش را، شبیه‌اش را، دیگر همه یادشان است، ملاحظه کردید، دیدید. آنچه که امروز به صورت تهدید وجود دارد، جدید نیست.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مردم آذربایجان - 1388/11/28
عنوان فیش : صهیونیسم بین‌‏الملل, لیبرال دموکراسی, عدالت, نظام سرمایه‌داری غرب, سرمایه‌دارهای صهیونیست, نظام سلطه, عدالت‏خواهی, مخالفت با نظام اسلامی, دشمنان انقلاب اسلامی, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی استکبار با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی با جمهوری اسلامی, دشمنان نظام (مخاطب), دشمنان نظام (مخاطب)
کلیدواژه(ها) : صهیونیسم بین‌‏الملل, لیبرال دموکراسی, عدالت, نظام سرمایه‌داری غرب, سرمایه‌دارهای صهیونیست, نظام سلطه, عدالت‏خواهی, مخالفت با نظام اسلامی, دشمنان انقلاب اسلامی, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی استکبار با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی با جمهوری اسلامی, دشمنان نظام (مخاطب), دشمنان نظام (مخاطب)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
نظامهائی که در پنجه‌ی کمپانی‌دارهای صهیونیست است، در مشت زالوهای بین‌المللی است، البته که با جمهوری اسلامی - که فریاد عدالت سر داده است – مخالف هستند؛ باید هم مخالف باشند. آن روزی که شبکه‌ی اختاپوسی سرمایه‌داری جهانی از ما تعریف کند و با ما مخالف نباشد، آن روز ما باید عزا بگیریم.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مردم آذربایجان - 1388/11/28
عنوان فیش : صهیونیسم بین‌‏الملل, دشمنان انقلاب اسلامی, دشمنان نظام (مخاطب), دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی استکبار با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی با جمهوری اسلامی, نظام سلطه, سرمایه‌دارهای صهیونیست, مخالفت با نظام اسلامی, عدالت, عدالت‏خواهی
کلیدواژه(ها) : صهیونیسم بین‌‏الملل, دشمنان انقلاب اسلامی, دشمنان نظام (مخاطب), دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی استکبار با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی با جمهوری اسلامی, نظام سلطه, سرمایه‌دارهای صهیونیست, مخالفت با نظام اسلامی, عدالت, عدالت‏خواهی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
نظامهائى که در پنجه‌ى کمپانى‌دارهاى صهیونیست است، توى مشت زالوهاى بین‌المللى است، البته با جمهورى اسلامى - که فریاد عدالت سر داده است - مخالفند؛ باید هم مخالف باشند.

مربوط به :بیانات در دیدار زائران و مجاوران بارگاه حضرت علی‌بن‌موسی الرضا - 1388/01/01
عنوان فیش :حبس دارائی‌ها و کمک به صدام؛ نمونه‌ای از دشمنی آمریکا با انقلاب اسلامی
کلیدواژه(ها) : پشتیبانی آمریکا از رژیم بعثی عراق در جنگ, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, پشتیبانی آمریکا از رژیم بعثی عراق در جنگ, حمله به هواپیمای مسافربری ایران, طلب ملّت ایران از رژیم امریکا, تاریخ شکل‌گیری و تثبیت جمهوری اسلامی, تاریخ دفاع مقدس, تاریخ دشمنی‌های ایران و امریکا, تاریخ دشمنی آمریکا با ایران, تروریسم دولتی, سیاهه‌‌ی جنایات امریکا, مصادره اموال ایران توسط آمریکا
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
در مورد مسائل بین‌المللی كشورمان من فقط به یك مسئله اشاره می‌كنم و آن مسئله‌ی ما و آمریكاست. یكی از آزمونهای مهم انقلاب از روز اول همین مسئله بوده است. از روز اوّلی كه انقلاب پیروز شد، در مواجهه و نوع تعامل با دولت ایالات متحده‌ی آمریكا، میدانی به عنوان یك آزمون بزرگ برای ملت ایران باز شد. در طول این سی سال، همواره این آزمون مهم و بزرگ ادامه داشته است. دولت آمریكا از اول با این انقلاب با روی عبوس و چهره‌ی ترش و با لحن مخالفت روبه‌رو شد. البته آن‌ها با محاسباتِ خودشان حق هم داشتند. ایران قبل از انقلاب در مشت آمریكا بود؛ منابع حیاتی‌اش در اختیار آمریكا، مراكز تصمیم‌گیری سیاسی‌اش در اختیار آمریكا، عزل و نصب مراكز حساس در اختیار آمریكا؛ مرتعی بود برای چرای آمریكائیان و نظامیان آمریكائی و غیر آن‌ها. خوب، این از دستشان گرفته شد. می‌توانستند مخالفت خود را این‌جور خصمانه ابراز نكنند؛ اما از اول انقلاب دولت آمریكا- چه رؤسای جمهور جمهوری‌خواهشان، چه رؤسای جمهور دمكراتشان- با نظام جمهوری اسلامی بدرفتاری كرد؛ این چیزی نیست كه بر كسی پوشیده باشد. اولین كاری كه از طرف آمریكائی‌ها انجام گرفت، تحریك مخالفین پراكنده‌ی جمهوری اسلامی و كمك به حركتهای تجزیه‌طلب و تروریستی در كشور بود؛ از اول این كار را شروع كردند. در هر نقطه‌ای از نقاط كشور كه حركتهای تجزیه‌طلب در آنجا زمینه‌ای داشت، انگشت آمریكائی‌ها را ما دیدیم؛ گاهی پول آن‌ها را، و حتّی در مواردی عناصر آمریكائی را ما در آنجا دیدیم؛ این برای مردم ما خسارت زیادی داشت. متأسفانه این كار هنوز هم ادامه دارد. همین شرورهائی كه در مناطق مرزی ایران و پاكستان هستند، بعضی از آن‌ها ما شنودهایشان را داریم؛ این‌ها با عناصر آمریكائی مرتبطند؛ یعنی با بی‌سیم با آن‌ها حرف می‌زنند، دستور می‌گیرند. شرورِ تروریستِ آدمكش مرتبط با افسر آمریكائی در یك كشور همسایه! این هنوز هم متأسفانه ادامه دارد. شروع كارشان از اینجا بود، بعد تصرف و حبس دارائی‌ها و اجناس ایران. رژیم گذشته پول بی‌حسابی را در اختیار آمریكائی‌ها گذاشته بود، برای اینكه از آن‌ها هواپیما بگیرد، بالگرد بگیرد، سلاح بگیرد. بعضی از این وسائل، آنجا تهیه هم شده بود. وقتی انقلاب شد، آن وسائل را ندادند؛ آن پولها را كه میلیاردها دلار بود، ندادند؛ و عجیب‌تر اینكه این وسائل را در یك انباری جمع كرده بودند، نگه داشته بودند، انبارداری برای خودشان قائل شدند، خود را طلبكار كردند و از حساب قرارداد الجزائر انبارداری برداشتند! مالی را از یك ملت غصب كنند، پیش خودشان نگه دارند، ندهند، بعد انبارداری‌اش را هم بگیرند! این رفتاری بوده كه از آن روز شروع شده، الآن هم ادامه دارد. هنوز اموال ملت ایران آنجاست؛ هم در آمریكاست، هم در بعضی از كشورهای اروپائی است؛ كه ما در طول سالها به این‌ها مراجعه كردیم كه اموال ما را بدهید، این‌ها پولهایش دریافت شده؛ گفتند چون زیر لیسانس آمریكائی‌هاست، آمریكائی‌ها اجازه نمی‌دهند و نمی‌دهیم؛ نگه داشتند. هنوز هم كه هنوز است، مال ملت ایران آنجا موجود است.
به صدام چراغ سبز دادند؛ این یك اقدام دیگر دولت آمریكا بود برای حمله‌ی به ایران. صدام اگر چراغ سبز آمریكا را نمی‌گرفت، بعید بود به مرزهای ما حمله كند. هشت سال جنگ را بر كشور ما تحمیل كردند؛ قریب سیصد هزار جوانهای ما، مردم ما در این جنگ به شهادت رسیدند. در طول این هشت سال- بخصوص در سالهای آخر- همیشه آمریكائی‌ها پشت سر صدام بودند و به او كمك می‌كردند- كمك مالی، كمك تسلیحاتی، كمك كارشناسیِ سیاسی- خبرهای ماهواره‌ای می‌دادند و امكانات خبررسانی داشتند. تحرك نیروهای ما را در جبهه در ماهواره‌هایشان ثبت می‌كردند، بعد آن را همان شبانه برای قرارگاه‌های صدام می‌فرستادند كه از آن‌ها علیه جوانهای ما و نیروهای ما استفاده كند. در مقابل جنایات صدام چشمهایشان را بستند. فاجعه‌ی حلبچه اتفاق افتاد، زدن شهرهای متعدد كشور ما با موشك اتفاق افتاد، خانه‌ها را خراب كردند، در جبهه‌ها شیمیائی به كار بردند، چشمهایشان را بستند، اصلًا و ابداً تعرضی نكردند، به صدام كمك كردند. این هم یكی از كارهای این دولت بوده است در طول این سالها با ملت ما و با كشور ما. بعد در آخر جنگ، هواپیمای مسافربری ما را در آسمان خلیج فارس افسر آمریكائی با موشكی كه از ناو جنگی شلیك كرد، ساقط كرد. قریب سیصد نفر مسافر در این هواپیما بودند، كه همه‌شان كشته شدند. بعد به جای اینكه آن افسر توبیخ شود، رئیس‌جمهور وقت آمریكا به آن افسر پاداش و مدال داد. ملت ما این‌ها را فراموش كند؟ می‌تواند فراموش كند؟

مربوط به :بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان - 1387/08/08
عنوان فیش :مطیع بودن شاه پهلوی از سفرای آمریکا و انگلیس
کلیدواژه(ها) : ایستادگی مقابل استکبار, نفت, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, نفوذ آمریکا در رژیم پهلوی, تاریخ بر سر کار آمدن و حکمرانی محمدرضا پهلوی, دخالت‌های انگلیس در ایران
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
نظام جمهوری اسلامی با دنیای استكبار، با آمریكا، با دولتهای دیگری از بلوك استكبار، معارضات و اختلافاتی دارد. اختلاف بر سر چیست؟ این نكته‌ی مهمی است. دعوا سر چیست كه امروز وقتی تحلیلگران تحلیل میكنند، میگویند در مسائل گوناگون دنیا كه آمریكا وارد میشود، گوشه‌ی چشمی به جمهوری اسلامی و ملت ایران دارد؛ چرا؟ علت چیست؟ ما هم وقتی به مسائل داخلی خودمان نگاه میكنیم، می‌بینیم بسیاری از مشكلات ملت و كشور ما به طرق مختلف، از ناحیه‌ی تحمیل آمریكائی‌هاست؛ چرا؟ علت چیست؟ بایستی این را با نگاه دقیق جستجو و پیدا كرد.
دعوا بر سر چند مسئله‌ی سیاسی نیست. خوب، دو كشور با همدیگر سر مسائلی ممكن است اختلاف داشته باشند كه می‌نشینند با مذاكره این اختلاف را حل میكنند؛ تمام میكنند. مسئله‌ی جمهوری اسلامی و دولت مستكبر آمریكا از این قبیل نیست. مسئله، مسئله‌ی دیگری است؛ مسئله ریشه‌ای‌تر است. مسئله این است كه رژیم ایالات متحده‌ی آمریكا از بعد از جنگ جهانی دوم، داعیه‌ی ابرقدرتی مطلق دنیا را داشت. البته آن روز شوروی در مقابلش بود، اما این مسئله‌ی رقابت بین آمریكا و شورویِ آن روز صرفاً رقابت بین دو ابرقدرت نبود. آمریكا میخواست بر روی تمام منابع حیاتی عالم دست بگذارد. عملاً هم منطقه‌ی عظیم و حساسی كه به آن خاورمیانه میگویند و شمال آفریقا و خلیج فارس - منطقه‌ی نفت - در پنجه‌ی اقتدار آمریكا بود. نفت، خون حیاتبخش تحرك دنیای امروز است. حالا فردا چه بشود، نمیدانیم؛ اما امروز و توی این دنیا، نفت مایه‌ی تولید، مایه‌ی گرما، مایه‌ی نور و روشنائی و در واقع مایه‌ی حیات برای خیلی از كشورهاست. اگر نفت نباشد، كارخانه‌ها نیست، تولیدات نیست، تجارتها نیست. نفت یعنی خون؛ یعنی زندگی. حالا بخش اعظم این نفت توی این منطقه است؛ منطقه‌ای كه اسمش خاورمیانه است. تسلط بر اینجا مهم است كه آمریكا هم تسلط پیدا كرده بود.
در وسط خاورمیانه، ایران قرار داشت؛ پایگاه اصلی استكبار. در اطراف ایران كشورهای مختلفی بودند كه هر كدام به نحوی در اختیار آمریكا بودند. شوروی البته در این خلال دست‌اندازی‌هائی كرده بود، اما آمریكائی‌ها غلبه داشتند و این روال باید ادامه پیدا میكرد. البته طمع‌ورزی مخصوص این منطقه و مخصوص نفت هم نبود. آمریكائی‌ها در آمریكای لاتین، در آفریقا، در شرق آسیا و در جاهای مختلف - كه حالا جای تفسیر آن نیست؛ یك وقتی به شما جوان‌ها عرض خواهم كرد - مشغول تحكیم قدرت خودشان بودند و پیش هم میرفتند و روزبه‌روز سلطه را تقویت میكردند و رقبایشان روزبه‌روز عقب میكشیدند. در وسط این بحبوحه‌ی روزافزونیِ اقتدار استكباری و در حساسترین نقطه، انقلاب اسلامی در ایران به وجود آمد كه مهمترین شعار این انقلاب مقابله با ظلم و استكبار بود؛ دفاع از حقوق ملتها بود. انقلاب اسلامی این نقطه‌ی اصلی یعنی ایران را از زیر سیطره‌ی آمریكا بیرون كشید. یك روز آمریكائی‌ها توی همین كشور شما، توی همین تهران شما، توی مناطق مختلف كشور، در همه‌ی نقاط حساس، آدم داشتند؛ در نیروهای مسلح، در بخشهای مربوط به مالیه و دارائی، در بخشهای حساس سیاست، در بخشهای امنیت، عناصر و آدمهای آن‌ها همه‌كاره بودند. خودِ شاه مملكت هم كه رئیس همه‌ی دستگاه‌های كشور بود و دخالت در همه‌ی امور میكرد، گوشش به دهان سفیر آمریكا و سفیر انگلیس بود. اگر آن‌ها چیزی میخواستند و اصرار داشتند، او ناگزیر، خواه و ناخواه، اطاعت میكرد. گاهی هم نمیخواست، اما مجبور بود اطاعت كند و اطاعت میكرد. از یك چنین نقطه‌ای آمریكائی‌ها بیرون رانده شدند. خوب، این خیلی حادثه‌ی مهمی بود؛ این زخم كوچكی نبود.

مربوط به :بیانات در دیدار مردم لار - 1387/02/19
عنوان فیش : تلاش دشمن, نقشه دشمن, دشمن, مردم ایران, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی استکبار با انقلاب و نظام اسلامی
کلیدواژه(ها) : تلاش دشمن, نقشه دشمن, دشمن, مردم ایران, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی استکبار با انقلاب و نظام اسلامی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
دشمن، امروز سعیش بر این است که این مرکزیت حرکت عظیم اسلامی، این مرکزیت و قلب امت اسلامی، یعنی ملت ایران را - که مایه‌ی تحرک دنیای اسلام شده است - از کار بیندازد.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1386/06/23
عنوان فیش :اعمال فشار آمریکا و شوروی سابق بر جمهوری اسلامی در جنگ با صدام
کلیدواژه(ها) : پشتیبانی آمریکا از رژیم بعثی عراق در جنگ, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی استکبار با انقلاب و نظام اسلامی, اثرات انقلاب اسلامی, ایستادگی مقابل استکبار, ایستادگی در مقابل انقلاب, تاریخ دفاع مقدس, اثرات انقلاب اسلامی, دستاوردهای انقلاب اسلامی, دستاوردهای جمهوری اسلامی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
جنگی كه در سال 1359 علیه جمهوری اسلامی شروع شد، اگرچه از طرف صدام بدبخت و روسیاه بود، اما پشت سر این قضیه یك پروژه‌ی بین‌المللیِ استكباری بود برای زمین زدن نهضت اسلامی و انقلاب اسلامی. تحلیلگران غربی تحلیل كردند و فهمیدند و درست هم فهمیدند كه این انقلاب فقط این نیست كه یك رژیم دست‌نشانده را در ایران از بین برده است و این كشور عظیم و پربركت را از سیطره‌ی استكبار خارج كرده؛ بلكه این حركت الهام‌بخش خواهد شد، دنیای اسلام را تكان خواهد داد، ملتها را به فكر خواهد انداخت. همین هم شد: فلسطین به فكر افتاد، كشورهای شمال آفریقا به فكر افتادند، در تمام دنیای اسلام حركت و جنب و جوش هویت‌یابیِ اسلامی شروع شد كه تا امروز هم همچنان رو به توسعه و گسترش است. چون فهمیدند كه اینجا كانون الهام‌بخش دنیای اسلام خواهد شد، گفتند جمهوری اسلامی را باید ما به هر كیفیتی هست، از بین ببریم. لذا بااینكه منطقه، منطقه‌ی خطیری است، منطقه‌ی نفت است و غربی‌ها خیلی به مسأله‌ی نفت و خلیج فارس اهمیت می‌دهند و امنیتِ اینجا برایشان حیاتی است، لیكن درعین‌حال وارد میدان شدند، صدام را تقویت كردند، بلكه او را تشجیع كردند كه این جنگ را شروع كند؛ او هم چون آدم نادانِ كله‌شقِ قدرت‌طلبِ خامی بود، خیال می‌كرد كه حالا می‌آید دو سه روزه یا چند هفته‌ای مسئله را تمام می‌كند و با قدرت برمی‌گردد سر جای خود. لذا وارد این جنگ شدند و هشت سال تمام ایران اسلامی فشارهای همه‌جانبه‌ای را كه از سوی همه‌ی قدرتهای بزرگ دنیا بر ایران از كانال جنگ وارد شد، تحمل كرد؛ این خیلی مهم است. شورویِ سابق از این كانال به ایران فشار آورد، امریكا فشار آورد، پیمان ناتو- اروپائی‌ها- فشار آوردند، مرتجعین منطقه با انواع و اقسام طرق از این كانال علیه جمهوری اسلامی فشار آوردند. یكی از این فشارها هر انقلابی را، هر دولتی را به زانو درمی‌آورد و از پا می‌انداخت؛ اما مجموع این فشارها نه فقط جمهوری اسلامی را از پا درنیاورد، بلكه ملت ایران را قوی‌تر و آگاه‌تر، و عزم و اراده‌ی آن‌ها را راسخ‌تر كرد و جمهوری اسلامی را روز به روز به سمت قوت اسلامی و الهی پیشتر برد. ایستادگی در میدان دفاع، چنین اثری را به وجود آورد.
ضربات فراوانی هم به جبهه‌ی مقابل زده شد. یعنی صدام و رژیم بعثی ضربه‌ی اصلی را اینجا خوردند. امریكا به فكر افتاد كه می‌تواند دست و پای آن‌ها را جمع كند. یعنی دیدند رژیمی است توخالی كه متكی به مردمش نیست؛ این را فهمیدند. در واقع ضربه‌ی اصلی را ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی به این متجاوز زد، كه آخرش به این جاها منتهی شد كه ملاحظه می‌كنید. اما جمهوری اسلامی روز به روز قوی‌تر شد.

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه رده‌های مختلف نیروی مقاومت بسیج‌ - 1384/06/02
عنوان فیش : دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی با جمهوری اسلامی, مبارزه تاریخی ملت ایران با آمریکا, مقاومت ملت ایران, ایستادگی مقابل استکبار, شکست سیاستهای امریکا, دشمن‏‌ستیزی, ایالات متحده امریکا
کلیدواژه(ها) : دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی با جمهوری اسلامی, مبارزه تاریخی ملت ایران با آمریکا, مقاومت ملت ایران, ایستادگی مقابل استکبار, شکست سیاستهای امریکا, دشمن‏‌ستیزی, ایالات متحده امریکا
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
امریكایی‌ها از هر وسیله‌یی برای مقابله‌ی با ملت ایران استفاده كردند و در همه‌ی این وسایل، در مقابل صلابت ملت ایران و رشادت جوانهای ما، مرعوب و مغلوب شدند.

مربوط به :‌بیانات در دیدار مردم شهرستان رفسنجان‌ - 1384/02/18
عنوان فیش : دشمن, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی استکبار با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی با جمهوری اسلامی
کلیدواژه(ها) : دشمن, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی استکبار با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی با جمهوری اسلامی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
همین جاذبه‌ی نظام جمهوری اسلامی است که دشمنان قدار جهانیِ جمهوری اسلامی را در مقابل آن به صف‌آرایی وادار می‌کند و تا امروز وادار کرده است.

مربوط به :‌بیانات در دیدار مردم شهرستان رفسنجان‌ - 1384/02/18
عنوان فیش : استکبار, ایالات متحده امریکا, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی استکبار با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی با جمهوری اسلامی, اعتماد به نفس ملی
کلیدواژه(ها) : استکبار, ایالات متحده امریکا, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی استکبار با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی با جمهوری اسلامی, اعتماد به نفس ملی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
دشمنى امريكا و استكبار با ايران اسلامى به‌خاطر اين حركت قدرتمندانه‌ى مردمى است؛ چون ايمان، علاقه‌ى به استقلال، و اطمينان به نفس مردم، به ضرر آنهاست.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه - 1382/08/23
عنوان فیش :حمایت آمریکا از رژیم دیکتاتوری در قضایای 15 خرداد و 17 شهریور
کلیدواژه(ها) : تاریخ بر سر کار آمدن و حکمرانی محمدرضا پهلوی, کودتای 28 مرداد, تاریخ مبارزات و پیروزی انقلاب اسلامی, پشتیبانی آمریکا از رژیم بعثی عراق در جنگ, دموکراسی غربی, دموکراسی دروغین, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, تاریخ دشمنی آمریکا با ایران, تاریخ نهضت امام خمینی(ره) و قیام 15 خرداد, قضیه هفده شهریور, تاریخ ملی شدن صنعت نفت, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, حمایت آمریکا از رژیم پهلوی, پشتیبانی آمریکا از رژیم بعثی عراق در جنگ, حمایت امریکا از کودتاها, دخالت‌های آمریکا در ایران
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
اظهارات مسئولان دولتِ استكباری امریكا نشان می‌دهد كه این‌ها در منطقه‌ی خاورمیانه، علیه همه‌ی ملتهای این منطقه مقاصد و نقشه‌هایی دارند. این ایجاب می‌كند كه ملتهای منطقه بیدار شوند. رئیس‌جمهور امریكا راجع به وجود دمكراسی در این منطقه حرفهایی بر زبان آورده است كه اگر كسی نقش امریكا را در دفاع از قدرتهای مستبد در طول چهل، پنجاه سال گذشته- بعد از جنگ دوم به این طرف- بداند، از اینكه رئیس‌جمهور چنین رژیمی ادّعا كند متولّی دمكراسی است، شرمنده می‌شود كه چرا باید چنین حرف بی‌حساب و غلطی، این‌طور با گستاخی و وقاحت بر زبان كسی جاری شود. این‌ها كسانی هستند كه سالهای متمادی از پلیدترین دیكتاتورها حمایت كردند. در كشور ما كودتای 28 مرداد را آمریكاییها به‌راه انداختند و بیست و پنج سال سخت‌ترین و سیاه‌ترین دیكتاتوری را در این كشور به وجود آوردند و قرص و محكم از آن حمایت كردند. هر فاجعه‌ای كه به‌وسیله‌ی آن رژیم در ایران صورت گرفت- مثل قضایای 15 خرداد و 17 شهریور كه در هركدام از این حوادث، تعداد كثیری از مردم غیر نظامی و مردم كوچه و خیابان به‌دست عوامل مزدور رژیم كشته شدند- آمریكاییها جانب رژیم دیكتاتوری را گرفتند و علیه مردم حرف زدند؛ چه در قضیه‌ی اوّل كه زمان «كِندی » بود، چه در قضیه‌ی دوم كه زمان «كارتر» بود. از «صدّام حسین» كه امروز خود را نقطه‌ی مقابل او به حساب می‌آورند، چه حمایتها كردند. امروز وضع آن‌ها بهتر از گذشته نیست؛ همان‌طور است.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش :مصادیق تقابل عملی آمریکا با جمهوری اسلامی ایران
کلیدواژه(ها) : تاریخ دفاع مقدس, تاریخ دشمنی آمریکا با ایران, حمله به هواپیمای مسافربری ایران, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
کسی گمان نکند که تقابل امریکا با ایران، امر جدید و تازه‌یی است؛ نه، از شروع انقلاب، این تقابل شروع شد. شاید سه یا چهار ماه از پیروزی انقلاب نگذشته بود که مجلس سنای امریکا قطعنامه‌ی بسیار شدیداللّحنی علیه انقلاب صادر کرد. البته این‌جا مردم اجتماع و تظاهرات کردند و گفتند چرا دخالت می‌کنید. غرض؛ از اوّل انقلاب این تقابل وجود داشت؛ منتها در یک دوره‌ی نسبتاً طولانی، تقابل امریکا با جمهوری اسلامی، بیشتر تقابل عملی بود. تقابل عملی در مقابل تقابل نظری است که بعد توضیح خواهم داد.

تقابل عملی، یعنی اقدام برای ضربه‌زدن به جمهوری اسلامی از راههای مختلف. تقابل عملی از همین قطعنامه‌ی سنای امریکا شروع شد. در این‌جا کودتای نظامی راه انداختند. کودتای پایگاه شهید نوژه معروف است، که حتماً شنیده‌اید و شاید اطّلاعاتی هم داشته باشید. البته ما در جریان ریز قضایا بودیم. کودتای نظامیِ بسیار خطرناکی بود که مقدّماتش را هم چیده بودند، اما نتوانستند آن را به جایی برسانند. مسدود کردن حسابهای بانکی کشور ما در هر جایی که اینها می‌توانستند دخالت کنند، تقابل عملی دیگری بود. در بانکهای امریکا پولهای زیادی متعلّق به ملت ایران وجود داشت - از جمله، پولهای دولت ایران در معاملاتی که انجام می‌داد - اما آنها همه‌ی حسابها را مسدود کردند. ضدّانقلاب را به انواع مختلف تحریک کردند؛ نه فقط ضدّانقلاب راست - یعنی سلطنت‌طلبها - بلکه غیرمستقیم ضدّانقلابها و گروههایی را هم که وابسته به جریان چپِ آن روز بودند، تحریک می‌کردند، که مدارک و نشانه‌هایی در اختیار هست. حمله‌ی نظامی به طبس، تحریم اقتصادی، قطع رابطه، قطع خرید نفت و تشویق عراق به جنگ، از دیگر اقدامات عملی امریکا بود. ما یک وقت به‌عنوان تحلیل می‌گفتیم امریکاییها حتماً به عراقیها چراغ سبز نشان داده‌اند؛ بعد هم خودشان کمک کرده‌اند و گفته‌اند حمله کنید. پس از گذشت چند سال، اسناد و مدارکی به دست آمد و معلوم شد تحلیلهای ما کاملاً درست و منطبق با واقعیات بوده و مدارکش روشن است! اقدام عملی دیگر امریکا، سرنگونی هواپیمای مسافربری ما در خلیج فارس بود که نزدیک به سیصد نفر از هموطنان ما در آن حادثه کشته شدند. همچنین کشتی «ایران اجرِ» ما را قلدرانه در دریا توقیف کردند. اینها برخوردهای عملی امریکا، آن هم در آن موقعیت حسّاس بود.
زمان ریاست جمهوری، بنده به سازمان ملل رفتم و در مجمع عمومی سخنرانی بسیار پُرشوری کردم؛ چند کانال تلویزیونیِ اروپایی هم مستقیم این سخنرانی را پخش کردند. چون ممکن بود این سخنرانی تأثیرات زیادی بگذارد، در همان روز یا فردای روز سخنرانی، کشتی «ایران اجر» را در خلیج فارس توقیف کردند! در نیویورک بودیم و هر کانال تلویزیونی را می‌گرفتیم، ماجرای کشتی «ایران اجر» و اقدام به مین‌گذاری‌اش در خلیج فارس، تمام فضای تبلیغاتی امریکا و بلکه دنیا را پُر کرده بود. این کار برای این بود که آن سخنرانی را تحت‌الشّعاع قرار دهند. حمله به سکّوهای نفتی و امثال این اقدامات، نوع دیگر تقابل عملی امریکا بود. در طول این سالها، بیشتر تکیه روی تقابل عملی بود؛ اقدام سیاسی و اقتصادی یا نیمه‌نظامی و حتّی نظامی.

مربوط به :بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی - 1382/01/01
عنوان فیش :سازماندهی طالبان توسط آمریکایی ها برای مقابله با ایران
کلیدواژه(ها) : تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, بیداری اسلامی, طالبان, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
دنیای اسلام در حال بیدار شدن است. شما به تبلیغات دروغین رادیوهایی که به دست خودِ استکبار و صهیونیستها امواج رادیویی پخش می‌کنند و دروغ به گوش مردم دنیا می‌رسانند، توجّه نکنید. واقعیتها این نیست. ادبیّات و فرهنگ انقلاب اسلامی در فضای عمومی زندگی ملتهای مسلمان و عرب به‌طور کامل رسوخ و نفوذ کرده و به خورد ذهنها و فکرها رفته است.

در شرق کشور ما، طالبان توسط خودِ امریکاییها سازماندهی شده بودند. آنها از لحاظ فکری، اعتقادات سلفی داشتند و با شیعه، ایران، انقلاب اسلامی و امام هم سخت دشمن بودند. ما این موضوع را می‌دانستیم و مشهود بود و گزارشهای فراوانی در مورد آن داشتیم. چند سال قبل در زمان ریاست‌جمهوری من، آن زمانکه وضع در افغانستان طور دیگری بود، یک شخصیت عربِ متّصل به محافل بالای عربی، همین‌جا در آستان قدس به من گفت: «تهدید بعدی شما از طرف افغانستان است. کسانی را از طرف افغانستان علیه شما تحریک می‌کنند». نتیجه آن شد که طالبان را خودِ امریکاییها سازماندهی و تغذیه کردند؛ موشکهای پیشرفته ضدّهوایی در اختیارشان گذاشتند و تا مدّتها به حمایت از آنها می‌پرداختند. خود امریکاییها، «صدّام حسین» را تقویت و تجهیز کردند؛ اما این توطئه‌ها به سمت طرّاحان توطئه کمانه کرد و متوجّه خودِ آنها شد.

علّت چه بود؟ علّت این بود که فرهنگ و ادبیّات انقلاب در دنیای اسلام مفاهیمی را زنده کرد. درست است که سازماندهی و تأسیس از طرف خود امریکاییها و دست‌نشانده‌های آنها بود؛ اما فرهنگ ضدّ استکباری، ضدّیت با تسلّط دنیای کفر بر اسلام، ضدّیت با وابستگی سیاسی و اقتصادی بتدریج همه توطئه‌های آنها را علیه خودشان تربیت کرد. این فرهنگها به وسیله انقلاب و با تعالیم امام راحل گسترش پیدا کرده است.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه‌‌ - 1381/09/01
عنوان فیش : اسلام, ایالات متحده امریکا, استکبار, نظام جمهوری اسلامی ایران, دشمنی با جمهوری اسلامی, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی
کلیدواژه(ها) : اسلام, ایالات متحده امریکا, استکبار, نظام جمهوری اسلامی ایران, دشمنی با جمهوری اسلامی, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
در حقیقت، اسلام در کشور ما بزرگترین ضربه را به استکبار امریکایی زده است.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه‌‌ - 1381/09/01
عنوان فیش : ایالات متحده امریکا, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی با جمهوری اسلامی
کلیدواژه(ها) : ایالات متحده امریکا, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی با جمهوری اسلامی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
دشمنی آمریکاییها با ایران اسلامی به خاطر این است که در این‌جا بزرگترین ضربه را از اسلام خورده‌اند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مسئولان وزارت آموزش و پرورش‌ - 1381/04/26
عنوان فیش : اخوت اسلامی, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی استکبار با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی با جمهوری اسلامی, دشمنان انقلاب اسلامی, دشمنان نظام (مخاطب), مبارزه با توطئه دشمن, دشمن‏‌ستیزی
کلیدواژه(ها) : اخوت اسلامی, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی استکبار با انقلاب و نظام اسلامی, دشمنی با جمهوری اسلامی, دشمنان انقلاب اسلامی, دشمنان نظام (مخاطب), مبارزه با توطئه دشمن, دشمن‏‌ستیزی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
آنچه امروز در درجه ی اول درمواجهه‌ی با خصومت دشمنان برای ملت ایران مهم است،اخوّت وبرادری است.

مربوط به :بیانات در دیدار جوانان استان اصفهان‌ - 1380/08/12
عنوان فیش :احمد سکوتوره شخصیتی قوی دربین رجال سیاسی دنیا
کلیدواژه(ها) : تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, احمد سکوتره, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, تاریخ آسیا و آفریقا, آمادگی برابر دشمن, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
ما امروز در دوران حساسى هستیم. آیا جوان مى‌تواند بى‌تفاوت بماند؟ حمله دشمن به ما یک امر طبیعى است. هیچ لازم نیست که ما دستگاههاى ویژه‌اى داشته باشیم تا از اعماق کارهاى آنها براى ما خبر بیاورند - که البته خبرهاى ویژه هم داریم؛ این‌طور نیست که نداشته باشیم - اما اگر آن خبرها را هم نداشتیم، خیلى واضح و منطقى و طبیعى است که دشمن علیه ما توطئه کند. عدّه‌اى مى‌آیند و بحث توهّم توطئه را مطرح مى‌کنند. در دانشگاه و محیط روشنفکرى کشور، انسانى خجالت نکشد و بگوید توطئه توهّم است؛ دشمن علیه ما توطئه نمى‌کند؛ امریکا علیه ما توطئه نمى‌کند! گفت: مادر من چه اشتباه کند به خیالش که گربه هم لولوست! امریکاییهاى به این نازنینى!
در دوره جنگ تحمیلى، شخصیّتهاى متعدّدى به ایران مى‌آمدند و مى‌رفتند. یکى از شخصیّتهایى که من او را فراموش نمى‌کنم، احمد سکوتوره است. او رئیس جمهور گینه کوناکرى در غرب آفریقا و یکى از شخصیّتهاى برجسته و بسیار محترم در قارّه آفریقا بود. متأسفانه مطالعات تاریخى، سیاسى جوانان ما ضعیف است. اینها را باید شما خیلى مطالعه کنید و بدانید. در کشور غنا در غرب آفریقا انقلاب شد و شخصیت آفریقایىِ بسیار برجسته‌اى به نام قوام نکرومه بر سر کار آمد که بعد علیه او توطئه‌هاى زیادى - توطئه‌هاى غربى و امریکایى و غیرامریکایى - صورت گرفت. در یکى از سفرهایى که قوام نکرومه به خارج رفته بود، در غیاب او یک کودتاى دستِ راستىِ غربى در این کشور راه انداختند که او دیگر مجبور شد به کشورش نیاید. همان موقع احمد سکوتوره از قوام نکرومه دعوت کرد و گفت به کشور من بیا و تو رئیس جمهور کشور من باش. چنین شخصیتى، قوام نکرومه را به کشور خودش آورد. در زمان ریاست جمهورى و آن دوره‌اى که بنده در سیاست خارجى به طور اجرایى و عملى فعّال بودم، از رجال سیاسى دنیا، کمتر شخصیتى را به قوّت او دیدم. او تقریباً سه مرتبه به ایران آمد. البته فشار آورده بودند تا براى میانجیگرى جنگ به ایران بیاید. او در دیدارهاى خصوصى - داخل اتومبیل و در رفت و آمدها - حرفهاى خوبى مى‌زد. مى‌گفت اگر بعد از انقلاب به شما حمله نظامى نمى‌شد، من تعجّب مى‌کردم؛ بنابراین تعجبى ندارد که به شما حمله کرده‌اند. تصریح مى‌کرد که حمله عراق علیه شما، سازمان‌یافته، از پیش طرّاحى شده و کار بین‌المللى است، نه کار کشور عراق. راست هم مى‌گفت، همین‌طور بود. حمله نظامى کردند، به خیالشان قضایا تمام مى‌شود، اما نشد. محاصره اقتصادى کردند، اما نشد. این بیست‌ودو سال مرتّب فشار مى‌آورند و اذیّت مى‌کنند. این دشمنیها طبیعى است. راه مقابله با این دشمنیها تسلیم شدن نیست.
این نکته را داخل پرانتز بگویم؛ عدّه‌اى نگویند دشمنى که این‌قدر اذیّت مى‌کند، شما چه داعى‌اى دارید؟ بروید با او کنار بیایید! در قضایاى مهم سیاسى که به سرنوشت ملتها ارتباط پیدا مى‌کند، کنار آمدن یعنى تسلیم شدن؛ یعنى همان چیزى را که دشمن مى‌خواهد، عمل کردن. مثل یک نفر که مى‌خواهد خانه شما را بگیرد و شما زیر بار نمى‌روید؛ مرتّب سنگ مى‌اندازد و شیشه‌ها را مى‌شکند و اذیّت مى‌کند. آن وقت یکى به شما بگوید با دشمنى که این‌قدر اذیّت مى‌کند، کنار بیایید! کنار آمدن این است که شما از خانه بیرون بروید و کلید خانه را به او بدهید! کنار آمدن، یعنى تحقیر و به اسارت دادن یک ملت؛ یعنى تأمین خواسته دشمن درباره یک ملت. نجات از این دغدغه‌ها و مشکلات، یک راه بیشتر ندارد و آن، فکر کردن، اندیشیدن، ضدّ حمله فراهم کردن و دشمن را به ستوه آوردن است. نسل جوان در چنین میدانى است که تکلیف و مسؤولیت دارد.

مربوط به :بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر - 1379/12/22
عنوان فیش :پیشرفت زیاد جمهوری اسلامی به سمت آرمانهای انقلاب
کلیدواژه(ها) : تاریخ فعالیتها و مبارزات آیت الله خامنه ای قبل از, تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, تاریخ بر سر کار آمدن و حکمرانی محمدرضا پهلوی, فساد رژیم پهلوی, وابستگی سلسله پهلوی به مستکبرین, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, مصادره اموال ایران توسط آمریکا, پیشرفت ملت ایران, پیشرفت علمی ایران, پیشرفت علمی ایران
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
اگر از من بپرسید که چقدر[به سمت آرمانهای انقلاب] پیش رفته‌ایم، خواهم گفت ما زیاد پیش رفته‌ایم. همان‌طور که گفتم، اگر کسى با گذشته‌ى این کشور آشنا باشد، خواهد دید که ما بسیار پیشرفت کرده‌ایم. در این کشور مردم به حساب نمى‌آمدند، اما امروز مردم محور تصمیم‌گیریهایند. معنویت در این کشور به‌شدّت مورد تهاجم بود؛ سعى مى‌شد معنویت ازاله شود؛ اما امروز چراغ معنویت در بین مردم روشن و پُرفروغ است. آن روزها جوانها عمداً به فساد کشانده مى‌شدند. شاید شما شنیده‌اید که رؤساى کشور و خانواده‌هایشان، مهمترین شرکاى باندهاى مواد مخدّر در این کشور بودند! اوّل بار آنها هروئین را به این کشور آوردند و پخش کردند. فساد و اعتیاد و بدبختى را به دست خودشان ترویج مى‌کردند. امروز شما مى‌بینید که نظام، با همه‌ى وجود و با تلاش فراوان، در مقابل این مشکلات ایستاده - که همه‌ى دنیا هم کار او را تصدیق مى‌کنند - اما آن روز براى مسؤولان کشور کارهاى نمایشى در درجه‌ى اوّل بود. به روستاها، به جاده‌هاى روستایى، به برق‌رسانى روستایى، به بقیه‌ى چیزهایى که در شهرهاى دور بود، مطلقاً اعتنایى نمى‌شد. اسم مى‌آوردند که ما مى‌خواهیم زبده پرورش بدهیم؛ اما در طول پنجاه سال، آنها توانسته بودند حدود صدوپنجاه هزار دانشجو در این کشور داشته باشند. من در استان سیستان و بلوچستان تبعید بودم - آن روز دقیقاً آمارش را مى‌دانستم، اما الان درست یادم نیست - گمانم در همه‌ى استان که آن روزها حدود ششصد، هفتصد هزار نفر جمعیت داشت، سه نفر لیسانسیه بودند! تعداد دیپلمه‌هاى آن استان بسیار کم بود؛ مثلاً بیست نفر بودند! امروز شما مى‌بینید که تمام شهرهاى کشور دانشگاه دارند. حتّى در بسیارى از شهرها دانشگاههاى متعدّد و دانشجویان فراوان و رشته‌هاى متنوّع و پیشرفتهاى علمىِ فراوانى دارند.
من این مطلب را بارها گفته‌ام که امریکاییها هواپیماهاى جنگى و بقیه‌ى ابزارهاى خودشان را به ما مى‌فروختند؛ ولى اجازه‌ى تعمیر آنها را به ما نمى‌دادند! البته داستان آن فروشها هم داستان عجیبى است. آن روز صندوق مشترکى بین ایران و امریکا وجود داشت که بنده اوایل انقلاب که به وزارت دفاع رفتم و در آن‌جا مشغول کار شدم، این را کشف کردم؛ بعد به مجلس رفتم و آن را پیگیرى کردم، که متأسفانه تا امروز هم امریکاییها جواب نداده‌اند! صندوقى با نام اختصارى F.M.S داشتند که دولت ایران پول را در آن صندوق مى‌ریخت؛ اما قیمت جنس و نوع جنس و برداشت پول را امریکاییها به عهده داشتند! وقتى انقلاب پیروز شد، میلیاردها دلار در این صندوق پول بود که هنوز هم امریکاییها جوابى نداده‌اند و آن پولها را به ملت ایران برنگردانده‌اند. وقتى همین وسیله‌ى پرنده به ایران مى‌آمد، بعد از مدتى محتاج تعمیر مى‌شد. شما خیال مى‌کنید این‌جا تعمیرگاه و کارگاه و امثال اینها داشتند؟ ابداً. آن قطعه‌اى که خراب شده بود و آن را از داخل هواپیما بیرون آورده بودند - چون قطعه‌هاى بزرگى وجود دارد که گاهى مرکّب از دهها قطعه است - اجازه نمى‌دادند که در این‌جا باز شود و روى آن تعمیرى صورت گیرد. با هواپیما به امریکا مى‌بردند و آن را با قطعه‌اى جدید عوض مى‌کردند و مجدداً به ایران باز مى‌گرداندند! با این ملت، این‌گونه رفتار کرده بودند. امروز ملت ایران، مثل همان هواپیما را مى‌سازد. هواپیماى «تندر»ى که پرسنل ما ساخته بودند، پرواز کرد. این وضعیت اصلاً با آن دوره قابل مقایسه نیست. بنابراین ما پیشرفتِ زیادى کرده‌ایم؛ منتها اگر از من بپرسید که آیا به این حد قانعم، پاسخ من این است: ابداً. ما هنوز راه زیادى داریم.

مربوط به :بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر - 1379/12/22
عنوان فیش :برنگرداندن میلیاردها دلار پول از صندوق F.M.S به ملت ایران توسط آمریکا
کلیدواژه(ها) : تاریخ بر سر کار آمدن و حکمرانی محمدرضا پهلوی, وابستگی سلسله پهلوی به مستکبرین, تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, مصادره اموال ایران توسط آمریکا
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
من این مطلب را بارها گفته‌ام که امریکاییها هواپیماهاى جنگى و بقیه‌ى ابزارهاى خودشان را به ما مى‌فروختند؛ ولى اجازه‌ى تعمیر آنها را به ما نمى‌دادند! البته داستان آن فروشها هم داستان عجیبى است. آن روز صندوق مشترکى بین ایران و امریکا وجود داشت که بنده اوایل انقلاب که به وزارت دفاع رفتم و در آن‌جا مشغول کار شدم، این را کشف کردم؛ بعد به مجلس رفتم و آن را پیگیرى کردم، که متأسفانه تا امروز هم امریکاییها جواب نداده‌اند! صندوقى با نام اختصارى F.M.S داشتند که دولت ایران پول را در آن صندوق مى‌ریخت؛ اما قیمت جنس و نوع جنس و برداشت پول را امریکاییها به عهده داشتند! وقتى انقلاب پیروز شد، میلیاردها دلار در این صندوق پول بود که هنوز هم امریکاییها جوابى نداده‌اند و آن پولها را به ملت ایران برنگردانده‌اند. وقتى همین وسیله‌ى پرنده به ایران مى‌آمد، بعد از مدتى محتاج تعمیر مى‌شد. شما خیال مى‌کنید این‌جا تعمیرگاه و کارگاه و امثال اینها داشتند؟ ابداً. آن قطعه‌اى که خراب شده بود و آن را از داخل هواپیما بیرون آورده بودند - چون قطعه‌هاى بزرگى وجود دارد که گاهى مرکّب از دهها قطعه است - اجازه نمى‌دادند که در این‌جا باز شود و روى آن تعمیرى صورت گیرد. با هواپیما به امریکا مى‌بردند و آن را با قطعه‌اى جدید عوض مى‌کردند و مجدداً به ایران باز مى‌گرداندند! با این ملت، این‌گونه رفتار کرده بودند. امروز ملت ایران، مثل همان هواپیما را مى‌سازد. هواپیماى «تندر»ى که پرسنل ما ساخته بودند، پرواز کرد. این وضعیت اصلاً با آن دوره قابل مقایسه نیست.

مربوط به :بیانات در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر - 1379/12/09
عنوان فیش :غفلت از دشمن ،عامل شکست شاه شیخ ابواسحاق از امیرمبارزالدین
کلیدواژه(ها) : وظیفه مسئولان, امیر جمال الدین شاه شیخ ابواسحاق, تاریخ ایران اسلامی در 9 قرن اول, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
معتقدم که یک مسؤول نباید اجازه دهد که از واقعیّات جامعه و از خبرهایى که در جامعه جارى است، دور بماند. البته انقطاع از مردم - که در تعبیر امیرالمؤمنین علیه‌السّلام احتجاب از مردم است؛ یعنى حجاب داشتن و با مردم هیچ مواجه نشدن - چیز بسیار خطرناکى است. حضرت به مالک اشتر فرموده‌اند: « قلّة علم بالأمور»؛ به خاطر احتجاب از مردم، آگاهى انسان از همه چیز کم مى‌شود. البته من به خانه‌هاى اشخاص هم مى‌روم. یکى از کارهایى که بحمداللَّه من از اوایل ریاست جمهورى تا به‌حال انجام داده‌ام - البته گاهى بیشتر است، گاهى کمتر - این است که به منازل اشخاصى از آحاد و توده‌هاى مردم مى‌روم، روى فرششان مى‌نشینم، با آنها حرف مى‌زنم و زندگیشان را از نزدیک لمس مى‌کنم. البته به شما عرض کنم، اطّلاع از مردم، یک بخش از اطّلاع است؛ بخش دیگرش اطّلاع از دشمن است. کسى از من نپرسید که شما از دشمن هم اطلاعى دارید یا نه؟! ولى من خودم عرض مى‌کنم: بله، بنده از دشمنان هم بى‌اطّلاع نیستم. خیلیها خیال مى‌کنند که ما گاهى تیر به تاریکى مى‌اندازیم و از دشمن صحبت مى‌کنیم. نه؛ تیر به تاریکى انداختن نیست؛ مى‌دانیم و حس مى‌کنیم که دشمن حضور دارد. اتّفاقاً همین چند روز قبل بعضى از مطبوعات امریکا خبر از اظهارات رئیس سازمان سیا دادند که در بعضى از روزنامه‌هاى ما هم منعکس شد. او گفته بود ما در فلان تعداد کشور - از جمله ایران را هم اسم آورده بود - مأموران سازمان خودمان را فعّال کرده‌ایم که زبان مادریشان، زبان آن کشورهاست. بعد بخصوص اسم ایران را آورده بود و گفته بود ما مأمورانى داریم که زبان مادریشان فارسى است و متوسّط سنّى‌شان هم سى سال است. ممکن است براى بعضى این سؤال پیدا شود که چرا این حرفها را مى‌گویند. وقتى اطّلاعاتى زیاد و سرریز مى‌شود، براى صاحب آن اطّلاعات اهمیتش کم مى‌شود؛ لذا از گوشه و کنارِ حرفها خیلى چیزها مى‌شود فهمید. بله، ندیدنِ دشمن هنر نیست.
در زمان حافظ، چهار امیر پشت سر هم بر شیراز حکومت کردند که یکى از آنها شاه شیخ ابواسحاق است - البته اسمش شیخ است، اما شیخ نبوده - حافظ هم در چند جا اسم او را آورده؛ چون به او بسیار علاقه‌مند بوده است. شاه شیخ ابواسحاق، هم جوان، هم زیبا و هم بسیار عیّاش بوده است. امیر مبارزالدّین - که یکى از پادشاهان آن منطقه بود - از کرمان حرکت کرد و به طرف شیراز آمد و قصد داشت این شهر را بگیرد. براى حمله به شیراز، آرام مى‌آمد تا شیرازیها نفهمند و او ناگهان شیراز را محاصره کند و فرصت دفاع به آنها ندهد. بعضى از مردم از ماجرا آگاه شدند، مأموران حکومت هم قضیه را فهمیدند؛ اما کسى اصلاً جرأت نمى‌کرد موضوع را به شاه شیخ ابواسحاق خبر دهد. دشمن نزدیک شیراز رسید و تمام منطقه جلوِ حصار شیراز را اردو زد. وزیر شاه شیخ ابواسحاق بالاخره دید این‌طورى نمى‌شود؛ فردا دشمن به شهر حمله مى‌کند و پادشاه خبر ندارد که دشمن پشت شهر است. آیا این براى یک مسؤول هنر است که نداند دشمن کجاست؟! وزیر پیش شاه شیخ ابواسحاق آمد، اما دید جرأت نمى‌کند مستقیم به او بگوید! لذا از راهش وارد شد؛ گفت هوا خیلى خوب و بهارى است و صحرا سبزه‌زار است؛ آیا میل ندارید بالاى پشت بام قصر بروید و بیرون را تماشا کنید؟ به این بهانه پادشاه را از داخل قصر بیرون کشید و بالاى قصر برد. وقتى پادشاه روى پشت بام رفت و نگاه کرد، دید کسانى در بیابان اردو زده‌اند. پرسید این اردو مربوط به کیست؟ گفت متعلّق به امیر مبارزالدّین است. گفت چه موقع آمده‌اند؟ گفت - مثلاً - ده روز است. این پادشاه بى‌غیرت و بى‌عرضه به جاى این که بلافاصله بیاید و لباس جنگ بپوشد - البته بعد هم جنگ کرد و ابتدا اسیر و سپس کشته شد - گفت اینها حیفشان نیامد در این هواى خوشِ بهارى به جنگ آمدند! این‌گونه نمى‌شود انسان مسؤولیتهاى مهم جامعه را بر عهده گیرد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل‌ - 1379/05/05
عنوان فیش : حکومت‎ اسلامی, الگوی حکومت اسلامی, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, الگو, الگوسازی, ایالات متحده امریکا
کلیدواژه(ها) : حکومت‎ اسلامی, الگوی حکومت اسلامی, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, الگو, الگوسازی, ایالات متحده امریکا
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
دشمنی امریكا از بین نخواهد رفت؛ چون حكومت اسلامی صرفا ایجاد یك نظام و رژیم جدید در یك كشور نیست؛ ایجاد یك الگوست.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل‌ - 1379/05/05
عنوان فیش :استقبال بی نظیر مردم کشورهای دیگر از رؤساى جمهورى اسلامى
کلیدواژه(ها) : تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, سفرهای خارج از کشور آیت الله خامنه ای, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, انزوای آمریکا
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
شما ببینید در کدام کشور ممکن است این اتّفاق بیفتد که رهبر کشورى، رئیس جمهور کشورى به یک کشور دیگر برود، مردم آن‌جا آنچنان از او استقبال کنند که از رئیس و از رهبر خودشان استقبال نمى‌کنند. کجا چنین اتّفاقى مى‌افتد؟ ببینید کجا را این‌طور مى‌شناسید. این اتّفاق درباره‌ى رؤساى جمهورى اسلامى در کشورهاى دیگر، مکرّر و بارها اتفاق افتاده و مى‌افتد.
من در دوران ریاست جمهورى به پاکستان رفتم. استقبالى که در پاکستان شد، حادثه‌اى عظیم بود. على‌رغم این‌که رسانه‌هاى جهانى مى‌خواستند چیزى در این باره نگویند، مجبور شدند. در همه رسانه‌هاى جهانى، چند روز اظهار شگفتى از این حادثه عظیم بود. میلیونها انسان در اسلام آباد و در لاهور و دیگر مناطقى که رفتیم، از ما استقبال کردند؛ همانند استقبالى که شما امروز در مشگین‌شهر و پریروز در اردبیل مشاهده کردید.
رئیس جمهور ما به سودان رفت؛ رئیس جمهور دیگر ما به پاکستان رفت؛ چنین رفتارى را کردند. و امروز هرجا که مسلمانهاى آن‌جا - چه شیعه و چه سنّى - بخواهند آزادانه ابراز احساسات کنند، اگر از مسؤولان جمهورى اسلامى بروند، همین‌طور ابراز احساسات مى‌کنند. البته طبیعى است که خلقیّات ملتها مختلف است؛ بعضى شدیدتر، بعضى ضعیفتر؛ اما این عقبه سیاسى در همه جا هست.
امریکا مى‌خواهد این طرفدارى کشورها را با پول بخرد و گیرش نمى‌آید. در همان پاکستانى که گفتم - پاکستان زمان ضیاءالحق بود که من رفتم - امریکاییها و بعضى رژیمهاى وابسته به امریکا در آن‌جا خرجهاى میلیاردى مى‌کردند؛ اما فایده‌اى نداشت. دو، سه سال بعد از رفتن من، یک رئیس جمهور امریکا مى‌خواست به پاکستان برود؛ مردم در آن منطقه جنوبى پاکستان تظاهرات کردند و او مجبور شد نرود! این عقبه سیاسى، خاص جمهورى اسلامى است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل‌ - 1379/05/05
عنوان فیش :حمایت آمریکا و غربی ها از عراق در جنگ تحمیلی
کلیدواژه(ها) : مصادره اموال ایران توسط آمریکا, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, پشتیبانی آمریکا از رژیم بعثی عراق در جنگ, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, تاریخ دفاع مقدس
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
انقلاب اسلامی ایران رژیم پهلوی را از بین برد، اما این مبارزه، فقط مبارزه با رژیم پهلوی نبود؛ مبارزه با حضور امریکا و با سلطه و نفوذ امریکاییها بود که تا مغز استخوان این ملت نفوذ کرده بودند. لذا از اوّل هم همه دنیا فهمیدند که در صف مقدّم دشمنان این نظام و این انقلاب، امریکاست. حالا ما چشم خودمان را ببندیم، سر خودمان را کلاه بگذاریم و بگوییم: نه، امریکا با ما دشمن نیست!؟ چه کار کرده که نشان بدهد دشمن نیست؟ اموال ما را بلوکه نکرده است؟ الان میلیاردها دلار متعلّق به این ملت در امریکا بلوکه است. اموال و ابزار فراوانی در رژیم گذشته از امریکا خریده بودند و هنوز منتقل نشده بود که انقلاب شد. اینها در انباری نگهداری میشود؛ ما چند سال دنبال کردیم که آنها را برگردانیم، قبول نکردند. اموال ما را که در انبارهای آنهاست، به ما ندادند؛ با این‌که پولش را گرفته بودند؛ و جالب این است که انبارداری هم برای خودشان حساب کردند و شروع کردند از طلبهای ما کم کردن! یک دشمن چه کار کند که آدم باور کند او «دشمن» است!؟

جنگ هشت ساله علیه ما شروع شد. البته چند نفر از سران کشورهای منطقه خاورمیانه و بیرون خاورمیانه در طول سالهای متمادی به من گفته‌اند که حمله عراق به ایران، با هماهنگی قبلی بود و امریکاییها میدانستند چه دارد اتفاق میافتد؛ این‌طور نبود که در مقابل عمل انجام شده قرار گرفته باشند؛ بلکه تشویق و زمینه‌سازی هم کردند! البته من سندی ندارم؛ اما قرائن، همه همین را نشان میدهد؛ کما این‌که ما چیزهای دیگری را بدون این‌که سند مکتوبی داشته باشیم - قرائن شهادت میداد - ادعا کردیم؛ بعد از چند سال که جنگ تمام شد، خودشان اعتراف کردند! مثلاً ما گفتیم که امریکاییها اطّلاعات ماهواره‌ای را از مراکز نظامی ما، از تحرّکات، از تجمّعات و از مواضع عدّه‌های نظامی ما میگیرند و به عراق میدهند - عراق که خودش وسیله نداشت - ما این را آن‌وقت فهمیدیم؛ قرائن این را نشان میداد. بعد از گذشت چند سال که جنگ تمام شده بود، بعضی از مراکز غربی - چه اروپایی و چه امریکایی - خودشان همین را صریحاً گفتند! در واقع جنگ را زمینه‌سازی کردند، به‌وجود آوردند، تشویق کردند و در تمام دوران جنگ به صدّام حسین کمک کردند. آن روزی که معلوم شد برنده جنگ، جمهوری اسلامی خواهد بود، صریحاً ایستادند و گفتند: ما راضی نمیشویم که این جنگ برنده داشته باشد! اگر بنا بود صدّام بیاید خوزستان را بگیرد - به قول خودش سه روزه تا تهران بیاید! - آن‌وقت برنده داشتن جنگ مانعی نداشت! بعد از جنگ هم در همه جاهایی که ممکن بود به عنوان یک ابرقدرت با این نظام و با این ملت دشمنی کنند، دشمنی کردند! با این همه، ما چشممان را روی هم ببندیم!؟ این خردمندانه است!؟ بگوییم نخیر، ان‌شاءاللَّه گربه است!؟

مربوط به :بیانات در جلسه پرسش و پاسخ با جوانان در دومین روز از دهه فجر (روز انقلاب اسلامی و جوانان) - 1377/11/13
عنوان فیش :سیاسی جلوه دادن بازی فوتبال ایران و آمریکا توسط آمریکایی ها
کلیدواژه(ها) : تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, تاریخ جمهوری اسلامی بعد از رحلت امام خمینی(ره), دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
ایشان [حمید استیلی] که بعداً پیش من آمد، گفتم به پاداش آن گل، پیشانی شما را میبوسم و بوسیدم. متأسّفانه من خیلی فرصت نمیکنم برنامه‌های ورزشی تلویزیون را تماشا کنم؛ خیلی به‌ندرت اتّفاق میافتد. از طرفی بیشتر ورزشهایی هم که پخش میشود، فوتبال است. من در فوتبال هیچ سررشته‌ای ندارم و در جوانی هم فوتبال بازی نمیکردم؛ به والیبال میپرداختم. در عین حال، آن شبی که بازی ایران و امریکا بود، من آن بازی را نگاه کردم. البته حقیقتش این است که آن شب هم نمیخواستم نگاه کنم؛ چون دیروقت بود و وقت خواب من بود؛ لیکن همین‌طور که نشسته بودم، تلویزیون را روشن کردم و ناگهان با گل ایشان مواجه شدیم و دیگر خواب از سرم رفت و نشستم تا آخر بازی را تماشا کردم.

اما علّت این که من آن پیام را دادم. این آقایان - فوتبالیستها - وقتی که پیش من آمدند، مفصّل با آنها صحبت کردم که البته گزارش آن دیدار پخش نشد و مردم از محتوای آن ملاقاتی که با این جوانان داشتم، مطّلع نشدند؛ اما حالا من چند جمله‌اش را به شما میگویم. قبل از آن دیدار - شاید چند هفته، و یا یک ماه و یا بیشتر - رسانه‌های وابسته به امپراتوری رسانه‌ای خبری روی این بازی تبلیغ میکردند که این بازی، بازی سیاسی است! با این که همه میگویند فوتبال و ورزش، سیاسی نیست؛ اما در آن موقع همه تبلیغ میکردند که این یک بازی سیاسی است! از این کار، دو هدف مورد نظرشان بود: یکی مسأله تعامل ایرانی، امریکایی در این بازی بود - من نمیدانم شما چقدر مطّلع بودید؛ ولی ما که در جریان خبرهای خارجی و گفتارهای رادیوهای گوناگون دنیا قرار میگیریم، میدیدیم از این مسأله پُر است - دوم این که پیش‌بینیهای عمده، بخصوص از طرف خودِ امریکاییها - ولو صریحاً هم اظهار نمیکردند - مبیّن این بود که ایران گل خواهد خورد؛ نه این که گل خواهد زد و در یک موقعیت ویژه، رئیس‌جمهور امریکا هم میآمد و از موضع اقتدار و بزرگ‌منشی و بزرگواری، یک پیام هم میداد که «بله؛ حالا گل را به شما زدیم، اما بالاخره بیایید دست دوستی هم به هم بدهیم!» بنابود آن شب پیام رئیس جمهور امریکا از تلویزیون سراسریشان پخش شود. این گل و بعد دنباله بازیای که بچه‌های عزیزمان ادامه دادند، قضایا را صد و هشتاد درجه تغییر جهت داد و حقیقتاً مظهری شد از وضعیت ملت ایران در مقابل امریکا. این که من در آن پیام گفتم «مظهر» است، نمیخواستم بگویم که این آقا به خاطر جنبه سیاسی گل‌زده؛ نه. ایشان بازی فوتبال میکند، ماهر است، با تکنیک آشناست، از حریفش قویتر است و گل را زده است. هرکسی هم جای ایشان بود، این گل را میزد؛ هرکسی هم جای او بود، آن گل را میخورد. بنابراین، بحث این نبود که این گل به‌خاطر مسأله سیاسی زده شده؛ اما این گل هویت سیاسیای را که در دنیا به این بازی داده بودند، به‌کلّی به عکس خواست آنها عوض کرد و من از این موقعیت حداکثر استفاده را کردم. البته آنها خیلی عصبانی شدند و بعد هم همان عناصر امپراتوری خبری دنیا گفتند که فلانی فوتبال را سیاسی کرد! نگفتند که ما چند هفته است که خودمان این بازی را سیاسی میکنیم!

مربوط به :پیام به کنگره عظیم حج - 1377/01/12
عنوان فیش :كارنامه سیاه رژیم آمريكا در نيم قرن دشمني با ايران
کلیدواژه(ها) : حمایت آمریکا از رژیم پهلوی, دخالت‌های آمریکا در ایران, تاریخ بر سر کار آمدن و حکمرانی محمدرضا پهلوی, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
رژیم امریكا از اولین سالهایی كه در نیم قرن پیش در صحنه‌ی سیاسی ایران قدم نهاد، به ایران و ایرانی جفا و خیانت كرد، از رژیم فاسد و ضدمردمی پهلوی حمایت كرد، دولتهای وابسته و ضعیف و نوكرمآب را بر سر كار آورد، اراده‌ی خود را بر ملت ما تحمیل و منابع ملی را غارت كرد، ثروت عظیمی از این ملت را از طریق معاملات خسارتبار نفت و سلاح، ربود، نیروهای مسلّح ایران را در قبضه‌ی خود گرفت، دستگاه ضدّ امنیتی شاه و شكنجه‌گران آن را آموزش داد، موجب اختلاف میان ملت ایران و بسیاری از ملتهای مسلمان، از جمله اعراب شد، فساد و فحشا را در ایران ترویج كرد، با رژیم شاه در سركوب نهضت اسلامی در مقاطع گوناگون، همكاری و آن را راهنمایی كرد! پس از آن‌كه علی‌رغم مجموعه‌ی آن جبهه‌ی ظلمت و كفر و طغیان، انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، از نخستین روزهای تشكیل جمهوری اسلامی، انواع دشمنیها و كارشكنیها و تهاجمها و توطئه‌ها را بر ضد ایران و ملت انقلابی آن، به كار بست! از كمك فعال به رژیم عراق در جنگ هشت ساله، تا فعالیت برای محاصره‌ی اقتصادی كامل ایران، تا كمك به عناصر خائن و فراری، تا تبلیغات دایمی در همه‌ی دستگاههای تبلیغی مربوط به خود، تا آتش‌بیاری در اختلافات منطقه‌یی، و سعی وافر برای ایجاد اختلاف میان ایران و همسایگانش، تا تلاشهای براندازی و تروریستی به وسیله‌ی مزدبگیران سازمان سیا، تا فعّالیت شدید برای جلوگیری از انعقاد قراردادهای اقتصادی میان ایران و كشورهای گوناگون جهان، تا دهها حركت موذیانه و تهدیدآمیز دیگر در همه‌ی جبهه‌ها و همه‌ی زمینه‌های ممكن!

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه - 1373/11/14
عنوان فیش :قطع امتیازات بیگانگان؛ سیاست ایران پس از انقلاب اسلامی
کلیدواژه(ها) : تاریخ مبارزات و پیروزی انقلاب اسلامی, لانه جاسوسی, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, تاریخ دشمنی‌های ایران و امریکا, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
این انقلاب، چون متّکی به مردم بود، نظامی را بر سرِ کار آورد که مردمی بود؛ و چون رهبر این انقلاب، محبوبیت مردمی داشت و مردم پشت سر وی حرکت می‌کردند، برای قطع کردن امتیازات خارجی، منتظرِ گذشتِ زمان نشد و بلافاصله امتیازات قطع گردید. البته ما، تا ماهها پس از پیروزی انقلاب، روابطمان را با امریکا قطع نکردیم و فقط امتیازات آن کشور در ایران قطع شد. آنها می‌خواستند از نفت ما استفاده کنند؛ گفتیم: «نمی‌شود.» می‌خواستند از سرمایه‌گذاریهای ظالمانه‌ای که به وسیله‌ی رژیم گذشته در ایران شده بود و آنها سودش را می‌بردند، استفاده کنند؛ گفتیم: «نمی‌شود.» می‌خواستند در ارتش - بخصوص در نیروی هوایی - حضور داشته باشند؛ گفتیم: «نمی‌شود.» می‌خواستند دستگاه جاسوسی خودشان را در سفارتخانه‌ی سابقشان، فعّال نگه دارند؛ گفتیم: «نمی‌شود.»
توجه داشته باشید که سفارتخانه‌ی امریکا، تا ماهها پس از پیروزی انقلاب باز بود و در این‌جا کاردار و سایر مسؤولین سفارتی داشتند. بعد که جوانان مسلمان دانشجو، سفارتخانه را گرفتند، دیدند این سفارتخانه مرکزی برای ارتباط با عناصر ضدّانقلاب و ضدّ نظام جمهوری اسلامی، و وسیله‌ای برای بده و بستان و تقویت و وصل کردن این به آن بوده است؛ همان نقشی که سفارت انگلیس، قبل از 28 مرداد در ایران ایفا می‌کرد. یعنی این را ببین، آن را ببین، این را به آن وصل کن. پول به این برسان، سلاح به او برسان و تدبیر به او برسان، تا حادثه‌ای علیه جمهوری اسلامی اتّفاق بیفتد. مشغول چنین کارهایی بودند. ملت ایران، سفارتخانه‌ی امریکا را «لانه‌ی جاسوسی» نامید و این واقعیت داشت.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان - 1373/08/11
عنوان فیش :انقلاب اسلامی؛ انقلابی ضدّامریکایی
کلیدواژه(ها) : انقلاب اسلامی, تاریخ مبارزات و پیروزی انقلاب اسلامی, مبارزه‌ ضدّ امریکا, انقلاب ضدّ آمریکایی, دخالت‌های آمریکا در ایران, لانه جاسوسی, تاریخ دشمنی‌های ایران و امریکا, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, تاریخ بر سر کار آمدن و حکمرانی محمدرضا پهلوی, یوم‌الله ۲۲ بهمن
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
امریکا در داخل کشور ما[قبل از انقلاب] با دو ابزار کار می‌کرد. یکی از ابزارهای امریکایی عبارت بود از سرمایه‌گذاریها، دخالتهای در ارتش، مجموعه‌ی کارشناسی نظامی، پولها، سیاستها، سفارت امریکا و غیره. ابزار دوم هم عوامل صهیونیست بودند. اگرچه در ایران، آن وقت هم صهیونیستها از ترس مردم جرأت نمی‌کردند سفارتخانه‌ی رسمی داشته باشند، امّا مراکزی مخصوص خود داشتند و با عواملشان، با کسانشان، با سیاستمدارانشان و با تجّارشان، این‌جا کار می‌کردند. صحنه‌ی سیاست و اقتصاد و نیروی مسلّح ایران در مشت امریکاییها بود. این را مردم می‌فهمیدند.
امام از سالهای چهل و یک و چهل و دو، به این مطلب تصریح کردند. پس، وقتی در سال پنجاه و هفت مبارزه پیروز شد و انقلابِ پیروزمند به ثمر رسید، در حقیقت یک انقلاب ضدّامریکایی به ثمر رسیده بود. حال شما ببینید ملّت ایران و انقلابیّون، حق داشتند با عوامل امریکایی در این کشور چه‌کار کنند؟ کارهای زیادی می‌توانستند بکنند و اگر هم می‌کردند، کسی ملامتشان نمی‌کرد؛ چون شانزده سال با امریکاییها مبارزه کرده و کتک خورده بودند. هیچ‌کس نمی‌گفت چرا شما با امریکاییها این کار یا آن کار را کردید؟ درعین‌حال - درست توجّه کنید! - بعد از آن‌که انقلاب پیروز شد، انقلاب و مسؤولین و شخص امام بزرگوار، نسبت به امریکاییها حدّاکثرِ ارفاق را کردند. سفارتشان سر جای خودش محفوظ بود و این‌جا کاردار داشتند. اوّل سفیر داشتند؛ بعد کاردار داشتند. در روزهای اوّل انقلاب - بیست و دو و بیست و سه‌ی بهمن - جوانان پرشور انقلابی، چند نفر از آنها را دستگیر کردند و به مدرسه‌ای که امام رضوان‌اللَّه‌علیه، اوّل آن‌جا وارد شده بودند - یعنی مدرسه‌ی رفاه و مدرسه‌ی علوی - آوردند. بعد، امام برای دست‌اندرکاران خودشان پیغام فرستادند که مبادا کسی به اینها تعرّض کند؛ هیچ‌کس به اینها تعرّض نکند. آن‌وقت یکی‌یکی ولشان کردند، رفتند. اوّل از کشور رفتند؛ یعنی عدّه‌ای از آنها خارج شدند، اما سفارتشان در تهران مشغول کار و فعّالیت بود. شما ببینید! رفتار این انقلاب و این ملّت نجیب و آن امام کریمِ بزرگوارِ پر اغماض با امریکاییها در ایران این‌گونه بود. در حالی‌که عرض کردم، اگر از سوی مردم و انقلابیّون پرشور و شخص امام که مظهر صلابت و قدرت بودند، هر تصمیمی نسبت به آنها گرفته می‌شد، کسی در دنیا ملامت نمی‌کرد و نمی‌توانست بکند. از آن طرف، امریکاییها چه کار کردند؟ به جای این‌که این کرامت و بزرگواری امام بزرگوار و مردم را مغتنم بشمارند و قدردانی کنند و پاسخ مناسب بدهند، رفتار شدیداً خصمانه‌ای در پیش گرفتند. این سفارتی که بعد به عنوان لانه‌ی جاسوسی معرّفی شد - که واقعش نیز همین بود - به مرکز سازماندهی مخالفین و دشمنان انقلاب تبدیل شد که بروند آن‌جا دستور بگیرند و در بیرون، علیه انقلاب و نظام اسلامی همکاری کنند. آنها در سنای امریکا، علیه انقلاب و نظام جمهوری اسلامی مصوّبه گذراندند. تبلیغات امریکایی در سراسر دنیا، تبلیغات به شدّت خصمانه‌ای علیه انقلاب و مردم بود که انجام می‌شد. مگر این مردم چه گناهی کرده بودند؟ چرا باید رژیم امریکا این‌قدر با اینها خصومت و کینه‌ورزی نشان می‌داد؟ این سؤالی بود که امریکاییها به آن جوابی ندادند و هرگز نمی‌توانند جواب بدهند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان - 1373/08/11
عنوان فیش :بسترهای تاریخی وقوع تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ایران
کلیدواژه(ها) : تسخیر لانه جاسوسی, تاریخ دشمنی‌های ایران و امریکا, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, تاریخ مبارزات و پیروزی انقلاب اسلامی, حمایت آمریکا از رژیم پهلوی, طلب ملّت ایران از رژیم امریکا, محمدرضا پهلوی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
[آمریکایی ها] محمّدرضا را که فراری ملت ایران بود، در آمریکا پذیرفتند و به عنوان یک میهمان پناه دادند. اموالی که در اختیار محمّدرضا قرار داشت، بالغ بر میلیاردها دلار می‌شد که در امریکا سرمایه‌گذاری کرده بود. در همه جای دنیا معمول است وقتی یک نفر که در رأس رژیمی قرار دارد، سرنگون شد، اموال شخصی‌اش که از آنِ مردم و دولت جدید بر سرِ کار آمده است، به آن دولت برگردانده می‌شود. این در همه جا یک عرف است. اگر روزنامه‌ها را در قضایای گوناگون خوانده باشید، می‌بینید که همه جا این کار را کرده‌اند. هیچ جا سابقه ندارد که آن همه ثروت را که متعلّق به ملت ایران بود، در حسابهای محمّدرضا و کسانش در امریکا، نگه دارند. حتّی یک ریالش را به مردم ایران ندادند و نگه داشتند و هنوز هم پیش آنهاست. هنوز هم طلب ملّت ایران از رژیم امریکا، میلیاردها دلار است. آنها اموالی را که دولت ایران در گذشته خریداری کرده بود؛ پولش از کیسه‌ی ملّت ایران پرداخته شده بود و ملّت به آنها احتیاج داشت، نگه داشتند. هنوز هم در انبارهای خودشان نگه‌داشته‌اند و تا امروز هم تحویل دولت جمهوری اسلامی و ملّت ایران نداده‌اند. طلبهای ایران که در امریکا بود، بلوکه شد و اینها را برنگرداندند. چرا؟ به این امید که شاید بتوانند نظام جمهوری اسلامی را منهدم کنند. با خود گفتند: امروز این پولها را به آنها نمی‌دهیم که مورد استفاده‌شان قرار گیرد. غرض این‌که، رژیم ایالات متّحده‌ی امریکا، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، همان روشِ قبل از پیروزی را ادامه داد؛ یعنی اِعمال کینه و خصومت با ملّت ایران و نظام جمهوری اسلامی. در چنین شرایطی بود که قضیه‌ی سفارت اتّفاق افتاد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان - 1372/08/12
عنوان فیش :تعریف دوگانه ایران و آمریکا از قضیه 13 آبان 58
کلیدواژه(ها) : دخالت‌های آمریکا در ایران, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, تاریخ دشمنی آمریکا با ایران, تسخیر لانه جاسوسی, سیزده آبان, حمایت آمریکا از رژیم پهلوی, تاریخ مبارزات و پیروزی انقلاب اسلامی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
این ایام[13آبان]، مناسبت بسیار مهمّی برای ملت ایران است. یعنی خاطره‌ی درگیری ملت ایران با استکبار، که مظهر آن مظهر استکبار و استبداد جهانی، یعنی همان دولت امریکاست. عجیب این است که در این سه حادثه‌ای که در روز سیزدهم آبان مجتمع شده‌اند، درگیری بین این دو طرف است. بعضی از این حوادث طوری است که ملت ایران، مظلوم و مضروب واقع شده و مورد ستم قرار گرفته است؛ و کیفیّت بعضی دیگر، طوری است که طرفِ امریکایی، سزای آن ظلمها و ستمهای قبلی خود را دیده است. به نظر من، با قضیه‌ی تسخیر لانه‌ی جاسوسی به‌وسیله‌ی عدّه‌ای از جوانان مؤمن و مبارز و رشید ملت ایران، باید این‌گونه برخورد کرد. امروزه در عرف سیاستی که امریکاییها آن را هدایت می‌کنند، قضیه این‌گونه مطرح نمی‌شود. قضیه را این‌طور مطرح می‌کنند که امریکا مثل همه‌ی کشورهای دیگر در داخل تهران سفارتخانه‌ای داشت و عدّه‌ای از روی بی‌تربیتی و بی‌اعتنایی به موازین بین‌المللی، ریختند و این سفارتخانه را که خانه‌ی امریکاییها بود، تسخیر کردند و دیپلماتها را دستگیر نمودند. این‌طور، قضیه را در دنیا منعکس می‌کنند. در حالی که طرح این قضیه به این شکل، خلاف واقع و غلط است. قضیه این‌طور نیست. قضیه این است که دولت امریکا، یک نظام جبّار را در کودتای بیست‌وهشتم مرداد سال 32، در ایران بر سرِ کار آورد. بیست‌وپنج سال، انواع پشتیبانیها را از آن نظام جبّارِ ظالمِ غاصبِ خائن و فاسد انجام داد. در همان سالِ آخر؛ یعنی تقریباً آخرین سالی که آن رژیم نابجا و نابحق و فاسد بر سرِ کار بود، همان آقایی که امروز در دنیا چهره‌ی مردم دوستی به خود گرفته است و این گوشه و آن گوشه‌ی دنیا، در قضایای بین‌المللی دخالتهای بی‌جا و حضور بی‌فایده می‌کند، رئیس جمهور آمریکا بود. رئیس جمهور دمکراتِ امریکا، در همان حالی که ملت ایران نهایت شدّتها و سختیها را از دست آن رژیمِ فاسدِ غاصب می‌کشید، به ایران آمد، نان ملت ایران را این‌جا خورد، بر سر سفره‌ی رنگین غاصبان حکومت در ایران نشست و لذّتهایش را برد، بعد هم با حالت سرمستی، ایستاد و اعلام کرد که: «ایران صاحب بهترین حکومتهاست. امن‌ترین جاهاست و اینها که بر سرِ کارند، بهترین حکّامند!» انگار نه انگار که دستِ شاه تا مِرفق به خون این ملت آلوده است.
این کار را امریکاییها کردند. بعد از مدّتی هم در مثل چنین روزی یک‌عدّه دانش‌آموزان و نوجوانان ما این گلهای هنوز درست باز نشده را پرپر کردند. این ضربه را، اوّل آنها وارد آوردند. با همه‌ی اینها، ملت ایران نجابت به خرج داد: وقتی که انقلاب پیروز شد، در این‌جا هیچ‌کس به امریکاییها صدمه‌ای نزد؛ آنها را اذیّت نکردند؛ سفارت را از آنها نگرفتند. آنها را روانه کردند؛ با احترام به خانه‌ی خودشان رفتند. کسی کاری به کارِ آنها نداشت. عدّه‌ای از آنها هم در داخل سفارت ماندند. لکن شروع به توطئه کردند: تماس با مخالفین انقلاب؛ درس دادن به عناصر پس مانده و وامانده‌ی رژیم پهلوی که در این‌جا از ادامه‌ی حیات مأیوس شده بودند. خوب؛ ملت ایران هوشیار است. ملت ایران غافل نیست و می‌فهمد که قضیه چیست.
جوانان دانشجو، در روز سیزدهم آبان 58 که راهپیمایی می‌کردند، رفتند این ماده‌ی فساد را از بین بردند. قضیه این‌گونه است.

مربوط به :بیانات در دیدار مردم استان چهارمحال و بختیاری - 1371/07/15
عنوان فیش : دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, ایالات متحده امریکا
کلیدواژه(ها) : دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, ایالات متحده امریکا
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
امریكا با ملت و دولت ایران دشمن است.

مربوط به :بیانات در جمع مسؤولان وزارت امور خارجه و سفرا و کارداران جمهورى اسلامى ایران - 1371/05/19
عنوان فیش :مخالفت دائمی دشمن با اصل اسلام
کلیدواژه(ها) : دشمنان اسلام, دشمنی با جامعه اسلامی, دشمن, دشمنی انگلیس با اسلام, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
وقتى امریکا و امثال امریکا از ما راضى مى‌شوند که ما از این اسلام صرف‌نظر کنیم. کسى حاضر است از اسلام صرف‌نظر کند؟ اگر مى‌خواهیم از اسلام صرف‌نظر کنیم، خوب؛ چرا ما باشیم!؟ چرا من باشم!؟ یک دستگاه دیگر بیاید حکومت کند. چه لزومى دارد!؟ مردم ما را مى‌خواهند چه کنند!؟ براى خاطر اسلام است. مردم، من و شما را براى خاطر اسلام مى‌خواهند؛ چون نوکر اسلامیم؛ چون اعلام کردیم که ما حرکتمان براى اسلام است. اگر از اسلام صرف‌نظر نکنیم، «و لن ترضى عنک الیهود و لاالنصارى(1).» من گفتم این، یکى از معجزات قرآن است. الانش هم همین‌طور است. سابق، یک وقتهایى خیال مى‌کردیم که این، مال آن زمان بوده است. گفتیم: این، در زمانى این‌گونه بوده. بله، «لن». اما امروز چه اهمیت مى‌دهند که یکى مسلمان باشد. حالا با مسلمانى مخالفند؛ با همه‌ى مراحلش مخالفند؛ با بعضى مراحلش به شدت مخالفند (مثل مرحله‌اى که ما در آن هستیم). با مرحله‌ى مسلمانى سارایوو مخالفند؛ همان مرحله‌ى ضعیفى که شما دیدید و دیگران هم دیدند و من هم دیدم. یک مسلمانى‌رقیقى دارند؛ اما این را هم حاضر نیستند تحمل کنند. پس فردا هم نوبت آلبانى است. اگر بتوانند، پدر مسلمانان اروپا را مى‌خواهند درآورند! البته ان‌شاءاللَّه نمى‌توانند. حفظ اسلام، ترجیح اصول‌انقلاب و اسلام بر همه چیز دیگر است.
1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 120
وَلَن تَرضىٰ عَنكَ اليَهودُ وَلَا النَّصارىٰ حَتّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم ۗ قُل إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الهُدىٰ ۗ وَلَئِنِ اتَّبَعتَ أَهواءَهُم بَعدَ الَّذي جاءَكَ مِنَ العِلمِ ۙ ما لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلا نَصيرٍ
ترجمه :
هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد، (تا به طور کامل، تسلیم خواسته‌های آنها شوی، و) از آیین (تحریف یافته) آنان، پیروی کنی. بگو: «هدایت، تنها هدایت الهی است!» و اگر از هوی و هوسهای آنان پیروی کنی، بعد از آنکه آگاه شده‌ای، هیچ سرپرست و یاوری از سوی خدا برای تو نخواهد بود.


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصناف - 1370/04/13
عنوان فیش :حمله ناو آمریکایی به هواپیماى مسافربرى ایران
کلیدواژه(ها) : حمله به هواپیمای مسافربری ایران, تاریخ جمهوری اسلامی در زمان حیات امام خمینی(ره), تاریخ دشمنی آمریکا با ایران, ترس دشمن, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
آن چیزى که دشمن را مى‌ترساند، اتحاد ملت ایران است. این خونخواران جهانى، بیشتر از همه چیز از اتحاد شما مردم مى‌ترسند. اگر نمى‌توانند با یک ملت روبه‌رو بشوند، بر اثر این نیست که نمى‌خواهند روبه‌رو بشوند؛ نه، از وحدت و شجاعت و ایمان آن ملت مى‌ترسند؛ والّا استعمار جهانى و استکبار نشان داده‌اند که از جنایت باکى ندارند.
چند سال قبل از این، مثل همین روزها بود که یک ناو امریکایى در خلیج فارس، هواپیماى مسافربرى ایران را با قریب سیصد مسافر هدف قرار داد و آن را ساقط کرد و سوزاند و غرق نمود و همه‌ى آنان را از بین برد. بعد هم که اعتراض و جنجال شد و دنیا به حقانیت ملت ایران در این حادثه واقف گردید، عذرى خواستند و گفتند که ببخشید، اشتباه کردیم! عجب! اشتباه کردید؟! برخلاف عرف موجود بین همین قدرتمندان امروز جهانى - که خیلى هم به انسانیت و مبانى اخلاق اعتنایى ندارند - هواپیماى مسافربرى را که محترم است و کسى اجازه ندارد به هواپیماى مسافربرى تعرضى بکند، با قریب سیصد مسافر ساقط مى‌کنید و بعد مى‌گویید که اشتباه کردیم! غلط کردید اشتباه کردید! اشتباه کردیم یعنى چه؟! اگر فرمانده‌ى آن ناو اشتباه کرده بود، پس چرا او را به محاکمه نکشیدید؟! چرا به او مدال دادید؟! چرا با انواع و اقسام گفته‌ها، به دشمنیهاى خودتان با ملت ایران ادامه دادید؟! چه اشتباهى؟! شماها در پیدا کردن هدفهاى شوم، هیچ‌وقت اشتباه نمى‌کنید؛ در رسیدن به کار زشت بر ضد ملتهاى مستقل، هیچ‌وقت اشتباه نمى‌کنید؛ درست مى‌روید و همان نقطه‌یى که زشت‌ترین و بدترین است، پیدا مى‌کنید. امروز استکبار جهانى این است، امروز امریکا این است، اینها از جنایت باکى ندارند.
اگر در جایى اقدام نمى‌کنند، چون براى خودشان مقرون به صرفه نمى‌بینند و از چیزهایى ملاحظه مى‌کنند. از عمده‌ترین چیزهایى که ملاحظه مى‌کنند، یکپارچگى ملت است؛ این یکپارچگى را مثل گوهر گرانمایه‌یى حفظ کنید.