[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار مبلغین و طلاب حوزه‌های علمیه سراسر کشور - 1402/04/21
عنوان فیش :تبلیغ، وسیله رسیدن به اهداف دین
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه, تبلیغ
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
امروز نگاه رایج در حوزه‌های علمیّه این است که تبلیغ در مرتبه‌ی دوّم قرار دارد... ما از این نگاه باید عبور کنیم. تبلیغ، مرتبه‌ی اوّل است... چرا این را میگوییم؟ برای اینکه ما هدف دین را چه میدانیم؟ دین خدا آمده است با ما انسانها چه بکند؟ خب یک هدف نهایی داریم که عبارت است از اینکه ما را در مسیر خلیفةاللّهی، در مسیر انسان کامل ارتقاء بدهد، بالا ببرد ــ حالا هر چه ظرفیّت داشته باشیم ــ این هدف نهایی دین است. هدفهای میانی و ابتدائی هم وجود دارد؛ مثلاً اقامه‌ی قسط: لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط؛(1) یا تشکیل نظام اسلامی: وَ ما اَرسَلنا مِن رَسولٍ اِلّا لِیُطاعَ بِاِذنِ اللَّه‌؛(2) مرکز اطاعت، دین است؛ این یعنی تشکیل نظام اسلامی؛ این جزو اهداف دین است؛ هدف میانی است. یا فرض کنید که اقامه‌ی معروف، اشاعه‌ی معروف، ازاله‌ی منکر، ترویج کَلِم طیّب و عمل صالح: اِلَیهِ یَصعَدُ الکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ العَمَلُ الصَّالِحُ یَرفَعُه‌‌.(3) خب اینها اهداف دین است؛ هر کدام از اینها را که شما نگاه کنید، وسیله و ابزار رسیدن به آن، تبلیغ است.
1 ) سوره مبارکه الحديد آیه 25
لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَيِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الكِتابَ وَالميزانَ لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ ۖ وَأَنزَلنَا الحَديدَ فيهِ بَأسٌ شَديدٌ وَمَنافِعُ لِلنّاسِ وَلِيَعلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالغَيبِ ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزيزٌ
ترجمه :
ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند؛ و آهن را نازل کردیم که در آن نیروی شدید و منافعی برای مردم است، تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را یاری می‌کند بی‌آنکه او را ببینند؛ خداوند قوّی و شکست‌ناپذیر است!

2 ) سوره مبارکه النساء آیه 64
وَما أَرسَلنا مِن رَسولٍ إِلّا لِيُطاعَ بِإِذنِ اللَّهِ ۚ وَلَو أَنَّهُم إِذ ظَلَموا أَنفُسَهُم جاءوكَ فَاستَغفَرُوا اللَّهَ وَاستَغفَرَ لَهُمُ الرَّسولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوّابًا رَحيمًا
ترجمه :
ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای این که به فرمان خدا، از وی اطاعت شود. و اگر این مخالفان، هنگامی که به خود ستم می‌کردند (و فرمانهای خدا را زیر پا می‌گذاردند)، به نزد تو می‌آمدند؛ و از خدا طلب آمرزش می‌کردند؛ و پیامبر هم برای آنها استغفار می‌کرد؛ خدا را توبه پذیر و مهربان می‌یافتند.

3 ) سوره مبارکه فاطر آیه 10
مَن كانَ يُريدُ العِزَّةَ فَلِلَّهِ العِزَّةُ جَميعًا ۚ إِلَيهِ يَصعَدُ الكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالعَمَلُ الصّالِحُ يَرفَعُهُ ۚ وَالَّذينَ يَمكُرونَ السَّيِّئَاتِ لَهُم عَذابٌ شَديدٌ ۖ وَمَكرُ أُولٰئِكَ هُوَ يَبورُ
ترجمه :
کسی که خواهان عزّت است (باید از خدا بخواهد چرا که) تمام عزّت برای خداست؛ سخنان پاکیزه به سوی او صعود می‌کند، و عمل صالح را بالا می‌برد؛ و آنها که نقشه‌های بد می‌کشند، عذاب سختی برای آنهاست و مکر (و تلاش افسادگرانه) آنان نابود می‌شود (و به جایی نمی‌رسد)!


مربوط به :بیانات در دیدار طلاب حوزه‌های علمیه - 1398/02/18
عنوان فیش :تحقق احکام اسلام، وظیفه حوزه‌های علمیه
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه, حوزه و جامعه اسلامی, حوزه و نیازهای روز, حوزه علمیه
نوع(ها) : قرآن, حدیث

متن فیش :
حوزه‌های علمیّه، مرکز تعلیم اسلامند. اسلام فقط معرفت نیست، تعهّد به عمل و تحقّق احکام اسلام هم جزو اسلام است؛ یعنی یک وقت هست که ما اسلام را -که میخواهیم در حوزه یاد بگیریم- فقط عبارت میدانیم از اصول و فروع و اخلاق و همینهایی که هست -[که] واقعیّت هم همین است؛ [یعنی] اصول دین، فروع دین، ارزشهای اخلاقی، سبک زندگی، آئین حکمرانی، اینها همه جزو اسلام و جزو معارف اسلامی است- خب اینها را باید برویم در حوزه‌ی علمیّه یاد بگیریم.‌ لکن این [برداشت] درست نیست؛ این بخشی از کار حوزه‌های علمیّه است؛ چرا؟ چون این بخشی از اسلام است؛ بخش دیگرِ اسلام عبارت است از محقّق کردنِ این حقایق در متن جامعه، در متن زندگی مردم، یعنی هدایت؛ این بخشی از اسلام است دیگر. اسلام فقط توحید به معنای علم توحید با همان عمق و معرفتِ عرفانی و فلسفی و [مانند] اینها نیست، بلکه اسلام عبارت است از استقرار توحید در جامعه؛ یعنی جامعه موحّد بشود؛ این هم جزو اسلام است.
مگر شما نمیگویید: اَلعُلَماءُ وَرَثَةُ الاَنبیاء؟(1) علمای دین، ورثه‌ی انبیائند دیگر؛ اینجا مراد از علما، علمای دین هستند و اینها ورثه‌ی انبیائند. انبیا چه کاره بودند؟ [آیا] انبیا آمدند تا معارف دین را فقط بیان کنند یا نه، معارف دین را در جامعه محقّق کنند؟ حتماً این دوّمی است: لَقَد اَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّناتِ وَ اَنزَلنا مَعَهُمُ الکِتابَ وَ المیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط.(2) این «لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط» نشان میدهد که حضور انبیا برای «قیام به قسط» لازم است، یعنی رابطه هست بین حرکت انبیا و «قیام به قسط» در جامعه؛ حالا این «لام» در «لِیَقومَ» چه «لامِ» علّیّت باشد، چه «لامِ» عاقبت و نتیجه باشد، فرقی نمیکند؛ یعنی نبی باید اقامه‌ی قسط کند در جامعه و چون اقامه‌ی قسط میخواهد بکند، مبارزه میکند؛ وَالّا اگر نبی نمیخواست اقامه‌ی قسط بکند، توحید را نمیخواست عملی بکند، اندادالله را نمیخواست به کنار بزند، جهاد لازم نبود. این «وَ کَاَیِّن مِن نَبِیٍّ قاتَلَ مَعَه رِبِّیّونَ کَثیرٌ فَما وَهَنوا لِمآ اَصابَهُم فی سَبیلِ الله»(3) برای چیست؟ چرا مجاهدت کردند؟ همه‌ی انبیا مجاهدت کردند، حالا بعضی‌ها توانستند، دستشان رسید، مقاتله کردند: قاتَلَ مَعَه رِبِّیّونَ کَثیر، [بعضی هم نتوانستند.] ما خب خبر انبیا را نداریم امّا در بعضی از روایات اشاره‌ای هست: اَوَّلُ مَن قاتَلَ فی‌ سَبیلِ‌ اللَهِ‌ اِبراهیم‌؛(4) حالا ما در حالات حضرت ابراهیم [در قرآن] این را نداریم امّا در روایت این را داریم؛ و بقیّه‌ی انبیا [هم] مقاتله کردند، مجاهده کردند فی‌سبیل‌الله. در اسلام [هم که داریم] «قاتِلُوا الَّذینَ یَلونَکُم مِنَ الکُفّار»،(5) یا «اَلَّذینَ ءامَنوا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ الله»،(6) این قتال و جهاد برای چیست؟

پیغمبر اکرم قبل از اینکه بیاید مدینه، از مردم مدینه که آمده بودند، از نمایندگان اوس و خزرج بیعت گرفت؛ گفت با جانتان، با مالتان باید همراه من باشید، آنها هم قبول کردند، پیغمبر [هم] تشریف آورد مدینه. وقتی هم وارد مدینه شد، هیچ سؤال نکرد که حالا مثلاً حاکمیّت هم به عهده‌ی ما است یا نه؛ نه، معلوم بود، همه میدانستند آمده و حاکمیّت و حکمرانی و اداره‌ی حکومت به عهده‌ی او است. دین برای این است: ما اَرسَلنا مِن رَسولٍ اِلّا لِیُطاعَ بِاِذنِ الله؛(7) معنای «لِیُطاعَ» فقط این نیست که اگر گفت نماز بخوانید، نماز بخوانید؛ نه، [معنایش] اطاعت در همه‌ی امور زندگی [است]، یعنی حکمرانی. خب پس این بخشی از اسلام است، یعنی بخشی از اسلام عبارت است از معارف اسلامی که این معارف شامل عقلیّات و نقلیّات و ارزشهای اخلاقی و بیان سبک زندگی و شیوه‌ی حکومت است؛ و همه‌‌ی اینها جزو معارف اسلامی است که دانستن اینها لازم است. این بخشی از اسلام است؛ بخشی از اسلام هم عبارت است از تحقّق اینها در خارج؛ یعنی توحید محقّق بشود در خارج، نبوّت به معنای در رأس جامعه بودن تحقّق پیدا کند. خب «اَلعُلَماءُ وَرَثَةُ الاَنبیاء» را باید شما محقّق کنید. نمیگویم حتماً باید شما در رأس جامعه باشید -خب شکل حکومت ممکن است انواع و اقسامی داشته باشد- امّا شما به عنوان عالم دین و متخصّص دین موظّفید که اسلام را در خارج، در محیط زندگی محقّق کنید؛ این وظیفه‌ی ما است. این کاری است که امام بزرگوار کرد. یکی از دوستان بدرستی اشاره کردند به منشور روحانیّت و آن نامه‌ی مفصّل امام. منشور روحانیّت را بخوانید، مکرّر بخوانید. امام به معنای واقعی کلمه حکیم بود -حکیم فقط آن کسی نیست که فلسفه بلد است- حکمت در رفتار او، در گفتار او، در نوشتار او موج میزد.

پس این کاری که حوزه‌ی علمیّه در زمان مبارزات اخیر -یعنی مبارزات منتهی به [تشکیل] جمهوری اسلامی- با رهبری امام انجام داد، این درست همان وظیفه‌ای است که حوزه بایستی انجام میداد. این جور نیست که ما بگوییم حوزه کاری خارج از وظایف خود در دوران مبارزات انجام داد؛ نخیر. امام در رأس بود، طلّاب و فضلا و خیلی از بزرگان حوزه همراهی کردند، پشت سر امام راه افتادند و حرکت کردند. بنده یک وقتی تشبیه کردم این حرکت طلّاب را در آن روز در سطح عظیم کشور به آنچه در این آیه‌ی شریفه آمده است: وَ اَوحیٰ رَبُّکَ اِلَی النَّحلِ اَنِ اتَّخِذی مِنَ الجِبالِ بُیوتًا وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمّا یَعرِشونَ(8)، ثُمَّ کُلی مِن کُلِّ الثَّمَراتِ فَاسلُکی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلًا یَخرُجُ مِن بُطونِها شَراب مُختَلِفٌ اَلوانُه فیه؛(9) گفتم هم عسل داشتند، هم نیش داشتند؛ مثل زنبور عسل. طلبه‌ی آن روز، هم میرفت مردم را هشیار میکرد، بیدار میکرد و جوان را سیراب میکرد از معارف انقلاب و مبارزه‌ی در راه خدا و در راه اسلام، هم نیش خودش را به آن که باید بزند میزد؛ این واقعیّت قضیّه است. این وظیفه‌ی حوزه بود، و کاری بود که انجام داد. آن روز آن کار را باید میکرد، امروز هم که بحمدالله نظام اسلامی به وجود آمده، تشکیل شده، ما منتظریم که دولت اسلامیِ به معنای واقعی و سپس جامعه‌ی اسلامیِ به معنای واقعی و سپس تمدّن اسلامیِ به معنای حقیقی به وجود بیاید، حوزه‌ی علمیّه مسئولیّتهای متناسب با این کار بزرگ را دارد، باید انجام بدهد. چه کار باید بکنید؟ باید بنشینید فکر کنید دیگر؛ اینها جزو آن موضوعات و مباحث فکری شما است.
1 )
الكافی، شیخ كلینی، ج‏ ۱، ص ۳۲ بصائر الدرجات، محمد بن حسن صفار، ص ۱۰ كنز العمال، متقی هندی، ج ۱۰، ص ۱۴۶ بحار الانوار، علامه مجلسی، ج ۲، ص ۹۲

إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِيَاءِ وَ ذَاكَ أَنَّ الْأَنْبِيَاءَ لَمْ يُورِثُوا دِرْهَماً وَ لَا دِينَاراً وَ إِنَّمَا أَوْرَثُوا أَحَادِيثَ مِنْ أَحَادِيثِهِمْ فَمَنْ أَخَذَ بِشَيْ‏ءٍ مِنْهَا فَقَدْ أَخَذَ حَظّاً وَافِراً فَانْظُرُوا عِلْمَكُمْ هَذَا عَمَّنْ تَأْخُذُونَهُ فَإِنَّ فِينَا أَهْلَ الْبَيْتِ فِی كُلِّ خَلَفٍ عُدُولًا يَنْفُونَ عَنْهُ تَحْرِيفَ الْغَالِينَ وَ انْتِحَالَ الْمُبْطِلِينَ وَ تَأْوِيلَ الْجَاهِلِين
ترجمه :
امام صادق علیه السلام فرمود: دانشمندان وارثان پيمبرانند براى اينكه پيمبران پول طلا و نقره بارث نگذارند و تنها احاديثى از احاديثشان بجاى گذارند هر كه از آن احاديث برگيرد بهره بسيارى برگرفته است. پس نيكو بنگريد كه اين علم خود را از كه ميگيريد، زيرا در خاندان ما اهل بيت در هر عصر جانشينان عادلى هستند كه تغيير دادن غاليان و بخود بستگى خرابكاران و بد معنى كردن نادانان را از دين برميدارند.

2 ) سوره مبارکه الحديد آیه 25
لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَيِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الكِتابَ وَالميزانَ لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ ۖ وَأَنزَلنَا الحَديدَ فيهِ بَأسٌ شَديدٌ وَمَنافِعُ لِلنّاسِ وَلِيَعلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالغَيبِ ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزيزٌ
ترجمه :
ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند؛ و آهن را نازل کردیم که در آن نیروی شدید و منافعی برای مردم است، تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را یاری می‌کند بی‌آنکه او را ببینند؛ خداوند قوّی و شکست‌ناپذیر است!

3 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 146
وَكَأَيِّن مِن نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّيّونَ كَثيرٌ فَما وَهَنوا لِما أَصابَهُم في سَبيلِ اللَّهِ وَما ضَعُفوا وَمَا استَكانوا ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصّابِرينَ
ترجمه :
چه بسیار پیامبرانی که مردان الهی فراوانی به همراه آنان جنگ کردند! آنها هیچ‌گاه در برابر آنچه در راه خدا به آنان می‌رسید، سست و ناتوان نشدند (و تن به تسلیم ندادند)؛ و خداوند استقامت‌کنندگان را دوست دارد.

4 )
بحارالانوار، ج ۱۲، ص ۱۰؛

اَوَّلُ مَن قاتَلَ فی‌ سَبیلِ‌ اللَهِ‌ اِبراهیم‌
ترجمه :
اوّلین کسی که در راه خدا جهاد و مقاتله کرد، ابراهیم خلیل بود

5 ) سوره مبارکه التوبة آیه 123
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا قاتِلُوا الَّذينَ يَلونَكُم مِنَ الكُفّارِ وَليَجِدوا فيكُم غِلظَةً ۚ وَاعلَموا أَنَّ اللَّهَ مَعَ المُتَّقينَ
ترجمه :
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! با کافرانی که به شما نزدیکترند، پیکار کنید! (و دشمن دورتر، شما را از دشمنان نزدیک غافل نکند!) آنها باید در شما شدّت و خشونت (و قدرت) احساس کنند؛ و بدانید خداوند با پرهیزگاران است!

6 ) سوره مبارکه النساء آیه 76
الَّذينَ آمَنوا يُقاتِلونَ في سَبيلِ اللَّهِ ۖ وَالَّذينَ كَفَروا يُقاتِلونَ في سَبيلِ الطّاغوتِ فَقاتِلوا أَولِياءَ الشَّيطانِ ۖ إِنَّ كَيدَ الشَّيطانِ كانَ ضَعيفًا
ترجمه :
کسانی که ایمان دارند، در راه خدا پیکار می‌کنند؛ و آنها که کافرند، در راه طاغوت [= بت و افراد طغیانگر]. پس شما با یاران شیطان، پیکار کنید! (و از آنها نهراسید!) زیرا که نقشه شیطان، (همانند قدرتش) ضعیف است.

7 ) سوره مبارکه النساء آیه 64
وَما أَرسَلنا مِن رَسولٍ إِلّا لِيُطاعَ بِإِذنِ اللَّهِ ۚ وَلَو أَنَّهُم إِذ ظَلَموا أَنفُسَهُم جاءوكَ فَاستَغفَرُوا اللَّهَ وَاستَغفَرَ لَهُمُ الرَّسولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوّابًا رَحيمًا
ترجمه :
ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای این که به فرمان خدا، از وی اطاعت شود. و اگر این مخالفان، هنگامی که به خود ستم می‌کردند (و فرمانهای خدا را زیر پا می‌گذاردند)، به نزد تو می‌آمدند؛ و از خدا طلب آمرزش می‌کردند؛ و پیامبر هم برای آنها استغفار می‌کرد؛ خدا را توبه پذیر و مهربان می‌یافتند.

8 ) سوره مبارکه النحل آیه 68
وَأَوحىٰ رَبُّكَ إِلَى النَّحلِ أَنِ اتَّخِذي مِنَ الجِبالِ بُيوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمّا يَعرِشونَ
ترجمه :
و پروردگار تو به زنبور عسل «وحی» (و الهام غریزی) نمود که: «از کوه‌ها و درختان و داربستهایی که مردم می‌سازند، خانه‌هایی برگزین!

9 ) سوره مبارکه النحل آیه 69
ثُمَّ كُلي مِن كُلِّ الثَّمَراتِ فَاسلُكي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا ۚ يَخرُجُ مِن بُطونِها شَرابٌ مُختَلِفٌ أَلوانُهُ فيهِ شِفاءٌ لِلنّاسِ ۗ إِنَّ في ذٰلِكَ لَآيَةً لِقَومٍ يَتَفَكَّرونَ
ترجمه :
سپس از تمام ثمرات (و شیره گلها) بخور و راه‌هایی را که پروردگارت برای تو تعیین کرده است، براحتی بپیما! «از درون شکم آنها، نوشیدنی با رنگهای مختلف خارج می‌شود که در آن، شفا برای مردم است؛ به یقین در این امر، نشانه روشنی است برای جمعیّتی که می‌اندیشند.


مربوط به :بیانات در دیدار دست‌اندرکاران کنگره شهدا و ایثارگران روحانی استان قم - 1396/08/22
عنوان فیش :دور ماندن مجموعه‌های روحانی از مبارزه‌ی با دشمنان دین در برهه‌هایی از زمان
کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی, تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, حوزه‌‏های علمیه, حوزه و نیازهای روز
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
یکی از آفاتی که ما مجموعه‌های روحانی، در بخشهایی از زمان به آن دچار بودیم، دور ماندن از مبارزه‌ی با دشمنان دین و دشمنان استقلال و دشمنان خارجی و مستبدّین و مستعمرین بوده؛ ما در برهه‌هایی از زمان حقّاً دچار این مشکل شدیم و این به ما ضربه زده، و به روحانیّت ضربه زده. هرگاه روحانیّت در میدان مبارزه وارد شد و ایستاد و در مقابل دشمنی دشمنان دین و دشمنان اسلام سینه سپر کرد و در این راه واقعاً مبارزه کرد، مجاهدت کرد و آسیب دید و به قتل رسید، سربلند بوده؛ در دوره‌های مختلفی از این قبیل روحانیّون داشته‌ایم. امّا حالا در دوره‌ی اخیر -[یعنی] دوره‌ی ما، زمان ما، دوره‌ی انقلاب- بحمدالله‌ دایره‌ی این میدان، دایره‌ی وسیعی بوده؛ کسان زیادی وارد میدان شدند، به برکت حرکت عظیمی که امام بزرگوار ما، به توفیق الهی، به هدایت الهی و با پشتیبانی این ملّت انجام داد که روحانیّت واقعاً وارد میدان مبارزه شد[...] مرحوم علّامه‌ی طباطبائی (رضوان‌الله‌‌علیه) جزو روحانیّون روشنفکر و دارای افکار اجتماعی بود، در تفسیر المیزان ایشان، این خصوصیّت سرتاپا در مرحوم علّامه‌ی طباطبائی مشخّص است؛ لکن ایشان در میدان مبارزه حضور نداشتند، نبودند. یک‌وقتی با ایشان صحبت بود -صحبت خصوصیِ بین‌الاثنینیِ جلسه‌ی خصوصی- ایشان میگفت در اینکه در گذشته یک کوتاهیِ بزرگی -یا شاید میگفت تقصیر یا گناه بزرگی- انجام گرفته از طرف ما روحانیّون، هیچ تردیدی نیست؛ من حالا درست جزئیّات آن فرمایش ایشان یادم نیست؛ مضمون این بود، الفاظ یادم نیست. این را ایشان قبول میکردند و تصدیق میکردند که در گذشته یک چنین اشکالی در ما وجود داشته، [درحالی‌که] این در دوره‌ی کنونی ما نبود. روحانیّت وقتی‌که انقلابی باشد، وقتی درحال مبارزه باشد، وقتی درحال مجاهدت باشد، وقتی‌‌که دشمن را بشناسد، وقتی‌که شیوه‌ها و ترفندهای دشمن را تشخیص بدهد، وقتی خود را آماده‌ی برای مقابله‌ی با این شیوه‌ها و ترفندها بکند، آن‌وقت به جایگاه اصلی و واقعی خودش حقیقتاً نزدیک شده یا رسیده.

مربوط به :بیانات در اوّلین جلسه‌ درس خارج فقه در سال تحصیلى جدید - 1395/06/16
عنوان فیش : وظایف روحانیت, تحول در حوزه, حوزه‌‏های علمیه
کلیدواژه(ها) : وظایف روحانیت, تحول در حوزه, حوزه‌‏های علمیه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
حوزه‌هاى علمیّه باید این قابلیّتها را در خودشان فراهم بکنند؛ قابلیّت سینه به سینه شدن، مواجه شدن با این لشکرِ بى‌تعدادِ عظیمِ دشمنى و دشمن که به سمت ایمان، اعتقادات و سلامت نفْس مردم و به سمت عفّت جوانان سرازیر میشود.

مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى - 1393/12/21
عنوان فیش : تبلیغ, تبلیغ, مبلغان, هجرت روحانیون, اسلام ناب محمدی, حوزه‌‏های علمیه, روحانی‌ها, وظیفه ملی, وظایف روحانیت, دعوت به اسلام
کلیدواژه(ها) : تبلیغ, تبلیغ, مبلغان, هجرت روحانیون, اسلام ناب محمدی, حوزه‌‏های علمیه, روحانی‌ها, وظیفه ملی, وظایف روحانیت, دعوت به اسلام
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اسلامِ واردِ در متن زندگی را معرّفی کنیم؛ اسلامِ رحمت به ضعفا؛ اسلامِ جهاد و مبارزه‌ی با مستکبران به نظر من این یک وظیفه‌ای است که به‌عهده‌ی همه است؛ دستگاه‌های تبلیغاتی ما، دستگاه‌های علمی ما، حوزه‌های علمیّه‌ی ما باید این هدف را دنبال بکنند .

مربوط به :پیام به هشتمین اجلاس سراسری جامعه‌ی مدرسین حوزه‌ی علمیه‌ی قم - 1391/11/26
عنوان فیش :بهره‌مندی حداکثری از فرصت و امید
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه, امیدآفرینی, شجره طیبه
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
اکنون این مجموعه‌ی امین، با نیم قرن تجربه‌ی سیاسی و انقلابی، با نیازهای تازه و عرصه‌های نوین روبه‌رو است.
روحیه‌ی تلاش و ابتکار و اقدام شجاعانه در همه‌ی عرصه‌ها، همراه با اخلاص و صفایی که همواره در آن آشکار بوده است، خواهد توانست گام‌های این رهرو پنجاه ساله را باز هم استوارتر سازد.
امروز نیروهای جوان و فاضل که ثمرات شجره‌ی طیبه‌ی حوزه‌ی علمیه‌اند، چشم به افق‌های دوردست دوخته‌اند. هدف‌ها دست‌یافتنی و همّت‌ها بس بلند و استوار است.
فرصت و امید، سرمایه‌های خدادادی است که جهاد دشوار ملت ایران، لیاقت دریافت آن از فیض الهی را به این ملت بزرگ عطا کرده است. هنر بزرگِ بزرگان و پیش‌کسوتان حوزه و از جمله، نهادِ کهن و ریشه‌دار جامعه‌ی مدرسین، در آن است که از این سرمایه‌ی گرانقدر، بیشترین بهره‌مندی را نصیب جریان دینی و انقلابی در این میهن خدایی کند و با داشته‌های امروز، فردایی روشن‌تر را تدارک ببینند و سخن و وعده‌ی الهی را تحقق بخشند که فرمود: أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاء تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا(1).
1 ) سوره مبارکه ابراهيم آیه 25
تُؤتي أُكُلَها كُلَّ حينٍ بِإِذنِ رَبِّها ۗ وَيَضرِبُ اللَّهُ الأَمثالَ لِلنّاسِ لَعَلَّهُم يَتَذَكَّرونَ
ترجمه :
هر زمان میوه خود را به اذن پروردگارش می‌دهد. و خداوند برای مردم مثلها می‌زند، شاید متذکّر شوند (و پند گیرند)!


مربوط به :خطبه‌های نماز جمعه تهران + ترجمه خطبه عربی - 1390/11/14
عنوان فیش : نقاط قوت جمهوری اسلامی, دانشگاه‏, حوزه‌‏های علمیه, نقاط قوت و ضعف انقلاب اسلامی
کلیدواژه(ها) : نقاط قوت جمهوری اسلامی, دانشگاه‏, حوزه‌‏های علمیه, نقاط قوت و ضعف انقلاب اسلامی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
از نقاط قوت ما، ارتقا كمی و كیفی مراكز علمی ما یعنی دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اساتید و فضلا و طلاب نخبه حوزه علمیه قم - 1389/08/02
عنوان فیش :علم ؛اساس حوزه است
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه, فرهنگ نقد در حوزه, تاریخ حوزه‌های علمیه و مجاهدتهای علما, تاریخ علما و فقهای سلف, شیخ یوسف بحرینی, ابن ادریس حلی, نقد علمی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
اساس حوزه برای علم است؛ حوزه علمیه است. ما می‌گوییم کام حوزه علمیه با علم برداشته شده است. پس علم، بافت حقیقی و پایه حقیقی و هویت حقیقی این حوزه را تشکیل میدهد - حوزه های علمیه همه جا اینجورند؛ مخصوص حوزه علمیه قم که نیست – یعنی حوزه علم محور است. علم محور بودن لوازمی دارد؛ باید به این لوازم ملتزم شد. یکی از چیزهایی که لازمه‌ی علم محور بودن است، این است که مجموعه علم محور پرسش زاست، پرسش آفرین است. وقتی بحث علمی مطرح است، سوال مطرح است، با سوال باید با روی باز مواجه شد؛ همچنان که در سنت علمی سلف ارجمند ما هم این وجود داشته. شما ملاحظه می کنید؛ در فقه معارضات فقهی زیاد است؛ گاهی با لحن های تند هم همراه هست. فرض بفرمایید مرحوم صاحب حدائق نسبت به صاحب مدارک، گاهی لحن تندی به کار میبرد؛ باز متقابلا مرحوم صاحب جواهر نسبت به صاحب حدائق در مواردی لحن بسیار تندی به کار میبرد. قبلا هم همینجور بوده است. مرحوم علامه در مختلف، در موارد متعددی به ابن ادریس به شکل عجیبی می‌تازد و عکس‌العمل خیلی شدیدی نشان میدهد. البته باز ابن ادریس (رضوان الله علیه) به نوبه خود با همان بیان، با شیخ طوسی برخورد کرده است. این کار رایج است، اشکالی هم ندارد؛ اما در میدان علم. اگر ابن ادریس زنده می شد، می‌ایستاد، علامه پشت سرش نماز می‌خواند، دستش را هم می‌بوسید. اگر سید صاحب مدارک زنده می‌شد، صاحب حدائق و دیگران پشت سرش نماز می‌خواندند، دستش را هم می بوسیدند - در این شکی نیست - اما در میدان علم با هم برخورد می کنند؛ مانعی هم ندارد. این برخوردها معنایش این است که طرح سوال، طرح اشکال، طرح شبهه، طرح مسئله جدید، طرح شیوه جدید، ایرادی ندارد. اگر آنچه که مطرح شده است، غلط است، آن وقت باید با شیوه علمی با آن غلط برخورد کرد؛ یعنی اغماض در مواجهه ی با غلط علمی جایز نیست. کسی اشتباه علمی کرده است، اغماض کردن و اینکه بگوییم احترامش را حفظ کنیم، ملاحظه کنیم و نگوییم، جایز نیست؛ نه، در باب علمیات، این مسئله وجود ندارد. باید از لحاظ علمی برخورد کرد، اما جلوی سوال را نباید گرفت. حوزه باید قطع سوال نکند. قطع سوال به قطع دانش می انجامد. راه سوال را نباید بست.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اساتید و فضلا و طلاب نخبه حوزه علمیه قم - 1389/08/02
عنوان فیش :مکاتبه مرحوم علامه سمنانی و آیت الله میلانی درباب مسائل فقهی
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه, تاریخ حوزه‌های علمیه و مجاهدتهای علما, ابن ادریس حلی, تاریخ علما و فقهای سلف
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
از جمله چیزهایی که لازمه حوزه علمیه است، ارتباط فعال با جامعه ملی درون کشور و جامعه فراملی است، که دیدم توی بیانات بعضی از آقایان هم بود. حوزه علمیه باید با حوزه های علمیه عالم و با حوزه‌های علمیه داخلی ارتباط علمی پیدا کند. در گذشته با اینکه ارتباطات این همه دشوار بود، علما از راههای دور با هم ارتباط برقرار می‌کردند. مرحوم ابن ادریس در سرائر خود می‌نویسد که فلان کس - اسم آن شخص یادم نیست - یک فتوایی داده بود، من به او نامه‌ای نوشتم، او جواب من را نوشت، من قبول نکردم. در گذشته نامه می‌نوشتند، نظر علمی را مطرح می‌کردند، این عالم آن نظر علمی را رد می‌کرد، گاهی از هم سوال می‌کردند. مرحوم علامه سمنانی چند تا مسئله فقهی را از مرحوم آیت الله میلانی مکتوب سوال کرده بود؛ ایشان هم یک جوابی دادند، ایشان هم بحث کردند؛ جزوه شده، چاپ شده. این کارها کارهای رایجی بود، امروز هم بسیار لازم است؛ به خصوص با این وسایل ارتباطات جدید. پس همسانی و همسازی و جریان متقابل فکری و علمی میان حوزه های داخل کشور و حوزه و دانشگاه در مسائلی که دارای ربط به یکدیگر است و با حوزه های خارج کشور، لازمه‌ی حوزه علمیه است. هیچ اشکالی ندارد که با حوزه های علمی اهل سنت در پاکستان، در حجاز، در مصر، در جاهای دیگر، ارتباط برقرار کنید؛ البته ارتباطات مضبوط و تعریف شده و از مرکز معین؛ چون امروز ارتباطات شخصی معنا و ارزشی ندارد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اساتید و فضلا و طلاب نخبه حوزه علمیه قم - 1389/08/02
عنوان فیش :قبل از شروع درس از طلاب امتحان میگرفتم.
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه, تاریخ فعالیتها و مبارزات آیت الله خامنه ای قبل از, سوابق علمی آیت‌الله العظمی خامنه‌ای (مدظله)
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
[امتحان در حوزه]چیز بسیار لازم و خوبی است. البته از سابق امتحان بود، اما به این شکل منظم و مرتب و برنامه‌ریزی شده نبود؛ امروز هست، بسیار هم خوب است؛ هیچ نباید به این امتحانات دست زد؛ لیکن این منافات ندارد با اینکه استاد سر درس امتحان کند. شما قبل از اینکه درس را شروع کنید، ده دقیقه را به سوال از طلبه اختصاص بدهید؛ این کار تجربه شده‌ای است. بنده خودم وقتی در مشهد همین سطوح را تدریس می‌کردم - کفایه و مکاسب و این چیزها - همین کار را می کردم. قبل از درس کتاب را باز می‌کردیم و به یکی از طلبه‌ها می‌گفتم آقا شما درس دیروز را بخوان یا بگو. این کار خیلی تأثیر داشت؛ هم ما می‌فهمیدیم که طرف ما چکاره است، هم او می‌فهمید که سوال و حساب و کتابی در کار است، هم دیگران آن نکته را اگر بلد نبودند، یاد می‌گرفتند؛ فواید دیگری هم وجود دارد. این وادار کردن طلبه به فکر، به خصوص در دروس سطح، خیلی مهم است. در جلسه‌ای که این شب‌ها داشتیم، با یکی از آقایان صحبت شد، من این نکته به ذهنم رسید و گفتم دروس سطح خیلی مهم است. فراگیری امهات مطلب اصولی و فقهی موجب می شود که طلبه در درس خارج بتواند استفاده کند؛ والا استفاده نخواهد کرد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اساتید و فضلا و طلاب نخبه حوزه علمیه قم - 1389/08/02
عنوان فیش :احتیاج حوزه علمیه به فلسفه
کلیدواژه(ها) : فلسفه اسلامی, آخوند خراسانی, علامه طباطبایی, تاریخ حوزه‌های علمیه و مجاهدتهای علما, حوزه‌‏های علمیه
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
هویت علمی حوزه هم نکته‌ی مهمی است؛ منحصر به فقه و اصول نیست. فقه و اصول خیلی مهم است، در این شکی نیست؛ قبلا هم ما گفتیم ستون فقرات حوزه های ما فقه است؛ اما این معنایش این نیست که ما به فلسفه احتیاج نداریم. امروز بیش از گذشته به فلسفه احتیاج داریم.
روزی بود که ملاهای بزرگ ما، مجتهدین بزرگ ما برای تحصیل فلسفه «شدّ رحال» می کردند - مثل آخوند خراسانی که در سبزوار پیش حاج ملاهادی رفت و زانو زد و فلسفه خواند - یا بزرگانی از فقها و اصولیین ما که رفتند فلسفه خواندند و آن را فرا گرفتند. امروز از آن روز خیلی بیشتر احتیاج داریم. آن روزی که مرحوم علامه طباطبایی در نجف پیش مرحوم آسیدحسین بادکوبه‌ای فلسفه می خواند، آن روز نیاز به فلسفه اسلامی به مراتب کمتر از امروز بود که این همه مکاتب گوناگون، این همه افکار جدید، این همه شبهه، این همه پیشنهاد فکری در دنیا مطرح است؛ آن هم با این روابط و ارتباطات آسان و سریع؛ با اینترنت و با بقیه وسائل، کتاب و مجله و چه و چه. بنابراین به فلسفه احتیاج است. نه فقط به فلسفه، به علوم دیگر هم در حوزه قم نیاز هست.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اساتید و فضلا و طلاب نخبه حوزه علمیه قم - 1389/08/02
عنوان فیش :امروز فقه واصول برای تبلیغ دین کافی نیست
کلیدواژه(ها) : حوزه و نیازهای روز, حوزه‌‏های علمیه, تاریخ حوزه‌های علمیه و مجاهدتهای علما, سیدابوالحسن اصفهانی, شیخ مرتضی انصاری‏
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
حوزه خیلی کار دارد. البته وقتی ما میگوئیم فلان رشته‌ها بیاید، فلان کارها انجام بگیرد، بعضی میگویند آقا شما به فقه و اصول بی‌اعتنائی کردید؛ ما در حوزه، دیگر صاحب جواهر یا شیخ انصاری متخرج نداریم. این جزو حرفهای رائج است. من این حرف را قبول ندارم. اولاً مثل شیخ انصاری کو؟ توی حوزه‌هائی هم که مخصوص این کار بودند، مگر چند تا شیخ انصاری داشتیم؟ عرض کردم؛ به نظرم نمیرسد که بعد از شیخ انصاری، هیچکدام از شاگردان ایشان و شاگردان شاگردان ایشان تا امروز به رتبه شیخ انصاری رسیده باشند. بله، حرفهای ایشان را ذکر میکنند، اشکال میکنند، ایراد میکنند، اشکالها هم وارد است؛ اما مسئله‌ی شیخ، مسئله‌ی دیگری است.
آن قالبی که شیخ علیه‌الرحمه برای استنباط فقهی بعد از صاحب جواهر و روی دست صاحب جواهر، شیخ فراهم کرده شما ملاحظه کنید «مکاسب» شیخ را با «متاجر» جواهر مقایسه کنید تا معلوم شود فرق بین شیخ و صاحب جواهر چقدر است. بعد از صاحب جواهر، مگر ما چند تا مثل صاحب جواهر در حوزه‌های علمیه تربیت کردیم که حالا از حوزه گله کنیم که صاحب جواهر تربیت نمیکنیم! خب، اینها قله‌هائی بودند، هر چند وقت یکبار، یک مجموعه علمی و انسانی به یک قله‌ای دست پیدا میکند. اگر در زمان ما صاحب جواهر یا شیخ انصاری درست نشد، جای گله نیست که چرا نتوانستیم؛ خیال کنیم که اگر ما این درسها را کنار میگذاشتیم و فقط به فقه و اصول میچسبیدیم، حالا چند تا صاحب جواهر داشتیم؛ نه، آن روزی هم که حوزه نجف منحصر و مختص به فقه و اصول بود و غیر از آن نبود - که مرحوم سید اصفهانی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) اینجور فرموده بودند که باید فقط فقه و اصول باشد – ما ندیدیم در نجف مثل صاحب جواهر یا شیخ انصاری تربیت شود. این اولاً.
ثانیاً اعتقاد ما این است که ما امروز نوکر دینیم؛ ما نوکر اسمها که نیستیم. روحانیت برای چیست؟ روحانیت برای این است که بتواند مردم را تغذیه دینی کند؛ البته عالمانه. آن روز یک طلبه‌ای می‌آمد نجف درس میخواند، فقه و اصول میخواند، رجال میخواند و بعضی چیزهای دیگر میخواند، ملا میشد، فاضل میشد؛ اگر در نجف میماند میشد بحر‌العلوم و کاشف‌الغطاء؛ اگر از نجف خارج میشد، میشد میرزای قمی و ملامهدی نراقی و ملا احمد نراقی و حاجی کلباسی و سید شفتی و امثال اینها. یعنی هر کدام از اینها در هر شهری بودند، برای هدایت و تغذیه معنوی و فکری مردم خودشان کافی بودند. یک سید شفتی یا یک حاجی کلباسی یا یک میرزا مهدی شهید در مشهد، خودش و شاگردانش میتوانستند مردم را از لحاظ فکری تغذیه کنند. آن وقت عوامل گمراه‌کننده و لغزاننده‌ی مردم زیاد نبود؛ همان شهوات شخصی انسانها بود که همیشه انسانها به آن دچار و مبتلایند؛ آن هم با موعظه و نُزهت و تذکر و از این چیزها تا حدود زیادی قابل رفع بود؛ یک مقدارش هم میماند که خب، همیشه گنهکارانی هستند. آن روز دیگر تلویزیون نبود، اینترنت نبود، این همه کتاب و مجله و افکار جدید نبود، این همه فلسفه‌های جدید داخل ذهنهای مردم نبود، شبکه‌ی فیلمهای خانگی نبود، ماهواره نبود، مغریات و مذلاتی که جوان و پیر را تحت تأثیر قرار میدهد - افکار و شبهات گوناگون - نبود. آن روز وقتی عالم وارد یک شهری میشد - مثل میرزای قمی یا مثل حاجی کلباسی - از همه‌ی مردم آن شهر فاضل‌تر بود. فضلای هر شهری کسانی بودند که چند جمله ادبیات یا عقلیات یا شبیه این چیزها را خوانده بودند؛ اینها از همه‌ی آنها بهتر بودند، بالاتر بودند؛ در مقام برخورد و زورآزمائی علمی، کسی از عهده‌ی آنها برنمی‌آمد؛ اما امروز اینجوری نیست. امروز ما فقه و اصول که میخوانیم، اگر توی یک شهری برویم، اینجور نیست که از همه زورمان بیشتر باشد؛ در رشته های مختلف، در کارهای مختلف، در حرفهای مختلف، در افکار مختلف کسانی هستند که مسلطند، فنانند، متبحرند؛ کسانی بخواهند عرصه را از آنها بگیرند، باید به قدر آنها زور داشته باشند. امروز فقه و اصول کافی نیست برای اینکه انسان بتواند تبلیغ دین را بکند. بنابراین حوزه‌ها وظیفه‌شان خیلی سنگین است. این تنوع در علوم حوزوی یک نیاز قطعی و مبرم است و بایستی در برنامه‌ریزی به آن توجه شود.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اساتید و فضلا و طلاب نخبه حوزه علمیه قم - 1389/08/02
عنوان فیش :معنویت، در حوزه اساس کار است
کلیدواژه(ها) : استعانت از خداوند, معنویت‎گرایی, حوزه‌‏های علمیه
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
وقتی طلبه وارد حوزه و این صراط میشود، با شوق و رغبت به معنویت و روحانیت به معنای واقعی کلمه است - در این شکی نیست - سالها هم در این راه ما راه رفتیم، حرکت کردیم، درس خواندیم، نفس کشیدیم؛ اما در عین حال بایستی به خدای متعال پناه برد، بایستی از خدا کمک خواست، باید از او توفیق طلبید؛ بدون توفیق الهی، کار خیلی مشکل است. امام سجاد (علیه الصلوة و السلام) در دعای صحیفه‌ی سجادیه عرض می کند: «هذا مقام من استحیا لنفسه منک و سخط علیها و رضی عنک»(1). این چه حالتی است این چه وضعی است که امام سجاد عرض میکند من شرمنده هستم؟
علی‌ای‌حال کار معنویت، کار دلدادگی به عالم معنا، در حوزه اساس کار است؛ این را باید همه توجه داشته باشیم. کمبود این معنا در حوزه به ما لطمه میزند. در حوزه بحمدلله کسانی هستند که میتوانند از زلال معنویاتی که از دل آنها سرازیر میشود - فقط لقلقه‌ی زبان هم نیست - همه‌ی ما را سیراب کنند؛ بخصوص طلاب جوان را که بیش از همه احتیاج دارند، بیش از همه هم از این بیانات آمادگی و تأثر دارند.
1 )
صحیفه سجادیه/ دعای سی و دوم

... اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَمَرْتَنِي فَتَرَكْتُ، وَ نَهَيْتَنِي فَرَكِبْتُ، وَ سَوَّلَ لِيَ الْخَطَاءَ خَاطِرُ السُّوءِ فَفَرَّطْتُ. وَ لَا أَسْتَشْهِدُ عَلَى صِيَامِي نَهَاراً، وَ لَا أَسْتَجِيرُ بِتَهَجُّدِي لَيْلًا، وَ لَا تُثْنِي عَلَيَّ بِإِحْيَائِهَا سُنَّةٌ حَاشَا فُرُوضِكَ الَّتِي مَنْ ضَيَّعَهَا هَلَكَ. وَ لَسْتُ أَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِفَضْلِ نَافِلَةٍ مَعَ كَثِيرِ مَا أَغْفَلْتُ مِنْ وَظَائِفِ فُرُوضِكَ، وَ تَعَدَّيْتُ عَنْ مَقَامَاتِ حُدُودِكَ إِلَى حُرُمَاتٍ انْتَهَكْتُهَا، وَ كَبَائِرِ ذُنُوبٍ اجْتَرَحْتُهَا، كَانَتْ عَافِيَتُكَ لِي مِنْ فَضَائِحِهَا سِتْراً. وَ هَذَا مَقَامُ مَنِ اسْتَحْيَا لِنَفْسِهِ مِنْكَ، وَ سَخِطَ عَلَيْهَا، وَ رَضِيَ عَنْكَ، فَتَلَقَّاكَ بِنَفْسٍ خَاشِعَةٍ، وَ رَقَبَةٍ خَاضِعَةٍ، وَ ظَهْرٍ مُثْقَلٍ مِنَ الْخَطَايَا وَاقِفاً بَيْنَ الرَّغْبَةِ إِلَيْكَ وَ الرَّهْبَةِ مِنْكَ. وَ أَنْتَ أَوْلَى مَنْ رَجَاهُ، وَ أَحَقُّ مَنْ خَشِيَهُ وَ اتَّقَاهُ، فَأَعْطِنِي يَا رَبِّ مَا رَجَوْتُ، وَ آمِنِّي مَا حَذِرْتُ، وَ عُدْ عَلَيَّ بِعَائِدَةِ رَحْمَتِكَ، إِنَّكَ أَكْرَمُ الْمَسْئُولِينَ...
ترجمه :
... بار خدايا، تو مرا فرمان دادى و من ترك فرمان كردم. تو مرا نهى فرمودى و من به جاى آوردم. انديشه بد، خطا را در چشم من بياراست و من مرتكب تقصير شدم. اى خداوند من، هيچ روزى را نيك روزه نداشته‏ام تا آن را به شهادت گيرم و هيچ شبى را نيك زنده‏دار نبوده‏ام تا به آن پناه جويم و هيچ مستحبى به جاى نياورده‏ام تا در خور تمجيد باشم. اگر به جاى آورده‏ام، فرايض تو بوده كه هر كه ضايعش گذارد به هلاكت رسد. چگونه توانم به فضيلت نوافل خود توسل جويم، حال آنكه از بسيارى از وظايف خويش در اداى فرايض تو غفلت كرده‏ام و از مرز مناهى تو گذشته و مرتكب اعمال حرام و گناهان بزرگ شده‏ام، گناهانى كه عافيت تو چونان پرده‏اى مرا از رسواييهاى آن در امان داشته است. بار خدايا، در اينجا كسى ايستاده است كه به سبب اعمال خود، از تو شرمنده، بر خود خشمگين و از تو خشنود است. پس با قلبى خاشع و گردنى كج و پشتى خميده از بار گناه، اميدوار به تو و ترسان از تو به پيشگاه تو ايستاده است. سزاوارتر از تو كس نيافته كه دل در او بندد، يا از او بترسد، يا از او بپرهيزد. اى پروردگار من، آنچه را بدان اميد بسته ‏ام‏ به من ارزانى دار و از آنچه بيمناكم امان ده و رحمت سودمند خويش صله من ساز، كه تو كريم‏تر كسى هستى كه دست سؤال پيش او دارند ...


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اساتید و فضلا و طلاب نخبه حوزه علمیه قم - 1389/08/02
عنوان فیش :لزوم توجه به وعده های الهی در برنامه ریزی
کلیدواژه(ها) : برنامه ریزی, نصرت الهی, وعده‌های الهی, حوزه‌‏های علمیه
نوع(ها) : قرآن, حدیث

متن فیش :
بعضی از مسائلی که آقایان[اساتید و فضلا حوزه] فرمودند، مسائل عملی بالفعل نیست؛ آرزوهاست. خوب است که ما تفکیک کنیم بین آرزوها و بین آن چیزهایی که در برنامه میتواند قرار بگیرد. امروز حوزه نیاز دارد به برنامه ریزی. البته چشم انداز بایستی حتما تنظیم شود؛ این درست است. یک سند چشم‌انداز، یا به تعبیر بعضی از آقایان، بیانیه‌ی مأموریت روحانیت یا مأموریت حوزه‌ی علمیه لازم است؛ این باید تدوین شود؛ منتها تهیه‌ی یک چنین چشم‌اندازی یا چنین بیانه‌ای، خود یک کار مهم است؛ یک پروژه اساسی است. اینکه حالا پنج نفر آدم متفکر و آدم باهوش بنشینند یک بیانیه‌ی مأموریت تنظیم کنند یا یک سند چشم انداز بنویسند، خیلی آسان نیست؛ مقدمات دارد تا بشود یک سند چشم انداز نوشت. البته اگر چنین سند چشم‌اندازی تهیه شد، آن وقت میتوان برنامه‌های زمانبندی شده را بر اساس آن تهیه کرد و تدوین کرد؛ میشود هدفهای مقطعی را مشخص کرد؛ هدف ده ساله، هدف بیست ساله، هدف پنجاه ساله. البته این کارها ممکن است؛ منتها الان برنامه ریزی‌ای که ما نیاز داریم، باید ناظر به واقعیات و اقدامات عملی و قابل تحقق در حوزه باشد. نمیشود در خلاء برنامه زندگی کرد؛ باید برنامه ریزی انجام بگیرد. پس باید به چیزهای عملی نگاه کرد؛ یعنی آرزوهایی که حق است و یک روزی بلاشک این آرزوها تحقق پیدا خواهد کرد. بنده از این آدمهای مأیوس بن‌بست‌نگر نیستم. من یقین دارم که این آرزوها تحقق پیدا خواهد کرد، منتها بستگی دارد به اینکه شرایط و واقعیات چگونه پیش برود. عوامل مؤثر در حوادث، غالبا متنوع است؛ اغلب این حوادث هم از ذهن انسان خارج است، از محاسبات دور است. تنها چیزی که قابل محاسبه است، اینهاست: «ان تنصرالله ینصرکم» (1)؛ «من کان لله کان الله له»(2)، «ولینصرن الله من ینصره» (3)؛ چون غیبی است و خدای متعال فرموده و «هو اصدق القائلین» است. غیر از این، همه این مطالعات و برنامه ریزی‌ها قابل خدشه است، به خاطر اینکه عوامل مؤثر در حوادث از محاسبه خارج است. قدرتهای جهانی هم امروز در محاسباتشان همین را میدانند و ملاحظه هم می کنند؛ لذا شما میبینید یک چیزهایی را برنامه‌ریزی می‌کنند یا اعلان میکنند، بعد تحقق پیدا نمیکند؛ نه به خاطر این است که پشیمان شده‌اند، برای این است که میبینند نمیشود. حوادثی پیش می‌آید که محاسبه نشده است. بنابراین آن چیزهایی را که عملی است، باید به طور جدی مطرح کرد و دنبال کرد.
1 ) سوره مبارکه محمد آیه 7
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُركُم وَيُثَبِّت أَقدامَكُم
ترجمه :
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اگر (آیین) خدا را یاری کنید، شما را یاری می‌کند و گامهایتان را استوار می‌دارد.

2 )
بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ‏79، ص 197 ؛
 روضة المتقين ، محمد تقی مجلسی، ج‏13 195؛
 الوافي، فیض کاشانی، ج ‏8، ص 784 ؛

كما ورد من‏ كان‏ لله‏ كان الله له و من أصلح أمر دينه أصلح الله أمر دنياه و من أصلح ما بينه و بين الله أصلح الله ما بينه و بين الناس‏
ترجمه :
هر کس که از برای خدا باشد، خداوند برای اوست، و هر کس امر دینش را اصلاح نماید خداوند امر دنیایش را اصلاح کند و هر كس آنچه را ميان او و خداست اصلاح نمايد، خداوند آنچه را بين او و مردم است اصلاح كند.

3 ) سوره مبارکه الحج آیه 40
الَّذينَ أُخرِجوا مِن دِيارِهِم بِغَيرِ حَقٍّ إِلّا أَن يَقولوا رَبُّنَا اللَّهُ ۗ وَلَولا دَفعُ اللَّهِ النّاسَ بَعضَهُم بِبَعضٍ لَهُدِّمَت صَوامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَواتٌ وَمَساجِدُ يُذكَرُ فيهَا اسمُ اللَّهِ كَثيرًا ۗ وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ
ترجمه :
همانها که از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اینکه می‌گفتند: «پروردگار ما، خدای یکتاست!» و اگر خداوند بعضی از مردم را بوسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیرها و صومعه‌ها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده می‌شود، ویران می‌گردد! و خداوند کسانی را که یاری او کنند (و از آیینش دفاع نمایند) یاری می‌کند؛ خداوند قوی و شکست ناپذیر است.


مربوط به :بیانات در دیدار طلاب و فضلا و اساتید حوزه علمیه قم‌ - 1389/07/29
عنوان فیش :عواقب سکوت نسبت به مسائل ملی و بین المللی
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه, روحانی‌ها
نوع(ها) : نهج‌البلاغه

متن فیش :
بی‌طرف ماندن روحانیت در مسائل چالشیِ اساسی، موجب نمیشود که دشمن روحانیت و دشمن دین هم بی‌طرف و ساکت بماند؛ «و من نام لم‌ینم عنه».(1) اگر روحانیت شیعه در مقابل حوادث خصمانه‌ای که برای او پیش می‌آید، احساس مسئولیت نکند، وارد میدان نشود، ظرفیت خود را بروز ندهد، کار بزرگی را که بر عهده‌ی اوست، انجام ندهد، این موجب نمیشود که دشمن، دشمنی خود را متوقف کند؛ بعکس، هر وقت آنها در ما احساس ضعف کردند، جلو آمدند؛ هر وقت احساس انفعال کردند، به فعالیت خودشان افزودند و پیش آمدند. غربی‌ها ظرفیت عظیم فکر شیعه برای مواجهه‌ی با ظلم جهانی و استکبار جهانی را از مدتها پیش فهمیده‌اند؛ از قضایای عراق، از قضایای تنباکو؛ لذا آنها ساکت‌بشو نیستند؛ آنها به تجاوز خود، به پیشروی خود ادامه میدهند. سکوت و بی‌طرفی علما و روحانیون و حوزه‌های علمیه به هیچ وجه نمیتواند دشمنی دشمن را متوقف کند. بنابراین حرکت حوزه‌های علمیه، بی‌طرف نماندن حوزه‌های علمیه در قبال حوادث جهانی، در قبال مسائل چالشیِ ملی و بین‌المللی یک ضرورتی است که نمیشود از آن غافل شد.
1 ) نامه 62 : از نامه‏هاى آن حضرت است به اهل مصر كه با مالك اشتر فرستاد، زمانى كه او را به حكومت مصر منصوب كرد
أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بَعَثَ مُحَمَّداً ( صلى الله عليه وآله ) نَذِيراً لِلْعَالَمِينَ وَ مُهَيْمِناً عَلَى الْمُرْسَلِينَ فَلَمَّا مَضَى ( عليه السلام ) تَنَازَعَ الْمُسْلِمُونَ الْأَمْرَ مِنْ بَعْدِهِ فَوَاللَّهِ مَا كَانَ يُلْقَى فِي رُوعِي وَ لَا يَخْطُرُ بِبَالِي أَنَّ الْعَرَبَ تُزْعِجُ هَذَا الْأَمْرَ مِنْ بَعْدِهِ ( صلى الله عليه وآله ) عَنْ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ لَا أَنَّهُمْ مُنَحُّوهُ عَنِّي مِنْ بَعْدِهِ فَمَا رَاعَنِي إِلَّا انْثِيَالُ النَّاسِ عَلَى فُلَانٍ يُبَايِعُونَهُ فَأَمْسَكْتُ يَدِي حَتَّى رَأَيْتُ رَاجِعَةَ النَّاسِ قَدْ رَجَعَتْ عَنِ الْإِسْلَامِ يَدْعُونَ إِلَى مَحْقِ دَيْنِ مُحَمَّدٍ ( صلى الله عليه وآله ) فَخَشِيتُ إِنْ لَمْ أَنْصُرِ الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ أَنْ أَرَى فِيهِ ثَلْماً أَوْ هَدْماً تَكُونُ الْمُصِيبَةُ بِهِ عَلَيَّ أَعْظَمَ مِنْ فَوْتِ وِلَايَتِكُمُ الَّتِي إِنَّمَا هِيَ مَتَاعُ أَيَّامٍ قَلَائِلَ يَزُولُ مِنْهَا مَا كَانَ كَمَا يَزُولُ السَّرَابُ أَوْ كَمَا يَتَقَشَّعُ السَّحَابُ فَنَهَضْتُ فِي تِلْكَ الْأَحْدَاثِ حَتَّى زَاحَ الْبَاطِلُ وَ زَهَقَ وَ اطْمَأَنَّ الدِّينُ وَ تَنَهْنَهَ وَ مِنْهُ : ‏إِنِّي وَ اللَّهِ لَوْ لَقِيتُهُمْ وَاحِداً وَ هُمْ طِلَاعُ الْأَرْضِ كُلِّهَا مَا بَالَيْتُ وَ لَا اسْتَوْحَشْتُ وَ إِنِّي مِنْ ضَلَالِهِمُ الَّذِي هُمْ فِيهِ وَ الْهُدَى الَّذِي أَنَا عَلَيْهِ لَعَلَى بَصِيرَةٍ مِنْ نَفْسِي وَ يَقِينٍ مِنْ رَبِّي وَ إِنِّي إِلَى لِقَاءِ اللَّهِ لَمُشْتَاقٌ وَ حُسْنِ ثَوَابِهِ لَمُنْتَظِرٌ رَاجٍ وَ لَكِنَّنِي آسَى أَنْ يَلِيَ أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّةِ سُفَهَاؤُهَا وَ فُجَّارُهَا فَيَتَّخِذُوا مَالَ اللَّهِ دُوَلًا وَ عِبَادَهُ خَوَلًا وَ الصَّالِحِينَ حَرْباً وَ الْفَاسِقِينَ حِزْباً فَإِنَّ مِنْهُمُ الَّذِي قَدْ شَرِبَ فِيكُمُ الْحَرَامَ وَ جُلِدَ حَدّاً فِي الْإِسْلَامِ وَ إِنَّ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ يُسْلِمْ حَتَّى رُضِخَتْ لَهُ عَلَى الْإِسْلَامِ الرَّضَائِخُ فَلَوْ لَا ذَلِكَ مَا أَكْثَرْتُ تَأْلِيبَكُمْ وَ تَأْنِيبَكُمْ وَ جَمْعَكُمْ وَ تَحْرِيضَكُمْ وَ لَتَرَكْتُكُمْ إِذْ أَبَيْتُمْ وَ وَنَيْتُمْ أَ لَا تَرَوْنَ إِلَى أَطْرَافِكُمْ قَدِ انْتَقَصَتْ وَ إِلَى أَمْصَارِكُمْ قَدِ افْتُتِحَتْ وَ إِلَى مَمَالِكِكُمْ تُزْوَى وَ إِلَى بِلَادِكُمْ تُغْزَى انْفِرُوا رَحِمَكُمُ اللَّهُ إِلَى قِتَالِ عَدُوِّكُمْ وَ لَا تَثَّاقَلُوا إِلَى الْأَرْضِ فَتُقِرُّوا بِالْخَسْفِ وَ تَبُوءُوا بِالذُّلِّ وَ يَكُونَ نَصِيبُكُمُ الْأَخَسَّ وَ إِنَّ أَخَا الْحَرْبِ الْأَرِقُ وَ مَنْ نَامَ لَمْ يُنَمْ عَنْهُ وَ السَّلَامُ .
ترجمه :
اما بعد، خداوند سبحان محمّد صلّى اللّه عليه و آله را ترساننده جهانيان از عذاب فردا، و گواه بر انبيا فرستاد. چون از جهان در گذشت- صلّى اللّه عليه و آله- پس از او مسلمانان در رابطه با خلافت به نزاع برخاستند. به خدا قسم در قلبم‏ نمى‏افتاد، و بر خاطرم نمى‏گذشت كه عرب پس از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله خلافت را از خاندانش بيرون برند، يا آن را بعد از او از من دور دارند. چيزى مرا شگفت زده نكرد مگر شتافتن مردم به جانب فلان كه با او بيعت مى‏كردند. از مداخله در كار دست نگاه داشتم تا آنكه مشاهده نمودم گروهى از اسلام باز گشته، و مردم را به نابود كردن دين محمّد صلّى اللّه عليه و آله دعوت مى‏كنند، ترسيدم اگر به يارى اسلام و اهلش برنخيزم رخنه‏اى در دين ببينم يا شاهد نابودى آن باشم كه مصيبت آن بر من بزرگتر از فوت شدن حكومت بر شماست، حكومتى كه متاع دوران كوتاه زندگى است، و همچون سراب از بين مى‏رود، يا همچون ابر از هم مى‏پاشد. بنا بر اين در ميان آن فتنه‏ها قيام كردم تا باطل از بين رفت و نابود شد، و دين به استوارى و استحكام رسيد. و قسمتى از اين نامه است به خدا قسم اگر به تنهايى با دشمنان روبرو شوم در حالى كه تمام زمين را پر كرده باشند، مرا نه باك است و نه ترس. من بر گمراهى آنان و هدايت خويش از جانب خود بر بصيرت از سوى پروردگارم بر يقينم. هر آينه من آرزومند لقاى خدايم و به پاداش نيك او در انتظار و اميد، اما تأسّفم از اين است كه حكومت اين امت به دست بى‏خردان و تبهكاران افتد، و مال خدا را در بين خود دست به دست كنند، و عباد حق را به بردگى گيرند، و با شايستگان به جنگ خيزند، و فاسقان را همدست خود نمايند، زيرا از اينان كسى است كه در ميان شما شراب حرام نوشيد، و حدّى كه در اسلام مقرر بود بر او جارى گشت، و هم از اينان كسى است كه مسلمان نشد تا اينكه براى اسلام آوردنش به او بخشش كمى شد. اگر از حكومت اين نابكاران بر شما نمى‏ترسيدم اين مقدار شما را ترغيب و توبيخ نمى‏كردم، و در جمع و تحريك شما كوشش روا نمى‏داشتم، و زمانى كه سر باز زديد و سستى نموديد رهايتان مى‏كردم. آيا شما نمى‏بينيد سرزمين شما با حمله دشمن كم شده، و شهرهايتان تحت فرمان آنان در آمده، و كشورهايتان ربوده شده، و در شهرهاى شما جنگ در گرفته خدا شما را بيامرزد، به جانب جنگ با دشمنانتان كوچ كنيد، و خود را بر زمين سنگين مسازيد كه تن به خوارى بسپاريد، و به ذلّت برگرديد، و پست‏ترين برنامه نصيب شما شود. مرد جنگجو هميشه بيدار و هوشيار است، و هر كه از دشمن آسوده بخوابد دشمن نسبت به او نخواهد خفت. و السلام


مربوط به :‌بیانات در دیدار جمعی از اساتید و فضلا و مبلّغان و پژوهشگران حوزه‌های علمیه کشور - 1386/09/08
عنوان فیش :بهتر شدن حوزه در گرو فکر درست و برنامه ریزی
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
اگر امروز ارکان حوزه یعنی مدیران، صاحب‌نظران، اساتید، برجستگان همت بکنند، درست فکر کنند و برنامه‌ریزی کنند، حوزه بیست سال دیگر از لحاظ سطح و عمق و عرض و طول و توسعه‌ی نفوس، از حالا بمراتب بهتر خواهد بود. اگر حالا ما پیش‌بینی نکنیم، نه؛ هیچ معلوم نیست حوزه‌ی قمی در آینده با همین عرض و طول فعلی هم وجود داشته باشد. بزرگانی، محققینی، علمای خوبی، فقهائی، فلاسفه‌ای از حوزه گرفته میشوند؛ می‌روند - ننقصها من اطرافها (1)- جای اینها باید شخصیتهائی رشد کنند، ببالند؛ جای اینها را پر کنند و بیش از آنچه که آنها انجام دادند، انجام بدهند. اگر این کار شد، این آینده‌نگری انجام گرفت، فردا خوب خواهد بود. اگر این آینده‌نگری امروز در حوزه‌ی قم انجام نگیرد و به وضع موجود راضی باشیم؛ به همینی که حالا حوزه را یک جوری اداره کنیم؛ به این اگر قناعت کنیم، فردا یا حوزه‌ای نداریم یا حوزه‌ای رو به انحطاط خواهیم داشت.
1 ) سوره مبارکه الرعد آیه 41
أَوَلَم يَرَوا أَنّا نَأتِي الأَرضَ نَنقُصُها مِن أَطرافِها ۚ وَاللَّهُ يَحكُمُ لا مُعَقِّبَ لِحُكمِهِ ۚ وَهُوَ سَريعُ الحِسابِ
ترجمه :
آیا ندیدند که ما پیوسته به سراغ زمین می‌آییم و از اطراف (و جوانب) آن کم می‌کنیم؟! (و جامعه‌ها، تمدّنها، و دانشمندان تدریجاً از میان می‌روند.) و خداوند حکومت می‌کند؛ و هیچ کس را یارای جلوگیری یا ردّ احکام او نیست؛ و او سریع الحساب است!

1 ) سوره مبارکه الأنبياء آیه 44
بَل مَتَّعنا هٰؤُلاءِ وَآباءَهُم حَتّىٰ طالَ عَلَيهِمُ العُمُرُ ۗ أَفَلا يَرَونَ أَنّا نَأتِي الأَرضَ نَنقُصُها مِن أَطرافِها ۚ أَفَهُمُ الغالِبونَ
ترجمه :
ما آنها و پدرانشان را (از نعمتها) بهره‌مند ساختیم، تا آنجا که عمر طولانی پیدا کردند (و مایه غرور و طغیانشان شد)؛ آیا نمی‌بینند که ما پیوسته به سراغ زمین آمده، و از آن (و اهلش) می‌کاهیم؟! آیا آنها غالبند (یا ما)؟!


مربوط به :‌بیانات در دیدار جمعی از اساتید و فضلا و مبلّغان و پژوهشگران حوزه‌های علمیه کشور - 1386/09/08
عنوان فیش :رونق حوزه علمیه حلّه در اواخر قرن ششم تا اوائل هشتم هجری
کلیدواژه(ها) : حوزه علمیه حلّه, تاریخ حوزه های علمیه, تاریخ حوزه‌های علمیه و مجاهدتهای علما, حوزه‌‏های علمیه, حوزه علمیه قم, پایه‌گذاری حوزه علمیه قم, خواجه نصیرالدین طوسی, حوزه علمیه نجف, تحول در حوزه
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
حوزه به مثابه‌ی یك كلّ كه دارای ابعاض و اجزائی است، یك موجود زنده است. یعنی رشد دارد، نُكس دارد، تحرك و نشاط دارد، جمود و ركود دارد، حیات دارد، ممات دارد؛ یك موجود زنده است. دلیلش هم تاریخ حوزه‌های علمیه است. یك حوزه‌ی علمیه‌ای- مثلًا فرض‌ كنید- مثل حوزه‌ی علمیه‌ی حلّه در قرن هفتم- حالا هفتم، اواخر ششم تا هفتم، تا اوائل هشتم هجری- یك حوزه‌ی پررونقی است. وقتی خواجه نصیر طوسی رفت حلّه، در آن جمعی از بزرگانِ علما كه مجتمع بودند- آن‌طوری كه من در ذهنم هست- ظاهراً حدود بیست نفر، بیست و پنج نفر عالم بزرگ بودند كه یكی از آن‌ها محقق حلّی بود، یكی پدر علامه بود، یكی ابن سعیدِ صاحب جامع الشرایع بود- یحیی ابن سعید حلّی- و از این قبیل. این حوزه‌ی حلّه است. حوزه‌ی حلّه امروز وجود ندارد. حوزه‌ی نجف یك روزی بود كه بعد از آن رونق اولیه، ركود پیدا كرد. آدم معروفی، شخص برجسته‌ای در حوزه‌ی نجف نبود؛ بعد شاگردان وحید بهبهانی مثل بحر العلوم و كاشف الغطاء و امثال این‌ها آمدند آن حوزه را آن‌چنان به رونق آوردند كه به نظر من دویست سال است كه ضرب دست آن‌ها دارد حوزه‌ی نجف را پیش می‌برد. هنر فقهی و عمق كار آن‌ها، حوزه را با نشاط كرد و زنده كرد و همین‌طور زنده ماند بحمد اللَّه تا دوران اخیر.
حوزه‌ی قم نبود؛ یك حوزه‌ی كم‌رنگ بی‌رونقی بود بعد از آن رونق اولیه‌ی عهد اسبق. حاج شیخ عبد الكریم حائری (رضوان اللَّه تعالی علیه) آمد، حوزه جان گرفت؛ این‌جوری است حوزه‌ی علمیه. امروز را نگاه نكنید؛ فردائی وجود دارد؛ این فردا چگونه است؟ این را شما باید معیّن كنید؛ امروز باید معیّن كند.
اگر امروز اركان حوزه یعنی مدیران، صاحب‌نظران، اساتید، برجستگان همت بكنند، درست فكر كنند و برنامه‌ریزی كنند، حوزه بیست سال دیگر از لحاظ سطح و عمق و عرض و طول و توسعه‌ی نفوس، از حالا بمراتب بهتر خواهد بود. اگر حالا ما پیش‌بینی نكنیم، نه؛ هیچ معلوم نیست حوزه‌ی قمی در آینده با همین عرض و طول فعلی هم وجود داشته باشد. بزرگانی، محققینی، علمای خوبی، فقهائی، فلاسفه‌ای از حوزه گرفته می‌شوند؛ می‌روند- ننقصها من اطرافها- جای این‌ها باید شخصیتهائی رشد كنند، ببالند؛ جای این‌ها را پر كنند و بیش از آنچه كه آن‌ها انجام دادند، انجام بدهند. اگر این كار شد، این آینده‌نگری انجام گرفت، فردا خوب خواهد بود. اگر این آینده‌نگری امروز در حوزه‌ی قم انجام نگیرد و به وضع موجود راضی باشیم؛ به همینی كه حالا حوزه را یك‌جوری اداره كنیم؛ به این اگر قناعت كنیم، فردا یا حوزه‌ای نداریم یا حوزه‌ای رو به انحطاط خواهیم داشت.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18
عنوان فیش : نخبگان, تحول, پیشرفت, حوزه‌‏های علمیه, وظایف خواص
کلیدواژه(ها) : نخبگان, تحول, پیشرفت, حوزه‌‏های علمیه, وظایف خواص
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
وظیفه‌ی نخبگان فکری و فرهنگی جامعه و حوزه و دانشگاه، مدیریت تحوّلات اجتماعی است. نه باید تحوّلات را سرکوب کرد، نه باید تسلیم هر تحوّلی شد. خوب، این تحوّل برای پیشرفت است.

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی - 1385/03/29
عنوان فیش : حوزه‌‏های علمیه, دانشگاه‏, مطبوعات, مطبوعات, آزادی اندیشه, آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه, دانشگاه‏, مطبوعات, مطبوعات, آزادی اندیشه, آزادی بیان
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
در حوزه‌های علمیه، دانشگاه و محیطهای فرهنگی و مطبوعاتی، هو کردن کسی که حرف تازه‌ای می‌آورد، یکی از بزرگترین خطاهاست؛ بگذارید آزادانه فکر کنند.

مربوط به :بیانات‌ در دیدار جمعی از روحانیون استان کرمان‌ - 1384/02/11
عنوان فیش : حوزه‌‏های علمیه, هدایت فکر دینی مردم
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه, هدایت فکر دینی مردم
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
امروز حوزه‌های علمیه وظیفه‌ی هدایت قشرهای گوناگون را در سطوح مختلف بر عهده دارند.

مربوط به :بیانات‌ در دیدار جمعی از روحانیون استان کرمان‌ - 1384/02/11
عنوان فیش : حوزه‌‏های علمیه, روحانی‌ها, وظایف روحانیت, اساتید حوزه
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه, روحانی‌ها, وظایف روحانیت, اساتید حوزه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اولین چیزی که در حوزه‌های علمیه لازم است، عمق بخشیدن به تحصیل دینی است.

مربوط به :بیانات‌ در دیدار جمعی از روحانیون استان کرمان‌ - 1384/02/11
عنوان فیش : حوزه‌‏های علمیه
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
حوزه‌ها در همه‌ی نقاط کشور باید رونق پیدا کنند و علمای بزرگ در حوزه‌ها مستقر شوند؛ همچنان که بودند.

مربوط به :بیانات در دیدار مردم کرمان‌ - 1384/02/11
عنوان فیش : حوزه‌‏های علمیه, روحانی‌ها, وظایف روحانیت, اساتید حوزه
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه, روحانی‌ها, وظایف روحانیت, اساتید حوزه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
امروز حفظ حوزه‌های علمیه و تربیت طلاب فاضل و علمای بزرگ یك وظیفه‌ی اساسی است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اعضای انجمن قلم‌ - 1381/11/08
عنوان فیش : دانشگاه‏, آزادی بیان, آزادی عقیده, آزادی اندیشه, حوزه‌‏های علمیه
کلیدواژه(ها) : دانشگاه‏, آزادی بیان, آزادی عقیده, آزادی اندیشه, حوزه‌‏های علمیه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
به نظر من، گفتگوی آزاد باید از حوزه و دانشگاه شروع شود.

مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان‌ - 1380/06/15
عنوان فیش : حرکت علمی ایران, حوزه‌‏های علمیه, نسبت حوزه و نظام اسلامی, تولید فکر, تبیین علم
کلیدواژه(ها) : حرکت علمی ایران, حوزه‌‏های علمیه, نسبت حوزه و نظام اسلامی, تولید فکر, تبیین علم
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
تولید و تبیین و تدوین فكر، كار حوزه‌های علمیه است و حوزه‌های علمیه باید در این زمینه وارد میدان شوند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون - 1374/09/16
عنوان فیش : حوزه‌‏های علمیه, حکومت, نظام جمهوری اسلامی ایران
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه, حکومت, نظام جمهوری اسلامی ایران
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
امروز این حکومتی که وجود دارد، در مبنا و اصل، زاییده‌ی خودِ حوزه‌ی علمیّه است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون - 1374/09/16
عنوان فیش :انواع عملكرد حوزه های علمیه در برابر حکومتها در دوران‌های مختلف
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه, استقلال حوزه‌های علمیه, مخالفت با حوزه‌های علمیه و علما, جلوداری روحانیت در انقلاب اسلامی, جایگاه روحانیون در روند انقلاب اسلامی, تاریخ روحانیت شیعه, مواضع روحانیت نسبت به حکومتها, حضور روحانیت در صحنه, مبارزه با روحانیت, مبارزه روحانیت علیه رژیم پهلوی, جلوداری روحانیت در انقلاب اسلامی, جایگاه روحانیون در روند انقلاب اسلامی, روحانیت شیعه, تاریخ روحانیت شیعه, مواضع روحانیت نسبت به حکومتها, حضور روحانیت در صحنه, مبارزه با روحانیت, مبارزه روحانیت علیه رژیم پهلوی, تاریخ قاجاریه, نسبت حوزه و نظام اسلامی, دخالت روحانیون در حکومت دینی, نقش حوزه های علمیه در انقلاب اسلامی, میرزای قمی, مبارزات ضد استعماری علما, استقلال حوزه‌های علمیه, تاریخ بر سر کار آمدن و حکمرانی محمدرضا پهلوی, طاغوت, حاکمیت طاغوت
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
در گذشته، حوزه‌های علمیّه در قبال حكومتها، در محیطهای شیعی و غیرشیعی، سه نوع عملكرد داشتند: یكی این‌كه وابسته به دستگاههای قدرت بودند و روحانیتْ دولتی بود. در محیطهای مسیحی هم این‌گونه بوده و هست. حتّی در محیطهای غیرشیعی هم، روحانیت، بخشی از دستگاههای دولتی است. این، از نظر ما مردود است و قبول نداریم و آن را برای روحانیتْ مضرّ می‌دانیم. دستگاههای دولتی، نوسان و تلاطم دارند و آینده‌شان به طور دقیق قابل پیش بینی نیست. روحانیت باید همیشه امكان حضور قدرتمندانه‌ی نصیحت‌آمیز یا دخالت‌آمیز را برای خودش حفظ كند، والّا نمی‌تواند كاری انجام دهد. این خصلت هم، با این‌كه بخشی از دولت یا حكومت باشد، نمی‌سازد. حوزه باید مستقل باشد و این، یك فرض است.
فرض دوم این است كه حوزه، ضدّ و نقطه‌ی مقابل حكومت باشد. مانند حوزه‌های علمیه‌ی ما در پیش از انقلاب و در برخی از گذشته‌های دور كه روحانیت شیعه، در مقابل دستگاه حاكمه قرار داشت. علّت آن، این بود كه آن دستگاهها، دستگاههای ظلم و كفر و فساد بودند و روحانیت با آنها مخالف بود. این فرض هم بدیهی است كه امروز مصداق ندارد. حوزه‌ی علمیّه‌ی اسلام، امروز نمی‌تواند با حكومتی كه پرچم اسلام را برافراشته و اسلام را عزیز كرده و شریعت را از انزوا خارج كرده و از لحاظ اعتبار و آبرو در سطح بلندترین قلّه‌ی جهانی قرار داده است، مخالفت كند. بنابراین، فرض دوم هم مردود است. امروز این حكومتی كه وجود دارد، در مبنا و اصل، زاییده‌ی خودِ حوزه‌ی علمیّه است. چطور ممكن است كه حوزه با آن مخالفت كند؟! البته من حوزه را عرض می‌كنم. آدمهای مریض و خبیث بالذّات یا بالعَرَض را كار ندارم. آدمهای مریض و ناراحت، با هر دستگاه سیاسی‌ای مخالف نیستند. با حكومتی كه مدبّرش ساواك بود، روابط بسیار خوبی هم داشتند.امروز هم كه با دستگاه روحانیت مخالفند، از سرِ مبارزه‌جویی نیست و شجاعت مبارزه را هم ندارند. اگر تشری به آنها زده شود، از آنچه كه كرده‌اند، هفت بار استغفار خواهند كرد! دشمنی آنان از سر دنائت و خباثت است. چون می‌بینند كه حكومت اسلامی نجیبانه برخورد می‌كند، نانجیبانه در مقابلش می‌ایستند... مثلاً می‌توان مرحوم میرزای قمی رضوان اللَّه علیه را مثال زد كه نسبت به فتحعلی‌شاه با سرسختی برخورد می‌كرد و هیچ باجی به او نمی‌داد. با این‌كه فتحعلی‌شاه خیلی به میرزا هم اظهار ارادت می‌كرد؛ اما میرزا به او چندان اعتنایی نداشت. درعین‌حال، نام رساله‌ی جهاد خودش را «عبّاس‌میرزا» گذاشت؛زیرا او یكی از سرداران آن زمان بود و به‌هرحال، دولت ایران مدّت زمانی را با دولت متجاوز روس تزاری جنگیده بود و ایشان احساس تكلیف می‌كرد كه باید از ایرانیان حمایت كند. از خود شاه كه آدم فاسدی بود، نمی‌خواست به صراحت حمایت كند؛ بلكه از عبّاس میرزا كه در میدان جنگ، جنگیده بود، این‌طور تجلیل می‌كرد.
به‌هرحال، دوره‌ی بی‌اعتنایی نسبت به حكومت را باید با اغراض سیاسی صحیح و كارهای بجا پشت سر می‌گذاشت.
این روش هم، امروز قابل قبول نیست. امروز اگر روحانیت در قبال حكومت، بی‌اعتنا و بی‌مبالات باشد، هم خودش ضایع خواهد شد و هم حكومت اسلامی تضعیف می‌شود. حكومت اسلامی، حكومت قرآن و حكومت فقه و فقیه و حكومت علم و عدل است. حكومت برای گسترش آرمانهای اسلامی است. تشكیل حكومت اسلامی، آرزوی همه‌ی اولیاءاللَّه در طول تاریخ بوده است. هر فرد مؤمنی وظیفه دارد از آن دستگاه سیاسی كه اسلام را ترویج و احكام آن را پیاده می‌كند، حمایت كند. مگر عالِم دین می‌تواند نسبت به حكومت اسلامی بی‌اعتنا بماند؟! افراد كافر به اسلام، در مقابل حكومت طاغوتی بی‌اعتنا می‌مانند. «طاغوت» یعنی كسی كه در مقابل خدا، دستگاهی برپا می‌كند: انداداللَّه، شركاءاللَّه. كسانی كه خود را بنده‌ی مطیع خدا می‌دانند، برای تحقّق اهداف خدایی تلاش می‌كنند و صبح و شام در مقابل پروردگار پیشانی خضوع به خاك می‌سایند كه به آنها توفیق دهد خدمتگزار دین او باشند. اگر اینها در كشور، زمام قدرت را به دست گیرند، همه وظیفه دارند كه مانند یك عبادت، از آنان حمایت كنند.
در گوشه و كنار، شاید افرادی هستند كه خیال می‌كنند این نشانه‌ی زهد و علم آنان است كه از كار كنار بكشند و كاری با حكومت نداشته باشند. مگر چنین چیزی امكان دارد؟! البته چون می‌خواهیم نسبت به مسائل، حُسن ظن داشته باشیم، می‌گوییم: «این، نشانه‌ی بی‌خبری و غفلت آنان است.» والّا اگر غفلت و بی‌خبری نباشد، نشانه‌ی چیزهای خیلی بدی خواهد بود. پس، این فرض هم مردود است.
امروز، فرض چهارمی هم وجود دارد و آن عبارت است از حوزه‌ی علمیّه‌ی مستقلِ‌ّ از حكومت كه همكار حكومت است. كار خود را در مجموعه‌ی عظیمی كه امروز بر دوش همه است، انجام می‌دهد. وابسته به دولت نیست؛ اما به دولتْ كمك و از آن پشتیبانی می‌كند. به آن خدمت می‌دهد، آن را نصیحت و راهنمایی می‌كند و مقرّرات اسلامی را به آن می‌شناساند. امروز دستگاه قضایی در زمینه فقهی، نیازمند حوزه‌های علمیّه است و دستگاههای اجرایی و قانونگذاری، بیشتر احتیاج دارند. دانشگاهها، نیروی نظامی، كارخانه‌ها و تمام اقشار ملت، نیازمند حوزه‌های علمیّه‌اند. همچنین، این نظام، در رأس خود كسی را می‌خواهد كه پرورده این حوزه‌ها باشد. این همكاری و همگامی، باید به شكل صحیحِ آن باشد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان حوزوی - 1374/09/13
عنوان فیش :جلوتر بودن حوزه‌ى علمیه گذشته از دنیاى زمان خود
کلیدواژه(ها) : استعدادهای ناشناخته حوزه, حوزه و نیازهای روز, تاریخ حوزه‌های علمیه و مجاهدتهای علما, آخوند خراسانی, شیخ طوسی, میرحامدحسین‌هندی, عبدالجلیل قزوینی رازی, سید مرتضی رازی, تاریخ علما و فقهای سلف, حوزه‌‏های علمیه
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
حوزه نسبت به گذشته خیلى پیشرفت کرده است و هیچ کس نمى‌تواند این حقیقت را منکر شود. یعنى اگر ما قدر مطلق را حساب کنیم، قابل مقایسه با گذشته نیست. همان‌طور که حضرت «آیةاللَّه مشکینى» فرمودند، این حوزه کمّاً و کیفاً پیش رفته است. آن روز، چهار صد نفر طلبه داشت، ولى امروز هزاران طلبه و فاضل مشغول تحصیلند. فضلاى امروز از فضلاى آن روز کمتر نیستند. بعضى از طلاّبِ امروز از طلاّبِ آن روز کم شوقتر نیستند. کارى که فضلا و طلاّبِ امروز مى‌کنند، بعضى اوقات دهها برابر کارى که آن روز طلاّب و فضلا مى‌کردند، اهمیت عملى و بعضاً علمى دارد.
کسى نمى‌تواند بگوید که حوزه دچار عقبگرد است؛ نه. از این جهتى که بررسى مى‌کنیم، حوزه پیشرفت کرده است. حرفهاى گذشتگان هم دست علماى امروز است. امروز، این کتاب مکاسبى که شما مى‌خوانید، درس خارج «شیخ» است. عالیترین تحقیقات «شیخ»، همینهاست. کفایه‌اى که شما مى‌خوانید، اوج افکار اصولى «محقّق خراسانى» است. اگر امروز طلبه‌ى کفایه خوان ما، کفایه را که مى‌خواند آن را بفهمد، مثل اکابر شاگردان «آخوند» که آن روز آن حرفها را بلد شدند، فهمیده است. منتها باید بداند که امروز پلّه‌ى آخر نیست؛ ولى آن روز، پلّه‌ى آخر بود. بنابراین، حوزه در فقه و اصول و در کار حوزه‌اىِ کمّى و در تبلیغات و گسترش خود و توسعه در اطراف عالم و مسؤولیتهایى که بر عهده گرفته است، با گذشته تفاوت زیادى دارد و پیشرفت زیادى کرده است.
امّا از لحاظ یک دیدگاه دیگر، حوزه دو اشکال اساسى دارد که یکى از آنها حتماً در گذشته نبوده و متعلّق به امروز است و دیگرى هم به احتمال زیاد، این گونه است. امّا اشکالى که حوزه‌ى ما، دیروز آن را نداشت و امروز دارد، این است که حوزه‌ى دیروز از دنیاى زمان خود عقبتر نبود؛ بلکه جلوتر هم بود.
شما نگاه کنید در آن روز علماى ما چقدر محصول علمى و فقهى و کلامى براى مردمِ زمان خودشان دارند. همان عدّه‌ى کمى که در گذشته بودند، کارهاى بزرگى انجام دادند. اگر در نیشابور یا بلخ یا هرات یا طوس که اقصى نقاط دنیاى اسلام نسبت به بغدادِ آن روز بود، چند نفر شیعه زندگى مى‌کردند و سؤال فقهى یا کلامى داشتند، «شیخ مفید» آنان را از بغداد هدایت و راهنمایى مى‌کرد. یعنى «شیخ مفید» از زمان خودش عقب نبود.
یا در زمان «شیخ طوسى»، اگر دشمنِ مکتبِ اهل بیت مى‌گفت : «أن لا مصنَّفَ لکم»؛ شما کتاب و تصنیف ندارید، «شیخ طوسى» خودش به تنهایى وارد میدان مى‌شد و بزرگترین کتاب رجالى را تلخیص مى‌کرد و اختصاصاً یک کتاب و فهرست رجالى دیگر مى‌نوشت. یعنى بدون معطّلى، رجال «کشّى» را تلخیص کرد، رجال خود را نوشت و فهرست «شیخ» را هم نگاشت!
هنوز پاسخ در خانه‌ى اشکال کننده بود که مى‌گفت فقه ندارید؛ ناگهان یک کتاب عظیم پرفرع پر تحقیق - به حسب سطح تحقیق آن روز - مبسوط از آب در مى‌آمد. اگر «محمدبن زکریاى رازى»، چهار کلمه‌ى الحادى بر زبانش جارى مى‌شد، فوراً «سید مرتضاى رازى» در ردّ او کتاب مى‌نوشت و نمى‌گذاشت حرف او بى‌جواب بماند. اگر فلان نویسنده‌ى معاند اهل بیت، کتابى مى‌نوشت و حقایق و اعمال شیعه را مسخره مى‌کرد، بلافاصله «عبدالجلیل رازى قزوینى» حقّش را کف دستش مى‌گذاشت و کتاب «النقض» را مى‌نوشت. بنابراین، هرکسى که در زمینه‌هاى فقهى و کلامى - بخصوص - چیزى به شیعه مى‌گفت، شیعه با قدرت و قوت، به زبان علمى به او جواب مى‌داد و سخن تلخِ رقیب و حریف و معاند را به خانه نمى‌برد.
تا اواخر هم وضعیت این گونه بوده است. در هند یک نفر پیدا شد و کتاب «تحفه‌ى اثنى عشریه» را که بر ضدّ و ذّم شیعه و در قدح اهل بیت است، نوشت. «سید حامد حسین»، کتاب «عبقاتِ» به آن عظمت را در جوابش نگاشت و آن‌طور که به نظرم مى‌رسد، شاید حدود ده ردّ بر کتاب «تحفه‌ى اثنى عشریه» نوشته شده است.
من فهرستى را نگاه مى‌کردم که متعلّق به کتب علماى هندىِ شیعه بود که البته بزرگان و اَعلام درجه‌ى یک هم در میان آنان بودند. به نظرم ده ردّ و شاید هم بیشتر علیه این کتاب نوشتند. بنابراین، حوزه هاى علمیه از زمان خودشان عقب نبودند. یک نفر پیدا مى‌شد حرفى را در یک کتاب خطّى مى‌زد و یک نسخه مى‌نوشت و دیگرى پخش مى‌کرد و دیگرى مى‌خواند و چهار نفر در طول زمان از آن مطّلع مى‌شدند؛ عالم شیعه هم برمى‌داشت همین کار را عیناً جواب مى‌داد و گاهى تندتر و سریعتر و بهتر از او اقدام مى‌کرد و عقب نمى‌ماند.
تا زمان «شهید اوّل» کتب فقهى ما غالباً متضمّن آراى فقهاى اهل سنّت - مثل کتب «علاّمه» و «فخرالمحقّقین» - هم بوده است؛ ولى بعد از آن زمان، کتب شیعه غالباً دیگر آراى اهل سنّت را ذکر نمى‌کنند. وقتى شما نگاه مى‌کنید، مى‌بینید که در آن کتابها، رأى فقهاى اهل سنّت، با اَدلّه‌ى متعدّد جواب گفته شده است. فقط کتاب «خلاف» را نگاه نکنید که «شیخ طوسى» در آن‌جا فقط به اجماع تمسّک کرده است. غالباً استدلالهاى محکمِ کتب «علاّمه» و دیگران و نیز کتاب خودِ«شیخ»، مبسوط است.
اما امروز، این گونه نیست. امروز، حوزه‌ى علمیه از زمان خودش خیلى عقب است. حساب یک ذرّه و دو ذرّه نیست. مثل این است که دو نفر سوار بر اسب، در وادى اى همراه یکدیگر بروند و یکى اسبش از دیگرى تندروتر باشد و آن‌که اسبش کندروتر است، بعداً به اتومبیل دست پیدا کند. طبیعى است آن‌که اسبش تندروتر است، به گرد او هم نمى‌رسد. الان وضعیت این گونه است. در حال حاضر، امواج فقه و فلسفه و کلام و حقوق، دنیا را فرا گرفته است. ما وقتى به خودمان برگردیم، خیلى فاصله داریم.
حتّى در «اخلاق» هم این گونه است. یکى از اَعلام حوزه (عَظم‌اللَّه بقائه) - که الان در این‌جا تشریف دارند - چند سال قبل از این، سفرى به انگلستان کرده بودند و در آن‌جا کتابخانه‌اى را دیده بودند. به من فرمودند: «یک طبقه از این کتابخانه، کتب اخلاقى بود که فرنگیها در چند سالِ اخیر نوشته‌اند»! در آن چند سال، حوزه‌ى علمیه‌ى قم، چند کتاب اخلاق بیرون داده بود؟ یک هزارم آن؟ یک ده هزارم آن؟ گمانم هنوز هم کمتر از این مقدار است! این تازه اخلاق است که مى‌دانید غرب با اخلاق، چندان سرآشتى ندارد. البته کتب اخلاقى آنها بیشتر، فلسفه‌ى اخلاق و ردّ اخلاق و بیان اخلاقِ غیرمعنوى و اخلاق مادّى است. ما بعد از «معراج السعادة» و «جامع السعادات»، در حوزه هایمان، چه کتابى نوشتیم؟ البته بعدها در چند سال اخیر، چند کتاب اخلاق نوشته شده است؛ چیزى که بشود به عنوان یک کتاب علمى ارائه کرد.
عین همین قضیه در «حقوق» هم مشاهده مى‌شود. شما ببینید چقدر در باب حقوق مدنى، حقوق جزا و انواع و اقسام مباحث حقوقى، تحقیقات گوناگون شده است. این کار، هم در غرب و هم در دنیاى اسلامِ غیرشیعه شده است. ما در این زمینه ها انصافاً باید بگویم خیلى عقبیم. حال، این رشته‌ى تخصّصى ماست و بیشترِ تخصّصِ حوزه‌ها تقریباً فقه است.
چقدر در زمینه‌ى فلسفه و کلام و کلامِ جدید و فلسفه‌ى دین و مباحث دین شناسى و سایر زمینه‌ها، مطلب نوشته‌اند و چقدر کار کرده‌اند! ممکن است همه‌ى اینها هم غلط باشد؛ اما بالاخره یک متاع فکر و موج فکرى است که بخشى از فضاى ذهن جامعه را اشغال خواهد کرد. شما در حال حاضر کجایید؟ چطور مى‌خواهید با اینها مقابله کنید؟ کجاست آن «عبدالجلیل رازى قزوینى» که «النقضِ» مناسب این زمان را هم بنویسد و نه یک کتاب، بلکه ده هزار کتاب در این زمینه ها نوشته شود.
امروز دنیا، دنیاى امواج است. با امواج و رایانه، همه‌ى مفاهیم از این طرف به آن طرفِ دنیا منتقل مى‌شود. الان دورترین کتابخانه‌هاى دنیا مى‌توانند در ظرف مدّت پنچ دقیقه، مطالب کتابى را که در کتابخانه‌ى کنگره‌ى امریکاست، روى صفحه‌ى کاغذ خود چاپ کنند! این گونه، مطالب منتقل مى‌شود. ما از این دنیا عقبیم؛ دیگر چرا این را منکر شویم!؟ این یک عیب قطعى است که حوزه‌ى امروز ما، آن را دارد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان حوزوی - 1374/09/13
عنوان فیش :استفاده بهینه علامه حلی ازاستعدادها به وسیله ایجاد مدرسه سیار
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه, تاریخ حوزه‌های علمیه و مجاهدتهای علما, علامه حلی, استعدادهای ناشناخته حوزه, تاریخ علما و فقهای سلف
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
حوزه نسبت به گذشته خیلى پیشرفت کرده است و هیچ کس نمى‌تواند این حقیقت را منکر شود. یعنى اگر ما قدر مطلق را حساب کنیم، قابل مقایسه با گذشته نیست. همان‌طور که حضرت «آیةاللَّه مشکینى» فرمودند، این حوزه کمّاً و کیفاً پیش رفته است. آن روز، چهار صد نفر طلبه داشت، ولى امروز هزاران طلبه و فاضل مشغول تحصیلند. فضلاى امروز از فضلاى آن روز کمتر نیستند. بعضى از طلاّبِ امروز از طلاّبِ آن روز کم شوقتر نیستند. کارى که فضلا و طلاّبِ امروز مى‌کنند، بعضى اوقات دهها برابر کارى که آن روز طلاّب و فضلا مى‌کردند، اهمیت عملى و بعضاً علمى دارد.
کسى نمى‌تواند بگوید که حوزه دچار عقبگرد است؛ نه. از این جهتى که بررسى مى‌کنیم، حوزه پیشرفت کرده است. حرفهاى گذشتگان هم دست علماى امروز است. امروز، این کتاب مکاسبى که شما مى‌خوانید، درس خارج «شیخ» است. عالیترین تحقیقات «شیخ»، همینهاست. کفایه‌اى که شما مى‌خوانید، اوج افکار اصولى «محقّق خراسانى» است. اگر امروز طلبه‌ى کفایه خوان ما، کفایه را که مى‌خواند آن را بفهمد، مثل اکابر شاگردان «آخوند» که آن روز آن حرفها را بلد شدند، فهمیده است. منتها باید بداند که امروز پلّه‌ى آخر نیست؛ ولى آن روز، پلّه‌ى آخر بود. بنابراین، حوزه در فقه و اصول و در کار حوزه‌اىِ کمّى و در تبلیغات و گسترش خود و توسعه در اطراف عالم و مسؤولیتهایى که بر عهده گرفته است، با گذشته تفاوت زیادى دارد و پیشرفت زیادى کرده است.
امّا از لحاظ یک دیدگاه دیگر، حوزه دو اشکال اساسى دارد که یکى از آنها حتماً در گذشته نبوده و متعلّق به امروز است و دیگرى هم به احتمال زیاد، این گونه است ... عیب دوم که احتمال مى‌دهم این عیب هم مخصوصِ ما باشد و در گذشته نبوده است، این است که از موجودى انسانى کنونى حوزه، استفاده‌ى بهینه نمى‌شود. همین حالا در همین حوزه‌ى علمیه‌ى قم، هزاران استعداد برجسته و طلاّب فاضل و جوانان خوب وجود دارد که اگر اندکى به آنان توجّه شود و در جاى خود قرار گیرند و کار بایسته‌اى از آنان خواسته شود و از تضییع وقتشان به زواید، جلوگیرى شود، هر کدامشان خواهند توانست بخشى از این خلأ را پر کنند. البته این عیب، زمانِ ما هم بود. آن زمان که ما ساکن حوزه بودیم، همین عیب وجود داشت؛ اما احتمال مى‌دهم که در گذشته ها این گونه نبوده است. مثلاً «علاّمه‌ى حلّى»، مدرسه‌ى سیار درست کرده بود و با «الجایتوى خدابنده» به اطراف راه مى‌افتاد و طلبه ها را با خودش به مدرسه مى‌برد. بعضى از قضایاى تاریخى، واقعاً انسان را به شک مى‌اندازند که شاید در آن وقت، واقعاً از موجودىِ انسانىِ خود، استفاده‌ى درست مى‌کردند.

مربوط به :بیانات در آغاز درس خارج فقه‌ - 1374/06/14
عنوان فیش : حکومت‎ اسلامی, حوزه‌‏های علمیه, نسبت حوزه و نظام اسلامی, حوزه و جامعه اسلامی
کلیدواژه(ها) : حکومت‎ اسلامی, حوزه‌‏های علمیه, نسبت حوزه و نظام اسلامی, حوزه و جامعه اسلامی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اگر نیاز جامعه و حکومت اسلامی و اقامه‌ی آن مطرح است، می‌بایست حوزه‌ی علمیّه آن را تأمین کند.

مربوط به :پیام تسلیت به مناسبت درگذشت حضرت آیةاللَّه العظمی اراکی - 1373/09/09
عنوان فیش : حوزه‌‏های علمیه
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
بی‌شک حوزه‌ی علمیه‌ی فیّاض و پر برکت قم، صدقه‌ی جاریه‌یی است که جهان اسلام در آزمونهای دشوار و در امر تقلید و هدایت عامّ دینی می‌تواند از برکات آن استفاده کند.

مربوط به :بیانات در آغاز درس خارج فقه - 1373/06/20
عنوان فیش : حوزه‌‏های علمیه, روحانی‌ها, طلاب جوان
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه, روحانی‌ها, طلاب جوان
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
در حوزه‌ی علمیه‌ی صحیحِ شیعی، همه بخصوص طلاّب جوان، باید خود را در صفوف اوّل حرکتِ عظیمِ جامعه بدانند .

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان و طلاب - 1372/09/24
عنوان فیش : حوزه علمیه قم, حوزه‌‏های علمیه, حوزه و نیازهای روز
کلیدواژه(ها) : حوزه علمیه قم, حوزه‌‏های علمیه, حوزه و نیازهای روز
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
حوزه‌ی علمیه قم، به عنوان قله حوزه‌های علمیه، و به دنبال آن حوزه‌های دیگر علمیه، باید كاری كنند كه دین خدا در بین مردم، مورد رغبت و شوق قرار گیرد.

مربوط به :پیام به جامعه‌ی مدرسین حوزه علمیه قم - 1371/08/24
عنوان فیش :بهره‌دهی چندین برابر حوزه‌های علمیه بخاطر تشکیل شورای سیاست‌گذاری
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
خدای عزیز و حکیم را سپاسگزارم که به یکی از آرزوهای بزرگ درباره‌ی حوزه‌های علمیه، جامه‌ی عمل پوشانید و در ظل عنایات حضرت ولی‌اللَّه‌الاعظم روحی‌فداه، سرآغازی مبارک برای تحول دیریابی که همواره نیک‌خواهان و روشن‌بینان جامعه‌ی روحانیت، آرزومندانه بدان چشم دوخته بودند، پدید آورد. تشکیل شورایی از علما و مدرسین عالی‌مقام برای سیاستگذاری و جهت دهی به اداره‌ی حوزه‌ی علمیه و تعیین مدیری از علمای برجسته و انقلابی و بصیر برای آن، مژده‌ی بزرگی است که بیان اهمیت آن در جملاتی کوتاه، میسر نیست. همین اندازه باید گفت که این اقدام، قادر است گنجینه‌ی عظیم حوزه را به سطح شایسته‌ای از بهره‌دهی برای اسلام و مسلمین برساند، که به تحقیق، چندین برابر بهره‌دهی کنونی آن است: «و البلد الطیب یخرج نباته باذن ربه(1).» شیرینی این اقدام، هنگامی به درستی چشیده می‌شود که تلخکامی ناشی از بهره‌گیری نکردن از همه‌ی ظرفیت این ذخیره‌ی الهی، در عین نیاز مبرمی که به آن هست، به درستی حس شده باشد؛ و چه بسیار بزرگان و پیشگامان و دلسوزانی که در این تلخکامی، زندگی را وداع گفتند.
1 ) سوره مبارکه الأعراف آیه 58
وَالبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخرُجُ نَباتُهُ بِإِذنِ رَبِّهِ ۖ وَالَّذي خَبُثَ لا يَخرُجُ إِلّا نَكِدًا ۚ كَذٰلِكَ نُصَرِّفُ الآياتِ لِقَومٍ يَشكُرونَ
ترجمه :
سرزمین پاکیزه) و شیرین)، گیاهش به فرمان پروردگار می‌روید؛ امّا سرزمینهای بد طینت (و شوره‌زار)، جز گیاه ناچیز و بی‌ارزش، از آن نمی‌روید؛ این گونه آیات (خود) را برای آنها که شکرگزارند، بیان می‌کنیم!


مربوط به :پیام به جامعه‌ی مدرسین حوزه علمیه قم - 1371/08/24
عنوان فیش :جوهر حیات و رشد حوزه علمیه مرهون مجاهدتهای ایثارگران
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
حوزه‌ی علمیه در این دوران، جوهر حیات و رشد و بالندگی خود را مرهون انقلاب اسلامی و امام عظیم‌الشأن آن، و مجاهدتهای ایثارگرانی است که به عشق دین خدا و به امید حاکمیت آن، جان و تن خود را به میدان فداکاری بردند. «فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر.(1)» سیاست سلطه‌گران جهانی این بوده و هست که مراکز دانش دین را منزوی، منفعل، بی‌روحیه، بی‌ابتکار، وابسته به خود و فارغ از آرمانهای بزرگ کنند، و آنان را به جدایی دین از سیاست معتقد، و از همگامی دین با تحولات شگرف جهانی مأیوس سازند. این ترفند، نسبت به حوزه‌های علمیه به کار رفته و تأثیراتی نیز کرده بود. انقلاب اسلامی که از حوزه و به رهبری برجسته‌ترین فرزندان و تربیت شدگان آن، سر کشید و امواج جهانی را در جهت عکس تدابیر و امیدهای استکبار هدایت کرد، حوزه‌ی علمیه را نیز درخشش و جذابیت و اعتباری تازه داد و بذر امید و روشن‌بینی و عشق به حرکت را در آن کاشت. خون پاک علما و فضلا و طلّابی که در این راه جامه‌ی شهادت پوشیدند، به این نهال الهی رشد و رونقی بی‌سابقه بخشید و آن را تا دورانهای طولانی بیمه کرد. اکنون حوزه باید حقِ‌ّ عظیم انقلاب و امام و شهدا و نفوس طیّبه‌ی ایثارگران را همواره به یاد داشته و ارزشهای انقلاب را به مثابه‌ی راز تجدید حیات، در خود حفظ کند و به کسانی که جاهلانه یا مغرضانه می‌خواهند آن را به سمت هدفهای استکبار بکشانند، میدان ندهد.
1 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 23
مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا
ترجمه :
در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستاده‌اند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.


مربوط به :بیانات در جمع علما و روحانیون استان چهارمحال و بختیارى در شهرکرد - 1371/07/15
عنوان فیش :در حوزه‌های علمیه استعداد کم نیست، همت لازم است
کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه), حوزه‌‏های علمیه, روحانی‌ها, طلاب جوان, همت
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
حالا شما خودتان را جوانی در معادل سنین جوانی امام رضوان‌الله علیه فرض کنید. در بین طلاب و فضلای جوان و درسخوان ما، استعدادهایی هست که اگر همت کنند، درس بخوانند، خودسازی کنند، خود را رها نکنند، پاکدامن، پاکدل، پاک عمل، پاک چشم و پاک دست باقی بمانند، مثل امام، یا در همان حدود خواهند شد. شما فکر می‌کنید از این افراد کم هستند؟ البته در عمل، کم به دست خواهد آمد. نه از باب این‌که استعداد نیست؛ از باب این‌که ما همت نمی‌کنیم که خودمان را بسازیم تا انسان برجسته‌ای شویم. این کارها، گذشت لازم دارد. گذشت از راحتی، گذشت از شهوات، گذشت از وسوسه‌های گوناگون، آشنا کردن دل با انوار و الطاف الهی و مستعد کردن دل برای افاضه‌ی انوار الهی. امام، بلاشک مشمول هدایت خدا بود و خدا او را هدایت می‌کرد. خود ایشان هم این معنا را ملتفت بود و بنده از خود ایشان شنیدم که می‌فرمود: انسان احساس می‌کند که گویا یک دست غیبی یا یک دست هدایتی است که ما را پیش می‌برد.» این، همان هدایت الهی است. این، همان حکمتی است که «یقذفه الله فی قلب من یشاء» (1)؛ نوری است که خدا در دل هرکس بخواهد، می‌اندازد. این چیزها با چه به دست می‌آید؟ این چیزها که استعداد مادرزادی ندارد. تلاش و مجاهدت دارد.
1 )
مصباح الشريعة، ص: 16

ُ الْعِلْمُ نُورٌ يَقْذِفُهُ اللَّهُ فِي قَلْبِ مَنْ يَشَاءُ
ترجمه :



مربوط به :بیانات در آغاز دوره‌ى جدید درس خارج فقه - 1371/06/29
عنوان فیش :اهمیت روشنگری و تبلیغ و منبر
کلیدواژه(ها) : مبلغان, منبر, تبلیغ, حوزه‌‏های علمیه
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
برای تبلیغ، بایستی باب جدیدی را در مدیریت و اداره‌ی حوزه‌ی جدید به وجود آوریم. درست است که ما روی فقاهت تکیه می‌کنیم. درست است که فقاهت را اصل می‌دانیم. اما چنین نیست که رشته‌ی تبلیغ را در حوزه‌ی علمیه‌ی قم، کم‌ارزش بدانیم. گاهی اوقات یک مبلغ، کاری می‌کند که صد فقیه نمی‌توانند آن کار را بکنند. مرحوم حاج آقا رضا همدانی واعظ - غیر از حاج آقا رضا همدانی صاحب مصباح الفقیه است - که مردی ملا و بیشتر اهل وعظ و تبلیغ بود، آن زمان که یکی از مسالک باطله، رواج پیدا کرده بود و در رأس آن مسلک باطل - که من نمی‌خواهم اسم بیاورم - ملایی تحصیلکرده و درس خوانده‌ی نجف قرار داشت - کرمی که از داخل خود درخت به‌وجود آمده و رشد کرده بود - حرفهایی داشتند، که آن حرفها کم‌کم داخل حوزه هم نفوذ می‌کرد. مرحوم میرزای شیرازی به همین حاج آقا رضا همدانی متوسل شد. حاج آقا رضا همدانی یک منبر رفت و آن منبر شد کتابی به نام «هدیة النملة الی رئیس الملة» که الان هم این کتاب وجود دارد. پس، یک مبلغ، گاهی اوقات می‌تواند چنین کار عظیمی را انجام دهد که خود میرزای شیرازی یا بقیه‌ای که بودند و خواستند چنین کاری را انجام دهند، بر آن تسلط نداشتند. این آقا، فنش تبلیغ بود. کارش تبلیغ بود. در همین انقلاب ما - قبل از پیروزی و اوایل انقلاب - وعاظ و شخصیتهای تبلیغی‌ای بودند که بحمدالله بعضی از آنها الان حی و موجودند و از برکات وجودشان، جامعه باز هم بهره‌برداری و استفاده می‌کند. اینها گاهی که در تهران یا قم به منبر می‌رفتند، دنیایی را روشن می‌کردند؛ روشنگری می‌کردند. این‌که روایت دارد: «بعالم الناطق مستعمل علمه» - که روایات(1) متعدد دارد - به خاطر همین است: قوت نطق و قوت تبلیغ.
1 )
الخصال، ج‏1، ص: 197؛
مشكاة الأنوار في غرر الأخبار، ص: 137؛
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏1، ص: 179؛

عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع قِوَامُ الدِّينِ بِأَرْبَعَةٍ بِعَالِمٍ نَاطِقٍ مُسْتَعْمِلٍ لَهُ وَ بِغَنِيٍّ لَا يَبْخَلُ بِفَضْلِهِ عَلَى أَهْلِ دِينِ اللَّهِ وَ بِفَقِيرٍ لَا يَبِيعُ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ وَ بِجَاهِلٍ لَا يَتَكَبَّرُ عَنْ طَلَبِ الْعِلْمِ فَإِذَا كَتَمَ الْعَالِمُ عِلْمَهُ وَ بَخِلَ الْغَنِيُّ بِمَالِهِ وَ بَاعَ الْفَقِيرُ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ وَ اسْتَكْبَرَ الْجَاهِلُ عَنْ طَلَبِ الْعِلْمِ رَجَعَتِ الدُّنْيَا إِلَى وَرَائِهَا الْقَهْقَرَى فَلَا تَغُرَّنَّكُمْ كَثْرَةُ الْمَسَاجِدِ وَ أَجْسَادُ قَوْمٍ مُخْتَلِفَةٍ قِيلَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ كَيْفَ الْعَيْشُ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ فَقَالَ خَالِطُوهُمْ بِالْبَرَّانِيَّةِ يَعْنِي فِي الظَّاهِرِ وَ خَالِفُوهُمْ فِي الْبَاطِنِ لِلْمَرْءِ مَا اكْتَسَبَ وَ هُوَ مَعَ مَنْ أَحَبَّ وَ انْتَظِرُوا مَعَ ذَلِكَ الْفَرَجَ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.
ترجمه :
امير المؤمنين(عليه السّلام)فرمود:پايدارى دين با چهار نفر است:دانشمندى كه دانش خود را اظهار مى‌كند و آن را به كار مى‌برد و ثروتمندى كه در بخشش به اهل دين خدا بخل نمى‌ورزد و فقيرى كه آخرتش را به دنيا نمى‌فروشد و جاهلى كه از طلب علم تكبر نمى‌كند.پس چون عالم علم خود را پنهان سازد و ثروتمندى در مال خود بخل ورزد و فقير آخرتش را به دنيايش بفروشد و جاهل از طلب علم تكبر كند،دنيا به عقب بر مى‌گردد.پس شما را زياد بودن مساجد و رفت آمد اجساد مردم در آنها فريب ندهد. گفته شد:يا امير المؤمنين زندگى در اين زمان چگونه است‌؟فرمود:با آنان در ظاهر در آميزيد ولى در باطن مخالفت كنيد،براى مرد همان مى‌ماند كه كسب كرده و او با كسى است كه دوستش دارد و با اين حال همواره منتظر فرج از سوى خداوند باشيد.


مربوط به :بیانات در آغاز دوره‌ى جدید درس خارج فقه - 1371/06/29
عنوان فیش :وجوب یک مدیریت واحد در اجرای امور حوزه
کلیدواژه(ها) : مدیریت کارامد, مدیریت اجرایی, حوزه‌‏های علمیه
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
آن روشی که پیشنهاد شد، بحمدالله امروز در حوزه‌ی علمیه‌ی قم در جریان عمل است. مجموعه‌ای از فضلای طراز اول قم، باید مجموعه‌ی سیاستگذاری در امور حوزه را به عهده گیرند و یک مدیر مختار که دارای اختیار باشد و بتواند قدرت تصرف داشته باشد، کارهای اجرایی را انجام دهد. یعنی آنها باید سیاستگذاری کنند و یک مدیر اجرا کند. این‌طور نباشد که در اجرا، شرکت به وجود آید، که «لو کان فیهما آلهة الاالله لفسدتا(1)». در امر اجرا، اگر چند نفر بخواهند با سلایق مختلف دخالت کنند، یا بخواهند حتی با همدیگر مشورت کنند و آرایشان را روی هم بریزند و کار کنند، این کار نشدنی است. در جاهایی هم که کار دستجمعی تجربه شده - از جمله در امور کشور و کشورداری و دولت و امثال ذلک - دیدیم که این عملی نیست. لذا در اواخر حیات مبارک امام رضوان‌الله تعالی علیه، دیدید هر جا که اشتراک و توازی و تداخل بود، ایشان قاطعاً یک طرف را معین کردند و به این‌جا رسیدند که باید مدیریت واحده‌ی مسلط بر کار، وجود داشته باشد. در باب حوزه علمیه‌ی قم و در حوزه‌های علمیه‌ی دیگر که اصلاً کار دستجمعی خیلی تجربه نشده است. بنابراین کار مشترک و دستجمعی، عملی نیست.
1 ) سوره مبارکه الأنبياء آیه 22
لَو كانَ فيهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا ۚ فَسُبحانَ اللَّهِ رَبِّ العَرشِ عَمّا يَصِفونَ
ترجمه :
اگر در آسمان و زمین، جز «اللّه» خدایان دیگری بود، فاسد می‌شدند (و نظام جهان به هم می‌خورد)! منزه است خداوند پروردگار عرش، از توصیفی که آنها می‌کنند!


مربوط به :پیام به سمینار در پاکستان‏ - 1371/02/20
عنوان فیش :نکاتی در مورد حوزه های علمیه پاکستان
کلیدواژه(ها) : پاکستان, نقش حیاتی حوزه های علمیه, حوزه‌‏های علمیه, تبلیغ
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
بسم‌اللَّه الرّحمن الرّحیم‌
اَلّذینَ یُبَلّغُونَ رِسالاتِ اللّهِ وَ یَخشَونهُ وَ لا یَخشَونَ اَحَداً اِلاّ اللّه(1)
برگزاری سمینار بررسی مشکلات حوزه‌های علمیّه‌ی پاکستان و حضور حضرات علماء و اساتید و صاحبنظران برجسته از سراسر آن کشور عزیز اسلامی فرصت مناسبی است تا اینجانب ضمن سلام و تحیّت به حضّار محترم، نکاتی را بعرض برسانم:
انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی قدس‌اللَّه نفسه الزکیه احیاگر اسلام ناب محمّدی(ص) و سرآغاز تحوّلات عمیق و سریع در جهان و مبشّر سقوط و اضمحلال قدرتها و امپراتوری‌های بزرگ شد. بیداری و خودیابی و ایستادگی مسلمانان موجب شد که ما جلوه‌هائی از قدرت و حکمت الهی را شاهد باشیم و وعده‌ی حتمی خداوند در ظهور دین و مکنت مسلمین و وراثت صالحین و خلافت مستضعفین را در آینه‌ی تجارب زمانه، به یقین دریابیم و قیام مهدی موعود ارواحنا فداه و استقرار دولت الهی جهانی آن حضرت را به حقیقت منتظر باشیم.
در این عصر، رسالتِ علماء باللّه و امناء الهی و مبلّغان دین سنگین‌تر است، تا خود و اهل اسلام را از آتش نیرنگ شیاطین جبّار بر حذر دارند و نهال معرفت دینی را در دلهای مشتاق و بیدار صدها میلیون مسلمان مؤمن به بار نشانند و حبل‌اللّه المتین را در دسترس امت اسلامی قرار دهند تا با اعتصام همگانی به آن، وحدت جامعه اسلامی محقّق و ارکان نظام شرک و استکبار منهدم شود.
حوزه‌های علمیّه که خاستگاه علماء ربّانی و مرکز تفقّه در دین و تدبّر در امور مسلمین است لازم است با درک زمان و توجّه به شأن و توقّعی که از آنان در حلّ مشکلات علمی و فکری جوامع و پاسخگوئی به اقبال مردم و هدایت آنها و پرورش و تأمین معلّمان و مبلّغان و دانشمندان و اساتید و نویسندگان و ائمه جمعه و جماعت و نظریّه‌پردازان و جامعه شناسان اسلامی وجود دارد، متحوّل شده و به رفع نواقص و مشکلات پرداخته و برای این امور مهمّ خود را مهیا سازند. و این جز با اهتمام علماء اعلام و فقهاء عظام (دامت تائیداتهم) و مشارکت دلسوزانه‌ی همه‌ی متصدّیان امور و با استعانت از خدای متعال ممکن نیست. اخلاص در نیّت و ابتغاء مرضات اللّه لازمه توفیق در این حرکت الهی است همچنین مناسب است حضرات شرکت کننده مطالب زیر را مورد عنایت و نظر قرار دهند:
1- تنظیم برنامه‌های حوزه به گونه‌ای مناسب که علوم مختلف اسلامی را عمیق و دقیق و همه جانبه فرا گیرند و با جهاد و اجتهاد معارف بلند را از معادن و ذخائر غنی فقه شیعی استخراج کنند.
2- در کلیه سطوح آموزشی، قرآن به عنوان برترین مشعل هدایت مورد استفاده قرار گیرد.
3 - برنامه‌ریزی آموزشی و نظم در آموزش و التزام به فراگیری دقیق و امتحان کردن طلّاب مورد توجّه قرار گیرد.
4 - آگاهی از زمان و حقایق علمی و سیاسی جهان و مسلح شدن به بینش جهانی و بهره‌وری از علوم روز در حدّ لزوم در برنامه‌ها مورد عنایت باشد.
5 - استنان به سنّت نبی اکرم(ص) و اقتداء به امامان معصوم(ع) در رفتار و گفتار و احیای دل با معارف آنها و تهذیب نفس و پرهیز از تجمّل و تخلّق به اخلاق اسلامی و ساختن شخصیّت اسلامی خود و انس با قرآن و ادعیه جزو برنامه‌های فردی و جمعی حوزه باشد.
6 - حفظ وحدت کلیّه‌ی برادران فِرَقِ اسلامی خصوصاً احتراز از تشتّت و پراکندگی برادران شیعه.
7 - گسترش فعّالیّتهای حوزه برای فراگیری معارف اسلامی توسط خواهران مسلمان.
از حضرات و بزرگان و اساتید و علماء محترمی که گرد آمدند و اهتمام به امور مسلمین کردند و این اجلاس مهم را تشکیل دادند تشکر می‌کنم و سلامت و توفیق آنها را از خدای متعال مسئلت دارم و از برگزار کنندگان و خصوصاً جناب حجةالاسلام و المسلمین آقای سید ساجد علی تقوی تقدیر می‌کنم و برای شهید عزیز جناب حجةالاسلام و المسلمین آقای سید عارف حسین حسینی و سایر شهداء عزیز و مرحوم حجةالاسلام‌والمسلمین صفدرحسین علو درجات را خواستارم و عزّت و شوکت مسلمین در سراسر جهان را از درگاه الهی مسئلت می‌نمایم.
والسلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته - سید علی خامنه‌ای - دوم ذیقعده الحرام 1412
1 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 39
الَّذينَ يُبَلِّغونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَيَخشَونَهُ وَلا يَخشَونَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ ۗ وَكَفىٰ بِاللَّهِ حَسيبًا
ترجمه :
(پیامبران) پیشین کسانی بودند که تبلیغ رسالتهای الهی می‌کردند و (تنها) از او می ترسیدند، و از هیچ کس جز خدا بیم نداشتند؛ و همین بس که خداوند حسابگر (و پاداش‌دهنده اعمال آنها) است!


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون - 1370/12/01
عنوان فیش :گسترش تفکراسلام، آینده‌ای ترسیم شده در آیات قرآن
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه, راه اسلام, شجره طیبه
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
ما که هنوز به اهداف خودمان نرسیده‌ایم؛ ما که هنوز با آن صحنه‌ی عظیمی که از گسترش تفکر اسلامی پدید می‌آید و خدای متعال در آیات قرآنی آن را ترسیم کرده است - که «لیظهره علی الدّین کلّه و لو کره المشرکون»(1) - خیلی فاصله داریم. راه، همین راه است: راه جهاد، راه تلاش، راه علم و عمل، راه اخلاص، راه صفا، راه ذکر و توجه به خدا، راه توسل به اهل‌بیت، راه زنده نگهداشتن یادگارها و ارزشهای اسلامی؛ نه فقط در دل و ذهن، بلکه حتّی در عمل؛ اینهاست که ما را به نتایج خواهد رساند.
پس، امروز وقتی که حوزه‌ی علمیه نگاه می‌کند، باید احساس کند که حرکت این چند ده سال گذشته‌ی او، یک حرکت مثمر بوده؛ و اساساً حوزه‌ی علمیه، یک وجود مثمر و دارای برگ و بار بوده است؛ «کلمة طیّبة کشجرة طیّبة أصلها ثابت و فرعها فی السّماء. تؤتی أکلها کلّ حین بأذن ربّها»؛(2) و تا امروز این‌گونه بوده است.
1 ) سوره مبارکه التوبة آیه 33
هُوَ الَّذي أَرسَلَ رَسولَهُ بِالهُدىٰ وَدينِ الحَقِّ لِيُظهِرَهُ عَلَى الدّينِ كُلِّهِ وَلَو كَرِهَ المُشرِكونَ
ترجمه :
او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه آیین‌ها غالب گرداند، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند!

2 ) سوره مبارکه ابراهيم آیه 24
أَلَم تَرَ كَيفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصلُها ثابِتٌ وَفَرعُها فِي السَّماءِ
ترجمه :
آیا ندیدی چگونه خداوند «کلمه طیبه» (و گفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزه‌ای تشبیه کرده که ریشه آن (در زمین) ثابت، و شاخه آن در آسمان است؟!

2 ) سوره مبارکه ابراهيم آیه 25
تُؤتي أُكُلَها كُلَّ حينٍ بِإِذنِ رَبِّها ۗ وَيَضرِبُ اللَّهُ الأَمثالَ لِلنّاسِ لَعَلَّهُم يَتَذَكَّرونَ
ترجمه :
هر زمان میوه خود را به اذن پروردگارش می‌دهد. و خداوند برای مردم مثلها می‌زند، شاید متذکّر شوند (و پند گیرند)!


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون - 1370/12/01
عنوان فیش :خوب عمل کردن طلاب، عامل ثمربخشی حوزه علمیه
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه, روحانی‌ها, تلاشگری, اتقان کاری
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
[طلاب علوم دینی و فضلای جوان، برای آینده‌ی حوزه نقش دارند] هرکسی نقش خودش را دارد. در یک مجموعه، همه‌ی افراد دارای نقشند. در یک بدن سالم، هر سلولی مشغول کار است. اگر هر کدام ما در آن‌جایی که هستیم، کار خود را خوب انجام بدهیم، به سلامت مجموعه کمک کرده‌ایم؛ اما اگر هر کدام ما کار خود را خوب انجام ندهیم، به قدر شعاع وجودی خود، به سلامت مجموعه ضربه زده‌ایم؛ «رحم اللَّه امرء عمل عملا صالحا فأتقنه».(1) کار را باید متقن و خوب انجام داد؛ درس را باید خوب خواند؛ اخلاق را باید رعایت کرد؛ تدین را باید در زندگی خود اصل دانست؛ ممشای بزرگان را در آداب زندگی، در خلقیات عبادی و عملی باید اسوه و الگو قرارداد. چیزهایی هم هست که البته به تطور زمان متطور می‌شود؛ آنها را هم باید متطور و متحول کرد. پس افراد حوزه، از بزرگ و کوچک، تا طلبه‌ی تازه به حوزه آمده، در عمل شخصی خود می‌توانند نقشی ایفا کنند که آن نقش در سلامت حال و آینده‌ی حوزه اثر خواهد گذاشت.
1 )
مسائل علی بن جعفر و مستدركاتها، علی بن جعفر (علیه السلام) ص 93  ؛

رحم اللّه امرءا عمل عملا صالحا فأتقنه
ترجمه :
خداوند فردی را كه كار نیكویی انجام دهد و آن [كار] را محكم ومتقن گرداند، مورد رحمت قرار میدهد.


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون - 1370/12/01
عنوان فیش : حوزه‌‏های علمیه
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
حوزه ی علمیه یک موجود زنده است؛ افراد در این حوزه می آیند و می روند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون - 1370/12/01
عنوان فیش : حوزه‌‏های علمیه, روحانی‌ها
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه, روحانی‌ها
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
ارزش تدین، یکی از ارزشهای حوزه است؛ این ارزش بایستی رعایت شود.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون - 1370/12/01
عنوان فیش : حوزه‌‏های علمیه, پیشرفت, روحانی‌ها
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه, پیشرفت, روحانی‌ها
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
از ارزشهای در حوزه ، پیشرفت دادن به دانش است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون - 1370/12/01
عنوان فیش : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه), دانشگاه‏, حوزه‌‏های علمیه, وحدت حوزه و دانشگاه
کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه), دانشگاه‏, حوزه‌‏های علمیه, وحدت حوزه و دانشگاه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
از چیزهایی که امام بزرگوار روی آن تأکید می‌کردند، ارتباط حوزه و دانشگاه بود.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون - 1370/12/01
عنوان فیش : حوزه‌‏های علمیه
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
مراقب باشید كه دسته‌بندیها و جناح‌بندیهای سیاسی در حوزه نفوذ و رشد نكند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم - 1370/11/30
عنوان فیش : حوزه‌‏های علمیه
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
حوزه‌ی علمیه، یک دستگاه تولیدی و یک کارخانه‌ی عظیم انسانی است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم - 1370/11/30
عنوان فیش : حوزه‌‏های علمیه, نقش حیاتی حوزه های علمیه
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه, نقش حیاتی حوزه های علمیه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
حوزه تشکیلاتی است که به یک معنا اهمیت و حجمش از هر دانشگاهی بیشتر است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم - 1370/11/30
عنوان فیش : حوزه‌‏های علمیه, تغییر کتب درسی حوزه
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه, تغییر کتب درسی حوزه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
کتابهای درسی، از مشکلات حوزه‌ی علمیه‌ی قم و حوزه‌های علمیه‌ی دیگر است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم - 1370/11/30
عنوان فیش : روحانی‌ها, حوزه‌‏های علمیه
کلیدواژه(ها) : روحانی‌ها, حوزه‌‏های علمیه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
مسأله‌ی استقرار روحانیون در مناطق گوناگون و نیز تأمین مدارس تربیت مربی برای مراکز آموزش فرهنگی، باید مورد توجه قرار گیرد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون - 1370/11/30
عنوان فیش : روحانی‌ها, حوزه‌‏های علمیه
کلیدواژه(ها) : روحانی‌ها, حوزه‌‏های علمیه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
لباس روحانیت ، همان چیزی است که دشمن نتوانسته آن را فتح کند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون - 1370/11/30
عنوان فیش : حوزه‌‏های علمیه, حوزه علمیه قم
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه, حوزه علمیه قم
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
مدرسه‌ی فیضیه‌ مظهر و رمز شوکت حوزه‌ی علمیه است و نام آن در همه جای دنیا به‌عنوان یک رایت سربلند و رمز انقلاب اسلامی شناخته می‌شود.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون - 1370/11/30
عنوان فیش : روحانی‌ها, حوزه‌‏های علمیه, خیلی خوب درس خواندن
کلیدواژه(ها) : روحانی‌ها, حوزه‌‏های علمیه, خیلی خوب درس خواندن
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
آدم لباس روحانیت را بپوشد و درس نخواند، یک چیز بی‌معنی است؛ درست شبیه این است که آدم چیزی را غصب کند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم - 1370/11/30
عنوان فیش : حوزه‌‏های علمیه, وظایف روحانیت, علمای دین, وظایف روحانیت, علمای دین
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه, وظایف روحانیت, علمای دین, وظایف روحانیت, علمای دین
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
علمای دین و حوزه‌های علمیه باید از وضعیت و موجودیت نظام، آن‌چنان كه هست، مطلع باشند؛ نقایص را بشناسند و پیشرفتها را بدانند؛ آن‌جا كه كمك لازم است، آن را تشخیص بدهند؛ آن‌جا كه دشمن به آن توجه پیدا كرده و هدف گرفته است، آن را شناسایی كنند، تا بتوانند نقش صحیح خود را در تداوم این نظام ایفا كنند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم - 1370/11/30
عنوان فیش : حوزه‌‏های علمیه, نقش حیاتی حوزه های علمیه
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه, نقش حیاتی حوزه های علمیه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
حوزه‌ی علمیه از نیروهای مسلح موثرتر است، این جزو بینات و بدیهیات ماست.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم - 1370/11/30
عنوان فیش : حوزه‌‏های علمیه
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
حوزه‌ی علمیه باید كارخانه‌ی سازندگی انسان، فكر، كتاب، مطلب، مبلغ، مدرس، محقق، سیاستمدار و سازندگی رهبر باشد.

مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1370/09/20
عنوان فیش : حوزه‌‏های علمیه
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اگر بخواهیم سبک و شیوه‌ی آموزش و تعلیم و تعلم در حوزه‌های علمیه را یک چیز تقلیدی وانمود بکنیم و امثال مطهری و بهشتی و این شاگردان حوزه را، استثناهای حوزه تلقی کنیم، یک اشتباه است.

مربوط به :بیانات در آغاز درس خارج فقه‌ - 1370/06/31
عنوان فیش : حکمت, حوزه‌‏های علمیه, رواج فلسفه در حوزه‌ها
کلیدواژه(ها) : حکمت, حوزه‌‏های علمیه, رواج فلسفه در حوزه‌ها
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
فلسفه هم اگرچه در حوزه‌ها رایج است، اما درحقیقت باید گفت که مهجور است. فلسفه باید در حوزه‌ها رواج پیدا کند.

مربوط به :بیانات در آغاز درس خارج فقه‌ - 1370/06/31
عنوان فیش : حوزه‌‏های علمیه
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
حوزه باید از پیشرفتهای جهانی - در همه‌ی مسائلی که به علوم اسلامی ارتباط پیدا می‌کند - مطلع بشود و خود را با آنها هماهنگ کند.

مربوط به :بیانات در آغاز درس خارج فقه‌ - 1370/06/31
عنوان فیش : حوزه‌‏های علمیه, جامعه, نقش حیاتی حوزه های علمیه
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه, جامعه, نقش حیاتی حوزه های علمیه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
حوزه‌ی علمیه از جهات مختلف برای جامعه یک نقش حیاتی دارد.

مربوط به :بیانات در آغاز درس خارج فقه‌ - 1370/06/31
عنوان فیش : حوزه‌‏های علمیه
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
حوزه باید به سمت تخصصی شدن پیش برود.

مربوط به :بیانات در آغاز درس خارج فقه‌ - 1370/06/31
عنوان فیش : حوزه‌‏های علمیه, اخلاق اسلامی, تزکیه نفس
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه, اخلاق اسلامی, تزکیه نفس
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
مسأله ی تهذیب اخلاق، ساده زیستی، اعراض از زخارف دنیا را بایستی در حوزه های علمیه جدی گرفت.

مربوط به :بیانات در آغاز درس خارج فقه‌ - 1370/06/31
عنوان فیش : حوزه‌‏های علمیه, تبلیغ, مبلغان, هجرت روحانیون, تبلیغ, مبلغان, هجرت روحانیون
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه, تبلیغ, مبلغان, هجرت روحانیون, تبلیغ, مبلغان, هجرت روحانیون
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
در حوزه باید به تبلیغ به صورت جدی توجه بشود؛ یعنی برای تبلیغ برنامه‌ریزی شود. این ذخیره‌ی عظیم در حوزه - این‌همه روحانی جوانِ آماده‌ی حرف زدن و تبلیغ کردن - در اختیار ماست.

مربوط به :بیانات در آغاز درس خارج فقه‌ - 1370/06/31
عنوان فیش :نقش تاریخی حوزه‌های علمیه در بقای دین و تقویت روحیه دینی مردم
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه, تاریخ حوزه های علمیه, نقش حیاتی حوزه های علمیه, بقای دین, تقویت روحیه‌‌ی دینی مردم, هدایت فکر دینی مردم, علامه حلی, شیخ طوسی, شیخ جعفر کاشف‌الغطاء, میرزای شیرازی, آخوند خراسانی, شاگردان شیخ انصاری, تحقق انقلاب اسلامی, تحقق نظام اسلامی, نقش حوزه های علمیه در انقلاب اسلامی, تاثیرگذاری حوزه های علمیه در مسائل سیاسی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
در جامعه‌‌ی ما چه در گذشته، چه حال و چه در آینده در باره‌‌ی این نقش[حوزه های علمیه]باید خیلی مطالعه و تدبر بشود. از مجموعه‌‌ی روحانیت، بخصوص حوزه‌‌ی علمیه را انتخاب کردیم؛ چون اینجا مزرع علمای دین و پرورشگاه نهالهای بالنده‌‌ی فقاهت در آینده است. این حوزه‌‌ها در طول زمان توانسته‌‌اند اولًا دین را حفظ و تبیین کنند که اگر زحمات حوزه‌‌های علمیه از آغاز تا امروز نمی‌‌بود، یقیناً از دین و حقایق دینی چیزی باقی نمی‌‌ماند؛ بقای دین مدیون تلاش علمی حوزه‌‌هاست ثانیاً توانسته‌‌اند روحیه‌‌ی دینی مردم را تقویت کنند. از این حوزه‌‌ها بوده است که علما و مبلّغانی برخاستند و در میان مردم تبلیغ دین کردند و روحیه‌‌ی دینی را در مردم تقویت نمودند و همچنین توانستند فکر جامعه را هدایت کنند. از هزار سال پیش تا امروز یعنی بعد از دوران حدیث و متن‌‌گرایی، و از اول دوران استدلال این حوزه‌‌های علمیه بودند که توانستند فکر دینی مردم را هدایت کنند و به آن‌‌ها روحیه‌‌ی دینی بدهند و دین را حفظ نمایند. در طول زمان، در مسائل سیاسی هم این حوزه‌‌ها تأثیر گذاشتند، و ما این را در تاریخ گذشته‌‌ی خودمان هم دیده‌‌ایم؛ مثل دوران علامه‌‌ی حلی (رضوان اللّه علیه) که مدرسه‌‌ی سیار داشت و طلاب را حتّی با خود در شهرها و بلاد گوناگون حرکت می‌‌داد؛ و قبل از آن، در زمان شیخ طوسی و شاگردان آن بزرگوار، که در آفاق دنیای اسلام پخش می‌‌شدند چه در طرف شرق، چه در طرف غرب؛ مثل شهرهای شام و طرابلس و مصر و دیگر مناطق و یا در زمان سیّد مرتضی و چه در زمانهای نزدیک به زمان ما، مثل دوران قبل از شیخ انصاری زمان مرحوم کاشف الغطاء که حوزه‌‌های علمیه آن وقت در وضع تحولات جاری زندگی مؤثر بودند؛ و بعد شاگردان شیخ انصاری مثل مرحوم میرزای شیرازی و بعد آخوند خراسانی و دیگرانی که نقش آن‌‌ها را در قضایای قبل از مشروطیت و در خود قضیه‌‌ی مشروطیت و بعد از آن تا زمان ما، همه می‌‌دانند (یعنی باید گفت همه هم نمی‌‌دانند. متأسفانه این جزو مباحث کم تحقیق شده و کم‌‌کار ماست؛ باید همه بدانند. این‌‌ها چیزهای دانسته شده و شناخته‌‌شده و ثبت و ضبطشده‌‌یی است)؛ و چه در زمان ما، که تحرک ملت و تحقق انقلاب اسلامی و حدوث جامعه‌‌ای با پایه‌‌های اسلامی، به وسیله‌‌ی حوزه‌‌های علمیه انجام گرفت. استاد حوزه‌‌ی علمیه بود که پیشاهنگ بود. طلاب و فضلای حوزه‌‌ی علمیه بودند که در سرتاسر کشور، سربازان آن فرمانده و آن رهبر بودند. کاری انجام گرفت که در طول تاریخ اسلام، از بعد از صدر اول تا امروز انجام نگرفته بود، و آن تحقق این نظام اسلامی بود. در دوران بعد از انقلاب تا امروز هم که حضور طلاب و حوزه‌‌های علمیه در مراحل مختلف انقلاب واضح است. پس، حوزه‌‌ی علمیه از جهات مختلف برای جامعه یک نقش حیاتی دارد و همان‌‌طور که عرض کردیم این باید مورد تدبر قرار بگیرد؛ یعنی کسانی روی این فکر کنند، تحقیق کنند، مواد لازم را جمع‌‌آوری کنند و در این زمینه فکر نو ارائه نمایند.

مربوط به :بیانات در آغاز درس خارج فقه‌ - 1370/06/31
عنوان فیش :تاثیرگذاری تاریخی حوزه های علمیه در مسائل سیاسی
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه, تاریخ حوزه های علمیه, علامه حلی, شیخ جعفر کاشف‌الغطاء, میرزای شیرازی, آخوند خراسانی, شاگردان شیخ انصاری, تحقق انقلاب اسلامی, تحقق نظام اسلامی, نقش حوزه های علمیه در انقلاب اسلامی, تاثیرگذاری حوزه های علمیه در مسائل سیاسی, شیخ طوسی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
در طول زمان، در مسائل سیاسی هم این حوزه‌‌ها[ی علمیه] تأثیر گذاشتند، و ما این را در تاریخ گذشته‌‌ی خودمان هم دیده‌‌ایم؛ مثل دوران علامه‌‌ی حلی (رضوان اللّه علیه) که مدرسه‌‌ی سیار داشت و طلاب را حتّی با خود در شهرها و بلاد گوناگون حرکت می‌‌داد؛ و قبل از آن، در زمان شیخ طوسی و شاگردان آن بزرگوار، که در آفاق دنیای اسلام پخش می‌‌شدند چه در طرف شرق، چه در طرف غرب؛ مثل شهرهای شام و طرابلس و مصر و دیگر مناطق و یا در زمان سیّد مرتضی و چه در زمانهای نزدیک به زمان ما، مثل دوران قبل از شیخ انصاری ، زمان مرحوم کاشف الغطاء که حوزه‌‌های علمیه آن وقت در وضع تحولات جاری زندگی مؤثر بودند؛ و بعد شاگردان شیخ انصاری مثل مرحوم میرزای شیرازی و بعد آخوند خراسانی و دیگرانی که نقش آن‌‌ها را در قضایای قبل از مشروطیت و در خود قضیه‌‌ی مشروطیت و بعد از آن تا زمان ما، همه می‌‌دانند (یعنی باید گفت همه هم نمی‌‌دانند. متأسفانه این جزو مباحث کم تحقیق شده و کم‌‌کار ماست؛ باید همه بدانند. این‌‌ها چیزهای دانسته شده و شناخته‌‌شده و ثبت و ضبطشده‌‌یی است)؛ و چه در زمان ما، که تحرک ملت و تحقق انقلاب اسلامی و حدوث جامعه‌‌ای با پایه‌‌های اسلامی، به وسیله‌‌ی حوزه‌‌های علمیه انجام گرفت. استاد حوزه‌‌ی علمیه بود که پیشاهنگ بود. طلاب و فضلای حوزه‌‌ی علمیه بودند که در سرتاسر کشور، سربازان آن فرمانده و آن رهبر بودند. کاری انجام گرفت که در طول تاریخ اسلام، از بعد از صدر اول تا امروز انجام نگرفته بود، و آن تحقق این نظام اسلامی بود. در دوران بعد از انقلاب تا امروز هم که حضور طلاب و حوزه‌‌های علمیه در مراحل مختلف انقلاب واضح است.

مربوط به :بیانات در آغاز درس خارج فقه‌ - 1370/06/31
عنوان فیش : حوزه‌‏های علمیه, نقش حیاتی حوزه های علمیه
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه, نقش حیاتی حوزه های علمیه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
حوزه‌ها در طول زمان توانسته‌اند اولا دین را حفظ و تبیین كنند؛ ثانیا توانسته‌اند روحیه‌ی دینی مردم را تقویت كنند.

مربوط به :بیانات در آغاز درس خارج فقه‌ - 1370/06/31
عنوان فیش : حوزه‌‏های علمیه
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
در حوزه باید از درگیرشدن با مسائل جناحی بشدت پرهیز شود.

مربوط به :بیانات در دیدار مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم - 1369/11/04
عنوان فیش :جهاد نرفتن و آروزی جهاد هم نداشتن، شعبه‌ای از نفاق
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه, جهاد
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
طلبه‌ها باید در صفوف مقدم باشند. اگر جنگ پیش می‌آید، طلبه باید در صفوف مقدم جنگ باشد و این را ارزش قرار بدهد. این، حقیقتاً یک ارزش است. آن کسی که در حوزه‌ی علمیه مشغول درس خواندن است، به مجرد این‌که اذان حرب و جهاد بلند شد، به سمت جهاد فی‌سبیل‌اللَّه می‌شتابد، اصلاً قیمتی برایش متصور نیست.
بهترین عناصر طلبه، آن کسی است که همین روحیه را در خود داشته باشد و بپروراند، تا مشمول آن حدیث «من لم یغز و لم‌یحدّث نفسه بغزو مات علی شعبة من النّفاق»(1) نشود. اگر هم مانعی پیش آمده و نمی‌تواند عملاً وارد میدان جنگ شود، دلش برای میدان جنگ بجوشد و روحش در آن‌جا باشد؛ یعنی «حدث نفسه بغزو» باشد. این، ارزش بسیار والایی است. این روحیه باید زنده بماند.
1 )
صحیح مسلم ، مسلم نیشابوری ج 6ص 49
سنن ابی داود،ابن اشعث سجستانی ج 1ص 562 
سنن كبری،بیهقی ج 9ص 48 
كنزالعمال ،متقی هندی ج4 ص293

« من مات ولم يغز ولم يحدّث نفسه بغزو مات على شعبة من النّفاق»
ترجمه :
كسی كه بمیرد و نجنگیده باشد و در نفس خود فكر جنگ نكرده باشد ( آرزوی جنگ و جهاد نكرده باشد(، به گونه ای از نفاق مرده است.


مربوط به :بیانات در دیدار مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم - 1369/11/04
عنوان فیش : حوزه‌‏های علمیه, قدرت تحلیل سیاسی
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه, قدرت تحلیل سیاسی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
در داخل حوزه‌ی علمیه، درک از مسایل جاری عالم و قدرت تحلیل و فهم این مسایل، در عالیترین سطح خودش در کشور وجود داشته باشد.

مربوط به :بیانات در دیدار مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم - 1369/11/04
عنوان فیش : حوزه‌‏های علمیه, تحول در حوزه, حوزه و نیازهای روز
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه, تحول در حوزه, حوزه و نیازهای روز
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
از جمله چیزهایی كه حوزه احتیاج دارد، یك نظام تعلیم و تعلم است، تا در آن، وقتها هدر نرود.

مربوط به :تقدیر از روحانیّون رزمنده‌ی دوران دفاع مقدّس - 1368/10/01
عنوان فیش : روحانی‌ها, حوزه‌‏های علمیه
کلیدواژه(ها) : روحانی‌ها, حوزه‌‏های علمیه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
روحانیون مجاهد فی سبیل الله حق حیات بر گردن حوزه های علمی تشیع دارند.

مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزه‌ی علمیّه‌ی قم - 1368/09/07
عنوان فیش : حوزه‌‏های علمیه
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
نفس عنوان «مجمع نمایندگان طلّاب قم» یک عنوان شیرین و امیدبخش و بیدارکننده‌ی آرزوهای دیرین در باب حوزه‌ی علمیه است.

مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزه‌ی علمیّه‌ی قم - 1368/09/07
عنوان فیش : حوزه‌‏های علمیه
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
آنچه که در حوزه‌ی علمیه باید انجام بگیرد، یک حرکت سازنده و یک کار ذوجوانب است.

مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزه‌ی علمیّه‌ی قم - 1368/09/07
عنوان فیش : حوزه‌‏های علمیه, حوزه و جامعه اسلامی, نقش حیاتی حوزه های علمیه, تاثیرگذاری حوزه های علمیه در مسائل سیاسی
کلیدواژه(ها) : حوزه‌‏های علمیه, حوزه و جامعه اسلامی, نقش حیاتی حوزه های علمیه, تاثیرگذاری حوزه های علمیه در مسائل سیاسی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
نقش حوزه، غیر از جنبه‌های فرهنگی در اداره‌ی جامعه است. ما نباید از نقش سیاسی حوزه و شخصیتهای حوزوی در اداره‌ی جامعه غافل شویم. این، چیز مهمی است. شما باید رهبران آینده‌ی انقلاب و کشور را در حوزه بسازید و بپرورانید و فراهم کنید؛ شخصیتهایی که بتوانند رئیس جمهور و وزیر و نماینده و نظریه‌پرداز سیاسی باشند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از روحانیّون سراسر کشور - 1368/04/04
عنوان فیش : روحانی‌ها, طلاب جوان, حوزه‌‏های علمیه
کلیدواژه(ها) : روحانی‌ها, طلاب جوان, حوزه‌‏های علمیه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
بزرگان علمای حوزه‌های علمیه در سراسر کشور، می‌توانند و می‌باید نهایت سعی و تلاش را در استحکام فکری و اخلاقی و علمیِ یکایک طلاب و روحانیون بکنند واز این قضیه‌ی مهم آسان نگذرند.