[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان - 1398/03/01 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : وظیفهی رهبری این نیست که بیاید وسط و بگوید برجام نباید اجرا بشود. [البتّه]خود این، یک مقولهای است که وظیفهی رهبری در این جور مواقع اجرائی چیست. عقیدهی ما این است که در زمینههای اجرائی، رهبری نباید وارد میدان بشود و یک کاری را اجرا کند یا جلوی اجرای یک کاری را بگیرد، مگر آنجایی که به حرکت کلّی انقلاب ارتباط پیدا میکند؛ آنجا چرا، وارد میشویم، امّا در موارد دیگر نه مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از دانشجویان - 1395/04/12 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : رهبری نمیتواند در تصمیمگیریهای موردیِ دستگاههای گوناگون دولتی مدام وارد بشود و مدام بگوید این باشد، این نباشد؛ این نمیشود. نه قانون این اجازه را میدهد، نه منطق این اجازه را میدهد.دستگاهها مسئولینی دارند؛ اگرچنانچه یک مسئولی در یک موردی اشتباهی دارد، [کار] غلطی انجام میدهد، خب وظیفهی مجلس است و باید مجلس استیضاح کند؛ یا اگرچنانچه کار، کار غلطی است، در دولت بایستی مورد مداقّه قرار بگیرد؛ رئیس جمهور بایستی مانع بشود و جلویش را بگیرد. اینجور نیست که حالا اینهمه دستگاههای اجرائی هستند و هر کدام هم دارند یک تصمیمی میگیرند -تصمیمهای گوناگون- رهبری نگاه کند ببیند کدام درست است، کدام غلط است و بگوید آقا، این درست است، آن غلط است؛ اینجوری نمیشود. این، هم خلاف قانون است، هم ناممکن است، هم نامعقول است؛ معقول نیست. وظیفهی رهبری آنجایی است که احساس کند یک حرکتی دارد انجام میگیرد که این حرکت، مسیر نظام را دارد منحرف میکند. اینجا وظیفهی رهبری است که بیاید در میدان و به هر شکلی که ممکن است بِایستد و نگذارد؛ ولو مورد جزئی باشد... [جایی که] انحراف است ولو مورد جزئی است امّا وارد میشویم. در اینجور مواردی که حرکت کلّی نظام را منحرف میکند و اشکال ایجاد میکند، البتّه رهبری موظّف است وارد بشود و [اگر] انشاءالله خدا کمک کند و توفیق بدهد، وارد هم میشویم؛ امّا اینجور نیست که انسان در موارد گوناگون بتواند بگوید آقا، هواپیمای ایرباس [بخرید یا نخرید].۱۳۹۵ مربوط به :بیانات در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور - 1394/10/14 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : دشمنان ما که حاضرند برای خاطر تشفّی قلبهای سیاه و تاریکشان، شب را روز، و روز را شب جلوه بدهند، کشور را متّهم میکنند به دیکتاتوری و این حرفها. زمان امام (رضواناللهعلیه) هم میگفتند، اوایل انقلاب هم میگفتند: «دیکتاتوری نعلین». نعلین اصلاً قابل دیکتاتوری نیست! طبیعت نعلین طبیعت دیکتاتوری نیست؛ آن طبیعت چکمه است که طبیعت دیکتاتوری است. امام فرمود که ولایت فقیه جلوی دیکتاتوری را میگیرد؛ این فرمایش امام بود و خیلی حرف عمیق و پُرمغزی است؛ واقع قضیّه هم همین است مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان کرمانشاه - 1390/07/24 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : [مسئلهی رهبری] ؛ چیزی که در دنیا معمول نیست، در جمهوری اسلامی هست. ولایت فقیهی که امام بزرگوار ما معنا کردند، تعریف کردند، مطرح کردند و بعد پیاده کردند و بعد خود آن بزرگوار مظهر تام و تمام و کاملش بود - که هر کس ایشان را از نزدیک میشناخت، هرچه که میگذشت، خصوصیات برجسته و ممتاز این مرد بیشتر برای او آشکار میشد - یعنی یک مدیریت زنده و بالنده و پیشرونده. یک جملهای را امام بیان کردند: ولایت مطلقهی فقیه. یک عدهای با مغالطه خواستند این قضیه را به نحوی مشوب کنند و یک معنای غلط و تفسیر غلطی بدهند. گفتند معنای ولایت مطلقه این است که رهبری در نظام جمهوری اسلامی، مطلق از همهی قوانین است؛ مثل یک اسبِ مهار کنده شدهای، هر جا بخواهد، هر کار بخواهد، میتواند بکند. مسئله این نبود، این نیست. امام بزرگوار خودش از همه بیشتر به رعایت قوانین، به رعایت اصول، به رعایت مبانی، به رعایت جزئیات احکام شرعی مقید بود؛ و این وظیفهی رهبری است. در نظام جمهوری اسلامی، رهبری فقط تابع این نیست که کسی او را به خاطر اینکه شرائط را از دست داده، عزل کند؛ اگر این شرائط در او وجود نداشته باشد، خودش به خودی خود عزلشده است؛ این خیلی چیز مهمی است. رهبری یک مدیریت است؛ البته مدیریتِ اجرائی نیست. این اشکال و اشتباه هم در طول زمان، از اول انقلاب تا امروز، در بعضی از تبلیغات ادامه دارد. اینجور تلقی کنند که رهبری یک مدیریت اجرائی است؛ نه، مدیریت اجرائی، مشخص است. مدیریت اجرائی در بخش قوهی مجریه ضوابط مشخصی دارد، معلوم است، مسئولین معینی دارد؛ در قوهی قضائیه هم - که آن هم مدیریت اجرائی است - همین طور، هر کدام مسئولیتهائی دارند؛ قوهی مقننه هم که معلوم است. رهبری، ناظر بر اینهاست. به چه معنا؟ به این معنا که از حرکت کلی نظام مراقبت کند. در واقع رهبری، یک مدیریت کلان ارزشی است... گاهی اوقات فشارها، مضیقهها و ضرورتها، مدیریتهای گوناگون را به بعضی از انعطافهای غیر لازم یا غیر جائز وادار میکند؛ رهبری بایستی مراقب باشد، نگذارد چنین اتفاقی بیفتد. این مسئولیتِ بسیار سنگینی است. این مسئولیت، مسئولیت اجرائی نیست؛ دخالت در کارها هم نیست. حالا بعضیها دوست میدارند همین طور بگویند؛ فلان تصمیمها بدون نظر رهبری گرفته نمیشود. نه، اینطور نیست. مسئولین در بخشهای مختلف، مسئولیتهای مشخصی دارند. در بخش اقتصادی، در بخش سیاسی، در بخش دیپلماسی، نمایندگان مجلس در بخشهای خودشان، مسئولان قوهی قضائیه در بخش خودشان، مسئولیتهای مشخصی دارند. در همهی اینها رهبری نه میتواند دخالت کند، نه حق دارد دخالت کند، نه قادر است دخالت کند؛ اصلاً امکان ندارد. خیلی از تصمیمهای اقتصادی ممکن است گرفته شود، رهبری قبول هم نداشته باشد، اما دخالت نمیکند؛ مسئولینی دارد، مسئولینش باید عمل کنند. بله، آنجائی که اتخاذ یک سیاستی منتهی خواهد شد به کج شدن راه انقلاب، رهبری مسئولیت پیدا میکند. در تصمیم و عملِ رهبری باید عقلانیت در خدمت اصول قرار بگیرد، واقعبینی در خدمت آرمانگرائیها قرار بگیرد. در قضیهی هستهای، در آن دورهی اول که تلاطمهائی بود، بعضاً اقدامهائی انجام میگرفت که شاید مطلوب نبود. من آنجا در سخنرانی عمومی گفتم اگر چنانچه این کارها انجام نگیرد، خودم وارد میشوم. و همین هم شد. این معنای رهبری است؛ این یک چیزی است که از اسلام گرفته شده است؛ یک نکتهی مثبتی است در نظام اسلامی. دستگاههای گوناگون - قوهی قضائیه، قوهی مجریه، قوهی مقننه - مثل همهی دنیا، کارهای موظف قانونی خودشان را دارند انجام میدهند، با اختیارات کاملی که در قانون اساسی معین شده؛ اما حرکت کلان و کلی نظام اسلامی به سمت آن آرمانها باید منحرف نشود؛ اگر منحرف شد، باید گریبان رهبری را گرفت، او را بایستی مسئول دانست؛ او مسئول است که نگذارد مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری - 1390/06/17 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : نظامسازی... یک امر دفعی و یکباره نیست؛ معنایش این نیست که ما یک نظامی را بر اساس فقه کشف کردیم و استدلال کردیم و این را گذاشتیم وسط، و این تمام شد؛ نه، اینجوری نیست. نظامسازی یک امر جاری است؛ روزبهروز بایستی تکمیل شود، تتمیم شود. ممکن است یک جائی اشتباه کرده باشیم اما مهم این است که ما بر اساس این اشتباه، خودمان را تصحیح کنیم، خودمان را اصلاح کنیم؛ این جزو متمم نظامسازی است. نه اینکه گذشته را خراب کنیم. اینکه ما میگوئیم نظامسازی جریان دارد، معنایش این نیست که هرچه را ساختیم و بنا کردیم، خراب کنیم؛ قانون اساسیمان را خراب کنیم، نظام حکومتی و دولتیمان را ضایع کنیم؛ نه، آنچه را که ساختیم، حفظ کنیم، نواقصش را برطرف کنیم، آن را تکمیل کنیم. این کار، یک کار لازمی است. من تصورم این است که بُعد مهمی از قید اطلاق که امام منضم کردند به ولایت فقیه - که در قانون اساسىِ اول قید «مطلقه» نبود؛ این را امام اضافه کردند - ناظر به همین است؛ یعنی انعطافپذیری. دستگاه ولایت - که دستگاه عظیم ولایت، یعنی در واقع مجموعهی آن دستگاههای تصمیمساز و تصمیمگیر که در رأسش رهبری قرار دارد؛ اما مجموعه، یک مجموعه است - باید بتواند به طور دائم خودش را پیش ببرد، متحول کند؛ چون تحول جزو سنتهای زندگی انسان و تاریخ بشری است. ما اگر چنانچه خودمان تحول ایجاد نکنیم و پیش نرویم، تحول بر ما تحمیل خواهد شد. تحول یعنی تکمیل، پیش رفتن به سمت آنچه که درستتر است، آنچه که کاملتر است. یعنی آنچه را که ساختیم، ببینیم نقصهایش کجاست، آن را برطرف کنیم؛ ببینیم کجا کم داریم، آن را اضافه کنیم. این جریان بایستی ادامه پیدا کند. البته دشمنان، «ولایت مطلقه» را به معنای «استبداد» گرفتهاند؛ یعنی میل فقیه عادل به صورت دلبخواه. این معنا در دلِ خودش یک تناقض دارد: اگر عادل است، نمیتواند مستبد باشد؛ اگر مستبد است و بر اساس دلخواه عمل میکند، پس عادل نیست. دشمنان، این را ملتفت نمیشوند و این معنا را نمیفهمند. این نیست مسئلهی «ولایت مطلقه» که فقیه هر کار دلش خواست، بکند؛ یک وقت یک چیزی به نظرش رسید که باید این کار انجام بگیرد، فوراً انجام دهد؛ قضیه این نیست. قضیه این است که یک حالت انعطافی در دست کلیددار اصلی نظام وجود دارد که میتواند در آنجائی که لازم است، مسیر را تصحیح و اصلاح کند، بنا را ترمیم کند مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری - 1388/07/02 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : جمهورِ ما اسلام را میخواهند و این دین الهی را بحمدالله خدای متعال به ما داده است. بنابراین «جمهوری اسلامی» است؛ یک منظومه است، یک مجموعه است، یا بگوئیم واحدِ دارای ابعادی است که این ابعاد باید با همدیگر مورد ملاحظه قرار بگیرد و با هم باشد؛ این درهمتنیدگی باید حفظ بشود. هر کدام از این جهات تضعیف بشود، کل و مجموعه تضعیف شده است. مسئلهی ولایت هم پایبندی به همین مجموعه است؛ چه ولایت معصومین (علیهم السّلام)، چه ولایت فقیه که دنبالهی ولایت معصومین و ادامهی او هست. مسئلهی پایبندی به این مجموعه و رعایت حفظ این مجموعه در کشور و در نظام است، که زاویهای پیدا نکند، مشکلی برایش به وجود نیاید، در او تنقیصی و تبعیضی حاصل نشود، با همین جامعیت حرکت کند و پیش برود مربوط به :دیدار اعضای ستاد برگزاری مراسم ارتحال حضرت امام خمینی (ره) با رهبر انقلاب - 1387/03/01 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ولایت، اقتدار همراه با برادری و رفاقت است و انتخاب این واژه در مقابل حکومت و سلطنت بدین معناست که نظام اسلامی معتقد به اقتدار سیاسی بر اساس اعتقادات دینی است که این نشان از حکمت و اهتمام امام رحمةاللهعلیه برای مشخصکردن مرزها با دیگر نظامهای سیاسی است. مربوط به :بیانات در مراسم هفدهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1385/03/14 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در نظام جمهوری اسلامی، اساس حرکت بر پایبندی به مبانی است. آن چیزی که به عنوان مبدأ مشروعیت این نظام محسوب میشود، یعنی ولایت الهی که منتقل میشود به فقیه، مشروط است به پایبندی بر احکام الهی. آن کسی که در رتبهی رهبری نشسته است، اگر نسبت به آرمانهای اسلامی، نسبت به قوانین اسلامی از لحاظ نظری یا عملی، بیقید شود، از مشروعیت میافتد و دیگر اطاعت او بر کسی واجب نیست، بلکه جایز نیست. این، در خود قانون اساسی، یعنی در خود سند اصلی انقلاب، ثبت شده است مربوط به :برگزاری مراسم هفدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) با حضور رهبر انقلاب - 1385/03/14 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : عامل استمرار انقلاب در دل انقلاب نهفته است و در متن قانون اساسی نیز مشخص شده است و آن پایبندی به مبانی اسلام، مشروط بودن مشروعیت قوانین به انطباق با اسلام و مسألهی رهبری است. مربوط به :بیانات در دیدار مردم شهرستان جیرفت - 1384/02/17 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مسؤولیت رهبری در نظام جمهوری اسلامی این است که مراقب باشد نگذارد جهتگیری نظام اسلامی تغییر کند و از سمت هدفها منحرف شود مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مسئولان و نخبگان استان همدان - 1383/04/19 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ملت ایران از لحاظ شاخصهای شخصیتی، کرامتی و ارزشی در نقطهی اوجاند؛ منیعالطبع، با گذشت، با ایمان، عازم، دارای شجاعت و آمادهی برای فداکاری. قبل از انقلاب، هیچ کس اینها را بهخوبىِ امام نمیفهمید. نخستین کسی که از شخصیتهای برجسته، این خصوصیات را در مردمِ ما شناخت و جست و روی آنها تکیه کرد، امام بزرگوار ما بود. همان وقت من با بعضی از بزرگان تماس میگرفتم و چیزی میگفتم؛ اما آنها تقصیر را گردن مردم میانداختند: مردم نمیآیند، مردم نمیکنند، این مردم را ول کنید. امام در نقطهی مقابل آنها، این مردم را شناخت؛ به این مردم اعتماد کرد؛ با این مردم صادقانه حرف زد؛ منتظر نشد مردم راه بیفتند؛ اول خودش راه افتاد؛ رهبر یعنی این. فرق میان رهبری مثل امام و یک راهنمای معمولی این است که راهنما اشاره میکند و میگوید اگر میخواهی فلانجا بروی، از اینجا برو؛ بعد بپیچ دست راست، بعد بپیچ دست چپ؛ اما رهبر راه میافتد و خودش به طرف مقصد میرود؛ میگوید هر کس آمدنی است، با من بیاید مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1383/03/27 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ذوب در رهبری، ذوب در شخص است؛ این اصلاً معنا ندارد. رهبری مگر کیست؟ رهبری هم باید ذوب در اسلام باشد تا احترام داشته باشد. احترام رهبری در سایهی این است که او ذوب در اسلام و ذوب در هدفها بشود؛ پایش را یک قدم کج بگذارد، ساقط میشود مربوط به :بیانات در دیدار طلاب مدرسه علمیه آیتالله مجتهدی - 1383/03/22 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : [جبهه ی عظیم کفر و استکبار] با رئیس جمهوری که دم از اسلام بزند، بشدت مخالفند؛ به طریق اولی با رهبری و ولایت فقیه صددرصد مخالفند؛ چون اینها نقطه های اساسی یی است که حرکت و جهتگیری اسلامىِ نظام را تأمین می کند مربوط به :بیانات در مراسم پانزدهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1383/03/14 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : [از شاخص های مهم] مکتب سیاسی امام بزرگوار ما پاسداری از ارزشهاست، که مظهر آن را امام بزرگوار در تبیین مسأله ی ولایت فقیه روشن کردند. از اول انقلاب اسلامی و پیروزی انقلاب و تشکیل نظام اسلامی، بسیاری سعی کرده اند مسأله ی ولایت فقیه را نادرست، بد و برخلاف واقع معرفی کنند؛ برداشتهای خلاف واقع و دروغ و خواسته ها و توقعات غیرمنطبق با متن نظام سیاسی اسلام و فکر سیاسی امام بزرگوار. این که گاهی می شنوید تبلیغاتچی های مجذوب دشمنان این حرفها را می پراکنند، مربوط به امروز نیست؛ از اول، همین جریانات و دست آموزها و تبلیغاتِ دیگران این حرفها را مطرح می کردند. عده یی سعی می کنند ولایت فقیه را به معنای حکومت مطلقه ی فردی معرفی کنند؛ این دروغ است. ولایت فقیه - طبق قانون اساسی ما - نافی مسؤولیت های ارکان مسؤول کشور نیست. مسؤولیت دستگاه های مختلف و ارکان کشور غیرقابل سلب است. ولایت فقیه، جایگاه مهندسی نظام و حفظ خط و جهت نظام و جلوگیری از انحراف به چپ و راست است؛ این اساسی ترین و محوری ترین مفهوم و معنای ولایت فقیه است. بنابراین ولایت فقیه نه یک امر نمادین و تشریفاتی محض و احیاناً نصیحت کننده است - آن طوری که بعضی از اول انقلاب این را می خواستند و ترویج می کردند - نه نقش حاکمیت اجرایی در ارکان حکومت دارد؛ چون کشور مسؤولان اجرایی، قضایی و تقنینی دارد و همه باید بر اساس مسؤولیتِ خود کارهایشان را انجام دهند و پاسخگوی مسؤولیتهای خود باشند. نقش ولایت فقیه این است که در این مجموعه ی پیچیده و در هم تنیده ی تلاشهای گوناگون نباید حرکت نظام، انحراف از هدفها و ارزشها باشد؛ نباید به چپ و راست انحراف پیدا شود. پاسداری و دیده بانی حرکت کلی نظام به سمت هدفهای آرمانی و عالی اش، مهمترین و اساسی ترین نقش ولایت فقیه است. امام بزرگوار این نقش را از متن فقه سیاسی اسلام و از متن دین فهمید و استنباط کرد؛ همچنان که در طول تاریخ شیعه و تاریخ فقه شیعی در تمام ادوار، فقهای ما این را از دین فهمیدند و شناختند و به آن اذعان کردند. البته فقها برای تحقق آن فرصت پیدا نکردند، اما این را جزو مسلّمات فقه اسلام شناختند و دانستند؛ و همین طور هم هست. این مسؤولیتِ بسیار حساس و مهم، به نوبه ی خود، هم از معیارها و ضابطه های دینی و هم از رأی و خواست مردم بهره می برد؛ یعنی ضابطه های رهبری و ولایت فقیه، طبق مکتب سیاسی امام بزرگوار ما، ضابطه های دینی است؛ مثل ضابطه ی کشورهای سرمایه داری، وابستگی به فلان جناح قدرتمند و ثروتمند نیست. آنها هم ضابطه دارند و در چارچوب ضوابطشان انتخاب می کنند، اما ضوابط آنها این است؛ جزو فلان باند قدرتمند و ثروتمند بودن، که اگر خارج از آن باند باشند، ضابطه را ندارند. در مکتب سیاسی اسلام، ضابطه، اینها نیست؛ ضابطه، ضابطه ی معنوی است. ضابطه عبارت است از علم، تقوا و درایت. علم، آگاهی می آورد؛ تقوا، شجاعت می آورد؛ درایت، مصالح کشور و ملت را تأمین می کند؛ اینها ضابطه های اصلی است برطبق مکتب سیاسی اسلام. کسی که در آن مسند حساس قرار گرفته است، اگر یکی از این ضابطه ها از او سلب شود و فاقد یکی از این ضابطه ها شود، چنانچه همه ی مردم کشور هم طرفدارش باشند، از اهلیت ساقط خواهد شد. رأی مردم تأثیر دارد، اما در چارچوب این ضابطه. کسی که نقش رهبری و نقش ولی فقیه را بر عهده گرفته، اگر ضابطه ی علم یا ضابطه ی تقوا یا ضابطه ی درایت از او سلب شد، چنانچه مردم او را بخواهند و به نامش شعار هم بدهند، از صلاحیت می افتد و نمی تواند این مسؤولیت را ادامه دهد. از طرف دیگر کسی که دارای این ضوابط است و با رأی مردم که به وسیله ی مجلس خبرگان تحقق پیدا می کند - یعنی متصل به آراء و خواست مردم - انتخاب می شود، نمی تواند بگوید من این ضوابط را دارم؛ بنابراین مردم باید از من بپذیرند. «باید» نداریم. مردم هستند که انتخاب می کنند. حق انتخاب، متعلق به مردم است. ببینید چقدر شیوا و زیبا ضوابط دینی و اراده ی مردم ترکیب یافته است؛ آن هم در حساس ترین مرکزی که در مدیریت نظام وجود دارد. امام این را آورد. بدیهی است که دشمنان امام خمینی و دشمنان مکتب سیاسی او از این نقش خوششان نمی آید؛ لذا او را آماج حملات قرار می دهند مربوط به :بیانات در مراسم پانزدهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1383/03/14 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : نقش ولایت فقیه این است که در این مجموعه ی پیچیده و در هم تنیده ی تلاشهای گوناگون نباید حرکت نظام، انحراف از هدفها و ارزشها باشد؛ نباید به چپ و راست انحراف پیدا شود. پاسداری و دیده بانی حرکت کلی نظام به سمت هدفهای آرمانی و عالی اش، مهمترین و اساسی ترین نقش ولایت فقیه است. امام بزرگوار این نقش را از متن فقه سیاسی اسلام و از متن دین فهمید و استنباط کرد؛ همچنان که در طول تاریخ شیعه و تاریخ فقه شیعی در تمام ادوار، فقهای ما این را از دین فهمیدند و شناختند و به آن اذعان کردند. البته فقها برای تحقق آن فرصت پیدا نکردند، اما این را جزو مسلّمات فقه اسلام شناختند و دانستند؛ و همین طور هم هست. این مسؤولیتِ بسیار حساس و مهم، به نوبه ی خود، هم از معیارها و ضابطه های دینی و هم از رأی و خواست مردم بهره می برد؛ یعنی ضابطه های رهبری و ولایت فقیه، طبق مکتب سیاسی امام بزرگوار ما، ضابطه های دینی است؛ مثل ضابطه ی کشورهای سرمایه داری، وابستگی به فلان جناح قدرتمند و ثروتمند نیست. مربوط به :برگزاری مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) با حضور رهبر انقلاب - 1383/03/14 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : دشمنان و عدهای از مجذوبان آنها سعی میکنند ولایت فقیه را بهدروغ، حکومت مطلقهی فردی بنامند، اما ولایت فقیه بر اساس قانون اساسی، نافی مسئولیتهای ارکان نظام نیست و مسئولیتهای دستگاههای مختلف، قابل سلب کردن نیست. مربوط به :برگزاری مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) با حضور رهبر انقلاب - 1383/03/14 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در همهی ادوار تاریخ شیعه، فقهای بزرگوار، ولایت فقیه را به عنوان یکی از مسلمات فقه اسلام میشناختند، اما فرصت تحقق این مسأله را پیدا نمیکردند. مربوط به :برگزاری مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) با حضور رهبر انقلاب - 1383/03/14 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : علم و تقوا و درایت، ضابطههای اصلی ولایت فقیه است، زیرا علم آگاهی میآورد، تقوا ولیّ فقیه را شجاع میسازد و درایت، مصالح و منافع کشور و ملت را تأمین خواهد کرد. مربوط به :بیانات در دیدار استانداران سراسر کشور - 1382/10/22 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اگر رهبری از مسؤولیتها تخلّف کند، چه، کسی او را عزل کند، چه نکند، خودش از رهبری ساقط میشود یعنی هر حرف و تصرّف و فعل و ترک او خلاف شرع است مربوط به :بیانات در دیدار استانداران سراسر کشور - 1382/10/22 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من معتقدم قانون باید ملاک باشد؛ اما اینکه در این مجموعه مورد تنازع، کی قانون را رعایت کرده، کی قانون را شکسته، بین شما و آنها محلّ اختلاف است... اگر به جای حسّاسی برسد و محتاج تصمیمگیری باشد، و اگر نوبت از مراحل قانونی بگذرد و به رهبری برسد، شکّی نیست که بنده وارد میشوم و به آنچه تشخیص میدهم وظیفه است، عمل خواهم کرد؛ کما اینکه تا الان هم چنین چیزی اتّفاق افتاده است... اما این معنایش این نیست که اگر شما صلاحیت کسی را تأیید کردید و دیگری رد کرد، یا شما رد کردید و دیگری او را قبول داشت، لازم باشد رهبری وسط بیاید و بین شما و آنها داوری کند؛ نه، مجرای قانونی و روش قانونی وجود دارد. یا مثلاً اگر شما صلاحیت کسی را تأیید کردید و او صالح نبود و از زیر دست شما رد شد، ممکن است بنده او را بشناسم و به این کار راضی هم نباشم؛ اما من هیچ وظیفهای ندارم بیایم جلوِ این آدم را بگیرم؛ مجرای قانونیاش را طی میکند مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان قزوین - 1382/09/26 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : بعضیها خیال میکنند که این «ولایت مطلقهی فقیه» که در قانون اساسی آمده، معنایش این است که رهبری مطلقالعنان است و هر کار که دلش بخواهد، میتواند بکند! معنای ولایت مطلقه این نیست. رهبری بایستی موبهمو قوانین را اجرا کند و به آنها احترام بگذارد. منتها در مواردی اگر مسؤولان و دستاندرکاران امور بخواهند قانونی را که معتبر است موبهمو عمل کنند، دچار مشکل میشوند. قانون بشری همینطور است. قانون اساسی راه چارهای را باز کرده و گفته آنجایی که مسؤولان امور در اجرای فلان قانون مالیاتی یا سیاست خارجی، بازرگانی، صنعتی و دانشگاهی دچار مضیقه میشوند و هیچکار نمیتوانند بکنند - مجلس هم اینطور نیست که امروز شما چیزی را ببرید و فردا تصویب کنند و به شما جواب دهند - رهبری مرجع است. زمان امام هم همینطور بود. بنده خودم آنوقت رئیس جمهور بودم و جایی که مضیقههایی داشتیم، به امام نامه مینوشتیم و ایشان اجازه میدادند. بعد از امام، دولت قبلی و دولت فعلی[دولت هفتم و هشتم] گاهی راجع به مسائل گوناگون نامه مینویسند که در اینجا مضیقه وجود دارد، شما اجازه بدهید که این بخش از قانون نقض شود. رهبری بررسی و دقّت میکند و اگر احساس کرد که بناگزیر باید اینکار را بکند، آن را انجام میدهد. جاهایی هم که بهصورت معضل مهمّ کشوری است، به مجمع تشخیص مصلحت ارجاع میشود. این معنای ولایت مطلقه است مربوط به :دیدار جوانان و دانشجویان قزوین با رهبر انقلاب - 1382/09/26 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : رهبری... در برابر قانون مثل دگر آحاد مردم است و ولایت مطلقه فقیه که در قانون اساسی آمده به معنای مطلق العنان بودن رهبری نیست بلکه به این معناست که اگر در اداره کشور و اجرای قانون مطبوعات این مسئله رخ داد که رهبری با احساس تکلیف شرعی تذکر داد و قوانین برای قوای سه گانه مشکلی پیش آمد رهبری بتواند براساس این اختیارات این مشکل را حل کند یا برخی مسائل را به عنوان معضل به مجمع تشخیص ارجاع دهد مربوط به :دیدار جوانان و دانشجویان قزوین با رهبر انقلاب - 1382/09/26 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : رهبری در مسؤولیتهای قوا دخالت نمی کند مگر احساس کند که اگر تذکر ندهد یک زاویه بسیار خطرناک در مسیر عمومی ملت پیش می آید که در مجلس ششم یکبار درتغییر مجلس هم کاملاً همراهی کرد مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مشروعیت این نظام به تفکّر اسلامی و به استواری بر پایه اسلام است؛ مشروعیت مجلس و رهبری هم بر همین اساس است. امام یک وقت فرمود: «اگر من هم از اسلام روی برگردانم، مردم مرا کنار میگذارند.» راست هم میگفت. مردم امام را به اسلام شناختند؛ بهخاطر فداکاری و عظمت او در راه اسلام دنبالش راه افتادند، که همه ما، بنده و شما هم همینطور هستیم. اگر ما از این راه منصرف و منحرف شویم، خودمان ضرر میکنیم؛ اما این حرکت و جریان راه افتاده و متوقّف شدنی نیست. حقیقتاً نظام اسلامی به ما و امثال من و شما وابسته نیست. امام یک وقت میفرمود: «نظام اسلامی به من وابسته نیست!» ما واقعاً تعجّب میکردیم، چون امام خالقِ این انقلاب و در واقع پدیدآورنده این نظام بود و واقعاً تفکیک بین بقای امام و بقای نظام هم برای ما مشکل بود؛ اما امام قُرص و محکم میگفت نخیر، نظام اسلامی به من وابسته نیست مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مدیریّت انقلاب، غیر از مدیریّت اجرایی کشور است. برای رهبری، وارد شدن در میدان اوّلاً به صورت طرح مسأله و بسیج افکار عمومی است؛ ثانیاً به صورت خواستن از دستگاههای اجرایی است. برخی از دستگاههای اجرایی، مخصوص این کارند. در زمینه مبارزه با فساد، هم قوّه مجریّه و هم قوّه قضاییّه درگیرند. بنده از هر دو قوّه بهطور جد خواستهام و آنها درگیرند؛ ورود رهبری اینجاست. بله؛ اگر روزی معلوم شود دستگاههای قوّه مجریّه و قوّه قضاییّه آماده نیستند کار کنند، رهبری چارهای پیدا نخواهد کرد جز اینکه خودش وارد میدان شود؛ کسی را بگمارد و مأمور مشخصی را برای این کار معین کند؛ اما بحمداللَّه اینطور نیست مربوط به :بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اینکه رهبر باید پاسخگوی مشکلات کشور باشد، البته همینطور است و شکّی در این نیست؛ قانون هم موازین پاسخگویی را مشخّص کرده است. هر کس به هر اندازه که حوزه اختیارات اوست، باید پاسخگو باشد. البته مسؤولیت مدیریّت انقلاب با مدیریّت اجرایی کشور فرق دارد؛ این را توجّه داشته باشید. رهبری طبق قانون اساسی در کشور مسؤولیت اجرایی ندارد؛ جز در زمینه نیروهای مسلّح. مسؤولیت اجرایی به عهده قوای سهگانه است، منتها مدیریّت انقلاب - که همان رهبری باشد - مسؤولیت حفظ جهتگیری انقلاب و نظام را دارد؛ باید مواظب باشد انقلاب و نظام از آرمانها منحرف و منصرف نشود؛ فریب دشمن را نخورد و راه را عوضی نرود؛ اینها مسؤولیتهای رهبری است. مسؤولیت اجرایی به عهده مسؤولان اجرایی است و هر کس مسؤولیتی دارد، باید طبق مسؤولیت خود عمل کند. رهبری نمیآید به وزارت اقتصاد یا بازرگانی بگوید اینطوری کن؛ یا به رئیسجمهور و فلان وزیر و فلان قاضی بگوید آنطوری کن؛ اینها کارهایی است که رهبری نباید وارد شود؛ هم بر خلاف قانون است، هم بر خلاف حقّ و مصلحت مربوط به :دیدار کارگزاران نظام با رهبر انقلاب در ماه مبارک رمضان - 1381/08/20 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : روزی که قوای سه گانه نتوانند یا نخواهند مشکلات بزرگ را حل کنند آنوقت اگر رهبری احساس نیاز کند، نیروی مردم را برای مواجهه با مشکلات وارد میدان میکند مربوط به :بیانات در دیدار اعضای ستادهای نمازجمعه - 1381/05/05 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مسؤولیت رهبری در قبال مردم این است که مسؤولان قوای سهگانه را به وظایف حقیقی خود توجّه دهد و اگر یک وقت خواستند حرکتی بکنند که به انحراف نظام و کشور منتهی میشود، به آنها هشدار و تذکّر دهد. مسؤولیت امور جاری کشور به عهده دستگاههای ذیربط است - دولت، قوّه قضاییه و مجلس - اما مسؤولیت رهبری فراتر از اینهاست؛ مسؤولیت بسیار سنگینی هم هست. آنجایی که مسؤولان و مدیرانِ قوّه مجریّه، قوّه قضاییّه و نمایندگان مجلس شورای اسلامی بخواهند حرکتی را شروع کنند که با اهداف نظام اسلامی معارض است، رهبری باید در مقابل آنها سد شود و به فضل الهی خواهد شد. اینکه بوقهای تبلیغاتی استکباری علیه رهبری بسیج شوند و بعضی از عوامل داخلی از روی غفلت یا خدای نخواسته از روی آگاهی با آنها همصدا شوند، موجب نمیشود که انسان این مسؤولیت عظیم الهی را از یاد ببرد مربوط به :بیانات در دیدار جوانان استان اصفهان - 1380/08/12 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ترکیب قانون اساسی ما، راه حلّ مشکلات را معیّن کرده و رهبری را به عنوان محور، در نقطه مرکزی همه مسؤولان قرار داده است مربوط به :بیانات در دیدار مردم اصفهان - 1380/08/08 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ممکن است رئیس جمهور محترم و رئیس محترم قوّه قضایّیه درباره نقطهای از نقاط، دارای دو دید و دو بینش باشند و هر کدام هم برای خود استدلالی داشته باشند. بسیار خوب؛ این راه حل دارد. در قانون اساسی، راه حلّ اینها معیّن شده است. هماهنگ کننده سه قوّه، رهبر است و رهبری میتواند این مشکلات را برطرف کند. معیار همکاری، قانون اساسی است؛ که وظایف، حُکم موارد اختلاف و تنازع، و حَکم و مرجع را هم معلوم کرده است. ....وظیفه رهبری هم در قانون معلوم شده است. رهبری در کارهای اجرایی کشور هیچ دخالت مستقیمی نمیکند؛ نه در قوّه مجریّه، نه در قوّه قضایّیه و نه در قوّه مقنّنه. مهمترین کار رهبری عبارت است از تعیین سیاستهای کلان کشور؛ یعنی آن چیزهایی که جهتگیری کشور را مشخّص میکند؛ که همه قوانین، مقرّرات و عملکردها باید در این جهت باشد. حضور رهبری در همه بخشهای کشور، به معنای حضور سیاستهای رهبری است که باید با دقّت اجرا شود. ...هرجایی که این سیاستها اجرا شده، کشور سود کرده است؛ اما در طول سالهای گذشته - از ده، دوازده سال پیش تاکنون - هر جا از این سیاستها تخلّف شده، کشور ضرر کرده است؛ که گاهی ضررش را فهمیدهاند، گاهی هم بعد از گذشت مدتی ضررش را فهمیدهاند. بنابراین حضور رهبری، جدّی است مربوط به :بیانات در مراسم دوازدهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1380/03/14 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : بعضی از کسانی که خودشان را در شمار زبدگان و نخبگان و احزاب سیاسی و صاحبنظران مسائل سیاست به حساب میآوردند، این[اسلامگرایی و تکیه بر مبانی مستحکم اسلامی و قرآنی] را نمیپسندیدند .....از اوّلی که امام دستور داد قانون اساسی به وسیله خبرگان منتخب مردم تدوین شود، هرجا که نام اسلام و نشانی از حضور واقعی اسلام بود، اینها مقابله کردند. آنجایی که اصل مربوط به «ولایت فقیه» مطرح شد، اینها بیتابانه مبارزه کردند. البته با ولایتش مخالف نبودند - ولایت یعنی حکومت؛ آنها تشنه قدرت و حکومت کردن بودند - با فقیهاش مخالف بودند؛ چون به معنای حضور حقیقی دین در جامعه بود؛ این را برنمیتافتند و تحمّل نمیکردند. مربوط به :بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر - 1379/12/22 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : وظایف و مسؤولیتهای رهبری، همان چیزی است که در قانون اساسی آمده است. رهبری، سیاستگذار کلّىِ نظام محسوب میشود؛ یعنی همه قوای سهگانه باید در چارچوب سیاستهای رهبری برنامهریزی کنند و سیاستهای اجرایىِ خودشان را تنظیم نمایند. حرکت و قوارهی کلّی نظام باید در چارچوب سیاستهایی باشد که رهبری معیّن میکند. این مهمترین مسؤولیت رهبری است. البته در قانون اساسی مسؤولیتهای دیگری هم وجود دارد مربوط به :بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر - 1379/12/22 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اگر شما مثل من یک فرد عادی جامعه بودید، چه کسی و با چه خصوصیاتی را برای رهبری و مقام واجبالاطاعهی خود انتخاب میکردید؟ من طبق قانون اساسی میگشتم و کسی را که به نظرم فقیه بود - یعنی به دین و معارف دینی آشنایی داشت - و عادل و پرهیزگار و شجاع بود و از ورود در میدانهای گوناگون واهمه نمیکرد و با مسائل کشور هم آشنا بود، به عنوان رهبر در نظر میگرفتم. البته او هم باید طبق قانون انتخاب میشد؛ چون رهبری هم طبق قانون انتخاب میشود. اینطور نیست که ما بتوانیم هرکسی را به عنوان رهبر بیاوریم و بگوییم رهبر ما این است؛ یک نفر دیگر هم بگوید نه، رهبر ما آن است. بالاخره قانونی وجود دارد و طبق اصول قانون اساسی و مقرّراتی که هست، رهبر انتخاب میشود. مربوط به :بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر - 1379/12/22 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : نظارت بر عملکرد ولی فقیه چگونه است؟ در شرایط امروز، مجلس خبرگان سالی دو بار جلسه میگذارد و بیشتر به دادن بیانیه اکتفا میکند. آیا با این رویه، مجلس خبرگان میتواند نظارتی روی ولی فقیه داشته باشد؟ مجلس خبرگان یک هیأت تحقیقی دارد؛ مسؤول رسیدگی به کارهای رهبری، آن هیأت تحقیق است. کار آن هیأت سالی یک بار نیست؛ آنها کار خودشان را میکنند، کار رهبری هم جلوِ چشم همه است. خوشبختانه دستگاه رهبری و کارهای رهبری چیزهای پنهانی نیست؛ چون وظایف رهبری و کارکردهای او مشخّص است. آن هیأت میآید، تحقیق و پرسوجو میکند. پشت سر هیأت تحقیق، مجلس خبرگان است که این هیأت میرود به آنها گزارش میدهد. اعضای مجلس خبرگان در یکی دو روزی که جلسه دارند، بحثهای زیادی میکنند. اینطور نیست که فقط یک بیانیه بدهند. بله؛ بیانیهاش در رسانهها منعکس میشود؛ اما در آنجا بحثهای زیادی میشود و نظرات گوناگونی ابراز میگردد. بنابراین آنها کار خودشان را انجام میدهند. سالی دو بار جلسه هم برای آن مجموعهی سنگین، چیز کمی نیست. جلسات مجلس خبرگان قبلاً سالی یک بار برگزار میشد، اما اخیراً چند سالی است که سالی دو مرتبه تشکیل جلسه میدهد. پشت سر مجلس خبرگان هم مردم هستند. نظارت هم باید جدّی و بدون رودربایستی باشد. این نظر خود من است و بارها هم به اعضای خبرگان و غیرخبرگان و دیگران این را گفتهام. من نظارت را دوست میدارم و از گریز از نظارت - اگر در کسی و در جایی باشد - بهشدّت گلهمندم. بر خود من هم هرچه بیشتر نظارت کنند، خوشحالترم؛ یعنی هیچ احساس نمیکنم که نظارت، برای من سنگینیای داشته باشد. بنابراین خرسندم که این نظارت انجام گیرد. البته اگر کسی نظارتی کرده باشد و چیزی بداند؛ راهش این است که به مجلس خبرگان اطّلاع دهد؛ آنها یقیناً استفاده خواهند کرد مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : [در جمهوری اسلامی] نظام سیاسی بهگونهای است که بر ایمان و عقیده و دین و عواطف استوار است. این رابطهای که امروز بین این خدمتگزار شما و شما جوانها در این منطقه و در دیگرِ مناطق کشور وجود دارد، این پیوند مستحکمی که بین مسؤولان و مردم در سرتاسر کشور وجود دارد، یک چیز بدیع و جدید و بیسابقه و بینظیری است. هیچجا اینطور نیست. این پیوند، یک پیوند تعارفآمیز نیست؛ یک پیوند دینی است؛ علت دشمنی عمیق آنها [آمریکا و اسرائیل ]با اصل «ولایت فقیه» همین است. اصل «ولایت فقیه»، یعنی ایجاد میلیونها رابطه دینی میان دلهای مردم با محور و مرکز نظام. بحث شخص در میان نیست؛ بحث هویّت و معنا و شخصیت در میان است؛ لذا میبینید که با آن دشمنی میکنند مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : این رابطهای که امروز بین این خدمتگزار شما و شما جوانها در این منطقه و در دیگرِ مناطق کشور وجود دارد، این پیوند مستحکمی که بین مسؤولان و مردم در سرتاسر کشور وجود دارد، یک چیز بدیع و جدید و بیسابقه و بینظیری است. هیچجا اینطور نیست. این پیوند، یک پیوند تعارفآمیز نیست؛ یک پیوند دینی است؛ علت دشمنی عمیق آنها با اصل «ولایت فقیه» همین است. اصل «ولایت فقیه»، یعنی ایجاد میلیونها رابطه دینی میان دلهای مردم با محور و مرکز نظام. بحث شخص در میان نیست؛ بحث هویّت و معنا و شخصیت در میان است؛ لذا میبینید که با آن دشمنی میکنند. البته این دشمنیها فایدهای هم ندارد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1379/04/19 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : رهبریِ معنوی، تعهّد معنوی دارد و خبرگان و مردم از او توقّع دارند که حتی یک گناه نکند؛ اگر یک گناه کرد، بدون اینکه لازم باشد ساقطش کنند، ساقط شده است؛ حرفش نه درباره خودش حجّت است، نه درباره مردم مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1379/04/19 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : کشور و ملت یکپارچه است؛ البته یکپارچگیاش به خاطر تاریخ و جغرافیا و سنتها و فرهنگ است؛ اما عمدتاً به خاطر دین و مسأله رهبری است که اجزای این ملت را به هم وصل کرده و همه احساس یکپارچگی میکنند. رهبری مسؤولیت دارد. مسؤولیت رهبری حفظ نظام و انقلاب است. اداره کشور به عهده شما آقایان مسؤولان کشور است. هر کدام از شما در بخش خودتان کشور را اداره میکنید و وظیفه اصلی رهبری این است که مراقب باشد این بخشهای مختلف آهنگ ناساز با نظام و اسلام و انقلاب نزنند. هرجا چنین آهنگی به وجود بیاید، جای حضور رهبری است. رهبری هم یک شخص نیست. یک آدم، یک طلبه، یک علی خامنهای، یا علی خامنهایهای فراوان دیگری که هستند، نیست. رهبری یک عنوان و یک شخصیت و یک حقیقت برگرفته از ایمان و محبت و عشق و عاطفه مردم و یک آبروست. صدها نفر مثل علی خامنهای در راه این حقیقت جان و آبرویشان را میدهند؛ اهمیتی هم ندارد. بنده که چیزی نیستم؛ امام بزرگوار ما هم - که به معنای حقیقی کلمه برای این امت، امام دلها بود - همینطور بود. او حاضر بود برای حفظ نظام و حفظ رهبری نظام، آبرویش را بدهد. این حقیقت حضور دارد. با این حرفهایی که میزنند و با این کارهایی که میکنند، نتوانستهاند و نخواهند توانست این حضور را از بین ببرند. در دوران اختناق که رهبری این تجسّم را نداشت، دلهای مردم متدیّن در قبضه رهبری بود؛ منتها رهبریای که تشخّص و هویّت قابل اشاره در بیرون و جایگاه قانونی نداشت؛ به صورت مراجع تقلید و به صورت علمای بزرگ، تأثیر خودش را بارها نشان داده بود؛ لذا آن وقتی که به فلان قرارداد ننگین استعماری اشاره میکرد، قرارداد از بین میرفت؛ آن وقتی که به یک حادثه نامناسب اشاره میکرد، آن حادثه مورد تخاصم مردم قرار میگرفت. پانزده خردادی که بنابر آنچه نقل شده است، چند هزار نفر آدم در آن حادثه جان خود را فدا کردند و کشته شدند، آن وقتی بود که امام بزرگوار ما رهبر به معنای قانونی خودش نبود؛ یک روحانی برجسته بود مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه تهران - 1379/02/23 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هم... بیگانهها، هم پشتیبانان خارج از کشورشان، هم سرویسهای جاسوسی، هم آنهایی که در رادیوها پشتیبانی تبلیغاتی برایشان میکنند، هم آنهایی که احتمالاً به صورت آشکار یا پنهان پول حواله آنها میکنند، اینها بدانند که این انقلاب اجازه نخواهد داد. بنده تا مسؤولیت دارم و تا نفس میکشم، اجازه نخواهم داد که اینها با مصالح این کشور بازی کنند. بنده کسی نیستم؛ این را هم بدانند؛ من هم که نباشم، هرکس دیگری در این مقام و مسؤولیت باشد، همینطور است. غیر از این امکان ندارد. آن دست ملکوتی و الهی که اصل ولایت فقیه را در قانون اساسی گذاشت، فهمید چهکار میکند. آن کسی که در این مسند هست، اگر همین دفاع از مصالح انقلاب و مصالح کشور و مصالح عالیه اسلام و مصالح مردم و این روحیه و این عمل را نداشته باشد، شرایط از او سلب شده است؛ آنوقت صلاحیت نخواهد داشت؛ لذاست که شما میبینید با همین اصل مخالفند؛ چون میدانند که مسأله، مسأله اشخاص نیست. زیدی با این نام، این مسؤولیت را بهعهده گرفته است؛ البته با او دشمنند، اما میدانند که مسأله با او تمام نمیشود؛ او هم نباشد، یکی دیگر باشد، باز هم قضیه همین است؛ لذا با اصلش مخالفند. بدانند تا وقتی که این اصل نورانی در قانون اساسی هست و این ملت از بن دندان به اسلام عقیده دارند، توطئههای اینها ممکن است برای مردم دردسر درست کند؛ اما نخواهد توانست این بنای مستحکم را متزلزل سازد مربوط به :بیانات در دیدار اعضای هیأت علمی کنگره امام خمینی(ره) - 1378/11/04 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : چیزی که جامعه اسلامی را مصونیت میبخشد، «حکومت اسلامی» است؛ یعنی حاکمیت اسلام. هنر بزرگ امام این بوده است که حاکمیت اسلام را در اینجا مطرح کردند. صیغه خاص ایشان هم برای حاکمیت اسلام، «ولایت فقیه» بود. انصافاً ولایت فقیه مبنای بسیار مستحکمی دارد. بنده اینطور تصوّر میکنم که موضوع ولایت فقیه، ولو مقداری در توسعه و تضییقش تفاوتی بین علما وجود داشته باشد، جزو واضحات فقه اسلام است. انسان وقتی نگاه میکند، از قدیمالایّام تا کنون، اگر کسانی این قضیه را مطرح نکردند یا با سردی با آن برخورد کردند، به خاطر این بوده است که فکر کردند چیزی را که شدنی نیست، چرا مطرح کنند؛ والّا وقتی انسان به کتابها و حرفهای فقها نگاه میکند، میبیند هیچ کس از آنها نیست که اصلاً حاکمیت غیر حکم اسلامی را قبول داشته باشد. انسان این را در ابواب مختلف فقهی مشاهده میکند. این جزو مسلّمات است. مثلاً تعبیرات مرحوم صاحبِ جواهر راجع به ولایت فقیه نشان میدهد که از نظر او این قضیه جزو واضحات است؛ البته نه در باب ولایت بر صغار، بلکه در باب جهاد و ابواب مهمّ دیگر که نشان میدهد ایشان دایره ولایت را با همان توسعه میبیند و این مسأله را جزو واضحات فقه اسلامی میداند. مرحوم «نراقی» و امثال او در این خصوص تصریح و بحث کردند... این فکر پایه محکمی دارد و امام این را مطرح کردند... توجّه کنید حکومت اسلامیای که امام گفتهاند و شما میخواهید آن را تثبیت و تسجیل و تبیین و توجیه کنید، من حیث لانرید به حکومت غیراسلامی تبدیل نشود. چیزی که امروز در چالشهای فکری بین ما و مخالفان ما در سطح دنیا مطرح است، همین نکته است. اگر کسی اسم مسلمان داشته باشد و در جایی هم حکومت کند، آنها مخالفتی نمیکنند؛ اما چیزی که برای آنها مهمّ است، این است که دین، متولّی اداره جامعه شود؛ یعنی حرف جدیدی در دنیا زده شود. بنابراین به این نکته خیلی باید توجّه کنید که حکومت اسلامی و ولایت فقیهی که امام آوردند و ابتکار و مطرح کردند به همان معنای حکومت اسلامی است؛ یعنی حکومت اسلام، حکومت دین و حکومت شریعت، به همین معنا فهمیده شود. ممکن است فقهاو فضلای ما تلاش کنند و فقهی را که در اختیار ماست و ضعفها و کمبودهای فراوانی هم دارد، پالایش کنند. این بحث دیگری است؛ این کار را بکنند؛ اما چیزیکه باید مطرح باشد - و نظر امام قطعاً این بود - این است که مِلئ فضای جامعه، با شریعت و فقه و احکام و عمل اسلامی پُر شود. ایشان غیر از این را در هیچ موردی قبول نداشتند. من یک وقت درباره ولایت فقیه با ایشان صحبت میکردم؛ گفتم قبل از انقلاب، ما با بعضی از فضلا و دوستان بحث داشتیم؛ بعضیها میگفتند اسلام شیوه خاصّی در باب اقتصاد ندارد. هر شیوهای که بتواند آرمانهای اسلامی - مثلاً عدالت - را تأمین کند، اسلامی است؛ ولی عقیده ما این بود که نه، اسلام خطوطی معیّن کرده و شیوهای بنا نهاده و چارچوبی برای اقتصاد اسلامی درست کرده و این چارچوب باید تبعیّت شود. ایشان گفتند: بله، این درست است. من نمیخواهم به این قضیه استناد کنم که این حرف درست است؛ میخواهم استناد کنم که نظر امام این بود... نظر امام تحریف نشود. شما باید خیلی مراقبت کنید که نظر امام واقعاً به گونهای درآید که در کلمات و کتابها و حرفها و منش ایشان معلوم است. این نکته خیلی مهمّ است و به نظر من یک مسؤولیت تاریخی و امانتی بردوش شماست. نکته دوم این است که اساس حکومت اسلامی یک حرف نو در دنیا بود. واقعاً در این قضیه، انقلاب نوآوریای کرد که حریفها مات شدند. این بههیچوجه شبیه بعضی چیزهایی که بعداً تشبیه میکردند، نبود؛ اصلاً شباهتی با نظایر خودش نداشت. چیزی که در قانون اساسی و در کلمات امام و در عرف انقلاب به عنوان حکومت ولایت فقیه مطرح است، یک حرف کاملاً نو در دنیاست. البته ممکن است گفته شود «ولایت فقیه» یک تعبیر عربی و آخوندی و طلبگی و کتابی است؛ در حالیکه این مفهوم، بسیار نو و جدید است و معنای آن این است که ما در رأس حکومت کسی را قرار دهیم که میدانیم تخلّف نخواهد کرد. این چیز خیلی مهمّی است. شما الان میبینید گرفتاریهای دنیا از کجاست. ما میخواهیم کسی را در رأس حکومت بگذاریم که میدانیم تخلّف نمیکند. ممکن است ما اشتباه کرده باشیم و او تخلّف کند. از هر وقت فهمیدیم تخلّف کرده، میفهمیم حضور او در این منصب بجا نیست؛ خودش و مردم هم این را قبول دارند. این نکته خیلی بدیعی در مبنای حکومت در دنیاست. البته جنجال کردند و گفتند این فکر، قدیمی و ارتجاعی است. در همان زمانی که انقلاب پیروز شد، شاید بیش از دهها حکومتِ کودتایی در دنیا بود که افسری با چکمه و تفنگ آمده بود و حکومت را برای خودش گرفته بود؛ اما همه آن حکومتها مقبول و به رسمیت شناخته شده بودند و کسی با آنها حرفی نداشت؛ ولی با این حکومت و با امام و با این حرکت عظیم حرف داشتند! علّت این است که حرف نویی در دنیا زده شد که قدرت هماوردی با معیارها و فرهنگ سیاسی رایج دنیا را داشت. زورِ این کار حتماً از زورِ مارکسیسم و حکومت کمونیستی در اوّل کار، بیشتر بود. البته بعد از ده، بیست سال، به خاطر تبلیغات و کارهایی که مارکسیسم کرد و جاذبههایی که نشان داد، اوج گرفت؛ لیکن در آغاز کار، بلاشک زور و اقتدار این بیشتر از آن بود. چرا؟ به خاطر اینکه ناگهان در سطح دنیا، همه کشورهایی که داخل آنها مسلمان زندگی میکرد، احساس هویّت و شخصیت و احساس قبول و طوع نسبت به آن کردند. این برای آنها خیلی وحشتآور بود مربوط به :خطبههای نمازجمعه در دهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1378/03/14 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در سال ۱۳۴۷، امام در نجف - مرکز فقاهت - فکر «ولایت فقیه» را با اتّکاء به مایههای محکم فقهی از آب درآورد. البته «ولایت فقیه» جزو مسلّمات فقه شیعه است. این که حالا بعضی نیمهسوادها میگویند امام «ولایت فقیه» را ابتکار کرد و دیگر علما آن را قبول نداشتند، ناشی از بیاطّلاعی است. کسیکه با کلمات فقها آشناست، میداند که مسأله «ولایت فقیه» جزو مسائل روشن و واضح در فقه شیعه است. کاری که امام کرد این بود که توانست این فکر را با توجّه به آفاق جدید و عظیمی که دنیای امروز و سیاستهای امروز و مکتبهای امروز دارند، مدوّن کند و آن را ریشهدار و مستحکم و مستدل و باکیفیت سازد؛ یعنی به شکلی درآورد که برای هر انسان صاحب نظری که با مسائل سیاسی روز و مکاتب سیاسی روز هم آشناست، قابل فهم و قابل قبول باشد مربوط به :خطبههای نمازجمعه در دهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1378/03/14 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : آنچه که در دوره بعد از تشکیل نظام اسلامی، از ابعاد وجودی امام مشاهده شد، به نظر من به مراتب مهمتر و عظیمتر بود از آنچه که قبلاً دیده شده بود. در این دوران، امام - این شخصیت برجسته و ممتاز - در دو بُعد و دو چهره مشاهده میشود: در دوران حکومت، یک چهره، چهره رهبر و زمامدار است؛ یک چهره، چهره یک زاهد و عارف. ترکیب این دو با هم، از آن کارهایی است که جز در پیامبران، جز در مثل داود و سلیمان، جز در پیامبری مثل پیامبر خاتم صلّیاللَّهعلیهوآلهوسلّم انسان نمیتواند دیگر پیدا کند. ... در چهره یک حاکم و زمامدار و رهبر، امامِ بزرگوار مردی هوشیار، باشهامت، باتدبیر، باابتکار و دریادل بود مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/01/16 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : معنای ولایت در اصطلاح و استعمال اسلامی، این است؛ یعنی حکومتی که در آن، اقتدارِ حاکمیت هست، ولی خودخواهىِ سلطنت نیست، جزم و عزم قاطع هست - که «فاذا عزمت فتوکل علیالله» - اما استبداد به رأی نیست. کسانی که با حکومت و با ولایت اسلامی، دشمنی میکنند، از این چیزها میترسند؛ با اسلامش بدند! اسم ولایت را حمل کردن بر مفاهیمی که یا ناشی از بیاطّلاعی و بیسوادی و کج فهمی است، یا ناشی از غرض و عناد است! ولایت، یعنی حکومتی که در آن در عین وجود اقتدار، در عین وجود عزّت یک حاکم و جزم و عزم و تصمیم قاطع یک حاکم، هیچ نشانهای از استبداد و خودخواهی و خود رأیی و زیادهطلبی و برای خود طلبی و اینها نیست. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/01/16 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اگر ولایت اسلامی باشد، زندگی زیر سایه امیرالمؤمنین، برای همه حاصل خواهد شد - برای مؤمن، برای فاسق و برای کافر - حتی کفّار هم در آن، راحت زندگی میکنند. این طور نیست که در آن، فقط آدمهای پرهیزکار، راحت باشند، غیر پرهیزکار هم از امنیت آن محیط، از مساوات، از عدالت و از آرامش معنوی در آن محیط، استفاده میکند. اگر حکومت الهی نشد، جامعه، جامعه تبعیضآمیز است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/01/16 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی» ؛ روز غدیر، چنین روزی است. هرچند که از این قانون در تحقّق خارجی خود در عالم اسلام، تخلّف شد؛ ولی قانون ماند و تکلیف مشخّص گردید. این مهمّ است. ممکن است جمعی یا جماعتی، مدّتی یا مدّتهایی به آیه قرآن هم عمل نکنند، اما فرق میکند با این که آیه قرآن، نازل نشده باشد. نازل و مسجّل شد و جای پایی ماند برای این که یک روز، قومی به آن عمل کنند. «فسوف یأتی اللَّه بقوم یحبّهم و یحبّونه »نمیشود گفت که این آیه در طول تاریخ اسلام، هیچ وقت تحقّق پیدا نکرده است. چرا؛ در دورانهایی تحقّق پیدا کرده است و بهوسیله بندگانی حاکمیت حقّ و ولایت الهی به وجود آمده است؛ اما ما سرافرازیم و از خدای متعال متشکریم که این امر در زمان ما بهوسیله یکی از صالحترین بندگانش، صورت تحقّق گرفت؛ یعنی ولایت، محقّق شد. ولایت، یعنی حکومت الهی که هیچ اثری از خودپرستی، سلطنت و اقتدار خودخواهانه در آن وجود ندارد. اگر وجود پیدا کرد، ولایت نیست. فرق بین حکومت و ضمانتهای الهی با غیر الهی، این است که در ضمانتهای الهی، ضمانت درونی است. اگر کسی که متصدّی مقامی است، شرایط آن را نداشت، بهخودی خود این پیوند از او خلع میشود. این امرِ خیلی مهمّی است. بنای ولایت الهی، بر هضم شدن در امر و نهی پروردگار است؛ درست نقطه مقابل سلاطین مادّی و حکومتهای بشری. مربوط به :بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویی - 1377/12/04 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : تعریف جامعهی مدنی چیست؟ اگر جامعهی مدنی به معنای جامعهی مدینةالنّبی است، قاعدتاً ولایتفقیه در جامعهی مدینةالنّبی، در رأس همهی امور است؛ چون در مدینةالنّبی، حکومت، حکومت دین است و ولایت فقیه هم به معنای ولایت و حکومتِ یک شخص نیست؛ حکومتِ یک معیار و در واقع یک شخصیت است. معیارهایی وجود دارد که این معیارها در هر جایی تحقّق یابد، این خصوصیت را میتواند پیدا کند که در جامعه به وظایفی که برای ولی فقیه معیّن شده، رسیدگی کند. بهنظر من به این نکته باید توجّه و افتخار کرد که بر خلاف همهی مقرّرات عالم در باب حکومت -که در قوانین آنها حاکمیتها یک حالت غیرقابل خدشه دارند- در نظام اسلامی، آن کسی که بهعنوان ولیفقیه مشخص میشود، چون اساساً مسؤولیت او مبتنی بر معیارهاست، چنانچه این معیارها را از دست داد، به خودی خود ساقط میشود. وظیفهی مجلس خبرگان، تشخیص این قضیه است. اگر تشخیص دادند، میفهمند که بله؛ ولیفقیه ندارند. تا فهمیدند که این معیارها در این آقا نیست، میفهمند که ولیفقیه ندارند؛ باید بروند دنبال یک ولیفقیه دیگر. محتاج نیست عزلش کنند؛ خودش منعزل میشود.به نظر ما این نکتهی خیلی مهمّی است. جامعهی مدنی تعبیری است که خیلی هم تعریف روشنی نشده و البته یک تعبیر غربی است. جامعهی مدنی، درست عبارت اخری و ترجمهی تحتالّلفظی عبارت فرنگی آن است و سابقهی زیادی در فرهنگ ما ندارد. البته آنها مراد دیگری دارند که ما آن را اصلاً قبول نداریم. آن جامعهی مدنی که غربیها میگویند، با معیارهای ما مطلقاً سازگار نیست و با فرهنگ ما هم سازگاری ندارد؛ لیکن جامعهی مدنی به معنای جامعهی مردمسالار، جامعهای است که در آن مقرّرات و قانون حاکم است. ولایت فقیه در چنین جامعهای همین جایگاه قانونی را که دارد، کاملاً میتواند داشته باشد؛ یعنی با رأی غیرمستقیم مردم انتخاب میشود، تا بودن معیارها باقی میماند و با زوال معیارها از موقعیت خود ساقط میشود. ولیفقیه در سیاستگذاری نقش اصلی را دارد؛ در اجرا مطلقاً دخالتی نمیکند؛ و سایر چیزهایی که در قانون اساسی ذکر شده است مربوط به :پیام به مناسبت اولین اجلاس دورهی سوم مجلس خبرگان - 1377/12/03 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امروز بیشترین تلاش سیاسی و تبلیغی دشمن با شیوههای پیچیده و موذیانه، متوجه این سرمایههای معنوی ملت ایران است که او را در مقاطع بسیار سخت در بیست سال گذشته، قادر ساخته که خطرات را از خود و کشورش دور کند... هدفگیری نظرات و درسهای حکیمانهی امام راحل و شعارها و پرچمهای راهنمائی که آن یگانهی دوران در راه این ملت بزرگ برافراشته بود، بخشی از همین نقشهی شوم است، همچنانکه جمع عده و عده برای تحریف یا تشکیک در اصل ولایت فقیه که پایهی اصلی این بنای شامخ و به معنای حاکمیت دین و تقوا بر زندگی اجتماعی یک ملت است، از همین انگیزهی شیطانی و سلطهجویانه منشاء میگیرد. در دنیایی که حکومتها مظهر استکبار و زورگویی و بیعدالتی و مادیگرائی و بیتقوائیاند، نظام اسلامی مفتخر است که شعار حاکمیت تقوا و معنویت میدهد و حکومت را نه سلطهی خودسرانه، یا ریاست مبتنی بر نیرنگ و ظاهرسازی، که ولایت و محبت و پیوند قلبی و ایمانی میداند، و به جای همهی معیارهای رائج از قبیل زور و پول و تبلیغ دروغ، فقاهت و عدالت را معیار حاکم میشناسند مربوط به :بیانات در دانشگاه تربیت مدرّس - 1377/06/12 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : نظام جمهوری اسلامی مبنایش بر عدالت است. یعنی اگر مقام رهبری از عدالت بیفتد، به طور خودکار و بدون اینکه هیچ عامل دیگری لازم باشد، از رهبری میافتد مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1377/02/18 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ولایت، یعنی حکومتی که همراه با محبّت، همراه با پیوستگی با مردم است، همراه با عاطفه نسبت به آحاد مردم است، فقط فرمانروایی و حکمرانی نیست؛ اما پادشاهی معنایش این نیست و به مردم کاری ندارد. پادشاه، یعنی حاکم و فرمانروا؛ هر کار خودش بخواهد، میکند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1377/01/27 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : وقتی که در نظامی، ولی اللَّه - کسی مثل پیغمبر اکرم یا امیرالمؤمنین - در رأس نظام قرار دارد، آن جامعه، جامعه ولایت است؛ نظام، نظام ولایت است. ولایت، هم صفتی است برای منصبی که نبىّ اکرم و جانشینان او از سوی پروردگار، حائز آن بودهاند، هم خصوصیتی است برای آن جامعه اسلامی که در سایه آن حکومت، زندگی میکند و از پرتو آن بهره میگیرد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1377/01/27 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ولایت که عنوان حکومت در اسلام و شاخصه نظام اجتماعی و سیاسی برای اسلام است، یک معنای دقیق و ظریفی دارد که معنای اصلی ولایت هم همان است و آن عبارت است از پیوستگی، پیوند، درهمپیچیدن و در هم تنیدگی. این، معنای ولایت است. چیزی که مفهوم وحدت، دست به دست هم دادن، با هم بودن، با هم حرکت کردن، اتّحاد در هدف، اتّحاد در راه و وحدت در همه شؤون سیاسی و اجتماعی را برای انسان، تداعی میکند. ولایت، یعنی پیوند. «والذین آمنوا و لم یهاجراو مالکم من ولایتهم من شیء حتی یهاجروا» یعنی این. پیوند افراد جامعه اسلامی، با هجرت حاصل میشود؛ نه فقط با ایمان. ایمان کافی نیست. پیوند ولایت که یک پدیده سیاسی، یک پدیده اجتماعی و یک حادثه تعیین کننده برای زندگی است، با تلاش، با حرکت، با هجرت، با در کنار همبودن و با هم کارکردن حاصل میشود؛ لذاست که در نظام اسلامی، «ولىّ» از مردم جدا نیست. ولایت که معنایش پیوند و پیوستگی و با همبودن است، یک جا هم به معنای محبّت میآید، یک جا هم به معنای پشتیبانی میآید که همه اینها در واقع مصادیق به همپیوستگی، وحدت و اتّحاد است، والاّ معنای حقیقی، همان اتّحاد و یگانگی و با هم بودن و برای هم بودن است. معنای ولایت، این است. مربوط به :حضور رهبر انقلاب در اجتماع بزرگ بسیجیان به مناسبت سالروز تشکیل بسیج - 1376/09/05 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : رهبری یعنی آن نقطهای که مشکلات لاعلاج دولت به دست او حل میشود، نفس او حقیقت را برای مردم روشن و توطئه دشمن را بر ملا میکند، تبلیغات دروغ و ترفندهای گوناگون دشمن را افشا میکند و به مردم امید میدهد. در برابر توطئه سیاسی بینالمللی میایستد و تمامیت انقلاب را در مقابل توطئهگران قرار میدهد و دشمن را وادار به عقب نشینی میکند، رهبری در برابر اختلافافکنیهای دشمن، مایه الفت و مانع تفرقه میشود و دستها را در دست هم میگذارد. مربوط به :دیدار میهمانان خارجی شرکتکننده در کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی با رهبر انقلاب - 1376/05/01 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : به نظر ما حکومت براساس قانون اساسی یعنی حکومت ولایت فقیه، راقی ترین نوع حکومتهاست. زیرا ولی فقیه عادل کسی است که دین اسلام و چگونگی حکومت بر مردم را به درستی میشناسد و نیروی تقوا نیز در ادامه راه او را یاری میدهد. مربوط به :دیدار رئیس و اعضای دوره جدید مجمع تشخیص مصلحت نظام با رهبر انقلاب / سال ۷۶ - 1376/01/19 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در نظام سیاسی ایران اسلامی، مدیر واقعی و هدایتکننده امور کشور، رهبری است و اوست که میتواند موانع را از سر راه دولت و دستگاههای مختلف بردارد، بنابراین رهبری انقلاب با تکیه بر مجمع تشخیص مصلحت نظام، مسئله سیاستگذاری در امور مختلف کشور را به انجام میرساند مربوط به :دیدار اعضاء مجلس خبرگان با رهبر انقلاب - 1375/11/21 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ایده حکومت ولی فقیه با ویژگیهایی که اسلام برای آن برشمرده است امروز پاسخگوی نیازهای حقیقی جامعه بشر است و در جهانی که انسان از بی توجهی به معنویات رنج میبرد، هیچ چیز برای بشر نجاتبخشتر از تشکیل چنین حکومتی نیست. مربوط به :دیدار اعضاء مجلس خبرگان با رهبر انقلاب - 1375/11/21 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : عمل به جامعیت دین در واقع متکی به تشکیل حکومت دینی است و لازمه توجه به این مسأله داشتن بصیرت در مسائل سیاسی است و شایسته است خبرگان در باب جزئیات مسأله ولایت فقیه، مباحثات علمی داشته باشند که البته شرع در باب همه جزئیات مستقیما وارد نشده بلکه معیارهایی مشخص کرده که اهل نظر با توجه به آنها، جزئیات را روشن میسازند و مردم با توجه به آنها مصداق ولایت فقیه را میشناسند. مربوط به :دیدار کارگزاران نظام و اقشار مختلف مردم با رهبر انقلاب - 1375/02/18 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : عید بزرگ غدیر، عید تعیینکننده و عظیمالقدری است، هم به لحاظ شخصیت عظیم و خصوصیات شخصی، سیاسی، اجتماعی امیر مؤمنان (ع)، به عنوان مردی الهی و ملکوتی و هم به لحاظ پیام مهم حادثه غدیر که همان امر ولایت و حکومت اسلامی است. مربوط به :دیدار کارگزاران نظام و اقشار مختلف مردم با رهبر انقلاب - 1375/02/18 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در مسأله غدیر، نبی مکرم اسلام (ص) به پیروی از قرآن، یکی از بالاترین واجبات را انجام دادند و در مقابل چشم مردم، مسأله تشکیل حکومت، امر ولایت و مدیریت کشور را به عنوان جزیی از متون اصلی دین بیان فرمودند. مربوط به :دیدار کارگزاران نظام و اقشار مختلف مردم با رهبر انقلاب - 1375/02/18 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مردم بزرگوار ایران با انگیزه دین وارد میدان شدند. به دستور دین پرچم آزادی برافراشتند و منادیان احکام دینی پیشروان آنان بودند که این حرکت عظیم به حاکمیت دین خدا در ایران منتهی شد و برای مسلمین جهان روشن ساخت که امور سیاسی و برتر از همه امر حکومت و ولایت از دین جداییناپذیر است. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای هیأتهای نظارت شورای نگهبان - 1374/11/14 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اینطور نیست که حالا هر کس یک کلمه حرفی زد، ضد ولایت فقیه محسوب شود. امروز مردم این کشور قانون اساسی و اساس ولایت فقیه را به عنوان یک اصل مهم، بلکه مهمترین اصل پذیرفتهاند و زندگی میکنند مربوط به :دیدار اعضای مجلس خبرگان با رهبر انقلاب - 1372/10/08 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : رهبری در حقیقت سایه و نشانهی عالیترین حقیقت عالم آفرینش، یعنی مقام ولایت عظمی و کبری و مقام مقدس نبوت و امامت محسوب میشود. رهبری ناظر به مسائل کلی عالم اسلام و ادارهی کلی جامعه اسلامی و نیز جهات صحیحی است که یک جامعه و دولت باید متوجه آن باشد و آن را طی کند. رهبری تضمین کننده جهت اسلامی و رضایت الهی در حرکت کلی امور اجرایی، قضایی و قانونگذاری است مربوط به :دیدار اعضای مجلس خبرگان با رهبر انقلاب - 1372/10/08 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : رهبری علاوه بر حراست از حیثیت و آزادی انسانها، رعایت تقوی و هدایت بشریت از تاریکی به سوی نور، باید با ارزشهای باطل و رایج قدرتهای مسلط جهانی مقابله کند و این امر مستلزم اعتبار غیرقابل خدشهای است که به موجب آن سخن و بیان رهبری با میل، ایمان، شوق و محبت اجرا میشود و این همان اعتبار سنگینی است که شاهد نقش و تأثیر آن در تحولایت پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون بودهایم مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از بسیجیان - 1372/08/30 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : چرا کشورهای بزرگ و پرجمعیتی که در منطقه خاور میانه هستند و بعضی از همین کشورهای پرجمعیت که با رژیم متجاوزِ صهیونیست همسایهاند، نمیتوانند این غدّه سرطانی را علاج کنند. علت چیست؟ علّت، همان چیزی است که موجب شده بود ملت بزرگ ایران با وجود دین و ایمانش، تا قبل از برهه انقلاب - در دورانهای قبل - در همه قضایایی که برایش پیش آمد، دچار ناکامی شود. علّت، در همه جا، یکی است. علّت این است که ملت ما از آن خصایص ممتازی که در طول این هشت سال از آنها برخوردار بود، در گذشته برخوردار نبود. امروز هم متأسفانه بسیاری از کشورهای مسلمانِ دیگر، از آن برخوردار نیستند. اما ملت ما، در طول سالهای بعد از انقلاب، از آن برخوردار بود. آن چیست؟ این، یک نکته اساسی است. این، عامل پیروزیهای بزرگ و کامیابی ملت ایران است. یعنی ارتباط این توده عظیمِ مؤمن - این جوانان، این مردان و زنها و قشرهای مختلف - با آن مرکزیّت و رهبری الهىِ ایمانی که با همه وجود در راه هدفهای اسلامی تلاش میکرد و مردم را در آن راهی که بایستی حرکت میکردند، هدایت میکرد. وجود یک رهبری، یک مرکزیّت و یک دستگاه هدایت، که در امام بزرگوار ما - آن مرد حکیم و معنوی - متجسّم شده بود. او بود که به این توده عظیمِ مسلمانِ مؤمنِ متعهّدِ ما راه نشان میداد. به مردم میگفت که باید با چه کسی مبارزه کنند. مردم را دعوت میکرد به اینکه دلشان را با خدا مرتبط کنند و به خدا توکّل نمایند. به مردم هشدار میداد که چگونه در مقابل دشمنْ خود را مجهز و آماده نگهدارند که دشمن نتواند آنها را فریب دهد. هر وقت لازم بود، آنچه را که دانستن آن برای مردم لازم بود به مردم میگفت. پشتِ سرِ امام هم، دستگاه اداره کننده کشور، یعنی نظام جمهوری اسلامی بود. اما قضیه، به شخص امام منحصر نمیشود. مبادا کسی خیال کند که در نظام جمهوری اسلامی، تودههای عظیم مردم، فقط باید با شخص رهبر در ارتباط باشند و دستگاه اداره کننده کشور به عنوان یک پدیده، در جذب و هدایت و راهنمایی و راهاندازی نیروی مردم و پشتیبانی آنها نقشی ندارد! نه؛ این اشتباه است. برای همین بود که شما میدیدید که امام بزرگوار، بارها و بارها از مسؤولین رسمی کشور حمایت و پشتیبانی میکردد. البته اگر در مسؤولین کشور، یک وقت خدای ناخواسته انحرافی پیدا میشد، امام بزرگوار هشدار میداد، و این، یک وظیفه است. اما آن مرکزیّتی که من میگویم «توده مردم و بسیج عمومی مردم با آن متّصل است»، عبارت است از مرکزیّت نظام جمهوری اسلامی. یعنی در نظام اسلامی ما، مردم - این توده عظیم - نسبت به مسؤولین کشور که محورش مسؤولین و نقطه مرکزی آن هم شخص امام بزرگوار و رهبر است، یک پیوند دائمی با هم دارند مربوط به :بیانات در دیدار مردم قم - 1371/10/19 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : چون انقلاب انقلابِ دینی است و در رأس آن رهبرىِ علمای دین و رهبری دینی قرار دارد، بعد از پیروزی هم دشمن نتوانست آن را شکست دهد. نکته دیگر این است که چون انقلاب، دینی است و رهبری علمای دین در این انقلاب، نقش مهمّی بوده است، دچار انحراف نشده است. اگر غیر از این بود و خوشبین بودیم که دشمن هم آن را شکست نمیدهد و حادثهای هم برای پیکره و ظاهر انقلاب پیش نمیآید، نهایتاً از داخل منحرف میشد. مثلاً با ابرقدرتها میساخت؛ با این و آن کنار میآمد و از درون میپوسید و شعارهایش از بین میرفت. چه چیز مانع از بروز چنین مشکلاتی برای انقلاب اسلامی شد؟ مسلماً دینی بودن انقلاب و رهبری علمای دین و رهبری دینی نگذاشت که انقلاب از مسیر صحیح خود منحرف شود؛ کما اینکه در بعضی کشورهای دیگر هم انقلابهایی شده بود، ولی به مرور منحرف گردید. مثلاً پیش از این، در کشور خود ما، انقلاب مشروطیت بود. امّا بعد از پیروزی، هنگامی که علما را کنار زدند، از مسیر منحرف شد و مشروطیت به جایی رسید که رضاخان قلدر، فردی که ضد همه آرمانهای مشروطه خواهی بود، به حکومت رسید. اگر انقلاب اسلامی ما هم تحت رهبری دینی نبود، سرنوشتی چون انقلاب مشروطیت پیدا میکرد. هر انسان هوشمندی، وقتی توجّه میکند که اوّلاً شروع این نهضت و پیروزی آن، ثانیاً بقای جمهوری اسلامی و مضمحل نشدن آن و ثالثاً مستقیم حرکت کردن جمهوری اسلامی و انحراف نشدن آن، به برکت دین و رهبری دینی است، پشت سرِ آن، یک نکته دیگر را هم میفهمد و آن نکته این است که دشمنان انقلاب اسلامی، چه در خارج و چه در داخل، سعی میکنند دین و رهبری دینی را از این انقلاب بگیرند. این، یک امر قهری است. اگر از یک قلعه یا حصار، جوانی کارآمد، جانانه دفاع کند، دشمنِ آن قلعه و آن حصار، راه را در این میبیند که زیر پای آن جوان، حفره و گودالی بکَند و او را از بین ببرد. دشمن، همیشه در صدد است تا نیروی دفاعکننده طرف مقابل را نابود کند و از بین ببرد. چون نیروی پیش برنده و دفاع کننده این انقلاب، عنصر دین و رهبری دینی بوده است، لذا دشمن سعی میکند این را از بین ببرد. شما ببینید بعد از پیروزی انقلاب، چقدر علیه حضور رهبری دینی در انقلاب حرف زدند! این حرفها مخصوصِ بعد از زمان امام هم نیست. کسی خیال نکند کسانی که با رهبری دینی مخالفت میکنند، بعد از زمان رحلت امام رضواناللَّه علیه پیدا شدهاند. ابداً! از اوّل پیروزی انقلاب، همه کسانی که از دست این انقلاب داغدار بودند، با رهبری و هدایت دینی این انقلاب مخالفت کردند. چرا؟ برای اینکه انقلاب را از پا در آورند. این، آن هدفی است که دشمن نشانهگیری کرده است و باز هم میکند مربوط به :بیانات در دیدار اعضای هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات مجلس - 1370/12/04 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : بدون تحقیق نبایستی افراد را متهم کرد. به ظواهرِ خیلی ابتدایی نبایستی نسبت به وجود جرمی در کسی حکم کرد؛ مثلاً الان رایج شده که بعضیها را به اندک چیزی «ضد ولایت فقیه» میگویند! معلوم نیست اگر کسی یک وقت در جایی یک کلمه حرفی زد، این ضدیت با ولایت فقیه باشد. البته ضدیت با ولایت فقیه، یعنی ضدیت با اصیلترین و رکینترین اصول و ارکان نظام جمهوری اسلامی - شکی نیست - منتها ضدیت معنایی دارد. مثلاً یک نفر هست که علیه این معانی مینویسد یا حرف میزند، یا با موقفها و مواضعی که از طرف دستگاه رهبری یا از طرف رهبری گرفته میشود و طبق قانون اساسی سیاستهای اصلی نظام را تشکیل میدهد، صریحاً و غالباً - ولو نه دایماً - مخالفت میکند، یا در مواقع حساس مخالفت میکند؛ اینها ضدیت است؛ لیکن آن کسی که حالا یک وقت در جایی یک کلمه حرفی زده، یا مثلاً نسبت به چیزی عکسالعملی نشان داده، این ضدیت محسوب نمیشود. در زمان امام(رضواناللَّهعلیه) ما میدیدیم که ایشان مطلبی را میفرمودند، اما در مجلس همه به آن رأی نمیدادند؛ نمیشود گفت اینها ضد ولایت فقیهاند. من یادم هست که یک وقت راجع به رادیو و تلویزیون یک نظر این بود که رؤسای سه قوه، شورای عالی رادیو و تلویزیون باشند؛ همان شورای سرپرستی یی که سابق بود. بنده خودم با ایشان صحبت کرده بودم و میدانستم که نظرشان این است که رئیس جمهور و رئیس مجلس و رئیس قوهی قضاییه، اعضای شورای سرپرستی را تشکیل بدهند. قاعدهاش هم همین بود که وقتی میگویند سه قوه نظارت کنند - که در قانون اساسی قبلی، تعبیر اینگونه بود - باید شورایی با این ترکیب تشکیل شود؛ آسانترین وجهش این است. وقتی این پیشنهاد به مجلس آمد، آقای هاشمی آن را مطرح کردند؛ اما با اکثریت قاطعی رد شد! با اینکه ایشان هم گفتند که این نظر امام است، اما فقط عدهی معدودی به آن رأی دادند! واقعاً نمیشود به آن اکثریت گفت که شما ضد ولایت فقیه هستید؛ نه، همهشان هم فدایی امام و علاقهمند به امام و مخلص امام بودند؛ خیلیهایشان هم جبههبرو بودند؛ اما این حرف را قبول نداشتند؛ بنابراین باید واقعاً این چیزها از هم تفکیک بشود. در همان وقت ما کسانی را میشناختیم که به فلان مرکز میرفتند و صحبت میکردند و در اصلِ اعتبار نظر ولایت فقیه خدشه میکردند! این حرفها مربوط به امروز نیست که حالا کسی خیال کند بعضیها امروز این حرفها را میزنند؛ نه، همان زمان میزدند؛ ما در جریان بودیم و افرادش را میشناختیم؛ الان هم یقیناً آثار و نوارها و حرفهایشان هست. غرض، رمی به «ضدیت با ولایت فقیه» چیز آسانی نیست که ما تا اندک چیزی از کسی دیدیم، فوراً این مُهر را به پیشانی او بزنیم؛ ضدیت با ولایت فقیه، شواهد و ضوابطی دارد مربوط به :دیدار هیئت مرکزی نظارت بر انتخابات چهارمین دوره مجلس با رهبر انقلاب - 1370/12/04 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مواضعی که دستگاه رهبری اعلام می کند بر طبق قانون اساسی سیاستهای اصلی نظام را تشکیل می دهد و کسانی که با این مواضع در مواقع حساس صریحاً مخالفت می کنند بدون شک با اصل ولایت فقیه ضدیت دارند اما اتهام به ضد ولایت فقیه بودن مسئله آسانی نیست و نمی توان هر کسی را به صرف اندک چیزی به ضد ولایت فقیه متهم کرد، ضدیت با ولایت فقیه شواهد و ضوابطی دارد و جهات اخلاقی بایدبه دقت رعایت شود. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فضلای حوزهی علمیهی قم - 1370/11/30 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : دستگاه جمهوری اسلامی، دستگاه ولایت است؛ حق محض است؛ همهی مسؤولیتها مستند به یک امر الهی است؛ اصلاً با آن قابل مقایسه نیست. علاوه بر همهی اینها، دستگاه جمهوری اسلامی - چه بخواهید، چه نخواهید - دستگاهی است که مبتنی بر یک عنصر روحانی است؛ زیرا در رأس این نظام، رهبری قرار دارد، و رهبر باید یک فقیه باشد؛ یعنی یک روحانی مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1370/04/10 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یک بُعد در قضیه و حدیث غدیر، همین مسألهی ولایت است؛ یعنی تعبیر از حکومت به ولایت؛ «من کنت مولاه فهذا علىّ مولاه». آن وقتی که پیامبر(ص) در مقام تعیین حق حاکمیت برای یک شخص است، تعبیر مولا را برای او بهکار میبرد و ولایت او را به ولایت خود مقترن میکند. خود این مفهومی که در ولایت هست، بسیار حایز اهمیت است. اسلام، منهای همین مفهوم ولایت - که یک مفهوم مردمی و متوجه به جهت حقوق مردم و رعایت آنها و حفظ جانب انسانهاست - هیچ حاکمیتی را بر مردم نمیپذیرد و هیچ عنوان دیگری را در باب حکومت قایل نیست. آن کسی که ولىّ و حاکم مردم است، یک سلطان نیست؛ یعنی عنوان حکومت، از بُعد اقتدار و قدرت او بر تصرف ملاحظه نمیشود؛ از بُعد اینکه او هر کاری که میخواهد، میتواند بکند، مورد توجه و رعایت نیست؛ بلکه از باب ولایت و سرپرستی او، و اینکه ولىّ مؤمنین یا ولىّ امور مسلمین است، این حق یا این شغل یا این سمت مورد توجه قرار میگیرد. قضیهی حکومت در اسلام، از این جهت مورد توجه است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1370/04/10 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اگر مفهوم ولایت و آنچه را که اسلام برای ولىّ و والی به عنوان شرط و وظیفه قرار داده است، بشکافیم - که در کلمات ائمهی معصومین در این باب، خیلی حرفهای آموختنی وجود دارد، و در همین نامهی امیرالمؤمنین به مالک اشتر و آن توصیههای بزرگ، مفاهیم ارزندهی زیادی هست - خواهیم دید که مردمیترین نوع حکومت این است. در فرهنگ بشری - یعنی فرهنگ آزادیخواهان عالم در طول تاریخ - هیچ چیزی که از حکومت زشت باشد، در مفهوم ولایت وجود ندارد. مفهوم استبداد یا خودسری، به میل خود یا به ضرر مردم تصمیم گرفتن، مطلقاً در معنای ولایت اسلامی نیست. نه اینکه یک شخصی نمیتواند به نام ولایت از این کارها بکند؛ خیر، شیاطینی هستند که با همهی نامهای خوب، همهی کارهای بد را در دنیا کردهاند. مقصود، آموزش و درس و راه اسلامی است. البته کسانی که دلباختهی مفاهیم غربی و بیگانهی از اسلام هستند، ممکن است حرفهایی بزنند، یا تصوراتی بکنند؛ لیکن اینها بر اثر نشناختن مفهوم ولایت است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1370/04/10 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ولایت در اسلام، ناشی از ارزشهاست؛ ارزشهایی که وجود آنها، هم آن سِمت و هم مردم را مصونیت میبخشد. مثلاً عدالت به معنای خاص - یعنی آن ملکهی نفسانی - از جملهی شرایط ولایت است. اگر این شرط تأمین شد، ولایت یک چیز آسیبناپذیر است؛ زیرا به مجرد اینکه کمترین عمل خلافی که خارج از محدوده و خارج از اوامر و نواهی اسلامی است، از طرف آن ولىّ یا والی تحقق پیدا کرد، شرط عدالت سلب میشود. کوچکترین ظلم و کوچکترین کجرفتاری که خلاف شرع باشد، عدالت را سلب میکند. هر تبعیضی، هر عمل خلاف و گناه و ترک وظیفهیی، عدالت را از والی سلب میکند. وقتی هم که عدالت سلب شد، او از آن منصب منعزل میشود. در کدام سیستم حکومتی دنیا، چنین شکلی وجود دارد؟ در کدام طریقهی ضمانت و نظارت مردمی، چنین روشی وجود دارد که در آن، خیر انسانیت و خیر جامعه و مصالح بشری و ارزشها باشد؟ البته تخلف از معیارها، در همهی شکلها میتواند صورت بگیرد. بر فرض حفظ معیارها، شما ملاحظه کنید ببینید، این چه شکل متینی است که اسلام مقرر کرده است. ما مسلمین باید ولایت را تجربه کنیم. در طول قرنهای متمادی نگذاشتند. چه کسانی نگذاشتند؟ همان کسانی که حکومت به سبک ولایت، آنها را از مسند قدرت و حکومت کنار میزند؛ والّا به نفع مردم است. کدام کشورها هستند که اگر در رأس حاکمیتشان یک انسان پرهیزگارِ پارسای مؤمنِ مراعاتکنندهی اوامر و نواهی الهی و عامل به صالحات و حسنات باشد، برای آنها بهتر نباشد، از اینکه فرد میگسارِ شهوترانِ پولپرستِ دنیاپرستی بر سر کار باشد؟ هر ملت و هر مذهبی که میخواهند، داشته باشند. ولایت، یعنی حاکمیت انسانهای پارسا، انسانهای مخالف با شهوات و نفس خودشان، انسانهای عامل به صالحات. این، معنای ولایت اسلامی است. کدام ملت و کدام کشور است که این را نخواهند و به نفعشان نباشد؛ مفهوم آن را تصور کنند و تصدیق نکنند؟ چه کسانی با این اصل و با این روش مخالفند؟ معلوم است؛ آن قدرتطلبانی که در وجود و نفس خودشان، تحقق آن معیارها - یعنی تحقق پارسایی، تخلی از شهوات و بیاعتنایی به زخارف دنیا - را عملی نمیبینند. کدامیک از این قدرتمندانی که امروز زمامهای امور را در دنیا بهدست گرفتهاند، حاضرند اساس حکومت و ولایتی باشند که اسلام گفته است؟ ما همیشه این را گفتهایم و این جزو مسلّمات انقلاب ماست که انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، یک تعرض عمومی به فرهنگ غیر اسلامی و ضد اسلامی است که امروز بر قدرتهای جهانی حاکم است و ارکان قدرت جهانی بر اساس آن شکل گرفته است. به همینخاطر، با اسلام و با این انقلاب و این نظام مخالفند؛ زیرا اجزای فرهنگ سیاسی رایج بین قدرتمندان عالم را زیر سؤال برده است. فرهنگ ما، فرهنگی مغایر با آن فرهنگهاست؛ کمااینکه وضع حکومت و قدرت سیاسی و رابطهی آن قدرت با مردم و پیوندهای بین آنها و مردم را مشاهده میکنید. این چیزهایی که ناشی از اصل ولایت در اسلام است، چهقدر برای انسانها مفید، پُردرخشش، زیبا و جاذبهدار است. هر کس از هرجای دنیا به کشور ما نگاه کند، همین چیزهایی که در زندگی امام بزرگوارمان بود، و آنچه را که این ملت در طول این ده، دوازده سال به آن عادت کردهاند، میبیند. این، معنای ولایت است؛ و ما عرض میکنیم که اگر ملتها، قطع نظر از مذاهب و ادیانی که بر آنها حاکم است، بخواهند راه سعادت را پیدا کنند، باید به ولایت اسلامی برگردند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1370/04/10 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ولایت اسلامی بهشکل کامل، در یک جامعهی اسلامی عملی است؛ چون ولایت براساس ارزشهای اسلامی - یعنی عدالت اسلامی، علم اسلامی و دین اسلامی - است؛ اما بهشکل غیر کامل، در همهی ملتها و در میان همهی جوامع عملی است. اگر میخواهند کسی را به عنوان رهبر و حاکم بر جامعه انتخاب کنند، سراغ آن کسی که سرمایهداران معرفی میکنند، نروند؛ سراغ پارساترین و پاکترین و بیاعتناترین انسانها به دنیا بروند؛ آن کسی که قدرت را سرمایهی شخصی خود به حساب نمیآورد و از آن برای سود شخصی خویش استفاده نمیکند. این، رشحهیی از رشحات ولایت در اسلام است و دمکراسیهای جاری عالم از آن بینصیبند. این، از برکات اسلام است. لذا از اول انقلاب هم همین عنوان ولایت و ولایت فقیه - که دو مفهوم است؛ یکی خود مفهوم ولایت، یکی این که این ولایت متعلق به فقیه و دینشناس و عالم دین است - از طرف کسانی که درحقیقت تحمل این بافت ارزشی کامل را نمیتوانستند و نمیتوانند بکنند، مورد تعرض شدید قرار گرفت مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1370/01/26 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اساسیترین مسألهی دین، مسألهی ولایت است؛ چون ولایت، نشانه و سایهی توحید است. ولایت، یعنی حکومت؛ چیزی است که در جامعهی اسلامی متعلق به خداست، و از خدای متعال به پیامبر، و از او به ولىّ مؤمنین میرسد مربوط به :پیام به دومین دورهی مجلس خبرگان رهبری - 1369/12/01 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اکنون مدنیت بشری شاهد آن است که کشوری با نظام ولایت فقیهیعنی حاکمیت دین و تقوا اداره میشود. این برای بشریت که انواعنظامهای بشری را آزموده و در هیچیک درمان دردهای اساسی خود را نیافته،آزمایشی مهم و تعیینکننده است مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى ایران در سالروز عید سعید غدیر - 1369/04/20 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مسألهی ولایت و حکومت در اسلام، مسألهی اساسی و مهم است. اگر اسلام - که دین خداست و میخواهد زندگی مردم را بر اساس ارزشهای الهی اداره بکند - در امر حکومت، دچار یک وضعیت دنیایی شد؛ دچار همان چیزی شد که جوامع دیگر به آن مبتلا هستند، مصالحِ مترتب بر نظام اسلامی، بکلی از آن سلب خواهد شد. در دستگاه ادارهکننده و مدیریت و حاکمیت، باید یک نظام معنوی و الهی باشد. اینکه علمای اسلام و ملت انقلابی ما و دلسوزان جامعه، اینقدر روی مسألهی ولایت فقیه عادل تکیه میکنند و امام بزرگوار ما(رضواناللَّهتعالیعلیه)، آن را آنقدر مهم میشمردند، به خاطر همین بود که اگر این مسألهی معنوی را از جامعهی اسلامیمان سلب بکنیم - همچنانکه آن کسانی که دلسپرده به روشهای غربی بودند و ارزشهای غربی برای آنها اصل بود، در باب حکومت در جامعهی اسلامی، میخواستند در سالهای اول، به همان شیوههای غربی عمل بکنند - و اگر ما این اشتباه را میکردیم و بکنیم که در مسألهی حکومت و مدیریت جامعه، ملاک و معیار اسلامی را فراموش بکنیم و به سمت همان فرمهای رایج دنیایی برویم، معنای جامعهی اسلامی ما از بین خواهد رفت. این نقطه، تعیینکننده است. شاید این حدیث را ماها بارها گفتهایم و شنیدهایم و نقل کردهایم که «لاعذّبنّ کلّ رعیّة فیالاسلام اطاعت اماما جائرا لیس من اللَّه عزّ و جل و ان کانت الرّعیّة فی اعمالها برّة تقیّة ولاعفونّ عن کلّ رعیّة فیالاسلام اطاعت اماما هادیا من اللَّه عزّ و جل و ان کانت الرّعیّة فی اعمالها ظالمة مسیئة». حاصل، اینکه اگر دستگاه مدیریت جامعه، صالح و سالم باشد، خطاهای متن جامعه، قابل اغماض است و در مسیر جامعه، مشکلی بهوجود نخواهد آورد. اما اگر مدیریت و رأس جامعه، از صلاح و سلامت و عدل و تقوا و ورع و استقامت دور باشد، ولو در میان مردم صلاح هم وجود داشته باشد، آن صلاح بدنهی مردم، نمیتواند این جامعه را به سرمنزل مطلوب هدایت کند. یعنی تأثیر رأس قله و هرم و مجموعهی مدیریت و دستگاه اداره کننده در یک جامعه، اینقدر فوقالعاده است مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى ایران در سالروز عید سعید غدیر - 1369/04/20 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : آن دستگاهی که حکومتش به شکل ولایت است، ارتباط بین ولىّ و مردم، غیرقابل انفکاک میباشد. ولایت، یعنی سرپرستی، پیوند، ارتباط، اتصال، بههمپیچیدهشدن دوچیز، بههمجوشیدگی و بههمپیوستگی کسانی که با یکدیگر ولایت دارند. معنا و شکل و مفهوم ولایت در جامعه و نظام اسلامی، این است. از اینجهت، در جامعهی اسلامی، کلمهی ولایت به حکومت اطلاق میشود و رابطهی بین ولىّ و مردم، یک رابطهی ولایتی است و ارتباط و اتصال آنها، غیرقابل انفکاک میباشد و تمام اجزای این جامعه، با یکدیگر متصلند و از هم جدا نیستند. قضیه، مثل دستگاههای سلطنت، دستگاههای قدرت و کودتاچیهایی که بر یک جامعه مسلط میشوند، نیست. در جامعهی اسلامی، دستگاه مدیریت و حاکمیت جامعه، همه و همه، متکی به مردم، جزو مردم، همراه با مردم، متصل به مردم - به تمام معنای اتصال - هستند و جدا نیستند. آنجایی که دستگاههای حکومت، به راهی میروند و مصالح مردم، به راه دیگری، به خاطر همین احساس جدایی است. مصالح دستگاه حاکم، یک چیز است؛ مصالح مردم، یک چیز دیگر. مصالح دستگاه حاکم، پیوند با امریکا و قدرتهای مسلط و استعمارگران و غارتگران منابع نفتی و این چیزهاست - همچنانکه در دوران رژیم منحوس پهلوی، در کشور ما بود و امروز در خیلی از کشورهای دیگر هست - مصالح مردم، یک چیز دیگر است. مصالح مردم در این است که آن دستگاه حاکم و آن نوکران و پیوستگان بیگانه را از سر راه کمال خودشان بردارند. مصالح این دو، بکلی در دوجهت قرار دارد. لیکن در نظام اسلامی، اینطور نیست. در نظام اسلامی، حاکم، ولىّ و دوست و سرپرست و برادر و مرتبط و برای مردم است. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى ایران در سالروز عید سعید غدیر - 1369/04/20 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یکی از افتخارات جمهوری اسلامی است که توانسته ولایت اسلامی را پیاده کند. ما هنوز نتوانستهایم خیلی از احکام اسلامی را بهطور کامل تحقق ببخشیم. یک جامعه، تا بهطور کامل اسلامی بشود، زمانِ زیادی لازم است؛ لیکن بحمداللَّه مسألهی حکومت و ولایت، در جامعهی اسلامی ما تحقق بخشیده شد. شکل اسلامی، علیرغم طرد و نفی و بغض و عناد قدرتهای جهانی، در جامعهی ما پیاده شد. دشمنان اسلام، مخالفت هم کردند؛ اما بحمداللَّه روزبهروز در جامعهی ما، ثابتتر و درخشانتر و ماندگارتر شده است.ما مسؤولان وظیفه داریم که ولایت الهی و اسلامی را در جامعهی خودمان، در شکل پرجاذبهی آن، برای انسانهای مشتاق و محروم، هرچه بیشتر تحقق ببخشیم مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى ایران در سالروز عید سعید غدیر - 1369/04/20 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ولایت، یعنی حاکمیت و سرپرستی در جامعهی اسلامی، طبیعتاً چیزی جدا از ولایت و سرپرستی و حکومت در جوامع دیگر است. در اسلام، سرپرستی جامعه، متعلق به خدای متعال است. هیچ انسانی این حق را ندارد که ادارهی امور انسانهای دیگر را بهعهده بگیرد. این حق، مخصوص خدای متعال است که خالق و منشئ و عالم به مصالح و مالک امور انسانها، بلکه مالک امور همهی ذرات عالم وجود است. خود این احساس در جامعهی اسلامی، چیز کمنظیری است. هیچ قدرتی، هیچ شمشیر برایی، هیچ ثروتی، حتّی هیچ قدرت علم و تدبیری، به کسی این حق را نمیدهد که مالک و تصمیمگیرنده دربارهی سرنوشت انسانهای دیگر باشد. اینها ارزش هستند. حق تولیت امور و زمامداری مردم را به کسی اعطا نمیکند. این حق، متعلق به خداست. خدای متعال، این ولایت و حاکمیت را از مجاری خاصی اعمال میکند. یعنی آن وقتی هم که حاکم اسلامی و ولىّ امور مسلمین، چه بر اساس تعیین شخص - آنچنانکه طبق عقیدهی ما، در مورد امیرالمؤمنین و ائمه(علیهمالسّلام) تحقق پیدا کرد - و چه بر اساس معیارها و ضوابط انتخاب شد، وقتی این اختیار به او داده میشود که امور مردم را اداره بکند، باز این ولایت، ولایت خداست؛ این حق، حق خداست و این قدرت و سلطان الهی است که بر مردم اعمال میشود. آن انسان - هرکه و هرچه باشد - منهای ولایت الهی و قدرت پروردگار، هیچگونه حقی نسبت به انسانها و مردمِ دیگر ندارد. خود این، یک نکتهی بسیار مهم و تعیینکننده در سرنوشت جامعهی اسلامی است. و اما آن کسی که این ولایت را ازطرف خداوند عهدهدار میشود، باید نمونهی ضعیف و پرتو و سایهیی از آن ولایت الهی را تحقق ببخشد و نشان بدهد، یا بگوییم در او باشد. خصوصیات ولایت الهی، قدرت و حکمت و عدالت و رحمت و امثال اینهاست. آن شخص یا آن دستگاهی که ادارهی امور مردم را به عهده میگیرد، باید مظهر قدرت و عدالت و رحمت و حکمت الهی باشد. این خصوصیت، فارق بین جامعهی اسلامی و همهی جوامع دیگری است که به شکلهای دیگر اداره میشوند. جهالتها، شهوات نفسانی، هوی و هوس و سلایق شخصىِ متکىِ به نفع و سود شخصی یا گروهی، این حق را ندارند که زندگی و مسیر امور مردم را دستخوش خود قرار بدهند. لذا در جامعه و نظام اسلامی، عدالت و علم و دین و رحمت باید حاکم باشد؛ خودخواهی نباید حاکم بشود، هوی و هوس - از هر کس و در رفتار و گفتار هر شخص و شخصیتی - نباید حکومت کند. سرّ عصمت امام در شکل غایی و اصلی و مطلوب در اسلام هم همین است که هیچگونه امکان تخطی و تخلفی وجود نداشته باشد. آنجایی هم که عصمت وجود ندارد و میسر نیست، دین و تقوا و عدالت باید بر مردم حکومت کند که نمونهیی از ولایت الهی محسوب میشود. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى ایران در سالروز عید سعید غدیر - 1369/04/20 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اهمیتی که به این روز]عید غدیر[ دادهاند، چه خود نبىّاکرم (صلّیاللَّهعلیهوالهوسلّم) که بنا به وحی الهی، یک موقعیت استثنایی و روزگرم و جایگاه سختی را انتخاب کرد، تا اهمیت قضیه را نشان بدهد، و چه روایات ما و ائمهی اطهار(علیهمالسّلام) که به این روز، اینقدر اهمیت دادند، به خاطر این است که مسألهی ولایت و حکومت در اسلام، مسألهی اساسی و مهم است. اگر اسلام - که دین خداست و میخواهد زندگی مردم را بر اساس ارزشهای الهی اداره بکند - در امر حکومت، دچار یک وضعیت دنیایی شد؛ دچار همان چیزی شد که جوامع دیگر به آن مبتلا هستند، مصالحِ مترتب بر نظام اسلامی، بکلی از آن سلب خواهد شد. در دستگاه ادارهکننده و مدیریت و حاکمیت، باید یک نظام معنوی و الهی باشد. مربوط به :خطبههای نماز جمعهی تهران - 1368/11/20 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در انتخاب دستگاه اجرائى و رئیس قوّهی مجریّه، مردم خودشان دخالت میکنند. حتّى در انتخاب رهبر -با اینکه رهبرى یک منصب الهى است و تابع ملاکهاى الهى و معنوى و واقعى است- باز مردم نقش دارند. کمااینکه مشاهده کردید طبق قانون، مجلس خبرگان که نمایندگان مردمند، مینشینند کسى را معیّن و انتخاب میکنند. اگر همان کسى که مجلس خبرگان انتخاب کرده، مورد قبول مردم نباشد، باز رهبرىِ او جا نخواهد افتاد. مربوط به :پیام به نمایندگان مجلس شوراى اسلامى و ملّت ایران - 1368/10/18 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اصل ولایت فقیه و پیوستن همهی راههای اصلی نظام به مرکز ولایت، نقطهی درخشان نظام اسلامی، و تحقق آن، یادگار ارزنده و فراموش نشدنی حضرت امام خمینی(قدّسسّره) است. مردم ما در طول یازده سال اخیر، وفاداری و اخلاص کامل خود را نسبت به این اصل، در همهی میدانها نشان دادهاند و امام عظیمالشّأن ما، خود بزرگترین مدافع و سرسختترین پشتیبان این اصل و پذیرای جدی همهی آثار و لوازم آن بود. این اصل، همان ذخیرهی پایان ناپذیری است که باید مشکلات نظام جمهوری اسلامی را در حساسترین لحظات و خطرناکترین گردنههای مسیر پُرخطر جمهوری اسلامی حل کند و گرههای ناگشودنی را بگشاید. دفاع غیورانهی امام عزیز از مسألهی ولایت و رهبری - که بیگمان تصدی رهبری به وسیلهی خود آن بزرگوار، کمترین تأثیری در آن نداشت - ناشی از درک و ایمان عمیق به همین حقیقت بود و امروز اینجانب به پیروی از آن بزرگوار، با همهی وجود و توان از این اصل و لوازم آن دفاع خواهم کرد و به کمک الهی، به تکلیف خود در همهی موارد عمل خواهم کرد. خدشه در التزام به ولایت فقیه و تبعیت از رهبری، خدشه در کلیهی نظام اسلامی است و اینجانب این را از هیچ کس و هیچ دسته و گروهی تحمل نخواهم کرد. البته امروز بحمداللَّه و توفیقه، کلیهی آحاد و گروههای خط امام، ملتزم به ولایت فقیه و تبعیت از رهبری میباشند و امید است که زمینه برای رمی افراد و گروهها به عدم التزام به آن، هرگز فراهم نگردد مربوط به :پیام به ملّت ایران بهمناسبت چهلمین روز ارتحال حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) - 1368/04/23 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : وحدت عمومی، به معنای گرد آمدن صاحبان سلیقهها و روشهای گوناگون بر گرد محور اسلام، خط امام و ولایت فقیه است. این، همان اعتصام به «حبلاللَّه» است که عموم مسلمین بدان مکلف گشتهاند؛ و این، آن اسم اعظمی است که همهی گرهها را باز، و همهی موانع را برطرف، و همهی شیاطین را مغلوب میکند. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1368/04/21 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : عوامل تبلیغاتىِ جهانی که با شایعهپراکنی و دروغ و فریب سعی میکنند ملت ما را دلسرد کنند... بعضی از خناسان و وسوسهگران داخلی - که بحمداللَّه با قدرت و ایمان مردم، نفس آنها قطع، و صداشان ضعیف، و حناشان بیرنگ شده است - باز هم در گوشه و کنار به فعالیت خود مشغولند. اگر میبینید که آنها در اصول مقدس این ملت، مثل «ولایت فقیه» که اساسیترین اصل نظام جمهوری اسلامی است و... به برکت آن توانستیم این پیشرفتها را به دست آوریم، خدشه و مناقشه میکنند و دست به شایعهپراکنی میزنند و تلاشهای مذبوحانه انجام میدهند، به خاطر این است که نمیخواهند هدفهای بزرگ ملت ایران، به دست جمهوری اسلامی و به وسیلهی مؤمنین باللَّه محقق شود مربوط به :خطبههای نماز جمعه تهران - 1366/03/22 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : آزادی در انتخاب رهبر و امام و خلیفه در نظام اسلامی یک چیز روشن و واضحی بوده و همه آن را میفهمیدند و قبول میکردند. همین مطلب در قانون اساسی جمهوری اسلامی منعکس است. شما ببینید در مورد رهبر بعد از آنی که شرایط رهبر را ذکر میکند، دو راه برای انتخاب رهبر مشخص میکند: یکی اینکه اکثریت قاطع مردم، نه نصف به علاوهی یک، پنجاه و یک درصد، اکثریت قاطع یعنی آنی که اقلیت در مقابل او چیز ناچیزی باشد. آن کسی که اکثریت قاطع مردم او را به رهبری انتخاب بکنند، او رهبر است. تشبیه هم شده در قانون اساسی به رهبری امام بزرگوار ما و رهبر عظیمِ عزیزِ تاریخی این ملت که اکثریت قاطع مردم او را به رهبری انتخاب کردند و امامت او را پذیرفتند که رهبر و پیشوای جامعه باشد. ... این یکی از امتیازات بزرگ اسلام است. در قانون اساسی بعد از مقام رهبری مقامهای دیگر هم، آنهائی که تعیین کنندهاند، همین جورند مربوط به :بیانات در مسجد اعظم قم بهمناسبت دومین سالگرد شهادت آیتالله سیدمصطفی خمینی - 1358/07/30 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : رهبر یعنی آن انسان والا و بزرگی که میتواند در لحظه های مناسب، خواهشهای طبیعی تاریخ را بفهمد، خواسته های طبیعی انسان را بداند، دردها را مانند طبیبی بشناسد و برای آنها درمان مناسب را بفهمد و پیشنهاد کند؛ رهبر یعنی این. رهبر یعنی آن انسان والایی که میداند و برطبق بینش و دانش خود عمل میکند؛ آنکه میفهمد در هر زمانی به چه احتیاج هست، در هر لحظهای از لحظات تاریخ چه عملی، عمل صالح است. و امام خمینی بدرستی و براستی رهبری کرد و در لحظهی مناسب آن تکان مناسب را به این امّت داد، پاسخ مناسب را به خواستههای این امّت داد. رهبری یک امر قراردادی نیست که جمعی بنشینند و کسی را بهعنوان رهبر خود انتخاب کنند. در یک کاروان آن که صبح زودتر از همه از خواب برمیخیزد، و دیگران را بیدار میکند، و راه را بهتر از همه میشناسد، از خطرها نمیهراسد، جلوتر از همه حرکت میکند، یک میدان از همه پیشی میگیرد، شب دیرتر از همه فرود میآید، دیرتر از همه میخوابد، غم همه را میخورد، رنج همه را بر دوش تحمّل میکند، راه را میگشاید، خفتگان را بیدار میکند، در راه ماندگان و از راه افتادگان را تشویق میکند، به حرکت تحریک میکند، او رهبر است؛ چه بگویند و چه نگویند، چه نام رهبر به روی او بگذارند و چه نگذارند، چه دشمنان تحمّل بکنند یا نکنند. رهبری یک امر طبیعی و قهری است و امام رهبری خود را در عمل ثابت کرد، رهبری خود را بر همهی ذهنها ثابت کرد؛ دشمن را، آن کسی را که نمیتوانست روحانی را ببیند و رهبریاش را بفهمد و بشناسد، امام را ببیند یا رهبریاش را بشناسد، در مقابل رهبری خود خاضع کرد؛ امّت را به حرکت در آورد. از ملّت، یعنی از این جمع پریشان و متشتّت، یک امّت ساخت؛ یک امّت، جمعی انسان در خطّی روشن، به سوی هدفی واضح با گامی استوار در حرکت. او امّت ساخت؛ پس براستی امام امّت بود و این امامت ادامه پیدا کرد. این رهبری لحظه به لحظه مردم را بیدارتر و مصمّمتر کرد |