newspart/index2
فرهنگ شهادت / شهادت‌طلبی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
معامله خدا با شهدا برای بهشت رضای الهی ‌

درباره‌ی شهیدان، سخنان پُرمغز و گهربار زیادی از ائمّه‌ی هدیٰ (علیهم السّلام)، بعد هم از بزرگان، بزرگان ‌انقلاب، امام بزرگوار و دیگران گفته شده... [امّا] در رأس همه، فرمایش قرآن کریم و پروردگار متعال درباره‌ی ‌شهدا است که قابل مقایسه‌ی با هیچ بیان دیگری نیست. اینکه میفرماید «اِنَّ اللَّهَ اشتَرىٰ مِنَ المُؤمِنینَ ‌اَنفُسَهُم وَ اَموالَهُم بِاَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ یُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللَّهِ فَیَقتُلونَ وَ یُقتَلون»، «اِنَّ اللَّهَ اشتَرىٰ» [یعنی] خدا ‌معامله میکند... بنده کجا، خدا کجا! آن‌وقت، خدا معامله میکند! جان ما را با بزرگ‌ترین هدیه‌ای که میتواند به ‌یک انسان داده بشود، یعنی بهشت ــ بهشت رضای الهی ــ عوض میکند. بعد هم این‌جور تصریح میکند که ‌‌«یُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللَّه»، بروند در راه خدا مبارزه کنند، بجنگند، «فَیَقتُلونَ وَ یُقتَلون». مخصوص دوران ‌اسلام هم نیست: وَعدًا عَلَیهِ حَقًّا فی التَّوراةِ وَ الاِنجیلِ وَ القُرآن؛(۱) در تورات هم همین‌جور است، در انجیل ‌هم همین‌جور است. این آیه‌... ــ وَ کَاَیِّن مِن نَبِیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیّونَ کَثیر (۲) ــ [نشان میدهد که] این قضیّه ‌مال همه‌ی انبیا است. یا آن آیه‌ی شریفه‌ی «وَ لا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ اَمواتًا بَل اَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم ‌یُرزَقون»؛ (۳) اینها بیانات درباره‌ی شهدا است و درباره‌ی فضیلت شهادت، بیانی بالاتر از اینها وجود ندارد؛ ‌انسان چه بگوید؟1402/11/03

1 ) سوره مبارکه التوبة آیه 111
إِنَّ اللَّهَ اشتَرىٰ مِنَ المُؤمِنينَ أَنفُسَهُم وَأَموالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ ۚ يُقاتِلونَ في سَبيلِ اللَّهِ فَيَقتُلونَ وَيُقتَلونَ ۖ وَعدًا عَلَيهِ حَقًّا فِي التَّوراةِ وَالإِنجيلِ وَالقُرآنِ ۚ وَمَن أَوفىٰ بِعَهدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاستَبشِروا بِبَيعِكُمُ الَّذي بايَعتُم بِهِ ۚ وَذٰلِكَ هُوَ الفَوزُ العَظيمُ
ترجمه:
خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خریداری کرده، که (در برابرش) بهشت برای آنان باشد؛ (به این گونه که:) در راه خدا پیکار می‌کنند، می‌کشند و کشته می‌شوند؛ این وعده حقّی است بر او، که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده؛ و چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اکنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدی که با خدا کرده‌اید؛ و این است آن پیروزی بزرگ!
2 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 146
وَكَأَيِّن مِن نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّيّونَ كَثيرٌ فَما وَهَنوا لِما أَصابَهُم في سَبيلِ اللَّهِ وَما ضَعُفوا وَمَا استَكانوا ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصّابِرينَ
ترجمه:
چه بسیار پیامبرانی که مردان الهی فراوانی به همراه آنان جنگ کردند! آنها هیچ‌گاه در برابر آنچه در راه خدا به آنان می‌رسید، سست و ناتوان نشدند (و تن به تسلیم ندادند)؛ و خداوند استقامت‌کنندگان را دوست دارد.
3 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 169
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ
ترجمه:
(ای پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‌اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.
لینک ثابت
صلوات الهی بر خانواده شهدا

صبری که پدر شهید و مادر شهید و همسر شهید برای شهادت فرزندشان کرده‌اند ــ که [وقتی] انسان میخواند شرح حال ‌اینها را، میبیند چه کشیدند وقتی خبر شهادت عزیزشان به اینها رسید و چه صبری کرده‌اند، چه تحمّلی کرده‌اند ــ این صبر ‌بالاترین صبرها است. خدای متعال در مورد افراد صابر از قبیل این عزیزان میفرماید: اُولٰئِکَ عَلَیهِم صَلَواتٌ مِن رَبِّهِم وَ ‌رَحمَة؛(۱) شما بر پیامبر و آل پیامبر صلوات فرستادید؛ خدا برای شما صلوات میفرستد. از این مهم‌تر چه چیزی میشود ‌فرض کرد که خدای متعال، خالق هستی، مالک دنیا و آخرت، به بندگان خودش صلوات بفرستد؟ این خیلی چیز مهمّی ‌است. این مال شماها است؛ این مال پدر و مادر و همسر و احیاناً فرزندانی است که درک کردند شهادت پدر را.‌1402/04/04

1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 157
أُولٰئِكَ عَلَيهِم صَلَواتٌ مِن رَبِّهِم وَرَحمَةٌ ۖ وَأُولٰئِكَ هُمُ المُهتَدونَ
ترجمه:
اینها، همانها هستند که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده؛ و آنها هستند هدایت‌یافتگان!
لینک ثابت
فرهنگ شهادت

اگر این شهادتها نبود، اگر این فداکاری‌ها نبود، این نظام باقی نمیماند؛ این نهال، مورد تهاجم طوفانهای سخت بود. علّت اینکه این ‌نظام باقی ماند و این نهال از بین نرفت و بحمدالله به این درخت تناور تبدیل شد، ‌فداکاری‌ها و ایثارگری‌ها و شهادت‌طلبی‌ها و واردمیدان‌شدن‌ها بود؛ این را باید نگه داشت‌. ‌1395/09/15
لینک ثابت
فرهنگ شهادت

پدر و مادرها [ی شهدا] اگر برای خاطر خدا نبود، اگر به امید لطف الهی و فیض الهی نبود، چطور حاضر میشدند اجازه بدهند ‌جوانشان برود میدان جنگ؛ و بعد هم صبر کنند. بنده بارها به خانواده‌های شهدا، به پدر و مادرها این را عرض میکنم و میگویم ‌این صبر شما [بود] که موجب شد این حرکت، این شعله‌ی مقاومت و مبارزه‌ی در راه حق فرو نخوابد و از بین نرود؛ صبر پدر و ‌مادرها بود وَالّا اگر پدر و مادرها، وقتی جوانشان رفت و شهید شد، آه و ناله و گریه و شکایت و دعوا [ میکردند] و این‌ور و آن‌ور ‌‌[گله میکردند]، خب خانواده‌ی بعدی جوانشان را نمیفرستادند. این خانواده‌های شهدا بودند، این روحیّه‌ها بود [که انقلاب را حفظ ‌کرد]؛ روحیّه‌ی ایثار، گذشت‌.‌‌ من شاید این خاطره را بارها گفته باشم - البتّه خاطره فراوان است، صدها جا، شاید خیلی بیشتر از ‌این - در یکی از شهرها که زمان ریاست جمهوری رفته بودم. بعد که سخنرانی کردم و برگشتم بیایم، مردم دوروبر ما اجتماع کرده ‌بودند و اظهار محبّت میکردند، من هم میرفتم طرف ماشین که سوار بشوم، شنفتم که یک خانمی از پشت سر در وسط جمعیّت ‌مرتّب صدا میزند و اسم بنده را می‌آورد. فهمیدم کار مهمّی دارد؛ ایستادم. گفتم بگذارید این خانم بیاید ببینم چه‌کار دارد که در ‌این جمعیّت این‌جور داد میکشد. آمد جلو، گفت که آقا پسر من اسیر شده بود - به نظرم، حالا درست یادم نیست، شاید گفت تنها ‌پسرم؛ احتمال میدهم گفت تنها پسرم - چند روز پیش اطّلاع پیدا کردم که در اسارتگاه شهید شده؛ به امام بگویید که - شاید ‌مثلاً به این تعبیر، حالا جزئیّاتش یادم نمانده، البتّه یادداشت کرده‌ام، بارها هم گفته‌ام - فدای سرتان؛ و اگر باز هم پسر داشته ‌باشم، باز هم میفرستم. این پیغامی بود که یک مادر [شهید گفت‌]. ببینید این روحیّه را! من آمدم به امام این را عرض کردم، امام ‌گریه‌اش گرفت؛ از شنیدن این سخن و این احساس، اشک به چشم امام آمد. این روحیّه‌ها برای چه کسی بود، برای چه بود؟ جز ‌برای خدا یک چنین چیزهایی را انسان نمیتواند مشاهده کند که مادر دو شهید بچّه‌هایش را خودش ببرد داخل قبر بگذارد و ‌گریه نکند! یا بخواهد از دوروبری‌هایش که گریه نکنند، بگوید من بچّه‌هایم را در راه خدا داده‌ام، خوشحال هم باشد؛ اینها آن ‌آرمان است‌.‌1395/07/05
لینک ثابت
فرهنگ شهادت

من عقیده‌ی راسخ دارم بر اینکه یکی از نیازهای اساسی کشور، زنده نگه داشتن نام شهدا است؛ این یک نیازی است که ما - چه آدمهای مقدّس‌مآب و متدینی باشیم؛ چه آدمهایی باشیم که خیلی هم مقدّس‌مآب نیستیم، امّا به سرنوشت این کشور و به سرنوشت این مردم علاقه‌مندیم - هرجور که فکر بکنید، بزرگداشت شهدا برای آینده‌ی این کشور، حیاتی و ضروری است. فرهنگ شهادت یعنی فرهنگ تلاش کردن با سرمایه‌گذاری از خود برای اهداف بلندمدّت مشترک بین همه‌ی مردم؛ که البتّه در مورد ما آن اهداف، مخصوص ملّت ایران هم نیست، برای دنیای اسلام بلکه برای جهان بشریت است. این فرهنگ در جامعه‌ای اگر جا افتاد، درست نقطه‌ی مقابل فرهنگ فردگرایی غربی امروز [است‌] که همه‌چیز را برای خود و با محاسبه‌ی شخصی می‌سنجند؛ برای همه‌چیز یک قیمت اسکناسی و پولی قائلند و آن، به دست آوردن آن پول است؛ این درست نقطه‌ی مقابل آن فرهنگ است؛ یعنی «وَ یؤثِرونَ عَلی‌ اَنفُسِهِم»؛(۷) اینها کسانی هستند که ایثار میکنند؛ فرهنگ ایثار، فرهنگ گذشت، فرهنگ مایه گذاشتن از خود برای سرنوشت جامعه و برای سرنوشت مردم. این فرهنگ اگر عمومی شد، این کشور و هر جامعه‌ای که این فرهنگ را داشته باشد، هرگز متوقّف نخواهد شد؛ به عقب بر نخواهد گشت و پیش خواهد رفت. این کار شما این فرهنگ را زنده میکند. بنابراین من از همه‌ی برادران و خواهرانی که در این کار نیک مشغول همکاری و شرکت در این کار هستند تشکّر میکنم و امیدوارم که همه موفّق باشید. این سه مجموعه‌ای که امروز اینجا حضور دارید - مجموعه‌ی ستاد بزرگداشت شهدای هنرمند، ستاد بزرگداشت شهدای دانشجو، ستاد بزرگداشت شهدای معلّمان امور تربیتی - هرکدام از اینها در نوبه‌ی خود یک کار باارزش و پرمغز و پرمضمونی است که ان‌شاءالله آثار آن را هم در جامعه مشاهده خواهیم کرد.1393/11/27
لینک ثابت
فرهنگ شهادت

جلسات بزرگداشت، ادامه‌ی حرکت جهادی و ادامه‌ی شهادت است. اگر نام شهیدان ما تکرار نمیشد، تجلیل نمیشدند و احترام به آنها و خانواده‌های آنها در جامعه‌ی ما به‌صورت یک فرهنگ درنمی‌آمد - که خوشبختانه به‌صورت فرهنگ درآمده - امروز بسیاری از این یادهای ارزشمند و گرانبها فراموش شده بود؛ این ارزشگذاری عظیمی که با حرکت شهادت در یک جامعه به‌وجود می‌آید، به فراموشی سپرده شده بود. نباید بگذارید این اتّفاق بعد از این هم بیفتد؛ روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. و اگر این شد، آن‌وقت مسئله‌ی شهادت که به معنای مجاهدت تمام‌عیار در راه خدا است، در جامعه ماندگار خواهد شد. و اگر این شد، برای این جامعه دیگر شکست وجود نخواهد داشت و شکست معنا نخواهد داشت؛ پیش خواهد رفت. عیناً مثل ماجرای حسین‌بن‌علی (علیه‌السّلام)؛ امروز ۱۳۰۰ سال یا بیشتر از شهادت حضرت اباعبدالله (علیه‌السّلام) میگذرد و روزبه‌روز این داستان برجسته‌تر و زنده‌تر شده. این داستان در بطن خود دارای یک مضامینی است که این مضامین برای حیات اسلامی جامعه ضروری است. اگر این مضامین گسترش پیدا نمیکرد، از اسلام و از قرآن و از حقایق معارف اسلامی هم امروز خبری نبود. اینجا هم همین‌جور است؛ نگذارید نام شهدا و یاد شهدا فراموش بشود یا در جامعه‌ی ما کهنه بشود؛ و البتّه با ابتکارات؛ این جلسات بزرگداشتی که آقایان به‌وجود می‌آورید - که خیلی باارزش است - صرفاً یک جلسه‌ی ترحیم باشکوه نیست؛ این جلسات، دارای مضامین ویژه‌ی خودش است؛ بایستی شهادت را معنا کند، شهید را معرّفی کند، فرهنگ شهادت را در جامعه ماندگار کند.
نکته‌ی خوبی را برادرمان(۶) گفتند که وقتی جلسه‌ای تشکیل میشود در بزرگداشت شهیدان، آنهایی که شرکت میکنند در این جلسه، هرچه دارای ارج و مقام باشند، بیش از آنچه آنها به آن جلسه برکت و فایده و عظمت بدهند، آن جلسه است که به آنها خیر و برکت و هدایت و معرفت میدهد؛ واقع قضیه این است. کاری کنید که این جلسات، این برکات را داشته باشد؛ اینها را گسترش بدهد، این فرهنگ را در جامعه گسترش بدهد.1393/11/27

لینک ثابت
فرهنگ شهادت،عامل پیشرفت کشور خواهد بود

من عقیده‌ی راسخ دارم بر اینکه یکی از نیازهای اساسی کشور، زنده نگه داشتن نام شهدا است؛ این یک نیازی است که ما - چه آدمهای مقدّس‌مآب و متدینی باشیم؛ چه آدمهایی باشیم که خیلی هم مقدّس‌مآب نیستیم، امّا به سرنوشت این کشور و به سرنوشت این مردم علاقه‌مندیم - هرجور که فکر بکنید، بزرگداشت شهدا برای آینده‌ی این کشور، حیاتی و ضروری است. فرهنگ شهادت یعنی فرهنگ تلاش کردن با سرمایه‌گذاری از خود برای اهداف بلندمدّت مشترک بین همه‌ی مردم؛ که البتّه در مورد ما آن اهداف، مخصوص ملّت ایران هم نیست، برای دنیای اسلام بلکه برای جهان بشریت است. این فرهنگ در جامعه‌ای اگر جا افتاد، درست نقطه‌ی مقابل فرهنگ فردگرایی غربی امروز [است‌] که همه‌چیز را برای خود و با محاسبه‌ی شخصی می‌سنجند؛ برای همه‌چیز یک قیمت اسکناسی و پولی قائلند و آن، به دست آوردن آن پول است؛ این درست نقطه‌ی مقابل آن فرهنگ است؛ یعنی «وَ یؤثِرونَ عَلی‌ اَنفُسِهِم»؛(1) اینها کسانی هستند که ایثار میکنند؛ فرهنگ ایثار، فرهنگ گذشت، فرهنگ مایه گذاشتن از خود برای سرنوشت جامعه و برای سرنوشت مردم. این فرهنگ اگر عمومی شد، این کشور و هر جامعه‌ای که این فرهنگ را داشته باشد، هرگز متوقّف نخواهد شد؛ به عقب بر نخواهد گشت و پیش خواهد رفت.1393/11/27

1 ) سوره مبارکه الحشر آیه 9
وَالَّذينَ تَبَوَّءُوا الدّارَ وَالإيمانَ مِن قَبلِهِم يُحِبّونَ مَن هاجَرَ إِلَيهِم وَلا يَجِدونَ في صُدورِهِم حاجَةً مِمّا أوتوا وَيُؤثِرونَ عَلىٰ أَنفُسِهِم وَلَو كانَ بِهِم خَصاصَةٌ ۚ وَمَن يوقَ شُحَّ نَفسِهِ فَأُولٰئِكَ هُمُ المُفلِحونَ
ترجمه:
و برای کسانی است که در این سرا [= سرزمین مدینه‌] و در سرای ایمان پیش از مهاجران مسکن گزیدند و کسانی را که به سویشان هجرت کنند دوست می‌دارند، و در دل خود نیازی به آنچه به مهاجران داده شده احساس نمی‌کنند و آنها را بر خود مقدّم می‌دارند هر چند خودشان بسیار نیازمند باشند؛ کسانی که از بخل و حرص نفس خویش باز داشته شده‌اند رستگارانند!
لینک ثابت
فرهنگ شهادت

انگیزهی فداکاری در راه خدا و شهادت در این راه، در سطوح گوناگون در جامعهی ما رواج و گسترش داشته؛ این خیلی مطلب ‌مهمّی است. استاد دانشگاه میرود شهید میشود، هنرمند میرود شهید میشود، دانشجو میرود شهید میشود. بسیاری از این نامآوران ‌عرصهی دفاع مقدّس ما - که نامهایشان زینتبخش خیابانهای ما و مراکز ما و عکسهایشان زینتبخش محیطهای زندگی ما است ‌‌- یا اغلبشان، دانشجویانی بودند؛ بعضی از اینها حقیقتاً نوابغ بودند؛ هنرمندانی بودند، معلّمانی بودند، اساتیدی بودند؛ رفتند و ‌جان خودشان و عمر خودشان را - ارزشمندترین چیزی که انسان از امور مادّی در اختیار دارد یعنی زندگی خودشان را - در راه ‌خدا، در راه اهداف، هدیه کردند، تقدیم کردند؛ این بسیار مهم است‌.‌1393/11/27
لینک ثابت
فرهنگ شهادت

وقتی جلسهای تشکیل میشود در بزرگداشت شهیدان، آنهایی که شرکت میکنند در این جلسه، هرچه دارای ارج و مقام باشند، ‌بیش از آنچه آنها به آن جلسه برکت و فایده و عظمت بدهند، آن جلسه است که به آنها خیر و برکت و هدایت و معرفت میدهد؛ ‌واقع قضیه این است. کاری کنید که این جلسات، این برکات را داشته باشد؛ اینها را گسترش بدهد، این فرهنگ را در جامعه ‌گسترش بدهد‌. ‌1393/11/27
لینک ثابت
فرهنگ شهادت

فرهنگ شهادت یعنی فرهنگ تلاش کردن با سرمایهگذاری از خود برای اهداف بلندمدّت مشترک بین همهی مردم؛ که البتّه در ‌مورد ما آن اهداف، مخصوص ملّت ایران هم نیست، برای دنیای اسلام بلکه برای جهان بشریت است‌. ‌1393/11/27
لینک ثابت
فرهنگ شهادت

من عقیدهی راسخ دارم بر اینکه یکی از نیازهای اساسی کشور، زنده نگه داشتن نام شهدا است؛ این یک نیازی است که ما - چه ‌آدمهای مقدّسمآب و متدینی باشیم؛ چه آدمهایی باشیم که خیلی هم مقدّسمآب نیستیم، امّا به سرنوشت این کشور و به ‌سرنوشت این مردم علاقهمندیم - هرجور که فکر بکنید، بزرگداشت شهدا برای آیندهی این کشور، حیاتی و ضروری ‌است‌. ‌فرهنگ شهادت یعنی فرهنگ تلاش کردن با سرمایهگذاری از خود برای اهداف بلندمدّت مشترک بین همهی مردم؛ که ‌البتّه در مورد ما آن اهداف، مخصوص ملّت ایران هم نیست، برای دنیای اسلام بلکه برای جهان بشریت است. این فرهنگ در ‌جامعهای اگر جا افتاد، درست نقطهی مقابل فرهنگ فردگرایی غربی امروز [است‌] ‌که همهچیز را برای خود و با محاسبهی شخصی ‌میسنجند؛ برای همهچیز یک قیمت اسکناسی و پولی قائلند و آن، به دست آوردن آن پول است؛ این درست نقطهی مقابل ‌آن فرهنگ است؛ یعنی «وَ یؤثِرونَ عَلی‌ ‌اَنفُسِهِم»؛ اینها کسانی هستند که ایثار ‌میکنند؛ فرهنگ ایثار، فرهنگ گذشت، فرهنگ مایه گذاشتن از خود برای سرنوشت جامعه و برای سرنوشت مردم. این فرهنگ اگر ‌عمومی شد، این کشور و هر جامعهای که این فرهنگ را داشته باشد، هرگز متوقّف نخواهد شد؛ به عقب بر نخواهد گشت و پیش ‌خواهد رفت. این کار شما [برگزاری بزرگداشت شهدا] این فرهنگ را زنده میکند‌.‌1393/11/27
لینک ثابت
فرهنگ شهادت

جلسات بزرگداشت، ادامهی حرکت جهادی و ادامهی شهادت است. اگر نام شهیدان ما تکرار نمیشد، تجلیل نمیشدند و احترام به ‌آنها و خانوادههای آنها در جامعهی ما بهصورت یک فرهنگ درنمیآمد - که خوشبختانه بهصورت فرهنگ درآمده - امروز بسیاری ‌از این یادهای ارزشمند و گرانبها فراموش شده بود؛ این ارزشگذاری عظیمی که با حرکت شهادت در یک جامعه بهوجود میآید، به ‌فراموشی سپرده شده بود. نباید بگذارید این اتّفاق بعد از این هم بیفتد؛ روزبهروز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکتهیابی و ‌نکتهسنجی زندگی شهدا در جامعهی ما رواج پیدا کند. و اگر این شد، آنوقت مسئلهی شهادت که به معنای مجاهدت تمامعیار ‌در راه خدا است، در جامعه ماندگار خواهد شد. و اگر این شد، برای این جامعه دیگر شکست وجود نخواهد داشت و شکست معنا ‌نخواهد داشت؛ پیش خواهد رفت. عیناً مثل ماجرای حسینبنعلی (علیهالسّلام)؛ امروز ۱۳۰۰ سال یا بیشتر از شهادت حضرت ‌اباعبدالله (علیهالسّلام) میگذرد و روزبهروز این داستان برجستهتر و زندهتر شده. این داستان در بطن خود دارای یک مضامینی ‌است که این مضامین برای حیات اسلامی جامعه ضروری است. اگر این مضامین گسترش پیدا نمیکرد، از اسلام و از قرآن و از ‌حقایق معارف اسلامی هم امروز خبری نبود. اینجا هم همینجور است؛ نگذارید نام شهدا و یاد شهدا فراموش بشود یا در جامعهی ‌ما کهنه بشود؛ و البتّه با ابتکارات؛ این جلسات بزرگداشتی که آقایان بهوجود میآورید - که خیلی باارزش است - صرفاً یک جلسه‌ی ترحیم باشکوه نیست؛ این جلسات، دارای مضامین ویژهی خودش است؛ بایستی شهادت را معنا کند، شهید را معرّفی ‌کند، فرهنگ شهادت را در جامعه ماندگار کند‌.‌1393/11/27
لینک ثابت
فرهنگ شهادت

در مسئله‌ی ایثار، عظمتی نهفته است که هیچ جامعه‌ای بدون دارا بودن یک چنین نقطه‌ی مهم و تعیین‌کننده‌ای نخواهد توانست ‌به عزت و عظمت دست پیدا کند. ما در قضیه‌ی شهادت شهیدان و مجاهدت ایثارگران و جانبازان معمولاً جوانب محدودی را ‌میبینیم و مشاهده میکنیم؛ در حالی که خود عمل و حرکت ایثار در جامعه که منجر به شهادت یا جانبازی میشود، معانی ‌متعددی دارد؛ جهات مختلفی دارد که هر کدام از اینها درخور بررسی است. یکی از این جهات، فرصت‌شناسی و پاسخگوئی به نیاز ‌لحظه‌هاست. ممکن است احساس مسئولیت در کسانی باشد، اما در لحظه‌ی نیاز، این مسئولیت را نه تشخیص بدهند و نه عمل ‌کنند؛ این خیلی تفاوت دارد با آن حرکت و اقدامی که درست در لحظه‌ی نیاز اتفاق میافتد و انجام میگیرد. جوانان شجاع و ‌باغیرت و مؤمن و فداکاری که نیاز کشور را احساس کردند و به سراغ خطر رفتند و به استقبال خطر شتافتند، اینها این امتیاز ‌برجسته را دارند که نیاز را در زمان خود فهمیدند و به آن پاسخ گفتند. این یک بعد بسیار مهمی است، این برای ما درس است‌.‌1390/07/21
لینک ثابت
فرهنگ شهادت

اگر چه در حوادث انقلاب، شگفتیهای بی‌نظیر کم نیست و از آغاز نهضت بزرگ ملت ایران - که به انقلاب اسلامی منتهی شد - تا ‌پیروزی انقلاب و از پیروزی انقلاب تا امروز، در طول دوران مبارزه و انقلاب، حوادث شگفت‌انگیز و بی‌نظیر یکی پس از دیگری چشم ‌و دل را به خود متوجه میکند؛ اما در میان این حوادث شگفت‌انگیز، مسئله‌ی شهید یک ویژگی استثنائی دارد‌.‌‌ هر آنچه که مربوط ‌به وجود نورانی شهید است، شگفتی است. انگیزه‌ی او برای حرکت به سمت جهاد - که در دنیای مادی و در میان این همه ‌انگیزه‌ی رنگارنگ جذاب، یک جوانی برخیزد، قیامِ للَّه کند و به سمت میدان مجاهدت حرکت بکند - این خود یک شگفتی است؛ ‌پس از آن، تلاش او، در معرض خطر قرار دادن خود در میدانهای نبرد، کارهای برجسته‌ی او در میدانها، شجاعتها و شهامتهائی که ‌هر سطری از آن میتواند یک سرمشق ماندگار و نورانی باشد هم یک شگفتی است؛ و پس از آن رسیدن به شوق وافر و کنار رفتن ‌پرده‌ها و حجابهای مادی و دیدن چهره‌ی معشوق و محبوب - که در حرکات شهدا، در حرفهای شهدا و در روزهای نزدیک به ‌شهادت، همیشه جلوه‌گر بود و نقلهای فراوانی در این زمینه هست - این هم یکی از شگفتیهاست. در میان همین شهدای عزیز شما ‌شیرازیها و فارسیها، در یک وصیت‌نامه‌ای خواندم که شهید میگوید: من بیقرارم، بیقرارم! آتشی در دل من است که مرا بیتاب کرده ‌است؛ به هیچ چیز دیگر آرامش پیدا نمیکنم مگر به لقاء تو؛ ای خدای محبوبِ عزیز! این سخن یک جوان است! این همان چیزی ‌است که یک سالک و یک عارف، بعد از سالها مجاهدت و سالها ریاضت ممکن است به آن‌جا برسد؛ اما یک جوان نوخاسته، در ‌میدان نبرد و در میدان جهاد آن‌چنان مشمول تفضل الهی قرار میگیرد که این ره صد ساله را یکشبه میپیماید و این احساس ‌بیقراری و شوق، از سوی پروردگار پاسخ مناسب مییابد. خود این شوق هم لطف خدا و جاذبه‌ی حضرت حق متعال است. این ‌شگفتی بزرگی است‌.‌‌ و بعد خون شهید است. خانواده‌ی شهید، مادر شهید، پدر شهید، همسر و فرزندان شهید، برادران و خواهران ‌و نزدیکان و دوستان شهید - که اگر این جوان با مرگ معمولی از دنیا رفته بود، اینها گریبان پاره میکردند و صبر نمیکردند - در ‌مقابل خون این شهید، آن‌چنان صبر و متانت و آرامش و استقامتی نشان میدادند که انسان متحیر میماند. مادر دو شهید به من ‌گفت: من بچه‌هایم را خودم دفن کردم، در خاک گذاشتم و دستم نلرزید! پدر چند شهید گفت: اگر چند برابر اینها من بچه ‌داشتم، حاضر بودم آنها را در راه خدا بدهم! این چه عنصری است؟ این چه جوهری است؟ این چه برق درخشنده‌ای است که خدا ‌در دل حادثه‌ی شهادت قرار داده است که این‌جور دنیای تاریک را روشن میکند؟ هشت سال ملت ایران با این برق درخشان در ‌دل مرد و زن خود، همراه بود. و خدا دستگیری کرد؛ خدا کمک کرد‌.‌1387/02/13
لینک ثابت
فرهنگ شهادت

خانواده‌ی شهید، مادر شهید، پدر شهید، همسر و فرزندان شهید، برادران و خواهران و نزدیکان و دوستان شهید - که اگر این جوان ‌با مرگ معمولی از دنیا رفته بود، اینها گریبان پاره میکردند و صبر نمیکردند - در مقابل خون این شهید، آن‌چنان صبر و متانت و ‌آرامش و استقامتی نشان میدادند که انسان متحیر میماند. مادر دو شهید به من گفت: من بچه‌هایم را خودم دفن کردم، در خاک ‌گذاشتم و دستم نلرزید! پدر چند شهید گفت: اگر چند برابر اینها من بچه داشتم، حاضر بودم آنها را در راه خدا بدهم! این چه ‌عنصری است؟ این چه جوهری است؟ این چه برق درخشنده‌ای است که خدا در دل حادثه‌ی شهادت قرار داده است که این‌جور ‌دنیای تاریک را روشن میکند؟ هشت سال [دفاع مقدس] ملت ایران با این برق درخشان در دل مرد و زن خود، همراه بود. و خدا ‌دستگیری کرد؛ خدا کمک کرد‌.‌1387/02/13
لینک ثابت
فرهنگ شهادت

در داخل عده‌ای دانسته یا ندانسته همین جهت [تبلیغات وسیع رسانه‌ای دشمن برای کوچک جلوه دادن فداکاری و ایثار ‌مجاهدان راه حق و شهیدان والامقام ایران اسلامی] را دنبال می کنند که بنیاد شهید باید با برنامه‌ریزی به خنثی کردن این ‌تلاشها بپردازد و فرهنگ شهادت و ایثار را در جامعه تقویت کند‌.‌1382/12/23
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی