حکمت امام خمینی (ره) / امام خمینی (ره)
امام(ره)، حکیمی به معنای قرآنی
امام بزرگوار ما حکیم بود. امام یک حکیم به معنای قرآنی بود. حکیم یعنی آن کسی که حقائقی را مشاهده میکند که از چشمهای دیگران مغفولٌعنه است؛ پوشیده است. کلمات او، کلماتی ممکن است ساده به نظر بیاید، اما هر چه میشکافید، میبینید لایهها و عمقهای بیشتری دارد. امام اینجوری بود. و شما نگاه کنید به قرآن، آنجاهائی که حکمت به کار رفته است: «ذلک ممّا اوحی الیک ربّک من الحکمة»(1)، ببینید اینها چه است. میبینید به حسب ظاهر توصیههای معمولی است. همین است که ما به همدیگر دائم میگوئیم؛ اما هر چه میشکافید، میبینید عمقش زیادتر است. فرض کنید احترام به پدر و مادر یکی از حکمتهاست. نمیشود برای احترام به پدر و مادر از لحاظ منافع و برکاتی که احترام به پدر و مادر دارد، برایش آخر پیدا کرد. هرچه آدم تعمق میکند در این مسئله، میبیند این مسئله هنوز عمیقتر است؛ حکمت این است. امام که یک حکیم بود، گفتند: «معلمی شغل انبیاست.» ین، خیلی حرف بزرگی است.1387/02/12
1 )
سوره مبارکه الإسراء آیه 39
ذٰلِكَ مِمّا أَوحىٰ إِلَيكَ رَبُّكَ مِنَ الحِكمَةِ ۗ وَلا تَجعَل مَعَ اللَّهِ إِلٰهًا آخَرَ فَتُلقىٰ في جَهَنَّمَ مَلومًا مَدحورًا
ترجمه:
این (احکام)، از حکمتهایی است که پروردگارت به تو وحی فرستاده؛ و هرگز معبودی با خدا قرار مده، که در جهنم افکنده میشوی، در حالی که سرزنش شده، و رانده (درگاه خدا) خواهی بود!
لینک ثابت
امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه), حکمت امام خمینی (ره), خصوصیات امام خمینی(ره)
امام بزرگوار ما یک حکیم به معنای قرآنی بود.1387/02/12
لینک ثابت
امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه), حکمت امام خمینی (ره), عزم امام خمینی
ما هنوز نفس گرم امام را پشت سر کارهایمان داریم.آن اراده ی قوی و عزم راسخ، آن نگاه خدائی و حکمت آمیز به مسائل کشور و جامعه، هنوز در بین ما زنده است؛به یک معنا امام زنده است.1387/02/12
لینک ثابت
برخورد حکیمانه امام(ره) در برخورد با بنی صدر
در دوران انقلاب هم اگر کسى دچار یک سختى شد، باید به یاد بیاورد که نگهداشتن ایمان، مثل نگهداشتن آهن تفتیده در دست است؛ یعنى واقعاً سختى دارد. حالا اگر این سختى داشت، اعتراض بر آنکه این سختى را به وجود آورده، وارد است؛ اما اگر من تسلیم این سختى بشوم، بر من هم اعتراض وارد خواهد بود؛ این را واقعاً قبول کنید.
در زمان ریاست جمهورى بنىصدر، وقتى مأیوس شدیم از اینکه امام حرف ما را دربارهى آقاى بنىصدر قبول بکنند، خدمت ایشان رفتیم. ما یکىیکى مىرفتیم، چندنفرى مىرفتیم، نوشتهیى مىگفتیم، زبانى مىگفتیم. من یک بار خدمت امام رفتم و صریحاً گفتم من به این نتیجه رسیدهام که چون دیگر نمىشود با آقاى بنىصدر برخورد بکنیم، من به همان روش قبل از انقلاب باید عمل بکنم. ما قبل از انقلاب حرفهایى مىزدیم، که وقتى کسى در آن حرفها مىاندیشید، موضعى نسبت به آن دستگاه پیدا مىکرد. من به ایشان گفتم مجبورم الان حرفهایى بزنم، که وقتى کسى دربارهى آنها اندیشید، موضعى علیه آقاى بنىصدر بگیرد. امام نگاه کردند و تبسمى کردند و هیچ چیز نگفتند.
در آن زمانها، گاهى مىشد که من با دل پُر خدمت امام مىرفتم؛ اما وقتى مىآمدم، به رفقا مىگفتم که امام دستى به سر و صورت ما کشیدند و لقمهى حلوایى با لطف و نگاه خودشان در دهان ما گذاشتند، ما را رها کردند؛ بعد که مىآمدیم، باز در سخنرانى خودشان مىگفتند: آقاى رئیس جمهور، آقاى بنىصدر! یعنى همان، همان بود! ایشان مصلحت مىدیدند؛ چون بالاخره ایشان حکیم بودند. امام یک حکیم به معناى واقعى بود؛ یعنى واقعاً پشت دیوار و پشت حجاب را مىدید، که ماها قادر نبودیم آن را ببینیم. ایشان چیزهاى خیلى ریزترى از آنچه که در حد دید ما بود و هست، مىدید.
ما وقتى در آن شرایط قرار مىگرفتیم، چه کار مىتوانستیم بکنیم؟ نمىشد که ول کرد. بعضیها بریدند. این اسمش بریدن است. آدم که نباید ببُرد؛ باید بالاخره بایستد. دشمن دارد ما را مىبُراند؛ از انواع و اقسام وسایل هم استفاده مىکند. اگر ما هم بریدیم، به دشمن کمک کردهایم.1370/09/04
لینک ثابت
امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه), حکمت امام خمینی (ره)
امام(ره) به معنای واقعی کلمه، یک حکیم بود.1369/09/14
لینک ثابت