newspart/index2
استعمار نو / استعمار جدید
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
استعمار نو

امروز که نگاه میکنیم، مارکسیسمی دیگر وجود ندارد امّا یک عرصه‌ی دیگری، یک هماورد دیگری در مقابل ما است؛ امروز این تقابل وجود دارد. این تقابل بین دو جبهه است؛ اگر این دو جبهه را درست بشناسیم، بعد تشخیص خواهیم داد که آن پدیده‌ای که در مواجهه‌ی با ما قد علم کرده، خودش مستقل است یا وابسته‌ی به آن جبهه‌ی مقابل است. این دو جبهه چه هستند؟ یک جبهه، جبهه‌ی «نظام اسلامی» است ــ که بعد دو سه کلمه عرض میکنم ــ یک جبهه، جبهه‌ی دروغ‌گویی است که خودش را «لیبرال‌دموکراسی» نام‌گذاری کرده، در حالی که نه لیبرال است، نه دموکرات؛ به دروغ میگوید لیبرال‌دموکراسی. اگر شما لیبرال هستید، چرا استعمار کردید؟ استعمارِ سنّتیِ قدیم و استعمارِ جدید و استعمارِ فراجدید و فرانو. شما چطور لیبرالی هستید، آزادی‌خواهی هستید، آزاداندیشی هستید که مثلاً یک ملّت چندمیلیونی مثل هند را سالهای متمادی، بیش از صد سال، استعمار میکنید، در تصرّف خودتان نگه میدارید، همه‌ی دارایی‌هایش را از او بیرون میکشید، تبدیلش میکنید به یک ملّت فقیر؟ اینها حرفهای نهرو است؛ نهرو ــ جزو مبارزین هند که بعد هم نخست‌وزیر هند شد ــ مینویسد و شرح میدهد که هند قبل از آمدن انگلیس‌ها، وارد شدن انگلیس‌ها، چه بود و بعد از آمدن آنها چه شد. شما لیبرالید؟ این لیبرالیسم است؟ یا فرانسوی‌ها در الجزایر بیش از صد سال جنایت کردند، آدم کشتند. تعداد آدمها را البتّه گفته‌اند، نوشته‌اند، مشخّص است، [منتها] من حالا یادم نیست؛ اینها [کشتار] هزاران نفر ــ شاید ده‌ها هزار کشته ــ در طول چند سال در الجزایر، عمدتاً در تونس و همین‌طور بعضی جاهای دیگر در شمال آفریقا را مرتکب شدند. دموکرات هم نیستند، دروغ میگویند؛ برای خاطر اینکه حکومتهایی را بر یک جاهایی تحمیل میکنند؛ طرف‌دار دموکراسی نیستند. با دموکراسی‌ای که در خدمت آنها نباشد صد درصد مخالفند؛ این یک جبهه است. ببینید، کسی نگوید اینها گذشته؛ بله، ‌از قضیّه‌ی هند صد سال گذشته، از قضیّه‌ی الجزایر شصت هفتاد سال گذشته، امّا خوی [امروز] آن کسی که در الجزایر و در هند آن کارها را کرده، همان خوی آن روز است. امروز هم اینها حاضرند یک ملّتی مثل ملّت بیچاره‌ی بی‌پناه اوکراین را بیندازند جلو، برای اینکه جیب کمپانی‌های اسلحه‌سازی آمریکا پُر بشود؛ قضیّه این است دیگر؛ قضیّه‌ی اوکراین اصلاً این است: او بجنگند، او کشته بشود، برای اینکه سلاح فروش برود، برای اینکه اروپایی‌ها مجبور بشوند سلاح بخرند، سلاح بسازند، سلاح بدهند و جیب کمپانی‌های سلاح پُر بشود. اینها همانها هستند. حاضرند نفت سوریه را بدزدند، که دارند میدزدند. تصوّر انسان از دزد مثلاً یک آدم صغیر حقیر کوچکی است؛ یک دولتی مثل آمریکا نفت سوریه را دارد میدزدد؛ راحت، جلوی چشم همه! اینها همانها هستند، فرقی نکرده‌اند.1402/04/21
لینک ثابت
استعمار نو

این رنجهای امّت اسلامی در زمان کنونی ناشی از چیست؟ چرا ملّتهای مسلمان این ‌قدر از لحاظ اقتصادی، از لحاظ فشارهای سیاسی، از لحاظ ایجاد جنگ و جنگهای داخلی و تسلّط و تصرّف و استعمار و استعمار نو و امثال اینها دچار رنجند؟ علّت این رنج کشیدن و در موضع رنج کشیدن قرار داشتن مسلمانها چیست؟ علل فراوانی دارد، علّتهای متعدّدی دارد. عقب‌ماندگی علمی یکی از علل آن است؛ تن دادن به تسلّط استعمارگران یکی از علل آن است. علل متعدّدی دارد که حالا در این زمینه افرادی که اهل سیاستند، اهل تحلیل مسائل سیاسی و اجتماعی و مانند اینها هستند در این زمینه‌ها کار کرده‌اند، هزاران مقاله نوشته شده، لکن یکی از عوامل که شاید مهم‌ترین یا یکی از مهم‌ترین عوامل باشد، تفرّق مسلمین است. ما قدر خودمان را نمیدانیم، قدر یکدیگر را نمیدانیم؛ اشکال بزرگِ کار ما این است؛ از هم جداییم، متفرّقیم.1401/07/22
لینک ثابت
استعمار نو

در گذشته، در دوران استعمار و استعمار نو، همین امکانات وجود داشت منتها چیزی که وجود نداشت عزم راسخ بود، چیزی که وجود نداشت شناخت دشمن بود. ملّتهای ما در دوران استعمار، دشمن را نمی‌شناختند، عزم راسخی برای مقابله‌ی با دشمن نداشتند، کسی را که آنها را هدایت کند مثل امام بزرگوار ما نداشتند، این بود که نتوانستند کاری بکنند. امروز بحمداللّه اینها همه فراهم است، عزم و اراده‌ی لازم هم در ملّتها هست. ملّتها الان آماده‌اند، نخبگان ملّتها امروز آماده‌اند. [البتّه] یک ضعفهایی مشاهده میشود که این ضعفها ناشی از کم‌کاری ما است.1401/06/12
لینک ثابت
استعمار نو

ببینید شرایط دنیا امروز یک شرایط ویژه است، ‌یک شرایط بخصوصی است؛ کمتر وضعی در دنیا پیش می‌آید مثل امروز؛ خب طبعاً در یک چنین شرایطی مدیریّت کشورها ــ همه‌ی کشورها ــ سخت‌تر میشود، پیچیده‌تر میشود.

ما البتّه یک مسئله‌ی دیگر هم داریم؛ ایران اسلامی علاوه‌ی بر کشورهای دیگر یک مسئله‌ی دیگر هم دارد و آن، این است که ما یک سخن نو را در مباحثات جهانی وارد کرده‌ایم؛ مردم‌سالاری دینی، مردم‌سالاری اسلامی؛ این یک حرف نویی است؛ این را ما در مباحثات سیاسی دنیا، در ادبیّات سیاسی دنیا وارد کرده‌ایم؛ این علی‌الظّاهر یک کلمه‌ حرف است امّا باطنش چیست؟ باطنش همین چیزی است که دشمنی و خصومت قدرتهای درجه‌ی یک دنیا را علیه این ادبیّات، علیه این واژه، علیه این حقیقت، علیه این پدیده برمی‌انگیزد؛ یعنی این حرکت در جمهوری اسلامی توانسته جدول تنظیم‌شده‌ی نظام سلطه را به هم بریزد. نظام سلطه یک جدول مشخّصی برای اداره‌ی دنیا تنظیم کرده بود. نظام سلطه را بارها بنده معنا کرده‌ام؛ یعنی تقسیم دنیا به سلطه‌گر و سلطه‌پذیر؛ حدّ وسط ندارد. یک عدّه‌ای حتماً سلطه‌گر باید باشند، یک عدّه‌ای حتماً سلطه‌پذیر؛ این نظام سلطه است. یک جدولی برای دنیا معیّن کرده بودند؛ یک روز به شکل استعمار، یک روز به شکل استعمار نو، یک روز دیگر هم استعمار پسا نو، بعد از استعمار نو. یک سیاستی، یک جدول منظّمی را برای دنیا تنظیم کردند؛ این حرف نوِ جمهوری اسلامی آمده این جدول را به هم ریخته؛ تنظیم این جدول را به هم زده؛ لذا با آن مواجهند، با آن مقابلند.1401/03/04

لینک ثابت
استعمار نو

انقلاب، دانشگاه را یک جایگاهی برای نخبه‌پروری میدانست برای پیشرفت کشور و حلّ مسائل کشور؛ نظر انقلاب به دانشگاه این است؛ نخبه‌پروری برای حلّ مسائل کشور، برای پیشرفت کشور، برای جبران عقب‌ماندگی‌های دویست سیصد ساله‌ی کشور؛ به این چشم به دانشگاه نگاه میکرد. در حالی که نگاه آن جریان واپسگرا و ضدّانقلاب به دانشگاه اصلاً‌ این نبود؛ آنها دانشگاه را در کشور تشکیل دادند و اداره کردند برای مهره‌سازی، تا کسانی از درون خود ملّت و از خود ملّت کاری را انجام بدهند که آنها از بیرون میخواستند انجام بدهند. این یک داستان مفصّلی است، این مسئله‌ی خیلی طولانی‌ای است؛ سیاست نواستعماری.
متأسّفانه جوانها کم کتاب میخوانند. من نمیدانم شماها در مورد استعمار و استعمار نو و مانند اینها چقدر کتاب خوانده‌اید، چقدر مطلب میدانید. خب اروپایی‌ها در یک بُرهه‌ای از زمان [یعنی] از قرن هفدهم ــ حدود ۱۶۰۰ میلادی؛ اوّل پرتغالی‌ها و بعد اسپانیایی‌ها و بعد دیگران ــ مشغول استعمار دنیا شدند؛ یعنی کشورها را تصرّف میکردند و با خون‌ریزی و با قهر و غلبه و مانند اینها اداره‌ی کشورهای ضعیف را به عهده میگرفتند و منافع آنها را میچاپیدند. در قرن بیستم یعنی بعد از حدود سه قرن، چهار قرن استعمار، به این نتیجه رسیدند که استعمارِ مستقیم دیگر جواب نمیدهد؛ یک سیاست جدیدی به وجود آمد و آن سیاست این بود که در کشورهای هدف، افرادی را تربیت کنند تا آن افراد، همان کاری را انجام بدهند که استعمارگر بنا بود انجام بدهد، همان حرفی را بزنند که او بنا بود بزند، همان اقدامی را در کشور انجام بدهند که استعمارگر بنا بود انجام بدهد؛ اصلاً هدف این است. پس نگاه به دانشگاه و نخبه‌پروری و نخبه‌شناسی در کشورهای هدف برای غربی‌ها این بود که عرض میکنم؛ که اسم این، استعمار نو بود. در این زمینه کتابها نوشته‌اند، حرفها زده‌اند، مطالب تحقیقی زیادی افراد نوشته‌اند که خوب است نگاه کنید. نگاه جریان واپسگرا و ضدّانقلاب به دانشگاه این نگاه بود؛ خب این با نگاه انقلابی کاملاً در تضاد است.1401/02/06

لینک ثابت
استعمار نو

شما امروز می‌شنوید در خیلی از بیاناتی که در روزنامه‌ها و در فضای مجازی پخش میشود، مسئله‌ی ایدئولوژی‌زدایی به ‌عنوان یک کار لازم [مطرح میشود]؛ این همان هویّت‌زدایی است. ایدئولوژی، تفکّر، ارزشها، هویّت یک ملّت است. امروز قبله‌ی ‌اینها آمریکا است و آمریکایی‌ها دائم روی ارزشهای آمریکایی تکیه میکنند که ارزشهای آمریکایی این‌ جور میگوید، ارزشهای آمریکایی این ‌جور میخواهد ــ ارزشهای آمریکایی یعنی همان ایدئولوژی ــ [امّا] اینها حاضر نیستند این را از آمریکا یاد بگیرند. اینکه گفته میشود ایدئولوژی‌زدایی که بایستی در داخل ایدئولوژی‌زدایی بشود، یعنی هویّت فکری جامعه که مظهر مهمّش هم دانشگاه و دانشجو است بایستی از بین برود؛ هویّت‌زدایی یعنی این: مبانی اندیشه‌ای و رویکردهای تاریخی و ملّی یک کشور تحقیر بشود، گذشته‌ی یک کشور تحقیر بشود، گذشته‌ی انقلاب تحقیر بشود، کارهای بزرگی که انجام گرفته کوچک‌نمایی بشود؛ و البتّه عیوبی وجود دارد و این عیوب هم ده برابر بزرگ‌نمایی بشود؛ هویّت‌زدایی یعنی این. آن وقت به جای این هویّت، منظومه‌ی فکری غرب جایگزین بشود؛ که یک نمونه‌اش همین سند ۲۰۳۰ آمریکایی‌ها است که این، مظهر سلطه‌ی نواستعماری غربی در زمان ما است؛ یعنی یکی از نمونه‌هایش این است.1401/02/06
لینک ثابت
استعمار نو

وقتی ما از استقلال حرف میزنیم، یعنی از آزادی یک ملّت حرف میزنیم که آزادانه بتواند کار خودش را انجام بدهد. نظام سلطه ضدّ این آزادی است؛ یک روز با استعمار، یک روز با استعمار نو، یک روز با شیوه‌های امروز -که شیوه‌های جنگ نرم است- پدر ملّتها را دارند درمی‌آورند؛ البتّه هر جا لازم باشد با نیروی نظامی وارد میشوند و هیچ اِبائی هم نمیکنند.1398/09/06
لینک ثابت
استعمار نو

یک مسئله مسئله‌ی استقلال کشور است -استقلال اقتصادی، استقلال سیاسی، استقلال فرهنگی- این یکی از عرصه‌های درگیری ما با استکبار است. استکبار و قدرتهای مستکبر طبیعت‌شان دست‌اندازی است؛ چه در دوران استعمار که مربوط به قرن هجدهم و نوزدهم و ادامه‌اش تا قرن بیستم است، چه به شکلهای جدیدتر و مدرن‌تری که بعدها تأسیس کردند و الان دارند مدام روزبه‌روز، نوبه‌نو وارد میدان میکنند. هدفشان دست‌اندازی است؛ دست‌اندازی به منافع ملّتها، به کشورها و سلطه و نفوذ. هدف استکبار این است. خب، اگر یک کشوری بخواهد در مقابل این هدف ایستادگی کند، و از استقلال خودش -چه استقلال فرهنگی، چه استقلال سیاسی، چه استقلال اقتصادی- دفاع کند، طبعاً درگیری به وجود می‌آید؛ یکی از میدانهای درگیری ما با استکبار این است.1395/02/01
لینک ثابت
استعمار نو

بعد از شكست شیوه‌ی استعمار مستقیم - كه قبلاً معمول بود و كشورها را به صورت مستقیم استعمار میكردند - كه آن شیوه منسوخ شد، استعمار جدید جایگزین آن شد؛ استعمار جدید به این صورت بود كه قدرتهای مداخله‌گر خارجی مستقیماً وارد اداره‌ی كشورهای تحت استعمار نمیشدند؛ عوامل آنها و كسانی كه گوش شنوایی از آنها داشتند و متّكی به آنها بودند، در رأس كشورها قرار میگرفتند و چون حكومت متّكی به خارج بدون استبداد امكان‌پذیر نیست، با استبداد حكومت میكردند و منافع قدرتهای خارجی را تأمین میكردند؛ این استعمار جدید بود. مبارزه‌ی با استبداد بدون مبارزه‌ی با آن قدرت خارجی‌ای كه پشت سر دیكتاتور و مستبد قرار دارد، به جایی نمیرسید و نمیرسد.1392/11/19
لینک ثابت
استعمار نو

بعد از شکست شیوه‌ی استعمار مستقیم - که قبلاً معمول بود و کشورها را به صورت مستقیم استعمار میکردند - که آن شیوه منسوخ شد، استعمار جدید جایگزین آن شد؛ استعمار جدید به این صورت بود که قدرتهای مداخله‌گر خارجی مستقیماً وارد اداره‌ی کشورهای تحت استعمار نمیشدند؛ عوامل آنها و کسانی که گوش شنوایی از آنها داشتند و متّکی به آنها بودند، در رأس کشورها قرار میگرفتند و چون حکومت متّکی به خارج بدون استبداد امکان‌پذیر نیست، با استبداد حکومت میکردند و منافع قدرتهای خارجی را تأمین میکردند؛ این استعمار جدید بود1392/11/19
لینک ثابت
استعمار نو

در استعمار جدید قدرتهای مداخله‌گر خارجی مستقیماً وارد اداره‌ی کشورهای تحت استعمار نمیشدند؛ عوامل آنها در رأس کشورها قرار میگرفتند و منافع قدرتهای خارجی را تأمین میکردند.1392/11/19
لینک ثابت
استعمار نو

یک روزی در این مناطق، همه‌جا قدرت استکباری حاکم بوده است؛ سیاستهای آمریکا و قبل از آن انگلیس یا بعضی از کشورهای دیگرِ اروپایی حاکم بوده است؛ ملّتها بتدریج توانستند خود را از زیر بار سلطه‌ی مستقیم نجات بدهند؛ اینها میخواهند سلطه‌ی غیر مستقیم را - سلطه‌ی سیاسی را، سلطه‌ی اقتصادی را، سلطه‌ی فرهنگی را - به‌جای سلطه‌ی مستقیمِ دوران استعمار بگذارند؛ که البته در برخی از نقاط دنیا حتّی مستقیم هم دارند وارد میشوند؛ در آفریقا شما ملاحظه میکنید، بعضی از کشورهای اروپایی میخواهند همان بساط قبل را باز مستقر کنند1392/10/29
لینک ثابت
استعمار نو

بیداری اسلامی یک حقیقتی است که اتفاق افتاده است. بعد از دهها سال متمادی تسلط دشمنان اسلام و دشمنان مسلمین بر جوامع اسلامی، چه به شکل استعمار مستقیم، چه به شکل استعمار جدید و استعمار غیر مستقیم، چه به صورت سلطه‌ی فرهنگی یا سلطه‌ی اقتصادی یا سلطه‌ی سیاسی؛ بعد از سالهای متمادی که ملتهای مسلمان فشرده شدند در زیر این فشارهای عظیم سلطه‌ی غربی و دولتهای اروپائی و آمریکائی بر کشورهاشان، بتدریج هسته‌ی بیداری، یقظه‌ی اسلامی رشد کرده، ثبت شده است و دارد خود را نشان میدهد. مردم دنیای اسلام امروز احساس میکنند که وسیله‌ی عزتشان، وسیله‌ی سربلندی‌شان، وسیله‌ی استقلالشان، اسلام است. به برکت اسلام، همه‌ی آرزوهای ملیِ یک ملت در دنیای اسلام میتواند برآورده شود. ملتهای اسلامی به برکت اسلام میتوانند در مقابل تسلط غرب، در مقابل تکبر دولتهای غربی، در مقابل سلطه‌ی ظالمانه‌ی دولتهای غربی، در مقابل استثمار و استکبار دولتهای غربی بایستند.1391/11/10
لینک ثابت
استعمار نو

بیداری اسلامی یک حقیقتی است که اتفاق افتاده است. بعد از دهها سال متمادی تسلط دشمنان اسلام و دشمنان مسلمین بر جوامع اسلامی، چه به شکل استعمار مستقیم، چه به شکل استعمار جدید و استعمار غیر مستقیم، چه به صورت سلطه‌ی فرهنگی یا سلطه‌ی اقتصادی یا سلطه‌ی سیاسی؛ بعد از سالهای متمادی که ملتهای مسلمان فشرده شدند در زیر این فشارهای عظیم سلطه‌ی غربی و دولتهای اروپائی و آمریکائی بر کشورهاشان1391/11/10
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی