در زمینه فرهنگی، باید به تقویت روحیه ایمان توجّه شود... ما باید روحیه ایمان و عنصر ایثار و فداکاری را در درجه اوّل در خودمان و سپس در مردم تقویت کنیم. این هم باید در برنامهها گنجانده و دیده شود. بخش مهمّی که قدرت ملی ما را تشکیل داد، همین روحیه ایثار بود که در جنگ به صورت شهادتطلبی ظاهر شد. در میدانی هم که امروز در مقابل خود داریم - که یقیناً از میدان جنگ پیچیدهتر و دشوارتر است - نیروی ایثار و فداکاری که همه معادلات را به هم میریزد، باید مطرح شود. اگر ما بتوانیم این را در خودمان تقویت کنیم، همه معادلات قدرت در دنیا به سود ما به هم خواهد ریخت.۱۳۸۲/۰۵/۱۵
لینک ثابت
شهیدان ما این حق بزرگ را بر فرهنگ اسلامی و همهی وابستگان و دلبستگان به آن در سراسر جهان دارا میباشند که یکی از سرفصلهای مهم ولی فراموش شدهی این فرهنگ را در دنیای مادی امروز زنده کردهاند و آن فداکاری و از خود گذشتگی برای آرمانهای بلند اسلامی و انسانی است. سرگرمیهای مادی و خودخواهی و سودطلبی افراد انسان در همهی دورانهای تاریخ به کجرویها و بدرفتاریهای بزرگ، جوامع بشری انجامیده است و دنیای مادی امروز بیش از همیشه قربانی این سودطلبیها و خودخواهیها است. شهیدان ما در ظلمات مادیگری این دوران بار دیگر فرهنگ شهادت را که بالاترین سطح فداکاری برای آرمانهای بشری است زنده کردند و نور رستگاری را به انسانهای پاکطینت و حقطلب نشان دادند. اگر این درس بزرگ، بدرستی فرا گرفته شود، همهی سلاحهای زر و زور از کار خواهد افتاد و ابزار سلطهگر جهانی برای سیطره بر اجتماعات بشری ناکارآمد خواهد گشت.۱۳۸۰/۰۷/۰۵
لینک ثابت
ملتی که اهل شهادت است، مسأله شهادت در راه خدا برایش حل شده است. نه اینکه همهاش بخواهند مردم بروند و کشته شوند؛ نه، بلکه به این معنا که اگر یک وقت لازم شد و کشور و تاریخ آن کشور و عزّت و منافع آن ملت، احتیاج داشت که عدّهای بروند و جانفشانی کنند، عدّهای در این ملت حاضر باشند جانفشانی کنند. این معنای حل شدنِ معنای «شهادت» است؛ شهادت برایشان حل شده است. ملتی که اینگونه باشد، ملتی که شهیدپرور باشد، ملتی که توانسته باشد برای جوانان خود، برای مردان و زنان خود، قضیه کشته شدن در راه خدا را حل کند، آیا تحت تأثیر تهدید قرار میگیرد!؟ آیا رشوه میگیرد!؟ آیا تسلیم قدرتمندان میشود!؟ آیا به استکبار بار میدهد!؟ ابداً. لذا امروز نگاه کنید؛ عزّت و عظمت کشورِ شما به برکت خون همین عزیزان شماست. دولتش، ملتش، مسؤولینش و آحاد طبقات مختلفش، هیچ کدام حاضر نیستند خدشهای به عزّت اسلامی این ملت وارد شود و مثل کوه ایستادهاند. حالا استکبار جهانی فشار میآورد؛ بیاورد. او خسته خواهد شد... - از اوّل انقلاب تا بهحال - فشارهای استکبار ادامه دارد: همسایهای را تحریک کنند، جنگی را راه بیندازند، محاصره اقتصادی کنند، تبلیغات مخرّب کنند و تهمت بزنند، حرفهای گوناگون بگویند و سعی کنند بین ملت اختلاف ایجاد نمایند و باورهای ملت را بگیرند! استکبار در همه این هجمهها و یورشهای وحشیانه، شکست خورده است و باز هم شکست خواهد خورد. به خاطر اینکه این ملت به برکت خون همین شهدای شما، ملتی است دارای شهامت؛ ملتی است شهیدپرور. ببیند تأثیر شهادت برای سیادت و سعادت یک ملت، چقدر والاست!؟ اینهاست که ارزش دارد. وجود چنین مردان و زنان و چنین جوانانی است که دنیا و آخرت یک ملت را تأمین میکند؛ هم دنیایشان را آباد میکند، هم آخرتشان را.۱۳۷۷/۰۷/۰۵
لینک ثابت
موضعگیری [شهدا] در قبال خدا و بندگان خدا و امر خدا و آنچه که مربوط به ذات مقدّس پروردگار است، عبارت از گذشت است. شهید در قبال خدا، گذشت و ایثار کرده است. ایثار، یعنی ندیدن و به حساب نیاوردن خود. این، اوّلین موضعگیرىِ شهید است. اگر او خود را به حساب میآورد و در معرض نابودی و خطر قرار نمیداد، به این مقام نمیرسید. این جوانانی که در جبهههای جنگ، در گرمای خوزستان، در زیر آفتاب شصت و پنج درجه حرارت و یا در سرمای کردستان، بر روی کوههای پر از برف، رفتند و جان را فدا کردند، همهشان خانه داشتند، زندگی داشتند، پدر و مادر مهربان داشتند، بعضی همسر عزیز و نازنین داشتند، بعضی فرزندان و جگر گوشگان داشتند، آسایش داشتند، آرزو داشتند؛ اما همه را گذاشتند و رفتند. ما که میخواهیم پیام آنها را بگیریم، پیامشان چیست؟ پیام این است که اگر میخواهید خدا را از خودتان راضی کنید و وجودتان در راه خدا مفید واقع شود و مقاصد و اهداف عالی ربوبی و الهی درباره عالم آفرینش تحقّق پیدا کند، باید خودتان را در مقابل اهداف الهی ندیده بگیرید. تکلیف ما لایطاق هم نیست؛ تا آن جایی که میشود. هر جایی که گروهی از انسانهای مؤمن این کار را کردند، کلمه خدا پیروز شد. هر جایی هم که بندگان مؤمن خدا پایشان لرزید ، بدون برو برگرد، کلمه باطل پیروز شد. در انقلاب، بندگان مؤمن خدا که این ایثار و گذشت را کردند، انقلاب پیروز شد. کاری شد که هیچ تحلیلگری پیشبینی نمیکرد که بشود؛ یعنی اقامه حکومت اسلام، حکومت دین؛ آن هم در این نقطه عالم. چه کسی فکر میکرد؟ چه کسی باور میکرد؟ اما به برکت این حرکت شهیدان و مؤمنان و ایثارگران، این کارِ نشدنی انجام شد؛ چون جمع برگزیده و گروه قابل توجّهی از مؤمنان، - نمیگوییم همه - خود را نادیده گرفتند. همه باید سعی کنند که جزو این گروه باشند، تا این افتخار متعلّق به آنها باشد.۱۳۷۶/۰۲/۱۷
لینک ثابت
شهدا، بالاترین انسانهای هر جامعه
چقدر باید کسی نمکنشناس و قدرناشناس و از اخلاق انسانی به دور باشد که قدر شهدای کشور خود را نشناسد. شهید یعنی انسانی که سلامت، دنیا، رفاه و بالاتر از همه، حیات خود را کف دست گرفته و رفته است تا از کشور، ناموس و ارزشهای مورد احترام خود و در واقع از یکایک آحاد مردم کشورش دفاع کند. این معنای شهید است. در روایت وارد شده است که: «فوق کلّ برًّ برّ، حتّی یقتل الرّجل فی سبیلالله(۱)». بالاتر از هر خوبی، خوبی دیگری قرار داد. بالاتر از برترین انسانهای یک جامعه، انسانهایی برتر قرار دارند. بهترین اعمال در عرف انسانهای متدّین، شامل نماز و عبادات، انفاق، تلاش، کار، تحصیلِ علم، تحقیق و... میشود. بالاتر از این اعمال، تا حدِّ معیّنی، کاری هست. آن حد کجاست؟ «حتّی یقتل الرّجل فی سبیلالله». جان باختن انسان در راه خدا، سقف نیکی است و بالاتر از این هیچ خیری وجود ندارد. بنده همیشه به پدران و مادران و همسران شهدا؛ یعنی آنان که مصیبت شهید را حس کردهاند، این موضوع را عرض میکنم که: شهید، خود مصیبتی حس نمیکند. شهید غرق در نعمت است. حرکتی انجام میدهد و برای جهاد قدم برمیدارد. نَفْس این اقدام بزرگترین کاری است که یک انسان میکند؛ انسانی که خود را از گرفتاریها، اسارتها و جاذبههای کوبنده و شدید مادّی که همهی انسانها را اسیر خود کرده، رها میسازد. همهی ما در بند اسارت مادّیاتیم؛ اسیر پول، مقام، خواستههای نفسانی، شهوات، نام، زن و فرزند، رفاقت، رودربایستیها و ترس و طمع. اینها قیود اسارت ماست. انسان باید بسیار قوی باشد که از این اسارتها خود را رها کند.
کسی که برای جهاد قدم برمیدارد، این کار را انجام میدهد و خود را رها میکند. در واقع این همان کار بزرگی است که آن انسان انجام میدهد و تا این کار را انجام داد، مستوجب لطف و فضل الهی میشود. بزرگترین ثوابی هم که خدا به این انسان میدهد شهادت است. این مقام، جای حسرت و غبطه خوردن دارد. اگر من و شما تا آخر عمر غبطه بخوریم که چرا در میدان شرف و مجاهدت، به سرنوشت شهدا دچار نشدیم، جا دارد؛ چون خدای متعال به مجرّد آنکه جرعهی گوارای شهادت را به انسانی تعارف کرد، بزرگترین اجر را به او داده است. پس، شهید غرق در نعمت است و از همان لحظهی اوّل، رنج او تمام شده است. طبق آنچه که بعضی روایات میگویند، در همین نشئه وقتی ضربه وارد میآید و شهید به خاک میافتد، هنوز روح از تن او خارج نشده است که فرشتگان رحمت الهی احاطهاش میکنند. شهید در همین نشئهی مادیّتی که من و شما در آن گرفتاریم - همین جا - بهشت و نعیم خدا یعنی آن «مالا عین رأت ولا اذن سمعت» را میبیند. پس او در نعمت الهی غرق میشود: «و یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم من خلفهم الّا خوف علیهم و لا هم یحزنون. (۲)» اگر او با ما حرف بزند، نمیگوید که من رنج کشیدم. حرف او این است که: «شما نمیدانید اینجا چه خبر است! اینجا رحمت است، لذّت است، نعمت است؛ اینجا خداست». او اجر خود را گرفته است؛ اما اینجا مصیبت فقدانش گریبانگیر کسانی است. پدر، مادر و همسر شهید، اوّلین کسانی هستند که از فقدان او رنج میبرند. رنج و تحمّل آنها، خود اجری عظیم در پی دارد. بنده وقتی با خانوادههای معظّم شهدا مواجه میشوم، به آنها عرض میکنم خطّ مقدّم و خاکریز اوّل در محاسبهی ارزشهای الهی در مقابل ارزشهای طاغوتی، شهید است. شهید در مرتبهی جلو است و پشت سر او بلافاصله کسانش - پدر، مادر، همسر، فرزندان، برادر، خواهر و دوستان - ایستادهاند. اینها کسانی هستند که از باران فضل الهی بر شهید، بهره میبرند.۱۳۷۴/۰۷/۲۲
۱ )
الكافي (ط - الإسلامية)، ج۲، ص: ۳۴۸؛
الخصال، ج۱، ص: ۹ ؛
دعائم الإسلام، ج۱، ص: ۳۴۳؛
ِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَوْقَ كُلِّ ذِي بِرٍّ بَرٌّ حَتَّى يُقْتَلَ الرَّجُلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَإِذَا قُتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَيْسَ فَوْقَهُ بِرٌّ وَ إِنَّ فَوْقَ كُلِّ عُقُوقٍ عُقُوقاً حَتَّى يَقْتُلَ الرَّجُلُ أَحَدَ وَالِدَيْهِ فَإِذَا فَعَلَ ذَلِكَ فَلَيْسَ فَوْقَهُ عُقُوقٌ.
ترجمه:
رسول خدا (صلّى الله عليه و آله) فرمود: بالاى نيكى هر نيكوكارى نيكى است تا آنكه انسان در راه خدا كشته شود، و چون در راه خدا كشته شد ديگر بالاى آن نيكى (و عملى بهتر) نيست، و بالاى هر آزردنى آزردنى است، تا آنكه كسى يكى از پدر و مادر خود را بكشد، و چون چنين كرد بالاتر از آن آزردنى نيست.
۲ )
سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۷۰
فَرِحينَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِن فَضلِهِ وَيَستَبشِرونَ بِالَّذينَ لَم يَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم أَلّا خَوفٌ عَلَيهِم وَلا هُم يَحزَنونَ
ترجمه:
آنها بخاطر نعمتهای فراوانی که خداوند از فضل خود به ایشان بخشیده است، خوشحالند؛ و بخاطر کسانی که هنوز به آنها ملحق نشدهاند [= مجاهدان و شهیدان آینده]، خوشوقتند؛ (زیرا مقامات برجسته آنها را در آن جهان میبینند؛ و میدانند) که نه ترسی بر آنهاست، و نه غمی خواهند داشت.
لینک ثابت
ملت ایران باید روح شهادت را حفظ کنند.امروز دنیای استکباری پول دارد، اسلحهی مدرن دارد، امکانات تبلیغاتی بینظیر دارد، اتّحاد نامبارکی با یکدیگر دارند؛ اما درعینحال، از حرکت اسلامی و انقلاب اسلامی و روحیهی شهادتطلبیِ شما مردم، با همهی وجود میترسند. این به خاطر آن است که این روحیه، قدرتش از همهی آنچه که آنها دارند بیشتر است. قدرت این روحیهی ایمان، از همهی آنچه که آنها دارند بیشتر و بالاتر است. باید این را حفظ کنیم. ما باید این کشور را از عقبماندگیهای علمی و صنعتی نجات دهیم. ما باید این کشور را از فشاری که در دوران ستمشاهی بر آن آمده است نجات دهیم. ما باید به فضل الهی، امکاناتی را که خدا به این کشور داده است، در معرض استفادهی این ملت بزرگ قرار دهیم. این وظیفهی دولت و ملت است که این کارها را انجام دهند و این، با ایمان شما، با روحیهی شما، با احترامی که ملت ما برای شهادتطلبی قائل است عملی خواهد شد.۱۳۷۲/۰۵/۰۵
لینک ثابت
آن چیزى که ما باید به آن افتخار بکنیم، این است که رسم شهادت و سنّت الهىِ قتل فیسبیلالله، با نظام اسلامى زنده شد. در گذشته کسانى که حاضر باشند در راه خدا یک سیلى هم بخورند کم بودند. کسانى بودند که همهی عمر آنها -پنجاه سال، شصت سال، هفتاد سال یا بیشتر- میگذشت و در راه خدا تحمّل کمترین سختیها را هم نمیکردند؛ یک اخم در راه خدا نمیکردند و یک اخم را هم در راه خدا تحمّل نمیکردند، چه برسد به اینکه جانشان را و سرمایهی وجودشان را در راه خدا مصرف کنند. براى یک ملّت که به نام اسلام زندگى میکند، خیلى بد است که آحاد آن ملّت در راه این هدف عزیز عظیم، هیچگونه مشکلى را بر خود هموار نکند. پیدا است که اسلام در آن جامعهاى و نظامى که مردم مسلمان در آن نظام براى اسلام هیچگونه مشکلى را نخواهند تحمّل کنند، روزبهروز ذوب خواهد شد، کمرنگ خواهد شد و بیاثر خواهد شد. و کشور ما و بسیارى از کشورهاى اسلامى متأسّفانه اینجور بودند؛ یعنى رسم سرمایهگذارى براى دین و تحمّل مشکلات براى خدا -چه برسد به کشته شدن در راه خدا- در میان این ملّتها منسوخ شده بود یا بسیار کم شده بود. و یکى از بزرگترین خدماتى که انقلاب اسلامى و امام و رهبر عظیم این انقلاب به ملّت مسلمان و به اسلام کردند، این بود که انگیزهی فداکارى در راه خدا را در دلها به وجود آوردند. و امروز چه در کشور ما و چه در دیگر کشورهاى اسلامى، نفوس طیّبهی بسیارى هستند که حاضرند براى خدا تلاش کنند و تحمّل زحمت کنند و دردسر قبول کنند، تا جایى که جانشان را هم در این راه بدهند. و مظهر بزرگ این، همین شهداى عزیز ما هستند که شما بازماندگان آنها و خانوادههاى آنها و یادگارهاى عزیز آنها هستید.۱۳۶۸/۰۵/۲۵
لینک ثابت
اگر این شهداى عزیزى که در طول هشت سال [دفاع مقدس] در راه حراست از انقلاب و نظام جمهورى اسلامى به خاک و خون غلتیدند، اگر این فداکارى را از خودشان نشان نمیدادند، میدانید امروز از انقلاب چه باقى مانده بود؟ اگر این فداکارى را شما نمیکردید، اگر خانوادههاى شهدا آن استقامت را نمیکردند، اگر شهداى عزیز ما آن جور در جبههها حضور پیدا نمیکردند و خون خودشان را در راه خدا نمیدادند، امروز از انقلاب ما هیچ اثرى باقى نبود و دشمن بر جان و مال و ناموس این ملّت مسلّط شده بود. شما توانستید حیات این ملّت را، شرف این ملّت را، استقلال این ملّت را، حیثیّت جهانى این ملّت را با مقاومت خودتان حفظ کنید. این کار، کار رزمندگان عزیز ما است؛ این کار، کار شهداى بزرگوار ما است که امام فرمودند مقامات معنوى و فلسفهى شهادت را با این چشمهاى ظاهربین نمیشود دید؛ حقیقت هم همین است. شهداى ما توانستند بزرگترین دستاورد اسلامى در طول تاریخ بعد از صدر اسلام تا امروز را با خون خودشان حفظ کنند؛ آن وقت یک عدّه یاوهگوى دشمنصفت یا ابله و نادان گوشه و کنار پیدا بشوند بگویند که بله، شهدا خونشان هدر رفت! شهدا با خون خودشان، با فداکارى خودشان توانستند اسلام را حفظ کنند و انقلاب را حراست کنند. این عظمتى که امروز این ملّت در دنیا دارد و چشمهاى دنیا به سمت این ملّت دوخته است، به خاطر خون همین شهدا است؛ به خاطر استقامت همین خانوادههاى عزیز شهیدان ما است؛ به خاطر رزم این رزمندگان ما است. سپاه ما، ارتش ما، بسیج ما، توانستند عظمت این ملّت را حفظ کنند و این ملّت از نیروهاى مسلّح پشتیبانى کرد و خودش لباس رزم پوشید؛ این بزرگترین مایهى غرور ملّى ما است.۱۳۶۷/۰۴/۳۱
لینک ثابت
آمادگی برخی مؤمنان برای شهادت نشانه صداقت در عهد و پیمان خود با خدا هستند
اجتماع بزرگ شما به مناسبت شهادت سردار پُرافتخار اسلام و برادر سربلندِ عزیز فراموشنشدنیِ ما مرحوم دکتر مصطفىٰ چمران ــ که یادش براى ما و براى ملّت ما هرگز فراموش نخواهد شد ــ در حقیقت قرار گرفتن در برابر یک چنین آزمایش عظیم و سنگینى است. خداوند متعال میفرماید: مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللهَ عَلَیه؛ یعنى بعضى از مردم در مقابل تعهّدشان و تکلیفى که با خدا بر سر آن عهد بستهاند، صدق و راستى به خرج میدهند؛ فَمِنهُم مَن قَضیٰ نَحبَهُ وَ مِنهُم مَن یَنتَظِر، بعضى راهشان را پیمودند و به سرمنزل رسیدند، بعضى هم منتظر آن سرمنزلند؛ وَ ما بَدَّلوا تَبدیلًا،(۱) اینها هرگز این تکلیف را عوض نکردند، عوضى نگرفتند و با کمال صدق و صفا و راستى این راه را تا آخر ادامه دادند. برادر ما دکتر چمران یک نمونهى کامل این صدق و راستى بود؛ و من اگر دربارهى خصوصیّات این برادر شهید حرف میزنم، براى این است که یک نمونهى عملى و عینى از این صدق و راستى در رفتار و گفتار را به شما و به همهى کسانى که در این حادثهى پُرافتخار قضاوت خواهند کرد، نشان داده باشم.۱۳۶۰/۰۴/۰۲
۱ )
سوره مبارکه الأحزاب آیه ۲۳
مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا
ترجمه:
در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستادهاند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.
لینک ثابت