استقامت داشتن در مسیر حق در جنگ ترکیبی، دشمن از رسانه استفاده میکند، از عامل فرهنگی استفاده میکند، از عامل امنیّتی استفاده میکند، از نفوذ استفاده میکند، از عامل اقتصادی استفاده میکند؛ از همهی این عوامل استفاده میکند برای اینکه ملّت را در محاصره قرار بدهد، برای اینکه ملّت را دچار یأس کند، ملّت را از نیروی خودش غافل کند. سعی میکنند ملّت را از راههای اطّلاعرسانی جدا کنند. خب، ما وسایل اطّلاعرسانی به مردم را داریم؛ اینها را بدبین میکنند: به رادیوتلویزیون گوش ندهید، خبرهایش خلاف واقع است؛ به گزارش مسئولین توجّه نکنید، گزارششان خلاف واقع است؛ به حرفهای رهبری گوش نکنید، حرفهای رهبری تکراری است؛ تکراری است؟ سالها است که جبههی دشمن با صدای بلند اعلام میکند که میخواهیم جمهوری اسلامی را به زانو در بیاوریم، رهبری در مقابل میگوید «غلط میکنید»؛ این تکرار نیست؛ این استقامت است. خدای متعال به ما دستور داده است ــ دستور به پیغمبر دستور به همه است، دستور به ما است ــ که «فَاستَقِم کَما اُمِرتَ وَ مَن تابَ مَعَک»؛(۱) این استقامت است، این سخنِ حق را در دل نگه داشتن و حفظ کردن و پای آن ایستادن است؛ این تکرار نیست.1402/01/01
1 )
سوره مبارکه هود آیه 112 فَاستَقِم كَما أُمِرتَ وَمَن تابَ مَعَكَ وَلا تَطغَوا ۚ إِنَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصيرٌ ترجمه: پس همانگونه که فرمان یافتهای، استقامت کن؛ و همچنین کسانی که با تو بسوی خدا آمدهاند (باید استقامت کنند)! و طغیان نکنید، که خداوند آنچه را انجام میدهید میبیند!
استقامت از گنجینههای بعثت در زندگی یک هدیهی دیگر، که واقعاً گنجینهای است و جزو گنجینههایی است که در بعثت وجود دارد، تعلیم استقامت است که استقامت، راز و رمز رسیدن به مقصود است. شما هر مقصودی دارید ــ مقصود دنیوی، مقصود اخروی ــ با ایستادگی، با استقامت، با پیگیری ممکن است به آن برسید؛ بدون آن نمیشود به این رسید. فَاستَقِم کَما اُمِرتَ وَ مَن تابَ مَعَک(1)؛ قرآن این [دستور] را به ما داده، بعثت این گنجینه را در اختیار ما گذاشته؛ یاد بگیریم و بدانیم باید چهکار بکنیم.1401/11/29
1 )
سوره مبارکه هود آیه 112 فَاستَقِم كَما أُمِرتَ وَمَن تابَ مَعَكَ وَلا تَطغَوا ۚ إِنَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصيرٌ ترجمه: پس همانگونه که فرمان یافتهای، استقامت کن؛ و همچنین کسانی که با تو بسوی خدا آمدهاند (باید استقامت کنند)! و طغیان نکنید، که خداوند آنچه را انجام میدهید میبیند!
لزوم استقامت داشتن در راه خدا مردم تبریز در بیستونهم بهمن، قیام قم را دیده بودند؛ خب در قم کشتار شد، مردم قم سرکوب شدند؛ این را مردم خبر داشتند، مردم تبریز میدانستند ایستادگی در مقابل دستگاه، کشته شدن دارد، جان دادن دارد، امّا ایستادند، استقامت به خرج دادند، خدا برکت داد. اینکه میگوییم تاریخ ورق خورد در روز بیستونهم بهمن به برکت حرکت مردم تبریز، این برکتی که خدا به این کار داد، به خاطر همین بود که استقامت به خرج دادند: وَ اَن لَوِ استَقاموا عَلَى الطَّریقَةِ لَاَسقَیناهُم ماءً غَدَقًا؛(۱) استقامت. این بیستودوّم بهمن امسال هم یک مصداق دیگر همین استقامت است.1401/11/26
1 )
سوره مبارکه الجن آیه 16 وَأَن لَوِ استَقاموا عَلَى الطَّريقَةِ لَأَسقَيناهُم ماءً غَدَقًا ترجمه: و اینکه اگر آنها [= جنّ و انس] در راه (ایمان) استقامت ورزند، با آب فراوان سیرابشان میکنیم!
مهمتر از انقلابی بودن، انقلابی ماندن است برادران عزیز، خواهران عزیز! یک نکتهی اساسی انقلابی ماندن است... الان کاملاً جلوی چشم بنده هست که کسانی بودند که مثلاً سال ۵۸ ــ که بنده عضو شورای انقلاب بودم و آن وقتها هنوز رئیسجمهور هم نبودم ــ میآمدند پیش ما که حالا خودمان جزو بچّههای انقلاب بودیم و مثلاً با سوابق مبارزاتی فلان، مینشستند حرفهایی میزدند تند، داغ، آتشین که ما چشممان خیره میماند که اینها چه کسانی هستند دیگر! یعنی به تعبیر فرنگیمآبها سوپر انقلابی؛ بعد برگشتند و انقلابی نماندند. همان افراد با آن شیوهی برخورد، با آن شیوهی نگاه، نتوانستند خط را ادامه بدهند، طاقت نیاوردند. ببینید حقیقت قضیّه این است که طاقت نیاوردند! اینکه کسی بخواهد وانمود کند که ما نگاه کردیم، دیدیم این انتخاب بهتر از آن انتخاب است؛ نخیر، این حرفها نیست. رفتن در این راه، ماندن در این راه طاقت میخواست، طاقت نیاوردند. اگر من حافظهام خطا نکرده باشد، امام (رضوان الله علیه) راجع به سورهی هود، این آیهی شریفه که [میفرماید:] «فَاستَقِم کَما اُمِرتَ وَمَن تابَ مَعَک»،(1) هم خودت استقامت کن و ایستادگی کن در این راه، هم کسانی که با تو به سمت خدا حرکت کردند، آنها ایستادگی کنند، به نظرم این جور میآید ــ نشده مراجعه کنم ــ فرمودند اینکه حضرت رسول فرمودند «شَیَّبَتنی سورَةُ هود»،(2) این آیه این بزرگوار را پیر کرد؛ این آیه پیر کرد؛ این قدر سخت است! فَاستَقِم کَما اُمِرت؛ بِایست، بمان، ادامه بده راه را. خب، پس ببینید مشکلتر از انقلابی بودن و گرایش انقلابی داشتن، انقلابی ماندن است.1401/03/04
عَنْ عِكْرِمَةَ عَنِ اِبْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: قَالَ أَبُو بَكْرٍ يَا رَسُولَ اَللَّهِ أَسْرَعَ إِلَيْكَ اَلشَّيْبُ قَالَ شَيَّبَتْنِي هُودُ وَ اَلْوَاقِعَةُ وَ اَلْمُرْسَلاَتُ وَ عَمَّ يَتَسٰاءَلُونَ ترجمه: عكرمه از ابن عباس نقل مىكند كه ابو بكر به پيامبر خدا (ص) عرض كرد: يا رسول اللَّه پيرى زودرس به سراغ تو آمد، فرمود: سوره هود و سوره واقعه و سوره مرسلات و سوره عم يتسائلون مرا پير كرد.
1 )
سوره مبارکه هود آیه 112 فَاستَقِم كَما أُمِرتَ وَمَن تابَ مَعَكَ وَلا تَطغَوا ۚ إِنَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصيرٌ ترجمه: پس همانگونه که فرمان یافتهای، استقامت کن؛ و همچنین کسانی که با تو بسوی خدا آمدهاند (باید استقامت کنند)! و طغیان نکنید، که خداوند آنچه را انجام میدهید میبیند!
پای حرف حق تا آخر باید ایستاد یک توصیه که توصیهی مهمی است، این است که شما که بحمدالله ویژگیهای خوبی دارید: انقلابی هستید، پُرتلاش هستید، پُرتوان هستید، دنبال کار هستید؛ این ویژگیها را حفظ کنید، این ویژگیها را تا آخر دوره نگه دارید. حالا «تا آخر عمر» باید گفت، امّا لااقل تا آخر دوره این ویژگیها را نگه دارید. خیلیها بودند که در اوّلِ کار همین جور خصوصیّات را داشتند، انقلابی بودند، پُرتوان بودند، پُرانرژی بودند، با حرارت حرف میزدند، با حرارت کار میکردند، لکن به مرور زمان نتوانستند در مقابل وسوسهها مقاومت کنند؛ وسوسهی مال، وسوسهی مقام، وسوسهی شهرت، وسوسهی نام و نشان. نتوانستند مقاومت کنند، راه کج شد، رفتار عوض شد، گاهی به ۱۸۰ درجه اختلاف با اوّل کار منتهی شد. لذا میبینید خدای متعال در قرآن میفرماید: اِنَّ الَّذینَ قالوا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ المَلٰئِکَة؛(۱) تنزّل ملائکهِی رحمت الهی مال آن کسانی است که میایستند پای این حرف: ثُمَّ استَقاموا؛ استقامت میکنند، میایستند. بِایستید پای این ویژگیهای خوب. خب حالا برای اینکه بتوانیم خودمان را انقلابی نگه داریم باید چه کار کنیم؟ توصیهی بنده این است که باید مراقبه کنیم، باید حسابکشی کنیم از خودمان. مراقبهی دائمی لازم است. ما انسانها ضعیفیم، در معرض خطریم، در معرض لغزشیم؛ مراقب باشیم، مراقب خودمان باشیم. این مراقبت، در اصطلاح قرآنی و اسلامی، اسمش تقوا است؛ تقوا یعنی همین مراقبت دائمی از خود که دامن انسان گیر نکند به این خارهای دُور و بَر. خب، یک توصیه این بود که به نظر من توصیهی اصلی همین است.1400/03/06
1 )
سوره مبارکه فصلت آیه 30 إِنَّ الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ المَلائِكَةُ أَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا وَأَبشِروا بِالجَنَّةِ الَّتي كُنتُم توعَدونَ ترجمه: به یقین کسانی که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل میشوند که: «نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است!
تقوا، ایمان عمیق و فکر منطقی لازمه عاقبت بخیری میدانید از همان اوّل انقلاب -یعنی قبل از اینکه رئیسجمهور [بشوم]، سال ۵۸- دانشجوها به سفارش امام آمدند سراغ بنده و با دانشجوها مرتبط شدم و کار کردم؛ من کاملاً به عمق کارهای دانشجویی و فعّالیّتهای دانشجویی آشنا هستم و میدانم که وضع چه جوری است و چه جوری بود، و چه جور شد که بعضی از آنها زاویه پیدا کردند؛ اوّل زاویه پیدا میکنند، بعد یواشیواش منحرف میشوند، که گاهی اوقات بعضاً به مقابله -۱۸۰ درجه- میانجامد. اگر ایمان باشد، تقوا باشد، دیگر واقعاً مشکلی وجود نخواهد داشت، یعنی دانشجو به سراغ مخالفین انقلاب و دشمنان انقلاب نخواهد رفت؛ لذا خداوند متعال در قرآن به پیغمبرش امر میکند: فَاستَقِم کما اُمِرتَ وَ مَن تابَ مَعَک؛(۱) هم تو ایستادگی کن و استقامت کن، هم آن کسانی که با تو هستند ایستادگی کنند؛ این خیلی مهم است. و اگر این ایستادگی بود، تشکّل و افراد آن تشکّل عاقبتبهخیر میشوند؛ اگر چنانچه این ایستادگی نبود، این تقوا و ایمان عمیق و فکر منطقی و عمیق وجود نداشت، آن وقت دیگر در مورد عاقبت، مشکل است [ختم به خیر شود]؛ به قول حافظ، «حکم مستوری و مستی همه بر عاقبت است».1400/02/21
1 )
سوره مبارکه هود آیه 112 فَاستَقِم كَما أُمِرتَ وَمَن تابَ مَعَكَ وَلا تَطغَوا ۚ إِنَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصيرٌ ترجمه: پس همانگونه که فرمان یافتهای، استقامت کن؛ و همچنین کسانی که با تو بسوی خدا آمدهاند (باید استقامت کنند)! و طغیان نکنید، که خداوند آنچه را انجام میدهید میبیند!
ایجاد موفقیت و پیشرفت پس از مجاهدت در راه خدا در روزهای منتهی به بیستودوّم بهمن در تهران و در بسیاری از شهرستانها همین جور [بود]؛ آنجا هم اوّلاً امام (رضوان الله علیه) بود که در جلوی جمعیّت در واقع حرکت کرد. اگر امامْ شجاع نبود، اگر امام میترسید، اگر امام ناامید میشد، اگر امام خسته میشد، اگر امام تنبلی میکرد، این حادثهی به این عظمت اتّفاق نمیافتاد. امام در قضایای روزهای آخر نهضت که منتهی به پیروزی انقلاب شد، لحظه به لحظه مراقب حوادث بود و داخل در جریانات بود تا رسید به آنجایی که حکومت نظامی را نفی کرد، مردم را به خیابانها کشاند و قضیّه تمام شد. [ثانیاً] مردم هم شجاعت به خرج دادند و نترسیدند و وارد میدان شدند و به معنای واقعی کلمه حضور پیدا کردند. هرگاه این مجاهدت باشد، هدایت الهی هم هست؛ یعنی وقتی این مجاهدت شد، این از خودگذشتگی به وجود آمد، خدای متعال وانمیگذارد؛ وَالَّذینَ جٰهَدوا فینا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنا؛(1) وقتی مجاهدت بندگانش ظاهر بشود، خدای متعال هم هدایت خودش را به آنها خواهد داد؛ علاوهی بر هدایت الهی، موفّقیّت و پیشرفت هم خواهد بود که فرمود: وَاَن لَوِ استَقاموا عَلَی الطَّریقَةِ لَاَسقَینٰهُم ماٰءً غَدَقًا.(2) «ماء غدق» یعنی سیراب کردن از آب فروان و آب زلال که مفسّرین میگویند کنایه از حلّ همهی مشکلات زندگی است. اگر در این راه پافشاری کنید، استقامت کنید -استقامت یعنی منحرف نشدن- درست حرکت کنید، در همین طریق مستقیم حرکت بکنید، مسلّماً مشکلات زندگی هم حل خواهد شد، گرفتاریها برطرف خواهد شد، ضعفها برطرف خواهد شد؛ ما باید به این نکته همیشه توجّه داشته باشیم. اهمّیّت راهی که ملّت ایران تا امروز طی کرده بسیار بالا است؛ ما بایستی به این اهمّیّت واقف باشیم.1399/11/29
1 )
سوره مبارکه العنكبوت آیه 69 وَالَّذينَ جاهَدوا فينا لَنَهدِيَنَّهُم سُبُلَنا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ المُحسِنينَ ترجمه: و آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) جهاد کنند، قطعاً به راههای خود، هدایتشان خواهیم کرد؛ و خداوند با نیکوکاران است.
2 )
سوره مبارکه الجن آیه 16 وَأَن لَوِ استَقاموا عَلَى الطَّريقَةِ لَأَسقَيناهُم ماءً غَدَقًا ترجمه: و اینکه اگر آنها [= جنّ و انس] در راه (ایمان) استقامت ورزند، با آب فراوان سیرابشان میکنیم!
تنها راه مهم در مقابل کارشکنی، عدم انفعال، ادامهی راه و استقامت است راه [مقابلهی با مخالفان تحول قضایی] توکّل به خدا است؛ توکّل کنید به خدا. وَ مَن یَتَوَکَّل عَلَی اللهِ فَهُوَ حَسبُه؛(1) خدای متعال خودش کفایت خواهد کرد، خودش کمک خواهد کرد. راه را درست انتخاب کنید، هدف را درست انتخاب کنید و بعد «فَلِذٰلِکَ فَادعُ وَ استَقِم کَماِّ اُمِرت»؛(2) با استقامت جلو بروید؛ راهش این است. در مقابل کارشکنی، در مقابل وسوسه، در مقابل اذیّت کردن و جوسازی کردن و مانند اینها، تنها راه مهم و مؤثّری که وجود دارد عدم انفعال و ادامهی راه و استقامت است؛ این توصیهی بنده است. این هم یک نکته.1399/04/07
1 )
سوره مبارکه الطلاق آیه 3 وَيَرزُقهُ مِن حَيثُ لا يَحتَسِبُ ۚ وَمَن يَتَوَكَّل عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمرِهِ ۚ قَد جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيءٍ قَدرًا ترجمه: و او را از جایی که گمان ندارد روزی میدهد؛ و هر کس بر خدا توکّل کند، کفایت امرش را میکند؛ خداوند فرمان خود را به انجام میرساند؛ و خدا برای هر چیزی اندازهای قرار داده است!
2 )
سوره مبارکه الشورى آیه 15 فَلِذٰلِكَ فَادعُ ۖ وَاستَقِم كَما أُمِرتَ ۖ وَلا تَتَّبِع أَهواءَهُم ۖ وَقُل آمَنتُ بِما أَنزَلَ اللَّهُ مِن كِتابٍ ۖ وَأُمِرتُ لِأَعدِلَ بَينَكُمُ ۖ اللَّهُ رَبُّنا وَرَبُّكُم ۖ لَنا أَعمالُنا وَلَكُم أَعمالُكُم ۖ لا حُجَّةَ بَينَنا وَبَينَكُمُ ۖ اللَّهُ يَجمَعُ بَينَنا ۖ وَإِلَيهِ المَصيرُ ترجمه: پس به همین خاطر تو نیز آنان را به سوی این آیین واحد الهی دعوت کن و آنچنان که مأمور شدهای استقامت نما، و از هوی و هوسهای آنان پیروی مکن، و بگو: «به هر کتابی که خدا نازل کرده ایمان آوردهام و مأمورم در میان شما عدالت کنم؛ خداوند پروردگار ما و شماست؛ نتیجه اعمال ما از آن ما است و نتیجه اعمال شما از آن شما، خصومت شخصی در میان ما نیست؛ و خداوند ما و شما را در یکجا جمع میکند، و بازگشت (همه) به سوی اوست!»
ایام الله را باید به یاد داشت یک آیهی پُر مغز و پُر مضمونی -مثل بقیّهی آیات قرآن- در سورهی ابراهیم هست. امروز بحث من پیرامون این آیه و آیات بعد از این آیه است. میفرماید که وَ لَقَد أَرسَلنا موسىٰ بِآیاتِنا أَن أَخرِج قَومَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النّورِ وَ ذَکِّرهُم بِأَیّامِ اللَّهِ؛(۱) توصیه میکند، دستور میدهد حضرت موسیٰ را که «ذَکِّرهُم بِأَیّامِ الله». دو احتمال در معنای «ذَکِّرهُم بِاَیّامِ الله» هست که در مقصودی که ما از این آیه داریم فرقی نمیکند. یک احتمال این است که منظور این است که ایّامالله را به یاد آنها بیاور؛ یک احتمال هم اینکه مقصود این است که به وسیلهی ایّامالله خدا را، دین را، قیامت را به یاد آنها بیاور. اهمّیّت ایّامالله در اینجا معلوم میشود که موسیٰ پیامبر عظیمالشأن الهی مأمور است که ایّامالله را به یاد مردم بیاورد. بعد میفرماید: إِنَّ فی ذٰلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبّارٍ شَکورٍ. ایّامالله آیهاند، نشانهاند، دلیل راهند. برای چه کسانی؟ برای کسانی که این دو صفت را دارند: صبّارند و شکورند. صبّار یعنی کسی که سر تا پا استقامت و صبر است، یکسره اهل صبر و استقامت، شکور یعنی آن کسی که نعمت را میشناسد و شکرگزاری میکند که حالا دربارهی این شکرگزاری من عرایضی خواهم کرد. بعد در آیهی بعد میفرماید که حضرت موسی این دستور را عمل کرد: وَ إِذ قالَ مُوسی لِقَومِهِ اذکُرُوا نِعمَةَ اللَّهِ عَلَیکُم إِذ أَنجاکُم مِن آلِ فِرعَونَ؛(2) به یاد آنها آورد نجاتشان از دست فرعون را، فرعونیان را، از دست قدرت فائقه و غالب ستمگر را که چطور شما را نجات داد؛ این از ایّامالله است یکی از نمونههای ایّامالله این است؛ إِذ أَنجاکُم مِن آلِ فِرعَونَ. پس این [روز] یکی از ایّامالله شد؛ آن وقتی که جوامع و انسانها و اقوام از دست قدرتهای ستمگر نجات پیدا میکنند. بعد دنبالهی این ندای عمومی پروردگار است، صدای بلند خدا است: وَ إِذ تَأَذَّنَ رَبُّکُم، «تأذّن» یعنی با صدای بلند خدای متعال به همه اعلان میکند که لَئِن شَکَـرتُم لَاَزیدَنَّکُم؛ اگر شکرگزاری کردید، ما آن نعمتی را که به شما دادیم این را روزبهروز افزایش خواهیم داد، زیاد میکنیم؛ وَ لَئِن کَفَرتُم إِنَّ عَذابی لَشَدید؛(3) امّا اگر کفران نعمت کردید، وظایف شکر را به جا نیاوردید، آن وقت آنجا عذاب الهی است، مشکلات فراوانی است که برای شما پیش خواهد آمد. بعد در آیهی بعد هم نتیجهی کلّی از این مطالب را میفرماید که: وَ قالَ مُوسی إِن تَکفُرُوا أَنتُم وَ مَن فِی الأَرضِ جَمیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمید.(4) این که ما میگوییم شکرگزار باشید، این که میگوییم مراقب نعمت خدا باشید، نعمت خدا را از یاد نبرید، این برای خود شما است وَالّا خدای متعال بینیاز است. خب، ایّام الله مهم است؛ بنده میخواهم دربارهی ایّام الله صحبت کنم؛ برای چه کسانی؟ برای مردمی که صبّارند و شکورند. صبّارند یعنی یکپارچه اهل استقامت و صبرند، به اندک چیزی از میدان خارج نمیشوند، ایستادگی میکنند. شکورند، یعنی اوّلاً نعمت را میشناسند، ابعاد پنهان و آشکار نعمت را میبینند؛ ثانیاً قدرشناس نعمتند، یعنی ارزش این نعمت را، وزن این نعمت را، قیمت این نعمت را میدانند؛ ثالثاً بر اساس آن احساس مسئولیّت میکنند، بر اساس این نعمتی که خدا داده، احساس مسئولیت میکنند؛ ملّتی، جمعیّتی، قومی که بیصبر نیستند، مسئولیّتناشناس نیستند. این آیات، آیات سورهی ابراهیم است، مکّی است؛ یعنی در آن وقتی که مسلمانها در اوج مبارزات و ایستادگی و مقاومت در مقابل جریان کفر قرار داشتهاند، در آن وقت این آیات نازل شده است، به آنها مژده میدهد، به مردم میگوید که بدانید که خدای متعال ایّاماللّهی دارد، آن ایّامالله را به شما نصیب خواهد کرد؛ باید شما شکرگزار ایّامالله باشید. اگر واکنش درست و شاکرانه نشان دادید از آنچه که خدای متعال به شما داده است، خدای متعال به شما پیروزیهای بیشتری را در آینده خواهد داد. همین چند نکتهای که در این آیهی شریفه وجود دارد، موضوع صحبت ما امروز در خطبهی اوّل است.1398/10/27
1 )
سوره مبارکه ابراهيم آیه 5 وَلَقَد أَرسَلنا موسىٰ بِآياتِنا أَن أَخرِج قَومَكَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النّورِ وَذَكِّرهُم بِأَيّامِ اللَّهِ ۚ إِنَّ في ذٰلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبّارٍ شَكورٍ ترجمه: ما موسی را با آیات خود فرستادیم؛ (و دستور دادیم:) قومت را از ظلمات به نور بیرون آر! و «ایّام اللّه» را به آنان یاد آور! در این، نشانههایی است برای هر صبر کننده شکرگزار!
2 )
سوره مبارکه ابراهيم آیه 6 وَإِذ قالَ موسىٰ لِقَومِهِ اذكُروا نِعمَةَ اللَّهِ عَلَيكُم إِذ أَنجاكُم مِن آلِ فِرعَونَ يَسومونَكُم سوءَ العَذابِ وَيُذَبِّحونَ أَبناءَكُم وَيَستَحيونَ نِساءَكُم ۚ وَفي ذٰلِكُم بَلاءٌ مِن رَبِّكُم عَظيمٌ ترجمه: و (به خاطر بیاور) هنگامی را که موسی به قومش گفت: «نعمت خدا را بر خود به یاد داشته باشید، زمانی که شما را از (چنگال) آل فرعون رهایی بخشید! همانها که شما را به بدترین وجهی عذاب میکردند؛ پسرانتان را سر میبریدند، و زنانتان را (برای خدمتگاری) زنده میگذاشتند؛ و در این، آزمایش بزرگی از طرف پروردگارتان برای شما بود!»
3 )
سوره مبارکه ابراهيم آیه 7 وَإِذ تَأَذَّنَ رَبُّكُم لَئِن شَكَرتُم لَأَزيدَنَّكُم ۖ وَلَئِن كَفَرتُم إِنَّ عَذابي لَشَديدٌ ترجمه: و (همچنین به خاطر بیاورید) هنگامی را که پروردگارتان اعلام داشت: «اگر شکرگزاری کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود؛ و اگر ناسپاسی کنید، مجازاتم شدید است!»
4 )
سوره مبارکه ابراهيم آیه 8 وَقالَ موسىٰ إِن تَكفُروا أَنتُم وَمَن فِي الأَرضِ جَميعًا فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ حَميدٌ ترجمه: و موسی (به بنی اسرائیل) گفت: «اگر شما و همه مردم روی زمین کافر شوید، (به خدا زیانی نمیرسد؛ چرا که) خداوند، بینیاز و شایسته ستایش است!»
استقامت، علاج دشمنی آمریکا نکتهی بعدی این است که علاج این دشمنی هم یک چیز بیشتر نیست و آن «فَاستَقِم کـَما اُمِرتَ»؛ ایستادگی [است]. خداوند متعال به پیغمبرش در مقابل این مشکلات فرمود: فَاستَقِم کـَما اُمِرتَ وَ مَن تابَ مَعَک؛(1) استقامت، ایستادن. البتّه ایستادگی سختیهایی هم دارد، نه اینکه کار آسانی است؛ لکن تسلیم شدن، سختیهای بیشتری دارد؛ فرقش هم این است که شما در راه استقامت و مقاومت هر سختیای که متحمّل بشوید، خدای متعال به شما اجر خواهد داد: ذٰلِکَ بِاَنَّهُم لا یُصیبُهُم ظَمَاٌ وَ لا نَصَبٌ وَلا مَخمَصَةٌ فی سَبیلِ اللهِ وَلایَطَئونَ مَوطِئًا یَغیظُ الکُفّارَ وَ لا یَنالونَ مِن عَدُوٍّ نَیلًا اِلّا کُتِبَ لَهُم بِه! عَمَلٌ صٰلِح.(2) هر سختیای که شما تحمّل بکنید، یک عمل صالح است؛ در حالی که اگر تسلیم دشمن بشوید، سختیهایتان هیچ اجری هم پیش خدای متعال ندارد، بلکه تن به ظلم دادن مجازات هم دارد. قرآن این جوری دستور میدهد: نه ظلم کنید، نه زیر بار ظلم بروید.1398/08/24
1 )
سوره مبارکه هود آیه 112 فَاستَقِم كَما أُمِرتَ وَمَن تابَ مَعَكَ وَلا تَطغَوا ۚ إِنَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصيرٌ ترجمه: پس همانگونه که فرمان یافتهای، استقامت کن؛ و همچنین کسانی که با تو بسوی خدا آمدهاند (باید استقامت کنند)! و طغیان نکنید، که خداوند آنچه را انجام میدهید میبیند!
2 )
سوره مبارکه التوبة آیه 120 ما كانَ لِأَهلِ المَدينَةِ وَمَن حَولَهُم مِنَ الأَعرابِ أَن يَتَخَلَّفوا عَن رَسولِ اللَّهِ وَلا يَرغَبوا بِأَنفُسِهِم عَن نَفسِهِ ۚ ذٰلِكَ بِأَنَّهُم لا يُصيبُهُم ظَمَأٌ وَلا نَصَبٌ وَلا مَخمَصَةٌ في سَبيلِ اللَّهِ وَلا يَطَئونَ مَوطِئًا يَغيظُ الكُفّارَ وَلا يَنالونَ مِن عَدُوٍّ نَيلًا إِلّا كُتِبَ لَهُم بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ ۚ إِنَّ اللَّهَ لا يُضيعُ أَجرَ المُحسِنينَ ترجمه: سزاوار نیست که اهل مدینه، و بادیهنشینانی که اطراف آنها هستند، از رسول خدا تخلّف جویند؛ و برای حفظ جان خویش، از جان او چشم بپوشند! این بخاطر آن است که هیچ تشنگی و خستگی، و گرسنگی در راه خدا به آنها نمیرسد و هیچ گامی که موجب خشم کافران میشود برنمیدارند، و ضربهای از دشمن نمیخورند، مگر اینکه به خاطر آن، عمل صالحی برای آنها نوشته میشود؛ زیرا خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نمیکند!
امام خمینی آیات قرآن را با ایستادگی خود معنا کرد یک خصوصیّت از خصوصیّات امام هست که بنده امروز دربارهی آن بیشتر میخواهم صحبت کنم و آن، خصوصیّت «مقاومت» است؛ مقاومت، ایستادگی. آن چیزی که امام را در هیئت یک مکتب، یک اندیشه، یک تفکّر، یک راه، مطرح کرد برای زمان خود و در تاریخ، بیشتر این خصوصیّت بود؛ خصوصیّت ایستادگی، مقاومت، عدم تسلیم در مقابل مشکلات و موانع. در برابر طاغوتها امام مقاومت خودش را به رخ همهی دنیا کشید؛ چه طاغوت داخل در دوران مبارزات که خیلیها خسته شدند، خیلیها مشرف به ناامیدی شدند امّا امام محکم ایستاد، امام بدون ذرّهای عقبنشینی در راه مبارزه ایستاد؛ که این مال دوران قبل از پیروزی انقلاب بود. و بعد از پیروزی انقلاب هم فشارها از نوع دیگر و به صورت همهجانبهتر در مقابل امام ظاهر شد، [امّا] امام باز هم اصل مقاومت را، ایستادگی را از دست ننهاد، مقاومت کرد. بنده وقتی به این خصوصیّت امام نگاه میکنم و به آیات قرآن مراجعه میکنم، میبینم امام حقیقتاً بسیاری از آیات قرآن را با همین ایستادگی خود و مقاومت خود معنا کرد. فرض بفرمایید اینکه قرآن میفرماید «فَلِذالِکَ فَادعُ وَاستَقِم کَما اُمِرتَ وَ لا تَتَّبِع اَهواءَهُم»،(1) تهدید و تطمیع و فریب در امام اثر نگذاشت؛ نه اینکه تهدید نکردند یا تطمیع نکردند یا به فریب متّصل نشدند؛ چرا، [امّا] در امام مطلقاً اثر نمیگذاشت، ایستادگی او را مخدوش نمیکرد. مهم این است که تلاش دشمن و تهدید دشمن نمیتوانست دستگاه محاسباتی امام را به هم بریزد؛ چون یکی از کارهای مهمّ دشمنان همین است: با شما که مواجه میشود، نیّت شما را که میداند، تصمیم شما را که میداند، در صدد برمیآید کاری کند تا محاسبات شما عوض بشود، دستگاه محاسباتی شما را دچار اختلال کند؛ یکی از کارهای مهمّ دشمنی در عرصههای گوناگون این است. دشمن نمیتوانست دستگاه محاسباتی امام بزرگوار را که به بیّنات دین مبین اسلام متّکی بود، دچار اختلال بکند. معنای مقاومت چیست؟ معنای مقاومت این است که انسان یک راهی را انتخاب کند که آن را راه حق میداند، راه درست میداند، و در این راه شروع به حرکت کند و موانع نتواند او را از حرکت در این راه منصرف کند و او را متوقّف کند؛ این معنای مقاومت است.1398/03/14
1 )
سوره مبارکه الشورى آیه 15 فَلِذٰلِكَ فَادعُ ۖ وَاستَقِم كَما أُمِرتَ ۖ وَلا تَتَّبِع أَهواءَهُم ۖ وَقُل آمَنتُ بِما أَنزَلَ اللَّهُ مِن كِتابٍ ۖ وَأُمِرتُ لِأَعدِلَ بَينَكُمُ ۖ اللَّهُ رَبُّنا وَرَبُّكُم ۖ لَنا أَعمالُنا وَلَكُم أَعمالُكُم ۖ لا حُجَّةَ بَينَنا وَبَينَكُمُ ۖ اللَّهُ يَجمَعُ بَينَنا ۖ وَإِلَيهِ المَصيرُ ترجمه: پس به همین خاطر تو نیز آنان را به سوی این آیین واحد الهی دعوت کن و آنچنان که مأمور شدهای استقامت نما، و از هوی و هوسهای آنان پیروی مکن، و بگو: «به هر کتابی که خدا نازل کرده ایمان آوردهام و مأمورم در میان شما عدالت کنم؛ خداوند پروردگار ما و شماست؛ نتیجه اعمال ما از آن ما است و نتیجه اعمال شما از آن شما، خصومت شخصی در میان ما نیست؛ و خداوند ما و شما را در یکجا جمع میکند، و بازگشت (همه) به سوی اوست!»
نسلهای بعدی قدردان ایستادگی گذشتگان هستند عزیزان من! زحمتی بر عهدهی شما و بر عهدهی همهی آحاد ملّت ایران است، زحماتی هم بر آنها تحمیل میشود و آحاد ملّت رنج میبرند، امّا همه باید بدانند که این زحمات، زحمات موقّت است. شما جوانها یادتان نیست، در دورهی دفاع مقدّس و جنگ تحمیلی، سال اوّل میگفتیم که امسال جنگ تمام میشود، سال دوّم میگفتیم امسال تمام میشود، سال سوّم میگفتیم امسال [تمام میشود]؛ ملّت ایران با پوست و گوشت و استخوانشان زحمات جنگ را لمس میکردند؛ در عین شدّت، در عین فشار، نه مثل فشار حالا؛ فشارهای فوقالعاده. در همین شهر تهران، مردم در کوچه و خیابان که راه میرفتند، موشک صدّام میخورد وسطشان؛ شهرهای دیگر هم همین جور؛ یک چنین وضعیّتی [بود]، جبههها هم که وضع خودش را داشت؛ امّا آن سختیها تمام شد. سختی دو جور ممکن است تمام بشود: تمام شدن سختیها با خرسندی، تمامشدن سختیها با ناخرسندی. جنگ تحمیلی تمام شد با خرسندی، یعنی با پیروزی ملّت ایران؛ علّتش چه بود؟ علّتش این بود که مشکلات را تحمّل کردند. من به شما عرض میکنم که این زحمات امروز هم تمام خواهد شد و میتواند با خرسندی تمام بشود؛ شرطش چیست؟ شرطش این است که آحاد ملّت ایران -بخصوص مسئولان در ردههای مختلف- کار خودشان را خوب انجام بدهند. بدانید سرنوشت جمهوری اسلامی اعتزاز و اعتلا است، و بدانید سرنوشت دشمنان جمهوری اسلامی ذلّت و انحطاط است؛ همهی قرائن این را به ما نشان میدهد و برای ما اثبات میکند و این اتّفاق خواهد افتاد. آن روز ممکن است افرادی از ماها نباشیم، امّا ملّت ایران هست، ملّت ایران زنده است، جریان انقلاب زنده است، جریان نظام مقدّس اسلامی زنده و سرحال و بانشاط است، از این روزها آن روز یاد خواهند کرد و خواهند گفت که یک روزی ملّت ایران [چنین بودند:] «مَسَّتهُمُ البَأساءُ وَ الضَّرّاءُ وَ زُلزِلوا حَتّیٰ یَقولَ الرَّسولُ وَ الَّذینَ ءامَنوا مَعَه مَتیٰ نَصرُ اللهِ اَلا اِنَّ نَصرَ اللهِ قَریب»؛(۱) آن روز مردم از حرکت شما، ایستادگی شما، مقاومت شما، خوب عمل کردن شما تشکّر میکنند، تقدیر میکنند، قدرش را میدانند، همچنان که ما امروز قدر رزمندگان دفاع مقدّس و شهدای دوران دفاع مقدّس را میدانم.1398/01/31
1 )
سوره مبارکه البقرة آیه 214 أَم حَسِبتُم أَن تَدخُلُوا الجَنَّةَ وَلَمّا يَأتِكُم مَثَلُ الَّذينَ خَلَوا مِن قَبلِكُم ۖ مَسَّتهُمُ البَأساءُ وَالضَّرّاءُ وَزُلزِلوا حَتّىٰ يَقولَ الرَّسولُ وَالَّذينَ آمَنوا مَعَهُ مَتىٰ نَصرُ اللَّهِ ۗ أَلا إِنَّ نَصرَ اللَّهِ قَريبٌ ترجمه: آیا گمان کردید داخل بهشت میشوید، بیآنکه حوادثی همچون حوادث گذشتگان به شما برسد؟! همانان که گرفتاریها و ناراحتیها به آنها رسید، و آن چنان ناراحت شدند که پیامبر و افرادی که ایمان آورده بودند گفتند: «پس یاری خدا کی خواهد آمد؟!» (در این هنگام، تقاضای یاری از او کردند، و به آنها گفته شد:) آگاه باشید، یاریِ خدا نزدیک است!
پیروزی قطعی جبهه حق بر باطل در این مبارزه[ی حق و باطل]، پیروزی قطعاً با جبههیِ حق است. نه امروز، [بلکه] دیروز، امروز و فردا، هرجا چنین مبارزهای به وجود بیاید، پیروزی با جبههی حق است، مشروط به چند شرط؛ [اگر] اهل حق و کسانی که طرفدار حقّند، نیّت کنند، همّت کنند، صبر کنند، ایستادگی کنند، مبارزه کنند، بلاشک پیروز خواهند شد؛ هر جایی که این اتّفاق افتاده است -از دورانِ دور تاریخ- اینجور است. در مورد انبیا هم همینجور است؛ بله ما در انبیا هم داریم مواردی که اینها را به قتل رساندند، نابود کردند، مسخره کردند و کارهایی مانند اینها کردند، امّا در خود قرآن و در روایات، مواردی را دارید که انبیا موفّق شدند، مسلّط شدند؛ این بهخاطر همین است که شرایط تفاوت میکرده. آنجایی که طرفداران حق سستی به خرج دادند، اهمال به خرج دادند، آنجوری شده؛ آنجایی که ثبات و ایستادگی و استقامت و مبارزه و بصیرت و مانند اینها به خرج دادند، پیروز شدند؛ یعنی در طول تاریخ اینجور است. امروز هم همینجور است؛ امروز هم وقتیکه این حرکت، این نهضت بهوسیلهی امام بزرگوار شروع شد، خب مردم پیروی کردند، آمدند داخل میدان؛ پیر، جوان، مرد، زن، قشرهای مختلف، جاهای مختلف وارد میدان شدند؛ از کشته شدن نترسیدند، ایستادگی کردند، پیروز شد. در جنگ هم همینجور؛ در هر جای دیگر هم که ما بهاصطلاح این همّت را کردیم، مسلّماً پیروزی به دست آمده است. امروز هم همینجور است؛ امروز هم اگر ما به شرایط، درست عمل بکنیم، پیروزی قطعی است.
و در قرآن کریم آیاتی که این نکتهی قطعیّت پیروزی را به ما یادآوری میکند و تعلیم میدهد و خبر میدهد، آیات زیادی است؛ ازجمله آیهی «اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم»،(1) آیهی «لینصرنّ اللَّه من ینصره»،(2) آیهی «والعاقبة للمتّقین»(3) که در چند جا تکرار شده، اینها همه نشاندهندهی این است.1396/12/24
1 )
سوره مبارکه محمد آیه 7 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُركُم وَيُثَبِّت أَقدامَكُم ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر (آیین) خدا را یاری کنید، شما را یاری میکند و گامهایتان را استوار میدارد.
2 )
سوره مبارکه الحج آیه 40 الَّذينَ أُخرِجوا مِن دِيارِهِم بِغَيرِ حَقٍّ إِلّا أَن يَقولوا رَبُّنَا اللَّهُ ۗ وَلَولا دَفعُ اللَّهِ النّاسَ بَعضَهُم بِبَعضٍ لَهُدِّمَت صَوامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَواتٌ وَمَساجِدُ يُذكَرُ فيهَا اسمُ اللَّهِ كَثيرًا ۗ وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ ترجمه: همانها که از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اینکه میگفتند: «پروردگار ما، خدای یکتاست!» و اگر خداوند بعضی از مردم را بوسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیرها و صومعهها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده میشود، ویران میگردد! و خداوند کسانی را که یاری او کنند (و از آیینش دفاع نمایند) یاری میکند؛ خداوند قوی و شکست ناپذیر است.
3 )
سوره مبارکه الأعراف آیه 128 قالَ موسىٰ لِقَومِهِ استَعينوا بِاللَّهِ وَاصبِروا ۖ إِنَّ الأَرضَ لِلَّهِ يورِثُها مَن يَشاءُ مِن عِبادِهِ ۖ وَالعاقِبَةُ لِلمُتَّقينَ ترجمه: موسی به قوم خود گفت: «از خدا یاری جویید، و استقامت پیشه کنید، که زمین از آن خداست، و آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد، واگذار میکند؛ و سرانجام (نیک) برای پرهیزکاران است!»
مومنین برترند نهیب ملت ایران دشمن را به عقب میراند و عزم راسخ او معادلات غلط آنان را به هم میریزد. مسئولان کشور قدر این پدیدهی بینظیر را بدانند و با استقامت کامل و روحیّهی انقلابی و عمل جهادی به ملت عزیز خدمت و از آرمانهای انقلاب دفاع کنند. آینده متعلق به ملت بیدار و بصیر ماست، ما مسئولان باید بکوشیم از ملت عقب نمانیم. ولا تهنوا و لاتحزنوا و انتم الأعلون ان کنتم مؤمنین (1)1396/11/22
1 )
سوره مبارکه آل عمران آیه 139 وَلا تَهِنوا وَلا تَحزَنوا وَأَنتُمُ الأَعلَونَ إِن كُنتُم مُؤمِنينَ ترجمه: و سست نشوید! و غمگین نگردید! و شما برترید اگر ایمان داشته باشید!
لزوم استقامت در راه خدا این دیدارها، این اجتماعات، این یادآوریها من و شما را بایستی در راهی که در پیش داریم تقویت کند، عزم ما را ثابت کند، ثاقب کند. در دعا میخوانید: اَللّهُمَّ ارزُقنی ... عِلماً واسِعاً ... وَ عَزماً ثاقِباً؛(۱) عزم و ارادهی محکم و پایدار داشته باشید در این راه. راه، راه درستی است؛ هدف، هدف بسیار والایی است، و اقدام جوانهای امروز، مردم امروز، برادران و خواهران ما در حرکت در این راه مبارک انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، حرکت محبوب الهی است انشاءالله؛ مرضیّ الهی است. منتها آنچه مهم است و همهی ما باید در نظر داشته باشیم، ثبات در این راه است؛ ثبات در این راه. در دو جای قرآن «اِستَقِم» دارد؛(۲) استقامت کردن یعنی ثبات ورزیدن در این راه و تحت تأثیر عوامل گوناگون قرار نگرفتن. راه، راه همواری نیست؛ راه خدا، راه تلاش در راه خدا، راه اقامهی حق و عدل، راه رسیدن به تمدّن اسلامی و نظام حقیقی اسلامی و جامعهی اسلامی راه دشواری است؛ راهی است که پیغمبران در این راه با زحمت حرکت کردند و پیش رفتند.1396/08/18
َّ قُلْ مَا كَانَ زَيْنُ الْعَابِدِينَ ع يَقُولُ فِي كُلِّ لَيْلَةٍ بِعَقِبِ رَكْعَتَيِ الْفَجْرِ ... اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي عَقْلًا كَامِلًا وَ عَزْماً ثَاقِباً وَ لُبّاً رَاجِحاً وَ قَلْباً زَكِيّاً وَ عِلْماً كَثِيراً وَ أَدَباً بَارِعاً وَ اجْعَلْ ذَلِكَ كُلَّهُ لِي وَ لَا تَجْعَلْهُ عَلَيَّ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ ثُمَّ قُلْ خَمْساً أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ . ترجمه: ... خدایا عقلی کامل و تصمیمی نافذ و خردی برتر و دلی هوشیار و پاک و علمی [عملی] زیاد و ادبی نیکو روزیم کن و تمام اینها را به سبب مهربانیت به سود من قرار ده نه به زيانم ای مهربان ترین مهربانان سپس پنج مرتبه بگو: أستغفر الله الذي لا إله إلا هو الحي القيوم و أتوب إليه.
2 )
سوره مبارکه الشورى آیه 15 فَلِذٰلِكَ فَادعُ ۖ وَاستَقِم كَما أُمِرتَ ۖ وَلا تَتَّبِع أَهواءَهُم ۖ وَقُل آمَنتُ بِما أَنزَلَ اللَّهُ مِن كِتابٍ ۖ وَأُمِرتُ لِأَعدِلَ بَينَكُمُ ۖ اللَّهُ رَبُّنا وَرَبُّكُم ۖ لَنا أَعمالُنا وَلَكُم أَعمالُكُم ۖ لا حُجَّةَ بَينَنا وَبَينَكُمُ ۖ اللَّهُ يَجمَعُ بَينَنا ۖ وَإِلَيهِ المَصيرُ ترجمه: پس به همین خاطر تو نیز آنان را به سوی این آیین واحد الهی دعوت کن و آنچنان که مأمور شدهای استقامت نما، و از هوی و هوسهای آنان پیروی مکن، و بگو: «به هر کتابی که خدا نازل کرده ایمان آوردهام و مأمورم در میان شما عدالت کنم؛ خداوند پروردگار ما و شماست؛ نتیجه اعمال ما از آن ما است و نتیجه اعمال شما از آن شما، خصومت شخصی در میان ما نیست؛ و خداوند ما و شما را در یکجا جمع میکند، و بازگشت (همه) به سوی اوست!»
2 )
سوره مبارکه هود آیه 112 فَاستَقِم كَما أُمِرتَ وَمَن تابَ مَعَكَ وَلا تَطغَوا ۚ إِنَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصيرٌ ترجمه: پس همانگونه که فرمان یافتهای، استقامت کن؛ و همچنین کسانی که با تو بسوی خدا آمدهاند (باید استقامت کنند)! و طغیان نکنید، که خداوند آنچه را انجام میدهید میبیند!
ایستادگی در مقابل انحرافات [بعضیها]جوان را به آینده بیاعتماد میکنند، به انقلاب بیاعتماد میکنند، جوان را از نفَس گرم امام دور میکنند؛ خب این خراب میشود دیگر؛ آنوقت از زمانه هم مینالند! از زمانه هم مینالند. زمانه را چه کسی میسازد؟ به قول صائب: جُرم زمانهساز فزون از زمانه است؛ زمانه را چه کسی میسازد؟ زمانه را من و شما میسازیم؛ ما زمانهسازیم. اگر زمانه بد باشد، به من و شما باید نگاه کرد؛ ما هستیم که زمانه را میسازیم. ما وقتیکه گامهایمان را محکم برنداشتیم، ما وقتیکه توصیهی امام را ندیده گرفتیم -آن چشم تیزبین، آن دل حکیم، دل سرشار از حکمت؛ خوب میدید، خوب میفهمید، درست تشخیص میداد؛ راه را برای ما روشن کرده؛ وصیّتنامهی امام دمِ دست ما است؛ خب، آن کسانی که تردید دارند این وصیّتنامه را نگاه کنند؛ ببینند چه گفته امام- وقتی مردم را از اینها دور میکنیم، جوانها را از اینها دور میکنیم، جوان را به لاابالیگری سوق میدهیم، جوانی را که تمایل به عفّت دارد، بهسمت بیمبالاتی نسبت به مسائل عفّتی و مانند اینها سوق میدهیم، خب معلوم میشود نتیجه بد خواهد شد، زمانه خراب خواهد شد. البتّه خوشبختانه تا امروز نتوانستهاند و نخواهند هم توانست؛ جوان ما خیلی خوب است. [اگر] به اسم آزادی، لاابالیگری را تزریق کنیم، به اسم عقل و نگاه عقلائی، سازش و تسلیم در مقابل دشمن را القا کنیم، خب زمانه خراب میشود دیگر؛ این راه را بایست با استحکام ادامه داد. امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه میفرماید: فَتَزیغُ قُلوبٌ بَعدَ استِقامَةٍ وَ تَضِلُّ رِجالٌ بَعدَ سَلامَة؛(۱) بعضی از دلها یک روزی مستقیم بودند، در راه راست قرار داشتند، درست حرکت میکردند امّا بعد برگردانده شدند. زیغ، یعنی واژگونه شدن؛ رَبَّنا لا تُزِغ قُلوبَنا(۲) -که در قرآن هست- یعنی خدایا! دلهای ما را واژگونه نکن؛ [اگر] درست میفهمیدیم، ما را دچار بدفهمی و کجفهمی نکن. امیرالمؤمنین میگوید: بعضیها یک روزی درست حرکت میکردند، امّا دلهایشان واژگونه شد. حالا چرا واژگونه میشود؟ خدا که به کسی ظلم نمیکند؛ خودمان هستیم که آلودهی دنیا میشویم، آلودهی محبّتهای بیجا میشویم، آلودهی جاهطلبی میشویم، آلودهی رفیقبازی میشویم، آلودهی جناحبازی و حزببازی میشویم، دلمان واژگونه میشود و از آن راه درست، از آن استقامت اوّلی بر میگردیم. وَ تَضِلُّ رِجالٌ بَعدَ سَلامَة؛ یک روزی سالم بودند، بعد گمراه میشوند. آفت اینها است؛ جلوی اینها را بایستی گرفت و از اینها باید به خدا پناه برد. سفارش من به جوانها این است که با چشم باز نگاه کنید، با بصیرت نگاه کنید، هر حرفی را از هر گویندهای نپذیرید. مبدأ حرکت و مبدأ انقلاب، امام بزرگوار است، حرف او را حجّت بدانید؛ نگاه کنید ببینید امام چه میگفت. نگویند اگر امام هم امروز بود، اینجوری عمل میکرد؛ نخیر، این غلط است؛ ما سالهای متمادی با امام بودیم و امام را بهتر از آنها میشناسیم. امام اگر امروز بود، همان فریاد ابراهیمی، همان فریاد بت شکن را امروز هم میزد؛ همان فریادی که ملّت را بیدار کرد و به انقلاب رساند.1395/08/12
1 )
خطبه 151 :از خطبههاى آن حضرت است در تحذير از فتنهها وَ أَحْمَدُ اللَّهَ وَ أَسْتَعِينُهُ عَلَى مَدَاحِرِ الشَّيْطَانِ وَ مَزَاجِرِهِ وَ الِاعْتِصَامِ مِنْ حَبَائِلِهِ وَ مَخَاتِلِهِ وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداًعَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ نَجِيبُهُ وَ صَفْوَتُهُ لَا يُؤَازَى فَضْلُهُ وَ لَا يُجْبَرُ فَقْدُهُ أَضَاءَتْ بِهِ الْبِلَادُ بَعْدَ الضَّلَالَةِ الْمُظْلِمَةِ وَ الْجَهَالَةِ الْغَالِبَةِ وَ الْجَفْوَةِ الْجَافِيَةِ وَ النَّاسُ يَسْتَحِلُّونَ الْحَرِيمَ وَ يَسْتَذِلُّونَ الْحَكِيمَ يَحْيَوْنَ عَلَى فَتْرَةٍ وَ يَمُوتُونَ عَلَى كَفْرَةٍ .
ثُمَّ إِنَّكُمْ مَعْشَرَ الْعَرَبِ أَغْرَاضُ بَلَايَا قَدِ اقْتَرَبَتْ فَاتَّقُوا سَكَرَاتِ النِّعْمَةِ وَ احْذَرُوا بَوَائِقَ النِّقْمَةِ وَ تَثَبَّتُوا فِي قَتَامِ الْعِشْوَةِ وَ اعْوِجَاجِ الْفِتْنَةِ عِنْدَ طُلُوعِ جَنِينِهَا وَ ظُهُورِ كَمِينِهَا وَ انْتِصَابِ قُطْبِهَا وَ مَدَارِ رَحَاهَا تَبْدَأُ فِي مَدَارِجَ خَفِيَّةٍ وَ تَئُولُ إِلَى فَظَاعَةٍ جَلِيَّةٍ شِبَابُهَا كَشِبَابِ الْغُلَامِ وَ آثَارُهَا كَآثَارِ السِّلَامِ يَتَوَارَثُهَا الظَّلَمَةُ بِالْعُهُودِ أَوَّلُهُمْ قَائِدٌ لِآخِرِهِمْ وَ آخِرُهُمْ مُقْتَدٍ بِأَوَّلِهِمْ يَتَنَافَسُونَ فِي دُنْيَا دَنِيَّةٍ وَ يَتَكَالَبُونَ عَلَى جِيفَةٍ مُرِيحَةٍ وَ عَنْ قَلِيلٍ يَتَبَرَّأُ التَّابِعُ مِنَ الْمَتْبُوعِ وَ الْقَائِدُ مِنَ الْمَقُودِ فَيَتَزَايَلُونَ بِالْبَغْضَاءِ وَ يَتَلَاعَنُونَ عِنْدَ اللِّقَاءِ ثُمَّ يَأْتِي بَعْدَ ذَلِكَ طَالِعُ الْفِتْنَةِ الرَّجُوفِ وَ الْقَاصِمَةِ الزَّحُوفِ فَتَزِيغُ قُلُوبٌ بَعْدَ اسْتِقَامَةٍ وَ تَضِلُّ رِجَالٌ بَعْدَ سَلَامَةٍ وَ تَخْتَلِفُ الْأَهْوَاءُ عِنْدَ هُجُومِهَا وَ تَلْتَبِسُ الْآرَاءُ عِنْدَ نُجُومِهَا مَنْ أَشْرَفَ لَهَا قَصَمَتْهُ وَ مَنْ سَعَى فِيهَا حَطَمَتْهُ يَتَكَادَمُونَ فِيهَا تَكَادُمَ الْحُمُرِ فِي الْعَانَةِ قَدِ اضْطَرَبَ مَعْقُودُ
الْحَبْلِ وَ عَمِيَ وَجْهُ الْأَمْرِ تَغِيضُ فِيهَا الْحِكْمَةُ وَ تَنْطِقُ فِيهَا الظَّلَمَةُ وَ تَدُقُّ أَهْلَ الْبَدْوِ بِمِسْحَلِهَا وَ تَرُضُّهُمْ بِكَلْكَلِهَا يَضِيعُ فِي غُبَارِهَا الْوُحْدَانُ وَ يَهْلِكُ فِي طَرِيقِهَا الرُّكْبَانُ تَرِدُ بِمُرِّ الْقَضَاءِ وَ تَحْلُبُ عَبِيطَ الدِّمَاءِ وَ تَثْلِمُ مَنَارَ الدِّينِ وَ تَنْقُضُ عَقْدَ الْيَقِينِ يَهْرُبُ مِنْهَا الْأَكْيَاسُ وَ يُدَبِّرُهَا الْأَرْجَاسُ مِرْعَادٌ مِبْرَاقٌ كَاشِفَةٌ عَنْ سَاقٍ تُقْطَعُ فِيهَا الْأَرْحَامُ وَ يُفَارَقُ عَلَيْهَا الْإِسْلَامُ بَرِيئُهَا سَقِيمٌ وَ ظَاعِنُهَا مُقِيمٌ .
منها : بَيْنَ قَتِيلٍ مَطْلُولٍ وَ خَائِفٍ مُسْتَجِيرٍ يَخْتِلُونَ بِعَقْدِ الْأَيْمَانِ وَ بِغُرُورِ الْإِيمَانِ فَلَا تَكُونُوا أَنْصَابَ الْفِتَنِ وَ أَعْلَامَ الْبِدَعِ وَ الْزَمُوا مَا عُقِدَ عَلَيْهِ حَبْلُ الْجَمَاعَةِ وَ بُنِيَتْ عَلَيْهِ أَرْكَانُ الطَّاعَةِ وَ اقْدَمُوا عَلَى اللَّهِ مَظْلُومِينَ وَ لَا تَقْدَمُوا عَلَيْهِ ظَالِمِينَ وَ اتَّقُوا مَدَارِجَ الشَّيْطَانِ وَ مَهَابِطَ الْعُدْوَانِ وَ لَا تُدْخِلُوا بُطُونَكُمْ لُعَقَ الْحَرَامِ فَإِنَّكُمْ بِعَيْنِ مَنْ حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَعْصِيَةَ وَ سَهَّلَ لَكُمْ سُبُلَ الطَّاعَةِ . ترجمه: خدا را سپاس مىگويم، و از او در موجبات طرد و باز داشتن شيطان، و محفوظ ماندن از دچار شدن در دامها و فريبهايش يارى مىخواهم. و گواهى مىدهم كه خدايى جز اللّه نيست، و گواهى مىدهم كه محمّد (صلّى اللّه عليه و آله) بنده و فرستاده و انتخاب شده و برگزيده اوست، در فضيلت همتايى ندارد، و فقدانش را چيزى جبران نمىكندد. شهرها از پس گمراهى تاريك، و جهالت غالب بر مردم، و درشتخويى ستم آميز به وجود او روشن شد، آن هم در زمانى كه مردم حرام خدا را حلال دانسته، و انسان حكيم را خوار مىشمردند، در روزگار خالى از پيامبران مىزيستند، و بر حالت كفر از دنيا مىرفتند. شما اى مردم عرب، نشانه بلاهايى هستيد كه بسيار نزديك است. پس از مستىهاى نعمت بپرهيزيد، و از سختىهاى عقوبت حذر كنيد، و در گرد و غبار ظلمت شبهه، و ناهموارى راه فتنه، به وقت پديد آمدن طليعهاش، و آشكار شدن نهانش، و برقرارى محورش، و گردش آسيايش بر جاى خويش ثابت بمانيد. آن فتنههايى كه از مدارج پنهان شروع، و به سختى و زشتى آشكارى منتهى مىشود. رشد آن فتنه همچون رشد جوانى سريع و نيرومند، و آثارش همچون آثار سنگ محكم و سفت است. ستمكاران بر اساس پيمانها كه با هم دارند آن فتنه را از هم ارث مىبرند. اول آنان پيشواى آخرشان، و آخرشان تابع اوّل آنان است. با هم در به دست آوردن دنياى پست رقابت مىكنند، و چون سگان بر سر مردار بو گرفته به جان هم مىافتند. و زمانى نمىگذرد كه تابع از متبوع، و راهنما از پيرو بيزارى مىجويد. با كينه و دشمنى از هم جدا مىشوند، و زمانى كه يكديگر را مىبينند به هم لعنت مىكنند. پس از اين فتنه، فتنهاى ديگر پيش آيد لرزاننده و درهم كوبنده و حملهآور، كه دلهايى پس از استوارى دچار لغزش مىشوند، و مردانى از پس سلامتى در دين به گمراهى مىافتند.
زمان هجوم اين فتنه هوسها و اميال گوناگون مىشود، و به هنگام طلوع آن آراء درست به نادرست اشتباه مىگردد. كسى كه به مقابله با اين فتنه برخيزد پشتش را مىشكند، و آن كه در دفع آن بكوشد او را درهم بكوبد. فتنه گران در آن فتنه چون گورخران در جمع خود يكديگر را گاز گيرند. رشته محكم دين لرزان شود، و چهره حقيقى حقيقت پوشيده گردد. حكمت فروكش كند، و ستمگران سخنران شوند. آن فتنه باديه نشينان را با آهن لجام خود بكوبد، و با فشار سينهاش آنان را در هم شكند. تكروان در غبارش ضايع شوند، و سواران در راهش هلاك گردند. آن فتنه با سرنوشتى تلخ وارد شود، و خونهاى خالص و تازه را بدوشد. در نشانههاى دين رخنه مىكند، و پيمان يقين را مىشكند. زيركان از آن مىگريزند، و ناپاكان در تدبيرش مىكوشند. فتنهاى است پر رعد و برق، سخت و با شتاب. خويشان در آن فتنه از هم جدا شوند، و مردم در فضاى آن فتنه از اسلام دل بردارند. سالم از آن فتنه بيمار، و نجات براى فرارى از آن مشكل خواهد بود.
از اين خطبه است
در آن فتنه كشتهاى است خونش به هدر رفته، و ترسويى است طالب امان. با بستن عهد فريبشان دهند، و با اسم ايمان مغرورشان كنند. شما اى اهل ايمان، پرچمهاى فتنه و نشانههاى بدعت نباشيد، و به آنچه پيوند جماعت با آن گره خورده، و اركان طاعت بر آن بنا شده ملتزم باشيد. مظلوم بر خدا وارد شويد و ظالم وارد نشويد. از راههاى شيطان و موارد كينه و دشمنى پرهيز كنيد. در شكمهاى خود لقمههاى حرام وارد نكنيد، زيرا در برابر مراقبت خداوندى هستيد كه گناه را بر شما حرام كرده، و راه بندگى را بر شما آسان نموده است
2 )
سوره مبارکه آل عمران آیه 8 رَبَّنا لا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ إِذ هَدَيتَنا وَهَب لَنا مِن لَدُنكَ رَحمَةً ۚ إِنَّكَ أَنتَ الوَهّابُ ترجمه: (راسخانِ در علم، میگویند:) «پروردگارا! دلهایمان را، بعد از آنکه ما را هدایت کردی، (از راه حق) منحرف مگردان! و از سوی خود، رحمتی بر ما ببخش، زیرا تو بخشندهای!