سید محمدرضا گلپایگانی / مرجع تقلید / آیت الله گلپایگانی
مرحوم حاج آقا مرتضی حائری فرمودند:آیت الله مشکینی 20 سال بر گردن حوزه حق دارد
آقاى مشکینى (رحمةاللّه علیه) - در زمان حیاتشان من این را اعتقاد داشتم، الان هم بر همان اعتقاد هستم - یک آدم بىبدیل بود؛ یعنى ما حقّاً [و] انصافاً، هیچکس دیگر را با این جامعیّت در خصوصیّات مختلف، در بین بزرگان روحانىمان نداریم. انصافاً یک مرد بىبدیل و بىنظیرى بود.
خب سالهاى متمادى هم ایشان حضور داشته در صحنه. از سال ۴۱ ایشان وارد صحنهى مبارزات بودند. و من این جمله را مکرّر نقل کردهام از مرحوم آقاى حائرى (رضوان اللّه علیه)؛ خود آقاى حائرى براى من نقل کردند - همان سال ۴۱، ۴۲ - [که] یک صحبتى با مرحوم آقاى گلپایگانى میکردند، مرحوم آقاى گلپایگانى فرموده بودند که من چهل سال به گردن این حوزه حق دارم - که خب، حق هم همین است - ایشان میگفتند من گفتم خب حاج میرزا على مشکینى هم بیست سال به گردن این حوزه حق دارد. این مال سال ۴۲ است؛ یعنى اهمّیّت شخصیّت آقاى مشکینى را آدم اینجورى میتواند بفهمد [که] کسى مثل مرحوم حاج آقا مرتضاى حائرى - با آن رتبه و مقام علمى و [مخصوصاً] با آن آبرویى که ایشان در حوزه داشت؛ مرحوم آقاى حاج آقا مرتضى، در حوزه خیلى آبرومند و باحیثیّت بود؛ خیلى وزنه بود در حوزه، از همه جهت - دربارهى آقاى مشکینى یک چنین تعبیرى میکردند.1391/01/28
لینک ثابت
مدرسه آیتالله گلپایگانی ؛ قدیمیترین مدرسه برنامهریزی شده در حوزه
از شیوههای نو در آموزش علم، در تعلیم علم، در گسترش علم، در تولید علم نباید ترسید؛ از شیوههای نو نباید واهمه کرد. هدف وقتی پرداختن به علم است، حقیقتا دنبال علم هستیم و زمام کار دست افراد عالم است، شیوههای نو هر جور که باشند، قابل قبولاند.
این را من عرض بکنم که در همین حوزه قم، مبتکر مدارس برنامهای، یکی از فقهای معروف منحصر در امر فقاهت بود؛ یعنی مرحوم آیتالله گلپایگانی. اصلا مدرسهی برنامهریزی شده در حوزه قم، تأسیس آقای گلپایگانی است؛ قبل از مدرسه حقانی. مرحوم آقای بهشتی و دیگران مدرسه حقانی را از روی مدرسه آقای گلپایگانی درست کردند. در واقع مرحوم آقای بهشتی و بعضی دیگر مدرسین آنجا بودند؛ بعد بیرون آمدند و خودشان مدرسه حقانی را بنیانگذاری کردند. مدرسه آقای گلپایگانی - که ظاهرا هنوز هم این مدرسه به همین اسم هست - قدیمیترین مدرسه برنامهریزی شده در حوزه است. آقای گلپایگانی یک فقیه متبحر متخصص در کار فقاهت و پابند به مسائل فقاهت، نترسید از اینکه یک برنامه نوئی را در امر آموزش اجرا کند. البته ایشان نوآوری های دیگری هم داشتند. اول جائی که در حوزه، این مسائل رایانهای و اینها را راه انداخت، دستگاه آقای گلپایگانی بود، که بعد البته رواج بیشتری پیدا کرد.1389/08/02
لینک ثابت
حضور اوّل صبح مرحوم آقاى گلپایگانى و مرحوم آقاى مرعشى در انتخابات
حوزهى علمیه، باید در صفِ اولِ حرکتِ عظیمِ جامعه قرار داشته باشد. همچنان که ملاحظه کردید، مراجع بزرگ ما مثل مرحوم آیةاللَّهالعظمى گلپایگانى، مرحوم آیةاللَّهالعظمى نجفى و امروز آیةاللَّهالعظمى اراکى، حفظهاللَّه و اداماللَّه بقائه الشریف و رحمهماللَّه، چه در زمان امام رضواناللَّهعلیه و چه بعد از زمان امام تا امروز، در صف اوّل قرار داشتند. در هر حادثهى مهمى که در جامعه اتّفاق مىافتاد، اینها مقدّم بودند. روز رأىگیرى، اوّل صبح، مرحوم آقاى گلپایگانى و مرحوم آقاى مرعشى، اوّلین کسانى بودند که رأى مىدادند. کار اینها، یک کار رمزى و نمادین بود. خوب؛ رأى را عصر هم مىشود داد. اما اوّلِ صبح رأى دادن، یک کار رمزى است. امام، رضواناللَّهعلیه را دیده بودید که چقدر مقیّد بودند! حالا وضع ایشان که معلوم است. مراجع قم اینطور بودند. در کارهاى اساسى؛ جنگ، حضور در جبههها، تحریض بر حضور در جبههها، کارهاى اقتصادى و غیره، همیشه در صفِ مقدّم بودند. حوزه، باید اینطور باشد.1373/06/20
لینک ثابت
خدمات آیت اللَّه العظمی حاج سید محمّدرضا گلپایگانی
این شخصیت [آیت اللَّه العظمی حاج سید محمّدرضا گلپایگانی] والای علمیِ کهنسال، در میان مراجع عظام تقلید، یکی از موفّقترین و سعادتمندترینها بودند. سی و دو سال مرجع تقلید، حدود هفتاد سال تلاش در حوزهی علمیهی قم، و حدود هشتاد و پنج سال سرگرم فراگرفتن و آموختن فقه آل محمّد (علیهمالسّلام) بودند. اوّلین مدرسهی علوم دینی به سبک جدید را ایشان در قم تأسیس کردند. اولین مؤسّسهی بزرگ قرآنی را ایشان در قم بنیان نهادند. اوّلین فهرست بزرگ فقهی و حدیثی با استفاده از دانش و اختراعات جدید بشری را ایشان پدید آوردند. صدها مدرسه و مسجد و مؤسسهی تبلیغ دین در سراسر کشور و در کشورهای دیگر بنیاد کردند. هزاران شاگرد را از فقه پخته و عمیق خود بهرهمند ساختند، بسیاری آراء و نظرات فقهی که حاکی از روشن بینی و ذهن نوگرای ایشان بود ارائه کردند. و بالاتر از همه با منش و رفتار پرهیزکارانه و با طهارت و تقوایی که میتوانست برای علماء و فقهاء، الگویی زنده و ملموس باشد، عمری پربرکت را به نزاهت کامل گذرانیدند. آن بزرگوار یکی از استوانههای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی به شمار میآمد. در دوران اختناق و در مقابله با حوادث سهمگین سالهای تبعید امام خمینی (قدسسره) مواردی پیش آمد که صدای این مرد بزرگ، تنها صدای تهدید کنندهیی بود که از حوزهی علمیهی قم برخاست و به نهضت، شور و توان بخشید. پس از پیروزی انقلاب همواره در فضاهای عمومیِ کشور، حضوری بارز و پشتیبانییی صریح از نظام جمهوری اسلامی و از مقام منیع رهبری و شخص شخیص امام راحل (قدساللَّهنفسهالزکیّه) داشت و مورد تکریم و احترام بلیغ آن حضرت بود.1372/09/18
لینک ثابت
مخالفت مرحوم سیّد ابوالحسن اصفهانی با تحصیل زبان خارجی طلاب
مرحوم آقا سیّد حسن تهامی که از شاگردان خوب مرحوم میرزا و همعرض و همقران با آقای خویی و آقای میلانی و ملای حسابیای بود، میگفت که ما ده، دوازده نفر شدیم که اسم آقای خویی و آقای میلانی و مرحوم آسیّد علی مدد قاینی و خودش و چند نفر دیگر را میآورد و بعد از اینکه مرحوم میرزا فوت کرد، چند صباحی دور و بر مرحوم آسیّد ابو الحسن رفتیم و گفتیم که ترتیبی به حوزه داده بشود؛ طلبهها از مسائل جدید مطلع بشوند و احیاناً زبان خارجی بخوانند؛ آن وقتهایی بود که تازه این افکار اروپاییها راه افتاده بود و به همه جا میآمد. ایشان میگفتند که جلسهی اول مرحوم سیّد از حرف ما استقبال کرد؛ اما جلسهی دوم که برای نتیجهگیری رفتیم، به نتیجه نرسیدیم! ایشان میگفتند که بین بیرونی و اندرونیِ سیّد اتاق کوچکی بود که اتاقِ نشستن خود ایشان بود؛ دیدیم در باز شد و درحالیکه عبا روی دوشش نیست و دکمههای قبایش را هم نبسته است پیدا بود که برای نشستن نیامده بود وارد جمع ما شد؛ ما بلند شدیم و احترام کردیم؛ گفت نه، من داخل نمیآیم؛ خواستم همین قدر بدانید که این وجوهاتی که من میدهم، ملک شخصی من است؛ برای اینکه من قبلًا قرض میکنم و شهریه را میدهم؛ بعد که وجوهات میآید، قرضم را ادا میکنم؛ بنابراین آن وقتیکه این شهریه داده میشود، ملک شخصی من است که داده میشود و من راضی نیستم که جز فقه و اصول، طلبه به کار دیگری اشتغال داشته باشد و بخواهد شهریه بگیرد. این را گفت و در را بست و رفت! حالا در این فاصلهی یک هفته، ده روز چه کسی خدمت ایشان رفته بود و چه گفته بود، آدم نمیداند. میخواهم عرض بکنم که این قضیه مربوط به پنجاه، شصت سال قبل است؛ اما امروز بحمد اللّه اینطور نیست؛ امروز آقا [آیتالله العظمی گلپایگانی(ره)] که در رأس حوزههای علمیه هستند و بحمد اللّه مقام عالی و شامخی هم دارند، به نظم و ترتیب در حوزه معتقدند. ایشان در لندن برای تبلیغات مرکز دارند؛ اینها خودش افکار نو و تجدد در امور است. ایشان در دستگاهشان کامپیوتر آوردهاند؛ اینها خیلی مغتنم است. در سابق علما با کامپیوتر کاری نداشتند؛ اگر دنبال مطلبی بودند، باید کتابهای زیادی را ورق میزدند؛ کتابهایی که بعضاً نه فهرست داشت و نه حتّی شمارهی صفحه! من کتاب «مسالک» دارم که شمارهی صفحه ندارد! به نظر من امروز فضلای حوزه اگر حوزه را نظم ندهند، هیچ عذری ندارند. فضلا باید از وجود و از افکار و از حمایت ایشان استفاده کنند و حوزه را درست کنند. این قضیهی آسیّد ابو الحسن، زمانی است که اوج نفوذ مارکسیسم در دنیاست؛ همان زمانی است که آشیخ جواد بلاغی در نجف به تنهایی مشغول رد افکار دهریون و مادّیون بود. بنده اطلاع دارم البته اطلاع شخصی نیست؛ ثبت شده است که جوانان طلبهی نجف؛ کسانی که حتّی از بیوت مهم اهل علم و از بیت صاحب جواهر و امثال اینها برخاسته بودند، به بغداد رفتند و برای سوسیالیستها شعر گفتند! بر آسیّد ابو الحسن که اشکالی وارد نیست او فقیه و مجتهدی بود که تکلیفش را میدانست و برطبق تکلیفش عمل میکرد؛ اشکال شرعی بر او وارد نیست اشکال بر مجرای امور بود؛ امور اینطوری جریان پیدا کرده بود. بله، امروز واقعاً هیچ عذری پذیرفته نیست.1370/12/02
لینک ثابت
پیشتازی حضرت آیتاللّه العظمی گلپایگانی(ره) در تأسیس مدرسه با برنامه
در شهر قم و حوزهی قم، اول مدرسهیی که با صورت برنامهای درست شد، مدرسهی حضرت آیتاللّه العظمی گلپایگانی بود. سی سال پیش، قبل از مدرسهی حقانی، مدرسهی ایشان بود. ایشان مرحوم شهید بهشتی را برای این کار بردند.1370/11/30
لینک ثابت