بغض حاکمیت طاغوت از شهر قم به دلیل امتیازات معنوی آن قم در دوران حاكمیت طاغوت مبغوض بود. مبغوض بودن آن هم درست به دلیل امتیازات معنوی و واقعی این شهر بود؛ به دلیل تدینشان، به دلیل ارتباطشان با روحانیت، به دلیل حوزهی علمیهی مستقر در این شهر. اولین فریاد مقابلهی با ظلم رضاخانی از شهر قم بلند شد. مرحوم حاج آقا نورالله اصفهانی برای اینكه بتواند با استبداد رضاخانی در آغاز حكومت او مقابله كند، قم را پناهگاه خود قرار داد؛ به قم آمد و علمای شهرهای مختلف از نقاط مختلف كشور در قم جمع شدند؛ كه البته با سركوب حكومت مستبد چكمهپوش پهلوی مواجه شدند و مرحوم حاج آقا نورالله مسموم شد و به شهادت رسید. بعد از آن در همین صحن مطهر، یك عالم دینیِ باتقوا فریادش را علیه كشف حجاب بلند كرد و همه را متوجه خود كرد. رضاخان از تهران بلند شد آمد، آن مرد عالم و متقی و پرهیزگار و مجاهد و معنوی را زیر مشت و لگد گرفت. مقابلهی با دستگاه پهلوی در قم دارای این سوابق است. پس مسئله فقط از دوران شروع مبارزات روحانیت در سال 41 نیست. همهی اینها موجب شده بود كه حكومت طاغوت با قم به صورت یك دشمن برخورد كند. لذا آبادانی و عمران در قم نبود، صرف بودجههای لازم در قم نبود، امكانات گوناگون نبود؛ یعنی كمتر از نقاط دیگر به قم توجه میكردند. بسیاری از نیازهای مردم در دورهی طاغوت نادیده انگاشته میشد و به مردم نمیرسیدند؛ آنها كارهای دیگری داشتند؛ لیكن قم باز در مقایسهی با بسیاری از شهرهای دیگر محرومتر بود. وضع قم این است.1389/08/05
ایستادگی جوانان و مردم قم در صفوف مقدم انقلاب من در خصوص جوانهای قم، هم خاطرات دارم، هم اطلاعات متعدد و فراوانی دارم... قبل از آنكه مبارزات در سال 41 و 42 اوج بگیرد، اینجا ما نشانهی زیركی جوانان قم و هوشمندی آنها را مشاهده كردیم. من فراموش نمیكنم؛ در همین جلوی كوچهی حرم یا آن طرف خیابان، كوچهی ارگ، كیوسك روزنامهفروشی بود؛ خبرهای روزنامهها را در آنجا میزدند. ماها از درس كه برمیگشتیم، میایستادیم تیتر این روزنامهها را نگاه میكردیم. وقتی در مسئلهی انجمنهای ایالتی و ولایتی، دولت طاغوت مجبور به عقبنشینی شد و آن تصویبنامه را باطل كرد، من دیدم این جوانهائی كه حول و حوش همین كوچهی حرم و توی خیابان ارم بودند - كه این جوانها را غالباً میدیدیم و هیچ تصور نمیكردیم كه اینها با اندیشهی سیاسی و مسائل سیاسی سر و كاری داشته باشند - آمدند به ما گفتند ما موفقیت روحانیت را در مقابل دولت طاغوت به شما تبریك عرض میكنیم. جوانان قمی كه به حسب ظاهر بركنار بودند، به ما طلبهها، كه هیچ آشنائی هم با هم نداشتیم، میآمدند تبریك میگفتند. من از همان وقت به ذهنم رسید كه این چه روحیهای در جوان قمی است - دانشجو كه آن وقت در قم نبود؛ جوان دانشآموز یا حتّی غیر دانشآموز؛ جوان بیكار - كه نسبت به مسئلهی مبارزه و نهضت و پنجه درافكندن روحانیت با دولت طاغوت، اینجور حساس است. بعد كه مسائل سال 56 پیش آمد، آنجا قم خودش را نشان داد. حقیقتاً به معنای واقعی كلمه، رهبری حركت مردم در خیابانها و حضور در میدانها و ایستادگی در مقابل پنجههای چدنی و خشن دستگاه را قم شروع كرد. همین جوانهای قمی آمدند توی خیابانها، خونهاشان بر زمین ریخته شد؛ البته مأمورین نظام طاغوت را حسابی هم اذیت كردند! آن زیركی جوانهای قم و شیطنت آنها، مأمورین را حسابی سردرگم هم میكرد. بعد مسئلهی انقلاب پیش آمد. همه جا قم در صفوف مقدم بود. این لشكر علیبنابیطالب جزو لشكرهای موفق در دفاع مقدس و در خطوط مقدم بود. در همهی امتحانهای بزرگ، قمیها از عهدهی امتحان، خوب برآمدند؛ صف مقدم هم جوانها بودند. من میخواهم شما جوان امروز كه احساس دارید، اندیشه دارید، شور و شعور دارید، این شناسنامهی پر افتخار نسل جوان قمی را از چند دهه پیش به این طرف، در مقابل چشم داشته باشید. قمیها در انقلاب نقشآفرینی كردند. در دفاع مقدس نقشآفرینی كردند؛ بعد از تمام شدن جنگ - بخصوص بعد از رحلت امام بزرگوار كه سایهی ایشان از سر ما كوتاه شد - نقشآفرینی جوانهای قمی بارزتر هم بوده است؛ این نكتهی مهمی است. توجه بكنید؛ از سالهای آخر دههی اول انقلاب به بعد، دشمنان انقلاب و جبههی دشمن با استفاده از كارشناسهای ایرانی یك سیاستی را طراحی كردند - چون غیر كارشناسهای ایرانی به این نكته توجه پیدا نمیكردند؛ كسانی كه طرف مشورتشان قرار میگرفتند، ایرانی بودند - و آن سیاست این بود كه از قم آنتیتز انقلاب درست كنند. همان طور كه انقلاب از قم جوشید، یك ضد انقلاب هم از قم به وجود بیاورند. قم حوزهی روحانیت است. حوزهی علمیه ظاهراً در قم است، اما این جمع حوزوی در معنا در همهی كشور منتشر است. این طلبهی قمی كه در قم ساكن است، در شهر خود، در روستای خود صاحب نفوذ است. از سرتاسر كشور در اینجا جمعند. آن روزی كه افراد این حوزه برای تعطیلی یا برای كاری به منازل خود میروند، معنایش این است كه حوزه در سرتاسر كشور منتشر میشود. پس هر فكری در اینجاست، هر ایدهای در اینجاست، هر عزم و ارادهای در اینجاست، هر حركت و جهتگیریای در اینجاست؛ در واقع در سرتاسر كشور یك امتدادی دارد؛ این را بیگانهها نمیفهمیدند؛ آمریكائیها نمیتوانستند این حقیقت را تحلیل كنند؛ این را یك خودی، یك ایرانی، یك آشنا به طبیعت روحانیت میتوانست بفهمد؛ این را به آنها یاد دادند؛ لذا سعی كردند در قم زمینهی فتنه را فراهم كنند. من چون نمیخواهم از كسی اسم بیاورم، اسم نمیآورم و عبور میكنم. در همان سال 58 و 59، هم مردم قم، هم مردم تبریز حماسه آفریدند؛ نه فقط حماسهی آمدن توی میدان و مشت گرهكردن، بلكه حماسهی معنوی، حماسهی شعور، حماسهی تحلیل درست. بعد از رحلت امام هم به شكل دیگری همین اتفاق در قم افتاد. اینجا هم مخالفین و دشمنان - عمدتاً دشمنان بیرون مرز؛ اصل آنهایند - طراحی كرده بودند كه بتوانند این آنتیتز را در اینجا به وجود بیاورند. اگر قمیها غافل بودند، اگر جوانهای قم از تحلیل عاجز بودند، اگر آن هوشمندی لازم را نمیداشتند، مشكلات بیش از اینها میشد؛ این حقیقت امر است، این بیان واقع نسبت به مجموعهی جوان در قم است.1389/08/04
نقش بی بدیل حضرت معصومه (سلام اللَّه عليها) در قم شدن قم بدون تردید نقش حضرت معصومه (سلام اللَّه علیها) در قم شدن قم و عظمت یافتن این شهر عریقِ مذهبیِ تاریخی، یك نقش ما لا كلام فیه است. این بانوی بزرگوار، این دختر جوانِ تربیتشدهی دامان اهلبیت پیغمبر، با حركت خود در جمع یاران و اصحاب و دوستان ائمه (علیهمالسّلام) و عبور از شهرهای مختلف و پاشیدن بذر معرفت و ولایت در طول مسیر در میان مردم و بعد رسیدن به این منطقه و فرود آمدن در قم، موجب شده است كه این شهر به عنوان پایگاه اصلی معارف اهلبیت (علیهمالسّلام) در آن دورهی ظلمانی و تاریكِ حكومت جباران بدرخشد و پایگاهی بشود كه انوار علم و انوار معارف اهلبیت را به سراسر دنیای اسلام از شرق و غرب منتقل كند. امروز هم مركز معرفتی دنیای اسلام، شهر قم است. امروز هم مثل همان دوران، قم قلب فعال و متحركی است كه میتواند و میباید خون معرفت و بصیرت و بیداری و آگاهی را در سرتاسر پیكر امت اسلامی پمپاژ كند. در آن روز، اولین كتابهای فقه و معارف شیعه و پیروان اهلبیت (علیهمالسّلام) از قم صادر شد. كتابهای اساسی مورد اعتماد و اتكای فقیهان و عالمان و محدثان در شهر قم به وسیلهی حوزهی قم به وجود آمد. كتاب «نوادر الحكمه»ی محمد بن احمد بن یحیی، كتاب «بصائر الدرجات» صفار، كتاب «الشرایع» علی بن بابویه قمی، كتاب «محاسن» برقی، كتب احمد بن محمد بن عیسی و دهها و صدها كتاب دیگر در این پایگاه معرفتی به وجود آمد و تولید شد. شخصیتهائی در اینجا پرورش یافتند كه وقتی به اقطار عالم اسلامی سفر میكردند، محفل آنها محفل فیض بود. شیخ صدوق (رضوان اللَّه علیه) كه جزو نسل سومیها و چهارمیهای این حركت عظیم است، وقتی به بغداد رفت - كه بغداد مركز شیعه و مركز حدیث بود - در پای منبر او علما و فضلا و بزرگانی جمع شدند و از او استفاده كردند. لذا ملاحظه میكنید كه شیخ صدوق، شیخ و استاد مفید (رضوان اللَّه علیهما) است. بنابراین قم شد مركز.1389/07/29
پیدایش شهر قم، ناشی از یک حرکت جهادی و توأم با بصیرت پیدایش شهر قم ناشی بود از یک حرکت جهادی و توأم با بصیرت. یعنی خاندان اشعریون که آمدند این منطقه را محل سکونت خودشان قرار دادند، در واقع اینجا را پایگاهی کردند برای نشر معارف اهلبیت (علیهمالسّلام)؛ یک مجاهدت فرهنگی را در اینجا شروع کردند. اشعریون قبل از آنکه به قم بیایند، جهاد در میدان نبرد هم انجام داده بودند؛ جهاد نظامی هم کرده بودند؛ بزرگِ اشعریون در رکاب جناب زیدبنعلی (علیهماالسّلام) مبارزه کرده بود؛ لذا بود که حجاجبنیوسف بر اینها خشم گرفت و اینها مجبور شدند بیایند و این منطقه را با تلاش خود، با بصیرت خود، با دانش خود، منطقهی علم قرار بدهند. همین هم موجب شد که حضرت فاطمهی معصومه (سلام اللَّه علیها) وقتی به این ناحیه رسیدند، اظهار تمایل کردند که به قم بیایند؛ به خاطرِ بودن همین بزرگان اشعریون. آنها رفتند از حضرت استقبال کردند، حضرت را به این شهر آوردند و این بارگاه نورانی از آن روز و از بعد از وفات این بزرگوار در این شهر نورافشانی میکند. مردم قم که پدید آورندهی این حرکت عظیم فرهنگی بودند، از آن روز پایگاه معارف اهلبیت را در این شهر تشکیل دادند و صدها عالم، محدث، مفسر و مبیّن احکام اسلامی و قرآنی را به شرق و غرب دنیای اسلام فرستادند. از قم، علم به اقصای خراسان و اقصای عراق و شامات رفت. این، بصیرت آن روزِ مردم قم است؛ که پیدایش قم بر اساس جهاد و بصیرت شد.1389/07/27
پیدایش شهر قم ، از یک حرکت جهادی و توأم با بصیرت شهر قم شهر علم است، شهر جهاد است، شهر بصیرت است. بصیرت مردم قم یکی از آن نکات بسیار مهمی است که در طول این سی و چند سال همواره خود را نشان داده است. جالب است که پیدایش شهر قم هم ناشی بود از یک حرکت جهادی و توأم با بصیرت. یعنی خاندان اشعریون که آمدند این منطقه را محل سکونت خودشان قرار دادند، در واقع اینجا را پایگاهی کردند برای نشر معارف اهلبیت (علیهمالسّلام)؛ یک مجاهدت فرهنگی را در اینجا شروع کردند. اشعریون قبل از آنکه به قم بیایند، جهاد در میدان نبرد هم انجام داده بودند؛ جهاد نظامی هم کرده بودند؛ بزرگِ اشعریون در رکاب جناب زیدبنعلی (علیهماالسّلام) مبارزه کرده بود؛ لذا بود که حجاجبنیوسف بر اینها خشم گرفت و اینها مجبور شدند بیایند و این منطقه را با تلاش خود، با بصیرت خود، با دانش خود، منطقهی علم قرار بدهند. همین هم موجب شد که حضرت فاطمهی معصومه (سلام اللَّه علیها) وقتی به این ناحیه رسیدند، اظهار تمایل کردند که به قم بیایند؛ به خاطرِ بودن همین بزرگان اشعریون. آنها رفتند از حضرت استقبال کردند، حضرت را به این شهر آوردند و این بارگاه نورانی از آن روز و از بعد از وفات این بزرگوار در این شهر نورافشانی میکند. مردم قم که پدید آورندهی این حرکت عظیم فرهنگی بودند، از آن روز پایگاه معارف اهلبیت را در این شهر تشکیل دادند و صدها عالم، محدث، مفسر و مبیّن احکام اسلامی و قرآنی را به شرق و غرب دنیای اسلام فرستادند. از قم، علم به اقصای خراسان و اقصای عراق و شامات رفت. این، بصیرت آن روزِ مردم قم است؛ که پیدایش قم بر اساس جهاد و بصیرت شد. در دوران معاصر ما هم عیناً همین مسئله اتفاق افتاد؛ یعنی قم پایگاه برترین معارف اسلامی و الهی شد و به برکت مجاهدت و بصیرت و حضور علمای بزرگ، سرچشمهای در این نقطه جوشید که شرق و غرب دنیای اسلام از آن بهرهمند شدهاند. من دو مقطع مهم را یادآوری میکنم، که در این دو مقطع مهم قمیها حقیقتاً نقش ایفاء کردند؛ نقشهای مؤثر و ماندگاری را مردم قم در این دو مقطع به وجود آوردند: یکی مقطع عاشورای سال 42 و پانزده خرداد که دو روز بعد از عاشورا بود. روز عاشورا در همین مدرسهی فیضیه مردم قم جمع شدند، فریاد و غریو امام را شنیدند، جانهاشان را لبریز کردند و دو روز بعد که خبر دستگیری امام بزرگوار را شنیدند، در صحن مطهر اجتماع کردند. این حرکت عظیم آنها موجب شد که نهضت روحانیت به رهبری امام بزرگوارمان در حصار حوزه محبوس و محصور نماند؛ بیاید وارد جامعه شود. پیشرو این کار، قمیها بودند و این کار بزرگ را انجام دادند. مقطع دیگر، مقطع سال 56 است که عمق توطئهی دشمن را در اهانت به امام بزرگوار درک کردند؛ فهمیدند مسئله چیست؛ صرفاً این نیست که خواستهاند به امام بزرگوار اهانتی بکنند. در شهر قم، اولین تظاهرات مردمیِ گسترده علیه آن حرکت خائنانه به وجود آمد. خون جوانان قمی در این خیابانها، در همین خیابان ارم، در خیابان چهارمردان بر روی زمین ریخته شد؛ جان دادند؛ با خون خودشان صدق سخن خودشان را اثبات کردند. در طول این سی سالِ بعد از پیروزی انقلاب، باز در همهی مقاطع، این مردم مردمی هستند که با اخلاص، با صدق و صفا و با بصیرتِ مثال زدنی وارد میدان شدند. دشمن برای قم برنامه داشت، طرح داشت؛ اگر مردم قم بیدار نبودند، بابصیرت نبودند، طرحهای دشمنان دربارهی قم، طرحهای خطرناکی بود. بیداری مردم و حضور حوزهی علمیه در این شهر موجب شده است که این شهر پایگاه بصیرت باشد.1389/07/27