newspart/index2
مسئله هسته‌ای ایران / متخصصان هسته‌ای/راکتور هسته‌ای / انرژی هسته‌ای/فناوری هسته‌‌‌ای/انرژی اتمی/تکنولوژی هسته‌‌‌ای/دانش هسته‌‌‌ای/صنعت هسته‌‌‌ای
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
نگاه بی ارزش دولتمردان قاجار به سرمایه نفت

[مسئولین]بدانند دستاورد کنونی هسته‌ای ما چیز باارزشی است؛ این را بدانند؛ به چشم کم‌ارزش و چیز سبک به آن نگاه نکنند؛ چیز با ارزشی است. صنعت هسته‌ای برای یک کشور، یک ضرورت است. اینکه بعضی از روشنفکرنماها قلم بردارند و قلم بزنند که «آقا ما صنعت هسته‌ای را میخواهیم چه‌کار کنیم» این فریب است؛ این شبیه همان حرفی است که زمان قاجارها وقتی نفت کشف شده بود و انگلیسها آمده بودند میخواستند نفت را ببرند، اینجا دولتمرد قاجاری میگفت ما این مادّه‌ی بدبوی عَفِن را میخواهیم چه‌کار کنیم، بگذارید بردارند ببرند! این شبیه آن است. صنعت هسته‌ای برای یک کشور یک ضرورت است؛ هم برای انرژی، هم برای داروهای هسته‌ای که بسیار مهم است، هم برای تبدیل آب دریا به آب شیرین، و هم برای بسیاری از نیازهای دیگر در زمینه‌ی کشاورزی و غیر کشاورزی. صنعت هسته‌ای در دنیا، یک صنعت پیشرفته است، یک صنعت مهم است.1394/01/20
لینک ثابت
انجام آزمایش های هسته ای توسط فرانسه

غنی‌سازی و آنچه در زمینه‌ی هسته‌ای تا امروز پیش‌آمده است، یک دستاورد بسیار مهم است؛ این چیز کمی نیست. و این گامهای ابتدائی ما در این صنعت است. باید در این صنعت کار بشود، حرکت بشود، پیشرفت بشود. حالا چند کشور جنایتکاری که خودهاشان یا بمب هسته‌ای را علیه ملّتها به کار بردند مثل آمریکا، یا آزمایش کردند مثل فرانسه ــ فرانسه همین ده دوازده سال قبل از این سه آزمایش هسته‌ای پشت سر هم در اقیانوس کرد که اینها مخرّب است و محیط دریایی را نابود میکند؛ سه آزمایش هسته‌ای بسیار خطرناک؛ [در] دنیا هم یک جنجال مختصری کردند، بعد هم دهنها را بستند، تمام شد ــ اینها دارند به ما میگویند! ما دنبال انفجار هسته‌ای نیستیم، دنبال آزمایش هسته‌ای نیستیم، دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم؛ نه به‌خاطر اینکه آنها میگویند، [بلکه] به‌خاطر خودمان، به‌خاطر دینمان و به‌خاطر عقلمان. هم فتوای شرعی ما این است، هم فتوای عقلی ما این است. فتوای عقلی ما هم این است که ما امروز و فردا و هیچ وقت به سلاح هسته‌ای احتیاج نداریم؛ سلاح هسته‌ای برای یک کشوری مثل کشور ما مایه‌ی دردسر است که حالا تفصیل این بماند. بنابراین دستاورد هسته‌ای، بسیار مهم است و دنبال کردن این صنعت و صنعتی کردن کشور، بسیار چیز لازمی است؛1394/01/20
لینک ثابت
باور نکردن پیشرفت هسته ای ایران توسط برخی افراد

پیشرفت علمی ما در این ده دوازده سال اخیر یك واقعیّت است؛ بعضی این را باور نكردند؛ بعضی حتّی این را انكار كردند. یك شخص عزیزی - كه حالا بعضی از دوستانی كه در جلسه هستند، توجّه دارند كه من چه كسی را میگویم؛ نمیخواهم اسم بیاورم - همان اوائلی كه این قضیّه‌ی هسته‌ای و سانتریفیوژ و این حرفها باب شده بود و مكرّر گفته میشد، در یك نامه‌ای به من نوشت كه آقا، این حرفها دروغ است، باور نكنید - هم این را، هم گمان میكنم مسئله‌ی سلّولهای بنیادی را؛ حالا الان درست یادم نیست، نامه‌ی او بین كاغذهای ما هست - اینهایی كه می‌آیند به شما گزارش میدهند، [حرف‌] اینها را باور نكنید، اینها واقعیّت ندارد، اینها خلاف واقع است! خود این شخص هم آدم دانشمندی است، آدم مورد قبول و مورد اعتماد من است، بنده هم دوست دارم آن شخص را، امّا باور نمیكرد؛ البتّه ما باور كرده بودیم و الحمدلله روزبه‌روز هم این باور تأیید شد. بعد از چندین‌سال، چندی قبل اینجا یك جلسه‌ای بود كه بعضی از دوستان این جلسه هم در آن حضور داشتند، همان شخص عزیز به من رو كرد و گفت كه در دانشگاه‌های ما از این پیشرفتهایی كه این جوانها دارند انجام میدهند استقبال نمیشود و شروع كرد شكایت از این طرف قضیّه كه حالا جوانهای ما دارند كارهای زیادی انجام میدهند و استقبال نمیشود. من یادم آمد از آن حرفی كه ایشان سالها پیش به من گفته بود كه این پیشرفتها دروغ است. نه آقا، این پیشرفتها راست است؛؛ اینكه ما سیزده برابرِ متوسّط رشد جهانی، سرعت پیشرفت [علم‌] داشته‌ایم، راست است؛ این را دیگران گفتند، مخالفین ما گفتند. در بخشهای مختلف، جوانهای ما كارهای بزرگی را بحمدالله توانستند انجام بدهند و كار كردند و پیش رفتند.1392/09/19
لینک ثابت
ارتقاء ظرفیت فکری ملت ایران در جریان تعلیق غنی سازی سال ۸۲ و ۸۳

درباره‌ی مسائل جاری ما با آمریكا - كه این روزها محلّ بحث است - چند نكته را من عرض بكنم؛ سئوال است در ذهنها. اوّلاً یك تذكّر مهم و لازمی را بدهم: هیچ‌كس نباید این مجموعه‌ی مذاكره‌كنندگان ما را با مجموعه‌ی شامل آمریكا - همان شش دولت، به‌اصطلاح پنج بعلاوه‌ی یك - سازش‌كار بداند؛ این غلط است؛ اینها مأموران دولت جمهوری اسلامی ایران هستند، اینها بچّه‌های خودمان هستند، بچّه‌های انقلابند؛ یك مأموریّتی را دارند انجام میدهند. كار سختی هم هست [كه‌] بر عهده‌ی اینها است؛ دارند با تلاش فراوان آن كاری را كه بر عهده‌ی آنها است انجام میدهند. بنابراین نباید مأموری را كه مشغول یك كاری است و مسئول یك فرایندی است مورد تضعیف یا توهین یا بعضی از تعبیراتی كه گاهی شنیده میشود - كه اینها سازش‌كارند، و مانند اینها - قرار داد؛ نه، این حرفها نیست. این را هم توجّه داشته باشید، این مذاكره‌ای كه امروز دارد انجام میگیرد با شش كشور - كه آمریكا هم جزو این شش كشور است - فقط در مورد مسائل هسته‌ای است و لاغیر. بنده هم اوّلِ امسال در مشهد مقدّس در سخنرانی گفتم [كه‌] مذاكره در موضوعات خاص اشكالی ندارد؛ منتها گفتم من اعتماد ندارم، خوشبین نیستم به مذاكره، لكن میخواهند مذاكره كنند، بكنند؛ ما هم به اذن‌الله ضرری نمیكنیم.
یك تجربه‌ای در اختیار ملّت ایران است - كه حالا من مختصراً عرض خواهم كرد - این تجربه ظرفیّت فكری ملّت ما را بالا خواهد برد؛ مثل تجربه‌ای كه در سال ۸۲ و ۸۳ در زمینه‌ی تعلیق غنی‌سازی انجام گرفت، كه آن‌وقت تعلیق غنی‌سازی را در مذاكرات با همین اروپایی‌ها، جمهوری اسلامی برای یك مدّتی پذیرفت. خب ما دو سال عقب افتادیم، لكن به نفع ما تمام شد. چرا؟ چون فهمیدیم كه با تعلیق غنی‌سازی، امید همكاری از طرف شركای غربی مطلقاً وجود ندارد. اگر ما آن تعلیق اختیاری را - كه البتّه به‌نحوی تحمیل شده بود، لكن ما قبول كردیم، مسئولین ما قبول كردند - آن روز قبول نكرده بودیم، ممكن بود كسانی بگویند خب یك ذرّه شما عقب‌نشینی میكردید، همه‌ی مشكلات حل میشد، پرونده‌ی هسته‌ای ایران عادی میشد. آن تعلیق غنی‌سازی این فایده را برای ما داشت كه معلوم شد با عقب‌نشینی، با تعلیق غنی‌سازی، با عقب افتادن كار، با تعطیل كردن بسیاری از كارها مشكل حل نمیشود؛ طرف مقابل دنبال مطلب دیگری است؛ این را ما فهمیدیم، لذا بعد از آن شروع كردیم غنی‌سازی را آغاز كردن. امروز وضعیّت جمهوری اسلامی با سال ۸۲، زمین تا آسمان فرق كرده؛ آن روز ما چانه میزدیم سرِ دو، سه سانتریفیوژ، [ در حالی كه‌] امروز چندین هزار سانتریفیوژ مشغول كارند. جوانهای ما، دانشمندان ما، محقّقین ما، مسئولین ما همّت كردند، كارها را پیش بردند. بنابراین از مذاكراتی هم كه امروز در جریان است، ما ضرری نخواهیم كرد. البتّه بنده همچنان كه گفتم خوشبین نیستم؛ من فكر نمیكنم [از]این مذاكرات آن نتیجه‌ای را كه ملّت ایران انتظار دارد، به‌دست بیاید، لكن تجربه‌ای است و پشتوانه‌ی تجربی ملّت ایران را افزایش خواهد داد و تقویت خواهد كرد؛ ایرادی ندارد امّا لازم است ملّت بیدار باشد.1392/08/12

لینک ثابت
گستاخانه تر شدن دشمن به هنگام عقب نشینی مسئولان از قضیه هسته ای

در هر برهه‌ای که ما در مقابل جبهه‌ی دشمن انعطاف نشان دادیم و با توجیه‌هائی عقب‌نشینی کردیم - مثلاً یک وقت گفتیم بگذارید بهانه را از دست دشمن بگیریم، یک وقت گفتیم بگذارید سوءظن دشمن را از خودمان زائل کنیم - دشمن مواضع گستاخانه‌تری علیه ما گرفته. در آن روزی که ادبیات مسئولین ما آلوده شد به حرفها و تعبیرات تملق‌آمیز نسبت به غرب و فرهنگ غربی، در آن روز اینها ما را «محور شرارت» معرفی کردند! چه کسی؟ آن کسی که خودش مجسمه‌ی شرارت بود. رئیس جمهور قبلی آمریکا - مجسمه‌ی شرارت - ایران اسلامی را «محور شرارت» معرفی کرد! این کِی بود؟ آن وقتی که ما در ادبیات خودمان، در اظهارات خودمان، حرفهای تملق‌آمیز نسبت به غرب و نسبت به آمریکا و اینها را تکرار میکردیم. اینها اینجوری‌اند. در همین قضیه‌ی هسته‌ای، آن وقتی که ما با اینها همراهی کردیم و عقب‌نشینی کردیم - البته برای ما تجربه‌ای بود، اما این واقعیت است - اینها جلو آمدند؛ اینقدر جلو آمدند که من در همین حسینیه گفتم اگر بنا باشد که این روال از سوی آنها ادامه پیدا کند، من خودم وارد قضیه خواهم شد؛ و وارد قضیه شدم؛ ناچار شدیم؛ اینها کار ما نیست.
عقب‌نشینی‌ها آنها را گستاخ‌تر کرد، طلبگارتر کرد. یک روزی بود که مسئولین ما قانع بودند که اجازه بدهند ما ۲۵ سانتریفیوژ در کشور داشته باشیم؛ آنها گفتند نمیشود! اینها قانع شدند که ۵ تا سانتریفیوژ داشته باشیم؛ باز هم گفتند نمیشود! مسئولین ما قانع شدند که ۳ تا سانتریفیوژ داشته باشیم؛ باز هم گفتند نمیشود! امروز گزارش را شنیدید، یازده هزار سانتریفیوژ داریم! اگر ما آن عقب‌نشینی‌ها را، آن انعطافها را ادامه میدادیم، امروز از پیشرفت هسته‌ای که هیچ خبری نبود، به این نشاط علمی هم که در چند سال اخیر در کشور وجود پیدا کرده - این حرکت علمی، این جوانها، این ابتکارات، اختراعات، پیشرفتهای گوناگون در بخشهای مختلف - قطعاً لطمه میخورد؛ چون اولاً نسبت به هر یک از آنها ممکن بود یک بهانه‌ای بیاورند؛ ثانیاً حرکت هسته‌ای و صنعت هسته‌ای، نماد پیشرفت یک کشور است.1391/05/03

لینک ثابت
برتری یک دانشمند از چندین میلیارد تومان پول

انقلاب به ملت ما، به کشور ما عزت نفس داد. بارها و بارها سعی کردند توی سر فکر و روحیه‌ی این ملت بزنند، بگویند شماها نمیتوانید؛ بله، انقلاب کردید، اما نمیتوانید خودتان را اداره کنید؛ نمیتوانید پیش بروید؛ نمیتوانید پا به پای دنیا حرکت کنید. هر پیشرفت علمی‌ای، یک حرکت بزرگ و یک بشارت بزرگ به این ملت است که میتواند؛ و این کار شماها - مسئله‌ی هسته‌ای - توانست به این ملت عزت نفس بدهد. این یکی از ابعاد اهمیت کار شماست.

این ارزشها را نمیشود با محاسبه‌ی مادی سنجید. البته دنیای مادی همه‌ی این چیزها را با پول میسنجد؛ همه ارزشهای بشری هم در نهایت منتهی میشود به پول؛ گرفتاری دنیای مادی هم این است، و همین است که قطعاً اینها را زمین خواهد زد. لیکن حقیقت قضیه این است که یک چیزهائی اصلاً با پول قابل سنجش نیست. حالا ممکن است انسان در مقام مقایسه، مسامحتاً اسم پول را هم بیاورد. من رفته بودم به یکی از این استانهای کشور. جزو دیدارهائی که داشتیم، دیدار با دانشگاهی‌ها و دانشجوها و اساتید و اینها بود؛ دیدار خیلی پرشورِ قشنگی بود. یکی از اساتید آنجا که دانشمندی است - من او را میشناختم و هست - سخنرانی کرد. چند نفر سخنرانی کردند؛ از جمله این مرد دانشمند سخنرانی کرد. برای اینکه توجه این بنده‌ی حقیر و مجموعه‌ی دستگاه را به این استان جلب کند، امتیازات این استان را میگفت؛ که مثلاً این امتیاز را دارد، این امتیاز را دارد، اینها مثلاً اینقدر میلیارد می‌ارزد و جا دارد که اینقدر خرج بشود. مضمون حرفی که آن وقت زدم - حالا الفاظش را دقیق نمیتوانم به یاد بیاورم - این بود که گفتم شما این چیزهائی را که ذکر کردید، مادی است؛ خود شما چند میلیارد بیشتر از اینها می‌ارزید. یک دانشمند و استادی توی یک شهری، توی یک مرکز استانی، مگر قابل مقایسه است با امتیازات مادی یک استان؟ فکر این است، انسان این است، شخصیت این است. باید بدانید کاری که میکنید، مهم است.1390/12/03

لینک ثابت
وام داری پیشرفتهای هسته ای چین و هند وپاکستان و کره شمالی از کشورهای دیگر

این عقب‌ماندگی[علمی] تاریخی و طولانی [خیلی كار دارد تا]جبران بشود. بخصوص كه ما تنها هستیم؛ ما تنها هستیم! كسی از نظام اسلامی و اندیشه‌ی اسلامی حمایت نمیكند. این چینیها - كه الان شما مشاهده كردید و در جریان المپیك در پكن، یك گوشه‌ای از توانائیهای فنی چینیها نشان داده شد و در واقع رو شد - خیلی پیشرفتهای خوبی دارند از لحاظ علمی؛ اما توجه داشته باشید، اینها در سال 1948 - كه چین جدید و چین كمونیست در آن سال تشكیل شده - هیچ چیز نداشتند! ولیكن شوروی - یك حكومت باسابقه‌تر از لحاظ ایدئولوژی، و با سابقه‌ی بسیار بیشتر از لحاظ پیشرفتهای علمی و فنی - هر چه داشت در اختیار چین قرار داد؛ زمان استالین هم بود. وجود یك كشور عظیم مثل چین - البته آن وقت جمعیتش مثل حالا نبود؛ اما بالاخره كشور بزرگ، پهناور و پرجمعیتی بود - در كنار كشور بزرگ شوروی و در قلب آسیا، برای شوروی كمونیستیِ آن روز خیلی باارزش بود. هر چه داشتند، در اختیار چینیها گذاشتند؛ حتّی انرژی هسته‌ای را. انرژی هسته‌ای را جوانهای ما خودشان به دست آوردند. چینیها انرژی هسته‌ای را مثل یك هدیه‌ای از روسها گرفتند؛ كمااین‌كه به كره‌ی شمالی هم دادند؛ هم چینیها دادند، هم روسها دادند. ببینید پیشرفتهای كشورهائی مثل چین، به بركت حمایتهای فوق‌العاده و استثنائی كشورهای دیگر بود. هند هم همین‌جور است؛ البته از جهات دیگری. آن وقتی كه بین روسیه و چین اختلاف به وجود آمد - میدانید دیگر، تا چند ده سال متمادی بعد از دوره‌ی استالین، بین این دو كشور بزرگ كمونیستی اختلاف شدید و عمیقی بود؛ مثل اختلاف شرق و غرب و شاید هم یك خرده تندتر - این اختلاف موجب شد كه روسها آمدند به كمك هندیها كه همسایه‌ی چین بود؛ چینیها هم رفتند به كمك پاكستان كه رقیب هند بود! یعنی عوامل سیاسی در یارگیریها تأثیر گذاشت. آن وقت چینیها انرژی هسته‌ای را دادند به پاكستان؛ روسها هم انرژی هسته‌ای و بسیاری از پیشرفتها را دادند به هند. یعنی هم هند، هم پاكستان، دستاوردهایشان را از دیگران گرفتند.

من هر چه نگاه میكنم، می‌بینم هیچ كشوری از این كشورهائی كه در زمینه‌های مختلف چنین پیشرفتهائی پیدا كرده‌اند، مثل كشور ما نیست! ما مظلومانه، تنها و در بین این همه دشمنیها - در حالی كه هم شرقِ كمونیستی و هم غربِ سرمایه‌داری با ما به جد دشمن بودند؛ اروپا هم كه مایل بود یك نقش مثلاً میانه‌ای ایفا كند، هیچگونه كمكی به ما نكرد، بلكه ضربه هم زد - این جوانهای باهوش و زیرك و احیاناً بسیار زبل از میان ملت ما، توانستند این نهالها را رشد بدهند و به ثمر برسانند.1387/06/05

لینک ثابت
نمونه‌هایی از تلاش دشمن برای ایجاد يأس و مانع‌تراشی در روند پیشرفت کشور

سه مانع اصلی در راه فرایند اعتماد به نفس و به ثمر رسیدنش وجود دارد كه ما باید متوجه این سه رخنه باشیم. این سه رخنه می‌توانند فرایند اعتماد به نفس ملی و منتهی شدن آن به پیروزی‌های پی‌درپی و رسیدن به آرمان‌ها را مخدوش كنند.
اول، ایجاد یأس است؛ تیره كردن افق، به رخ كشیدن فاصله‌های علمی...
در مورد این مسئله‌ی اول كه پراكندن نومیدی و یأس است، من اصرار دارم شما جوانها بیشتر فكر كنید، تأمل كنید و نشانه‌هایش را ببینید. همین الآن دارند این كار را می‌كنند؛ یك عده‌ای هم برای آن‌ها و از زبان آن‌ها و از حنجره‌ی آن‌ها به نفع آن‌ها حرف می‌زنند.
حالا این چند مورد را ببینید: یكی از آن‌ها مسئله‌ی انرژی هسته‌ای است. در داخل كشور خودمان جنجال راه انداختند كه آقا انرژی هسته‌ای هزینه‌ی بدون سود است؛ چرا دارید این كار را می‌كنید؟ حالا تبلیغات جهانی كه این مسئله را كاملًا دنبال می‌كرد و هنوز هم می‌كند؛ اما در داخل كشور خودمان از اولی كه این مسئله‌ی هسته‌ای مطرح شد، از پنج شش سال قبل از این تا حالا مرتباً این مطلب را گفته‌اند و تكرار كرده‌اند. حتّی عده‌ای نامه نوشتند و گفتند آقا ما فیزیكدانیم. اینكه می‌گویند ما توانسته‌ایم دستگاه‌های سانتریفیوژ را راه بیندازیم، اصلًا واقعیت ندارد! به قدری قرص این را گفتند كه ما مجبور شدیم افرادی را بفرستیم و بگوئیم بروند بازرسی كنند، درست ببینند؛ نكند كه همینی كه این‌ها می‌گویند، باشد. این، مال پنج شش سال قبل است. رفتند، آمدند گفتند نه آقا! كار، بسیار خوب، صحیح، علمی و محكم دارد انجام می‌گیرد. اول گفتند نمی‌شود، نمی‌توانیم؛ بعد كه دیدند توانستیم، گفتند آقا این هزینه‌ای است كه سود ندارد، فایده‌ای ندارد. بنده در سخنرانی عمومی عید نوروز سال گذشته مفصل در باره‌ی این صحبت كردم و نمی‌خواهم تكرار كنم. چطور فایده‌ای ندارد؟ ما برای بیست سال دیگر حداقل بایستی بیست هزار مگاوات برق از انرژی هسته‌ای به دست بیاوریم. برآوردی كه برای مصرف انرژی در كشور و تولید برقِ مورد نیاز كرده‌اند، حداقل بیست هزار مگاوات باید از طریق انرژی هسته‌ای باشد؛ و الّا ما باید برق را از دیگران گدائی كنیم؛ یا اگر نتوانستیم گدائی كنیم، یا ننگمان آمد، یا به ما ندادند، از خیر چیزهائی كه با نیروی برق می‌چرخد، باید بگذریم؛ از كارخانه، از تولید، از بسیاری از ابزارهای پیشرفت. خب، ما كِی شروع كنیم تا بتوانیم بیست هزار مگاوات را بیست سال دیگر به دست بیاوریم؟ الآن اگر دیر هم نشده باشد، قطعاً زود نیست. ممكن است دیر هم شده باشد. ببینید چه مغالطه‌ی عجیبی است كه «آقا احتیاج نداریم»! یا می‌گویند: شما نیروگاه هسته‌ای كه نمی‌توانید بسازید؛ این اورانیوم‌های غنی‌شده‌ی سه چهار درصد را برای چه می‌خواهید؟ باز بحث «نمی‌توانید» است. چرا نمی‌توانیم؟ ملتی كه بدون كمك و بدون استاد توانست یك چنین مراكز عظیم غنی‌سازی را به وجود بیاورد، چرا نتواند نیروگاه بسازد؟ باید بتوانیم. چرا نتوانیم؟ یك روزی می‌گفتند: شما نمی‌توانید نیروگاه بخاری هم بسازید. من یادم هست دوره‌ی ریاست جمهوری خود من بود؛ نیروگاهی بود كه در زمان رژیم گذشته شروع شده بود، نصفه‌كاره مانده بود. می‌آمدند می‌رفتند تا دلالهای بین‌المللی از یك‌ كشوری بیایند آن را درست كنند. بعضی‌ها هم می‌گفتند ما در داخل می‌توانیم درست كنیم. ما چند نفر از مسئولین مرتبط با این مسائل را در دفتر ریاست جمهوری خواستیم- چند تا از رؤسای كشور را- نخست‌وزیر و دیگران را هم دعوت كردیم تا بحث كنیم. این‌ها آمدند گفتند: آقا امكان ندارد كه ما بتوانیم آن نیروگاه را- كه نزدیك تهران هم هست- به آخر برسانیم و افتتاح كنیم. این، قضاوت آن‌ها بود. گفتند: اصلًا امكان ندارد؛ حتماً بایستی خارجی بیاید. ما خارجی را نیاوردیم؛ متخصص داخلی رفت آن را كامل كرد، درست هم كرد، الآن هم سالهاست كه دارد برق می‌دهد و از تولید او دارد كشور استفاده می‌كند.
اول انقلاب جهاد سازندگی می‌خواست سیلو بسازد. می‌دانید سیلوهای ما را در دوران طاغوت، شوروی‌ها می‌ساختند. رژیم طاغوت گندم را از آمریكا می‌گرفت، سیلویش را شوروی می‌ساخت! سیلو ظاهرش ساده است، اما نسبتاً فناوری پیچیده‌ای است. جهاد سازندگی گفت می‌خواهیم سیلو بسازیم؛ از اطراف صدا بلند شد كه آقا نمی‌توانید؛ بیخود خودتان را معطل نكنید، سرمایه‌ی كشور را هم به باد ندهید. یك نمونه‌ی سیلوی كوچكی در خوزستان ساختند كه بنده آن وقت رفتم بازدید كردم. امروز كشور جمهوری اسلامیِ شما یكی از سیلوسازهای درجه‌ی یك دنیاست؛ جزء كشورهای سیلوساز برجسته‌ی درجه‌ی یك است.
یكی از سدهای نزدیك تهران آب می‌داد. گفتند بروند این را درست كنند؛ گفتند خود كمپانی سازنده‌ی این سد باید بیاید؛ رفتند آوردند. این هم مربوط به اوائل ریاست جمهوری ماست. می‌گفتند: مگر ما می‌توانیم سد درست كنیم؟ همین تلقیناتِ گذشته بود. جوانهای ما همت كردند، رفتند سراغ سدسازی. امروز كشور جمهوری اسلامی به فضل الهی بهترین سدساز این منطقه است. در منطقه‌ی ما هیچ كشوری مثل جمهوری اسلامی مسلط بر ساختن سدهای بزرگ- چه سد بتونی، چه سد خاكی- نیست. سدهائی كه ما ساختیم، از مشابه‌های خودش كه زمان طاغوت به وسیله‌ی شركتهای خارجی ساخته شده، بهتر و با ظرفیت بیشتر و البته با هزینه‌ی بسیار بسیار كمتر است؛ كار خودمان هم هست. چرا نمی‌توانیم؟ نخیر، نیروگاه هسته‌ای هم می‌توانیم بسازیم؛ باید بسازیم. امروز شروع بكنیم، چند سال دیگر جواب خواهد داد. چند سال دیگر شروع بكنیم، چند سال بعدش جواب خواهد داد. اگر شروع نكنیم، عقب می‌مانیم. امروز اگر غنی‌سازی را شروع نمی‌كردیم، بایستی ده سال بعد، بیست سال بعد بالاخره شروع می‌كردیم. می‌گویند آقا روس‌ها كه به شما اورانیوم غنی‌سازی‌شده می‌دهند، سوخت نیروگاه هسته‌ای می‌دهند؛ خودتان می‌خواهید چه كار كنید؟ این از آن حرف‌هائی است كه این آقای رئیس‌جمهور محترم كم‌دان آمریكا هم اخیراً بیان فرمودند، كه خب روس‌ها كه دارند می‌دهند، ایران می‌خواهد چه كار كند! اینجا هم یك عده‌ای كه نه به قدر او محترمند، نه به قدر او كم‌دانند، همان حرف را تكرار كردند كه آقا روس‌ها كه دارند می‌فروشند. دیدید دیگر؛ محموله‌ی اول آمد، محموله‌ی دوم آمد؛ دیگر شما می‌خواهید چه كار كنید كه خودتان غنی‌سازی كنید؟ این مثل این می‌ماند كه به كشوری كه ذخائر نفتیِ زیر زمینش پر است، بگویند آقا چرا چاه می‌زنی؛ خب برو نفت را بخر از بیرون بیاور! یعنی كشوری كه دارای ذخائر نفتی است، بشود واردكننده‌ی نفت! چقدر خنده‌آور است. اگر یك روزی دلشان نخواست این سوخت را بدهند، یا گفتند به این قیمت می‌دهیم، یا گفتند به این شرط می‌دهیم، ملت ایران ناچار است قبول كند.
ببینید، این‌ها آن چیزهائی است كه اگر چنانچه توجه كنید، خواهید دید همان نقشه‌ی ایجاد یأس دشمن است كه حالا یك كار به این عظمت انجام گرفته- مسئله‌ی انرژی هسته‌ای- این همه در باره‌اش مردم شادی و خوشحالی كردند، آقا در بیاید كه: چرا شما بیخود مملكت را به این چالشهای این‌چنینی می‌كشانید، برای خاطر یك چیز كم‌اهمیتِ انرژی هسته‌ای؟! ببینید، این همان ایجاد یأس است؛ این همان چیزی است كه شما باید مراقبش باشید. این یكی از آن رخنه‌هاست كه اعتماد به نفس ملی را ضربه می‌زند.1386/10/13

لینک ثابت
توسری خور بودن ملت ایران قبل از انقلاب

جامعه‌ی ما، یك جامعه‌ای است كه دارد با قدرت پیش می‌رود. مستكبرین عالم را می‌بینید كه چطور دارند یقه‌شان را پاره می‌كنند! این حرفهایی كه امثال بوش و اطرافیان او می‌زنند، اینها یقه پاره كردن است، دارند یقه‌ی خودشان را پاره می‌كنند. این به خاطر همین است كه شما دارید با قدرت تمام پیش می‌روید. جامعه‌ی ایرانی توقف نكرده است. انقلاب آمد، راه را باز كرد و به این قدرت اعتماد به نفس افزود. در قبل از پیروزی انقلاب، هم راهها را می‌بستند و هم انگیزه‌ها را سست می‌كردند و می‌گفتند آقا! ایرانی كه نمی‌تواند، ایرانی كه عرضه ندارد؛ این را بزرگانشان می‌گفتند و صریحاً هم می‌گفتند. می‌زدند توی سر این نسل بارآور و این استعداد جوشان؛ كه یكی از بزرگ‌ترین خیانتهای آنها این است. انقلاب آمد، هم راه را باز كرد و هم گفت آقا! شما می‌توانید. رفتیم دیدیم راست می‌گویند، «توانستیم». این كشوری كه در طول سال‌های متمادی، فقط چند سد در این كشور ساخته شده بود، آن هم همه‌اش به دست بیگانه‌ها؛ چه كسی باور می‌كرد كه این كشور در سدسازی در كل منطقه، از لحاظ فناوری و توانایی و قدرت علمی و قدرت محاسبه و امثال اینها اول بشود! این كشوری كه اكثر مناطقش از نیروی برق معمولی محروم بودند، چه كسی باور می‌كرد حالا در یك راهی بیفتد كه انرژی و فناوری هسته‌ای را - آن هم خودش، نه از دیگران وام بگیرد - فراهم كند، برای اینكه بتواند انرژی خودش را از این شیوه‌ی پیشرفته‌ی دنیا تهیه كند! چه كسی فكر می‌كرد؟! رفتیم، دیدیم می‌شود رفت؛ اقدام كردیم، دیدیم می‌توانیم. این ملت این تجربه را دارد. بعد از این هم همین‌طور است.1385/02/06
لینک ثابت
در اختیار گذاشتن سلاح شیمیایی توسط غربی ها به عراق در جنگ تحمیلی

آنچه امروز در تبلیغات غربی‌ها - بخصوص امریكایی‌ها - در مورد انرژی هسته‌یی گفته می‌شود، هدفش این است كه ملت ایران را از یك پیشرفت علمی و فناوری محروم كند. این حق ماست؛ چرا محروم شویم؟ بله، این حق مسلّم ملت ایران است؛ هم علم است، هم فناوری است، هم سلامت محیط زیست است، هم دارای مصارف پزشكی است، هم امید و چشم‌انداز پیشرفت برای جوانان كشور است، و بدیهی است كه ملت ما این را از دست نمی‌دهد.
سیاستمداران دروغ‌گو و منافق امریكایی برای اینكه هدف پلید خود را پنهان كنند، ایران را متهم می‌كنند به اینكه می‌خواهد كلاهك هسته‌یی درست كند؛ سر موشكهای بالستیك بگذارد و پرتاب كند! كجا پرتاب كند؟! ما با دشمنانِ خود این‌طوری رفتار نمی‌كنیم. كاربرد بمب اتمی برای نابود كردن ملتها كار خود آمریكایی‌هاست. آن‌ها تنها دولتی هستند كه این جنایت بزرگ را تا امروز انجام داده‌اند. غربی‌ها هستند كه سلاح شیمیایی ساختند و آن را به كار بردند و در جنگ هشت‌ساله‌ی عراق با ایران آن را در اختیار صدامی‌ها و بعثی‌ها گذاشتند و در مقابل فجایعی كه از این راه پیش آمد، سكوت كردند و به صدام از پشت كمك كردند. اسلام به ما این اجازه‌ها را نداده است. ما از علم برای پیشرفت استفاده می‌كنیم؛ این بهانه‌ی آمریكایی‌هاست.1384/01/01

لینک ثابت
حکمرانی فرمانده انگلیس در خلیج فارس به کشورهای منطقه در قرن 19و اوايل قرن 20

ما در همه‌ی میدان‌های بین‌المللی، با منطق و پیرو راه عقلایی- كه اسلام این را به ما تعلیم داده- حركت كرده‌ایم. منطق ما، منطق تدبیر و عقل و پیگیریِ منافع ملی است؛ در همه جا این‌طور است؛ در مذاكرات هسته‌یی با اروپایی‌ها هم همین‌گونه است. آنچه مصلحت ملت است، مسئولان كشور آن را دنبال می‌كنند. در این مذاكرات، مذاكره‌كنندگان ایرانی و دولت جمهوری اسلامی جدی هستند؛ منتها طرف مقابل هم- كه چند كشور اروپایی هستند- به‌طور جدی و واقعی وارد میدان مذاكره بشوند؛ ولی تا امروز متأسفانه این‌طور نبوده است. تا امروز این چند كشور اروپایی نشان نداده‌اند كه حقیقتاً دنبال حل مسأله‌اند. این برای استكبار جهانی مشكل است كه ملت ایران توانسته باشد با اراده و توانایی‌های ذاتی خود گام بزرگی را در راه علم و فناوری بردارد؛ مثل انرژی هسته‌یی. این‌ها می‌خواهند انرژی كشور همیشه وابسته‌ی به نفت باشد، كه نفت هم تحت تأثیر سیاستهای قدرتهای جهانی است. می‌خواهند ملتها را با ریسمان‌های نامرئی همیشه در مشت خودشان نگه دارند؛ ملت ایران این را قبول نمی‌كند.
ما به كسانی كه از طرف ایران مشغول مذاكره هستند، اعتماد داریم و از كار آن‌ها حمایت می‌كنیم؛ منتها طرف مقابل باید بداند كه با ترفندهای سیاسی و با تضییع وقت نمی‌تواند ملت ایران را از عزم راسخ خود برای پیمودن راه فناوری انرژی هسته‌یی بازبدارد. مسئولان ما محاسبه كردند، محاسبه‌شان هم درست است. پیگیری این كار برای پیشرفت كشور- هم پیشرفت مادی، هم پیشرفت سیاسی، هم پیشرفت علمی- مفید و لازم است؛ این جزو مصالح ملی است؛ این را مسئولان درست فهمیده‌اند و پایش هم ایستاده‌اند. اروپایی‌ها اگر می‌خواهند در این زمینه با ایران اسلامی به یك تفاهم واقعی برسند، باید تأثیر فشار امریكا و صهیونیست‌ها را روی خودشان كم كنند؛ نباید تحت تأثیر قرار بگیرند. با ملت ایران، مثل ملت ایران مواجه شوند. ملت ایران، یك ملت بزرگ و بافرهنگ است- این را ثابت كرده- نمی‌توانند با ملت ایران مثل یك ملت عقب‌افتاده و یك كشور مستعمره معامله كنند؛ چنین توهینی را ملت ایران بر آن‌ها نخواهد بخشود.
بعضی از كشورهای اروپایی خاطرات قرن نوزده و اوایل قرن بیست در ذهنشان هست. آن روزی كه انگلیسی‌ها با كشتی به خلیج فارس می‌آمدند و فرمانده نظامی انگلیسی از داخل كشتی به همه‌ی كشورهای منطقه- از جمله ایران- حكمرانی می‌كرد، گذشته است. دورانی كه محمد رضا پهلوی در این كشور می‌نشست تا انگلیسی‌ها و امریكایی‌ها به‌وسیله‌ی سفرایشان به او بگویند چه كسی را نخست‌وزیر كن، چه كسی را وزیر كن، چه كسی را بردار، نفت را این‌طوری كن، آن‌طوری كن، گذشته است. آن روز ملت ایران به‌پانخاسته بود. آن روز ملت ایران بیدار نشده بود. امروز شما با یك ملت بیدار و با عزم و اراده مواجه‌اید. مسئولان كشور هم در مقابل تهدید دشمنان ذره‌یی هراس در دلشان احساس نمی‌كنند؛ مسئولان هم از خود این ملتند. طرفهای اروپاییِ مذاكره‌كننده‌ی انرژی هسته‌یی بدانند با چه كشوری صحبت می‌كنند. اگر مسئولان كشور احساس كنند كه در این مذاكرات جدیت وجود ندارد، روند عوض خواهد شد؛ طور دیگری خواهد شد؛ این را همه بدانند.1383/11/10

لینک ثابت
دانش نظامي و نیروی ایمان؛ عوامل پيروزي در عمليات بيت‌المقدس

عملیات بیت‌المقدّس و عملیات عظیمی كه در آن روزها اتّفاق افتاد، كار پیچیده‌ی عظیمی بود كه از دو عامل تركیب شده بود: عامل اوّل، دانش نظامی و قوّت فرماندهی و هوشیاری و استعداد جوانان مؤمن ما بود. در آن روز كسانی وانمود می‌كردند و شاید امروز هم بعضی خیال كنند كه عملیاتی مثل عملیات بیت‌المقدّس، فقط یك هجوم انبوه انسانی بود! این‌ها سخت در اشتباهند. هیچ امواج انسانی، بدون فرماندهیِ قادرِ قاطعِ هوشیار، نمی‌تواند هیچ عملی را انجام دهد. در جنگ نظامی، سازماندهی و عملیات و فرماندهی و تاكتیك و دقّت نظر و موقع‌شناسی و دهها عامل در كنار هم، دانش نظامی را به وجود می‌آورد و استعداد و نبوغ نظامی را نشان می‌دهد. این اتّفاق، در عملیات فتح خرّمشهر یعنی همان عملیات بیت‌المقدّس روی داد، كه همین شهید عزیزِ اخیرِ ما شهید صیّاد شیرازی یكی از كارگردانان اصلی این عملیات بود و خودِ او مثل ظهر چنین روزی، از آنجا با تلفن با بنده تماس گرفت و مژده‌ی پیروزی را داد و گفت سربازان عراقی صف طولانی كشیده‌اند تا بیایند اسیر شوند! ببینید این عملیات چقدر هوشمندانه و قوی و همه‌جانبه بود كه نیروهای دشمن احساس اضطرار می‌كردند كه برای حفظ جان خودشان بیایند خود را تسلیم اسارت كنند! كه در آن روز هزاران نفر از نیروهای دشمن متجاوز كه آن همه با غرور و تكبّر، فریاد سر داده بودند آمدند دودستی خودشان را تسلیم رزمندگان اسلام كردند! بنابراین، یك عامل از دو عامل مهمِّ چنین پیروزیهای مهمّی، قدرت فرماندهی، دانش، مسلّط بودن بر عملیات پیچیده‌ی جنگ و توان بكارگیری نیروها بود، كه آن روز هم دشمنان ما در تبلیغات خودشان این‌ها را مخفی می‌كردند و می‌گفتند ایران امواج انسانی را به جنگ فرستاد! مگر امواج انسانی می‌تواند پیروز شود؟! چند قبضه مسلسل از چند طرف كار بگذارند، همه‌ی امواج انسانی را درو خواهد كرد. نخیر، فقط امواج انسانی نبود؛ فقط انبوه جمعیت نبود؛ قوّت سازماندهی بود، قوّت اراده بود، نیروی نظامی بود. عامل دوم كه از عامل اوّل مهم‌تر است، نیروی ایمان و شجاعت ناشی از قوّت ایمان رزمندگان و مردم و جوانان بود؛ یعنی عشق ایمانی نه عشق حیوانی، نه عشق مادّی، نه عشق به چیزهای خُرد و حقیر عشق به ارزشها؛ عشق به آرمان‌های الهی و اسلامی؛ همان چیزی كه كشته شدن در راه خدا را برای كسی كه چنین عشقی را دارد، شیرین می‌كند؛ نه اینكه آسان می‌كند، شیرین می‌كند. پیامبر اكرم به امیر المؤمنین فرمود: «یا علی! آن روزی كه به تو ضربتی می‌زنند و این ضربت، به شهادتت منتهی خواهد شد، صبر تو چگونه خواهد بود؟» امیر المؤمنین عرض كرد: «یا رسول اللّه! این موضعِ صبر نیست؛ این موضعِ شُكر است.» كسی كه در راه خدا به شهادت می‌رسد، بزرگترین شاكر خدا برای این حادثه، خود اوست؛ زیرا كه چنین نعمت بزرگی را خدای متعال به او داده است. چه چیزی یك رزمنده، یك جوان و یك انسان را در میدانهای گوناگون، این‌گونه به روشن‌بینی می‌رساند؟ ایمان آگاهانه. عزیزان من! این ایمان آگاهانه در رزمندگان، موجب این می‌شد كه خطر را به هیچ بگیرند. در فرماندهان موجب این می‌شد كه لحظه‌ای به راحتی خود و یا به خطر برای خود فكر نكنند. شب و روز تلاش و كار كردند؛ حیثیت حقیر خودی را نادیده گرفتند؛ برای خدا و برای اهداف اسلام و برای آزادی و سربلندی ملت مسلمان، حاضر شدند جان خودشان را بدهند.1378/03/03
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی