برجستگی نقش دانشجویان در اوائل انقلاب جماعت دانشجو در کشور، در دوران انقلاب خیلی سوابق خوب و درخشانی از خود به ثبت رسانده؛ از اوّل انقلاب اینجور است. البتّه قبل از انقلاب هم در مبارزات، دانشجویان حضور فعّالی داشتند لکن آنچه بروز پیدا کرد و عاملی شد در جهت پیشرفت انقلاب، بهطور واضح فعّالیّتهای دانشجویی بعد از انقلاب بود که یکی از اینها مثلاً فرض کنید تشکیل جهاد سازندگی بود؛ جهاد سازندگی کار بزرگی بود، اوّلین شکوفههای خودکفائی و سازندگی و ابتکار ملّی و اعتمادبهنفس ملّی در جهاد سازندگی شکل گرفت و منعقد شد. بنده البتّه خاطرات زیادی دارم. در همین جلسهی دانشجویی هم سالهای گذشته، آنطوری که در ذهنم هست به بعضی از این خاطرات اشاره کردم، نمیخواهم دیگر حالا تکرار کنم، وقت هم زیاد نیست. خیلی کار کردند. در جهاد سازندگی اینها شریک بودند، در جهاد دانشگاهی اینها شرکت داشتند، در پیراستن دانشگاه از عناصر ضدّ انقلابِ مسلّح در اوّل انقلاب، دانشجوهای مؤمن ما نقش داشتند. همین دانشگاه تهران که ملاحظه میکنید، این ساختمانهای مختلفش، دانشکدههای مختلفش شده بود اتاق جنگِ گروههای مختلف، با اسمهای مختلف با نظام [میجنگیدند]؛ گروههای چپ مارکسیستی دو سه نوعش؛ گروه منافقین، و گروههای گوناگون مختلفی در این دانشگاه بودند، مسلّح هم بودند؛ پادگانها غارت شده بود، دست اینها سلاح بود، آماده بودند برای اینکه یک شورش علیه انقلاب راه بیندازند؛ دانشجوهای مسلمان، دانشجوهای مؤمن و انقلابی با اینها مواجه شدند، معارضه کردند، شرّ اینها را کم کردند؛ یعنی یکی از کارهای بزرگ دانشجوها این بود. عضویّت در سپاه پاسداران؛ خیلی از این شخصیّتهای برجستهی سپاه و این شهدای بزرگ، دانشجو بودند؛ الان هم همینجور است، اینهایی از سابقین سپاه که الان هم هستند، خیلیهایشان دانشجو بودند، از دانشجویی آمدند سپاه. در نهضت سوادآموزی دانشجوها نقش داشتند، در اقدامِ بهنگامِ تصرّف لانهی جاسوسی در سال ۵۸ اینها نقش داشتند؛یعنی نقش دانشجویان در اوّل انقلاب نقش برجستهای بود.1395/04/12
رشدکیفیّت دانشجوی انقلابی امروز نسبت به دانشجوی انقلابی اول انقلاب نقش دانشجویان در اوّل انقلاب نقش برجستهای بود؛ درحالیکه دانشجویان آنروز کشور از لحاظ تعداد و کمیّت، با دانشجوی امروز قابل مقایسه نبودند، ما آنروز حدود دویستوخردهای هزار در کلّ کشور دانشجو داشتیم، امروز حدود نزدیک به پنج میلیون داریم؛ یعنی جمعیّت کشور شده حدوداً دو برابر، [امّا] جمعیّت دانشجو در کشور شده حدوداً بیست و یکیدو برابر؛ از لحاظ کیفیّت هم مثل شماها نبودند، بله پُرشور بودند، انقلابی بودند، انگیزه داشتند امّا عمق انقلابیشان و عمق تفکّر اسلامیشان مثل دانشجوی امروز نبود؛ یعنی این حرفهایی که امروز این برادرها اینجا زدند، اینها خیلی سطحش بالاتر است از آنچه آنروز دانشجوی زُبده و نخبهی انقلابی برزبان میآورد. ما اینجا یک جلسهای داشتیم، چندین جلسه پشت سر هم با تعدادی دانشجو در دانشگاه امیرکبیر فعلی -که آنروز اسمش پُلیتکنیک بود- و بحث دربارهی این بود که آیا خطّ امام یک واقعیّتی است و اصلاً چیزی است که وجود دارد یا نه؟ نمیتوانستند منظومهی فکری امام را درک کنند و تحمّل کنند؛ بنده هم جزو مدعوّین آن جلسه بودم، بنیصدر هم جزوشان بود، بعضیهای دیگر هم بودند، سه چهار نفر هم دانشجو بودند؛ بحث در این بود که اصلاً آیا یک منظومهی فکریای بر حرفهای امام حاکم هست یا نه؟ یعنی یکچیز به این واضحی را نمیتوانستند درک کنند؛ امروز برای شما این مسئله جزو واضحات است. کیفیّت دانشجوی انقلابی امروز نسبت به کیفیّت دانشجوی انقلابی آنروز خیلی بالاتر است.1395/04/12
نمونه هایی از مبارزات تاریخی جنبش دانشجویی علیه استکبار در کشور ما[جنبش دانشجویی] تاریخ بسیار جالبی دارد. این را از این جهت میگویم و رویش تکیه میکنم که این حرکت باید ادامه پیدا کند و این چیزی نیست که بتواند متوقف بشود؛ چون کشور در شرائطی است و نظام جمهوری اسلامی، ساخت و ویژگیها و مختصاتی دارد که حتماً جنبش دانشجوئی در کنارش بایستی حضور داشته باشد. این جنبش دانشجوئی در کشور ما در تاریخِ ثبت شده و شناخته شدهی خود، همیشه ضد استکبار، ضد سلطه، ضد استبداد، ضد اختناق و بشدت عدالتخواه بوده است. این ممیزات جنبش دانشجوئی ما از روز اول است تا امروز. اگر کسی مدعی جنبش دانشجوئی باشد، اما این ممیزات را نداشته باشد، صادق نیست. دست جنبش دانشجوئی نمیتواند در دست کسانی باشد که در فلسطین قتل عام میکنند، در عراق جنایت میکنند، در افغانستان مردم را از دم تیغ میگذرانند؛ این جنبش دانشجوئی نیست. جنبش دانشجوئی خصلت و خاصیتش در کشور ما لااقل اینجور است - شاید در خیلی از کشورهای دیگر هم باشد - که ضد استکباری، ضد سلطه، ضد دیکتاتوری و طرفدار عدالت است. شروع این حرکت یا مقطع شناخته شدهی این حرکت، همین 16 آذر است. جالب است توجه کنید که 16 آذر در سال 32 که در آن سه نفر دانشجو به خاک و خون غلتیدند، تقریباً چهار ماه بعد از 28 مرداد اتفاق افتاده؛ یعنی بعد از کودتای 28 مرداد و آن اختناق عجیب - سرکوب عجیب همهی نیروها و سکوت همه - ناگهان به وسیلهی دانشجویان در دانشگاه تهران یک انفجار در فضا و در محیط به وجود میآید. چرا؟ چون نیکسون که آن وقت معاون رئیس جمهور آمریکا بود، آمد ایران. به عنوان اعتراض به آمریکا، به عنوان اعتراض به نیکسون که عامل کودتای 28 مرداد بودند، این دانشجوها در محیط دانشگاه اعتصاب و تظاهرات میکنند، که البته با سرکوب مواجه میشوند و سه نفرشان هم کشته میشوند. حالا 16 آذر در همهی سالها، با این مختصات باید شناخته شود. 16 آذر مال دانشجوی ضد نیکسون است، دانشجوی ضد آمریکاست، دانشجوی ضد سلطه است. بعد، از آن سال تا سال 42 - که شروع نهضت روحانیت و نهضت دینی و اسلامی در کشور ماست - جنبش دانشجوئی کم و بیش تحرکاتی دارد. من یادم است سالهای 38 و 39 و 40 و ...، دانشجوها تحرکاتی داشتند، منتها بشدت سرکوب میشد و اجازه نمیدادند بروز پیدا کند؛ تا نهضت روحانیت در سال 1341 و اوجش در سال 42 شروع شد، که اینجا باز شما نشانهی جنبش دانشجوئی را مشاهده میکنید؛ یعنی در تمام پانزده سالی که بین 1342 است که شروع نهضت روحانیت باشد، تا 1357 که پیروزی انقلاب اتفاق افتاد، شما در همه جا و دوشادوش روحانیت و در کنار او، جنبش دانشجوئی را مشاهده میکنید. دانشگاههای کشور، محیطهای دانشجوئی کشور، مرکز تحرک و فعالیت است و یکی از بازوهای اساسی نهضت در تمام طول این مدت - که این را ما از نزدیک هم خودمان شاهد بودیم؛ هم دوستانی که در کار نهضت و مبارزات بودند و هم همه این را تجربه کردهاند و آزمودهاند - دانشجویانند. بنابراین، دانشگاهها یک بخش لاینفک از نهضت روحانیت بودند. البته در دانشگاهها جریانهای الحادی و ضد دینی و مارکسیست و غیره هم بودند، لکن آن حرکت غالب، مربوط بود به دانشجوهای مسلمان. لذا گروههائی که تشکیل میشد - گروههای مبارز - و کارهائی که انجام میگرفت مثلاً در زندانها - این زندانهای گوناگون در سالهای مختلف که ما خودمان تجربه کردیم - در همه جا، دانشجوها هم حضور داشتند؛ یعنی روحانیون و دانشجویان عمدهی زندانیها را تشکیل میدادند. همین موجب شد که ما روحانیون مشهد، علمای مشهد و جمع کثیری از مردم مشهد در سال 57، قبل از پیروزی انقلاب، وقتی میخواستیم تحصن انجام بدهیم، این تحصن در مرکز دانشگاهی پزشکی امام رضا انجام گرفت؛ یعنی مرکزیت دانشگاه. در تهران هم تحصنِ علما و روحانیون و انقلابیون و مبارزین برای ورود امام - که در ورود ایشان تأخیر شده بود - در دانشگاه تهران انجام گرفت. اینها نشاندهندهی نقش دانشگاه و نقش دانشجوست، تا انقلاب پیروز شد. بعد از پیروزی انقلاب این حرکت دانشجوئی - جنبش دانشجوئی، حضور دانشجوئی - صحنهی عجیبی است. در همان ماههای اول، مسئلهی تشکیل سپاه پاسداران و حضور فعال دانشجویان در سپاه است و به فاصلهی چند ماه، تشکیل جهاد سازندگی به وسیلهی خود دانشجوهاست، که خود دانشجوها جهاد سازندگی را تشکیل دادند و خودشان آن را توسعه دادند؛ خودشان آن را پیش بردند، که یکی از برکات و افتخارات نظام اسلامی، جهاد سازندگی بود. چند ماه بعد از این، موج دوم حضور دانشجویان در مواجهه و مقابلهی با عناصر مسلحی بود که دانشگاه را لانهی خودشان کرده بودند، که اتفاقاً خیلی از آنها غیر دانشجو بودند و همین دانشگاه تهران تبدیل شده بود به مرکز تسلیحات و تفنگ و مهمات و نارنجک! آنها این وسائل را جمع کرده بودند برای اینکه با انقلاب مبارزه کنند. کسی که توانست اینها را از دانشگاه تهران ازاله کند، خود دانشجوها بودند؛ حرکت عظیم دانشجوها که اینجا هم خودش را نشان داد. سال 59 با شروع دفاع مقدس، حضور دانشجوها در جبهه است که نمونههای مختلفی از آن وجود دارد که یکی از آنها همین حاج احمد متوسلیان و امثال اینها بودند که بلند شدند رفتند منطقهی غرب در کردستان، در عین غربت - بنده در همان ماههای اول جنگ، پنج شش ماه بعد از اول جنگ، منطقهی کردستان را از نزدیک دیدم؛ گرد غربت آنجا بر سر همه کأنه پاشیده شده بود - و در تنهائی، بیسلاحی و با حضور فعال دشمن و بمباران دائمی دشمن، این مخلصترین نیروها در آنجا کارهای بزرگی را انجام دادند که قبل از عملیات فتحالمبین - عملیاتی که این سردار بزرگوار و دوستانش انجام دادند - عملیات محمد رسولاللَّه (صلّی اللَّه علیه و اله و سلّم) را انجام دادند که آن، یک نمونه از حضور دانشجویان است. یک نمونهی دیگر دانشجوهائی هستند که در ماجرای هویزه حضور پیدا کردند که آن دانشجوها را هم بنده، تصادفاً در همان روزی که اینها داشتند میرفتند - روز 14 دی - به طرف منطقهی نبرد و درگیری، دیدم؛ شهید علمالهدی و شهید قدوسی و دیگران. این مربوط به سالهای 60 و 61 است که البته ادامه پیدا کرد تا آخر جنگ. یعنی واقعاً یکی از بخشهای تأمین کنندهی نیروهای فعال ما در طول دوران هشت سال دفاع مقدس، دانشگاهها بودند. بعد هم که در همان اوائل دههی 60، وقتی بازگشائی دانشگاهها انجام شد، جهاد دانشگاهی تشکیل شد که یکی از نقاط حساس و یکی از مراکز مایهی افتخار، جهاد دانشگاهی است. قبل از اینها هم در سال 58، تسخیر لانهی جاسوسی به دست جنبش دانشجوئی است. حالا دانشجو به حیث دانشجو، عضو جنبش دانشجوئی است. ممکن است آن کسی که خودش در تسخیر لانهی جاسوسی فعال بوده، بعد از مدتی از کار خودش پشیمان شود - کمااینکه ما پشیمانشدههائی هم داریم! خیلی از کسانی که در جنبش دانشجوئی حضور داشتند، در برههی دیگری، گرفتاریهای زندگی و انگیزههای مختلف، ثبات قدم را از اینها گرفت - لکن حرکت بزرگ مربوط به دانشجوست، که این حرکتِ تسخیر لانهی جاسوسی یکی از مهمترینِ این حرکات است. حالا این یک تاریخچه است، تا امروز هم ادامه دارد. در تمام دورانهای مختلف، در طول انقلاب، حوادث گوناگون، لحظههای حساس و خطیر، حضور دانشجویان مؤمن، متعهد، عدالتخواه، باگذشت، توانسته فضا را در جهت صحیح هدایت کند. این برداشت من از جنبش دانشجوئی و نگاه من به جنبش دانشجوئی است: ضد استکباری، ضد فساد، ضد اشرافیگری، ضد حاکمیت تجملگرایانه و زورگویانه، ضد گرایشهای انحرافی؛ اینها خصوصیات جنبش دانشجوئی است.1387/09/24
خدمات حركت دانشجويی به انقلاب اسلامي حركت دانشجویی، به این انقلاب خیلی هم خدمت كرده است. قبل از انقلاب، در خیل مبارزات عظیم مردم، دانشجویان چشمگیر بودند؛ حضور داشتند و فعّال مینمودند. من بیشترین مشاهدهام در این مورد، مربوط به مشهد است. در محیط دانشجویی مشهد، من فعّال بودم؛ تهران هم كه میآمدم، همینطور بود. در دانشگاههای مختلف میآمدم و میرفتم؛ دانشجویان با من ارتباط داشتند و از نزدیك میدیدم كه چه خبر است. الآن بعضی از همین مسئولان كنونی كشور، از دانشجویانِ آنروز ما هستند كه با ما ارتباط داشتند. از اوّلِ انقلاب به بعد، این نقش تمام نشد. شاید اگر كسانی در مسئولیتهای گوناگون مربوط به قضایای دانشجویان قرار داشتند كه به این مقوله علاقهمند بودند، بركات زیادتری بر آن بار میشد؛ اما بدون آن هم بركاتی بر این حركت و احساس و بیداری و انگیزش دانشجویی پدید آمد كه چند نمونهاش را به شما میگویم: یك نمونهاش، همین قضایای دانشگاه تهران بود كه گروهكهای الحادی آمدند دانشگاه تهران را تصرّف كردند و از اتاقها و سالنها و مراكزش بهعنوان اتاقهای جنگ، انبارهای سلاح و مركز توطئه علیه اصل انقلاب و علیه نظام استفاده كردند! فضا را قُرق هم كردند؛ یعنی یك حالت ارعابی نه فقط در مسئولان آن روز مسئولان آن روز، دولت موقّت بودند كه اصلًا جان و توان و دل و جگرِ ورود در این میدانها را نداشتند؛ آنها كه هیچ! كه حتّی در دل بسیاری از افراد انقلابی هم ایجاد كرده بودند. در محیط خودِ دانشگاه تهران، اینها بیشترین رعب را ایجاد كردند. من یادم نمیرود كه در یكی از سختترین آن روزهایش، اتّفاقاً خودم در دانشگاه بودم و یك برنامهی هفتگی داشتم. در مسجد دانشگاه تهران، آن روز طبق معمول، روزِ برنامه بود. آمدم، دیدم دانشگاه خلوتِ خلوت است. به مسجد آمدم؛ شاید بیست نفر، سی نفری در مسجد بیشتر نبودند. وقتی وارد مسجد شدم، چند نفر آمدند و گفتند: آقا! زود از اینجا بروید! گفتم مگر چه شده؟! معلوم شد كه بله، دانشگاه را قُرق كردهاند و از زدن و كشتن و این چیزها هم اصلًا ابایی ندارند! چه كسانی در مقابل اینها ایستادند؟ خودِ دانشجویان. اوّلین، یا یكی از اوّلین نشانههای بروز فعّالیت مؤثّرِ بسیار كارساز جوشش دانشجویی، در همین قضیه بود. دانشگاه نیمهتعطیل بود، اما دانشجویان یعنی یك مجموعهی انقلابیِ محض همه زنده و فعّال آمدند و داخل دانشگاه ریختند و آنجا را تطهیر كردند. این قضیه، مربوط به سال پنجاه و هشت است كه آن را عرض میكنم. این یكی از نمونههاست.اگر ما پیوندهای دانشجویی و ارتباطات دانشجویی را كه به بركت انقلاب مستحكم شده بود نمیداشتیم، این كار به این خوبی و به این روشنی امكان نداشت. البته آن روز دانشجویان در بخشهای اساسی انقلاب هم رفتند و فعّال شدند در سپاه پاسداران، در جهاد سازندگی، در بخشهای گوناگونی از كشور بعد جنگ شروع شد، كه همین شهدایی كه اسم آوردیم، اینها همه دانشجو، اهل علم و اهل تحصیل بودند. بعضیشان دارای استعدادهای خیلی خوب و مراتب عالی بودند؛ اما وجودشان وقف خواستههای انقلاب و نیازهای انقلاب بود. بنده همیشه این جمله را به دوستانم تكرار میكردم؛ الآن هم به شما میگویم كه هر انسانی باید تلاش كند، نیاز لحظه را بشناسد و آن را برآورده كند. اگر نیاز این لحظهی تاریخ را نشناختید و آن را برآورده نكردید و فردا فهمیدید، كار گذشته و دیر شده است؛ مثل یك خطّ تولید كه همینطور حركت میكند و تكنسینها و كارگران و مهندسان و متخصّصان در جای خودشان قرار گرفتهاند. وقتی این ابزار جلوِ شما میرسد، اگر كاری را كه باید انجام دهید، انجام ندادید، دیگر از دست رفته است؛ ابزار بعدی یك چیز دیگر است. تاریخ و زمان و نیازهای جامعه اینطوری است؛ و این آن چیزی است كه جوان بخصوص دانشجو از عهدهی آن برمیآید؛ میتواند آن را بداند و میتواند عمل كند؛ چون انرژی دارد؛ فعال است؛ چشمش باز است؛ ذهنش باز است؛ آینده هم متعلّق به اوست؛ برای خودش هم كار میكند.1378/09/01
آلوده بودن محیط دانشجویی دوران پهلوی [جنبش دانشجویی] یکی دو تا خصوصیت منفی هم دارد که باید به آنها هم کاملاً توجّه داشته باشید. یکی این است که چون محیط دانشجویی، محیط احساسات است - جوان احساساتی است - همیشه یک عدّه رند ناقلای کمین گرفته، مایلند که اگر بتوانند، برای کارهای مختلف، از این مجموعهی حسّاس آمادهی به تحرّک استفادهای بکنند. نه اینکه حالا همه هم میتوانند استفاده کنند؛ نه. خیلیها میخواهند در محیط دانشجویی سوء استفاده کنند؛ ولی اصلاً محیط دانشجویی آنها را نمیپذیرد. راهشان نمیدهد. اما بعضی هم زرنگند. فرض بفرمایید فلان حزب سیاسی یا گروه اقتصادی، فلان مجموعهی فرهنگی یا فلان شخصیت، اگر بخواهد از محیط دانشجویی، در جهت مقاصد و اغراض خودش استفاده کند، در صورتی که تواناییهای لازم را داشته باشد، کاملاً شدنی است. یعنی میتواند وارد محیط دانشجویی شود و با کیفیتی از محیط دانشجویی بهره ببرد. لذا اگر شما ملاحظه کنید، خواهید دید فسادهای اخلاقی در محیط دانشجویی زیاد است. البته امروز در جامعهی ما خیلی کمتر است؛ امّا در کشورهای دیگر، بخصوص کشورهای جهان سوم، خیلی زیاد است. کسانی که رفته باشند، مشاهده کردهاند. من در کشورهای آسیایی، مواردی را از نزدیک دیدم. گاهی انحطاط اخلاقی در جوانان، به شدّت مشاهده میشود که البته آن هم عواملی دارد و وارد آن بحث نمیخواهیم بشویم. اینها غالباً دانشجو هستند. من جوانی را در یکی از کشورهای اسلامی دیدم که نصف سرش را تراشیده بود و یا آن زمانهای قبل از انقلاب، معمول بود که پوستین را چپه میپوشیدند - پوستین را معمولاً باید بپوشند برای گرم شدن - برای اینکه یک نوع حرکتی کرده باشند، یا این لباسهای «لی» را سنگ پا میزدند، برای اینکه یک خرده نخنما شود و بپوشند. اینها غالباً در همین محیطهای دانشگاهی و همین جوانان دانشجو بودند. البته در محیطهای غیر دانشجویی هم بودند؛ نه اینکه نبودند. رژیم پهلوی - رژیم طاغوت - اصرار داشت که محیط دانشگاه را آلوده کند؛ برای اینکه در آنجا، تفکّرات صحیح پا نگیرد. یا گرایشهای چپ در دانشگاه رواج داشت. البته از آن طرف گرایشهای اسلامی هم رواج داشت.
حسّاس و قابل اشتعال و زود پذیر بودن و نرم و لطیف بودن روح و دل جوان، مثل یک شمشیر دو لب است. هم تفکّرات صحیح میتوانند این فرصت را مورد بهره برداری قرار دهند؛ وارد دانشگاه شوند و آن را به یک بهشت برین تبدیل کنند؛ هم تفکّرات و روشهای غلط میتوانند وارد دانشگاه شوند. این یک نقطهی ضعف است. یعنی نقطهای است که باید در معاشرت و در برخورد دانشجویی به آن توجّه داشت. دانشجو جوان و آزاد فکر است. به طور طبیعی حسّاس و احساساتی است. ممکن است تحت تأثیر هر حرف پر هیجان، یا حرف خوش ظاهری قرار گیرد. باید به این توجّه داشته باشید. این یک نقطهی ضعف است.1375/09/15
فعالیت تودهایها برای جلب فضای دانشجویی و روشنفکری در اوایل سال ۵۷ حرکت دانشجویی در کشور ما، در دورهی نهضت اسلامی،در چارچوب نهضت اسلامی قرار گرفت که خود این چارچوب، چیز عظیمی بود و در هیچ جای دنیا تا این ساعت - در این انقلابهایی که در قرن نوزدهم و بیستم اتّفاق افتاده است؛ حتّی انقلاب اکتبر شوروی سابق که در روسیه اتّفاق افتاد - اگر تاریخ و داستانها و ماجراهای آنها را خوانده باشید، اتفاق نیفتاده و میدانید که به کلّی متفاوت بود؛ اصلاً به نوع دیگری بود. این حرکت عظیم معنوی و مادّی در ایران بیسابقه بود. حرکت دانشجویی در این چارچوب قرار گرفت؛ لذا مثلاً در سال ۱۳۵۶ - شما قاعدتاً یادتان نیست - که دمادم نهضت بود، یا اوایل سال ۵۷ که مردم هر شهر، در خیابانها راه میرفتند و فریاد میزدند و شعار میدادند و دیگر قربی و اعتباری برای رژیم باقی نمانده بود؛ ناگهان سر و کلّهی تودهایها - که در حدود بیست و چند سال سکوت کرده و در دستگاههای دولتی رفته بودند، عضو شده و تملّق گفته بودند و برای رژیم و ساواک رژیم مزدوری کرده بودند - پیدا شد! بنا کردند به جزوه منتشر کردن و از اروپا جزوه آوردن، برای اینکه فضای دانشجویی و روشنفکری را جلب کنند؛ اما کارشان به جایی نرسید. هر چه تلاش کردند، نتوانستند. روشنفکران چپ - نه فقط تودهایها - کارهای جالبی انجام میدادند - بعضی از کارهایشان انصافاً جالب بود - بلکه بتوانند عناصر جوان و روشنفکر را جذب کنند؛ اما نتوانستند. چرا؟ بهخاطر اینکه حرکت، حرکت اسلامی بود. دانشجویان هم از هر قشر و هر گروه، خود را با چارچوب حرکت اسلامی تطبیق داده بودند. لذا آنها هر کار میکردند، خیلی کم موفّق میشدند که دانشجویان را به سمت خودشان متوجّه کنند.1375/09/15