جهاد نظامی / جهاد / مبارزه نظامی
مجاهدت در راه خدا یعنی یک مبارزهِی درونی؛ هر جهاد بیرونی، در واقع تکیه دارد به یک جهاد درونی؛ یعنی آن مردی که میرود جلوی دشمن و واهمه نمیکند و در همهی میدانها نه خستگی میفهمد، نه سرما میفهمد، نه گرما میفهمد، این اگر چنانچه در درون خودش در آن جهاد اکبر پیروز نشده بود، این جور نمیتوانست [جلوی دشمن] برود؛ پس مجاهدتهای بیرونی، متّکی به مجاهدتهای درونی است.1398/10/13
لینک ثابت
امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) در خطبهی نهجالبلاغه میفرماید: إِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّة؛ مجاهدت در راه خدا دری است از درهای بهشت. چه کسی است که دلش نخواهد برود به بهشت؟ چه کسی است که آرزو نداشته باشد به رضوان الهی و نعمت الهی دست پیدا کند؟ امیرالمؤمنین میفرماید: یکی از درهای بهشت، جهاد در راه خدا است؛ بهشت هشت در دارد: لَها ثَمانِیَةُ اَبواب؛ درِ معمولی هم نیست. خصوصیّت این «در» این است که میفرماید: فَتَحَهُ اللَّهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِیَائِه: خدای متعال این در، درِ جهاد در راه خدا را برای اولیای ویژهی خود باز کرده. فرزندان شما، همسران شما، پدران شما که رفتند و شهید شدند، مشمول این عبارت امیرالمؤمنین هستند.1397/12/22
لینک ثابت
روحیّهی جهاد و مقاومت در ملّت یکی از مایههای اقتدار است، لذا با روحیّهی جهاد و مقاومت دشمنند. در ادبیّات استعماری جهانی به روحیّهی مقاومت، به روحیّهی جهاد، تهمتِ خشونت میزنند؛ خشونت، تندرَوی -که متأسّفانه گاهی ما هم از آنها یاد میگیریم و همانها را تکرار میکنیم- این بهخاطر این است که روحیّهی جهاد و شهادت مایهی اقتدار است برای یک کشور.1396/02/20
لینک ثابت
ما در میدانهای جهاد در راه خدا در صورتی میتوانیم مقاومت کنیم که دلمان لبالب باشد از ایمان به خدا و سرشار از توکّل به خدای متعال؛ بدون معنویّت نمیشود حرکت کرد، بدون ایمان قوی نمیشود گردنههای دشوار را پیمود، بدون توکّل به خدای متعال نمیشود چشم بر هیمنهی ظاهری قدرتها بست و قدرت حقیقی را دید؛ توکّل لازم است، ایمان لازم است، حُسنظنّ به وعدهی الهی لازم است.1392/06/20
لینک ثابت
در آیهی شریفهی قرآن که جزو آیات جهاد است، میبینید که میفرماید: «اذا لقیتم فئة فاثبتوا و اذکروا اللَّه کثیرا»؛ در میدان جهاد وقتی در مقابل تهاجم دشمن قرار گرفتید، ایستادگی کنید و ذکر کثیر خدا بکنید. «اثبتوا و اذکروا اللَّه کثیرا»؛ ثبات قدم به خرج بدهید، ایستادگی کنید و ذکر خدا کنید. این ذکر خدا آنجا هم به درد میخورد. «لعلّکم تفلحون»؛ که این وسیلهای است برای اینکه شما به فلاح و کامیابی دست پیدا کنید.1386/06/31
لینک ثابت
جوانها! برادرها! شهادت، مرگ تاجرانه و مرگ آدمهای زرنگ است... خدا این هدیه را ارزان نمیدهد؛ به کسانی میدهد که در راه او مجاهدت کنند. جوانهای شما، شهیدان شما، همسران شهدا! همسران شما؛ پدر و مادرها! فرزندان شماها؛ بچههای شهدا! پدران عزیز شما، این هدیهی الهی را آسان و رایگان بهدست نیاوردند؛ به قیمت مجاهدت بهدست آوردند؛ در راه خدا جهاد کردند، از خودشان گذشتند و خدا این هدیه را به آنها داد.1384/02/12
لینک ثابت
برای پیروزی و موفقیت، مؤمن بودن و نماز و روزه بهجا آوردن کافی نیست؛ مجاهدت لازم است. در سایهی مجاهدت است که یک ملت میتواند خودش را، هویتش را، ناموسش را، افتخاراتش را، تاریخش را، فرهنگش را و استقلال و آزادیاش را حفظ کند. ملت ما این کار را کرد و جوانهای شما هم پیشاهنگان این راه بودند. به این مجاهدتها افتخار کنید.1384/02/12
لینک ثابت
«انّ الجهاد باب من ابواب الجنّة»؛ جهاد یکی از درهای بهشت است. شکّی نیست؛ اما اوّلاً بهشت صفا و معنویت الهی درهای متعدّد دارد، ثانیاً جهاد در میدان جنگ - در شور و شوق ایثارها و جانفشانیها - یکی از روشهای جهاد است.1377/07/26
لینک ثابت
جوانی که جبهه رفت و شهید شد، فقط خودش نبود که مجاهدت کرد؛ شما هم که پدر او هستید، مجاهدت کردید که او رفت. شما هم که مادر او هستید، مجاهدت کردید که او رفت. رفتن یک جوان به سمت محلّ خطر - جایی که جان او در خطر است - این فقط مجاهدت او نیست؛ پدر او هم با رفتن او مجاهدت میکند، مادر او هم با رفتن او مجاهدت میکند، همسر او هم مجاهدت میکند، فرزندان او هم مجاهدت میکنند، هر کسی هم که به او علاقه دارد، مجاهدت میکند. و شگفتا که این مجاهدتها تمام هم نمیشود! خود او به جبهه میرود، مدّتی ایستادگی میکند، صبر میکند، جهاد میکند و به شهادت میرسد. مجاهدت او تمام شد؛ اما مجاهدت این مادر، ادامه دارد. مجاهدت این پدر، ادامه دارد. صبر اینها مجاهدت اینهاست. مجاهدت این فرزندان، ادامه دارد؛ مجاهدت آن همسر جوان، ادامه دارد. اینها که صبر میکنند، اینها که شکایت نمیکنند، اینها که این را پای خدا محاسبه میکنند، اینها که این خون را مایه افتخار خودشان میدانند، اینها که با این صبر و شکر خودشان گردونه مجاهدت را در بین بقیه مردم ادامه میدهند، اینها که مایه تشویق دیگران به جهاد میشوند، اینها که با بیانات حکایتکننده از استواری آنها مایه آبروی یک ملت میشوند، اینها که موجب میشوند ملت و کشور در عرصه افکار عالم، به صورت یک الگو درآید - که ملت ایران در آمده است - اینها مجاهدت میکنند... این مجاهدت، هنوز هم ادامه دارد. سالهاست که این شهید، به رضوان الهی پیوسته است - مجاهدت او تمام شد - ولی مجاهدت شما ادامه دارد. کدام ارزشی و کدام کار بزرگی اینطور ترکیب پیچیدهای از مجاهدتهای گوناگون - آن هم برای مدّتهای طولانی - است!؟1377/07/05
لینک ثابت
کسی خیال نکند که جهاد - همان جهاد مسلّحانه را میگوییم؛ نه جهاد علمی و مالی و اقتصادی و جهاد در سنگر سازندگی که همه در جای خود محفوظند و فضیلت دارند - تمام شده است. البته فضیلتِ جهاد مسلّحانه با فضیلتهای دیگر قابل مقایسه نیست. میدان این جهاد، میدان بازی است که خودِ این هم فرصت دیگری است. اینها نِعَم الهی هستند و شما باید از این فرصتها استفاده کنید. این فرصتها، از شما مجموعهای بهوجود آورده است که افرادش میتوانند به آن کمالِ بشری برسند. البته هم میتوانند برسند و هم میتوانند نرسند. مبادا کسی خیال کند که «الحمدلله بارِ ما بسته است.» شما این امکان و این لباس و کفشِ مخصوصِ کوهنوردی و این عضله قوی را دارید. حالا این گوی و این میدان! میتوانید بروید و میتوانید نروید. بعضی با همین امکانات، به جای اینکه به طرفِ اوج بروند، بر میگردند به طرف تنزّل که شقاوت عظیمی است. خداوند ما را از اینکه دچار چنین وضعی شویم نگه دارد. پس، اینها امکانات شماست.
برادران عزیز! تلاش، جهاد و مجاهدت، از همه پسندیده و زیباست؛ بخصوص از کسی که ابزارِ این کار در اختیار اوست و میتواند این جهاد را در بهترین جایگاه خود قرار دهد و از آن بهره ببرد. بهره مورد نظر چیست؟ آن بهره دو بخش دارد: یک بخشِ شخصی دارد که این اصلِ قضیه است. (این را توجّه کنید!) قسمت اعظمِ مجاهدت در راه خدا، برای شخصِ خودِ شماست. «علیکم انفسکم لایضرّکم من ضلّ اذ اهدیتم» اصل قضیه این است که ما باید به عنوان یک بنده خدا، از عهده بندگی خدا برآییم. یا میتوانیم که در این صورت، سر بلند و سعادتمند خواهیم شد؛ یا نمیتوانیم که در این صورت، شقاوت است. تلاش و جهادی که میکنیم، سازندگی، خودسازی و دیگر سازی، که به دنبالشان میرویم، خدمتی که به خلق میکنیم، اقامه عدلی که میکنیم، حکومتی که بهراه میاندازیم، همه در درجه اوّل، برای این است که پیشِ خدای متعال به عنوان یک بنده بتوانیم عرض کنیم: «پروردگارا! ما حقّ بندگی تو را تا حدّی که توانستیم بهجا آوردیم.» در دعا هست که «و جعل من ظنَّ به علی عباده فی کفاء لتعزیة حقّه.» دعای خوبی هم هست. احتمال اینکه صادر از معصوم باشد، زیاد است... «وجعل من ظنّ به علی عباده فی کفاء لتعزیة حقّه.» یعنی «اگر آنچه را خدا منّت گذاشته و به ما داده است، بهکار بیندازیم، کافی است که بتوانیم حقی را که برگردن ماست، ادا کنیم.» پس در درجه اوّل، تلاش مورد نظر است.
در درجه دوم، مسائل دیگر مورد نظر است؛ مثل نجات بشریّت، اقامه حکومت عدل و حق و ایجاد راهی که بشر بتواند از آن راه به خدا و هدایت برسد. این تلاشها که اسم آوردم، مقدّمهاند برای اینکه ما بتوانیم پیش خدای متعال، حقِّ بندگی را ادا کنیم. البته حقّ بندگی هم جز با همین کارها ادا نمیشود. اینکه کسی برود، درِ اتاق را ببندد و فقط عبادت شخصی بکند، حقّ خدا را ادا نخواهد کرد. آن وظیفه و هدف شخصی، با فداکاری، تلاش، به فکر بندگانِ خدا بودن، خدمت به خلق خدا و ادای وظایف اجتماعی تحقّق پیدا میکند و برآورده میشود. توجّه کنید که این دو مطلب، با هم خَلط نشود.1373/06/29
لینک ثابت
وقتی یک جوان به جبهه میرود و در راه خدا مجاهدت میکند، پشتِ سر او، مادر و پدر و همسر و فرزندانش قرار دارند. پس، او یک نفر نیست که مشغول مجاهدت است. هنگامی که یک جوان، جانش را بر کف دست میگیرد و به میدان جنگ میرود، در واقع پدر و مادرِ او هم جهاد میکنند. وقتی ملتی در مقابل تحمیل زورگویان دنیا میایستد، وقتی جوانان این کشور اعلام میکنند که محتاج به بیگانگان نیستند و حاضرند خودشان کشورشان را بسازند و آباد کنند، معنایش این است که در این جهاد مقدّس و بزرگ، مرد و زن باهم شریکند.1373/03/17
لینک ثابت
واللَّه اللَّه فی الجهاد باموالکم وانفسکم والسنتکم فی سبیلاللَّه.» یعنی اللَّه اللَّه در جهاد. مبادا جهاد در راه خدا را با مال و جان و زبانْ ترک کنید. این جهاد، همان جهادی است که امّت اسلامی تا آن را داشت، ملت نمونه دنیا بود و وقتی آن را از دست داد، ذلیل شد. نویسندگان مسیحی که در انجیلشان از قول مسیح نقل کردهاند که «اگر کسی به این طرف صورتت سیلی زد، آن طرف را جلو بیار»، یعنی که «ما اصلاً اهل جنگ نیستیم و اهل صلح و سازش مطلق و مهربانی هستیم» - اینها شعارهایشان است. هنوز هم میگویند. هنوز هم از رو نرفتهاند - شروع کردند به مسلمانان طعنزدن که «شما اهل جهادید. شما اهل جنگید. شما اهل شمشیرید. شما اهل خونریزی هستید.» آنقدر گفتند و گفتند که مسلمانان را از رو بردند! آن وقت نویسندگان و دانشمندان مسلمان گفتند که «ما جهاد نداریم! در حقیقت جهاد ما، دفاع است!» خدای متعال میگوید: «جهاد کن!» دانشمند مسلمان میگوید: «جهاد، دفاع است!» خدا میگوید: «اذا لقیتمالذین کفروا زحفاً فلا تولوهم الادبار.»؛ به اینها پشت نکنید. با اینها مقاتله کنید: «قاتلواالذین یلونکم منالکفار.» نویسنده مسلمان میگوید: «جهاد فیسبیلاللَّه، جهاد نیست. تهاجمی نیست؛ تدافعی است!» این همه، عکسالعمل تبلیغات مسیحیان است که از بس اسم «صلح و سازش» را آوردند و گفتند «جنگ و شمشیرکشی بد است و به کسی حمله نکنید»، مسلمانان اهل جهاد و عزّتمند از جهاد را خانهنشین کردند. آن وقت خودِ آن آقایانِ اهل صلح، هرجا توانستند دمار از روزگار مسلمانان درآوردند! کسانی که امروز دربوسنی هرزگوین و در حرم ابراهیمی - مسجد خلیل الرّحمن - در فلسطین اشغالی، به کشتار مسلمانان کمر بستهاند، همانها هستند که از امریکا و اروپا آمدند. همین اروپاییها و امریکاییها و غربیهایی هستند که یک عمر با مسلمانان سروکلّه زدند که «شما اهل جهادید. جهاد بد است.»1372/12/13
لینک ثابت
جهاد با... شکل اسلامی اش - که البته حدودی دارد - ظلم نیست. در جهاد، تعدّی و تجاوز به حقوق انسانها نیست. درجهاد، بهانهگیری و کشتن این و آن نیست. در جهاد، از بین بردن هرکسی که مسلمان نیست دیده نمیشود. جهاد، یک حکم الهی است که بسیار هم با عظمت است. اگر جهاد باشد، ملتها سربلند خواهند شد.1372/12/13
لینک ثابت
سپاس خداوندی راکه باب جهاد و شهادت را که برترین سکوی پرش انسان به سمت اوج قله ی کمال اوست، به روی این ملت با اخلاص و فداکار گشود. و از جوانان و نوجوانان و مردان و زنان ما ستارگان درخشانی در فضای غبارآلود زندگی بشر امروز، پدید آورد، جهاد مخلصانه را سیره ی آنان و شهادت مظلومانه را گوهر تابناکی بر تارک آنان ساخت.1371/11/15
لینک ثابت
جهاد یکی از اساسیترین مسائل یک جامعه انقلابی است که نمیتواند بدون جهاد زندگی کند، یعنی جنگهایی را بر او تحمیل میکنند و او مجبور است دفاع کند نسبت به او سوءنیتهایی هست که مجبور است آمادگی خودش را حفظ کند و مجبور است از ملتهای مظلومی که زیر سلطهی قدرتهای شیطانی هستند دفاع کند و به آن قدرتها حمله کند همهی اینها وجوهی برای جهاد اسلامی هستند که البته جهاد اسلامی هم تدافعی و هم تهاجمی است. پس جهاد یکی از ارکان است، ولذا نفوذ در نیروهای مجاهد فی سبیل الله و مبارزه در راه خدا سست کردن و متزلزل کردن پایه جهاد است.1370/09/06
لینک ثابت
اگر کفار بیایند و بلد مسلمین را تصرف یا احاطه کنند، هیچ یک از فقهای مسلمین - قدیم و جدید - در وجوب عینی جهاد در این مورد، تردید نکرده است. همهی مذاهب اسلامی، در این معنا هم عقیده هستند. جهاد ابتدایی، واجب کفایی است؛ اما در غیر این مورد. جهاد دفاعی که اظهر مصادیق دفاع هم هست، واجب عینی است.1369/09/13
لینک ثابت