نکتهی دوم که از آن گذرا عبور میکنم، این است که همه وظیفه داریم این میدان را گستردهتر کنیم. یعنی اگر امروز باز هم عدّهای در گوشه و کنار پیدا شوند و موذیانه بخواهند خانمها را کنار بگذارند و بگویند «خانمها به دانشگاهها آمدند و رشتهی زنان را انحصاری خودشان کردند و حالا نگذاریم در هیچ یک از میدانهای تصمیمگیری ورود داشته باشند» این به نظر من یک فکر بسیار منفی، بسیار بد و درست عکس مصلحت است.
من تا قبل از اینکه این گزارش را بخوانم، نمیدانستم که خانمها در گروههای تخصّصی زنان، برای رشتهها و دورههای بالا، حضور ندارند، یا حضور مؤثّر ندارند. بنده این را اطّلاع نداشتم. این امر تعجّبآوری است! نخیر؛ خانمها باید در این رشتهها، گروههای تخصّصی را پر کنند. بلکه باید اصلاً و صرفاً از آنها تشکیل شود. وزارت بهداشت و درمان، باید تمام تلاش خودش را در این راه مصروف کند. حال که ما بحمدالله، جمع قابل توجّهی از خانمها را داریم که متخصّصند و میتوانند در صحنههای علمی خودشان را نشان دهند، و میشود از پیشرفتهای علمیشان استفاده کرد، این میدان را بازتر و گستردهتر کنند. همچنین، در بقیهی رشتههای دانشگاهی. البته برای ما فوریتر و ضروریتَرش، همین رشتهی پزشکی است. در رشتهی پزشکی، بنده بارها گفتهام: به همان تعدادی که پزشک مرد داریم، پزشک زن لازم داریم. حالا مسأله فقط مسألهی زایمان و بیماریهای زنان که نیست! زنان هم به انواع و اقسام بیمارهایی که مردان میگیرند، مبتلا میشوند. برخی بیماریها ویژهی زنان است، برخی بیماریها ویژهی مردان است؛ اما این طور نباشد که اگر زن بیماری قلب گرفت، بیماری ریه گرفت، بیماری چشم گرفت، دندانش درد گرفت، مجبور باشد که حتماً به پزشک مرد مراجعه کند. چه لزومی دارد؟! ما باید به قدری پزشک زن در جامعه داشته باشیم که هر زن، برای مراجعهی به پزشک، هیچ احتیاجی به مرد نداشته باشد. البته اجباری نیست. اگر زنی دلش میخواهد برای معالجه نزد پزشک مرد برود، ما مانع او نمیشویم. اما باید شرعاً و عرفاً، هیچ اجباری وجود نداشته باشد. وقتی الزام شرعی نبود، آنوقت البته، مراجعه کردن خانمها به پزشک مرد، اشکال شرعی هم پیدا میکند. یعنی وقتی زنان میتوانند به پزشک مرد مراجعه کنند که امکانِ این نباشد که به پزشک زن مراجعه کنند. وقتی امکان هست که به پزشک زن مراجعه کنند، در مراحلی که معاینات وسیع یا تماسهای یدی نیاز دارد، آنجا دیگر مشروع هم نخواهد بود که به پزشک مرد مراجعه کنند.
ما باید تا این حد، پزشک زن در جامعه داشته باشیم. یعنی سطح جامعه را از پزشکان زن پر کنیم؛ هر تعدادی که لازم باشد. یعنی اگر فرض بفرمایید مثلاً سیهزار پزشک مرد داریم، باید سیهزار پزشک زن هم داشته باشیم. ما تا این حد باید پیش برویم. و این نمیشود، مگر وقتی که نظام پزشکی و نظام بهداشت و درمان، برای این پزشکان زنی که امروز داریم ارزش قائل شود. به اینها امکان بدهند در مراکز تصمیمگیری حضور داشته باشند. به این، حتماً باید توجّه شود. البته دوستان ما باید به مسؤولین بگویند که این کار را بکنند و در مجامع و هیأتهای تصمیمگیرنده برای انتخاب دانشجوی به اصطلاح دورههای تخصّصی، حتماً خانمها حضور داشته باشند، تا این خودش باعث پیشرفتی برای حرفهی پزشکی در میان خانمها باشد. خود شما هم، به نظر من باید این کار را یک حسنهی غیرقابل مقایسه با هیچ حسنهی دیگر به حساب آورید. اینکه شما بتوانید به بیماران زن برسید و آنها را از اینکه به پزشک مرد مراجعه کنند بینیاز کنید، به نظر من حسنهی بزرگی است.۱۳۷۲/۰۹/۰۸
لینک ثابت
نکتهی دوم که از آن گذرا عبور میکنم، این است که همه وظیفه داریم این میدان را گستردهتر کنیم. یعنی اگر امروز باز هم عدّهای در گوشه و کنار پیدا شوند و موذیانه بخواهند خانمها را کنار بگذارند و بگویند «خانمها به دانشگاهها آمدند و رشتهی زنان را انحصاری خودشان کردند و حالا نگذاریم در هیچ یک از میدانهای تصمیمگیری ورود داشته باشند» این به نظر من یک فکر بسیار منفی، بسیار بد و درست عکس مصلحت است.
من تا قبل از اینکه این گزارش را بخوانم، نمیدانستم که خانمها در گروههای تخصّصی زنان، برای رشتهها و دورههای بالا، حضور ندارند، یا حضور مؤثّر ندارند. بنده این را اطّلاع نداشتم. این امر تعجّبآوری است! نخیر؛ خانمها باید در این رشتهها، گروههای تخصّصی را پر کنند. بلکه باید اصلاً و صرفاً از آنها تشکیل شود. وزارت بهداشت و درمان، باید تمام تلاش خودش را در این راه مصروف کند. حال که ما بحمدالله، جمع قابل توجّهی از خانمها را داریم که متخصّصند و میتوانند در صحنههای علمی خودشان را نشان دهند، و میشود از پیشرفتهای علمیشان استفاده کرد، این میدان را بازتر و گستردهتر کنند. همچنین، در بقیهی رشتههای دانشگاهی. البته برای ما فوریتر و ضروریتَرش، همین رشتهی پزشکی است. در رشتهی پزشکی، بنده بارها گفتهام: به همان تعدادی که پزشک مرد داریم، پزشک زن لازم داریم. حالا مسأله فقط مسألهی زایمان و بیماریهای زنان که نیست! زنان هم به انواع و اقسام بیمارهایی که مردان میگیرند، مبتلا میشوند. برخی بیماریها ویژهی زنان است، برخی بیماریها ویژهی مردان است؛ اما این طور نباشد که اگر زن بیماری قلب گرفت، بیماری ریه گرفت، بیماری چشم گرفت، دندانش درد گرفت، مجبور باشد که حتماً به پزشک مرد مراجعه کند. چه لزومی دارد؟! ما باید به قدری پزشک زن در جامعه داشته باشیم که هر زن، برای مراجعهی به پزشک، هیچ احتیاجی به مرد نداشته باشد. البته اجباری نیست. اگر زنی دلش میخواهد برای معالجه نزد پزشک مرد برود، ما مانع او نمیشویم. اما باید شرعاً و عرفاً، هیچ اجباری وجود نداشته باشد. وقتی الزام شرعی نبود، آنوقت البته، مراجعه کردن خانمها به پزشک مرد، اشکال شرعی هم پیدا میکند. یعنی وقتی زنان میتوانند به پزشک مرد مراجعه کنند که امکانِ این نباشد که به پزشک زن مراجعه کنند. وقتی امکان هست که به پزشک زن مراجعه کنند، در مراحلی که معاینات وسیع یا تماسهای یدی نیاز دارد، آنجا دیگر مشروع هم نخواهد بود که به پزشک مرد مراجعه کنند.
ما باید تا این حد، پزشک زن در جامعه داشته باشیم. یعنی سطح جامعه را از پزشکان زن پر کنیم؛ هر تعدادی که لازم باشد. یعنی اگر فرض بفرمایید مثلاً سیهزار پزشک مرد داریم، باید سیهزار پزشک زن هم داشته باشیم. ما تا این حد باید پیش برویم. و این نمیشود، مگر وقتی که نظام پزشکی و نظام بهداشت و درمان، برای این پزشکان زنی که امروز داریم ارزش قائل شود. به اینها امکان بدهند در مراکز تصمیمگیری حضور داشته باشند. به این، حتماً باید توجّه شود. البته دوستان ما باید به مسؤولین بگویند که این کار را بکنند و در مجامع و هیأتهای تصمیمگیرنده برای انتخاب دانشجوی به اصطلاح دورههای تخصّصی، حتماً خانمها حضور داشته باشند، تا این خودش باعث پیشرفتی برای حرفهی پزشکی در میان خانمها باشد. خود شما هم، به نظر من باید این کار را یک حسنهی غیرقابل مقایسه با هیچ حسنهی دیگر به حساب آورید. اینکه شما بتوانید به بیماران زن برسید و آنها را از اینکه به پزشک مرد مراجعه کنند بینیاز کنید، به نظر من حسنهی بزرگی است.۱۳۷۲/۰۷/۲۲
لینک ثابت
تبلیغ نکنند که با حفظ حجاب، با حفظ عفّت، با خانهداری و با تربیت فرزند، انسان نمیتواند کسب علم کند. ما امروز بحمدالله چقدر زنان دانشمند و عالم در رشتههای مختلف در جامعهمان داریم: دانشجویان کوشا و با استعداد و با ارزش، فارغالتّحصیلان سطح بالا، پزشکان ممتاز و طراز بالا! امروز در جمهوری اسلامی رشتههای گوناگون علمی در اختیار خانمهاست؛ زنهایی که عفاف و عصمتشان را هم حفظ کردند، طهارت زنانه را هم حفظ کردند، حجاب را هم -به شکل کامل- حفظ کردند، به تربیت فرزند هم به شیوه اسلامی میرسند، شوهرداری را نیز همانطوری که اسلام گفته است انجام میدهند، فعّالیت علمی و سیاسی هم میکنند. الان در بین شما -مجموع خانمهایی که اینجا تشریف دارید- عدّه زیادی هستند که فعّالیتهای سیاسی و اجتماعی دارند؛ آن هم فعّالیتهای ممتاز و برجسته؛ چه خانمهای مجرّد، چه خانمهایی که متأهّلند و همسران آنها افتخار میکنند و باید هم افتخار کنند که زنهایشان در میدانهای گوناگون پیشتازند. با روحیه اسلامی و در محیط اسلامی، زن میتواند به کمال واقعی خود برسد؛ دور از آن هرزگیها، دور از آن تجمّلگراییها و دور از پستشدن و حقیرشدن در مقابل مصرف.۱۳۷۱/۰۹/۲۵
لینک ثابت
همهی آنچه از دولتهای مسلمان انتظار میرود، با اراده و خواست ملتهای آنان قابل تحقق است. شما باید از دولتهای خود، مقابله با صهیونیزم و استکبار، و دفاع از مسلمانان مظلوم سراسر عالم و یکپارچگی و برادری با ملتها و کشورهای مسلمان دیگر را طلب کنید و در راه این هدفهای عالی، پشتیبان دلسوز و فداکار آنان باشید.
شما باید به آنان بقبولانید که از امریکا نترسند و در مقابل قُلدریهای آن بایستند. و شما باید به آنان تفهیم کنید که اسلام و قرآن تنها راه نجات است و آنان را به حصار مستحکم لاالهالااللَّه سوق دهید.
و در این وظیفهی بزرگ، علمای دین، روشنفکران، خطبا، هنرمندان، دانشجویان و جوانان دارای نقش و مسؤولیت سنگینتری میباشند، و زنان نیز مانند مردان و دوشادوش آنان در این وظیفه سهیماند.۱۳۷۱/۰۳/۱۳
لینک ثابت
ما باید برای حرکت و تلاش در راه خدا، خود را آماده نگهداریم. در این جهت، زن و مرد هم فرقی نمیکند؛ مردان هم موظفند، زنان هم موظفند؛ مردان هم باید علم و دانش را تحصیل کنند، زنان هم باید علم و دانش را تحصیل کنند؛ مردان هم باید تا آنجا که میتوانند و در هر نقطهیی که میتوانند، در راه سازندگی کشور تلاش کنند، زنان هم باید در راه سازندگی کشور - و بخصوص سازندگی نسل نو و تربیت اسلامی او - تا آنجا که میتوانند، تلاش کنند. اگر این قشر عظیم از ملت ایران - یعنی زنان - دوشادوش مردان، با حفظ حدود اسلامی، علم و فن و کارهای شایستهی یک مسلمان را فرا بگیرند و عمل بکنند، یقیناً موفقیت بیشتر خواهد بود.
امروز بحمداللَّه زنان ما در میدانهای گوناگونی پیشرفت داشتهاند. نباید زنان و دختران را از تحصیل علم باز داشت؛ باید کمک کرد تا تحصیل کنند و معرفت و بصیرت پیدا نمایند. زنان میتوانند در همهی مسائل، دوشادوش مردان باشند؛ البته باید حدود الهی و احکام الهی حفظ بشود.۱۳۷۰/۱۰/۱۱
لینک ثابت
دانش، چیز بسیار عزیزی است و من طرفدار این هستم که زنان در جامعهی ما در همهی رشتهها دانشمند بشوند. البته در آن جلسهی قبلی(۴) - که پارسال یا پیرارسال بود - من رشتهی پزشکی را اولویت دادم؛ این به خاطر آن است که پزشکی، ضرورت نقد و فوری ماست؛ والّا در همهی رشتهها، خانمها بایستی به آن استعدادهای عالی خودشان پاسخ بدهند. فرض بفرمایید در بین این پنجاه میلیون جمعیت کشور ما، اگر مثلاً سی میلیون یا سیوپنج میلیون انسانی هست که در سنین متناسب برای ثمر رساندن به این کشور است، طبیعتاً از این سیوپنج میلیون، نصفش زنان هستند. مگر میشود از کنار این همه استعدادی که در اینها نهفته، به آسانی گذشت؟ مگر میشود این خزانههای الهی را در وجود اینها نادیده بگیریم؟ در میان اینها باید دانشمند باشد؛ منتها دانش با همهی عظمتش، در مقابل آن حیثیت معنوییی که خدای متعال به زن داده، چیزی نیست.
شما خانمی را فرض کنید که در حد اعلای دانش باشد، اما در مسائل انسانی و در ارتباطات انسانیش به عنوان یک جنس از دو جنس، دچار ابتذال باشد؛ شما خیال میکنید این فرد ارزشی دارد؟ البته خانمی که دانشمند باشد، به یک شکل، کمتر دچار این ابتذالات میشود - یکی از آفات بیسوادی همین است که زنان را قدری بیشتر از اینها به ابتذال میکشاند - لیکن حد ابتذال، یک حد محدودی نیست.
خانمی باشد، ولو در حد بالای علمی، اما اگر قدر آن گوهر انسانییی که در او عزیز است - کمااینکه در مرد هم آن گوهر عزیز است و زن و مرد تلاش میکنند، علم و حکمت میآموزند، تا آن را در خودشان متجلی کنند - پوشیده و مغفولٌعنه بماند و مورد بیتوجهی و بیاحترامی قرار بگیرد، چه ارزشی دارد؟ باید گوهر انسانی در زن و مرد رشد پیدا کند؛ این یک مسألهی ارزشی است.۱۳۷۰/۱۰/۰۴
لینک ثابت
شخصیت اجتماعی زن به عنوان عضوی از این مجموعهی عظیم، خیلی حایز اهمیت است. زنان در گذشته، اصلاً به این بخش توجهی نداشتند و اهمیتی نمیدادند. در مسؤولیتهای عمومی جامعه، نقشی برای زنان فرض نمیشد؛ خودشان هم نقشی را فرض نمیکردند؛ بخصوص در این سطح وسیعی که امروز مطرح است. الان شما ملاحظه کنید، همهی زنان روستاها و شهرهای دورافتاده، به عنوان افرادی از مجموعهی نگهدارندهی این انقلاب و اصحاب و صاحبان آن، برای خودشان شأن قایلند. از این جهت، هیچ فرقی بین زن و مرد نیست؛ بلکه گاهی زنان، ایمان پُرشورتر و دید روشنتری نسبت به مسایل جامعه دارند و کشور و مسایل آن را متعلق به خودشان میدانند.
چه زمانی چنین احساسی در بین زنان ما، آن هم در چنین سطح وسیعی از جامعه وجود داشت؟ این، به برکت انقلاب است. همان حالت خودآگاهی و احساس شخصیت اجتماعی که در مردان به وجود آمده است، میتوان گفت که در زنان با جست بیشتری به وجود آمده است. قبلاً هیچ نبوده؛ ولی حالا به میزان خیلی بالایی هست. همچنین آن جنبهی مشاغل و شؤون خاص زنانه و قدر مادر و همسر بودن را دانستن، از جمله چیزهایی است که به آن توجه شده است.۱۳۶۹/۱۰/۱۶
لینک ثابت
البتّه من این را همین جا بگویم که رشتهی پزشکى - نهفقط رشتهی زنان - براى خانمها از اولویّت برخوردار است؛ زیرا ما که معتقدیم به وجود یک فاصلهی ارتباطى و آمیزشى - آمیزش اجتماعى - بین زن و مرد، و معتقدیم که نباید بین زن و مرد اختلاط بیقیدوشرط باشد، و معتقد به حجاب هستیم به معناى کامل و واقعى کلمه، نمیتوانیم در مسئلهی پزشکى بیتفاوت باشیم. یعنى به همان تعداد که پزشک مرد داریم، به همان تعداد هم پزشک زن لازم داریم. بگذاریم زنها براى مراجعات پزشکیشان به طبیب زن مراجعه کنند؛ هیچ لزومى ندارد که ما این فاصله را برنداریم. بایستى کارى بکنیم که زنها بتوانند بدون هیچگونه مشکلى به طبیب مراجعه کنند و آن طبیب هم طبیب زن باشد. بعضى از خانمها خیال میکردند که بایستى اگر زن درس میخواند، فقط در رشتهی زنان - بیماریهاى ویژهی زنان و مسئلهی زایمان - درس بخواند؛ درحالیکه نه، طبیب قلب، طبیب داخلى، طبیب اعصاب، طبیب چشم و انواع و اقسام رشتههاى تخصّصى پزشکى را خانمها موظّفند که دنبال بکنند؛ این فریضه است؛ امروز این تکلیف براى زنها بیشتر از مردها است. اگرچه در جامعهی ما آموزش رشتههاى مختلف علوم که براى ساختن این جامعه لازم است، براى همه فریضه است - [براى] آن کسانى که بتوانند، حقیقتاً امروز از آن روزهایى است که [کسب] علم، فریضهی شرعى است، علاوه بر اینکه فریضهی اجتماعى هم هست؛ فقط یک امتیاز نیست که یک کسى بخواهد به یک جایى برسد، یک شغل پُردرآمدى داشته باشد، پولى گیرش بیاید؛ نه، مسئله این نیست؛ مسئله این است که واجب است کسانى که میتوانند درس بخوانند، درس بخوانند و تخصّصها را پیدا کنند - امّا خواندن رشتهی پزشکى که براى مردها مثل بقیّهی رشتهها واجب است، براى زنها واجبتر است؛ چون زمینهی کار در میان خانمها کمتر است؛ ما به نسبتِ تعداد زنان در جامعه، پزشک زن کمتر داریم. بنابراین از نظر اسلام، این مسئله یک مسئلهی حلشده است و جامعهی ما باید پیش برود.
من میخواهم بگویم شما خانمها یک پیامى براى دنیا دارید؛ این پیام را دقیق کنید، مسجّل کنید و بدهید به دنیا. پیام، فقط هم پیام زبانى و شفاهى و کتبى نیست؛ بلکه بیشتر پیام عملى است. زنهاى ایران، بخصوص آن کسانى که در رشتههاى گوناگونِ دانش توانستهاند در چهارچوب اسلام و احکام اسلامى و مهمتر از همه مسئلهی حجاب حرکت بکنند، بایستى به زنان دنیا، به دخترهاى دنیا، به دانشجویان زن دنیا عملاً تفهیم کنند که علم به معناى بیبندوبارى نیست و لازمهی تحصیل علم، بیقیدى نسبت به موازین اخلاقى در مورد معاشرت زن و مرد نیست؛ بلکه میتوان با رعایت کامل این موازین، علم را هم تحصیل کرد و به جاهاى بالایى رسید؛ و وجود شماها میتواند بهعنوان یک نمونه از پیام جهانى اسلام نشان داده بشود.بله، من هم این را قبول دارم که فرمودید امروز دنیا تشنه است تا ببیند پیام ادیان چیست. و در میان ادیان عالم، آن دینى که ادّعا میکند که میتواند جامعه را بهصورت همهجانبه بسازد، اسلام است. یعنى مسیحیّتِ امروز و بقیّهی ادیان بهطریقِاولىٰ، این ادّعا را ندارند؛ لکن اسلام ادّعا میکند که ارکان بناى یک نظام اجتماعى را در اختیار دارد که میتواند این پایهها و رکنها را بنشاند و بر اساس این پایهها، یک نظام اجتماعى و یک جامعهی سالم و پیشرفته بنا کند. و در همهی بخشها ما بایستى نشان بدهیم که این امکان در اختیار اسلام هست؛ از جمله در مسئلهی کسب دانش و همچنین در پیوند با این مسئله، مسئلهی زن و دانش. و شما هرچه بتوانید بخصوص دانشجویان دختر را تشویق کنید و تربیت کنید و پیش ببرید در رشتهی علوم، اینْ انقلاب را و کشور را به اهداف خودش نزدیکتر خواهد کرد. مردم به خدمات شما نیازمندند؛ همچنان که به روش و منش شما هم نیازمندند، به تعهّد و پایبندى شما به دین هم نیازمندند.
و امیدواریم که انشاءالله خداوند به شما توفیق بدهد و همچنان که گفتید، فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) را الگوى خودتان بدانید و قرار بدهید و مشکلات کار تحصیلى هم از سر راه زنان مسلمان، بیشتر از پیش برطرف بشود. شنیدهام بعضى از مشکلات هنوز در بعضى از مراکز آموزشى وجود دارد؛ این مشکلات انشاءالله برطرف بشود و بتوانند دخترها و زنهاى مسلمان ما این جادّهی تحصیل علم را هرچه بیشتر و قویتر بپیمایند و ما افتخار کنیم به وجود خانمهایى که با حفظ موازین اسلامى به عالیترین قلّههاى استعداد بشرى - چه از لحاظ علمى، و چه اخلاقى و سیاسى و اجتماعى - رسیدهاند.۱۳۶۸/۱۰/۲۶
لینک ثابت
شما باید در محیط کار و زندگی، با همسر و فرزندان و همسایه و دوستانتان، به وظایف شخصی خود عمل کنید و پیوندهای معمولی اجتماعی را به صورت سالم برقرار نمایید. در عین حال، باید در میدان سیاست و صحنهی انقلاب و کارهایی که نظام اجتماعی از شما میطلبد و انتخابات و میدان جنگ و عرضه کردن خواست انقلابی و ملی خود در سطح کشور و جهان و بیان ارادهی سیاسی خود در میدانهای سیاست و انقلاب، حضور داشته باشید.۱۳۶۸/۰۹/۲۲
لینک ثابت
دشمن نباید بتواند با ترویج فرهنگ فساد - هر نوع فسادی، چه فسادهای مربوط به شهوات جنسی و چه فسادهای مالی و چه انواع و اقسام فسادهای اخلاقی و عملی دیگر - این انقلاب را از درون بپوساند. یکایک شما زن و مرد، باید مثل آن جوان شجاع و غیرتمندی که در برابر خانه و حریم و خانواده و موجودی خود سینه سپر میکند و از آن دفاع میکند، از انقلاب و اسلام و مسؤولان و دستاوردها و ایمان اسلامیتان دفاع کنید و در مقابل کسانی که به آن هجوم میورزند، بایستید.۱۳۶۸/۰۷/۲۸
لینک ثابت