دیپلماسی عمومی از روز اول، آمریکائیها علیه جمهوری اسلامی توطئه کردند. خوب، این توطئهها زائد است که بگوئیم بیاثر بود؛ واضح است که بیاثر بود؛ اگر این توطئهها بیاثر نبود که حالا باید اثری، نشانی از جمهوری اسلامی باقی نباشد؛ میبینید که جمهوری اسلامی امروز دهها برابر قویتر از روز اول است؛ پس این توطئهها بیاثر بود. امروز هم هی نقشهای جدیدی میزنند، باز هم توطئه میکنند؛ عبرت هم نمیگیرند. من تعجب میکنم! به گذشته فکر نمیکنند که خوب، این همه توطئه کردیم، این همه علیه جمهوری اسلامی پول خرج کردیم، این همه اینجا آنجا این را دیدیم، آن را دیدیم، در داخل مزدور پرورش دادیم، در بیرون این و آن را علیه جمهوری اسلامی بسیج کردیم؛ اثری نکرد. باز دوباره مینشینند چهل و پنج میلیون دلار بودجه تصویب میکنند، برای اینکه جمهوری اسلامی را شکست بدهند! بودجه تصویب میکنند که از طریق اینترنت، انقلاب ایران را از بین ببرند؛ جمهوری اسلامی را سرنگون کنند! ببینید چقدر این دشمن، دشمن درماندهای است. خوب، شما چند ده »چهل و پنج میلیون دلار« را تا حالا مصرف کردهاید؟ چقدر شما برای شکست دادن جمهوری اسلامی کار دیپلماسی کردید، تحریم اقتصادی کردید، انواع و اقسام توطئهها را کردید، جاسوس فرستادید، جاسوس تربیت کردید؛ چه فایدهای کردید که حالا باز میخواهید از این طریق وارد شوید و ملت ایران را به خیال خودتان از انقلاب جدا کنید؟ این را دشمن نمیفهمد. این، همان سنت الهی است؛ این، همان زدن به چشم و گوش دشمن غافل از خدای متعال است که حقائق را نفهمد؛ غافل کردن دشمن است. »فسینفقونها ثم تکون علیهم حسرة«؛(2) پول را خرج میکنند، بعد هم برایشان حسرت میشود؛ چون بیفایده است. من نمیدانم چقدر نشستند طراحی کردند، کار کردند تا بتوانند در تهران به یک بهانهای آشوب راه بیندازند؛ خدا میداند که از چه مدت قبل اینها نشستند طراحی کردند؛ خوب، چه شد؟ غیر از این شد که مردم از آنچه که بودند، بیدارتر شدند؟ اگر کسی خیال میکرد که لازم نیست دیگر بیاید توی میدان، از نظام جمهوری اسلامی دفاع کند، با این حوادث، همه احساس کردند که باید همیشه برای دفاع از جمهوری اسلامی حاضر باشند.1388/11/06
تجربه ملت ایران ما یک حرف حقی داریم، پای آن حرف حق ایستادهایم؛ ما گناهی نکردهایم. ما میخواهیم ملتی باشیم که قدرتمندان دنیا بر ما مسلط نباشند؛ خودمان ادارهی امور خودمان را به عهده بگیریم. ما میخواهیم ملتی باشیم پویا، حرکت کنندهی به جلو. ما میخواهیم ملتی باشیم که مسلمانی را در عمل - نه فقط در ادعا - ثابت کنیم؛ به احکام الهی عمل کنیم. ما میخواهیم جامعهی ما جامعهی مسلمان باشد، جامعهی اسلامی باشد. ما نمیخواهیم بافتهها و پندارهای متفکرین مادی را، سیاستمداران غربی را در زندگی خودمان به عنوان دستورالعمل بپذیریم؛ ما میخواهیم حکم خدا را بپذیریم. این جرم است؟ این را هم فهمیدهایم که اگر بخواهیم مسلمان زندگی کنیم، باید قدرتمند باشیم تا بتوانیم از خودمان و از هدفمان و از عقایدمان در مقابل دشمن دفاع کنیم. باید قدرتمند باشیم تا بتوانیم از حقوق کشورمان، از حقوق ملتمان - به عنوان یک ملت - از حقوق خودمان دفاع کنیم؛ ما دنبال این هستیم. اینها جرم است برای یک ملت؟ پس حرف ما حق است. پای این حق هم ایستادهایم. این را هم معتقدیم که آن وقتی که حق با باطل درگیر و روبهرو شود، اگر اصحاب حق راست بگویند پای حق بایستند، قطعاً باطل شکست خواهد خورد. تجربه هم کردهایم همین جور است. ما در طول این سی سال تجربه کردهایم: ایستادیم، پیش رفتیم. هر جا که میبینید یک عقبنشینیای انجام گرفته است، یک ناکامیای پیش آمده است، به خاطر این است که در استقامت ما سستی پیدا شده بود. هر جا استقامت کردیم، پیش رفتیم. بعد از این هم همین جور خواهد بود.1388/11/06
روشنفکری انقلاب اسلامی با آن عظمت پیروز شد. مردم آمدند با تنهای خودشان، با جسمهای بیپناه و بیزره خودشان در مقابل سلاح عوامل رژیم جبار ایستادند و انقلاب را پیروز کردند؛ بعد همین مردم آمدند به جمهوری اسلامی رأی دادند و جمهوری اسلامی را انتخاب کردند. خوب، یک انسان باانصاف و باشرف، در مقابل این خواست مردم چه میکند؟ بعضیها آمدند وسط میدان، ادعای طرفداری از مردم کردند، خودشان را دموکراتیک خواندند، خودشان را طرفدار خلق معرفی کردند؛ آن وقت با همین خلقی که این نظام را با این بهای سنگین سر کار آورده بودند، شروع کردند به مقابله کردن. توشان منافق بود، کافر صریح بود، طرفدار غرب بود، متظاهر به دین هم بود؛ همهی اینها باهم شدند یک جبهه، یک حرکت، در مقابل نظام اسلامی، در مقابل ملت ایران. ادعای طرفداری از مردم کردند، با مردم درافتادند؛ ادعای طرفداری از دموکراسی و آراء مردم کردند، با آراء مردم و نتیجهی آراء مردم درافتادند؛ ادعای روشنفکری و آزاداندیشی و آزادفکری کردند، به طور متحجرانه چهارچوبهای القائی متفکرین غربی را که آمیختهی به بدخواهی و بددلی بود- قبول کردند؛ آمدند مقابل ملت ایران. اول با حرفهای روشنفکرانه یا شبه روشنفکرانه شروع کردند به امام و به جمهوری اسلامی و به مبانی امام اعتراض کردن، انتقاد کردن، حرف زدن؛ بعد یواشیواش رودربایستی را کنار گذاشتند، آمدند توی میدان، مبارزهی فکری را، مبارزهی سیاسی را تبدیل کردند به مبارزهی مسلحانه یا اغتشاشگری- اینها توی کشور ما اتفاق افتاد؛ مال تاریخ نیست، مال همین دههی اول انقلاب است- شروع کردند مزاحمت کردن. به جای اینکه بنشینند فکر کنند، ببینند مشکلات کشور چیست- این همه مشکلات متوجه کشور ما بود؛ مقداری از گذشته مانده بود، مقداری را تحمیل میکردند- به حل این مشکلات کمک کنند، به مسئولین کمک کنند، اگر به نظرشان میرسد که باید راهنمائی کنند، راهنمائی کنند، اگر زیر یک باری را باید بگیرند، به جای اینکه بگیرند، افتادند سینه به سینه شدن، معارضه کردن، بدگوئی کردن؛ بعد هم هرجا توانستند، با مردم مواجه شدن، در بخشهای مختلف. کشور در مرزها درگیر جنگ بود، به جنگ هم بیاعتنائی کردند؛ داخل همین خیابانهای تهران، سر هر چهارراهی که توانستند، سر هر گذری که دستشان رسید، بنا کردند با جمهوری اسلامی و با نظام مقابله کردن.1388/11/06
مردم، وسیله یاری شدن جمهوری اسلامی توسط خداوند جمهوری اسلامی هویتی غیر از هویت مردم و ایمان مردم و عزم مردم که ندارد. امروز هم همین جور است. ما کسی نیستیم، ما چیزی نیستیم؛ خدای متعال به وسیلهی این مردم و این دلهاست که این نظام را حمایت میکند؛ »هو الّذی ایّدک بنصره و بالمؤمنین«.(1) خداوند متعال به پیغمبرش میفرماید که پروردگار، تو را به وسیلهی مؤمنین یاری کرد. جمهوری اسلامی امروز هم همین جور است، آن روز هم همین جور بود. ما وسیلهی دیگری نداریم؛ وسیله، همین ایمانهای مردم است که از هر سلاحی کارآمدتر است، از هر وسیلهای مؤثرتر است. آن روز هم همین جور بود. مردم آمدند این توطئهها را جارو کردند. البته یک توطئه که جارو شد، معنایش این نیست که توطئه تمام شد؛ خوب، دشمن بیدار است؛ یک بازی دیگری، یک توطئهی دیگری، یک ماجرای دیگری. مردم که بیدار بودند، فرقی نمیکند؛ صد تا توطئه هم که بیاورند، مردم در مقابلش میایستند و حرکتشان را هم ادامه میدهند. حرکت عظیم ملت ایران متوقف نمیشود؛ هم پیش میروند، هم در عین حال با معارضهها، با دشمنیها و با مزاحمتها مقابله میکنند. این وضعی بوده است که در این سی سال وجود داشته است.1388/11/06
1 )
سوره مبارکه الأنفال آیه 62 وَإِن يُريدوا أَن يَخدَعوكَ فَإِنَّ حَسبَكَ اللَّهُ ۚ هُوَ الَّذي أَيَّدَكَ بِنَصرِهِ وَبِالمُؤمِنينَ ترجمه: و اگر بخواهند تو را فریب دهند، خدا برای تو کافی است؛ او همان کسی است که تو را، با یاری خود و مؤمنان، تقویت کرد...
مایه حسرت بودن هزینههای دشمن برای مقابله با ایران کی با این مردم در طول این سی سال دشمن بوده است؟ در درجهی اول، آمریکا و صهیونیسم. از اینها دشمنتر ما سراغ داریم برای جمهوری اسلامی؟ از روز اول، دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی و صهیونیستهای دنیا در مقابل نظام جمهوری اسلامی ایستادند. امروز هم حقاً و انصافاً دشمنترین دشمنان، اینها هستند. بنده که نگاه میکنم، میبینم بعضی از دولتهای غربی گاهی یک حرفهای بیربطِ بیمعنائی میزنند؛ اما محرک، صهیونیستهایند؛ عامل، همان طبقهی مسلطی هستند که بر حکومت آمریکا و دولت آمریکا و انتخابات آمریکا هم مسلطند؛ اینهایند که دارند صحنهگردانی میکنند. خوب، پس اینها شدند دشمنترین دشمنان ملت ایران. حالا اگر آن کسی که در مقابل مردم میایستد، به اینها دل بست، این آن خطای دوم است که اتفاق میافتد. دل بستن به دشمن؟! وقتی میبینیم که این دشمن وارد میدان شده است، بایستی بفهمیم، بشناسیم؛ اگر خطائی، اشتباهی کرده باشیم، باید اشتباه را برطرف کنیم. از روز اول، آمریکائیها علیه جمهوری اسلامی توطئه کردند. خوب، این توطئهها زائد است که بگوئیم بیاثر بود؛ واضح است که بیاثر بود؛ اگر این توطئهها بیاثر نبود که حالا باید اثری، نشانی از جمهوری اسلامی باقی نباشد؛ میبینید که جمهوری اسلامی امروز دهها برابر قویتر از روز اول است؛ پس این توطئهها بیاثر بود. امروز هم هی نقشهای جدیدی میزنند، باز هم توطئه میکنند؛ عبرت هم نمیگیرند. من تعجب میکنم! به گذشته فکر نمیکنند که خوب، این همه توطئه کردیم، این همه علیه جمهوری اسلامی پول خرج کردیم، این همه اینجا آنجا این را دیدیم، آن را دیدیم، در داخل مزدور پرورش دادیم، در بیرون این و آن را علیه جمهوری اسلامی بسیج کردیم؛ اثری نکرد. باز دوباره مینشینند چهل و پنج میلیون دلار بودجه تصویب میکنند، برای اینکه جمهوری اسلامی را شکست بدهند! بودجه تصویب میکنند که از طریق اینترنت، انقلاب ایران را از بین ببرند؛ جمهوری اسلامی را سرنگون کنند! ببینید چقدر این دشمن، دشمن درماندهای است. خوب، شما چند ده »چهل و پنج میلیون دلار« را تا حالا مصرف کردهاید؟ چقدر شما برای شکست دادن جمهوری اسلامی کار دیپلماسی کردید، تحریم اقتصادی کردید، انواع و اقسام توطئهها را کردید، جاسوس فرستادید، جاسوس تربیت کردید؛ چه فایدهای کردید که حالا باز میخواهید از این طریق وارد شوید و ملت ایران را به خیال خودتان از انقلاب جدا کنید؟ این را دشمن نمیفهمد. این، همان سنت الهی است؛ این، همان زدن به چشم و گوش دشمن غافل از خدای متعال است که حقائق را نفهمد؛ غافل کردن دشمن است. »فسینفقونها ثمّ تکون علیهم حسرة«؛(1) پول را خرج میکنند، بعد هم برایشان حسرت میشود؛ چون بیفایده است. من نمیدانم چقدر نشستند طراحی کردند، کار کردند تا بتوانند در تهران به یک بهانهای آشوب راه بیندازند؛ خدا میداند که از چه مدت قبل اینها نشستند طراحی کردند؛ خوب، چه شد؟ غیر از این شد که مردم از آنچه که بودند، بیدارتر شدند؟ اگر کسی خیال میکرد که لازم نیست دیگر بیاید توی میدان، از نظام جمهوری اسلامی دفاع کند، با این حوادث، همه احساس کردند که باید همیشه برای دفاع از جمهوری اسلامی حاضر باشند.1388/11/06
1 )
سوره مبارکه الأنفال آیه 36 إِنَّ الَّذينَ كَفَروا يُنفِقونَ أَموالَهُم لِيَصُدّوا عَن سَبيلِ اللَّهِ ۚ فَسَيُنفِقونَها ثُمَّ تَكونُ عَلَيهِم حَسرَةً ثُمَّ يُغلَبونَ ۗ وَالَّذينَ كَفَروا إِلىٰ جَهَنَّمَ يُحشَرونَ ترجمه: آنها که کافر شدند، اموالشان را برای بازداشتن (مردم) از راه خدا خرج میکنند؛ آنان این اموال را (که برای به دست آوردنش زحمت کشیدهاند، در این راه) مصرف میکنند، امّا مایه حسرت و اندوهشان خواهد شد؛ و سپس شکست خواهند خورد؛ و (در جهان دیگر) کافران همگی به سوی دوزخ گردآوری خواهند شد.
جهاد سیاسی انقلاب اسلامی با آن عظمت پیروز شد. مردم آمدند با تنهای خودشان، با جسمهای بیپناه و بیزره خودشان در مقابل سلاح عوامل رژیم جبار ایستادند و انقلاب را پیروز کردند؛ بعد همین مردم آمدند به جمهوری اسلامی رأی دادند و جمهوری اسلامی را انتخاب کردند. خوب، یک انسان باانصاف و باشرف، در مقابل این خواست مردم چه میکند؟ بعضیها آمدند وسط میدان، ادعای طرفداری از مردم کردند، خودشان را دموکراتیک خواندند، خودشان را طرفدار خلق معرفی کردند؛ آن وقت با همین خلقی که این نظام را با این بهای سنگین سر کار آورده بودند، شروع کردند به مقابله کردن. توشان منافق بود، کافر صریح بود، طرفدار غرب بود، متظاهر به دین هم بود؛ همهی اینها باهم شدند یک جبهه، یک حرکت، در مقابل نظام اسلامی، در مقابل ملت ایران. ادعای طرفداری از مردم کردند، با مردم درافتادند؛ ادعای طرفداری از دموکراسی و آراء مردم کردند، با آراء مردم و نتیجهی آراء مردم درافتادند؛ ادعای روشنفکری و آزاداندیشی و آزادفکری کردند، به طور متحجرانه چهارچوبهای القائی متفکرین غربی را- که آمیختهی به بدخواهی و بددلی بود- قبول کردند؛ آمدند مقابل ملت ایران. اول با حرفهای روشنفکرانه یا شبه روشنفکرانه شروع کردند به امام و به جمهوری اسلامی و به مبانی امام اعتراض کردن، انتقاد کردن، حرف زدن؛ بعد یواشیواش رودربایستی را کنار گذاشتند، آمدند توی میدان، مبارزهی فکری را، مبارزهی سیاسی را تبدیل کردند به مبارزهی مسلحانه یا اغتشاشگری- اینها توی کشور ما اتفاق افتاد؛ مال تاریخ نیست، مال همین دههی اول انقلاب است- شروع کردند مزاحمت کردن. به جای اینکه بنشینند فکر کنند، ببینند مشکلات کشور چیست- این همه مشکلات متوجه کشور ما بود؛ مقداری از گذشته مانده بود، مقداری را تحمیل میکردند- به حل این مشکلات کمک کنند، به مسئولین کمک کنند، اگر به نظرشان میرسد که باید راهنمائی کنند، راهنمائی کنند، اگر زیر یک باری را باید بگیرند، به جای اینکه بگیرند، افتادند سینه به سینه شدن، معارضه کردن، بدگوئی کردن؛ بعد هم هرجا توانستند، با مردم مواجه شدن، در بخشهای مختلف. کشور در مرزها درگیر جنگ بود، به جنگ هم بیاعتنائی کردند؛ داخل همین خیابانهای تهران، سر هر چهارراهی که توانستند، سر هر گذری که دستشان رسید، بنا کردند با جمهوری اسلامی و با نظام مقابله کردن.1388/11/06
تحریم اقتصادی از روز اول، آمریکائیها علیه جمهوری اسلامی توطئه کردند. خوب، این توطئهها زائد است که بگوئیم بیاثر بود؛ واضح است که بیاثر بود؛ اگر این توطئهها بیاثر نبود که حالا باید اثری، نشانی از جمهوری اسلامی باقی نباشد؛ میبینید که جمهوری اسلامی امروز دهها برابر قویتر از روز اول است؛ پس این توطئهها بیاثر بود. امروز هم هی نقشهای جدیدی میزنند، بازهم توطئه میکنند؛ عبرت هم نمیگیرند. من تعجب میکنم! به گذشته فکر نمیکنند که خوب، این همه توطئه کردیم، این همه علیه جمهوری اسلامی پول خرج کردیم، این همه اینجا آنجا این را دیدیم، آن را دیدیم، در داخل مزدور پرورش دادیم، در بیرون این و آن را علیه جمهوری اسلامی بسیج کردیم؛ اثری نکرد. باز دوباره مینشینند چهل و پنج میلیون دلار بودجه تصویب میکنند، برای اینکه جمهوری اسلامی را شکست بدهند! بودجه تصویب میکنند که از طریق اینترنت، انقلاب ایران را از بین ببرند؛ جمهوری اسلامی را سرنگون کنند! ببینید چقدر این دشمن، دشمن درماندهای است. خوب، شما چند ده» چهل و پنج میلیون دلار «را تا حالا مصرف کردهاید؟ چقدر شما برای شکست دادن جمهوری اسلامی کار دیپلماسی کردید، تحریم اقتصادی کردید، انواع و اقسام توطئهها را کردید، جاسوس فرستادید، جاسوس تربیت کردید؛ چه فایدهای کردید که حالا باز میخواهید از این طریق وارد شوید و ملت ایران را به خیال خودتان از انقلاب جدا کنید؟ این را دشمن نمیفهمد. این، همان سنت الهی است؛ این، همان زدن به چشم و گوش دشمن غافل از خدای متعال است که حقائق را نفهمد؛ غافل کردن دشمن است.» فسینفقونها ثمّ تکون علیهم حسرة «1388/11/06
دشمنستیزی, آمادگی برابر دشمن, آمادگی مردم, بیداری, دشمن, عرصه پیکار با دشمن, مبارزه با توطئه دشمن به عدد هر مؤمن و هر انسان باانگیزهی باشرفی، یک سنگر در مقابل تهاجم دشمن وجود دارد.1388/11/06
مردم ایران, بصیرت, آگاهی مردم, آمادگی برابر دشمن, آمادگی مردم, بیداری, بیداری ملتها, غفلت, غفلت نکردن, غفلت از دشمن, حرکت به سمت هدف وقتی یک ملت به دنبال یک هدفی حرکت می کند، اگر نداند سر راه او چه خطراتی است، چه کمینکردههائی هستند، در مقابل اینها چه باید کرد؟ اگر خود را رها کند، قید و بندهای خود را رها کند و بیخیال باشد، ضربه خواهد خورد.1388/11/06
بصیرت, آمادگی برابر دشمن, آمادگی مردم, بیداری همهی ملتهائی که در جهت یک هدف بزرگی حرکت کردند و وسط راه ضربه خوردند و گاهی آنچنان افتادند که دیگر قرنها بلند نشدند، مشکلشان از همین جا آغاز شد که ندانستند چه چیز در انتظار آنهاست و خود را برای مواجههی با آن آماده نکردند.1388/11/06
امت بزرگ اسلامی, اقتدار همه جانبه, اقتدار ملی, اقتدارگرایی, اقتدار نظامی, اقتدار نظام, اقتدار درونزا, دفاع از دین, حقوق ملت ایران, مسلمان, آمادگی برابر دشمن, آمادگی نظامی اگر بخواهیم مسلمان زندگی کنیم، باید قدرتمند باشیم تا بتوانیم از خودمان و از هدف و عقایدمان در مقابل دشمن دفاع کنیم. باید قدرتمند باشیم تا بتوانیم از حقوق کشورمان، از حقوق ملتمان - به عنوان یک ملت - از حقوق خودمان دفاع کنیم؛ ما دنبال این هستیم.1388/11/06
مقاومت هر جا که میبینید یک عقبنشینیای انجام گرفته است، یک ناکامیای پیش آمده است، به خاطر این است که در استقامت ما سستی پیدا شده بود. هر جا استقامت کردیم، پیش رفتیم.1388/11/06
مسئولیتپذیری, تکلیف, احساس مسئولیت هیچ کس نگوید من تکلیفی ندارم، من مسئولیتی ندارم؛ همه مسئول هستند. مسئولیت معنایش این نیست که اسلحه ببندیم و بیائیم در خیابان راه برویم؛ بلکه در هر کاری که هستیم، احساس مسئولیت کنیم.1388/11/06
عزم ملی جمهوری اسلامی هویتی غیر از هویت مردم و ایمان مردم و عزم مردم که ندارد. امروز هم همینجور است. ما کسی نیستیم، ما چیزی نیستیم؛ خدای متعال به وسیلهی این مردم و این دلهاست که این نظام را حمایت میکند؛» هو الّذی ایّدک بنصره و بالمؤمنین «. خداوند متعال به پیغمبرش میفرماید که پروردگار، تو را به وسیلهی مؤمنین یاری کرد. جمهوری اسلامی امروز هم همینجور است، آن روز هم همینجور بود. ما وسیلهی دیگری نداریم؛ وسیله، همین ایمانهای مردم است که از هر سلاحی کارآمدتر است، از هر وسیلهای مؤثرتر است. آن روز هم همینجور بود. مردم آمدند این توطئهها را جارو کردند. البته یک توطئه که جارو شد، معنایش این نیست که توطئه تمام شد؛ خوب، دشمن بیدار است؛ یک بازی دیگری، یک توطئهی دیگری، یک ماجرای دیگری. مردم که بیدار بودند، فرقی نمیکند؛ صد تا توطئه هم که بیاورند، مردم در مقابلش میایستند و حرکتشان را هم ادامه میدهند. حرکت عظیم ملت ایران متوقف نمیشود؛ هم پیش میروند، هم در عین حال با معارضهها، با دشمنیها و با مزاحمتها مقابله میکنند. این وضعی بوده است که در این سی سال وجود داشته است.1388/11/06
احساس مسئولیت افتخارات مازندران و در این مناسبت عرض کنیم بالخصوص مردم آمل، افتخارات کمی نیست. چه در وادی مجاهدت فی سبیل الله، چه در وادی علم، فقاهت، معرفت و عرفان، انصافاً چهرهی آمل چهرهی درخشانی است. امروز هم بحمد اللَّه بزرگان روحانی آملی جزو افتخارات حوزههای علمیه و جزو ذخائر باارزش روحانی کشور ما محسوب میشوند. در امتحان عظیم هشتسالهی جنگ تحمیلی هم، چه شهر آمل، چه استان پهناور مازندران، یکی از بخشهای پرافتخار کشور بودند. من همان وقت هم، چه با لشکرهای مستقر در مازندران، چه با بسیجیهای آنها و جوانان فداکار آنها آشنائی داشتم؛ آنها را از دور و نزدیک میشناختم؛ مجاهدتهاشان را میدانستم؛ اینها که از یاد انقلاب نخواهد رفت. یک بنائی را شما مشاهده میکنید مستحکم، باشکوه و سربلند؛ کی این خشتها را، این سنگها را روی هم گذاشت تا این بنا به وجود آمد؟ کی توانست این نقشهی فاخر را در عمل پیاده کند و این بنا را به وجود بیاورد؟ مگر میشود نقش آن حوادث و آن شخصیتهائی که کار آنها، مجاهدت آنها، گذشت آنها و احساس مسئولیت آنها موجب شد ذره ذره این بنا بالا بیاید، ارتفاع پیدا کند، شکل پیدا کند، شکوه پیدا کند، نادیده گرفت؟ یکی از خطاهائی که گاهی اتفاق افتاده است، نادیده گرفتن همین نقشآفرینان بزرگ است.1388/11/06
احساس مسئولیت آنچه که برای ما لازم است، این است که آحاد مردم، مسئولین، غیر مسئولین، بخصوص جوانها، بخصوص کسانی که سخن و حرفشان تأثیر دارد، احساس مسئولیت حضور در صحنه را از دست ندهند. هیچکس نگوید من تکلیفی ندارم، من مسئولیتی ندارم؛ همه مسئولند. مسئولیت معنایش این نیست که اسلحه ببندیم، بیائیم توی خیابان راه برویم؛ در هر کاری که هستیم، احساس مسئولیت کنیم؛ مسئولیت دفاع از انقلاب و از نظام جمهوری اسلامی؛ یعنی از اسلام، یعنی از حقوق مردم، یعنی از عزت کشور. این، شرط اول: همه باید این احساس مسئولیت را داشته باشیم. و من میبینم که این احساس مسئولیت را داریم. این را مردم کشور ثابت کردند، ثابت میکنند؛ حالا یک نمونهی واضحش همین 9 دی بود که اشاره کردند؛ نمونههای دیگری هم هست؛ 22 بهمن در پیش است، دههی فجر در پیش است. مردم حضور خودشان را، آمادگی خودشان را، سرزندگی و نشاط خودشان را نشان دادهاند، بازهم نشان خواهند داد.1388/11/06