جهاد انواع مختلفی دارد: یک وقت ممکن است که جهاد علمی رجحان پیدا کند ــ بله، مواردی داریم از این قبیل که جهاد علمی رجحان پیدا میکند ــ یک وقت هم جهاد نظامی رجحان پیدا میکند، یک وقت جهاد سیاسی رجحان پیدا میکند، یک وقت جهاد اجتماعی و ورود در فعّالیّتهای اجتماعی رجحان پیدا میکند. در همهی این موارد، طلّاب جوان ما، فضلای جوان ما باید احساس مسئولیّت بکنند و بدانند که خطاب اوّل، متعلّق به آنها است؛ برای اینکه وظیفهی اوّلی و اصلی ما جامعهی روحانیّت عبارت است از دعوت الیالخیر؛ کاری که انبیا میکردند؛ این وظیفهی اوّلیّهی ما است. و بهترین وسیلهی دعوت الیالخیر هم عبارت است از عمل؛ عمل در میدان خیر و در میدان دعوت. بنابراین وارد شدن در میدان مجاهدت، برای عالِم دینی و روحانی یک وظیفهی اوّلی و بدیهی و قطعی است؛ در این هیچ تردیدی نیست. آن کسی که از میدان جهاد کناره میگیرد، در واقع بایستی توجّه بکند که میدان جهاد، اساس قضیّه است.1398/10/23
لینک ثابت
جهاد اقتصادی, جهاد فرهنگی, جهاد سیاسی
کشور امروز خوشبختانه درگیر جنگ نظامى نیست امّا درگیر جنگ سیاسى است، درگیر جنگ اقتصادى است، درگیر جنگ امنیّتى است و بالاتر از همه درگیر جنگ فرهنگى است؛ یعنی یک جنگ است. یعنى این را اگر کسى نداند، آنوقت خواب خواهد ماند؛ اگر کسى نداند خواب خواهد ماند. همینقدر که ندانید دشمن در صدد حمله است و این حمله از کجا است و چگونه است، باید مطمئن باشید شکست میخورید؛ باید بدانید که دشمن چهکار میکند. امروز صحنهى کشور این است. اینکه ما میگوییم «جنگ فرهنگى»، «جنگ اقتصادى»، این هیچ منافات ندارد با اینکه احساس آرامش هم در کشور بشود. ما طرفدار احساس امنیّتیم، ما میخواهیم احساس امنیّت بشود؛ یعنى بگیر و ببند و بزن و بکوبى وجود نداشته باشد؛ همه احساس امنیّت بکنند؛ ما این را دوست میداریم؛ این منافات ندارد با آن حرفى که گفتیم که دشمن دارد به شکل ویژهى ممکن با ما مبارزه میکند. آن شکل ویژه را باید شناخت و راه مقابلهى با آن را پیدا کرد؛ انواع و اقسام شیوهها هست؛ منتها حالا بعضىها نمیخواهند این را بفهمند، نمیخواهند باور کنند، چون اگر چنانچه باور کنند تکلیف به گردنشان میگذارد؛ بعضىها هم کشش آن را ندارند. امّا واقعیّت قضیّه این است؛ یعنى امروز در زمینههاى مختلف - همانطور که عرض کردیم، هم در زمینهى اقتصادى، هم در زمینهى فرهنگى، هم در زمینهى سیاسى - یک جنگى در کشور وجود دارد. وَ اِنَّ اَخَا الحَربِ الاَرِق؛(۴) کسى که اهل مبارزه است بیدار است؛ بعد فرمود: وَ مَن نامَ لَم یُنَم عَنه؛(۵) اگر شما در جبهه خوابت برد، معنایش این نیست که طرف مقابل هم خوابش برده و او هم غافل است؛ اگر تو از او غافل شدى، نشانهى این نیست که او هم از شما غافل است؛ نخیر، شما ممکن است خوابت ببرد، [امّا] او بیدار باشد؛ این را باید توجّه داشت؛ لذاست که عرصه عرصهى مهمّى است.1394/02/14
لینک ثابت
رها كردن مواضع و عقبنشینیِ منهزمانه در مواجههی با دشمن، از جملهی چیزهایی است كه قرآن تأكید میكند كه نباید انجام بگیرد؛ در جنگ نظامی و در جنگ سیاسی و در جنگ اقتصادی، در هر جایی كه صحنهی زورآزمایی است، در مقابل دشمن باید ایستاد؛ باید عزم شما بر عزم دشمن پیروز بشود، باید ارادهی شما بر ارادهی دشمن غالب بشود؛ و میشود و این ممكن است. در عرصهی هرگونه جهاد و كارزاری، پشت كردن به دشمن و هزیمت كردن، از نظر اسلام و قرآن ممنوع است.1392/08/29
لینک ثابت
جهاد, جهاد اقتصادی, جهاد سیاسی
در جنگ نظامی و در جنگ سیاسی و در جنگ اقتصادی، در هر جایی كه صحنهی زورآزمایی است، در مقابل دشمن باید ایستاد؛ باید عزم شما بر عزم دشمن پیروز بشود، باید ارادهی شما بر ارادهی دشمن غالب بشود؛ و میشود و این ممكن است.1392/08/29
لینک ثابت
با حزن و اندوه فراوان، خبر درگذشت علامه آیتالله دکتر عبدالهادی الفضلی را دریافت نمودم.
این علامهی فقید، عمر شریف خود را در جهاد علمی و سیاسی و دفاع از مقدسات امت اسلامی و مسائل بر حقّ آن سپری کرد.
این فقید از پیشگامان تفکر و اندیشه و از نظریهپردازان برجستهی اسلامی بود و بهترین نشانهی این امر، آثار و تألیفات گرانسنگ ایشان است.
مرحوم الفضلی پناهگاه علمای امت بودند و با فکر و حرکت و جهاد و تلاشهای وحدتآفرین خود، نمونه و اُسوهای را در نزدیکی دلها، وحدت بخشیدن به صفوف اسلام، همدلی و دوری از نزاعها و اختلافات، و تمرکز نگاهها و اندیشهها بر دشمن مشترک آحاد امت عظیم اسلامی ارائه کردند.1392/01/20
لینک ثابت
بشریت اگر بیندیشد و انصاف را رعایت کند، تصدیق خواهد کرد که نجات بشر و حرکت بشر به سوی کمال، به برکت اسلام ممکن خواهد شد و لاغیر. ما مسلمانها قدرناشناسی کردیم؛ ما نمک خوردیم و نمکدان را شکستیم؛ ما قدر اسلام را ندانستیم؛ ما پایههائی را که پیغمبر اکرم برای بنای جوامع برجسته و متکامل انسانی بناگذاری کرده بود، در میان خود نگه نداشتیم؛ ما ناشکری و ناسپاسی کردیم و چوبش را هم خوردیم. اسلام این توانائی را داشت و دارد که بشریت را به سعادت برساند، به کمال برساند و از لحاظ مادی و معنوی او را رشد دهد. این پایههائی که پیغمبر گذاشتند - پایهی ایمان، پایهی عقلانیت، پایهی مجاهدت، پایهی عزت - پایههای اصلی جامعهی اسلامی است.
ایمانمان را در دلهای خود و در عمل خود تقویت کنیم؛ از خرد انسانی، که هدیهی بزرگ الهی به بشر است، استفاده کنیم؛ جهاد فیسبیلالله را چه در میدانهای نبرد نظامی، آن وقتی که لازم باشد؛ چه در میدانهای دیگر، میدان سیاست، میدان اقتصاد و دیگر میدانها - دنبال کنیم و حس عزت و کرامت انسانی و اسلامی را برای خودمان مغتنم بشماریم.1390/04/09
لینک ثابت
من امسال را «سال جهاد اقتصادی» اعلام کردهام. این معنایش این است که ملت ایران در این برههی از زمان، جهادش به طور عمده در عرصهی اقتصاد است. امروز ما آمدیم این منطقه را از نزدیک بازدید کردیم. این منطقه، یک منطقهی اقتصادی است که متکی است به تولید؛ و برای اقتصاد یک کشور، مهمترین بخشی که میتواند یک شکوفائی پایدار را به وجود بیاورد، تولید است؛ بخصوص آن بخش اقتصاد تولیدیای که متکی است به دانش، متکی است به علم؛ اینجا اینجور است؛ هم اقتصادی است، هم تولیدی است، هم علمی است؛ دانشبنیان است. این، شایستهی ملت ایران است. اگر یک روز مردم این منطقه و مردم بخشهای مختلف کشور در مقابل زورگوئی و پرروئی و زیادهطلبی دولتهای غارتگر و متجاوز، آنجور باید میایستادند، امروز در مقابل آن قدرتها شکل ایستادگی پیچیدهتر است، حساستر است، متنوعتر است؛ احتیاج دارد به یک مجاهدت پیچیده و عمیق.
خوشبختانه ملت ما با فرهنگ مجاهدت آشناست. ما از مجاهدت، بیگانه نیستیم. ملت ما در میدانهای جهاد؛ هم جهاد نظامی، در دوران هشت سال دفاع مقدس؛ هم جهاد سیاسی، در طول این مدت؛ هم جهاد اقتصادی و علمی، یک ملتِ امتحانداده است. ما آشنا هستیم با جهاد. این جهادی که امروز باید انجام دهیم - جهاد اقتصادی - از جهادهائی که تا امروز ملت ایران انجام داده، مشکلتر نیست؛ اما باید بدانیم چه کار میخواهیم بکنیم.1390/01/08
لینک ثابت
امروز هم در میدان علم، میدان سیاست، میدان تلاش و کار، میدان همبستگی ملی و میدان بصیرت، شما جوانها پایمردی خودتان را نشان دادید، ایستادگی خودتان را اثبات کردید. گاهی اوقات جنگ نظامی آسانتر از جنگ فکری است؛ آسانتر از جنگ در عرصههای سیاسی است. ملت ایران نشان داد که در جنگ عرصههای سیاسی و امنیتی، بصیرتش و ایستادگیاش از ایستادگی در جنگ نظامی کمتر نیست. لذا جوانهای ما بحمداللَّه جوانهای لایق، ساخته و پرداختهای هستند که باید به این مقدار هم اکتفا نکنند؛ همت مضاعف، کار مضاعف. همتتان را بلند کنید. ملت ایران باید عقبافتادگیهای دورانهای طولانی استبداد در این کشور و دخالت خارجی و نفوذ خارجی را جبران کند. بنده اطمینان راسخ دارم به اینکه جوان امروزِ کشور عزیزِ ما در سطح عالم، کمنظیر یا بینظیر است. و این، نوید آیندهی کشور است. انشاءاللَّه شما جوانها آن روزی را خواهید دید که کشورتان از لحاظ علمی، از لحاظ فناوری، از لحاظ سیاسی، از لحاظ نفوذ بینالمللی، در سطحی باشد که شایستهی ایران اسلامی و شایستهی ملت بزرگ ایران است.1389/01/11
لینک ثابت
انقلاب اسلامی با آن عظمت پیروز شد. مردم آمدند با تنهای خودشان، با جسمهای بیپناه و بیزره خودشان در مقابل سلاح عوامل رژیم جبار ایستادند و انقلاب را پیروز کردند؛ بعد همین مردم آمدند به جمهوری اسلامی رأی دادند و جمهوری اسلامی را انتخاب کردند. خوب، یک انسان باانصاف و باشرف، در مقابل این خواست مردم چه میکند؟ بعضیها آمدند وسط میدان، ادعای طرفداری از مردم کردند، خودشان را دموکراتیک خواندند، خودشان را طرفدار خلق معرفی کردند؛ آن وقت با همین خلقی که این نظام را با این بهای سنگین سر کار آورده بودند، شروع کردند به مقابله کردن. توشان منافق بود، کافر صریح بود، طرفدار غرب بود، متظاهر به دین هم بود؛ همهی اینها باهم شدند یک جبهه، یک حرکت، در مقابل نظام اسلامی، در مقابل ملت ایران. ادعای طرفداری از مردم کردند، با مردم درافتادند؛ ادعای طرفداری از دموکراسی و آراء مردم کردند، با آراء مردم و نتیجهی آراء مردم درافتادند؛ ادعای روشنفکری و آزاداندیشی و آزادفکری کردند، به طور متحجرانه چهارچوبهای القائی متفکرین غربی را- که آمیختهی به بدخواهی و بددلی بود- قبول کردند؛ آمدند مقابل ملت ایران. اول با حرفهای روشنفکرانه یا شبه روشنفکرانه شروع کردند به امام و به جمهوری اسلامی و به مبانی امام اعتراض کردن، انتقاد کردن، حرف زدن؛ بعد یواشیواش رودربایستی را کنار گذاشتند، آمدند توی میدان، مبارزهی فکری را، مبارزهی سیاسی را تبدیل کردند به مبارزهی مسلحانه یا اغتشاشگری- اینها توی کشور ما اتفاق افتاد؛ مال تاریخ نیست، مال همین دههی اول انقلاب است- شروع کردند مزاحمت کردن. به جای اینکه بنشینند فکر کنند، ببینند مشکلات کشور چیست- این همه مشکلات متوجه کشور ما بود؛ مقداری از گذشته مانده بود، مقداری را تحمیل میکردند- به حل این مشکلات کمک کنند، به مسئولین کمک کنند، اگر به نظرشان میرسد که باید راهنمائی کنند، راهنمائی کنند، اگر زیر یک باری را باید بگیرند، به جای اینکه بگیرند، افتادند سینه به سینه شدن، معارضه کردن، بدگوئی کردن؛ بعد هم هرجا توانستند، با مردم مواجه شدن، در بخشهای مختلف. کشور در مرزها درگیر جنگ بود، به جنگ هم بیاعتنائی کردند؛ داخل همین خیابانهای تهران، سر هر چهارراهی که توانستند، سر هر گذری که دستشان رسید، بنا کردند با جمهوری اسلامی و با نظام مقابله کردن.1388/11/06
لینک ثابت
امروز دنیای اسلام افق روشنی در مقابل خود مشاهده میکند. دشمنان بزرگ و مستکبران گردنکلفت عالم که همهی دنیا در اختیار آنها هست، امروز در مقابل خیزش امتهای مسلمان و بیداری ملتهای مسلمان احساس ناتوانی میکنند؛ راه بر روی آنها بسته است و این نشاندهندهی وعدهی الهی است که فرمود: «و لینصرنّ اللَّه من ینصره انّ اللَّه لقویٌّ عزیز». و فرمود: «و نرید ان نمنّ علی الّذین استضعفوا فی الأرض و نجعلهم ائمّة و نجعلهم الوارثین». اینها وعدهی الهی است. و فرمود: «و اللَّه غالب علی أمره». این وعدههای الهی به برکت بیداری و حرکت مسلمانها بتدریج خود را نشان میدهد.
یک جهاد بزرگ در مقابل ملت مسلمان است. این جهاد لزوماً جهاد نظامی نیست؛ جهاد سیاسی است، جهاد فکری است، جهاد علمی است، جهاد اجتماعی است، جهاد اخلاقی است. و امت بزرگ اسلام بتدریج با ابعاد گوناگون این جهاد آشنا شده است و آشنا میشود. امروز شما نگاه کنید به صحنهی منطقهی بسیار حساس خاورمیانه، همین پیشرفت امت اسلامی را میبینید. مسئلهی فلسطین که یک مسئلهی غمانگیز برای دنیای اسلام بود، امروز بااینکه وحشیگری صهیونیستها نسبت به فلسطینیان چند برابر شده است، در عین حال امید را شما در ناصیهی ملت فلسطین مشاهده میکنید.1387/07/10
لینک ثابت
امروز دنیای اسلام افق روشنی در مقابل خود مشاهده میکند. دشمنان بزرگ و مستکبران گردنکلفت عالم که همهی دنیا در اختیار آنها هست، امروز در مقابل خیزش امتهای مسلمان و بیداری ملتهای مسلمان احساس ناتوانی میکنند؛ راه بر روی آنها بسته است و این نشاندهندهی وعدهی الهی است که فرمود: «و لینصرنّ اللَّه من ینصره انّ اللَّه لقویّ عزیز».(1) و فرمود: «و نرید ان نمنّ علی الّذین استضعفوا فی الأرض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین».(2) اینها وعدهی الهی است. و فرمود: «و اللَّه غالب علی أمره».(3) این وعدههای الهی به برکت بیداری و حرکت مسلمانها بتدریج خود را نشان میدهد.
یک جهاد بزرگ در مقابل ملت مسلمان است. این جهاد لزوماً جهاد نظامی نیست؛ جهاد سیاسی است، جهاد فکری است، جهاد علمی است، جهاد اجتماعی است، جهاد اخلاقی است. و امت بزرگ اسلام بتدریج با ابعاد گوناگون این جهاد آشنا شده است و آشنا میشود. امروز شما نگاه کنید به صحنهی منطقهی بسیار حساس خاورمیانه، همین پیشرفت امت اسلامی را میبینید.1387/07/10
لینک ثابت
علمای مبارزی که از این استان به تاریخ دانش دین در کشور معرفی شدند، در کمتر نقطهای از نقاط ایران نظیر دارند. میرزای شیرازی را که همه میشناسند. مرحوم سید علی اکبر فالاسیری- عالم بزرگ- که در همین شهر شیراز قیام کرد و با نفوذ انگلیسها و نفوذ خارجیها مخالفت کرد، بعد هم آمدند و او را گرفتند و تبعید کردند؛ لکن اثر کار او ماند. نوشتهاند که سید علی اکبر فالاسیری در نزدیک حافظیه- شاید در همین نقاطی که الآن شما حضور دارید- مشغول زیارت عاشورا بود که ریختند و او را گرفتند و تبعید کردند. میرزای دوم- میرزا محمد تقی شیرازی- که در سالهای بعد از جنگ جهانی اول، رهبر مبارزهی ملت عراق در مقابل تهاجم انگلیسها و اشغال انگلیسها بود. مرحوم سید عبد الحسین لاری چهرهی برجسته و ممتازی بود که در حدود صد سال قبل، در همین استان و به کمک عشایر غیور و دلیر استان فارس، مبارزات خودش را شروع کرد؛ با سلطهی انگلیسها مبارزه کرد؛ برای استقرار نظام قانونی و مشروطیت مبارزه کرد؛ برای تشکیل حکومت اسلامی مبارزه کرد. روحانیت استان از این نمونهها بسیار دارد که همه هم به کمک مردم مؤمن و غیور استان فارس- چه عشایر و چه مردم شهرها و چه بخصوص شهر شیراز- مستظهر بودهاند. مرحوم سید نور الدین حسینی، در همین شهر شیراز عضو سفارت بیگانه را- که به مقدسات مردم اهانت کرده بود- خواباند و با دست خودش به او شلاق زد و حدّ الهی را جاری کرد و با دستگاه جبار، با شجاعت تمام به مبارزهی سیاسی و اجتماعی برخاست. بعد هم در دوران شروع مبارزات روحانیت، مرحوم آیتاللَّه شهید دستغیب و مرحوم آیتاللَّه محلاتی و دیگر علما، مسجد جامع عتیق شیراز را مرکز مبارزات خودشان قرار دادند و آوازهی مبارزات علمای شیراز و سخنرانیهای مرحوم آیتاللَّه دستغیب- به عنوان سخنگوی آن روحانیت- در همان روزها در اکناف ایران منتشر شد. بنده خودم در آن وقت در قم بودم، نوار سخنرانی مرحوم شهید دستغیب دست به دست میان طلاب میگشت! ما هم آن وقت شنیدیم. این موضع روحانیت مبارز شیراز بود که با پشتیبانی مردم هم همراه بود.1387/02/11
لینک ثابت
در همهی میدانهای جنگ- هم میدان جنگ نظامی، هم میدان جنگ سیاسی، هم میدان جنگ اقتصادی، هم میدان جنگ تبلیغاتی- ذکر خدا کنید که این ذکر خدا موجب فلاح و کامیابی شماست. ذکر خدا پشتوانهی ثبات قدم است.1386/06/31
لینک ثابت
باید دانست که رحمت الهی و کمک الهی بستگی دارد به حرکت و تلاش انسان مؤمن؛ به عمل صالح او. باید در میدان باشیم، باید احساس وظیفه را فراموش نکنیم؛ مجاهدت را فراموش نکنیم؛ جهاد در صحنههای مختلف، وظیفهی ماست و ضامن پیشرفت و پیروزی ماست. در صحنهی سیاسی هم جهاد هست، در صحنهی فرهنگی هم جهاد هست، در صحنهی تبلیغاتی و ارتباطاتی هم جهاد هست، در صحنههای اجتماعی هم جهاد هست. جهاد فقط جهاد نظامی نیست؛ انواع و اقسام عرصههای زندگی بشر، عرصهی جهادند.1386/05/28
لینک ثابت
جهاد با جهد و تلاش از لحاظ ریشه یکیاند؛ یعنی در آن معنای جهد و کوشش وجود دارد؛ اما جهاد فقط این نیست؛ جهاد یعنی مبارزه؛ مبارزهی در همین اصطلاح متعارف فارسیِ امروز ما. مبارزه انواع و اقسامی دارد: مبارزهی علمی داریم، مبارزهی مطبوعاتی داریم، مبارزهی سیاسی داریم، مبارزهی اقتصادی داریم، مبارزهی نظامی داریم، مبارزهی آشکار داریم، مبارزهی پنهان داریم؛ اما یک نقطهی مشترک در همهی اینها وجود دارد و آن اینکه در مقابلِ یک خصم است؛ در مقابلِ یک مانع است. مبارزه با دوست معنی ندارد؛ مبارزه در مقابلِ یک دشمن است.
فرض کنید در دوران اختناق، کسی هر هفته مثلًا پنجتا کتاب میخواند؛ خیلی کار بود؛ اما لزوماً مبارزه نبود؛ جهد بود، جهاد نبود. اگر میخواست جهاد باشد، باید کتابی را میخواند که در حرکت او در مواجههی با رژیم طاغوت و رژیم اختناق، تأثیر داشت؛ آنوقت میشد جهاد. خاصیت جهاد این است.1386/04/25
لینک ثابت
امروز امریکا در دنیای اسلام بهشدت منفور است؛ اینکه دیگر جای انکار نیست. این نفرت هم البته دلائلی دارد و بیخود یک دولت و یک رژیم در نظر ملتها منفور نمیشود. در بین فلسطینیها منفور است، علتش روشن است؛ بین لبنانیها منفور است، علتش روشن است؛ بین عراقیها منفور است، علتش روشن است؛ بین ملتهای گوناگون مسلمانِ دیگر معلوم منفور است، علتش روشن است؛ چون دائم به اسلام، به مسلمین، به ارزشهای اسلامی اهانت میکنند؛ از اهانتکنندگان به اسلام حمایت میکنند؛ حقوق ملتهای مسلمان را زیر پا له میکنند. خوب، نتیجه این نفرت چه میشود؟ نتیجهاش این میشود که امریکا با همهی لشکرکشی سنگین و پُرهیاهویش در عراق، پا در گِل میماند و شکست میخورد. امروز دیگر ما نیستیم که میگوئیم امریکا در عراق شکست خورد؛ قضاوت همه است؛ قضاوت خود آمریکائیها و نخبگان سیاسی امریکا هم همین است. خوب، چرا شکست میخورد؟ چون منفور مردم است؛ چون مردم از او بدشان میآید. نفرت مردم از امریکا موجب میشود که با او همکاری نکنند و هرجا هم میتوانند، ضربهای به او بزنند. امریکاییها میآیند صورت مسئله را عوض میکنند و میگویند ایران در عراق، در مقابل امریکاست. بله، ایران از شما متنفر است؛ در این شکی نیست؛ دولت و ملت ایران از شما متنفرند؛ این روشن است؛ اما قضیهی عراق، قضیهی ملت عراق است.
در فلسطین، تیرشان به سنگ میخورد، ناکام میمانند، نقشههایشان خراب میشود، طرفدارانشان مغلوب میشوند، نیروی طرفدار حق فلسطینی غلبه و قدرت پیدا میکند، اینها عصبانی میشوند و میگویند دست ایران اینجا در کار است! ایران آمد در غزه، اسرائیل را محاصره کرد! خوب بیچارهها، چرا واقعیت را ندیده میگیرید؟! چرا به ملت فلسطین اهانت میکنید؟ ما اگر بتوانیم ضربهی سیاسی به امریکا و اسرائیل بزنیم، حتماً میزنیم. اما قضیه غزه و فلسطین، قضیهی مردم فلسطین است. فلسطینیها از امریکا متنفرند؛ با اسرائیل از بن دندان و از اعماق دل دشمنند؛ حق هم دارند، خانهشان را تصرف کردهاند. این حقیقت را انسان نبیند و بیخود به این در و آن در بزند. در لبنان همینجور؛ در افغانستان یکجور دیگر؛ در پاکستان یکجور دیگر. ببینید این نفهمیدن و به این در و آن در زدن و به جفنگگوئی افتادنِ مسئولان بلندپایهی یک قدرت بزرگ سیاسی و نظامی جهان و نشناختن موضوع، نشانهی این است که در فهمشان و در جهتگیریشان دچار ادبارند؛ مغلوب حقیقیاند؛ چون غیر از عرصهی جنگ سیاسی و جنگ نظامی، یک عرصهی دیگری وجود دارد در جنگ، به نام عرصهی اعتقادی و ایمانی و عرصهی باورها. آنها در باورهای خودشان مغلوبند. طرف مقابلشان حق دارد، حقیقت را میبیند، باورهای روشنی دارد؛ اما آنها این باورهای روشن را ندارند و ناگزیرند عرصهها را مخلوط کنند؛ موضوعات را به هم وصل کنند.1386/04/09
لینک ثابت