اگر این ملت بتواند خودش را به قلههای پیشرفت و علم و ترقی برساند، یک دروازهی عظیمی جلوی راه ملتها برای رفتن به سمت معنویت باز میشود. لذا کارشکنی میکنند؛ مخالفت میکنند؛ تبلیغات سوء میکنند؛ تحقیر میکنند؛ از فشارهای سیاسی و اقتصادی استفاده میکنند، برای اینکه این ملت نتواند به این مقصود برسد؛ اما عزم ما و عزم این ملت، عزم راسخی است و راه را ادامه میدهد؛ اینجاست که نقش نیروی جوان خودش را نشان میدهد.1386/02/19
لینک ثابت
اما من میخواهم عرض کنم که قضایای دیگر ما و چالشهای فراوان ظریف دیگری که داشتیم، کمتر از دوران دفاع مقدس نیست. ملت ایران پرچم حاکمیتِ معنویت و دین را بر زندگی بشری برافراشته و در دست گرفته. این، خیلی مهم است. درست است که امروز انسانها در همه نقاط دنیا تقریباً، بخصوص در همین کشورهای غربی و مادی، از مادیت دلزده شدهاند؛ دلشان برای یک معنویتی- که درست هم آن معنویت را نمیشناسند- پر میزند و جوانها سردرگم دنبال چیزی ورای این ظواهر مادی و این لذات مادی هستند که برای آنها عادی شده؛ دنبال معنویتند؛ اما قدرتهای ادارهکنندهی عالم، مدیریتهای اقتصادی دنیا؛ یعنی همین غارتگران، چپاولگران، یعنی همین که شما به آن استکبار جهانی میگوئید، نمیگذارند ملتها به سمت معنویت راه پیدا کنند. شوق هست؛ اما مانع هم هست. در یک چنین دنیائی، جمهوری اسلامی؛ یعنی یک ملت، یک کشور بزرگ در یک نقطهی حساس با این همه جوان، با این ثروتهای مادی و معنوی که درس هست و همه هم میدانند، پرچم معنویت را در دست گرفته، میگوید من میخواهم انسانها را در سایه معنویت به سعادت، به خوشبختی، به رفاه، به امنیت، به پیشرفت علمی و به استقلال برسانم؛ و ثابت کرده که این، شدنی است. این یک هماوردطلبی بزرگ نسبت به استکبار جهانی است و فلسفههای آنها را باطل میکند؛ روشهای آنها را یکسره زیر سؤال میبرد.
اگر این ملت بتواند خودش را به قلههای پیشرفت و علم و ترقی برساند، یک دروازهی عظیمی جلوی راه ملتها برای رفتن به سمت معنویت باز میشود. لذا کارشکنی میکنند؛ مخالفت میکنند؛ تبلیغات سوء میکنند؛ تحقیر میکنند؛ از فشارهای سیاسی و اقتصادی استفاده میکنند، برای اینکه این ملت نتواند به این مقصود برسد؛ اما عزم ما و عزم این ملت، عزم راسخی است و راه را ادامه میدهد؛ اینجاست که نقش نیروی جوان خودش را نشان میدهد.1386/02/19
لینک ثابت
من دو سه سال پیش به جوانها- ظاهراً در جمع شما بود یا یک جمع دیگری- گفتم من به جوانها میگویم: تحصیل، تهذیب، ورزش. تحصیل کنید؛ یعنی نیروی خرد، فکر، مغز، علم در شما تقویت شود. الحمد للَّه گزارشی که من دارم، این است که بچههای انجمن اسلامی دانشآموزی در دبیرستانهائی که حضور دارند، معمولًا درسشان هم بهتر از درس همکلاسیها و همدورهایهایشان هست- حالا ممکن است همه جا اینجور نباشد- این، خیلی چیز خوبی است، باید اینطور باشد. از لحاظ علمی خودتان را تقویت کنید، پیش ببرید؛ نه فقط برای اینکه حرف شما در دیگری اثر کند، برای اینکه شما میخواهید یک ستونی باشید که این بنای عظیم، این کاخ مجلل- کاخ مدنیت و پیشرفت ملت ایران- بر روی این ستونها بر سرِپا بایستد و بنا شود.1386/02/19
لینک ثابت
بیکفایتی و وابستگی سلاطین قاجار و پهلوی؛ عامل عقبماندگی ایران
كشور و جامعهی ما بعد از انقلاب، در تمام طول این دوران، لحظات حساسی را گذرانده است كه نقش جوانها و تأثیر حالت جوانی و استعدادهای جوانی در آن، یك نقش برجسته است. با اینكه ما ملت با استعدادی هستیم و بودیم، بر اثر تسلط سیاستهای استعماری و استبدادی و سلطنتهای موروثیِ خاندانی و حكومتهای غاصب و جائر، در طول دو سه قرن، از قافلهی علم جهانی عقب ماندیم.
عقبماندگی علمی همراهِ خود عقبماندگی اقتصادی و فرهنگی و نظامی و بقیهی عقبماندگیها را هم به بار میآورد. یك كشوری كه با توجه به استعداد خود، با توجه به زمینههای طبیعی و انسانی خود، با توجه به جایگاه جغرافیایی خود - كه اگر به نقشهی جهان نگاه كنید، توجه میكنید كه ایران در چه نقطهی حساسی قرار دارد - با توجه به ذخائر زیرزمینی خود، باید یكی از پیشرفتهترین و یكی از ثروتمندترین كشورهای دنیا باشد، در دورهی حكومتهای قاجاری و بعد پهلوی، تبدیل شد به حكومت عقبافتادهیِ دستنشاندهیِ فقیرِ ضعیفِ توسریخور. این، در تاریخ ما اتفاق افتاد. گناهش به گردن كیست؟ در درجه اول به گردن آن زمامداران فاسد و بی كفایت است، كه وابسته هم شدند؛ وقتی سیاستهای استعماری غرب وارد میدان شد، وابسته هم شدند. آنها همت و حمیّت نداشتند؛ فقط به فكر زندگی و آقایی خودشان و حفظ قدرت حكومت خودشان بودند. گناه، در درجه اول بر دوش اینهاست؛ حالا حداقل این دو سلسلهی سلاطین قاجاری و سلاطین پهلوی.
ملت ایران حق دارد كه در روز قیامت و در پیش خدای متعال گریبان این ستمگران را بگیرد و ادعانامهی عظیم و وحشتناكی را علیه اینها در دست بگیرد، بگوید اینها كسانی بودند كه یك كشورِ با استعداد، غنی، بزرگ، دارای آن سابقهی فرهنگی بی نظیر را - كه چنین كشوری لااقل باید در عِداد كشورهای درجهی یك جهان باشد؛ والّا اصلاً درجهی یك است؛ و در بالای ستون كشورها باید قرار داشته باشد - تبدیل كردند به یك كشور درجهی چندم؛ هم فقیر، هم ضعیف، هم تحقیر شده، هم توسریخور، هم نا امید.
بعد چه اتفاقی افتاد؟ در خلال این صد، صد و بیست سالی كه بخش آخر آن دوران سخت تا امروز. گذشته، وجدانهای بیدار و شخصیتهای بزرگی پیدا شدند كه هشدارهایی دادند؛ برقهایی در آسمان تاریك و ظلمانیِ زندگیِ این كشور جهاندند كه روشنیهایی به وجود آمد؛ بیداریهایی به وجود آمد كه یك نمونهاش مخالفت میرزای شیرازی با كمپانی رژیِ معروف بود كه در واقع همهی كشور را بتدریج میبلعید و میخواست سرنوشتی مثل سرنوشت استعماری هندوستان برای ایران رقم بزند؛ یا فریادهای مرحوم آیتاللَّه مدرس در صحن مجلس ملی آن روز در مقابلهی با رضا خان و دیگران و دیگران، در مقابله با آن قرارداد خائنانهای كه آن روز داشتند میبستند كه همهی كشور را تحویل انگلیسها بدهند. اینها برقهایی در این فضا روشن كرد؛ دلها را روشن كرد، عزمها را محكم كرد. نهضت به وسیلهی پیشروان این فكر شروع شد، رهبری الهی و با عزم و ارادهای مثل امام، خدای متعال در اختیار ملت گذاشت؛ بازهم همین جوانها، حركت خودشان را كردند، یك تحول عظیم و بنیادی به وجود آمد؛ میلههای زندانی كه ملت ایران در آن گرفتار بود، شكسته شد، لكن از اینجایی كه انقلاب شروع كرد، تا آنجایی كه باید ملت ایران برسد، راهِ طولانی است. این راه طولانی پر از چالشهای گوناگون است؛ همت میخواهد، نیرو میخواهد، نشاط میخواهد، ابتكار میخواهد، تراكم عظیم نیروها را میطلبد. اینها باید به وسیلهی جوانها، روحیه جوان، نشاط جوانی تأمین شود.1386/02/19
بیانات در دیدار اعضای انجمنهای اسلامی دانشآموزان
عقبماندگی علمی ایران, عملکرد حکومت پهلوی, انحطاط ایران در دوره قاجار و پهلوی, وابستگی سلسله پهلوی به مستکبرین, عملکرد حکومت قاجاریه, انحطاط ایران در دوره قاجار و پهلوی, میرزای شیرازی, قرارداد رژی, شهید آیت الله سیدحسن مدرس, نشاط و نیروی جوان, تاریخ قیام تحریم تنباکو, تاریخ قاجاریه, تاریخ قیام تحریم تنباکو, تاریخ بر سر کار آمدن پهلوی اول و نهضتهای اعتراضی, مخالفت آیت الله مدرس با رضاخان, پیشروان انقلاب, تاریخ قیام تحریم تنباکو, قیام تحریم تنباکو, رهبران نهضت تحریم تنباکو
روایت تاریخی
لینک ثابت
معمولاً دوران دفاع مقدس را به یاد میآورند که درست هم هست؛ انسان در دوران دفاع مقدس، گاهی آنقدر داوطلبان جوان را میدید که چشم انسان از کثرت جمعیت، سیاهی میرفت و از شور و شوقی که اینها داشتند برای اینکه به خطوط مقدم دفاعی بروند و از استقلال کشور در مقابل تهاجم نظامی دفاع کنند.1386/02/19
لینک ثابت
تهذیب شامل رفتارها هم میشود؛ رفتار با پدر و مادر. پدر و مادرهایتان را هم دوست بدارید و هم این دوستی را به آنها ابراز کنید؛ هم احترامشان کنید. هم اطاعتشان کنید؛ در داخل محیط خانه، اخلاق شما، رفتار شما میتواند یک خانواده را بسازد. یک جوان گاهی در یک خانواده، پدر، مادر، برادران، خواهران را تحت تأثیر قرار میدهد. من گاهی به خانوادهی شهدا که سر میزنم، پدرها، مادرها - این را من شنیدهام - میگویند این جوان، جوان شهیدشان، در داخل خانه با رفتار خود، معلم ما بود؛ نماز خواندنش، نماز خواندن را به ما یاد میداد؛ قرآن خواندنش، قرآن خواندن را به ما یاد میداد؛ وظیفهشناسی، نشاطش برای کار، نشاط و وظیفهشناسی را به ماها تعلیم میداد. یک جوان مؤمن و مهذب در داخل خانواده، مثل یک چراغ محیط خانواده را روشن میکند و برادرها، خواهرها از او فرامیگیرند؛ در داخل محله، در داخل محیط زندگی، در داخل محیط کار.1386/02/19
لینک ثابت
امروز شما خودتان را به کارهای نیک، خلقنیک، رفتارنیک اگر وادار کنید و عادت بدهید، هویت انسانی شما همینجور شکل میگیرد و تا آخر عمر این دستاورد با شما خواهد ماند. ...در این مقطع خیلی کارهای بزرگ میشود بر روی شخصیت خود انجام داد؛ خودسازی. ارتباطتان را با خدا قوی کنید. در مسائل دینی بر نقاط عقلانی و ظریف بپردازید و آنها را از استادان ماهرش فرا بگیرید. دین، عواطف هم دارد؛ لکن این عواطف به معنویات عمیق، به فکر عمیق تکیه دارد؛ این فکر را باید آموخت و با مبانی دینی آشنا شد و بر اساس آن، روی شخصیت خود، روی دل خود اثر گذاشت. روی دل خودتان باید اثر بگذارید. ما باید دل خودمان را خیلی اوقات مخاطب قرار بدهیم.
یکی از اهلِ معنا گفته بود من روزی چند هزار مرتبه فلان ذکر را بر این دل خفتهی غافل خودم خواندم؛ چه تعبیر خوبی است. نماز همان ذکری است، همان آب حیاتی است که انسان به دل خود میبخشد؛ نمازِ با توجه؛ توجه به معنا، توجه به اینکه در مقابل خدا قرار داریم. نماز را اینطوری بخوانید. وقتی به نماز میایستید، به یاد بیاورید که در مقابل خداوند متعال ایستادهاید و دارید با او حرف میزنید. در سرتاسر نماز سعی کنید این حالت حفظ بشود، آنوقت این نماز اثر میگذارد و دل انسان را مثل اکسیر عوض میکند. اکسیر مادهی کیمیایی است که میگویند مس را طلا میکند. دل ما از مس هم که باشد، اکسیر ذکر آن را به طلا تبدیل میکند. این، خیلی مهم است.
تهذیب شامل رفتارها هم میشود؛ رفتار با پدر و مادر. پدر و مادرهایتان را هم دوست بدارید و هم این دوستی را به آنها ابراز کنید؛ هم احترامشان کنید. هم اطاعتشان کنید؛ در داخل محیط خانه، اخلاق شما، رفتار شما میتواند یک خانواده را بسازد. یک جوان گاهی در یک خانواده، پدر، مادر، برادران، خواهران را تحت تأثیر قرار میدهد. من گاهی به خانوادهی شهدا که سر میزنم، پدرها، مادرها - این را من شنیدهام - میگویند این جوان، جوان شهیدشان، در داخل خانه با رفتار خود، معلم ما بود؛ نماز خواندنش، نماز خواندن را به ما یاد میداد؛ قرآن خواندنش، قرآن خواندن را به ما یاد میداد؛ وظیفهشناسی، نشاطش برای کار، نشاط و وظیفهشناسی را به ماها تعلیم میداد. یک جوان مؤمن و مهذب در داخل خانواده، مثل یک چراغ محیط خانواده را روشن میکند و برادرها، خواهرها از او فرامیگیرند؛ در داخل محله، در داخل محیط زندگی، در داخل محیط کار1386/02/19
لینک ثابت
نماز همان ذکری است، همان آب حیاتی است که انسان به دل خود میبخشد؛ نمازِ با توجه؛ توجه به معنا، توجه به اینکه در مقابل خدا قرار داریم. نماز را اینطوری بخوانید. وقتی به نماز میایستید، به یاد بیاورید که در مقابل خداوند متعال ایستادهاید و دارید با او حرف میزنید. در سرتاسر نماز سعی کنید این حالت حفظ بشود، آنوقت این نماز اثر میگذارد و دل انسان را مثل اکسیر عوض میکند. اکسیر مادهی کیمیایی است که میگویند مس را طلا میکند. دل ما از مس هم که باشد، اکسیر ذکر آن را به طلا تبدیل میکند.1386/02/19
لینک ثابت
دل ما از مس هم که باشد، اکسیر ذکر آن را به طلا تبدیل میکند.1386/02/19
لینک ثابت
ملت با استعدادی ما، بر اثر تسلط سیاستهای استعماری و استبدادی و سلطنتهای موروثىِ خاندانی و حکومتهای غاصب و جائر، در طول دو سه قرن، از قافلهی علم جهانی عقب ماند.1386/02/19
لینک ثابت
ملت ایران پرچم حاکمیتِ معنویت و دین را بر زندگی بشری برافراشته و در دست گرفته. این، خیلی مهم است. درست است که امروز انسانها در همه نقاط دنیا تقریباً، بخصوص در همین کشورهای غربی و مادی، از مادیت دلزده شدهاند؛ دلشان برای یک معنویتی - که درست هم آن معنویت را نمیشناسند - پر میزند و جوانها سر در گم دنبال چیزی ورای این ظواهر مادی و این لذات مادی هستند که برای آنها عادی شده؛ دنبال معنویتند؛ اما قدرتهای ادارهکنندهی عالم، مدیریتهای اقتصادی دنیا؛ یعنی همین غارتگران، چپاولگران، یعنی همین که شما به آن استکبار جهانی میگوئید، نمیگذارند ملتها به سمت معنویت راه پیدا کنند. شوق هست؛ اما مانع هم هست. در یک چنین دنیایی، جمهوری اسلامی؛ یعنی یک ملت، یک کشور بزرگ در یک نقطهی حساس با این همه جوان، با این ثروتهای مادی و معنوی که درس هست و همه هم میدانند، پرچم معنویت را در دست گرفته [است]... اگر این ملت بتواند خودش را به قلههای پیشرفت و علم و ترقی برساند، یک دروازهی عظیمی جلوی راه ملتها برای رفتن به سمت معنویت باز میشود1386/02/19
لینک ثابت
جوانی یک نعمت بزرگی است که یک بار به هر انسانی داده میشود؛ یک دورهی معینی هم دارد. از آن دوره که گذشتید، از برکات آن دوره میتوانید استفاده کنید. پیرمردهای دارای آرامش روحی و فکر روشن و رفتار منظم و برنامهریزی شده، کسانی هستند که جوانی را با این خصوصیات گذراندهاند. پیرمردهای کسل، آشفته، بیحوصله، سیر از زندگی، کسانی هستند که در جوانی این ذخیره را فراهم نکردهاند. پیرمردها و پیرزنهایی که در کهولت راحت با خدا انس پیدا میکنند، کسانی هستند که این انس را در جوانی به دل خودشان یاد دادهاند. اشتباه است اگر خیال کنیم میشود جوانی را کلاً به غفلت گذراند. اما در پیری یک انسان ذاکر و شاکر خدا بود؛ نخیر، نمیشود. سعی میکنند گاهی، اما نمیتوانند. این ذخیرهای که شما در جوانی فراهم میکنید، این ذخیرهی همهی عمر شماست تا آخر، چه ذخیرهی جسمی، چه ذخیرهی فکری، چه ذخیرهی قلبی و روحی. این ذخیرهی شماست تا آخر عمر و ذخیرهی ابدی شماست برای زندگی ابدی، که حیات واقعی آنجاست. قدر این دوران را بدانید.1386/02/19
لینک ثابت
جوانی یک نعمت بزرگی است که یک بار به هر انسانی داده میشود؛ یک دورهی معینی هم دارد. از آن دوره که گذشتید، از برکات آن دوره میتوانید استفاده کنید. 1386/02/19
لینک ثابت
جوانی یک نعمت بزرگی است که یک بار به هر انسانی داده میشود؛ یک دورهی معینی هم دارد. از آن دوره که گذشتید، از برکات آن دوره میتوانید استفاده کنید. پیرمردهای دارای آرامش روحی و فکر روشن و رفتار منظم و برنامهریزی شده، کسانی هستند که جوانی را با این خصوصیات گذراندهاند. پیرمردهای کسل، آشفته، بیحوصله، سیر از زندگی، کسانی هستند که در جوانی این ذخیره را فراهم نکردهاند.1386/02/19
لینک ثابت
این ذخیرهای که شما در جوانی فراهم میکنید، این ذخیرهی همهی عمر شماست تا آخر، چه ذخیرهی جسمی، چه ذخیرهی فکری، چه ذخیرهی قلبی و روحی. این ذخیرهی شماست تا آخر عمر و ذخیرهی ابدی شماست برای زندگی ابدی، که حیات واقعی آنجاست. قدر این دوران را بدانید.1386/02/19
لینک ثابت
من به جوانها میگویم: تحصیل، تهذیب، ورزش. تحصیل کنید؛ یعنی نیروی خرد، فکر، مغز، علم در شما تقویت شود... از لحاظ علمی خودتان را تقویت کنید، پیش ببرید؛ نه فقط برای اینکه حرف شما در دیگری اثر کند، برای اینکه شما میخواهید یک ستونی باشید که این بنای عظیم، این کاخ مجلل - کاخ مدنیت و پیشرفت ملت ایران - بر روی این ستونها بر سرِپا بایستد و بنا شود.
در کنار تحصیل، تهذیب باشد. دلهای شما جوانها نورانی است؛ فطرت الهی در شماها زنده و درخشان است. امروز شما خودتان را به کارهای نیک، خلقنیک، رفتارنیک اگر وادار کنید و عادت بدهید، هویت انسانی شما همینجور شکل میگیرد و تا آخر عمر این دستاورد با شما خواهد ماند. بخصوص در این مقطع سنی شماها، که یک مقطع زرین است؛ یک مقطع طلایی است.
در این مقطع خیلی کارهای بزرگ میشود بر روی شخصیت خود انجام داد؛ خودسازی. ارتباطتان را با خدا قوی کنید. در مسائل دینی بر نقاط عقلانی و ظریف بپردازید و آنها را از استادان ماهرش فرا بگیرید. دین، عواطف هم دارد؛ لکن این عواطف به معنویات عمیق، به فکر عمیق تکیه دارد؛ این فکر را باید آموخت و با مبانی دینی آشنا شد و بر اساس آن، روی شخصیت خود، روی دل خود اثر گذاشت. روی دل خودتان باید اثر بگذارید. ما باید دل خودمان را خیلی اوقات مخاطب قرار بدهیم. یکی از اهلِ معنا گفته بود من روزی چند هزار مرتبه فلان ذکر را بر این دل خفتهی غافل خودم خواندم؛ چه تعبیر خوبی است. نماز همان ذکری است، همان آب حیاتی است که انسان به دل خود میبخشد؛ نمازِ با توجه؛ توجه به معنا، توجه به اینکه در مقابل خدا قرار داریم. نماز را اینطوری بخوانید. وقتی به نماز میایستید، به یاد بیاورید که در مقابل خداوند متعال ایستادهاید و دارید با او حرف میزنید. در سرتاسر نماز سعی کنید این حالت حفظ بشود، آنوقت این نماز اثر میگذارد و دل انسان را مثل اکسیر عوض میکند. اکسیر مادهی کیمیایی است که میگویند مس را طلا میکند. دل ما از مس هم که باشد، اکسیر ذکر آن را به طلا تبدیل میکند. این، خیلی مهم است.
تهذیب شامل رفتارها هم میشود؛ رفتار با پدر و مادر. پدر و مادرهایتان را هم دوست بدارید و هم این دوستی را به آنها ابراز کنید؛ هم احترامشان کنید. هم اطاعتشان کنید؛ در داخل محیط خانه، اخلاق شما، رفتار شما میتواند یک خانواده را بسازد. یک جوان گاهی در یک خانواده، پدر، مادر، برادران، خواهران را تحت تأثیر قرار میدهد. من گاهی به خانوادهی شهدا که سر میزنم، پدرها، مادرها - این را من شنیدهام - میگویند این جوان، جوان شهیدشان، در داخل خانه با رفتار خود، معلم ما بود؛ نماز خواندنش، نماز خواندن را به ما یاد میداد؛ قرآن خواندنش، قرآن خواندن را به ما یاد میداد؛ وظیفهشناسی، نشاطش برای کار، نشاط و وظیفهشناسی را به ماها تعلیم میداد. یک جوان مؤمن و مهذب در داخل خانواده، مثل یک چراغ محیط خانواده را روشن میکند و برادرها، خواهرها از او فرامیگیرند؛ در داخل محله، در داخل محیط زندگی، در داخل محیط کار.1386/02/19
لینک ثابت