newspart/index2
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
تعلیم انسان،نقش خداوند و أنبیاء الهی

همان‌طور که امام بزرگوار ما فرمودند و مکرر همه گفته‌ایم و شنیده‌ایم، تعلیم، نقش انبیاء است - «یعلّمهم الکتاب والحکمة»(1) - بلکه نقش خود وجود مقدس باری‌تعالی است - «علّم الانسان ما لم یعلم»(2) - و در مرتبه‌ی نازلتر، افراد بشر هستند که به یکدیگر تعلیم می‌دهند: یکی معلم است، یکی متعلم است. شما و هرکسی در هر نقطه‌ای - چه در آموزش و پرورش، چه در دانشگاهها، چه در حوزه‌ها، چه در محافل تعلیمیِ گوناگون - کارش این باشد که به مردم چیزی یاد بدهد، حقیقت باارزشی را برای آنها روشن کند یا معرفتی بر معرفتهای مردم بیفزاید، او دارای همین شأن معلمی است؛ این خیلی محترم و معتبر و ارزشمند است.1386/02/12

1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 129
رَبَّنا وَابعَث فيهِم رَسولًا مِنهُم يَتلو عَلَيهِم آياتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَالحِكمَةَ وَيُزَكّيهِم ۚ إِنَّكَ أَنتَ العَزيزُ الحَكيمُ
ترجمه:
پروردگارا! در میان آنها پیامبری از خودشان برانگیز، تا آیات تو را بر آنان بخواند، و آنها را کتاب و حکمت بیاموزد، و پاکیزه کند؛ زیرا تو توانا و حکیمی (و بر این کار، قادری)!»
1 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 164
لَقَد مَنَّ اللَّهُ عَلَى المُؤمِنينَ إِذ بَعَثَ فيهِم رَسولًا مِن أَنفُسِهِم يَتلو عَلَيهِم آياتِهِ وَيُزَكّيهِم وَيُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَالحِكمَةَ وَإِن كانوا مِن قَبلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ
ترجمه:
خداوند بر مؤمنان منت نهاد [= نعمت بزرگی بخشید] هنگامی که در میان آنها، پیامبری از خودشان برانگیخت؛ که آیات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد؛ هر چند پیش از آن، در گمراهی آشکاری بودند.
1 ) سوره مبارکه الجمعة آیه 2
هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الأُمِّيّينَ رَسولًا مِنهُم يَتلو عَلَيهِم آياتِهِ وَيُزَكّيهِم وَيُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَالحِكمَةَ وَإِن كانوا مِن قَبلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ
ترجمه:
و کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها می‌خواند و آنها را تزکیه می‌کند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت می‌آموزد هر چند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند!
2 ) سوره مبارکه العلق آیه 5
عَلَّمَ الإِنسانَ ما لَم يَعلَم
ترجمه:
و به انسان آنچه را نمی‌دانست یاد داد!
لینک ثابت
احساس مسئولیت

امروز رئیس‌جمهور اسلامی ایران و مقامات درجه‌ی اول کشور به هر کشور اسلامی بروند و به آن‌ها این فرصت داده شود که به میان مردم بروند، احساسات مردم، احساسات پُرجوش و خروش طرف‌دارانه است! علت چیست؟ چرا وقتی رؤسای جمهور ما به هر کشوری رفته‌اند و به آن‌ها فرصت داده شده که به میان مردم بروند، مردم چندین برابرِ رؤسا و شخصیتهای محبوب خودشان به آن‌ها عشق می‌ورزند و اظهار علاقه می‌کنند؟ چرا؟ این به خاطر آن است که حرکت عظیم ملت ایران کار خودش را، تأثیر خودش را، نفوذ خودش را در سطح افکار عمومی دنیای اسلام نشان داده و به مرحله‌ی بُروز رسانده. شجاعت، ایستادگی، فداکاری و صداقت در قول و عمل، اثر می‌گذارد و آثار طبیعی دارد. ممکن است رؤسا و مسئولین سیاسیِ خیلی از کشورها بخواهند سر به تن جمهوری اسلامی نباشد؛ اما مردمشان صددرصد در نقطه‌ی مقابل آن‌ها، عاشق و دل‌بسته‌ی به نظام جمهوری اسلامی‌اند. ما از این قبیل کشورها در اطراف خودمان و در همین منطقه‌ی عظیم و حساسی که در آن قرار داریم، می‌شناسیم. استکبار جهانی این را می‌بیند. ما این‌گونه داریم پیشرفت می‌کنیم؛ این توسعه‌ی نفوذ معنوی را هم داریم؛ اما اگر این حرکت را با عقل، با شجاعت، با توکل به خدا و با احساس مسئولیت جمعی ادامه ندهیم، ضرر خواهیم کرد؛ هم در آموزش و پرورش، هم در همه جای دیگر.1386/02/12
لینک ثابت
اخلاق اجتماعی

شما به‏عنوان یک انسان، به‏عنوان یک مدیر، به‏عنوان یک رئیس و به‏عنوان یک دلسوز، می‏خواهید کشوری داشته باشید که افراد آن از لحاظ استعداد، برجسته باشند؛ از لحاظ اخلاق، پاکیزه باشند؛ از لحاظ اقدام، شجاع باشند؛ از لحاظ فکر، دارای تدبیر باشند؛ افراد این کشور مردمانی مستقل، دارای فکر، دارای ابتکار، دارای روح خلاقیت، پرهیزکار، پاک‏دامن، نظم‏پذیر، قانون‏پذیر، اهلِ اقدام‏های بزرگ و آرمان‏طلب باشند؛ می‏خواهید یک چنین کشور و جامعه‏ای بسازید. کیست که در دنیا آرزویش این نباشد که کشور و جامعه‏اش از مردان و زنانی تشکیل شده باشد که دارای این روحیات و خصوصیات باشند؟ یعنی ظرفیتهای استعدادی را به کار ببندند، شجاعت در اقدام داشته باشند، آرمان‏های بلند را دنبال کنند، خسته نشوند، شوق و نشاط داشته باشند، نظم و انضباط داشته باشند، در آن‏ها ولنگاری و بی‏انضباطی و تن‏پروری وجود نداشته باشد.
حالا می‏خواهیم کشوری با این خصوصیات درست کنیم. شما نگاه کنید و ببینید جای تربیت انسانها کجاست؟ از اول ولادت تا وقت مرگ، کدام نقطه و کدام منطقه و محیط، برای تربیت چنین انسان‏هایی مناسب‏تر از آموزش و پرورش است؟ همین قرنطینه‏ی دوازده‏ساله می‏تواند انسانها را با همین خصوصیاتِ مثبت تربیت کند. یعنی اگر کارخانه‏ی آموزش و پرورش خوب کار بکند، در جهت درست کار بکند، همه‏ی اجزایش کار بکند، طراحی و مدل‏سازی و مدیریتش خوب کار بکند، بدون تردید یک کشور در هر نقطه‏ای که قرار داشته باشد، بعد از بیست سال، بیست و پنج سال به نقطه‏ای می‏رسد که مردمش دارای این خصوصیات برجسته‏اند. این نقش آموزش و پرورش است؛ این نقش معلم آموزش و پرورش است؛ این را دستِ کم نمی‏شود گرفت. کدام بخش از مجموعه‏ی اداری و آموزشی کشور غیر از آموزش و پرورش، این اهمیت عظیم را دارند که این حجم وسیع از انسانها در بهترین اوقات عمرشان، به صورت مستمر- دوازده سال- زیر دست آن‏ها باشند؟ اهمیت آموزش و پرورش این است. این که ما برای معلم احترام قائلیم و بنده به معنای حقیقی کلمه معلم را تجلیل و تکریم می‏کنم، تعارف نیست؛ این برای خوشایند زید و عمرو نیست؛ این واقعیت است و مبتنی بر این فلسفه است. معلم- چه بخواهند، چه نخواهند- رتبه‏ی بالا و عالی‏ای دارد و در حساس‏ترین نقطه ایستاده است.1386/02/12

لینک ثابت
دیکتاتوری بین‌المللی

کشور در حال یک تحرک جدی به سمت جلوست؛ هم از لحاظ علمی، هم از لحاظ سیاسی، هم از لحاظ نظامی و هم از لحاظ استحکام بنیه‏های اقتصادی. نظام اسلامی در عمل دارد نشان می‏دهد که یک نظام ریشه‏دار، اثرگذار و دارای اقتدار درون‏زاست؛ نه اقتداری که بعضی از کشورهای بیچاره و سیاستمداران نگون‏بخت دارند، که ناشی از حمایت فلان قدرت و بهمان قدرت است؛ نه، اقتدار نظام سیاسی جمهوری اسلامی، اقتدار درون‏زاست؛ مثل یک کوه که بیش از آن مقداری که از کوه دیده می‏شود و در زیرِ زمین، ریشه‏های آن کوه است؛ نظام اسلامی دارد نشان می‏دهد که این‏گونه است و روز به روز هم در این جهت جلو رفته است. ما داریم به سمت جلو حرکت می‏کنیم و حرکت هم حرکت آرامی نیست؛ حرکت سریعی است.
این ایستادگی را مستبدین عالم نمی‏پسندند. فلان پادشاهِ دورافتاده‏ی فلان کشور، در ردیف این مستبدین محسوب نمی‏شود. مستبدترین مستبدان عالم، آن کسانی‏اند که در رأس نظام استکبار جهانی نشسته‏اند. ظاهر قضیه در کشور آن‏ها، ظاهرِ دموکراسی است- که آن هم باطناً دموکراسی نیست- اما رفتار آن‏ها در سطح بین‏المللی، رفتار دیکتاتورمآبانه‏ی یک دیکتاتور خشن است. این‏ها نمی‏پسندند که یک ملتی، نظام سیاسی‏ای را بر سر کار بیاورد که این‏جور در مقابل مطامع آن‏ها و در مقابل دست‏اندازی‏های آن‏ها بایستد؛ ولی می‏بینند که ملتهای مسلمانِ دیگر، تحت تأثیر این حرکت عظیم و نیرومند اسلامی در ایران قرار گرفته‏اند.1386/02/12

لینک ثابت
انضباط اجتماعی

شما نگاه کنید به یک کشور. شما به‌عنوان یک انسان، به‌عنوان یک مدیر، به‌عنوان یک رئیس و به‌عنوان یک دلسوز، می‌خواهید کشوری داشته باشید که افراد آن از لحاظ استعداد، برجسته باشند؛ از لحاظ اخلاق، پاکیزه باشند؛ از لحاظ اقدام، شجاع باشند؛ از لحاظ فکر، دارای تدبیر باشند؛ افراد این کشور مردمانی مستقل، دارای فکر، دارای ابتکار، دارای روح خلاقیت، پرهیزگار، پاکدامن، نظم‌پذیر، قانون‌پذیر، اهلِ اقدامهای بزرگ و آرمان طلب باشند؛ می‌خواهید یک چنین کشور و جامعه‌ای بسازید. کیست که در دنیا آرزویش این نباشد که کشور و جامعه‌اش از مردان و زنانی تشکیل شده باشد که دارای این روحیات و خصوصیات باشند؟ یعنی ظرفیتهای استعدادی را به کار ببندند، شجاعت در اقدام داشته باشند، آرمانهای بلند را دنبال کنند، خسته نشوند، شوق و نشاط داشته باشند، نظم و انضباط داشته باشند، در آنها ولنگاری و بی‌انضباطی و تن‌پروری وجود نداشته باشد.
حالا می‌خواهیم کشوری با این خصوصیات درست کنیم. شما نگاه کنید و ببینید جای تربیت انسانها کجاست؟ از اول ولادت تا وقت مرگ، کدام نقطه و کدام منطقه و محیط، برای تربیت چنین انسانهایی مناسب‌تر از آموزش و پرورش است؟1386/02/12

لینک ثابت
اقتدار اقتصادی

کشور در حال یک تحرک جدی به سمت جلوست؛ هم از لحاظ علمی، هم از لحاظ سیاسی، هم از لحاظ نظامی و هم از لحاظ استحکام‏ بنیه‏های اقتصادی‏. نظام اسلامی در عمل دارد نشان می‏دهد که یک نظام ریشه‏دار، اثرگذار و دارای اقتدار درون‏زاست؛ نه اقتداری که بعضی از کشورهای بیچاره و سیاستمداران نگون‏بخت دارند، که ناشی از حمایت فلان قدرت و بهمان قدرت است؛ نه، اقتدار نظام سیاسی جمهوری اسلامی، اقتدار درون‏زاست؛ مثل یک کوه که بیش از آن مقداری که از کوه دیده می‏شود و در زیرِ زمین، ریشه‏های آن کوه است؛ نظام اسلامی دارد نشان می‏دهد که این‏گونه است و روز به روز هم در این جهت جلو رفته است. ما داریم به سمت جلو حرکت می‏کنیم و حرکت هم حرکت آرامی نیست؛ حرکت سریعی است.1386/02/12
لینک ثابت
پیشرفت علمی ایران

در طول این سالها و از بیست و پنج سال پیش به این‏طرف، از همان زمانی که بنده مسئولیت ریاست جمهوری داشتم و در شورای عالی انقلاب فرهنگی مشغول خدمت بودم و از نزدیک شاهد جریانات بودم، یکی از آماج‏های توطئه‏های دشمن، جامعه‏ی معلمین بودند. من اول امسال عرض کردم که دشمن، سه هدفِ عقب‏ماندگی علمی‏، عقب‏ماندگی اقتصادی و شکستن یکپارچگی ملی را بجد تعقیب می‏کند؛ دلار خرج می‏کند؛ مزدور می‏گیرد و ورزیده‏ترین کارشناسهای سرویس‏های امنیتی را به کار می‏اندازد تا این سه کار در کشور انجام بگیرد؛ یعنی از لحاظ اقتصادی عقب بمانیم و شکست بخوریم؛ از لحاظ علمی‏، پیشرفتی‏ را که شروع شد است متوقف کنیم؛ از لحاظ یکپارچگی ملی هم این وحدتی را که وجود دارد بشکنیم و به جان هم بیفتیم. دشمن دارد این سه هدف را دنبال می‏کند. در دو بخش از این سه هدف، یکی از آماج‏های مهم، معلمینند؛ هم در بخش پیشرفت‏ علمی، هم در بخش وحدت اجتماعی. البته امروز اوج فعالیتهای دشمن است؛ اما از همین بیست سال، بیست و پنج سال قبل هم این توطئه‏ها وجود داشته است که بنده از نزدیک شاهدش بوده‏ام. در مقابل این موج توطئه و فشار توطئه، جامعه‏ی معلمین مثل کوه ایستاده‏اند. این که عرض می‏کنم جامعه‏ی معلمین ما پاکیزه‏اند، یک شاهد بزرگش همین است. خیلی سعی کردند و تلاش کردند از طریق معلمین یک اختلاف و دلخوری بزرگی بین آحاد مردم به وجود بیاورند، اما نتوانستند؛ بازهم نمی‏توانند و بازهم معلمین ایستاده‏اند.1386/02/12
لینک ثابت
شهید مطهری‏

معلم یعنی کسی که در دل انسان یک چراغی را روشن می‏کند و او را از جهالتی به دانایی و معرفتی رهنمون می‏شود؛ این معنای معلم است. این بزرگترین چیزی است که در حیات انسان قابل تصور است.
نمونه آن، معلمِ شهیدِ عزیزِ امروز ما، یعنی شهید مطهری است که با دانش خود، با فکر عمیق و نیرومند خود، ابعادی از مسائل اسلامی را در بخشهای مختلف حلاجی کرد، بررسی کرد، روشن کرد و در خلال دهها کتاب باارزش، این‏ها را در اختیار ما قرار داد. وقتی محاسبه می‏کنیم، هرکدام از این بخشهایی را که شهید مطهری به آن وارد شده است و بررسی عمیق و عالمانه کرده است و در اختیار ما گذاشته است، چراغی است که این مرد بزرگ در ذهن ما و در دل ما روشن کرده است. چه چیزی با این قابل مقایسه است؟1386/02/12

لینک ثابت
تحول بنیادین آموزش و پرورش

آموزش و پرورش باید روزبه‌روز با هدفهای کلان و بسیار مهمی که برای او وجود دارد و من به بعضی از آنها اشاره کردم، خود را بیشتر تطبیق دهد. نظام آموزش و پرورش باید در همین جهت، یک تحول اساسی پیدا کند. الان دارند خوب کار می‌کنند و ما از مجموعه‌ی شما آموزش و پرورشی‌ها شِکوه‌ای نداریم؛ اما معتقدیم احتیاج به یک حرکت تحول‌گونه‌ای وجود دارد. طراحان فکور و اندیشمند، در زمینه‌های سازماندهی و شکل دادن به محیطهای درسی و کلاسهای درسی و محتوای آنها و تربیت معلمین و ترسیم خطوط مهم و روشن در مجموعه‌ی آموزش و پرورش، باید کارهای تحول‌آمیز و مهم بکنند؛ این البته به همکاری خود بدنه‌ی آموزش و پرورش احتیاج دارد؛ بیرون از آموزش و پرورش، کار زیادی برای آموزش و پرورش نمی‌شود کرد. در خود مجموعه‌ی آموزش و پرورش، افراد فرزانه، برجسته، باهوش و بااستعداد فراوانند که می‌شود از استعداد آنها برای پیشبرد آموزش و پرورش و رفع خلأها و کمبودها استفاده کرد.1386/02/12
لینک ثابت
طراحی نظام آموزشی در زمان رضاخان بر مبنای دلبستگی به بيگانگان

در مجموعه‌ی آموزش و پرورش، البته نیروهای ستادی هستند، طراحان هستند، فكرسازان هستند، كتاب‌نویسان هستند و همه‌ی آنها در این اهمیت و ارزش سهیمند؛ اما میداندار، معلم است. همه‌ی طراحی‌ها و مدلسازی‌ها برای این است كه معلم بتواند كارش را خوب انجام بدهد. وسط میدان، معلم است؛ صف مقدم، معلم است؛ بقیه كمك‌كننده و پشتیبانی‌كننده و تدارك‌كننده‌ی به او هستند تا او بتواند این عنصر و این ماده‌ی طبیعی را كه در اختیار او قرار داده‌اند - یعنی كودك و نوجوان - با هنرمندی خود، با جهاد خود، با دلسوزی و كاردانی خود به یك ماده‌ی با ارزش تبدیل كند و ارزش افزوده‌ی او را بالا ببرد. این ارزش افزوده، دیگر قابل مقایسه با ارزش افزوده‌ی تولید هیچ مصنوع و هیچ شی‌ء دیگری نیست؛ حتی اگر ما از خاك طلا بسازیم، ارزش این از آن بالاتر است؛ اگر با استخراج معدن، انرژی هسته‌ای به‌وجود بیاوریم، این از آن بالاتر است. شما انسان تربیت می‌كنید و انسان تولید می‌كنید؛ آن هم انسانی با آن خصوصیات.
حالا اگر معلمین یك كشوری تصمیم بگیرند كه نقطه‌ی مقابل این عمل كنند؛ یعنی به جای انسان شجاع، انسان ترسو بسازند؛ به جای انسان مستقل، انسان توسری‌خور و ضعیف بسازند؛ به جای انسان عاشق میهن خود و مفاخر ملی خود، انسانِ دلبسته‌ی به بیگانگان بسازند؛ به جای انسان پاكدامن و پرهیزگار و مؤمن، انسان لاابالی و بی‌ایمان و بی‌دین بسازند؛ به جای انسانهای با استعداد و دارای اعتماد به نفس و خودباور، انسانهای بهت‌زده و دلباخته‌ی قدرتهای علمی و غیر علمیِ دیگران بسازند، شما ببینید چه فاجعه‌ای در كشور رخ خواهد داد. طراحی نظام آموزشی كشور در دوران حاكمیت طواغیت - یعنی از دوران ایجاد آموزش و پرورش جدید در زمان رضاخان - این نوع دوم بود. ممكن بود مدیرانِ مستقیم، خودشان هم ندانند چه كار می‌كنند؛ اما هدف این بود؛ طراحی این بود، تربیت شده‌های آنها هم كم و بیش همین جور شدند. البته در بین معلمین و كارمندان آموزش و پرورش، آدمهای متدین و مستقل و مؤمن و پاكدامنی وجود داشتند - كم هم نبودند - آنها كار خودشان را كردند؛ اما نقشه، این بود. در نظام اسلامی، نقشه بعكس است؛ نقشه این است كه در این كارگاه عظیم، انسانهایی با آن خصوصیاتی كه گفتم، تربیت شوند.1386/02/12

لینک ثابت
تکریم معلم و استاد

این كه ما برای معلم احترام قائلیم و بنده به معنای حقیقی كلمه معلم را تجلیل و تكریم می‌كنم، تعارف نیست؛ این برای خوشایند زید و عمرو نیست؛ این واقعیت است و مبتنی بر این فلسفه است. معلم - چه بخواهند، چه نخواهند - رتبه‌ی بالا و عالی‌ای دارد و در حساس‌ترین نقطه ایستاده است.1386/02/12
لینک ثابت
شهید مطهری‏

معلم یعنی كسی كه در دل انسان یك چراغی را روشن می‌كند و او را از جهالتی به دانایی و معرفتی رهنمون می‌شود؛ این معنای معلم است. این بزرگترین چیزی است كه در حیات انسان قابل تصور است.

نمونه آن، معلمِ شهیدِ عزیزِ امروز ما، یعنی شهید مطهری است كه با دانش خود، با فكر عمیق و نیرومند خود، ابعادی از مسائل اسلامی را در بخشهای مختلف حلاجی كرد، بررسی كرد، روشن كرد و در خلال دهها كتاب باارزش، این‌ها را در اختیار ما قرار داد. وقتی محاسبه می‌كنیم، هركدام از این بخشهایی را كه شهید مطهری به آن وارد شده است و بررسی عمیق و عالمانه كرده است و در اختیار ما گذاشته است، چراغی است كه این مرد بزرگ در ذهن ما و در دل ما روشن كرده است. چه چیزی با این قابل مقایسه است؟1386/02/12

لینک ثابت
تعلیم و تربیت

تعلیم، نقش انبیاء است - «یعلّمهم الکتاب والحکمة» - بلکه نقش خود وجود مقدس باری‌تعالی‌ است - «علّم الانسان ما لم یعلم» - و در مرتبه‌ی نازلتر، افراد بشر هستند که به یکدیگر تعلیم میدهند: یکی معلم است، یکی متعلم است1386/02/12
لینک ثابت
اقتدار نظام

کشور در حال یک تحرک جدی به سمت جلوست؛ هم از لحاظ علمی، هم از لحاظ سیاسی، هم از لحاظ نظامی و هم از لحاظ استحکام بنیه‌های اقتصادی. نظام اسلامی در عمل دارد نشان میدهد که یک نظام ریشه‌دار، اثرگذار و دارای اقتدار درون‌زاست؛ نه اقتداری که بعضی از کشورهای بیچاره و سیاستمداران نگون‌بخت دارند، که ناشی از حمایت فلان قدرت و بهمان قدرت است؛ نه، اقتدار نظام سیاسی جمهوری اسلامی، اقتدار درون‌زاست؛ مثل یک کوه که بیش از آن مقداری که از کوه دیده میشود و در زیرِ زمین، ریشه‌های آن کوه است؛ نظام اسلامی دارد نشان میدهد که این‌گونه است و روز به روز هم در این جهت جلو رفته است. ما داریم به سمت جلو حرکت میکنیم و حرکت هم حرکت آرامی نیست؛ حرکت سریعی است.1386/02/12
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی