دیکتاتوری بینالمللی / دیکتاتوری مدرن/دیکتاتوری جهانی/دیکتاتوری آمریکا و صهیونیسم
قدرتهای غربی معروف به دیکتاتوری هستند دیگر، یعنی همینهایی که حالا به خیال خودشان، به ادّعای خودشان با دیکتاتوریهای دنیا میخواهند مقابله کنند، خودشان دیکتاتورترینها هستند؛ در زمینهی سیاسی، در زمینهی اقتصادی، نسبت به همهی دنیا دیکتاتوری به خرج میدهند. [امروز] یک قلم بر این دیکتاتوریها افزودهاند و آن، دیکتاتوری رسانهای است؛ دیکتاتوری رسانهای. یعنی مثلاً فرض کنید که شما در مجموعهی فضای مجازی اسم شهید سلیمانی را نمیتوانید بیاورید، حذف میکنند. در فضای مجازی که کلیدش دست آنها است و زیر کلید آنها است، تحمّل اسم شهید سلیمانی را ندارند، تحمّل عکس او را ندارند؛ امروز این جور است. البتّه قبلاً هم این دیکتاتوریها بود. مرحوم حاج احمد آقا (رضوان الله علیه) برای ما نقل میکرد که امام یک پیام مفصّلی -به نظرم پیام حج بود- داده بودند؛ حاج احمد آقا گفت من به فکر افتادم در آمریکا که میگویند آزادی بیان هست، این پیام امام را در یکی از مطبوعات آنجا پخش کنیم. میگفت پیغام دادم به دوستانمان که آنجا بودند، گفتم هر چه پول لازم باشد من در مقابل این میدهم [تا چاپ شود] -مثل اطّلاعیّه که پول میدهند پخش میکنن- گفت هیچ نشریهای حاضر نشد این را چاپ کند. [علیرغم ادّعای] آزادی بیان، بیان حقایق! حاضر نشدند اعلامیّهی امام را چاپ کنند. نویسندهی کتابی دربارهی لانهی جاسوسی که تفصیلات لانهی جاسوسی را نوشته و جزو خود عناصر آنجا بوده، گفت ما در آمریکا با هر ناشری تماس گرفتیم که این را چاپ کند قبول نکرد، هیچ ناشری قبول نکرد؛ تا بالاخره رفتیم کانادا آنجا یک ناشری را پیدا کردیم او قبول کرد، بعد داشتند پشیمانش میکردند؛ دائم تلفن، تهدید و مانند این چیزها. دیکتاتوری رسانهای یعنی این؛ آن وقت ادّعا میکنند که ما طرفدار آزادی بیان هستیم! امروز هر چیزی و هر کلمهای که در ارتباط با سیاستهای غرب، معارض آن باشد یا همراه آن نباشد، ممنوعالتّصویر و ممنوعالانتشار است.1400/11/19
لینک ثابت
رئیسجمهور آمریکا میگوید «ما به سوریه حمله کردهایم برای مبارزهی با به کار بردن سلاح شیمیایی»! این حرف دروغ است؛ آنها [هستند که] با به کار بردن سلاح شیمیایی -نه سلاح شیمیایی و نه هر جنایت دیگری علیه بشریّت- مخالفتی ندارند؛ الان روزانه یمن دارد بمباران میشود، اینها دارند حمایت میکنند؛ در مناطق مختلف عالم، مسلمانها زیر فشار قرار میگیرند، اینها از آن ظالم حمایت میکنند و به او کمک میکنند؛ اینها از اینکه مردمی رنج ببرند، درد بکشند، ناراحت نمیشوند. همینها از صدّام جنایتکار پشتیبانی کردند، حمایت کردند؛ هزاران نفر از مردم ایران و عراق بهوسیلهی سلاح شیمیاییای که صدّام به کار برد نابود شدند یا آسیب دیدند؛ هنوز در بین مردم ما جوانهایی که آن روز آسیب دیدند وجود دارند، حضور دارند و رنج میبرند. اینها مخالف [سلاح شیمیایی] نیستند؛ اینها بهخاطر اهداف استعماری و دیکتاتوریِ بینالمللیِ خودشان وارد اقدام میشوند و متّهم میکنند این و آن را به دیکتاتوری، [درحالیکه] خودشان دیکتاتور بینالمللیاند.1397/01/25
لینک ثابت
شرائط کنونی جهان فرصتی شاید تکرارنشدنی برای جنبش عدم تعهد است. سخن ما آن است که اتاق فرمان جهان نباید با دیکتاتوری چند کشور غربی اداره شود. باید بتوان یک مشارکت دموکراتیک جهانی را در عرصهی مدیریت بینالمللی شکل داد و تضمین کرد. این است نیاز همهی کشورهائی که مستقیم یا غیرمستقیم از دستاندازی چند کشور زورگو و سلطهطلب زیان دیدهاند و میبینند.
شورای امنیت سازمان ملل دارای ساختار و سازوکاری غیرمنطقی، ناعادلانه و کاملاً غیر دموکراتیک است؛ این یک دیکتاتوریِ آشکار و یک وضعیت کهنه و منسوخ و تاریخ مصرف گذشته است. با سوء استفاده از همین سازوکار غلط است که آمریکا و همدستانش توانستهاند زورگوئیهای خود را در لباس مفاهیم شریف بر دنیا تحمیل کنند. آنها میگویند «حقوق بشر»، و منافع غرب را اراده میکنند؛ میگویند «دموکراسی»، و دخالت نظامی در کشورها را به جای آن مینشانند؛ میگویند «مبارزه با تروریسم»، و مردم بیدفاع روستاها و شهرها را آماج بمبها و سلاحهای خود میسازند. در نگاه آنها، بشریت به شهروندان درجهی یک و دو و سه تقسیم میشوند. جان انسان در آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین ارزان، و در آمریکا و غرب اروپا گران قیمتگذاری میشود. امنیت آمریکا و اروپا مهم، و امنیت بقیهی بشریت بیاهمیت دانسته میشود. شکنجه و ترور اگر به دست آمریکائی و صهیونیست و دستنشاندگان آنها صورت گیرد، مُجاز و کاملاً قابل چشمپوشی است. زندانهای مخفی آنها که در نقاط متعددی در قارههای گوناگون شاهد زشتترین و نفرتانگیزترین رفتارها با زندانیان بیدفاع و بیوکیل و بیمحاکمه است، وجدان آنان را نمیآزارد. بد و خوب، کاملاً گزینشی و یکطرفه تعریف میشود. منافع خود را به نام «قوانین بینالمللی»، و سخنان تحکمآمیز و غیرقانونی خود را به نام «جامعهی جهانی» بر ملتها تحمیل میکنند و با شبکهی رسانهایِ انحصاریِ سازمانیافته، دروغهای خود را راست، و باطل خود را حق، و ظلم خود را عدالتطلبی وانمود میکنند و در مقابل، هر سخن حقی را که افشاگر فریب آنها است، دروغ، و هر مطالبهی برحقّی را یاغیگری مینامند.1391/06/09
لینک ثابت
امروز در کشورهای اسلامی علیه دیکتاتوریهای وابسته قیام شده است؛ این مقدمهای است برای قیام علیه دیکتاتوری جهانی و دیکتاتوری بینالمللی، که عبارت است از دیکتاتوری شبکهی فاسد و خبیث صهیونیستی و قدرتهای استکباری. امروز استبداد بینالمللی و دیکتاتوری بینالمللی متجسم است در دیکتاتوری آمریکا و پیروان آمریکا و شبکهی شیطانی و خطرناک صهیونیستی. امروز اینها با روشهای مختلف و با ابزارهای گوناگون در همهی دنیا دارند دیکتاتوری میکنند. آنچه شما در مصر انجام دادید، در تونس انجام دادید، در لیبی انجام دادید، در یمن دارید انجام میدهید، در بحرین دارید انجام میدهید، در کشورهای دیگر انگیزهی آن بشدت به وجود آمده است، جزئی از مبارزهی با این دیکتاتوری خطرناک و مضری است که دو قرن است دارد بشریت را فشار میدهد. این پیچ تاریخیای که گفتم، عبارت است از تحول از سیطرهی چنین دیکتاتوریای به آزادی ملتها و حاکمیت ارزشهای معنوی و الهی؛ این پیش خواهد آمد؛ استبعاد نکنید.1390/11/10
لینک ثابت
ما ملت ایران هم خوشحال و خوشوقتیم از این که میبینیم ملتهای مسلمان دارند حرکت میکنند و آزادی و کرامت خودشان را به دست میآورند. از آغاز پیدایش و پیروزی این انقلاب در ایران، مواضع انقلاب نسبت به مسائل منطقه، حرکتهای منطقه، قیامهای منطقه، روشن بوده است. هر جائی که حرکت بر ضد استکبار است، بر ضد صهیونیسم است، بر ضد دولت غاصب صهیونیستی در کشور عزیز فلسطین است، این حرکت، حرکت مقبول و مورد حمایت و تأیید ماست. هر جا حرکت علیه آمریکاست، علیه این دیکتاتوریِ بینالمللی است - که امروز آمریکا یک دیکتاتوری بینالمللی به وجود آورده است - هر جا حرکت علیه دیکتاتوریهای داخلی است، برای احقاق حق ملتهاست، ما با آنها موافقیم.1390/04/09
لینک ثابت
عزیزان من! جوانان برومند دانشگاههای افسریِ ارتش جمهوری اسلامی ایران! شما یکی از پایههای مستحکم اقتدار این کشور محسوب میشوید. هر ملتی حق دارد و وظیفه دارد که در اقتدار خود بکوشد. ملتها اگر خود را به مرحلهی اقتدار نرسانند، در کشاکش درگیریهای جهانی و قدرتطلبیها لگدمال خواهند شد. آن ملتی که به ضعف خو کند، ضعف را برای خود عیب بزرگ نشمارد، آن ملت شایستهی سربلندی و عزت نیست. قدرتها، چکمهپوشان عالم، سرنیزهدارانِ مستبد و دیکتاتور بینالمللی، به چنین ملتی رحم نخواهند کرد. ملتها وظیفه دارند خود را مقتدر کنند.1388/07/14
لینک ثابت
ساخت استبدادی و دیکتاتوری به شکل بسیار مدرن و پیشرفته، امروز در بسیاری از کشورهای غربی و در رأس آنها در امریکا مستقر و حاکم است. آنجا مردم به معنای انسانهای صاحب اختیار و صاحب اراده، نقشی در بر سر کارآوردن حکومتها ندارند؛ پول است و زورِ صاحبان سرمایه و زرسالاران است که همه چیز را تعیین میکند و همه چیز را در مجرای دلخواه خود به حرکت میاندازد.1386/03/14
لینک ثابت
کشور در حال یک تحرک جدی به سمت جلوست؛ هم از لحاظ علمی، هم از لحاظ سیاسی، هم از لحاظ نظامی و هم از لحاظ استحکام بنیههای اقتصادی. نظام اسلامی در عمل دارد نشان میدهد که یک نظام ریشهدار، اثرگذار و دارای اقتدار درونزاست؛ نه اقتداری که بعضی از کشورهای بیچاره و سیاستمداران نگونبخت دارند، که ناشی از حمایت فلان قدرت و بهمان قدرت است؛ نه، اقتدار نظام سیاسی جمهوری اسلامی، اقتدار درونزاست؛ مثل یک کوه که بیش از آن مقداری که از کوه دیده میشود و در زیرِ زمین، ریشههای آن کوه است؛ نظام اسلامی دارد نشان میدهد که اینگونه است و روز به روز هم در این جهت جلو رفته است. ما داریم به سمت جلو حرکت میکنیم و حرکت هم حرکت آرامی نیست؛ حرکت سریعی است.
این ایستادگی را مستبدین عالم نمیپسندند. فلان پادشاهِ دورافتادهی فلان کشور، در ردیف این مستبدین محسوب نمیشود. مستبدترین مستبدان عالم، آن کسانیاند که در رأس نظام استکبار جهانی نشستهاند. ظاهر قضیه در کشور آنها، ظاهرِ دموکراسی است- که آن هم باطناً دموکراسی نیست- اما رفتار آنها در سطح بینالمللی، رفتار دیکتاتورمآبانهی یک دیکتاتور خشن است. اینها نمیپسندند که یک ملتی، نظام سیاسیای را بر سر کار بیاورد که اینجور در مقابل مطامع آنها و در مقابل دستاندازیهای آنها بایستد؛ ولی میبینند که ملتهای مسلمانِ دیگر، تحت تأثیر این حرکت عظیم و نیرومند اسلامی در ایران قرار گرفتهاند.1386/02/12
لینک ثابت
نگاهی گذرا به جنایات تکاندهنده صهیونیستهای غاصب در فلسطین که با حمایت دولت آمریکا صورت میگیرد و نیز مطالعه رفتار اشغالگران در عراق و افغانستان عمق شقاوت کسانی را آشکار میسازد که دنیا را از ادعای ریاکارانه حقوق بشر و طرفداری از دمکراسی و آزادی پر کردهاند.
آنان با شعار مبارزه با تروریسم، فجیعترین شکل ترور را مرتکب میشوند، به نام آزادسازی ملتها، دیکتاتوری و غارتگری خود را بر ملتها تحمیل میکنند. آمریکا صریحاً خود را در تجاوز به کشورها و ملتها ذیحق میشمارد. دولت صهیونیست صریحاً شخصیتهای فلسطینی را به ترور تهدید میکند.1382/11/08
لینک ثابت
تناقض در رفتار و گفتار غربیها و دستگاه استکبار و بخصوص امریکا- که ما امروز با امریکا کار داریم؛ با دیگران فعلًا کاری نداریم- خیلی بیش از این حرفهاست. اینها چقدر از حکومتهای غیر دمکراتیک را، یعنی حکومتهایی که برای یکبار هم در کشورشان صندوق انتخابات گذاشته نشده و از کسی رأی گرفته نشده، قبول کرده و با آنها مثل یک حکومت دمکراسی رفتار کردهاند و چقدر از دمکراسیها را با کودتای نظامی به هم زدهاند! إن شاء اللّه عمرتان آنقدر طولانی خواهد شد که ده بیست سالِ دیگر که بتدریج اسناد کودتاهای بیست، سی سالِ گذشتهی امریکای لاتین را از آرشیوهای وزارت خارجهی امریکا بیرون میدهند، ببینید- البته بعضی از این اسناد الآن هم بیرون آمده؛ بعضیاش را هم خودِ ما بدون اینکه آنها از آرشیوشان بیرون بیاورند، میدانیم- که در سرتاسر امریکای لاتین شاید کشوری نماند که در آن اگر انتخاباتی شد و آزادیای بود و اگر رئیسجمهور مورد علاقهی مردمی بود، سیای امریکا وارد کار نشد و کودتا راه نینداخت؛ مزاحمت ایجاد نکرد و پدر دمکراسیهای مردمی را درنیاورد. حالا شیلی معروف است و همه ماجرای آن کشور را میدانند. در آفریقا و آسیا و در جاهای مختلف دیگر هم این کار را کردند. چقدر حکومت دیکتاتوری به پشتوانهی امریکا به وجود آمد که از نظامی در یک کشور، بیقید و شرط حمایت کردند و آنها به پشتگرمی امریکا کُشتند، زدند، بردند و بیست سی سال حکومت کردند! در کشور خودِ ما حکومت طاغوت و دیکتاتوری سیاهِ دورهی رضا خان را که نظیرش کمتر در تاریخ ما دیده شده، انگلیسیها سرِ کار آوردند، بعد همانها محمد رضا را هم سرِ کار آوردند. پس از مدت کوتاهی که دکتر «مصدّق» با نهضت ملی سرِ کار آمد، یکی دو سالی هرطور بود تحمّل کردند، آخر تحملشان تمام شد و خودِ امریکا و انگلیس باهم همدست شدند و کودتای 28 مرداد را راه انداختند و بیست و پنج سال حکومت دیکتاتوری سیاهِ مبتنی بر کودتای سرلشکر «زاهدی» را در ایران سرِپا نگه داشتند.1382/09/26
لینک ثابت
امروز آمریکاییها در دنیا به دنبال ایجاد یک دیکتاتوریِ جهانیاند؛ غافل از اینکه دیکتاتوریِ جهانی، آن هم متّکی به زور سرنیزه و گلوله، بهوسیلهی ملتهای آزادهی دنیا سرکوب خواهد شد. ملتی که آزاده و دارای عزم باشد، دیکتاتوری را قبول نمیکند؛ داخل کشور خودش هم قبول نمیکند، از دیکتاتور محلّی هم قبول نمیکند؛ همچنان که از رژیم طاغوت، ملت ایران قبول نکرد، چه برسد از بیگانگان!
امروز ببینید در سرزمین فلسطین، رژیم ادّعایی و غاصب اسرائیل با مردم چه میکند! این نشانههای زورگویی و یکجانبهگرایی است. اسرائیل نسبت به مردم فلسطین که صاحبان آن سرزمین هستند، جنایت میکند؛ آمریکاییها هم از آنها صریحاً حمایت میکنند. همینها به عراق آمدهاند و ملت عراق را زیر سلطه گرفتهاند و با کمال وقاحت به آنها زور میگویند. خیال هم میکنند کارشان به جایی خواهد رسید؛ اما قطعاً به جایی نمیرسد و ملت عراق تحمّل نخواهد کرد و یقیناً دیکتاتوریِ جهانی و بینالمللیای که امریکا به دنبال آن است، محکوم به سقوط و فناست.1382/03/22
لینک ثابت
البته آنها در بلندگوها از بحث آزاد و گفتگو و دمکراسی سخن میگویند؛ اما این شعاری دروغین است. آنها اهل گفتگو، دمکراسی و بحث آزاد نیستند. در داخل ایران، پلورالیسم، شکّاکیت، شک در مسلّمات و اوّلیات اعتقادی و تسامح و تساهل را ترویج میکنند؛ میگویند از عقایدتان بگذرید و نسبت به آنها تساهل و تسامح داشته باشید. اما این مربوط به داخل جامعهی ایران و جوامع اسلامی است. وقتی بحث به جایی میرسد که خودشان آن را ارزشهای امریکایی و غربی خطاب میکنند، دیگر جای گفتگو نیست. مشابهسازی، یکسانسازی و جهانیسازی، اعتقادات مسلّمی است که دنیا باید در مقابل آنها کوچکترین اعتراضی نکند! در اینجا دیگر چهرهی دیکتاتوری به خود میگیرند. پرچم دمکراسی و آزادیخواهی یک دروغ آشکار است. کدام امریکا میخواهد به مردم دنیا آزادی هدیه دهد؟! امریکایی که برای حفظ منابع خود، ملتها را با فجیعترین وضع به بدبختی سوق میدهد؟! امریکایی که فجایعش در ویتنام و افغانستان فراموش نشده و نخواهد شد- این فجایع هنوز هم ادامه دارد- و امروز هم مردم عراق را تهدید میکند؟! در اینجا با پرچم دمکراسی پیش میآید؛ اما نوبت به مردم فلسطین که میرسد، از دمکراسی خبری نیست! آیا مردم فلسطین انسان نیستند؟!
امروز دنیا با سلطهی استکبار جهانی وضع رقّتباری پیدا کرده است. فرهنگ اسلامی آنها را به چالش میکشد. این نیّت و همّت و توکّل اسلامی است که یک ملت را قادر میسازد تا در مقابل ظلم و استبداد و دیکتاتوری جهانی بایستد و قرص و محکم حرف خود را بزند و ملتها بشنوند.1381/12/06
لینک ثابت
چاپ نکردن کتاب خاطرات راجع به تسخیر لانه جاسوسی در آمریکا؛ نشانه دیکتاتوری بینالمللی پول
امروز پول در دنیا دیكتاتوری میكند و هرچه پول بخواهد و پولدارها بخواهند، تحقّق مییابد، ولو بهدست خودِ مردم. چون مردم در رأی دادنها و اقدامات عمومی معمولاً تحت تأثیر رسانههایند و رسانهها هم معمولاً در اختیار پولدارهاست. چند درصد رسانههای دنیا دست غیرصهیونیستها و غیر سرمایهدارهای بزرگ است؟ شاید بتوان گفت كه همهی این دستگاههای مهم و اثرگذارِ دنیا دست سرمایهدارهای مهم و عمدتاً صهیونیستهاست. آنها هستند كه خبرگزاریها را اداره میكنند، خبر تولید میكنند و به همهی دنیا میفرستند و تلویزیونها را همانطور كه خودشان میخواهند، اداره میكنند. حالا هم كه این روشهای ارتباطی جدید، این سایتهای اینترنتی و فعّالیتهای رفت و آمد سریع اطلاعات در اختیار آنهاست. هر كس پول بیشتر دارد، میخواهد در این زمینهها فعّالیت بیشتری كند و مقصود خود را برآورده سازد. بنده بارها گفتم اینكه میگویند رسانهها و روزنامهها در دنیا آزادند، درست است؛ اما روزنامهها مال چه كسانیاند؟ البته صاحبانِ روزنامهها آزادند، هرچه میخواهند مینویسند، هرچه به صرفشان باشد، مینویسند و هرچه به صرفشان نیست، قطعاً نمینویسند...
یكی از همین آشناهای خودمان از همان دانشجویان آنوقت كه امروز مشغول یك كار دولتی است، كتابی راجع به لانهی جاسوسی و جریان تسخیر لانهی جاسوسی و جوانان نوشته است - اصلِ كتاب را به انگلیسی نوشته و بعد هم داده به فارسی ترجمه كردهاند - گفت هرچه كردیم ناشرین امریكایی حاضر نشدند این كتاب را چاپ كنند! میگفت بالاخره یك ناشر كانادایی پیدا شد و با او قرارداد بستم و قبول كرد. بعد از مدّتی آن كانادایی میگفت پدرم درآمد، آنقدر مرا تهدید میكردند، آنقدر به من تلفن میزدند! مسألهی نشر در دنیا اینطور است. این، دیكتاتوریِ كاملاً پنهان و بسیار نافذ پول و شهوت است. البته در قبال كارهای آنها اگر كسی حرفی هم بخواهد بزند، خفه میكنند. خوب؛ این واقعیّتی است كه در دنیا وجود دارد. شما چرا نباید كاری كنید كه یكایك مردم و جوانان ما با این واقعیّت آشنا شوند و بدانند كه چنین چیزی وجود دارد تا لازم نباشد انسان برای بیان آن استدلال كند. باید كاری كنید كه بدانند چنین دیكتاتوریای وجود دارد. دشمن، دیكتاتوریای را كه نیست، با انواع شیوهها و ترفندهای تبلیغاتی واقعیّت جلوه میدهد؛ امّا دیكتاتوریای را كه با این وضوح وجود دارد، نمیگذارد كه مردم بفهمند و بدانند. این در تصمیمگیری مردم خیلی مؤثّر است.1381/11/15
لینک ثابت
هنوز نیم قرن از ظهور اسلام و اصل بعثت نگذشته بود که بیش از نیمی از دنیای متمدّن تحت تأثیر اسلام قرار گرفت. خیال نکنید حکومتهایی مثل امپراتوریهای قدرتمند، علم و عقل و تشکیلات و نیروی نظامی و ادّعا و غرور و تکبّر نداشتند؛ چرا، لیکن ایمانِ صریح، روشن و متّکیِ به منطق قوی وقتی در دل انسانهای باهمّت و بااخلاص و فداکار قرار گیرد، همهی این موانع برداشتنی است. امروز هم همانطور است: ایمان اسلامی، ایمانی است که متّکی به منطق و استدلال و متضمّنِ خیر و سعادت بشر است. شاید اگر چهل، پنجاه سال پیش کسی این ادّعا را میکرد، خیلی قابل قبول نبود. آن روز سوسیالیزم با حجم عظیمِ خود همه را تهدید میکرد و با همه بر سر تحدّی بود. این طرف هم در مقابل، لیبرال دمکراسی غربِ پُر ادّعا بود. آن سرنوشت سوسیالیزم است که به آن روز دچار شد؛ این هم واقعیّتهای لیبرال دمکراسی غرب است. یک نمونهاش را شما در هیاهوی لشکرکشی به عراق میبینید که حکومتی مثل حکومت امریکا به خود حق میدهد در امور منطقهی حسّاسی مثل خاورمیانه دخالت کند و این را حق خود بداند. این یعنی زورگویی و دیکتاتوری. به عنوان مقابله با دیکتاتوری، اینها بدترین شکل دیکتاتوری را اعمال میکنند؛ به سر وقت ملتها رفتن، به بهانهی وجود کسی در رأس حکومت! در افغانستان هم به شکل دیگر، ملتها را زیر فشار اسلحه قرار میدهند و بعد برای آیندهی خود، برای نفت خود، برای پایگاه نظامی و برای قدرت سیاسی خود، زمینه درست میکنند. این امروز عمل لیبرال دمکراسیِ حاکمِ بر دنیای غرب است. ممکن است بوقهای تبلیغاتی فضا را تحت تأثیر قرار دهند، اما در بلندمدّت حقایق از چشم بشر پنهان نخواهد ماند. نمونهی دیگرش، حمایت از رژیم غاصب صهیونیست است. این هم یکی از آثار و ثمرات همان لیبرال دمکراسی است.1381/07/13
لینک ثابت
ادّعای من این است که ما توانستهایم در حدّ قدرت معقولِ انسانهایی در حدّ انسانهای ضعیفی مثل ما، علیرغم همهی دشمنیهای جهانی، این راه را ترسیم کنیم و این شاخصها را به دنیا نشان دهیم. علّت جاذبهای که امروز نام مبارک امام رضوان اللّه علیه و نام جمهوری اسلامی در دنیا دارد، همینهاست؛ چون توانستهایم این شاخصهها را در رفتار حکومت اسلامی ثبت کنیم. البته مزاحمت میکنند، مخالفت میکنند، اذیّت میکنند؛ اما تنها راه مقابله با مزاحمتها و اذیّتها و کارشکنیها، استقامت و ایستادگی است. ملت ایران بحمد اللّه ایستاده است. بخصوص جوانان بااراده و مؤمن ما ایستادهاند؛ ما هم به فضل الهی ایستادهایم. این امواج جهانی و این تبلیغات گمراهکننده نخواهد توانست ما را تسلیم خواستههای آنها کند. آنها میخواهند این نظام هم مثل نظامهای دستنشاندهی آنها تسلیم خواست آنها شود و برای اعمال سلطهی دیکتاتوری بینالمللی امریکا و اشباه امریکا راه را باز کند.1381/06/30
لینک ثابت
نکتهی دیگر این است که میگوید مردم ایران تمایل به پیشرفت و ترقّی دارند. در این شکّی نیست و سخت هم کار میکنند. مردم و مسئولان ایران بعد از انقلاب، میدان را برای پیشرفت و ترقّی باز دیدند و تلاش میکنند؛ اما این شما هستید که نمیخواهید؛ شما که دشمن ملت ایران هستید، بههیچوجه این پیشرفت را برنمیتابید؛ لذا مانعتراشی میکنید. ببینید در صحنهی بینالمللی و در زمینههای اقتصادی، سیاسی و امنیتی چقدر رژیم ایالات متّحدهی امریکا علیه ملت و نظام مردمی ایران دسیسهچینی کرده است. میگوید ملت ایران مثل بقیهی ملتهای دنیا پیشرفت میخواهند. بله؛ پیشرفت میخواهند. فقط این هم نیست؛ ملت ایران مثل اکثر ملتهای دنیا از شما متنفّر است؛ این هم یک واقعیت است. یکی دو ماه قبل از این، نظرخواهیها را منتشر کردند؛ معلوم شد در کشورهای اسلامی و کشورهای منطقهی آسیا و خاورمیانه، منفورترین دولتها در چشم مردم، دولت امریکاست. این دیگر مخصوص ملت ایران نیست؛ ملت ایران در نفرت از شما با دیگر کشورها شریک است. شما ببینید یک روز بود که فقط در ایران پرچم امریکا یا آدمک رئیسجمهور امریکا و یا نماد امریکایی را آتش میزدند؛ اما امروز کجای دنیا این کار را نمیکنند؟ حتّی در اروپا و کشورهای آسیایی هم پرچم امریکا را آتش زدند. شما در دنیا بدنامید. رژیم دیکتاتور و مستبد بینالمللی امریکا در دنیا بدنام و منفور است؛ این ابراز نفرت، مخصوص ملت ایران نیست. البته خیلی از ملتها جرأت نمیکنند؛ به خاطر اینکه بعضی از حکومتها مانعند. ملت و حکومت ایران به فضل پروردگار شجاعند؛ لذا آزادانه و بدون هیچ قید و بندی، احساسات خود را علیه امریکا ابراز میکنند و «مرگ بر امریکا» را جزو شعارهای اصلی خود قرار دادهاند.
رئیسجمهور امریکا ادّعا میکند طرفدار جناحی به نام اصلاحطلب در ایران است. دروغ میگویید! اوّلًا شما طرفدار هیچ جناحی از جناحهای معتقد به انقلاب نیستید. ثانیاً طرفدار اصلاح هم نیستید. هر اصلاحی بخواهد در این کشور انجام گیرد، یقیناً برخلاف نظر رژیم دیکتاتور و مستبد و سلطهجوی بینالمللی امریکاست. ثالثاً اگر برفرض چیزی به نام اصلاحات باشد که نسخهی آن را شما برای مردم ایران بنویسید، آنها این اصلاحات را اصلاحات امریکایی خواهند دانست و آن را در زبالهدان میاندازند. بزرگترین حرکت اصلاحی را در این کشور، انقلاب اسلامی و امام بزرگوار این ملت انجام دادند. امروز هم هر حرکتی که در جهت تحکیم پایههای انقلاب و اعمال قانون اساسیِ مترقّی و مدرن ما انجام گیرد، بلاشک یک حرکت اصلاحی است و مردم از آن حمایت میکنند. هر کاری که از لحاظ علمی، دینی، عملی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی در جهت پیشرفت مردم ایران باشد، یک حرکت اصلاحی است و مردم از آن حمایت میکنند.1381/04/26
لینک ثابت