وحدت کلمه برای اینکه ما بنیانهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی خود را مستحکم کنیم، پیشنیاز اولی قطعی ما، ایجاد وفاق و وحدت کلمه است. برای وفاق باید همه تلاش کنند. معنای وفاق این نیست که گروهها و تشکیلات و جناحهای گوناگون اعلام انحلال کنند؛ نه، هیچ لزومی ندارد. معنای وفاق این است که نسبت به هم خوشبین باشند؛ «رحماء بینهم» باشند؛ همدیگر را تحمل کنند؛ در جهت ترسیم هدفهای والا و عالی و برای رسیدن به آنها به یکدیگر کمک کنند و از ایجاد تشنج، بداخلاقی، درگیری، اهانت و متهم کردن بپرهیزند. امروز به نظر من وظیفهی ما این است.1381/03/07
نظام سلطه امروز در بخش قدرتمندی از جهان یک انگیزهی قوی وجود دارد که متوجه فتح و تسخیر همهی امکانات جهانی و روی زمین است. وجود ابرقدرتها همیشه به همین معنا بوده است. انحصار ابرقدرتی در یک ابرقدرت، به طور طبیعی این گرایش را شدیدتر و بیشتر میکند. مجموعهی دستگاههای اقتصادی و کانونها و بنگاههای فعال در شکل دادن اقتصاد کشورها و اقتصاد جهان که به دنبال افزایش ثروت و کسب ثروت هستند، کارشان به طور طبیعی این را ایجاب میکند و دنبال آن، حالت تسخیرطلبی وجود دارد و امروز اظهار هم میشود و چیزی نیست که مکتوم بماند. اینکه قدرتهای سلطهگر در دنیا درصدد هستند که منافع خود را در هر نقطهای از دنیا تأمین کنند، چیزی نیست که کسی امروز آن را کتمان کند و پوشیده بدارد. منافعی که بناست تأمین شود و مربوط به فلان ابرقدرت است - البته نمیخواهم فقط امریکا را بگویم؛ امریکا برترین و پرتوقعترینشان است؛ مجموعهای هستند که امریکا در رأس آنها قرار گرفته است - منافعی نیست که با منافع کشورها و ملتها و صاحبان سرزمینها تضاد نداشته باشد؛ چنین قیدی برای آن ذکر نکردهاند؛ میگویند منافع ما. این منافع اگر با منافع فلان ملت یا فلان کشور یا فلان منطقه در تضاد بود چه؟ آنها نمیگویند اگر در تضاد بود، ما در این صورت از منافع خود چشم میپوشیم؛ نه. منافع، منافع است؛ آن را میخواهند.
امروز در دنیا لازمهی این طلب استکباری - که واقعا جای کلمهی استکبار همین جاست - این شده است که حرکت تند پرشتابی برای تسخیر زمینههای متعدد - که عمدهاش سه زمینه است: اقتصاد، سیاست و فرهنگ - از بالا آغاز شود؛ مثل سیل بنیانکنی که به سمت دامنه میآید. این سیل سرازیر شده؛ مربوط به امسال و پارسال هم نیست. منتها بر حسب شرایط گوناگون عالم تشدید میشود. بعضی معتقدند در مقابل این سیل چارهای جز تسلیم نیست! امروز انسان این را مشاهده میکند. بعضیها در سطح کشورهای در حال توسعه یا به تعبیر دیگر جهان سوم - کشورهایی که در قله قرار ندارند، در دامنههای پایین قرار دارند - صریحا میگویند چارهای نیست، باید غرق و هضم و همشکل شد. بعضیها هم صریحا این را نمیگویند، اما عملا این طور رفتار میکنند. آیا واقعا واقعیت همینطور است؟ یعنی امروز در مقابل سیلی که برای قبضه کردن همهی منابع و تلاشهای اقتصادی عالم از یک نقطهی خاص شروع شده است، هیچ مقاومتی نمیشود کرد؟ آیا در مقابل سیلی که سرازیر شده و همتش این است که هویت سیاسی کشورها را به یک هویت جمعی - که در رأس آن، مراکز اقتدار بینالمللی هستند - تبدیل کند، واقعا نمیشود مقاومت کرد؟ آیا باید در هاضمهی افزونطلب و قناعتناپذیر فرهنگ سلطهگر هضم شد؟ آیا واقعا سرنوشت بشریت این است؟ بعضی اینطور تصور میکنند.1381/03/07
بیداری اسلامی اینکه امروز مسألهی فلسطین با این حجم و عظمت، به خاطر توجه مردم به اسلام، حالت تازهای پیدا کرده و اصلا مسائل خاور میانه یک تحول اساسی یافته است، ناشی از همین اثرگذاری بسیار عمیق و دنبالهدار و مستمر است. علت دشمنی آنها با جمهوری اسلامی همین است. میخواهند سرچشمه را خشک کنند؛ چون میدانند سرچشمهی این بیداری در دنیای اسلام، به پا شدن جمهوری اسلامی است. نفس اقامهی جمهوری اسلامی، برای آنها مهم بود. این پایه را باید مستحکم و حفظ کرد و حقیقت آن را درست تبیین نمود.1381/03/07
وابستگی رضوان یا خشم الهی به رفتار خود انسان/صحیفه سجادیه دعای 48 عمر، چیزِ بیاعتباری است؛ هیچ نمیشود اطمینان داشت که ما تا فردا، تا آخر دوره و تا یک دورهی دیگر هستیم و این فرصت را داریم. در اوّلِ تشکیل این مجلس که ما شما برادران و خواهران عزیز را در همین حسینیه زیارت کردیم، جمعی در بین ما حضور داشتند که الان نیستند. آنها هستند و عملشان؛ آنها هستند و نیّاتشان؛ آنها در محضر خدای متعال هستند. امیدواریم خداوند متعال با آنها با نهایت رحمت و مغفرت و فضل خود رفتار کند و مقاماتشان را انشاءاللَّه عالی گرداند. بههرحال ما، هم فرصت استغفار و هم فرصت عمل داریم. آنهایی که رفتند، دیگر این فرصتها را ندارند: «و فیالاخرة عذابٌ شدیدٌ و مغفرةٌ من اللَّه و رضوان(1)»؛ باید برای یکی از این دو، هدفگیری کرد؛ از این دو حالت خارج نیست. یا مغفرت و رضوان الهی است، یا خدای نخواسته خشم و سخط الهی. تأمین کننده هم جز خود ما کس دیگری نیست. اگر قرار است فضل الهی شامل ما شود، یا رحمت و مغفرت الهی ما را دریابد، باز با خواست خود ماست؛ باید خود ما آن رحمت را بخواهیم: «لیس یردّ غضبک الّا حلمک و لا یرّد سخطک الّا عفوک و لا یجیر من عقابک الّا رحمتک و لا ینجینی منک الّا التّضرع الیک(2)». باید به خدای متعال متوسّل و متضرّع شد.1381/03/07
1 )
سوره مبارکه الحديد آیه 20 اعلَموا أَنَّمَا الحَياةُ الدُّنيا لَعِبٌ وَلَهوٌ وَزينَةٌ وَتَفاخُرٌ بَينَكُم وَتَكاثُرٌ فِي الأَموالِ وَالأَولادِ ۖ كَمَثَلِ غَيثٍ أَعجَبَ الكُفّارَ نَباتُهُ ثُمَّ يَهيجُ فَتَراهُ مُصفَرًّا ثُمَّ يَكونُ حُطامًا ۖ وَفِي الآخِرَةِ عَذابٌ شَديدٌ وَمَغفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرِضوانٌ ۚ وَمَا الحَياةُ الدُّنيا إِلّا مَتاعُ الغُرورِ ترجمه: بدانید زندگی دنیا تنها بازی و سرگرمی و تجمّل پرستی و فخرفروشی در میان شما و افزون طلبی در اموال و فرزندان است، همانند بارانی که محصولش کشاورزان را در شگفتی فرو میبرد، سپس خشک میشود بگونهای که آن را زردرنگ میبینی؛ سپس تبدیل به کاه میشود! و در آخرت، عذاب شدید است یا مغفرت و رضای الهی؛ و (به هر حال) زندگی دنیا چیزی جز متاع فریب نیست!
2 )
الصیفة السجادیه ، دعای 48 ؛
... اللَّهُمَّ لَيْسَ يَرُدُّ غَضَبَكَ إِلَّا حِلْمُكَ، وَ لَا يَرُدُّ سَخَطَكَ إِلَّا عَفْوُكَ، وَ لا يُجِيرُ مِنْ عِقَابِكَ إِلَّا رَحْمَتُكَ، وَ لَا يُنْجِينِی مِنْكَ إِلَّا التَّضَرُّعُ إِلَيْكَ وَ بَيْنَ يَدَيْكَ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ هَبْ لَنَا يَا إِلَهِی مِنْ لَدُنْكَ فَرَجاً بِالْقُدْرَةِ الَّتِی بِهَا تُحْيِی أَمْوَاتَ الْعِبَادِ، وَ بِهَا تَنْشُرُ مَيْتَ الْبِلَادِ ... ترجمه: ... اى خداوند، غضب تو را جز حلم تو فرو نمىنشاند و سخط تو را جز عفو تو باز نمىگرداند و در برابر عقاب تو جز رحمتت پناهگاهى نيست. و مرا جز تضرع به درگاه تو و زارى در برابر تو هيچ چيز از عذابت نمىرهاند. پس بر محمد و آل محمد درود بفرست و اى خداى من، بدان قدرت كه تو راست و مردگان را بدان حيات مىبخشى و بلاد مرده را زنده مىكنى، در كار من گشايشى پديد آور...
خوشبینی نسبت به همدیگر، معنای وحدت کلمه برای اینکه ما بنیانهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی خود را مستحکم کنیم، پیشنیاز اوّلیِ قطعی ما، ایجاد وفاق و وحدت کلمه است. برای وفاق باید همه تلاش کنند. معنای وفاق این نیست که گروهها و تشکیلات و جناحهای گوناگون اعلام انحلال کنند؛ نه، هیچ لزومی ندارد. معنای وفاق این است که نسبت به هم خوشبین باشند؛ «رحماء بینهم(1)» باشند؛ همدیگر را تحمّل کنند؛ در جهت ترسیم هدفهای والا و عالی و برای رسیدن به آنها به یکدیگر کمک کنند و از ایجاد تشنّج، بداخلاقی، درگیری، اهانت و متّهم کردن بپرهیزند. امروز به نظر من وظیفهی ما این است.1381/03/07
1 )
سوره مبارکه الفتح آیه 29 مُحَمَّدٌ رَسولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذينَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ رُحَماءُ بَينَهُم ۖ تَراهُم رُكَّعًا سُجَّدًا يَبتَغونَ فَضلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضوانًا ۖ سيماهُم في وُجوهِهِم مِن أَثَرِ السُّجودِ ۚ ذٰلِكَ مَثَلُهُم فِي التَّوراةِ ۚ وَمَثَلُهُم فِي الإِنجيلِ كَزَرعٍ أَخرَجَ شَطأَهُ فَآزَرَهُ فَاستَغلَظَ فَاستَوىٰ عَلىٰ سوقِهِ يُعجِبُ الزُّرّاعَ لِيَغيظَ بِهِمُ الكُفّارَ ۗ وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ مِنهُم مَغفِرَةً وَأَجرًا عَظيمًا ترجمه: محمّد (ص) فرستاده خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند؛ پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود میبینی در حالی که همواره فضل خدا و رضای او را میطلبند؛ نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است؛ این توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است، همانند زراعتی که جوانههای خود را خارج ساخته، سپس به تقویت آن پرداخته تا محکم شده و بر پای خود ایستاده است و بقدری نموّ و رشد کرده که زارعان را به شگفتی وامیدارد؛ این برای آن است که کافران را به خشم آورد (ولی) کسانی از آنها را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، خداوند وعده آمرزش و اجر عظیمی داده است.
نصرت الهی در صورت عمل کردن به وظیفه خدای متعال نعمتهای زیادی به ما داده است. شکرگزاری این نعمتها بر ما واجب است. شکرگزاری به این است که در هر جا هستیم - بنده، شما، دولت، مسؤولان گوناگون اجرایی و مسؤولان قضایی - به وظیفهی خود عمل کنیم و آنچه را که احساس میکنیم بیننا و بیناللَّه وظیفهی ماست، انجام دهیم. «ولینصرنّ اللَّه من ینصره(1)»؛ بدون تردید نصرت الهی پشت سر چنین حرکت و انگیزهای وجود دارد؛ کمااینکه تا امروز هم وجود داشته و بعد از این هم این طور خواهد بود.1381/03/07
1 )
سوره مبارکه الحج آیه 40 الَّذينَ أُخرِجوا مِن دِيارِهِم بِغَيرِ حَقٍّ إِلّا أَن يَقولوا رَبُّنَا اللَّهُ ۗ وَلَولا دَفعُ اللَّهِ النّاسَ بَعضَهُم بِبَعضٍ لَهُدِّمَت صَوامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَواتٌ وَمَساجِدُ يُذكَرُ فيهَا اسمُ اللَّهِ كَثيرًا ۗ وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ ترجمه: همانها که از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اینکه میگفتند: «پروردگار ما، خدای یکتاست!» و اگر خداوند بعضی از مردم را بوسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیرها و صومعهها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده میشود، ویران میگردد! و خداوند کسانی را که یاری او کنند (و از آیینش دفاع نمایند) یاری میکند؛ خداوند قوی و شکست ناپذیر است.
استقلال اقتصادی استقلال اقتصادی کشور نیز در کنار کاراییِ بخشهای اقتصادی، بسیار مهمّ است. در گزارش هم اشاره شد که بحمد اللّه در بخشهای اقتصادی، قانونگذاریهای زیادی شده است. البته من الآن از تفاصیل قانونگذاریها استحضاری ندارم. نفس اهتمام به این مسئله، مهمّ است. امروز این باید جزو مسائل اساسی ما به حساب آید. مردم در زمینههای اقتصادی، مشکلات فراوانی دارند. یکی از مشکلات عبارت است از شکاف اقتصادی و تبعیض در مسائل اقتصادی و برخورداریهای ناروا در مقابل محرومیتهای سخت و سنگین. این، مردم را آزار میدهد. بیش از فقر، تبعیض برای مردم گزنده است. در قوانین، شما باید اینها را مراعات کنید؛ با قانون میتوانید جلوِ اینها را تا حدّ زیادی بگیرید. البته قانون، همه چیز نیست؛ باید مدیریّت اجراییِ خوب حتماً وجود داشته باشد تا قانون کاراییِ خود را نشان دهد؛ لیکن قانون هم سهم بسیار زیادی دارد.1381/03/07
خدمت به مردم, خدمت, عمل به تکلیف, عبادت مهم این است که نیّت خدمت و حرکت در راه انجام وظیفه را حفظ کنیم؛ آنگاه همهی کارها دارای اجر خواهد بود.1381/03/07
قانون, اهداف نظام جمهوری اسلامی, مجلس شورای اسلامی قانون، جادهای است که مجلس شورای اسلامی به سمت هدفهایی که کشور و مدیران اجرایی و مسؤولان باید به آنجا برسند، باز میکند.1381/03/07
نظام سلطه, استکبار, قدرتهای سلطه گر اینکه قدرتهای سلطهگر درصدد هستند که منافع خود را در هر نقطهای از دنیا تأمین کنند، چیزی نیست که امروز کسی کتمان کند و آن را پوشیده نگه دارد.1381/03/07
وحدت کلمه, وحدت, استحکام ساخت درونی برای اینکه ما بنیانهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی خود را مستحکم کنیم، پیشنیاز اوّلیِ قطعی ما، ایجاد وفاق و وحدت کلمه است.1381/03/07
وظیفه مسئولان, کارگزاران نظام, نمایندگان مجلس شورای اسلامی, سیاست, فرهنگ آنچه امروز وظیفهی اصلی ماست، این است که در بخشهای سهگانه ی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی پایهها را مستحکم کنیم.1381/03/07