یک توصیه هم به بقیهی مسؤولان و فعالان سیاسی عرض کنم؛ مخصوصا به کسانی که تریبونهایی در اختیارشان هست - هر تریبونی؛ از منبرها و روزنامهها و صدا و سیما و مجلس و نماز جمعه و امثال اینها بگیرید تا هر تریبونی در هر گوشهی کشور - مراقب باشید که تهیج سیاسی برای کشور مضر است. فضا باید آرام و متعادل باشد تا دولت و مسؤولان بتوانند به وظایف خود عمل کنند. در شرایط متهیج و متشنج سیاسی، آسانترین کارهای جاری هم دشوار خواهد شد. هیچ کس به تهیج سیاسی کمک نکند. یکی از بدترین عیوب برای فعالان سیاسی این است که درصدد انشقاق و جدایی و بهانهگیری از یکدیگر باشند. وحدت کلمه را حفظ کنید.
1380/05/11
لینک ثابت
جلسهای بسیار مهم و نمایشگر یک نقطهی حساس در حرکت تاریخ جمهوری اسلامی است. این مجلس و مراسمی که امروز انجام گرفت، حاکی از یک حقیقت زنده و درخشان در نظام جمهوری اسلامی است و آن حقیقت مردمسالاری دینی و حاکمیت احکام نورانی اسلام و حضور و انتخابگری آحاد ملت است.
1380/05/11
لینک ثابت
در منطق اسلام، ادارهی امور مردم و جامعه، با هدایت انوار قرآنی و احکام الهی است. در قوانین آسمانی و الهی قرآن، برای مردم شأن و ارج معین شده است؛ مردم هستند که انتخاب میکنند و سرنوشت ادارهی کشور را به دست میگیرند. این مردمسالاری، راقیترین نوع مردمسالاریای است که امروز دنیا شاهد آن است؛ زیرا مردمسالاری در چارچوب احکام و هدایت الهی است. انتخاب مردم است، اما انتخابی که با قوانین آسمانی و مبرای از هرگونه نقص و عیب، توانسته است جهت و راه صحیحی را دنبال کند.
در همهی آنچه که در دنیا به نام دمکراسی و مردمسالاری شناخته میشود، چارچوب وجود دارد. در دمکراسیهای غربی، چارچوب عبارت است از منافع و خواست صاحبان ثروت و سرمایه داران حاکم بر سرنوشت جامعه. تنها در آن چارچوب است که رأی مردم اعتبار پیدا میکند و نافذ میشود. اگر مردم چیزی را که بر خلاف منافع سرمایهداران و صاحبان قدرت مالی و اقتصادی - و بر اثر آن، قدرت سیاسی - است بخواهند، هیچ تضمینی وجود ندارد که این نظامها و رژیمهای دمکراتیک، تسلیم خواست مردم شوند. یک چارچوب محکم و ناشکننده بر همهی این خواستها و دمکراسیها حاکم است. در کشورهای سوسیالیستی سابق - که آنها هم خودشان را کشورهای دمکراتیک مینامیدند - این چارچوب، حزب حاکم بود. در خارج از چارچوب تمایلات و سیاستها و انگیزههای حزب حاکم، رأی مردم هیچ توانایی و کاربردی نداشت. بههرحال چارچوب وجود دارد.
امتیاز نظام اسلامی در این است که این چارچوب، احکام مقدس الهی و قوانین قرآنی و نور هدایت الهی است که بر دل و عمل و ذهن مردم پرتو افشانی و آنها را هدایت میکند. مسألهی هدایت مردم یکی از مسائل بسیار مهمی است که در نظامهای سیاسی رایج دنیا - بخصوص در نظامهای غربی - نادیده گرفته شده است. معنای هدایت مردم این است که بر اثر تعلیم و تربیت درست و راهنمایی مردم به سرچشمههای فضیلت، کاری بشود که خواست مردم در جهت فضایل اخلاقی باشد و هوسهای فاسد کنندهای که گاهی به نام آراء و خواست مردم مطرح میگردد، از افق انتخاب مردم دور شود. امروز شما ملاحظه میکنید در بسیاری از دمکراسیهای غربی، زشتترین انحرافات - انحرافات جنسی و امثال آن - به عنوان اینکه خواست مردم است، صبغهی قانونی پیدا میکند و رسمی میشود و به اشاعهی آن کمک میگردد. این، غیبت عنصر معنوی و هدایت ایمانی را نشان میدهد.
در نظام اسلامی - یعنی مردمسالاری دینی - مردم انتخاب میکنند، تصمیم میگیرند و سرنوشت ادارهی کشور را به وسیلهی منتخبان خودشان در اختیار دارند؛ اما این خواست و انتخاب و اراده در سایهی هدایت الهی، هرگز به بیرون جادهی صلاح و فلاح راه نمیبرد و از صراط مستقیم خارج نمیشود. نکتهی اصلی در مردمسالاری دینی این است. این هدیهی انقلاب اسلامی به ملت ایران است. این تجربهی جدید و جوانی است؛ اما تجربهی قابل تأمل و پیگیری و قابل تقلیدی است برای همهی کسانی که دلشان برای فضیلتها و جامعهی پاک و پاکیزهی انسانی میتپد و از جرائم و رذائل اخلاقی و رواج زشتیهای خلقیات بشری رنج میبرند.1380/05/11
لینک ثابت
این مراسم، هشتمین مراسمی است که در آن رئیس جمهور منتخب مردم، به طور رسمی رئیس جمهور میشود و اختیار ادارهی کشور و زمام امور قوهی مجریه را در دست میگیرد. این را انقلاب به ما داد. البته دستگاههای تبلیغاتی دنیا با تبلیغات بسیار رذیلانه سعی میکنند اینگونه وانمود کنند که حضور مردم و مردمسالاری نظام اسلامی، از انتخابات سال هفتادوشش به این طرف است؛ یعنی میخواهند گذشتهی انقلاب را نفی کنند! این هم ادامهی همان دشمنیهایی است که همیشه با این انقلاب داشتهاند. نه؛ ما ملت ایران در این بیستودو سال، هشت مرتبه پای صندوق انتخاب رئیس جمهور رفتهایم و با رأی خود، او را انتخاب کردهایم و نشان دادهایم که در کشور ما به برکت نظام اسلامی، محور تصمیمگیری، مردمند و چارچوب تصمیمگیری - هم برای مردم و هم برای مسؤولان - احکام و شریعت اسلامی است. این، وظایف سنگینی را بر دوش همهی ما میگذارد.
1380/05/11
لینک ثابت
فساد انواع و اقسامی دارد که فسادهای مالی و اقتصادی از جملهی آنهاست. یکی از بزرگترین مسؤولیتهای مسؤولان کشور - از جمله رئیس جمهوری محترم - تعقیب مفاسد مالی و اقتصادی است که باید در برنامهی دولت قرار گیرد. البته قوّهی قضایّیه و قوّهی مقنّنه هم در این زمینه مسؤولند و خوشبختانه همکاریهایی هم میکنند. این مبارزه باید جدّی شود و خود را در مرحلهی عمل نشان دهد. مبارزه با مفسدهی اقتصادی و مالی یکی از کارهایی است که به گشایش اقتصادی کشور هم کمک خواهد کرد. یکی از موانع پیشرفت اقتصادی کشور، وجود گلوگاههای فساد است که بهشدّت باید از آن ترسید و با آن مقابله و مبارزه کرد. البته کار سختی هم هست. من در جریان آن نامهی هشت مادهای که نوشتم، هم به رئیس جمهور محترم، هم به رئیس محترم قوّهی قضایّیه و هم به رئیس محترم مجلس گفتم که بدانید مبارزه با فساد، یک مبارزهی جدّی و واقعی است. مفسدین تهاجم خواهند کرد و فشار خواهند آورد؛ لذا کار سختی است. برای مقابله با شیوع فساد اقتصادی و مالی، باید لباس مبارزه به تن کرد.
1380/05/11
لینک ثابت
شما به واقعیّتهای کاریِ خودتان نگاه کنید و با جدیّت و تکیه بر بیّناتی که قانون اساسی برای ما معیّن کرده است - که به احکام اسلامی و مقررات اسلامی متّکی است - در زمینههای پولی و مالی و تولیدی و خدماتی و همهی آن چیزهایی که به اقتصاد مردم وابسته است، نوآوری و تلاش کنید. خدای متعال به این تلاش برکت خواهد داد.1380/05/11
لینک ثابت
امتیاز نظام اسلامی در این است که این چارچوب، احکام مقدس الهی و قوانین قرآنی و نور هدایت الهی است که بر دل و عمل و ذهن مردم پرتو افشانی و آنها را هدایت میکند. مسألهی هدایت مردم یکی از مسائل بسیار مهمی است که در نظامهای سیاسی رایج دنیا - بخصوص در نظامهای غربی - نادیده گرفته شده است. معنای هدایت مردم این است که بر اثر تعلیم و تربیت درست و راهنمایی مردم به سرچشمههای فضیلت، کاری بشود که خواست مردم در جهت فضایل اخلاقی باشد و هوسهای فاسد کنندهای که گاهی به نام آراء و خواست مردم مطرح میگردد، از افق انتخاب مردم دور شود.1380/05/11
لینک ثابت
امروز وظیفهی بزرگی بر دوش مسؤولان است و آن این است که این نعمت عظیم خداوندی را که به آنها داده شده - نعمت خدمت به مردم - شکرگزاری کنند و متوجه باشند که دشمن پشت سر است. آینده هم آیندهی خوبی است؛ حرم در پیش است و حرامی در پس! اگر حرکت کنید، به اهداف والا خواهید رسید؛ اما اگر خدای نکرده سستی و تنبلی و کندی و بدعملی کنیم، مورد تهاجم دشمن قرار خواهیم گرفت؛ حد وسط ندارد. امروز تلاش همه جانبه، وظیفهی مضاعف و بزرگی است که بر دوش همهی ماست.
1380/05/11
لینک ثابت
مسؤولان نباید بگذارند چنین حالتی در مؤمنین به وجود آید.البته این هیچ مجوّز آن نیست که کسانی به بهانهی اینکه اطمینانشان سلب شده، قانونشکنی کنند. قانونشکنی جرم است. تخلّف از قانون و خروج از مدار قانونی برای مقابله با هر چیزی که به نظر انسان منکر میآید - بدون اجازهی حکومت - خودش یک جرم است؛ مگر نهی از منکر زبانی، که بارها گفتیم نهی از منکر زبانی جایز و واجب و وظیفهی همه است و در هیچ شرایطی هم ساقط نمیشود؛ اما آنجایی که نوبت اجرا و عمل برسد، همه باید طبق قوانین عمل کنند. هیچ چیزی مجوّز این نیست که بگویند چون نیروی انتظامی و قوّهی قضایّیه عمل نکردند، خودمان وارد میدان شدیم؛ نخیر، آن روزی که لازم باشد مردم برای حادثهای خودشان وارد عمل شوند، رهبری صریحاً به آنها خواهد گفت.1380/05/11
لینک ثابت
مسألهی دوم، توجه به فرهنگ عمومی کشور است. من به دوستان - از جمله به رئیس جمهور محترم - قبلا این را عرض کردهام. یکی از مسائلی که دشمن بهطور جدی در کشور تبلیغ میکند، مسألهی اباحیگری است. اباحیگری اعتقادی و عملی، یعنی پایبندیها و تقیدات و تکیهگاههایی که یک انسان را در حرکت خود به سمت هدف مشخصی عازم و مصمم میکند، از او گرفتن و او را سرگردان و لنگ کردن. این را باید جدی بگیرید. یکی از سیاستهای دشمنان اسلام این است که ایمان مردم را بگیرند و اعتقاد آنها به انقلاب را سلب کنند. چند سالی است که این را در تبلیغاتشان شروع کردهاند. بنده از همان اوایلی که این تبلیغات در رفتارهای دشمنان کشور، اجرایی و عملیاتی شده بود - حدود ده، یازده سال پیش - متوجه این نکته شدم و به همه، بخصوص به مسؤولان فرهنگی هشدار دادم و گفتم اینها میخواهند اصل اعتبار انقلاب را زیر سؤال ببرند؛ انقلابی که یکی از افتخارات تاریخ بشری در زمان ماست؛ انقلابی که یک ملت با دست خالی و به برکت ایمان، آن هم در مقابل یک دژ علیالظاهر تسخیرناپذیر استکبار در این منطقه آن را بر پا کرد و موفق شد؛ انقلابی به نام خدا؛ انقلابی در راه ارزشهای اسلامی؛ انقلابی که ملتهای مسلمان را به اسلامشان امیدوار و به هویت اسلامیشان دلگرم کرد؛ انقلابی که در همهی نقاط جهان ملتها را خودباوری بخشید و آنها احساس کردند که یک ملت - وقتی که عزم و ارادهای از خود نشان دهد - میتواند بر بزرگترین موانع پیروز شود و فائق آید. دشمنان میخواستند پیام آزادی، معنویت، ارزش و فضیلت و کرامت انسانیای را که در این انقلاب بود، ندیده بگیرند. این کاری بود که به صورت برنامهریزی شده و با انواع و اقسام طرق تبلیغاتی، آن را دنبال کردند. البته - متأسفانه - یک عده غافل، به صورت پادو در داخل هم همانها را تبلیغ کردند و هنوز هم میکنند. این برای آن است که پشتوانهی فکری - که در واقع تکیهگاه اراده و عزم راسخ مردم است - از آنها گرفته شود و مردم احساس کنند پشتشان خالی است. مگر بدون ایمان و اعتقاد و بدون باور به راهی که انسان در آن قدم گذاشته، میشود آن راه را ادامه داد؟ همه باید مسائل فرهنگی را جدی بگیرند. مظهر این تهاجم، همان اباحیگری است که از راه خدشه در اعتقادات، تشویق جریانهای خلاف اخلاق در جامعه و تشویق و ترویج انواع و اقسام فسادها ایجاد میشود. اینها چیزهایی است که همهی مسؤولان کشور باید به آن بسیار توجه کنند و فقط مخصوص مسؤولان فرهنگی نیست.1380/05/11
لینک ثابت
صراط مستقیم انقلاب اسلامی
امتیاز نظام اسلامی در این است که این چارچوب، احکام مقدّس الهی و قوانین قرآنی و نور هدایت الهی است که بر دل و عمل و ذهن مردم پرتو افشانی و آنها را هدایت میکند. مسأله هدایت مردم یکی از مسائل بسیار مهمّی است که در نظامهای سیاسی رایج دنیا - بخصوص در نظامهای غربی - نادیده گرفته شده است. معنای هدایت مردم این است که بر اثر تعلیم و تربیت درست و راهنمایی مردم به سرچشمههای فضیلت، کاری بشود که خواست مردم در جهت فضایل اخلاقی باشد و هوسهای فاسد کنندهای که گاهی به نام آراء و خواست مردم مطرح میگردد، از افق انتخاب مردم دور شود. امروز شما ملاحظه میکنید در بسیاری از دمکراسیهای غربی، زشتترین انحرافات - انحرافات جنسی و امثال آن - به عنوان اینکه خواست مردم است، صبغه قانونی پیدا میکند و رسمی میشود و به اشاعه آن کمک میگردد. این، غیبت عنصر معنوی و هدایت ایمانی را نشان میدهد. در نظام اسلامی - یعنی مردمسالاری دینی - مردم انتخاب میکنند، تصمیم میگیرند و سرنوشت اداره کشور را به وسیله منتخبان خودشان در اختیار دارند؛ اما این خواست و انتخاب و اراده در سایه هدایت الهی، هرگز به بیرون جاده صلاح و فلاح راه نمیبرد و از صراط مستقیم خارج نمیشود. نکته اصلی در مردمسالاری دینی این است. این هدیه انقلاب اسلامی به ملت ایران است. این تجربه جدید و جوانی است؛ اما تجربه قابل تأمّل و پیگیری و قابل تقلیدی است برای همه کسانی که دلشان برای فضیلتها و جامعه پاک و پاکیزهی انسانی میتپد و از جرائم و رذائل اخلاقی و رواج زشتیهای خُلقیّات بشری رنج میبرند.1380/05/11
لینک ثابت
در همهی آنچه که در دنیا به نام دمکراسی و مردمسالاری شناخته میشود، چارچوب وجود دارد. در دمکراسیهای غربی، چارچوب عبارت است از منافع و خواست صاحبان ثروت و سرمایهدارانِ حاکم بر سرنوشت جامعه. تنها در آن چارچوب است که رأی مردم اعتبار پیدا میکند و نافذ میشود. اگر مردم چیزی را که برخلاف منافع سرمایهداران و صاحبان قدرت مالی و اقتصادی- و بر اثر آن، قدرت سیاسی- است بخواهند، هیچ تضمینی وجود ندارد که این نظامها و رژیمهای دمکراتیک، تسلیم خواست مردم شوند. یک چارچوب محکم و ناشکننده بر همهی این خواستها و دمکراسیها حاکم است. در کشورهای سوسیالیستی سابق- که آنها هم خودشان را کشورهای دمکراتیک مینامیدند- این چارچوب، حزبِ حاکم بود. در خارج از چارچوبِ تمایلات و سیاستها و انگیزههای حزبِ حاکم، رأی مردم هیچ توانایی و کاربُردی نداشت. بههرحال چارچوب وجود دارد.
امتیاز نظام اسلامی در این است که این چارچوب، احکام مقدّس الهی و قوانین قرآنی و نور هدایت الهی است که بر دل و عمل و ذهن مردم پرتوافشانی و آنها را هدایت میکند. مسألهی هدایت مردم یکی از مسائل بسیار مهمّی است که در نظامهای سیاسی رایج دنیا- بخصوص در نظامهای غربی- نادیده گرفته شده است. معنای هدایت مردم این است که بر اثر تعلیم و تربیت درست و راهنمایی مردم به سرچشمههای فضیلت، کاری بشود که خواست مردم در جهت فضایل اخلاقی باشد و هوسهای فاسدکنندهای که گاهی به نام آراء و خواست مردم مطرح میگردد، از افق انتخاب مردم دور شود. امروز شما ملاحظه میکنید در بسیاری از دمکراسیهای غربی، زشتترین انحرافات- انحرافات جنسی و امثال آن- به عنوان اینکه خواست مردم است، صبغهی قانونی پیدا میکند و رسمی میشود و به اشاعهی آن کمک میگردد. این، غیبت عنصر معنوی و هدایت ایمانی را نشان میدهد. در نظام اسلامی- یعنی مردمسالاری دینی- مردم انتخاب میکنند، تصمیم میگیرند و سرنوشت ادارهی کشور را به وسیلهی منتخبان خودشان در اختیار دارند؛ اما این خواست و انتخاب و اراده در سایهی هدایت الهی، هرگز به بیرون جادهی صلاح و فلاح راه نمیبرد و از صراط مستقیم خارج نمیشود. نکتهی اصلی در مردمسالاری دینی این است. این هدیهی انقلاب اسلامی به ملت ایران است. این تجربهی جدید و جوانی است؛ اما تجربهی قابل تأمّل و پیگیری و قابل تقلیدی است برای همهی کسانی که دلشان برای فضیلتها و جامعهی پاک و پاکیزهی انسانی میتپد و از جرائم و رذائل اخلاقی و رواج زشتیهای خُلقیّات بشری رنج میبرند.1380/05/11
لینک ثابت
من از رئیسجمهوری عزیزمان تشکّر میکنم که این مطالب را- که حاکی از احساس مسئولیت است- در نطق خودشان بیان کردند. بله؛ مطلب همین است؛ رئیسجمهور و یکایک اعضای تصمیمگیر در این نظام، مسئولند. اعتبار آنها عبارت از این است که به وظیفهی خود در مقابل خدا، مردم و قانون اساسی عمل کنند. در نظام اسلامی، اعتبار همهی مسئولان به این است که خود را کمربستهی دین خدا و مجری قوانین و متعهّد به قانون اساسی بدانند. مردم این را میخواهند و انتخاب کردهاند. اگر کسی قدم را کج بگذارد و از این راه منحرف شود- چه رهبری باشد، چه رئیسجمهور باشد و چه دیگر مسئولان- قبل از آنکه سازوکار اجرایی برای کنار گذاشتن آنها به کار بیفتد؛ چون فاقد شرط میشوند، خودشان منعزل و کناررفتهاند. بنابراین مسئولیت، سنگین است.1380/05/11
لینک ثابت
تقیّدات و تکیهگاههایی که یک انسان را در حرکت خود به سمت هدف مشخصی عازم و مصمم میکند، از او گرفتن و او را سرگردان و لنگ کردن. این را باید جدّی بگیرید. یکی از سیاستهای دشمنان اسلام این است که ایمان مردم را بگیرند و اعتقاد آنها به انقلاب را سلب کنند. چند سالی است که این را در تبلیغاتشان شروع کردهاند. بنده از همان اوایلی که این تبلیغات در رفتارهای دشمنان کشور، اجرایی و عملیاتی شده بود- حدود ده، یازده سال پیش- متوجّه این نکته شدم و به همه، بخصوص به مسئولان فرهنگی هشدار دادم و گفتم اینها میخواهند اصل اعتبار انقلاب را زیر سؤال ببرند؛ انقلابی که یکی از افتخارات تاریخ بشری در زمان ماست؛ انقلابی که یک ملت با دست خالی و به برکت ایمان، آن هم در مقابل یک دژ علیالظّاهر تسخیرناپذیرِ استکبار در این منطقه آن را برپا کرد و موفّق شد؛ انقلابی به نام خدا؛ انقلابی در راه ارزشهای اسلامی؛ انقلابی که ملتهای مسلمان را به اسلامشان امیدوار و به هویّت اسلامیشان دلگرم کرد؛ انقلابی که در همهی نقاط جهان ملتها را خودباوری بخشید و آنها احساس کردند که یک ملت- وقتیکه عزم و ارادهای از خود نشان دهد- میتواند بر بزرگترین موانع پیروز شود و فائق آید. دشمنان میخواستند پیام آزادی، معنویّت، ارزش و فضیلت و کرامت انسانیای را که در این انقلاب بود، ندیده بگیرند. این کاری بود که به صورت برنامهریزی شده و با انواع و اقسام طُرق تبلیغاتی، آن را دنبال کردند. البته- متأسفانه- یک عده غافل، به صورت پادو در داخل هم همانها را تبلیغ کردند و هنوز هم میکنند. این برای آن است که پشتوانهی فکری- که در واقع تکیهگاه اراده و عزم راسخ مردم است- از آنها گرفته شود و مردم احساس کنند پشتشان خالی است. مگر بدون ایمان و اعتقاد و بدون باور به راهی که انسان در آن قدم گذاشته، میشود آن راه را ادامه داد؟ همه باید مسائل فرهنگی را جدّی بگیرند. مظهر این تهاجم، همان اباحیگری است که از راه خدشه در اعتقادات، تشویق جریانهای خلافِ اخلاق در جامعه و تشویق و ترویج انواع و اقسام فسادها ایجاد میشود. اینها چیزهایی است که همهی مسئولان کشور باید به آن بسیار توجّه کنند و فقط مخصوص مسئولان فرهنگی نیست.1380/05/11
لینک ثابت
تقیّدات و تکیهگاههایی که یک انسان را در حرکت خود به سمت هدف مشخصی عازم و مصمم میکند، از او گرفتن و او را سرگردان و لنگ کردن. این را باید جدّی بگیرید. یکی از سیاستهای دشمنان اسلام این است که ایمان مردم را بگیرند و اعتقاد آنها به انقلاب را سلب کنند. چند سالی است که این را در تبلیغاتشان شروع کردهاند. بنده از همان اوایلی که این تبلیغات در رفتارهای دشمنان کشور، اجرایی و عملیاتی شده بود- حدود ده، یازده سال پیش- متوجّه این نکته شدم و به همه، بخصوص به مسئولان فرهنگی هشدار دادم و گفتم اینها میخواهند اصل اعتبار انقلاب را زیر سؤال ببرند؛ انقلابی که یکی از افتخارات تاریخ بشری در زمان ماست؛ انقلابی که یک ملت با دست خالی و به برکت ایمان، آن هم در مقابل یک دژ علیالظّاهر تسخیرناپذیرِ استکبار در این منطقه آن را برپا کرد و موفّق شد؛ انقلابی به نام خدا؛ انقلابی در راه ارزشهای اسلامی؛ انقلابی که ملتهای مسلمان را به اسلامشان امیدوار و به هویّت اسلامیشان دلگرم کرد؛ انقلابی که در همهی نقاط جهان ملتها را خودباوری بخشید و آنها احساس کردند که یک ملت- وقتیکه عزم و ارادهای از خود نشان دهد- میتواند بر بزرگترین موانع پیروز شود و فائق آید. دشمنان میخواستند پیام آزادی، معنویّت، ارزش و فضیلت و کرامت انسانیای را که در این انقلاب بود، ندیده بگیرند. این کاری بود که به صورت برنامهریزی شده و با انواع و اقسام طُرق تبلیغاتی، آن را دنبال کردند. البته- متأسفانه- یک عده غافل، به صورت پادو در داخل هم همانها را تبلیغ کردند و هنوز هم میکنند. این برای آن است که پشتوانهی فکری- که در واقع تکیهگاه اراده و عزم راسخ مردم است- از آنها گرفته شود و مردم احساس کنند پشتشان خالی است. مگر بدون ایمان و اعتقاد و بدون باور به راهی که انسان در آن قدم گذاشته، میشود آن راه را ادامه داد؟ همه باید مسائل فرهنگی را جدّی بگیرند. مظهر این تهاجم، همان اباحیگری است که از راه خدشه در اعتقادات، تشویق جریانهای خلافِ اخلاق در جامعه و تشویق و ترویج انواع و اقسام فسادها ایجاد میشود. اینها چیزهایی است که همهی مسئولان کشور باید به آن بسیار توجّه کنند و فقط مخصوص مسئولان فرهنگی نیست.
فساد انواع و اقسامی دارد که فسادهای مالی و اقتصادی از جملهی آنهاست. یکی از بزرگترین مسئولیتهای مسئولان کشور- از جمله رئیسجمهوری محترم- تعقیب مفاسد مالی و اقتصادی است که باید در برنامهی دولت قرار گیرد. البته قوّهی قضائیّه و قوّهی مقنّنه هم در این زمینه مسئولند و خوشبختانه همکاریهایی هم میکنند. این مبارزه باید جدّی شود و خود را در مرحلهی عمل نشان دهد. مبارزه با مفسدهی اقتصادی و مالی یکی از کارهایی است که به گشایش اقتصادی کشور هم کمک خواهد کرد. یکی از موانع پیشرفت اقتصادی کشور، وجود گلوگاههای فساد است که به شدّت باید از آن ترسید و با آن مقابله و مبارزه کرد. البته کار سختی هم هست. من در جریان آن نامهی هشت مادهای که نوشتم، هم به رئیسجمهور محترم، هم به رئیس محترم قوّهی قضائیّه و هم به رئیس محترم مجلس گفتم که بدانید مبارزه با فساد، یک مبارزهی جدّی و واقعی است. مفسدین تهاجم خواهند کرد و فشار خواهند آورد؛ لذا کار سختی است. برای مقابله با شیوع فساد اقتصادی و مالی، باید لباس مبارزه به تن کرد.
یک جریان فساد هم فسادهای اخلاقی و رواج منکرات است. با این هم باید مقابله و مبارزه کرد. ما خوب میدانیم، این جزو تعالیم اسلام است که با زبان و تبیین باید مردم را با فضایل اخلاقی آشنا کرد و از منکرات دور نگه داشت. این به جای خود درست؛ اما با شیوع منکرات و با تظاهرِ به آن باید مقابله کرد. اسلام مرتکبِ منکر را نصیحت و هدایت میکند؛ اما حد هم برای او میگذارد. با صِرف زبان و توصیه نمیشود کاری کرد. قدرت نظام باید جلوِ سیرِ فحشا و فساد را بگیرد. اجازه ندهید که هوسهای یک عدّهی معدود و یک گروه کوچک و اندک در داخل جامعه، موجب اغوای ذهن و فکر دختر و پسر جوان و مرد و زن مؤمنی شود که هیچ انگیزهی فسادی ندارند. شما باید جلوِ آنگونه افراد را بگیرید. همهی مسئولان بخشهای مختلف کشور در این زمینه مسئولند. اجازه ندهید عدّهای با تکیه به نام آزادی- که واقعاً باید بر عنوان مظلوم آزادی گریست که چه سوءاستفادههایی از این نام میشود- منکرات و فحشا و بیبندوباری را در جامعه رایج کنند. عکسالعملِ آن این است که عدّهای به نظام بدبین شوند؛ مثل اوّل مشروطه.1380/05/11
لینک ثابت
مردم ایران, قرآن, احکام شرعی, منطق دین, اسلام, حکومت اسلامی, حکومت
در منطق اسلام، ادارهی امور مردم و جامعه، با هدایت انوار قرآنی و احکام الهی است.1380/05/11
لینک ثابت