عدالت اجتماعی یک جمله هم میخواهم به بعضی از مسؤولان عرض کنم. امروز کشور ما در حال گذر از یک دوران سخت اقتصادی است، تا انشاءالله به یک دوران باز، آزاد، خوب و برخوردار از رفاه برسد که مردم بتوانند از منافع و عطایا و هبات این طبیعت عظیم و این امکانات فراوانی که در کشور ما هست، استفاده کنند. ما تلاش همه را هم لازم داریم؛ لیکن یکی از آفاتی که در همین دوران متوجه حرکت رشد و توسعهی عمومی کشور است، این است که بهوسیلهی سوءسیاستها در کشور، شکاف بین طبقات زیاد شود. این را باید بسیار مراقب باشند. عدهای فقط به خود فکر میکنند. اینها کسانی هستند که نه به قشر مظلوم و مستضعف، نه به فقرا و نه به آیندهی کشور فکر نمیکنند و فقط به جیب خودشان، به زندگی شخصی خودشان و به گردآوری هرچه بیشتر ثروت میاندیشند. دستگاههای مسؤول نباید اجازه دهند که اینها مرتب فاصلهها و شکافها را بیشتر کنند. عدالت اجتماعی، اساس است. اگر رونق اقتصادی در کشور باشد، اما عدل اجتماعی نباشد، این رونق اقتصادی به درد فقرا و مستضعفان نخواهد خورد و محرومیت را برطرف نخواهد کرد؛ همچنان که امروز در بسیاری از کشورها شما ملاحظه میکنید که تولید بالاست، کارخانههای بزرگ مشغول کارند، ثروت تولید میشود؛ اما محرومیت در آن کشورها هست؛ از جمله همین کشورهای پیشرفتهی اروپایی و غربی. آنچه که از این کشورها در تلویزیونها و از پشت دوربینها به من و شما نشان میدهند، جاهای خوبش است. محلات فقیرنشین و زندگیهای تلخ و گرسنگیها و محرومیتها و حسرتها را که نشان نمیدهند؛ ساختمانها و خیابانهای عالی و باغهای بزرگ و امثال اینها را نشان میدهند! اگر پیشرفت صنعتی و رونق اقتصادی باشد، اما عدالت اجتماعی نباشد، میشود همین وضعیت و وضعیت بعضی از کشورهایی که از آنها هم بدترند. ما که این را نمیخواهیم. ما در جامعه فقط رونق اقتصادی را نمیخواهیم. ما رونق اقتصادی همراه با عدالت اجتماعی را میخواهیم. البته نمیگوییم عدالت اجتماعی باشد، اما رونق اقتصادی نباشد؛ چون در آنجایی که هیچ رونق اقتصادی نیست، عدالت اجتماعی عامل چندان مهمی نیست و درعینحال جامعه به رفاه و به برخورداری لازم نخواهد رسید. اگر عدل اجتماعی همراه با پیشرفت اقتصادی باشد، جامعه شکوفا خواهد شد. نمیشود که ما عدالت اجتماعی را رعایت نکنیم.
مسؤولان سررشته دار امورند. از طرفی باید اجازه بدهند که کسانی از مجاری صحیح، تلاش اقتصادی سالم و قانونی بکنند - چون تولید ثروت در اسلام مذموم نیست - اما باید جلو استفاده از روشهای غیرقانونی، استفاده از راههای تقلب و خدعه و مکر و سوءاستفاده از ثروتهای عمومی را بگیرند. اینها ممنوع است. فاصلهها باید کم شود. پارهای از این حقوقها، پاداشها و دریافتهایی که بعضی افراد دارند - که از بیتالمال هم هست - اصلا قابل توجیه و قابل فهم و قبول نیست. کسانی که از اموال دولتی و از بیتالمال استفاده میکنند، بایستی بهقدر حق و ارزش کارشان برخوردار شوند. نمیشود که عدهای برخورداریهای زیاد داشته باشند. البته انقلاب اسلامی این بت تبعیض و طاغوت پروری را در این کشور شکست. قبل از انقلاب، فاصلهی بین فقیر و غنی یک امر اجتنابناپذیر تلقی میشد. کسی جرأت نمیکرد بگوید بالای چشمتان ابروست. انقلاب اسلامی آمد و راه عدالت اجتماعی را باز و مسیر را هموار کرد. اما ما باید عمل کنیم. آن کسی که قانون میگذارد، آن کسی که تصمیم میگیرد و آن کسی که برنامهریزی میکند، باید ملاحظهی عدالت اجتماعی را بکند. چند روز قبل از این، سیمای جمهوری اسلامی مدرسهای را در یکی از روستاهای بوشهر نشان داد که از مشاهدهی آن وضعیت، دل من به درد آمد! یک عده جوان در گوشهای از همین کشور، با آن شرایط سخت به دبیرستان میروند؛ آن وقت چند کیلومتر آن طرفتر در وسط دریا، شما ببینید با ثروتهای بادآورده چه کارهایی میشود!در نظام جمهوری اسلامی، این روش درست نیست؛ غلط است. مسؤولان باید مراقبت کنند. هرکس وظیفهای دارد و باید وظیفهاش را دقیق انجام دهد. مسؤولان باید دنبال عدالت و دنبال آسان کردن زندگی برای طبقات مستضعف و محروم و پابرهنه باشند. مراد کسانی است که در روز خطر این مملکت را نجات دادند و اگر خدای نکرده بار دیگر خطری این مملکت را تهدید کند، باز هم همین جامعهی کارگری، همین معلمان، همین قشرهای محروم و همین کارمندانی که از لحاظ درآمد در سطوح پایینی قرار دارند، میروند دفاع میکنند و سینه سپر میسازند.1379/02/14
عدالت و پیشرفت امروز کشور ما در حال گذر از یک دوران سخت اقتصادی است، تا انشاءالله به یک دوران باز، آزاد، خوب و برخوردار از رفاه برسد که مردم بتوانند از منافع و عطایا و هبات این طبیعت عظیم و این امکانات فراوانی که در کشور ما هست، استفاده کنند. ما تلاش همه را هم لازم داریم؛ لیکن یکی از آفاتی که در همین دوران متوجه حرکت رشد و توسعهی عمومی کشور است، این است که بهوسیلهی سوءسیاستها در کشور، شکاف بین طبقات زیاد شود. این را باید بسیار مراقب باشند. عدهای فقط به خود فکر میکنند. اینها کسانی هستند که نه به قشر مظلوم و مستضعف، نه به فقرا و نه به آیندهی کشور فکر نمیکنند و فقط به جیب خودشان، به زندگی شخصی خودشان و به گردآوری هرچه بیشتر ثروت میاندیشند. دستگاههای مسؤول نباید اجازه دهند که اینها مرتب فاصلهها و شکافها را بیشتر کنند. عدالت اجتماعی، اساس است. اگر رونق اقتصادی در کشور باشد، اما عدل اجتماعی نباشد، این رونق اقتصادی به درد فقرا و مستضعفان نخواهد خورد و محرومیت را برطرف نخواهد کرد؛ همچنان که امروز در بسیاری از کشورها شما ملاحظه میکنید که تولید بالاست، کارخانههای بزرگ مشغول کارند، ثروت تولید میشود؛ اما محرومیت در آن کشورها هست؛ از جمله همین کشورهای پیشرفتهی اروپایی و غربی. آنچه که از این کشورها در تلویزیونها و از پشت دوربینها به من و شما نشان میدهند، جاهای خوبش است. محلات فقیرنشین و زندگیهای تلخ و گرسنگیها و محرومیتها و حسرتها را که نشان نمیدهند؛ ساختمانها و خیابانهای عالی و باغهای بزرگ و امثال اینها را نشان میدهند! اگر پیشرفت صنعتی و رونق اقتصادی باشد، اما عدالت اجتماعی نباشد، میشود همین وضعیت و وضعیت بعضی از کشورهایی که از آنها هم بدترند. ما که این را نمیخواهیم. ما در جامعه فقط رونق اقتصادی را نمیخواهیم. ما رونق اقتصادی همراه با عدالت اجتماعی را میخواهیم. البته نمیگوییم عدالت اجتماعی باشد، اما رونق اقتصادی نباشد؛ چون در آنجایی که هیچ رونق اقتصادی نیست، عدالت اجتماعی عامل چندان مهمی نیست و درعینحال جامعه به رفاه و به برخورداری لازم نخواهد رسید. اگر عدل اجتماعی همراه با پیشرفت اقتصادی باشد، جامعه شکوفا خواهد شد. نمیشود که ما عدالت اجتماعی را رعایت نکنیم.1379/02/14
کارگر, مردم ایران, کار, تولید کارگر حقّ بزرگی به گردن همهی آحاد ملت دارد؛ به خاطر اینکه محصول کار اوست که زندگی مردم را به طور روزبهروز و عملی و فعلی سامان میدهد.1379/02/14
مردم ایران, ارزش معلم, تکریم معلم و استاد, معلمان, کارگر, تکریم کار و کارگر, ارزشهای اجتماعی, ارزشهای انقلاب اسلامی همهی آحاد مردم، قدر معلم و کارگر را بدانند؛ اینها ارزش است.1379/02/14
محاصره اقتصادی یقیناً بعضی از شما میدانید که بسیار سعی و تلاش شد که جمهوری اسلامی با اعتصابهای کارگری مواجه شود. چه کسانی در مقابل اینها ایستادند؟ خودِ کارگران. خواستند مدارس را تعطیل کنند؛ چه کسی در مقابلشان ایستاد؟ خود معلمان. اینها پیش خدا بسیار اجر و قیمت دارد. امروز هم همینطور است. امروز هم انسان زمزمههایی را میشنود که به مناسبت فلان مسئله، فلان قانون، فلان بهانه، عدّهای سعی میکنند، یا بعضی از مراکز تلاشِ سازمان یافته میکنند، شاید بتوانند بهنحوی بدنهی کارگری کشور را فلج کنند! میدانید چه بر سر کشور میآید؟ آنها این را میخواهند. آنها حقوق کارگر را دنبال نمیکنند. سعی آنها این است که این راه سختی را که امروز دولت و مسئولان در پیش دارند و عرقریزان و تلاشکنان و با توکّل به خدا در مقابل این همه توطئهی متراکم محاصرههای اقتصادی، خباثتهای استکبار جهانی، کارشکنیها، مانعتراشیها پیش میروند، متوقّف کنند. چگونه؟ نگذارند کار در کشور باقی بماند و بدنهی کارگری را از کار منفک کنند تا فلج شود. اگر در جامعه رونق اقتصادی نباشد، اگر تولید کار و تولید ثروت نباشد، از جمله کسانی که در درجهی اوّل بیشترین صدمه را خواهند دید، بازهم همین قشرهای مستضعف و محروم و بخصوص قشرهای کارگری هستند. دشمن این را میخواهد.1379/02/14
فرهنگ کار تجلیل از کارگر، تجلیل از کار است؛ کار بسیار مهم است. چقدر بیکاری به بشریت خسارت میزند؛ چه بیکاری بر اثر تنبلی و عدم همّت شخص باشد، چه بر اثر این باشد که او قادر به کار نیست؛ چون کار وجود ندارد. پس، کار یک ارزش و یک عبادت حقیقی است. عامل حقیقی و واقعی برای پیشرفت یک کشور، کار است. بنابراین، ما از کارگر تجلیل میکنیم، تا از کار تجلیل شود. معلمان و کارگران، دو قشر بسیار مهمند. نه اینکه قشرهای دیگر اهمیتی ندارند؛ چرا، هر مجموعهای در درون خود، عناصر بوجودآورنده و زاینده و تشکیلدهنده دارد و همه در جای خود مهمند؛ اما توجه به این دو قشر، مانع از این میشود که غفلت بزرگ و خسارتباری کشور و مردم را فراگیرد. چه کسی باید توجّه کند؟ در درجهی اول، مسئولان امر و در درجهی دوم، همهی آحاد مردم. قدر معلم را بدانند، قدر کارگر را بدانند؛ اینها ارزش است. معلمان و کارگران انسانهایی هستند که عمر خود را در کاری صرف میکنند که آن کار پیش خدای متعال گرامی و عزیز است.1379/02/14
پیشرفت علمی ایران تجلیل از کارگران هم از دو جهت است: یکی به خاطر این است که هر کشوری هرچه رشد مادّی و ثروت دارد، از سرانگشت کارگر دارد. کارگر است که ثروت را تولید میکند و رشد اقتصادی را به وجود میآورد. اگر کارگر نباشد، همهی طرّاحان و برنامهریزان و متفکّران اقتصادی، کارشان بیهوده خواهد ماند. آن عنصر و عاملی که همهی فکر و هدفها و برنامهها و پیشرفتهای علم اقتصاد را در مقام عمل تحقّق میبخشد، سرپنجهی کارگر است. پس کارگر حقّ بزرگی به گردن همهی آحاد ملت دارد؛ به خاطر اینکه محصول کار اوست که زندگی مردم را به طور روز به روز و عملی و فعلی سامان میدهد.1379/02/14
شهید مطهری همچنین یاد استاد شهیدِ بزرگوار و معلم پیشروِ این وادی - مرحوم آیةاللَّه شهید مطهری - را که حقّ بزرگی به گردن ملت و انقلاب ما دارند، گرامی میدارم.1379/02/14
حضور مردم در صحنه اگر به سابقه بیستویکساله انقلاب و همچنین سالهای آخر قبل از انقلاب - بخصوص سال آخر آن - نگاه کنیم، میبینیم که نقش این دو قشر در پدید آمدن انقلاب و نیز در ادامه راه انقلاب و پیروزیهای آن، نقش تعیین کنندهای بوده است. اگر معلمان نبودند، این همه دانشآموز و این همه جوان، در جبههها و در صحنههای انقلاب و در کارهای مربوط به سازندگی حضور پیدا نمیکردند؛ معلمان بودند که بچهها را وادار کردند. در این زمینه، بخشی از معلمان فداکاریِ واقعی کردند و خودشان برای شاگردانشان مقتدا شدند. همچنین کارگران، هم قبل از انقلاب، هم بعد از پیروزی انقلاب، در دوران جنگ تحمیلی و در میدانهای مختلف امتحان خود را دادند. آنها در صحنه حضور پیدا کردند و به کم ساختند و نگذاشتند کارخانهها تعطیل شود، تا ما توانستیم این راه پر گردنه صعبالعبورِ بیستویکساله را طی کنیم و به این جا برسیم. بنابراین، هر دو قشر امتحان خوبی دادند.1379/02/14