«هدفهای انقلاب» که گفتیم، یعنی چه؟ یعنی پیشرفت کشور، عدالت اجتماعی در کشور، اقتدار کشور، تشکیل جامعهی اسلامی در کشور و در نهایت رسیدن به تمدّن نوین اسلامی و تمدّن بزرگ اسلامی؛ هدفهای انقلاب اینها است. باید دید برای رسیدن به این هدفها، برای رسیدن به عدالت اجتماعی، برای رسیدن به پیشرفت واقعی کشور -نه پیشرفتهای پوشالی و ادّعایی؛ پیشرفتهای همهجانبه، مادّی و معنوی- و برای رسیدن به جامعهی اسلامی که احکام اسلام به معنای واقعی در آن پیاده بشود و مردم بهرهمند بشوند از تحقّق این احکام و در نهایت برای رسیدن به تمدّن نوین اسلامی، چه کارهایی لازم است، آن کارها را در حدّ توانمان [انجام بدهیم]؛ هر کسی در حدّ توان خودش؛ بنده یک جور، آن مسئول یک جور، آن دانشجو یک جور و امثال اینها که حالا عرض خواهیم کرد.1400/11/28
لینک ثابت
شعار «خدمترسانی برای تحقّق عدالت و پیشرفت» را همگانی کنید. منظومهی معرفتی اسلام در اینباره را که مشتمل بر صدها درس از لزوم انفاق و لزوم تعاون در بِرّ و تقوا و لزوم نفع رساندن به مردم و لزوم قیام به قسط و امثال اینها است، در برابر میلیونها جوان کشور بگذارید.1398/05/11
لینک ثابت
همین که از بیست سال پیش تا حالا از کارهای سادهی آنچنانی رسیدهاید به برنامهریزیهای کلان اینچنینی، این را ادامه بدهید؛ همین طور پیش بروید و بگذارید ما یک مجموعهی عظیمی از نسل انقلاب اسلامی را در کشورمان شاهد باشیم که از لحاظ سطح فهمِ مسائل مدیریّتی و خدمترسانی و ایجاد عدالت و قیام به قسط ــ که اینها در اسلام لازم است و جامعهی اسلامی قیام به قسط لازم دارد ــ به جایی برسد که ذهنهای معمولی بشر به آنجا نرسیده و باید از آن الگو بگیرند. این یک [نکته] که خلاصهاش پیشرفت در جهت اندیشهی جهادی و کار جهادی و فکر جهادی است.1398/05/10
لینک ثابت
نتیجهی مردمسالاری، پیشرفت کشور است؛ پیشرفتها هم واقعاً خارقالعاده است. ما دههی چهارم انقلاب را دههی پیشرفت و عدالت نامگذاری کردیم و پیشرفت به معنای واقعی کلمه در کشور اتّفاق افتاده است؛ عدالت را نمیگویم؛ درمورد عدالت ما عقبمانده هستیم؛ در این تردیدی نیست؛ خودمان اعتراف میکنیم، اقرار میکنیم. در دههی پیشرفت و عدالت بایستی هم در پیشرفت موفّق میشدیم، هم در عدالت؛ در پیشرفت به معنای واقعی کلمه موفّق شدیم، واقعاً پیشرفت کردیم و در همهی زمینهها پیشرفت اتّفاق افتاده است؛ [امّا] در زمینهی عدالت، باید تلاش کنیم، باید کار کنیم، باید از خدای متعال و از مردم عزیز عذرخواهی کنیم. درمورد عدالت مشکل داریم و انشاءالله با همّت مردان و زنان کارآمد و مؤمن، در این ناحیه هم پیشرفت خواهیم کرد امّا در زمینهی پیشرفت مادّی انصافاً کارهای بسیار زیاد و بسیار مهمّی انجام گرفته.
پیشرفت این نیست که خارجیها بیایند پول یک کشوری را ببرند و برایشان برج درست کنند؛ اینها پیشرفت نیست. بعضی نگاه میکنند به بعضی از این کشورهای دوروبر ما که ثروتشان نفت است، و میبینند بله، آنجا فرودگاهِ فلانجور یا برج فلانجور دارد! نه، این پیشرفت نیست؛ اینکه خارجیها بیایند پول یک کشوری را بگیرند، مردم آن کشور را تحقیر کنند و برایشان برج بسازند، این پیشرفت نیست، این عقبرفت است، این خسارت است. امروز بلندترین برج منطقه در بیعُرضهترین کشور منطقه است! اینکه پیشرفت نشد! پیشرفت این است که یک کشور، یک ملّت، با توان خود، با ارادهی خود، با تصمیم خود، با دانش خود، با ظرفیّت خود، خودش را به صفوف مقدّم برساند؛ این پیشرفت است و این در کشور ما بحمدالله اتّفاق افتاده است. ما امروز قطب پزشکی و درمان هستیم، رتبهی علمی بالایی در دنیا داریم، صاحب رأی در مسائل منطقه هستیم، در زمینهی هستهای دانش بالایی پیدا کردهایم، در زمینهی نانو دانش بالایی پیدا کردهایم، در زمینهی زیستفنّاوری دانش بالایی پیدا کردهایم، در زمینهی دانشهای مربوط به فضای مجازی رتبهی بالایی پیدا کردهایم، اینها پیشرفت است. بسیاری از جوانهای ما از شدّت استعداد، واقعاً منتظر یک اشارهاند که اوج بگیرند. یکخرده ما مدیران در این زمینه کوتاهی داریم؛ وَالّا اگر یکخرده بیشتر همراهی کنیم با جوانها، واقعاً پرواز میکنند در زمینههای علمی و فنّی و خدماتی و کارهای گوناگون؛ همچنانکه در زمینههای معنوی پرواز میکنند. ما در زمینهی امنیّت، در زمینهی دفاع، در زمینهی کشاورزی، در زمینهی سلامت، در زمینهی علم، در زمینهی راههای مواصلاتی و امثال اینها، خیلی پیشرفت کردهایم و پیشرفتمان الحمدلله خوب است؛ دههی پیشرفت و عدالت، پیشرفت خوب بود. اینها ناشی از انقلاب است. البتّه چون تبلیغات ما ضعیف است، مردم کشورهای دیگر ممکن است اینها را ندانند؛ [امّا] دشمنها خیلی از اینها را میدانند. این را هم عرض بکنم: ما در خیلی چیزها قوی هستیم، [امّا] در تبلیغات ضعیفیم؛ در تبلیغات، در بیان آنچه اتّفاق افتاده، کمکار و ضعیف و کمابتکاریم؛ در این زمینه باید پیشرفت کنیم. لکن آن کسانی که دشمنان ما هستند و همهی مسائل ما را رصد میکنند، آنها میبینند پیشرفتهای کشور را، میدانند که کشور چقدر حرکت کرده است، چقدر جلو رفته است.1396/11/29
لینک ثابت
عدالت اجتماعی, عدالت و پیشرفت, گفتمان عدالت, وحدت کلمه, وحدت ملی, پیشرفت علمی ایران
ایرانِ یکپارچه با اقوام مختلف و متعدّد، دارای یک هدفند؛ دارای یک مسیرند. بله، ممکن است زبانها مختلف باشد، مذاهب مختلف باشد امّا اهداف عالی این ملّت یکسان است؛ همه میخواهند ایران عزیز را بهعنوان الگوی یک کشور اسلامی به دنیا معرّفی کنند. الگوی کشور اسلامی هم به معنای این نیست که در این کشور همهی مردم فقط مشغول نماز و روزه و دعا و توسّلاتند؛ نه، اینها هست، اینها معنویّت است امّا در کنار این معنویّت، پیشرفت مادّی هست، رشد علمی هست، توسعهی عدالت هست، کم شدن فاصلههای طبقاتی هست، برداشته شدن نمونهها و قلّههای اشرافیگری هست؛ خصوصیّت جامعهی اسلامی اینها است.1395/05/11
لینک ثابت
عدالت اجتماعی, عدالت و پیشرفت, اشرافیگری
ما در این ۳۷، ۳۸ سالی که از اوّل انقلاب گذشته است، خوب پیش رفتیم. واقعاً اگر کسی با چشم انصاف نگاه کند، ایرانِ وابستهی عقبافتادهی گمنامِ ذلیل زیر دست و پای آمریکا و انگلیس، امروز جوری شده است که آمریکا و انگلیس و بقیّه میآیند صف میبندند برای اینکه امکانات موجود جمهوری اسلامی در منطقه را بلکه بتوانند بنحوی مصادره کنند، و نمیتوانند؛ یعنی اینجور گسترش پیدا کرده است عزّت اسلامی و عزّت نظام اسلامی و ایران اسلامی که آنهایی که با چشم تحقیر نگاه میکردند به ملّتها و ازجمله به ملّت ایران -مثل دوران طاغوت- امروز مجبورند مثل یک هماورد قدرتمند با او مواجه بشوند. این پیشرفت عمومی ملّت است. در علم پیشرفت کردیم، در سیاست پیشرفت کردیم، در مسائل گوناگون مورد نظر اسلام پیشرفت کردیم. از لحاظ عدالت اجتماعی هم امروز با گذشته، زمین تا آسمان فرق کرده است؛ البتّه تا آن عدالت اسلامی خیلی فاصله داریم، تا عدالت مطلوب خیلی فاصله داریم. امروز متأسّفانه همچنان نشانههای اشرافیگری و تجمّلات و بعضی از انحرافات گوناگون در جامعهی ما کم نیست امّا وقتی نسبت به قبل از انقلاب ملاحظه بکنیم -حالا شما جوانها که قبل از انقلاب را ندیدید؛ ما و آنهایی که دیدیم قبل از انقلاب را- پیشرفت ملّت ایران و کشور اسلامی نسبت به آنوقت، پیشرفت بسیار برجستهای است.1395/05/11
لینک ثابت
در مورد اقتصاد، اعتقاد ما این است که پیشرفت اقتصاد کشور، باید همراه با عدالت باشد؛ ما اقتصاد منهای عدالت را قبول نداریم؛ یعنی انقلاب قبول ندارد؛ نظام جمهوری اسلامی قبول ندارد. باید مراقبت بکنید که فاصلهی طبقاتی پیش نیاید؛ فقرا پامال نشوند؛ اینها جزو مسائل اساسی در برنامهریزیهای کلان اقتصادی ما است که بعد به اقتصاد مقاومتی اشاره خواهم کرد؛ همین مسئلهی عدالت و تأمین حدّاقلها در سیاستهای اقتصاد مقاومتی دیده شده.1394/06/04
لینک ثابت
دهه عدالت و پیشرفت, عدالت و پیشرفت
از ماها انتظار بیشتری هست؛ بنده از خودم و از دیگران خیلی انتظارات دارم؛ باید کار بیشتری بکنیم، پیشرفتهای بیشتری پیدا کنیم، دههی پیشرفت و عدالت را واقعاً با پیشرفت و عدالت تمام کنیم؛ اینها را بنده قبول دارم، منتها آن بخش دیگر قضیّه، پیشرفتها و موفّقیّتها و واقعیّتها است.1394/04/20
لینک ثابت
پیشرفت همراه با عدالت؛ شاخص دولت اسلامی
شاخص سوّم [دولت اسلامی]، مسئلهی عدالت است. بنده بارها عرض كردهام - در جلسات خصوصی با بعضی از شماها در طول این سالها - معتقد نیستم به پیشرفتِ بدون عدالت. ما این دهه را اسم گذاشتیم به "دههی پیشرفت و عدالت". پیشرفت بدون عدالت همان نتیجهای را خواهد داد كه شما از تمدّن پرجلوهی غرب، امروز دارید مشاهد میكنید. ثروت و قدرت و علم و فناوری، بیشتر از آن چیزی كه اینها دارند برای این دوره تصوّر نمیشده؛ اینها حدّاكثر را دارند، امّا در عین حال شما ملاحظه كنید آنجا عدالت وجود ندارد. حالا در زمینهی عدالت قضایی، در تبلیغات سینمایی و داستانی و مانند اینها، حرف زیاد میزنند - كه غالباً، یعنی صدی هشتاد، دروغ است؛ اطّلاعاتی كه انسان در زمینههای قضایی دارد هم [ نتیجه میدهد كه] این خبرها نیست در غرب - امّا در زمینهی اقتصادی كه كاملاً واضح است. كسانی هستند كه از گرسنگی میمیرند، كسانی هستند كه در سرمای فرض كنید كه ده درجه زیر صفر در فلان كشور میمیرند، یا از گرمای چهل درجه میمیرند! چرا انسان در گرمای چهل درجه به هلاكت بیفتد و بمیرد؟ جز این است كه سر پناه ندارد، خانه ندارد، در گوشهی خیابان است، [در] گرمای چهل درجه، آب هم به او نمیرسد، از بین میرود؟ اینها وجود دارد؛ و [ از طرفی] ثروتهای انبوه افسانهای هم امروز در غرب وجود دارد. این بیعدالتی است، ما این را نمیخواهیم، اسلام این را از ما نخواسته. ما پیشرفت را لازم داریم، پیشرفت به همان معنایی كه امروز در ادبیّات غربی بهعنوان توسعه یاد میشود، ما اسمش را میگذاریم پیشرفت؛ این پیشرفت، قطعاً بایستی همراه با عدالت باشد. خب، در قرآن هم شما ملاحظه میكنید؛ همهی ارسالِ رُسُل و انزال كتب و مانند اینها «لِیَقُومَ النّاسُ بالقِسط»(۱) است؛ برای این است كه جامعه با قسط زندگی بكند.1392/06/06
1 )
سوره مبارکه الحديد آیه 25
لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَيِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الكِتابَ وَالميزانَ لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ ۖ وَأَنزَلنَا الحَديدَ فيهِ بَأسٌ شَديدٌ وَمَنافِعُ لِلنّاسِ وَلِيَعلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالغَيبِ ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزيزٌ
ترجمه:
ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند؛ و آهن را نازل کردیم که در آن نیروی شدید و منافعی برای مردم است، تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را یاری میکند بیآنکه او را ببینند؛ خداوند قوّی و شکستناپذیر است!
لینک ثابت
شاخص سوّم [دولت اسلامی]، مسئلهی عدالت است. بنده بارها عرض كردهام - در جلسات خصوصی با بعضی از شماها در طول این سالها - معتقد نیستم به پیشرفتِ بدون عدالت. ما این دهه را اسم گذاشتیم به "دههی پیشرفت و عدالت". پیشرفت بدون عدالت همان نتیجهای را خواهد داد كه شما از تمدّن پرجلوهی غرب، امروز دارید مشاهد میكنید. ثروت و قدرت و علم و فناوری، بیشتر از آن چیزی كه اینها دارند برای این دوره تصوّر نمیشده؛ اینها حدّاكثر را دارند، امّا در عین حال شما ملاحظه كنید آنجا عدالت وجود ندارد. حالا در زمینهی عدالت قضایی، در تبلیغات سینمایی و داستانی و مانند اینها، حرف زیاد میزنند - كه غالباً، یعنی صدی هشتاد، دروغ است؛ اطّلاعاتی كه انسان در زمینههای قضایی دارد هم [ نتیجه میدهد كه] این خبرها نیست در غرب - امّا در زمینهی اقتصادی كه كاملاً واضح است. كسانی هستند كه از گرسنگی میمیرند، كسانی هستند كه در سرمای فرض كنید كه ده درجه زیر صفر در فلان كشور میمیرند، یا از گرمای چهل درجه میمیرند! چرا انسان در گرمای چهل درجه به هلاكت بیفتد و بمیرد؟ جز این است كه سر پناه ندارد، خانه ندارد، در گوشهی خیابان است، [در] گرمای چهل درجه، آب هم به او نمیرسد، از بین میرود؟ اینها وجود دارد؛ و [ از طرفی] ثروتهای انبوه افسانهای هم امروز در غرب وجود دارد. این بیعدالتی است، ما این را نمیخواهیم، اسلام این را از ما نخواسته. ما پیشرفت را لازم داریم، پیشرفت به همان معنایی كه امروز در ادبیّات غربی بهعنوان توسعه یاد میشود، ما اسمش را میگذاریم پیشرفت؛ این پیشرفت، قطعاً بایستی همراه با عدالت باشد. خب، در قرآن هم شما ملاحظه میكنید؛ همهی ارسالِ رُسُل و انزال كتب و مانند اینها «لِیَقُومَ النّاسُ بالقِسط» است؛ برای این است كه جامعه با قسط زندگی بكند.1392/06/06
لینک ثابت
دولت اسلامی, عدالت و پیشرفت
شاخص سوّم دولت اسلامی، مسئلهی عدالت است. بنده بارها عرض كردهام معتقد نیستم به پیشرفتِ بدون عدالت.1392/06/06
لینک ثابت
پیشرفت بدون عدالت همان نتیجهای را خواهد داد كه شما از تمدّن پرجلوهی غرب، امروز دارید مشاهد میكنید.1392/06/06
لینک ثابت
ما پیشرفت را لازم داریم، پیشرفت به همان معنایی كه امروز در ادبیّات غربی بهعنوان توسعه یاد میشود، ما اسمش را میگذاریم پیشرفت؛ این پیشرفت، قطعاً بایستی همراه با عدالت باشد.1392/06/06
لینک ثابت
دههای كه ما امروز در آن قرار داریم - دههی چهارم انقلاب - میتواند به معنای واقعی كلمه، دههی پیشرفت و عدالت باشد. این واقعیتهائی كه ما مشاهده میكنیم، همه به ما این را املاء میكنند كه ما میتوانیم این دهه را به معنای واقعی كلمه، دههی پیشرفت و عدالت قرار دهیم.1392/04/30
لینک ثابت
پیشرفت انقلاب اسلامی در توزیع منابع عمومی نسبت به دوران طاغوت
ما اگر بخواهیم پیشرفت كنیم، در درجهی اول، یكی از شاخصهای مهم، عدالت است. ادعای بنده این است كه ما در این زمینه پیشرفت كردهایم؛ البته نه به قدری كه میخواهیم. اگر خودمان را با وضع قبل از انقلاب مقایسه كنیم، پیشرفت كردهایم؛ اگر خودمان را با بسیاری از كشورهای دیگر كه با نظامهای گوناگون زندگی میكنند، مقایسه كنیم، بله پیشرفت كردهایم؛ اما اگر خودمان را مقایسه كنیم با آنچه كه اسلام به ما گفته است و از ما خواسته است، نه، ما هنوز خیلی فاصله داریم و باید تلاش كنیم. این تلاش به عهدهی كیست؟ این تلاش به عهدهی مسئولان و مردم - با هم - است.
بله، ما از لحاظ توزیع منابع عمومی به همهی مناطق كشور، پیشرفت كردهایم. یك روزی بود كه بیشترین منابع این كشور در مناطق مخصوصی كه تعلق خاصی داشت به قدرتمندان آن روز و به دربار آن روز، صرف میشد؛ بسیاری از استانها و شهرها هم از منابع عمومی كشور هیچ حظ و بهرهای نداشتند. قبل از انقلاب، یكی از استانهای بزرگ این كشور - كه البته نمیخواهم اسم بیاورم؛ قبلاً یك وقتی گفتم - پنج فرودگاه اختصاصی در پنج نقطهی استان داشت، كه متعلق بود به وابستگان به دربار شاه؛ اما یك فرودگاه عمومی در آن استان وجود نداشت! یعنی مردم برای استفادهی از فرودگاه و هواپیما و رفتوآمد هوائی، هیچ امكانی نداشتند؛ در حالی كه در همان استان، پنج فرودگاه برای اشخاص خاص وجود داشت؛ این بیعدالتی بود. امروز وقتی نگاه میكنیم، میبینیم از لحاظ خدمات، از لحاظ جادهسازی، از لحاظ ساختن بزرگراهها و آزادراهها و جادههای راحت، سرتاسر كشور برخوردارند. از لحاظ گسترش تحصیل علم، در سرتاسر كشور این امتیاز و این امكان وجود دارد. همان طور كه اشاره كردم، مناطق متعددی از كشور در آن روز، حتّی شهرها، از لحاظ دبیرستان در مضیقه بودند. بنده در استان سیستان و بلوچستان تبعید بودم؛ اوضاع را آنجا میدیدم. از لحاظ دبیرستان، بسیاری از شهرهای آن استان در مضیقه بودند. یك مركز نیمبندِ ضعیفِ درجهی سوم چهارمِ دانشگاهی در كل آن استان وجود داشت. امروز شما وقتی در آن استان و بقیهی استانها نگاه كنید، میبینید در همهی شهرها دانشگاه وجود دارد؛ یعنی امكان تحصیل. خب، این عدالت است. این معنایش این است كه امكان تحصیل علم توزیع شده است بین مناطق گوناگون كشور؛ امكانات مادی كشور، منابع مالی، علم توزیع شده است؛ این بسیار چیز خوبی است. در گذشته، نخبگان شهرهای دوردست و كسانی كه دارای استعداد بودند، امكان بروز و ظهور نداشتند؛ امروز چرا، امكان بروز و ظهور دارند. در اسفراین و هر نقطهی دیگری، وقتی انسان بااستعدادی حضور داشته باشد و بتواند نخبگیِ خودش را نشان دهد، دستگاههای گوناگون كشور از او استقبال میكنند، او را گرامی میدارند و از امكان او استفاده میكنند. در گذشته اینجور نبود. بنابراین نسبت به گذشته، مطمئناً این شاخص پیشرفت - كه شاخص عدالت است - برجسته است؛ اما نسبت به آنچه كه ما از اسلام فهمیدیم و شناختیم، نه، ما هنوز عقبیم؛ باید تلاش كنیم و كار كنیم.1391/07/22
لینک ثابت
من میخواهم حقیقت دیگری را مطرح کنم:
اسلام به ما آموخته است که انسانها با وجود ناهمگونیهای نژادی و زبانی و فرهنگی، فطرت همسانی دارند که آنها را به پاکی و عدالت و نیکوکاری و همدردی و همکاری فرا میخواند و همین سرشت همگانی است که اگر از انگیزههای گمراهکننده به سلامت عبور کند، انسانها را به توحید و معرفت ذات متعالی خداوند رهنمون میگردد.
این حقیقت تابناک دارای چنان ظرفیتی است که قادر است پایه و پشتوانهی تشکیل جوامع آزاد و سرافراز و برخوردار از پیشرفت و عدالت - توأماً - گردد و شعاع معنویت را بر همهی فعالیتهای مادّی و دنیائی انسانها نفوذ دهد و بهشتی دنیائی - پیش از بهشت اخرویِ موعود ادیان الهی - برای آنان فراهم آورد. و نیز همین حقیقت مشترک و همگانی است که میتواند شالودهریز همکاریهای برادرانهی ملتهائی باشد که از نظر شکل ظاهری و سابقهی تاریخی و منطقهی جغرافیائی، شباهتی به یکدیگر ندارند.
همکاریهای بینالمللی هرگاه بر چنین شالودهای استوار باشد، دولتها ارتباطات میان خود را نه بر اساس ترس و تهدید یا افزونطلبی و منافع یکجانبه یا واسطهگریِ افراد خائن و خودفروش، بلکه بر پایهی منافع سالم و مشترک، و برتر از آن، منافع انسانیت بنا میکنند و وجدان بیدار خود و خاطر ملتهای خود را از دغدغهها آسوده میسازند.
این نظم آرمانی در نقطهی مقابل نظام سلطه قرار دارد، که در قرنهای اخیر قدرتهای سلطهگر غربی، و امروز دولت زورگو و متجاوز آمریکا، مدعی و مبلّغ و پیشقراول آن بوده و هستند.1391/06/09
لینک ثابت