نظام اسلامی، بینات و واضحات و امر و نهیای دارد. نظام اسلامی، نظام عدالت است؛ هر بیعدالتیای محکوم است. نظام اسلامی، نظام قسط است، هر تبعیضی محکوم است. نظام اسلامی، نظام استقلال ملی است؛ هر نوع وابستگیای محکوم است. نظام اسلامی، نظام اخوت و برادری و پیوندهای قلبی آحاد ملت است؛ هر نوع تفرقهافکنی محکوم است. نظام اسلامی، نظامی است که مسؤولان، خدمتگزار مردم و برای مردمند؛ هر نوع جدایی بین مسؤولان و مردم محکوم است. اینطور نیست که بشود در این نظام کسانی بیایند که بر طبق میل دشمنان این ملت و برخلاف جهت کلی این نظام و این مردم و حرکت مردم در جهت اسلام، تلاش کنند و نظام اسلامی هم بیکار و ساکت و بیتفاوت بماند. مگر چنین چیزی ممکن است؟! همهی آحادی که اهل فکر و اهل تأمل در مسائلند، باید برروی این مسأله فکر خود را متمرکز کنند. امروز این کشور با این امکانات وسیع، با این جمعیت جوان، با این آفاق روشن آینده، با این پیشرفتهایی که بحمدالله در زمینههای مختلف در این بیست سال به وجود آمده است، با زمینههای مضاعفی هم که برای پیشرفت وجود دارد، مصحلتش در این است که حکیمانه و خردمندانه و شجاعانه، راه اسلام را - که دنیا و آخرت او را تأمین میکند - پیبگیرد و دنبال کند. دشمن، فریب و تبلیغات اغواگر خود را هم قطع نمیکند؛ نباید تسلیم تبلیغات اغواگر دشمن شد. آن کسانی که سعی میکنند با شعارهای انحرافی در میان مردم، ذهن مردم را از حرکت عمومی اسلامی و ایمانی آنها جدا کنند، به نفع دشمن کار انجام میدهند؛ چه بفهمند، چه نفهمند؛ چه بدانند، چه ندانند.
1378/06/10
لینک ثابت
امنیت سیاسی معنایش این است که تفکرات و معارف سیاسی در جامعه، معارف واضح و دور از نفاق و دوگونهگویی و دوگونهاندیشی باشد. معنایش این است که کسانی که متصدی بیان مسائل سیاسی برای مردم هستند،نسبت به مردم امانت بهخرج دهند. معنایش این است که کسانی که متصدی نوشتن و پخش کردن و منتشر کردن معارف فکری جامعه هستند، دروغ نگویند، فریب ندهند، تقلب نکنند و در طعامی که علیالظاهر شیرین هم هست، زهر مخلوط نکنند؛ این امنیت سیاسی است. آن قلمی که برمیدارد بیست سال تلاش و مجاهدت مظلومانه و فداکارانهی این ملت را در مقابلهی با قدرتهای زورگوی چپاولگر دشمن ظالم انکار میکند، این امنیت سیاسی کشور را به هم میزند و ناامنی فکری ایجاد میکند. آن کسی که در داخل کشور، با استفاده از امکاناتی که قانون و بیتالمال این مردم در اختیار او گذاشته است، برمیدارد خواستههای دولتمردان و سیاستمداران فلان کشور دشمن را توجیه میکند و با قالبهای علیالظاهر پسندیده، به خورد یک عده میدهد، این ناامنی سیاسی و فکری ایجاد میکند. این هم مثل همان دزد سرگردنه است - فرقی نمیکند - مثل همان اشرار لب مرز است. آنها مگر چه کار میکنند؟ آنها هم جنس قاچاق میآورند و جوانان مردم را دچار انواع بدبختیها و بیماریها و اعتیاد میکنند. آنکه این کار را میکند، از او که کمتر نیست؛ اگر خطرناکتر نباشد! اینها ذهنها را منحرف و گمراه میکنند. بنده دربارهی مطبوعات و نوشتنها، صحبتهای زیادی کردهام. هیچکس هم نمیتواند منکر این بشود که بنده طرفدار فکر آزاد، قلم آزاد، بیان آزاد و معارف منتشر شدهی گونهگون در این کشورم؛ اعتقاد من این است. من میگویم بایستی افکار و آراء و سلایق مختلف در کشور، به صورت صحیح و درست مطرح شود؛ اما گفتن معارف گوناگون یک حرف است، دروغ گفتن به مردم و دروغ نوشتن و تحریف کردن حقایق و بلندگوی دشمن شدن، حرف دیگری است؛ آنچه که من درباب مطبوعات نمیتوانم قبول کنم و بپذیرم، این دومی است.1378/06/10
لینک ثابت
امنیت سیاسی هم یک نوع از امنیت است. البته این روزها بحث امنیت اقتصادی هم مطرح است؛ که حرف درستی هم هست و ما هم آن را تأیید میکنیم. ما هم دربارهی امنیت اقتصادی در این کشور، اعتقاد راسخ داریم که باید طوری باشد که در این کشور، کار اقتصادی، حرکت اقتصادی، تلاش اقتصادی، رونق اقتصادی و سازندگی اقتصادی - از هر نوعش - امکانپذیر باشد و کسانی که ارادهی این کار را دارند، با امنیت بتوانند این کار را انجام دهند. بحمدالله، هم دستگاه قضایی و هم دستگاه اجرایی بر این مطلب توافق کردند و من هم به آنها کمک خواهم کرد تا بتوانند این مقصود را که برای کشور مهم است، انجام دهند. اما این نکته را بگویم: مبادا کسی خیال کند که ایجاد امنیت اقتصادی، یعنی باز گذاشتن راه برای مفتخورهای اقتصادی، سوءاستفادهچیهای اقتصادی و زالوهای اقتصادی! امنیت اقتصادی، به معنای این نیست که قوانین و مقررات سالم کشور، ندیده گرفته شود. امنیت اقتصادی یعنی اینکه انسانها و آحاد مردم این کشور، از هر قشری، بخواهند کار اقتصادی بکنند - چه کار صنعتی، چه کار کشاورزی، چه سرمایهگذاری، چه تجارت - بدانند که کسی مزاحم آنها نخواهد شد؛ اما این معنایش آن نیست که آن کسانی که چه در دوران جنگ و چه در دوران سازندگی، توانستند از پیچ و خمهای اقتصادی استفادههای نامشروع بکنند و ثروتهای نامشروع به وجود آورند، این امکان را داشته باشند که بتوانند چنین حرکت نامشروعی را به عنوان امنیت اقتصادی انجام دهند. معنای امنیت اقتصادی، هرهری مسلک بودن در مسألهی اقتصاد نیست؛ معنایش میدان دادن به زرنگها و سوءاستفادهچیها و کسانی که منتظرند از هر فرصتی برای پر کردن کیسهی خود از راه نامشروع - نه راه مشروع - بهره ببرند، نیست؛ این را توجه داشته باشند. هر نوع سرمایهگذاریای که قانون آن را اجازه دهد، بایستی امنیت داشته باشد. تصور هم نشود که تا بهحال ناامنی اقتصادی از ناحیهی مسؤولان کشور یا بخشهای قانونی کشور بوده است؛ نخیر، ناامنی اقتصادی هم بیشتر از قبل آدمهای سوءاستفادهچی بوده است. هر جا که یک سوءاستفادهچی هست، یک نوع اختلال در کارها هست و یک طور ناامنی هم وجود دارد. بنابراین، امنیت اقتصادی هم مسألهی مهمی است و ما هم به آن اعتقاد داریم.
1378/06/10
لینک ثابت
مقام شهیدان، بسیار والاتر از آن است که ذهنها و دلها و زبانهای ما بتواند به آن برسد؛ ولی همین اظهار نام این بزرگواران، امروز، هم وظیفه است، هم برای دلبستگان به حرکت اسلامی و نظام اسلامی، یک راهنما و یک شاخص است.1378/06/10
لینک ثابت
اگر بخواهیم درست تشخیص دهیم که برای پیشرفت یک کشور، امنیت چقدر اهمیت دارد، از برخورد دشمن با مقولهی امنیت، میشود این را فهمید. وقتی انقلاب پیروز شد، در واقع یک مانع بزرگ از مقابل ملت ایران برداشته شد که بتواند در میدانهایی که در طول صدسال، صدوپنجاه سال عقب مانده بود، جبران عقب ماندگیهای گذشته را بکند. نظام اسلامی آماده بود که هدایت مردم را در پیشرفت در همهی این میدانها بر عهده گیرد و ملت ایران در زمینهی علم و صنعت و خودکفایی و در زمینهی مسائل فکری و عملی و مادّی و معنوی، به حرکت عظیمی دست بزند و آن را شروع کند. اولین کاری که دشمنان برای سنگاندازی در این راه انجام دادند، ایجاد ناامنی بود؛ یعنی مرزهای ما را ناامن کردند. ببینید؛ این نکتهی خیلی اساسی و مهمّی بود. همان دشمنانی که انقلاب علیه آنها بود؛ همان قدرتهایی که تا آنجا که توانسته بودند، سعی کرده بودند نگذارند این انقلاب پیروز شود، بعد از آنکه انقلاب پیروز شد، برای مقابله با آن، از حربهی ایجاد ناامنی علیه این ملت و این انقلاب استفاده میکردند.1378/06/10
لینک ثابت
امنیت ؛ زمینهی لازم برای پیشرفتهای مادی و معنوی
بحث امنیت، بحث مهمّی است و من لازم دانستم از نیروهایی که در ماههای گذشته، با زحمات فراوان و فداکاریهای ارزنده و برجسته توانستند اعاده امنیت کنند و به برکت آنها در این منطقه امنیت مستقر شود، تشکّر کنم. این اجتماع عظیم شما، بنده را وادار میکند که درباره امنیت - که امروز یکی از مقولات اساسی جامعه و کشور ماست - چند کلمهای عرض کنم:
امنیت، نعمت بزرگی است.(1) در قرآن هم راجع به امن و امنیت سخن رفته است.(2) در هر جامعهای، زمینهی لازم برای پیشرفتهای مادّی و معنوی، امنیت است. البته افراد برجستهای هستند که در فضاهای ناامن هم کارهای بزرگی انجام میدهند؛ در زیر فشار اختناق رژیمهای ظالم و ستمگر - همانگونه که قبل از انقلاب در این کشور بود - کسانی بودند که در همان ناامنی هم کارهای بزرگی میکردند؛ لیکن شرط حرکت عظیم اجتماعی برای یک ملت، در درجهی اول «امنیت» است. امنیت هم انواعی دارد؛ یکی از آنها امنیت نظامی و انتظامی است که شما ملاحظه میکنید در بعضی از مناطق عالم، از لحاظ نظامی و انتظامی ناامنی هست. این، بخشی از مقوله امنیت است. امنیت سیاسی و اقتصادی و فکری و عقیدتی هم داریم که همه اینها مقولات بسیار با اهمیتی است.1378/06/10
1 )
روضة الواعظین و بصيرة المتعظين، محمد بن حسن فتّال نيشابورى، ج 2 ص 472 ؛ الخصال، شیخ صدوق، ج 1، ص 34 ؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی ج 78، ص170.
نِعْمَتَانِ مَجْهُولَتَانِ الْأَمْنُ وَ الْعَافِيَة
ترجمه:
پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) فرمودند: دو نعمت است كه ناشناخته است: امنیت و تندرستی.
2 )
سوره مبارکه النور آیه 55
وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنوا مِنكُم وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ لَيَستَخلِفَنَّهُم فِي الأَرضِ كَمَا استَخلَفَ الَّذينَ مِن قَبلِهِم وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُم دينَهُمُ الَّذِي ارتَضىٰ لَهُم وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِن بَعدِ خَوفِهِم أَمنًا ۚ يَعبُدونَني لا يُشرِكونَ بي شَيئًا ۚ وَمَن كَفَرَ بَعدَ ذٰلِكَ فَأُولٰئِكَ هُمُ الفاسِقونَ
ترجمه:
خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند وعده میدهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید؛ و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشهدار خواهد ساخت؛ و ترسشان را به امنیّت و آرامش مبدّل میکند، آنچنان که تنها مرا می پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت. و کسانی که پس از آن کافر شوند، آنها فاسقانند.
2 )
سوره مبارکه البقرة آیه 126
وَإِذ قالَ إِبراهيمُ رَبِّ اجعَل هٰذا بَلَدًا آمِنًا وَارزُق أَهلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ مَن آمَنَ مِنهُم بِاللَّهِ وَاليَومِ الآخِرِ ۖ قالَ وَمَن كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَليلًا ثُمَّ أَضطَرُّهُ إِلىٰ عَذابِ النّارِ ۖ وَبِئسَ المَصيرُ
ترجمه:
و (به یاد آورید) هنگامی را که ابراهیم عرض کرد: «پروردگارا! این سرزمین را شهر امنی قرار ده! و اهل آن را -آنها که به خدا و روز بازپسین، ایمان آوردهاند- از ثمرات (گوناگون)، روزی ده!» گفت: «(ما دعای تو را اجابت کردیم؛ و مؤمنان را از انواع برکات، بهرهمند ساختیم؛) اما به آنها که کافر شدند، بهره کمی خواهیم داد؛ سپس آنها را به عذاب آتش میکشانیم؛ و چه بد سرانجامی دارند»
2 )
سوره مبارکه البقرة آیه 238
حافِظوا عَلَى الصَّلَواتِ وَالصَّلاةِ الوُسطىٰ وَقوموا لِلَّهِ قانِتينَ
ترجمه:
در انجام همه نمازها، (به خصوص) نماز وسطی [= نماز ظهر] کوشا باشید! و از روی خضوع و اطاعت، برای خدا بپاخیزید!
2 )
سوره مبارکه البقرة آیه 239
فَإِن خِفتُم فَرِجالًا أَو رُكبانًا ۖ فَإِذا أَمِنتُم فَاذكُرُوا اللَّهَ كَما عَلَّمَكُم ما لَم تَكونوا تَعلَمونَ
ترجمه:
و اگر (به خاطر جنگ، یا خطر دیگری) بترسید، (نماز را) در حال پیاده یا سواره انجام دهید! اما هنگامی که امنیت خود را بازیافتید، خدا را یاد کنید! [= نماز را به صورت معمولی بخوانید!] همانگونه که خداوند، چیزهایی را که نمیدانستید، به شما تعلیم داد.
2 )
سوره مبارکه المائدة آیه 33
إِنَّما جَزاءُ الَّذينَ يُحارِبونَ اللَّهَ وَرَسولَهُ وَيَسعَونَ فِي الأَرضِ فَسادًا أَن يُقَتَّلوا أَو يُصَلَّبوا أَو تُقَطَّعَ أَيديهِم وَأَرجُلُهُم مِن خِلافٍ أَو يُنفَوا مِنَ الأَرضِ ۚ ذٰلِكَ لَهُم خِزيٌ فِي الدُّنيا ۖ وَلَهُم فِي الآخِرَةِ عَذابٌ عَظيمٌ
ترجمه:
کیفر آنها که با خدا و پیامبرش به جنگ برمیخیزند، و اقدام به فساد در روی زمین میکنند، (و با تهدید اسلحه، به جان و مال و ناموس مردم حمله میبرند،) فقط این است که اعدام شوند؛ یا به دار آویخته گردند؛ یا (چهار انگشت از) دست (راست) و پای (چپ) آنها، بعکس یکدیگر، بریده شود؛ و یا از سرزمین خود تبعید گردند. این رسوایی آنها در دنیاست؛ و در آخرت، مجازات عظیمی دارند.
2 )
سوره مبارکه الأنعام آیه 82
الَّذينَ آمَنوا وَلَم يَلبِسوا إيمانَهُم بِظُلمٍ أُولٰئِكَ لَهُمُ الأَمنُ وَهُم مُهتَدونَ
ترجمه:
(آری،) آنها که ایمان آوردند، و ایمان خود را با شرک و ستم نیالودند، ایمنی تنها از آن آنهاست؛ و آنها هدایتیافتگانند!»
2 )
سوره مبارکه سبإ آیه 15
لَقَد كانَ لِسَبَإٍ في مَسكَنِهِم آيَةٌ ۖ جَنَّتانِ عَن يَمينٍ وَشِمالٍ ۖ كُلوا مِن رِزقِ رَبِّكُم وَاشكُروا لَهُ ۚ بَلدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفورٌ
ترجمه:
برای قوم «سبا» در محل سکونتشان نشانهای (از قدرت الهی) بود: دو باغ (بزرگ و گسترده) از راست و چپ (رودخانه عظیم با میوههای فراوان؛ و به آنها گفتیم:) از روزی پروردگارتان بخورید و شکر او را بجا آورید؛ شهری است پاک و پاکیزه، و پروردگاری آمرزنده (و مهربان)!
2 )
سوره مبارکه سبإ آیه 18
وَجَعَلنا بَينَهُم وَبَينَ القُرَى الَّتي بارَكنا فيها قُرًى ظاهِرَةً وَقَدَّرنا فيهَا السَّيرَ ۖ سيروا فيها لَيالِيَ وَأَيّامًا آمِنينَ
ترجمه:
و میان آنها و شهرهایی که برکت داده بودیم، آبادیهای آشکاری قرار دادیم؛ و سفر در میان آنها را بطور متناسب (با فاصله نزدیک) مقرّر داشتیم؛ (و به آنان گفتیم:) شبها و روزها در این آبادیها با ایمنی (کامل) سفر کنید!
2 )
سوره مبارکه قريش آیه 3
فَليَعبُدوا رَبَّ هٰذَا البَيتِ
ترجمه:
پس (بشکرانه این نعمت بزرگ) باید پروردگار این خانه را عبادت کنند،
2 )
سوره مبارکه قريش آیه 4
الَّذي أَطعَمَهُم مِن جوعٍ وَآمَنَهُم مِن خَوفٍ
ترجمه:
همان کس که آنها را از گرسنگی نجات داد و از ترس و ناامنی ایمن ساخت.
لینک ثابت
بسیج مستضعفین, مصالح ملّی
انکار بسیج، انکار بزرگترین ضرورت و مصلحت برای کشور است.1378/06/10
لینک ثابت
بسیج مستضعفین, جهالت, خیانت ملی
انکار بسیج و بیاحترامی به آن، یا نابخردانه است، یا خائنانه است.1378/06/10
لینک ثابت
مردم ایران, جوان, ایمان, اراده ملی, ایران
در این مملکت، با این ملت زنده و بیدار، با این جوانان مؤمن، همه چیز در مجرای اراده و خواست و ایمان این ملت باید حرکت کند .1378/06/10
لینک ثابت
نظام جمهوری اسلامی ایران, حکومت اسلامی
نظام اسلامی، بیّنات و واضحات و امر و نهیای دارد.1378/06/10
لینک ثابت
جوانان عزیز! از تهذیب و تزکیهی روحی و قلبی غافل نشوید .1378/06/10
لینک ثابت
امنیت، نعمت بزرگی است. در قرآن هم راجع به امن و امنیت سخن رفته است. در هر جامعهای، زمینهی لازم برای پیشرفتهای مادی و معنوی، امنیت است. البته افراد برجستهای هستند که در فضاهای ناامن هم کارهای بزرگی انجام میدهند؛ در زیر فشار اختناق رژیمهای ظالم و ستمگر - همانگونه که قبل از انقلاب در این کشور بود - کسانی بودند که در همان ناامنی هم کارهای بزرگی میکردند؛ لیکن شرط حرکت عظیم اجتماعی برای یک ملت، در درجهی اول «امنیت» است. امنیت هم انواعی دارد؛ یکی از آنها امنیت نظامی و انتظامی است که شما ملاحظه میکنید در بعضی از مناطق عالم، از لحاظ نظامی و انتظامی ناامنی هست. این، بخشی از مقولهی امنیت است. امنیت سیاسی و اقتصادی و فکری و عقیدتی هم داریم که همهی اینها مقولات بسیار با اهمیتی است. من سرفصلها و جملاتی را عرض میکنم که لازم است شما جوانان عزیز، ذهن و فکر خودتان را وارد این مقوله کنید تا انشاءالله برای استنتاجهای کلیتان مفید باشد.1378/06/10
لینک ثابت
امنیت سیاسی هم یک نوع از امنیت است. البته این روزها بحث امنیت اقتصادی هم مطرح است؛ که حرف درستی هم هست و ما هم آن را تأیید میکنیم. ما هم دربارهی امنیت اقتصادی در این کشور، اعتقاد راسخ داریم که باید طوری باشد که در این کشور، کار اقتصادی، حرکت اقتصادی، تلاش اقتصادی، رونق اقتصادی و سازندگی اقتصادی - از هر نوعش - امکانپذیر باشد و کسانی که ارادهی این کار را دارند، با امنیت بتوانند این کار را انجام دهند. بحمدالله، هم دستگاه قضایی و هم دستگاه اجرایی بر این مطلب توافق کردند و من هم به آنها کمک خواهم کرد تا بتوانند این مقصود را که برای کشور مهم است، انجام دهند. اما این نکته را بگویم: مبادا کسی خیال کند که ایجاد امنیت اقتصادی، یعنی باز گذاشتن راه برای مفتخورهای اقتصادی، سوءاستفادهچیهای اقتصادی و زالوهای اقتصادی! امنیت اقتصادی، به معنای این نیست که قوانین و مقررات سالم کشور، ندیده گرفته شود. امنیت اقتصادی یعنی اینکه انسانها و آحاد مردم این کشور، از هر قشری، بخواهند کار اقتصادی بکنند - چه کار صنعتی، چه کار کشاورزی، چه سرمایهگذاری، چه تجارت - بدانند که کسی مزاحم آنها نخواهد شد؛ اما این معنایش آن نیست که آن کسانی که چه در دوران جنگ و چه در دوران سازندگی، توانستند از پیچ و خمهای اقتصادی استفادههای نامشروع بکنند و ثروتهای نامشروع به وجود آورند، این امکان را داشته باشند که بتوانند چنین حرکت نامشروعی را به عنوان امنیت اقتصادی انجام دهند. معنای امنیت اقتصادی، هرهری مسلک بودن در مسألهی اقتصاد نیست؛ معنایش میدان دادن به زرنگها و سوءاستفادهچیها و کسانی که منتظرند از هر فرصتی برای پر کردن کیسهی خود از راه نامشروع - نه راه مشروع - بهره ببرند، نیست؛ این را توجه داشته باشند. هر نوع سرمایهگذاریای که قانون آن را اجازه دهد، بایستی امنیت داشته باشد. تصور هم نشود که تا بهحال ناامنی اقتصادی از ناحیهی مسؤولان کشور یا بخشهای قانونی کشور بوده است؛ نخیر، ناامنی اقتصادی هم بیشتر از قبل آدمهای سوءاستفادهچی بوده است. هر جا که یک سوءاستفادهچی هست، یک نوع اختلال در کارها هست و یک طور ناامنی هم وجود دارد. بنابراین، امنیت اقتصادی هم مسألهی مهمی است و ما هم به آن اعتقاد داریم.1378/06/10
لینک ثابت
قبل از هر سخنی، من لازم میدانم از یکایک شما برادران و خواهران عزیز تشکّر کنم که امروز این اجتماع عظیم را تشکیل دادید؛ شما جوانان بسیجی و سپاهی و جوانان مؤمن که آگاهی را با احساس مسئولیت و شور و شعور همراه کردید. شما صَفوه و زبدهی جوانان این روزگار و جامعهی ما هستید؛ کمااینکه جوانان کشور ما، امروز مجموعاً بهترین جوانان کشورهای جهان تا آنجایی که ما میشناسیم هستند. لازم است تشکر و اخلاص خودم را به شما جوانان عزیز و این مجموعهی مؤمن و پرشور عرض کنم. البته بهانهی دیدار ما این بود که برادران سپاهی و بسیجی در این بخش از مرزهای طولانی، توانستهاند خدمت بزرگی انجام دهند و امنیت ایجاد کنند. بحث امنیت، بحث مهمّی است و من لازم دانستم از نیروهایی که در ماههای گذشته، با زحمات فراوان و فداکاریهای ارزنده و برجسته توانستند اعادهی امنیت کنند و به برکت آنها در این منطقه امنیت مستقر شود، تشکّر کنم.1378/06/10
لینک ثابت
قبل از هر سخنی، من لازم میدانم از یکایک شما برادران و خواهران عزیز تشکّر کنم که امروز این اجتماع عظیم را تشکیل دادید؛ شما جوانان بسیجی و سپاهی و جوانان مؤمن که آگاهی را با احساس مسؤولیت و شور و شعور همراه کردید. شما صَفوه و زبده جوانان این روزگار و جامعه ما هستید؛ کمااینکه جوانان کشور ما، امروز مجموعاً بهترین جوانان کشورهای جهان - تا آنجایی که ما میشناسیم - هستند. لازم است تشکر و اخلاص خودم را به شما جوانان عزیز و این مجموعه مؤمن و پرشور عرض کنم. البته بهانهی دیدار ما این بود که برادران سپاهی و بسیجی در این بخش از مرزهای طولانی، توانستهاند خدمت بزرگی انجام دهند و امنیت ایجاد کنند. بحث امنیت، بحث مهمّی است و من لازم دانستم از نیروهایی که در ماههای گذشته، با زحمات فراوان و فداکاریهای ارزنده و برجسته توانستند اعاده امنیت کنند و به برکت آنها در این منطقه امنیت مستقر شود، تشکّر کنم. این اجتماع عظیم شما، بنده را وادار میکند که درباره امنیت - که امروز یکی از مقولات اساسی جامعه و کشور ماست - چند کلمهای عرض کنم:
امنیت، نعمت بزرگی است. در قرآن هم راجع به امن و امنیت سخن رفته است. در هر جامعهای، زمینه لازم برای پیشرفتهای مادّی و معنوی، امنیت است. البته افراد برجستهای هستند که در فضاهای ناامن هم کارهای بزرگی انجام میدهند؛ در زیر فشار اختناق رژیمهای ظالم و ستمگر - همانگونه که قبل از انقلاب در این کشور بود - کسانی بودند که در همان ناامنی هم کارهای بزرگی میکردند؛ لیکن شرط حرکت عظیم اجتماعی برای یک ملت، در درجهی اول «امنیت» است. امنیت هم انواعی دارد؛ یکی از آنها امنیت نظامی و انتظامی است که شما ملاحظه میکنید در بعضی از مناطق عالم، از لحاظ نظامی و انتظامی ناامنی هست. این، بخشی از مقوله امنیت است. امنیت سیاسی و اقتصادی و فکری و عقیدتی هم داریم که همه اینها مقولات بسیار با اهمیتی است. من سرفصلها و جملاتی را عرض میکنم که لازم است شما جوانان عزیز، ذهن و فکر خودتان را وارد این مقوله کنید تا انشاءاللَّه برای استنتاجهای کلّیِتان مفید باشد.
اگر بخواهیم درست تشخیص دهیم که برای پیشرفت یک کشور، امنیت چقدر اهمیت دارد، از برخورد دشمن با مقوله امنیت، میشود این را فهمید. وقتی انقلاب پیروز شد، در واقع یک مانع بزرگ از مقابل ملت ایران برداشته شد که بتواند در میدانهایی که در طول صدسال، صدوپنجاه سال عقب مانده بود، جبران عقب ماندگیهای گذشته را بکند. نظام اسلامی آماده بود که هدایت مردم را در پیشرفت در همه این میدانها برعهده گیرد و ملت ایران در زمینه علم و صنعت و خودکفایی و در زمینه مسائل فکری و عملی و مادّی و معنوی، به حرکت عظیمی دست بزند و آن را شروع کند. اولین کاری که دشمنان برای سنگاندازی در این راه انجام دادند، ایجاد ناامنی بود؛ یعنی مرزهای ما را ناامن کردند. ببینید؛ این نکته خیلی اساسی و مهمّی بود. همان دشمنانی که انقلاب علیه آنها بود؛ همان قدرتهایی که تا آنجا که توانسته بودند، سعی کرده بودند نگذارند این انقلاب پیروز شود، بعد از آن که انقلاب پیروز شد، برای مقابله با آن، از حربه ایجاد ناامنی علیه این ملت و این انقلاب استفاده میکردند. در درجه اوّل، در این منطقه نزدیک خراسان - حدود ترکمنستان - و در منطقه کردستان و غرب و شمال کشور و نیز مناطق دیگری در جنوب - منطقه خوزستان - با تحریک قومیتها، شروع به مفسدهانگیزی و ایجادناامنی کردند؛ ولی نظام اسلامی بر اینها فائق آمد. آن روز همین بسیجیان و همین جوانان مؤمن مثل شما، به همین مناطق گوناگون - چه در خراسان و چه در مناطق دیگر - رفتند، سینه سپر کردند، فداکاری نمودند و توانستند امنیت را برگردانند؛ یعنی در واقع توانستند ریشه فتنه را در مناطقی خشک کنند. دشمنان قبلاً فکر میکردند که با ایجاد ناامنی خواهند توانست انقلاب را به زانو درآورند؛ اما دیدند که نشد. لذا جنگ را تحمیل کردند. ناامنیای که از یک جنگِ تمامعیار برای کشور بهوجود میآید، خسارتبارترین و سختترین و سنگینترین ناامنیهاست. اینها این کار را کردند. رژیم عراق را به جنگ، به آتش افروزی، به حمله به مرزها از طرف غرب کشور وادار کردند. مسأله هم به جنگ بین دو ملت و با امکانات دو کشور محدود نماند؛ بلکه تمام امکاناتی را که عراق توانایی جذب آن را در این جنگ داشت، به سمت عراق سرازیر کردند!
ببینید؛ عزیزان من! جوانان! این مطالبی که من به شما عرض میکنم، جزو بیّنات و واضحات فضای عمومی کشور در پانزده سال قبل است. در پانزده سال قبل، این حرفهایی که الان عرض میکنم، برای هیچکس در این کشور تازگی نداشت؛ چون همه با تمام وجود آن را لمس میکردند؛ اما امروز نسل جوانی که آن روز را بهدرستی لمس و درک نکرده، در میدان است. ناامنی تبلیغاتی و ناامنی سیاسی از طرف دشمن بهقدری پرفشار است که میخواهد مانع شود و نسل جوانِ امروز، این حقایقی را که ده سال قبل، پانزده سال قبل جزو واضحات بود، انکار کند و پوشیده بدارد. من میخواهم ذهن شما نسل جوانِ امروز را به این حقیقت متوجّه کنم که حتّی حقایقِ به این روشنی را - که برای کسانی که آن روز در این مملکت صحبت میکردند و امروز هم اکثر مردم مملکت را تشکیل میدهند، چیزهای جدیدی نیست - دشمن میخواهد با حمله سنگین تبلیغاتی و سیاسی خود بپوشاند. آن روز به نفع عراق که با ما وارد جنگ شده بود تا مرزهای ما را ناامن کند، همه قدرتهایی که در دنیا میتوانستند در این زمینه کاری بکنند، وارد شدند. عدّهای - یا ناخردمندانه و یا خائنانه - میخواهند از یاد این ملت ببرند که دشمنیِ رژیم امریکا با ملت ایران، چقدر برای این ملت خسارت ایجاد کرده است و هنوز هم خسارت ایجاد میکند؛ میخواهند این را انکار کنند! همین رژیم امریکا - که آن روز ما به صورت تحلیل میگفتیم و بعد از جنگ، اخبار و آمار و اطلاعات ریز آن منتشر شد - به عراق کمک کرد؛ کمک الکترونیکی، کمک تسلیحاتی، کمک در روشهای جنگیدن، کمک مالی، کمک مستقیم و غیرمستقیم! ناتو هم کمک کرد؛ بسیاری از کشورهای عربی هم کمک کردند؛ برای اینکه بتوانند با فشار ناامنی، نظام انقلابی را از پا بیندازند و یا به زانو درآورند. باز هم همّت جوانان این مملکت، دلهای پاک و با ایمان این کشور، همین بسیج، همین سپاه، همین ارتش، همین انسانهای مؤمن و پاکنهادی که در پشت جبههها کانونِ همّت را گرم نگه میداشتند، توانست بر تمام توطئههای دشمن فائق آید و به رژیم مهاجم و به همه پشتیبانانش - از امریکا و شورویِ آن روز و دیگران - تودهنی بزند و ملت ایران را بهعنوان قهرمان این برهه، در مقابل چشم جهانیان قرار دهد و امنیت را بهعنوان بزرگترین نعمت به این مملکت برگرداند؛ مرزها را آرام کند و برای شهرهایی که زیر بمباران بودند - که در دوران جنگ، تقریباً نیمی از جغرافیای این کشور در زیر بمباران بود - اعاده امنیت کند؛ برای زن و مرد، برای کاسب، برای عالم، برای دانشجو، برای کارگر، برای سیاستمدار، برای رئیس، برای مرؤوس و برای همه کسانیکه به امنیت نیاز دارند، امنیت ایجاد کند؛ حتی برای آنهایی که ناشکرانه این امنیت را انکار میکنند. بنابراین، دلهای با ایمان و عزم ایمانی و راسخ این جوانان، امنیت را برای همه مردم بهوجود آورد.
البته دشمن مأیوس نبوده است؛ الان هم مأیوس و منصرف نیست. اگر ما خیال کنیم که دوران ایجاد امنیت نظامی و انتظامی تمام شده است، برداشت درستی نیست. دشمن هرجا بتواند، ایجاد ناامنی میکند. هر وقت دشمن بتواند، ناامنی نظامی و انتظامی را بر این ملت تحمیل میکند؛ کمااینکه دیدید یک بهانه کوچک یافتند و یا درست کردند و در همین ایام تیرماه، در تهران ایجاد ناامنی کردند. یا بهانه را خودشان درست میکنند، یا اگر فرض کنیم بهانه را آنها درست نمیکنند، بهانه کوچکی مییابند تا ایجاد ناامنی کنند؛ به خیابانها بیایند، شیشه بشکنند، مغازه آتش بزنند، ماشین آتش بزنند و مردم را تهدید کنند! بنابراین، دشمن از ایجاد ناامنی مأیوس و منصرف نیست. اینکه عدّهای بیایند، لزوم وجود و اهمیت عناصر و عوامل مؤمنی را که ضامن امنیتند و از اوّلِ انقلاب تا امروز هم نشان دادهاند که امنیت را برای این ملت بهوجود میآورند، انکار کنند، این یا نابخردانه و یا خائنانه است؛ از این دو حال خارج نیست. وجود نیروهایی که بتوانند برای این ملت و این کشور و برای هر فعالیت سازنده و حیاتی در این مملکت امنیت به وجود آورند، برای هر ملتی مثل هوا و آب ضروری است. عدّهای میخواهند اینها را انکار کنند. نیروهای نظامی و انتظامی و بسیج عمومی مردم ما، مؤمن و با اخلاصند و به عنوان پشتوانهای که هیچ خدشهای در آن راه ندارد، محسوب میشوند. نیروهای نظامیِ با اخلاص ما - سپاه و ارتش - الحمدللَّه کم نیستند. اینها سازمانهای مبتنی بر ایمانند. در این بحثی نیست؛ اما فرق است بین آن نیروهایی که به عنوان وظیفه سازمانی وارد میدان دفاع میشوند، با نیروهایی که به دنبال وظیفه ایمان و عشق و به دنبال دستور قاطع عواطف برخاسته از اعماق جان وارد میدان میشوند. این بسیج است. انکار بسیج، انکار بزرگترین ضرورت و مصلحت برای کشور است. ما در میدان جنگ هم اگر بسیج را نداشتیم، کمیتمان لنگ بود. در دوران بعد از پایان جنگ هم اگر بسیج نمیبود و اگر امروز هم نباشد، کمیت این انقلاب و این نظام و همه حرکتهای سازنده این کشور لنگ است. انکار بسیج و بیاحترامی به آن، یا نابخردانه است، یا خائنانه است. تا زمانی که برای این کشور امنیت لازم است و تا وقتی که این کشور و این ملت به امنیت احتیاج دارد - یعنی همیشه؛ چون همیشه احتیاج به امنیت هست - به نیروی بسیج، به انگیزه بسیجی، به سازماندهی بسیجی و به عشق و ایمان بسیجی احتیاج هست.
امنیت سیاسی هم یک نوع از امنیت است. البته این روزها بحث امنیت اقتصادی هم مطرح است؛ که حرف درستی هم هست و ما هم آن را تأیید میکنیم. ما هم درباره امنیت اقتصادی در این کشور، اعتقاد راسخ داریم که باید طوری باشد که در این کشور، کار اقتصادی، حرکت اقتصادی، تلاش اقتصادی، رونق اقتصادی و سازندگی اقتصادی - از هر نوعش - امکانپذیر باشد و کسانی که اراده این کار را دارند، با امنیت بتوانند این کار را انجام دهند. بحمداللَّه، هم دستگاه قضایی و هم دستگاه اجرایی بر این مطلب توافق کردند و من هم به آنها کمک خواهم کرد تا بتوانند این مقصود را که برای کشور مهمّ است، انجام دهند. اما این نکته را بگویم: مبادا کسی خیال کند که ایجاد امنیت اقتصادی، یعنی باز گذاشتن راه برای مفتخورهای اقتصادی، سوءاستفادهچیهای اقتصادی و زالوهای اقتصادی! امنیت اقتصادی، به معنای این نیست که قوانین و مقرّرات سالم کشور، ندیده گرفته شود. امنیت اقتصادی یعنی اینکه انسانها و آحاد مردم این کشور، از هر قشری، بخواهند کار اقتصادی بکنند - چه کار صنعتی، چه کار کشاورزی، چه سرمایهگذاری، چه تجارت - بدانند که کسی مزاحم آنها نخواهد شد؛ اما این معنایش آن نیست که آن کسانی که چه در دوران جنگ و چه در دوران سازندگی، توانستند از پیچ و خمهای اقتصادی استفادههای نامشروع بکنند و ثروتهای نامشروع به وجود آورند، این امکان را داشته باشند که بتوانند چنین حرکت نامشروعی را به عنوان امنیت اقتصادی انجام دهند. معنای امنیت اقتصادی، هُرهُری مسلک بودن در مسأله اقتصاد نیست؛ معنایش میدان دادن به زرنگها و سوءاستفادهچیها و کسانی که منتظرند از هر فرصتی برای پر کردن کیسه خود از راه نامشروع - نه راه مشروع - بهره ببرند، نیست؛ این را توجّه داشته باشند. هر نوع سرمایهگذاریای که قانون آن را اجازه دهد، بایستی امنیت داشته باشد. تصوّر هم نشود که تا بهحال ناامنی اقتصادی از ناحیهی مسؤولان کشور یا بخشهای قانونی کشور بوده است؛ نخیر، ناامنی اقتصادی هم بیشتر از قِبَل آدمهای سوءاستفادهچی بوده است. هر جا که یک سوءاستفادهچی هست، یک نوع اختلال در کارها هست و یک طور ناامنی هم وجود دارد. بنابراین، امنیت اقتصادی هم مسأله مهمّی است و ما هم به آن اعتقاد داریم.
و اما امنیت سیاسی. امنیت سیاسی معنایش این است که تفکّرات و معارف سیاسی در جامعه، معارف واضح و دور از نفاق و دوگونهگویی و دوگونهاندیشی باشد. معنایش این است که کسانی که متصدّی بیان مسائل سیاسی برای مردم هستند،نسبت به مردم امانت بهخرج دهند. معنایش این است که کسانی که متصدّی نوشتن و پخش کردن و منتشر کردنِ معارف فکری جامعه هستند، دروغ نگویند، فریب ندهند، تقلّب نکنند و در طعامی که علیالظّاهر شیرین هم هست، زهر مخلوط نکنند؛ این امنیت سیاسی است. آن قلمی که برمیدارد بیست سال تلاش و مجاهدت مظلومانه و فداکارانه این ملت را در مقابله با قدرتهای زورگوی چپاولگرِ دشمنِ ظالم انکار میکند، این امنیت سیاسی کشور را به هم میزند و ناامنی فکری ایجاد میکند. آن کسی که در داخل کشور، با استفاده از امکاناتی که قانون و بیتالمالِ این مردم در اختیار او گذاشته است، برمیدارد خواستههای دولتمردان و سیاستمداران فلان کشور دشمن را توجیه میکند و با قالبهای علیالظّاهر پسندیده، به خورد یک عده میدهد، این ناامنی سیاسی و فکری ایجاد میکند. این هم مثل همان دزد سرگردنه است - فرقی نمیکند - مثل همان اشرار لب مرز است. آنها مگر چه کار میکنند؟ آنها هم جنس قاچاق میآورند و جوانان مردم را دچار انواع بدبختیها و بیماریها و اعتیاد میکنند. آنکه این کار را میکند، از او که کمتر نیست؛ اگر خطرناکتر نباشد! اینها ذهنها را منحرف و گمراه میکنند. بنده درباره مطبوعات و نوشتنها، صحبتهای زیادی کردهام. هیچکس هم نمیتواند منکر این بشود که بنده طرفدار فکر آزاد، قلم آزاد، بیان آزاد و معارف منتشر شده گونهگون در این کشورم؛ اعتقاد من این است. من میگویم بایستی افکار و آراء و سلایق مختلف در کشور، به صورت صحیح و درست مطرح شود؛ اما گفتنِ معارف گوناگون یک حرف است، دروغ گفتن به مردم و دروغ نوشتن و تحریف کردن حقایق و بلندگوی دشمن شدن، حرف دیگری است؛ آنچه که من درباب مطبوعات نمیتوانم قبول کنم و بپذیرم، این دومی است.1378/06/10
لینک ثابت
ايجاد ناامني؛ اولين اقدام دشمنان در تقابل با نظام اسلامي
امنیت، نعمت بزرگی است. در قرآن هم راجع به امن و امنیت سخن رفته است. در هر جامعهای، زمینهی لازم برای پیشرفتهای مادّی و معنوی، امنیت است. البته افراد برجستهای هستند كه در فضاهای ناامن هم كارهای بزرگی انجام میدهند؛ در زیر فشار اختناق رژیمهای ظالم و ستمگر - همانگونه كه قبل از انقلاب در این كشور بود - كسانی بودند كه در همان ناامنی هم كارهای بزرگی میكردند؛ لیكن شرط حركت عظیم اجتماعی برای یك ملت، در درجهی اول «امنیت» است. امنیت هم انواعی دارد؛ یكی از آنها امنیت نظامی و انتظامی است كه شما ملاحظه میكنید در بعضی از مناطق عالم، از لحاظ نظامی و انتظامی ناامنی هست. این، بخشی از مقولهی امنیت است. امنیت سیاسی و اقتصادی و فكری و عقیدتی هم داریم كه همهی اینها مقولات بسیار با اهمیتی است. من سرفصلها و جملاتی را عرض میكنم كه لازم است شما جوانان عزیز، ذهن و فكر خودتان را وارد این مقوله كنید تا انشاءاللَّه برای استنتاجهای كلّیِتان مفید باشد.
اگر بخواهیم درست تشخیص دهیم كه برای پیشرفت یك كشور، امنیت چقدر اهمیت دارد، از برخورد دشمن با مقولهی امنیت، میشود این را فهمید. وقتی انقلاب پیروز شد، در واقع یك مانع بزرگ از مقابل ملت ایران برداشته شد كه بتواند در میدانهایی كه در طول صدسال، صدوپنجاه سال عقب مانده بود، جبران عقب ماندگیهای گذشته را بكند. نظام اسلامی آماده بود كه هدایت مردم را در پیشرفت در همهی این میدانها بر عهده گیرد و ملت ایران در زمینهی علم و صنعت و خودكفایی و در زمینهی مسائل فكری و عملی و مادّی و معنوی، به حركت عظیمی دست بزند و آن را شروع كند. اولین كاری كه دشمنان برای سنگاندازی در این راه انجام دادند، ایجاد ناامنی بود؛ یعنی مرزهای ما را ناامن كردند. ببینید؛ این نكتهی خیلی اساسی و مهمّی بود. همان دشمنانی كه انقلاب علیه آنها بود؛ همان قدرتهایی كه تا آنجا كه توانسته بودند، سعی كرده بودند نگذارند این انقلاب پیروز شود، بعد از آنكه انقلاب پیروز شد، برای مقابله با آن، از حربهی ایجاد ناامنی علیه این ملت و این انقلاب استفاده میكردند. در درجهی اوّل، در این منطقهی نزدیك خراسان - حدود تركمنستان - و در منطقهی كردستان و غرب و شمال كشور و نیز مناطق دیگری در جنوب - منطقهی خوزستان - با تحریك قومیتها، شروع به مفسدهانگیزی و ایجاد ناامنی كردند؛ ولی نظام اسلامی بر اینها فائق آمد. آن روز همین بسیجیان و همین جوانان مؤمن مثل شما، به همین مناطق گوناگون - چه در خراسان و چه در مناطق دیگر - رفتند، سینه سپر كردند، فداكاری نمودند و توانستند امنیت را برگردانند؛ یعنی در واقع توانستند ریشهی فتنه را در مناطقی خشك كنند. دشمنان قبلاً فكر میكردند كه با ایجاد ناامنی خواهند توانست انقلاب را به زانو درآورند؛ اما دیدند كه نشد. لذا جنگ را تحمیل كردند. ناامنیای كه از یك جنگِ تمامعیار برای كشور بهوجود میآید، خسارتبارترین و سختترین و سنگینترین ناامنیهاست. اینها این كار را كردند. رژیم عراق را به جنگ، به آتش افروزی، به حملهی به مرزها از طرف غرب كشور وادار كردند. مسأله هم به جنگ بین دو ملت و با امكانات دو كشور محدود نماند؛ بلكه تمام امكاناتی را كه عراق توانایی جذب آن را در این جنگ داشت، به سمت عراق سرازیر كردند!...
آن روز به نفع عراق كه با ما وارد جنگ شده بود تا مرزهای ما را ناامن كند، همهی قدرتهایی كه در دنیا میتوانستند در این زمینه كاری بكنند، وارد شدند. عدّهای - یا ناخردمندانه و یا خائنانه - میخواهند از یاد این ملت ببرند كه دشمنیِ رژیم امریكا با ملت ایران، چقدر برای این ملت خسارت ایجاد كرده است و هنوز هم خسارت ایجاد میكند؛ میخواهند این را انكار كنند! همین رژیم امریكا - كه آن روز ما به صورت تحلیل میگفتیم و بعد از جنگ، اخبار و آمار و اطلاعات ریز آن منتشر شد - به عراق كمك كرد؛ كمك الكترونیكی، كمك تسلیحاتی، كمك در روشهای جنگیدن، كمك مالی، كمك مستقیم و غیرمستقیم! ناتو هم كمك كرد؛ بسیاری از كشورهای عربی هم كمك كردند؛ برای اینكه بتوانند با فشار ناامنی، نظام انقلابی را از پا بیندازند و یا به زانو درآورند. باز هم همّت جوانان این مملكت، دلهای پاك و با ایمان این كشور، همین بسیج، همین سپاه، همین ارتش، همین انسانهای مؤمن و پاكنهادی كه در پشت جبههها كانونِ همّت را گرم نگه میداشتند، توانست بر تمام توطئههای دشمن فائق آید و به رژیم مهاجم و به همهی پشتیبانانش - از امریكا و شورویِ آن روز و دیگران - تودهنی بزند و ملت ایران را بهعنوان قهرمان این برهه، در مقابل چشم جهانیان قرار دهد و امنیت را بهعنوان بزرگترین نعمت به این مملكت برگرداند؛ مرزها را آرام كند و برای شهرهایی كه زیر بمباران بودند - كه در دوران جنگ، تقریباً نیمی از جغرافیای این كشور در زیر بمباران بود - اعادهی امنیت كند؛ برای زن و مرد، برای كاسب، برای عالم، برای دانشجو، برای كارگر، برای سیاستمدار، برای رئیس، برای مرؤوس و برای همهی كسانیكه به امنیت نیاز دارند، امنیت ایجاد كند؛ حتی برای آنهایی كه ناشكرانه این امنیت را انكار میكنند. بنابراین، دلهای با ایمان و عزم ایمانی و راسخ این جوانان، امنیت را برای همهی مردم بهوجود آورد.1378/06/10
لینک ثابت