newspart/index2
قدرت تحلیل سیاسی / قدرت تحلیل/ تحلیل سیاسی/ آگاهی سیاسی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
فضای غبارآلود و ضعف تحلیل سیاسی در دوران حکومت پنج ساله امیرالمومنین(ع)

من به برادران عزیز دفاتر نمایندگی[ولی فقیه در سپاه] و بخصوص بخش عقیدتی، سیاسی عرض می‌کنم که تحلیل سیاسی به شکل صحیح و پروراننده‌ی ذهن، چیز بسیار مهمی است؛ ذهن باید پرورانده بشود.
دوران دشوار هر انقلابی، آن دورانی است که حق و باطل در آن ممزوج بشود. ببینید امیر المؤمنین از این می‌‌نالد: «و لکن یؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فیمزجان فهنالک یستولی الشّیطان علی اولیائه». در دوران پیامبر، این‌‌طوری نبود. در دوران پیامبر، صفوف، صفوف صریح و روشنی بود. آن طرف، کفار و مشرکان و اهل مکه بودند؛ کسانی بودند که یکی‌‌یکی مهاجرین از این‌‌ها خاطره داشتند: او من را در فلان تاریخ زد، او من را زندانی کرد، او اموال من را غارت کرد؛ بنابراین شبهه‌‌یی نبود. یهود بودند؛ توطئه‌‌گرانی که همه‌‌ی اهل مدینه از مهاجر و انصار با توطئه‌‌های آن‌‌ها آشنا بودند. جنگ بنی قریظه اتفاق افتاد، پیامبر دستور داد عده‌‌ی کثیری آدم را سر بریدند؛ خم به ابروی کسی نیامد و هیچ‌‌کس نگفت چرا؛ چون صحنه، صحنه‌‌ی روشنی بود؛ غباری در صحنه نبود. این‌‌طور جایی، جنگ آسان است؛ حفظ ایمان هم آسان است. اما در دوران امیر المؤمنین، چه کسانی در مقابل علی (ع) قرار گرفتند؟ خیال می‌‌کنید شوخی است؟ خیال می‌‌کنید آسان بود که «عبد الله بن مسعود»، صحابی به این بزرگی بنا به نقل عده‌‌یی جزو پابندهای به ولایت امیر المؤمنین نماند و جزو منحرفان به حساب آمد؟ همین «ربیع بن خثیم» و آن‌‌هایی که در جنگ صفین آمدند گفتند ما از این قتال ناراحتیم، اجازه بده به مرزها برویم و در جنگ وارد نشویم، در روایت دارد که «من اصحاب عبد الله بن مسعود»! اینجاست که قضیه سخت است. وقتی غبار غلیظتر می‌‌گردد، می‌‌شود دوران امام حسن؛ و شما می‌‌بینید که چه اتفاقی افتاد. باز در دوران امیر المؤمنین، قدری غبار رقیق‌‌تر بود؛ کسانی مثل عمار یاسر آن افشاگر بزرگ دستگاه امیر المؤمنین بودند. هرجا حادثه‌‌یی اتفاق می‌‌افتاد، عمار یاسر و بزرگانی از صحابه‌‌ی پیامبر بودند که می‌‌رفتند حرف می‌‌زدند، توجیه می‌‌کردند و لااقل برای عده‌‌یی غبارها زدوده می‌‌شد؛ اما در دوران امام حسن، همان هم نبود. در دوران شبهه و در دوران جنگ با کافر غیر صریح، جنگ با کسانی که می‌‌توانند شعارها را بر هدفهای خودشان منطبق کنند، بسیار بسیار دشوار است؛ باید هوشیار بود. البته بحمد اللّه ما هنوز در چنان دورانی نیستیم. هنوز صفوف روشن است؛ هنوز خیلی از اصول و حقایق، واضح و نمایان است؛ اما مطمئن نباشید که همیشه این‌‌گونه خواهد بود. شما باید آگاه باشید. شما باید چشم بصیرت داشته باشید. شما باید بدانید بازویتان در اختیار خداست یا نه. این، بصیرت می‌‌خواهد؛ این را دست کم نگیرید.
من یک وقت در دوران زندگی تقریباً پنجساله‌ی حکومت امیرالمؤمنین(علیه الصّلاةوالسّلام) و آنچه که پیش آمد، مطالعات وسیعی داشتم. آنچه من توانستم به عنوان جمع‌بندی به دست بیاورم، این است که «تحلیل سیاسی» ضعیف بود. البته در درجه‌ی بعد، عوامل دیگری هم بود؛ اما مهمترین مسأله این بود. والّا خیلی از مردم هنوز مؤمن بودند؛ اما مؤمنانه در پای هودج ام‌المؤمنین در مقابل علی(علیه‌السّلام) جنگیدند و کشته شدند! بنابراین، تحلیل غلط بود.
موضع خود را شناختن و در آن قرار گرفتن، هوشیاری سیاسی، شم سیاسی و قدرت تحلیل سیاسی - البته به دور از ورود در دسته‌بندیهای سیاسی - خودش یکی از آن خطوط ظریفی است که من در پیام هم به شما عرض کردم؛ امام هم که مکرر در مکرر فرموده بودند.
البته یک عده خوششان نمی‌آمد: نه، چرا در کارهای سیاسی دخالت نکنند؟! همان وقت من یادم هست که بعد از گذشت چند ماه از فرمایش امام، یک حادثه‌ی انتخاباتی در پیش بود و زیدی به یکی از شهرها رفته بود - که نمی‌گویم کجا، چون نمی‌خواهم نزدیک بشوم - و سخنرانی کرده بود. آن وقتها نوارش را آوردند و من گوش کردم. او می‌گفت: نه آقا، چرا می‌گویید سپاه در سیاست دخالت نکند؟ باید بکند؛ از شماها چه کسی بهتر؟(!)
ببینید، اینها حرفهای خوشایند و دلنشینی است که این جوان مبارزِ پُر از خون انقلابی، به هیجان بیاید: بله، چه کسی از ما بهتر؟ امام این موضوع را صریحاً گفته بودند؛ اما اینها بین آگاهی سیاسی و حضور سیاسی در صحنه‌ی انقلاب - که این خوب است - و بین دخالت در معارضات سیاسی و جناح‌بندیهای سیاسی و به نفع یکی و به ضرر دیگری کار کردن - که این همان چیز بد و بسیار خطرناکی است که امام هیأتی را مأمور کردند و گفتند ببینید چه کسی این‌طوری است، از سپاه بیرونش کنید - خلط می‌کردند.
توجه داشته باشید که انگیزه‌های سیاسی و جناحی نباید بتواند از یک مجموعه‌ی سالم، خالص و کارآمد مثل سپاه - که ذخیره‌یی است برای روزی که انقلاب از آن استفاده بکند - بهره ببرد. این ذخیره بایستی سربه‌مهر بماند، تا در جای خودش مصرف بشود.1370/06/27

لینک ثابت
قدرت تحلیل سیاسی

من یك وقت در دوران زندگی تقریباً پنجساله‌ی حكومت امیرالمؤمنین(علیه الصّلاةوالسّلام) و آنچه كه پیش آمد، مطالعات وسیعی داشتم. آنچه من توانستم به عنوان جمع‌بندی به دست بیاورم، این است كه «تحلیل سیاسی» ضعیف بود. البته در درجه‌ی بعد، عوامل دیگری هم بود؛ اما مهمترین مسأله این بود. والّا خیلی از مردم هنوز مؤمن بودند؛ اما مؤمنانه در پای هودج ام‌المؤمنین در مقابل علی(علیه‌السّلام) جنگیدند و كشته شدند! بنابراین، تحلیل غلط بود.

موضع خود را شناختن و در آن قرار گرفتن، هوشیاری سیاسی، شم سیاسی و قدرت تحلیل سیاسی - البته به دور از ورود در دسته‌بندیهای سیاسی - خودش یكی از آن خطوط ظریفی است كه من در پیام هم به شما عرض كردم؛ امام هم كه مكرر در مكرر فرموده بودند.

البته یك عده خوششان نمی‌آمد: نه، چرا در كارهای سیاسی دخالت نكنند؟! همان وقت من یادم هست كه بعد از گذشت چند ماه از فرمایش امام، یك حادثه‌ی انتخاباتی در پیش بود و زیدی به یكی از شهرها رفته بود - كه نمی‌گویم كجا، چون نمی‌خواهم نزدیك بشوم - و سخنرانی كرده بود. آن وقتها نوارش را آوردند و من گوش كردم. او می‌گفت: نه آقا، چرا می‌گویید سپاه در سیاست دخالت نكند؟ باید بكند؛ از شماها چه كسی بهتر؟(!)

ببینید، اینها حرفهای خوشایند و دلنشینی است كه این جوان مبارزِ پُر از خون انقلابی، به هیجان بیاید: بله، چه كسی از ما بهتر؟ امام این موضوع را صریحاً گفته بودند؛ اما اینها بین آگاهی سیاسی و حضور سیاسی در صحنه‌ی انقلاب - كه این خوب است - و بین دخالت در معارضات سیاسی و جناح‌بندیهای سیاسی و به نفع یكی و به ضرر دیگری كار كردن - كه این همان چیز بد و بسیار خطرناكی است كه امام هیأتی را مأمور كردند و گفتند ببینید چه كسی این‌طوری است، از سپاه بیرونش كنید - خلط می‌كردند.1370/06/27

لینک ثابت
قدرت تحلیل سیاسی

شأن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی این است که ضمن آموزش نظامی و انضباط و در یک کلمه نظامیگری ...از آگاهی هم برخوردار ‌باشد؛ روشن‌بین باشد، شم سیاسی داشته باشد، از زمان و مکان آگاهی داشته باشد؛ والّا سرش کلاه خواهد رفت و اشتباه خواهد ‌کرد؛ و اشتباه سپاهی، با اشتباه غیرسپاهی، خیلی تفاوت میکند و خسارت این خیلی سنگینتر است. سپاه باید در جای خود قرار ‌بگیرد؛ آنچه را که لازم دارد، کسب کند؛ آنچه را هم که لازم ندارد، کسب نکند‌. ‌گاهی ممکن است فرضاً ما خیال کنیم که یک ‌دوره‌ی تحصیلی کذایی برای برادران سپاه لازم است؛ در حالی که این‌طور نیست؛ نه در مسؤولیتش، نه در آموزشش و نه در ‌عملیاتش، لازم هم نیست؛ چنین دوره‌یی را باید کنار بگذاریم. البته مورد خاصی در نظرم نیست، اما گاهی از این قبیل پیش ‌می‌آید؛ باید آگاه باشید. من به برادران عزیز دفاتر نمایندگی و بخصوص بخش عقیدتی، سیاسی عرض میکنم که تحلیل سیاسی ‌به شکل صحیح و پروراننده‌ی ذهن، چیز بسیار مهمی است؛ ذهن باید پرورانده بشود. دوران دشوار هر انقلابی، آن دورانی است که ‌حق و باطل در آن ممزوج بشود. ببینید امیرالمؤمنین از این مینالد: «ولکن یؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فیمزجان فهنا ‌لک یستولی الشّیطان علی اولیائه» . در دوران پیامبر، این‌طوری نبود. در دوران پیامبر، صفوف، صفوف صریح و روشنی بود. آن ‌طرف، کفار و مشرکان و اهل مکه بودند؛ کسانی بودند که یکییکی مهاجرین از اینها خاطره داشتند: او من را در فلان تاریخ زد، او ‌من را زندانی کرد، او اموال من را غارت کرد؛ بنابراین شبهه‌یی نبود. یهود بودند؛ توطئه‌گرانی که همه‌ی اهل مدینه - از مهاجر و ‌انصار - با توطئه‌های آنها آشنا بودند. جنگ بنیقریظه اتفاق افتاد، پیامبر دستور داد عده‌ی کثیری آدم را سر بریدند؛ خم به ابروی ‌کسی نیامد و هیچ‌کس نگفت چرا؛ چون صحنه، صحنه‌ی روشنی بود؛ غباری در صحنه نبود. این‌طور جایی، جنگ آسان است؛ ‌حفظ ایمان هم آسان است. اما در دوران امیرالمؤمنین، چه کسانی در مقابل علی(ع) قرار گرفتند؟ خیال میکنید شوخی است؟ ‌خیال میکنید آسان بود که «عبداللَّه‌بن‌مسعود»، صحابی به این بزرگی - بنا به نقل عده‌یی - جزو پابندهای به ولایت ‌امیرالمؤمنین نماند و جزو منحرفان به حساب آمد؟ همین «ربیع‌بن‌خثیم» و آنهایی که در جنگ صفین آمدند گفتند ما از این ‌قتال ناراحتیم، اجازه بده به مرزها برویم و در جنگ وارد نشویم، در روایت دارد که «من اصحاب عبداللَّه‌بن‌مسعود» ! این‌جاست که ‌قضیه سخت است‌. ‌وقتی غبار غلیظتر میگردد، میشود دوران امام حسن؛ و شما میبینید که چه اتفاقی افتاد. باز در دوران ‌امیرالمؤمنین، قدری غبار رقیقتر بود؛ کسانی مثل عمار یاسر - آن افشاگر بزرگ دستگاه امیرالمؤمنین - بودند. هرجا حادثه‌یی ‌اتفاق میافتاد، عمار یاسر و بزرگانی از صحابه‌ی پیامبر بودند که میرفتند حرف میزدند، توجیه میکردند و لااقل برای عده‌یی غبارها ‌زدوده میشد؛ اما در دوران امام حسن، همان هم نبود. در دوران شبهه و در دوران جنگ با کافر غیرصریح، جنگ با کسانی که ‌میتوانند شعارها را بر هدفهای خودشان منطبق کنند، بسیار بسیار دشوار است؛ باید هوشیار بود‌.
البته بحمداللَّه ما هنوز در چنان دورانی نیستیم. هنوز صفوف روشن است؛ هنوز خیلی از اصول و حقایق، واضح و نمایان است؛ اما ‌مطمئن نباشید که همیشه این‌گونه خواهد بود. شما باید آگاه باشید. شما باید چشم بصیرت داشته باشید. شما باید بدانید ‌بازویتان در اختیار خداست یا نه. این، بصیرت میخواهد؛ این را دست کم نگیرید‌. ‌من یک وقت در دوران زندگی تقریباً پنج‌ساله‌ی ‌حکومت امیرالمؤمنین(علیه الصّلاةوالسّلام) و آنچه که پیش آمد، مطالعات وسیعی داشتم. آنچه من توانستم به عنوان جمع‌بندی ‌به دست بیاورم، این است که «تحلیل سیاسی» ضعیف بود. البته در درجه‌ی بعد، عوامل دیگری هم بود؛ اما مهمترین مسأله این ‌بود. والّا خیلی از مردم هنوز مؤمن بودند؛ اما مؤمنانه در پای هودج ام‌المؤمنین در مقابل علی(علیه‌السّلام) جنگیدند و کشته شدند! ‌بنابراین، تحلیل غلط بود‌. ‌موضع خود را شناختن و در آن قرار گرفتن، هوشیاری سیاسی، شم سیاسی و قدرت تحلیل سیاسی - ‌البته به دور از ورود در دسته‌بندیهای سیاسی - خودش یکی از آن خطوط ظریفی است ... ؛ امام هم که مکرر در مکرر فرموده ‌بودند.‌‌ ‌البته یک عده خوششان نمیآمد: نه، چرا در کارهای سیاسی دخالت نکنند!؟ همان وقت من یادم هست که بعد از گذشت ‌چند ماه از فرمایش امام، یک حادثه‌ی انتخاباتی در پیش بود و زیدی به یکی از شهرها رفته بود - که نمیگویم کجا، چون ‌نمیخواهم نزدیک بشوم - و سخنرانی کرده بود. آن وقتها نوارش را آوردند و من گوش کردم. او میگفت: نه آقا، چرا میگویید سپاه ‌در سیاست دخالت نکند؟ باید بکند؛ از شماها چه کسی بهتر؟(!) ببینید، اینها حرفهای خوشایند و دلنشینی است که این جوان ‌مبارزِ پُر از خون انقلابی، به هیجان بیاید: بله، چه کسی از ما بهتر؟ امام این موضوع را صریحاً گفته بودند؛ اما اینها بین آگاهی ‌سیاسی و حضور سیاسی در صحنه‌ی انقلاب - که این خوب است - و بین دخالت در معارضات سیاسی و جناح‌بندیهای سیاسی و ‌به نفع یکی و به ضرر دیگری کار کردن - که این همان چیز بد و بسیار خطرناکی است که امام هیأتی را مأمور کردند و گفتند ‌ببینید چه کسی این‌طوری است، از سپاه بیرونش کنید - خلط میکردند‌. ‌توجه داشته باشید که انگیزه‌های سیاسی و جناحی ‌نباید بتواند از یک مجموعه‌ی سالم، خالص و کارآمد مثل سپاه - که ذخیره‌یی است برای روزی که انقلاب از آن استفاده بکند - ‌بهره ببرد. این ذخیره بایستی سربه‌مهر بماند، تا در جای خودش مصرف بشود‌.‌‌ ‌1370/06/27

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی