معرفی کتاب «حماسه حسینی علیهالسلام»
امام حسین شما کدام است؟ تحریف شده یا نشده؟!
این رثا و مصیبت نباید فراموش شود. این ذکر، این یادآوری نباید فراموش بشود و باید اشک مردم را همیشه بگیرید. اما در رثای یک قهرمان. پس اول باید قهرمان بودنش برای شما مشخص بشود و بعد در رثای قهرمان بگریید...
کلمهی تحریف در لغت، به معنای برعکس کردن یا تغییر دادن سخن است. ریشهاش به انحراف برمیگردد؛ یعنی جدا شدن یک حرکت از مسیر درست و اصلی آن. تحریف، هر زمانی و نسبت به هر مسئلهای و توسط هر انسان یا حتی حکومتی و با هر هدف و نیتی، ممکن است انجام شود، اما گاهی تحریفها آنچنان موضوعات مهم و درخور توجهی را مورد حمله قرار میدهند که سکوت در برابر آنها هم مجاز نیست و هم غیرمنصفانهترین حالت انصافِ وجدانهای بیدار به نظر میآید.
شهید مرتضی مطهری، بین سالهای ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۲ هجری شمسی برای ایستادن در برابر این چنین تحریفهایی قیام میکند؛ تحریفهایی که مردم جامعه ایرانی، دههها و چه بسا قرنها به آنها عادت کرده بودند! تحریفهایی که شاید در ظاهر، پیشِ پا افتاده به چشم میآمدند اما در باطن، قیامی بزرگ و شخصیتی بزرگتر را خودآگاه و ناخودآگاه مورد حمله قرار میدادند. در نتیجه، قیام فرهنگی استاد مطهری، میشود مجموعهای از سخنرانیهای شجاعانهی این متفکر مسلمان، که در حسینیه ارشاد ایراد میکند و اکنون در قالب کتابی تحت عنوان «حماسه حسینی» سالهاست که منتشر میشود.
شهید مطهری، بدون آنکه واهمهای از شرایط آن زمانه و حتی موضعگیری مردم در برابر تحریفزداییهایش داشته باشد، یکتنه پا به میدانی میگذارد که جز او کسی سکاندار آن نیست و بیپروا، اینگونه شفافسازی میکند:
«این رثا و مصیبت نباید فراموش شود. این ذکر، این یادآوری نباید فراموش بشود و باید اشک مردم را همیشه بگیرید. اما در رثای یک قهرمان. پس اول باید قهرمان بودنش برای شما مشخص بشود و بعد در رثای قهرمان بگریید، وگرنه رثای یک آدمِ نفله شده بیچاره بیدست و پای مظلوم که دیگر گریه ندارد، و گریه ملتی برای او معنی ندارد. در رثای قهرمان بگریید برای اینکه احساسات قهرمانی پیدا کنید، برای اینکه پرتویی از روح قهرمان در روح شما پیدا شود و شما هم تا اندازهای نسبت به حق و حقیقت غیرت پیدا کنید، شما هم عدالتخواه بشوید، شما هم با ظلم و ظالم نبرد کنید، شما هم آزادیخواه باشید، برای آزادی احترام قائل باشید، شما هم سرتان بشود که عزتنفس یعنی چه، شرف و انسانیت یعنی چه، کرامت یعنی چه. اگر ما صفحه نورانی تاریخ حسینی را خواندیم، آن وقت از جنبه رثائیاش میتوانیم استفاده کنیم وگرنه بیهوده است.»
شهید مرتضی مطهری، بین سالهای ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۲ هجری شمسی برای ایستادن در برابر این چنین تحریفهایی قیام میکند؛ تحریفهایی که مردم جامعه ایرانی، دههها و چه بسا قرنها به آنها عادت کرده بودند! تحریفهایی که شاید در ظاهر، پیشِ پا افتاده به چشم میآمدند اما در باطن، قیامی بزرگ و شخصیتی بزرگتر را خودآگاه و ناخودآگاه مورد حمله قرار میدادند. در نتیجه، قیام فرهنگی استاد مطهری، میشود مجموعهای از سخنرانیهای شجاعانهی این متفکر مسلمان، که در حسینیه ارشاد ایراد میکند و اکنون در قالب کتابی تحت عنوان «حماسه حسینی» سالهاست که منتشر میشود.
شهید مطهری، بدون آنکه واهمهای از شرایط آن زمانه و حتی موضعگیری مردم در برابر تحریفزداییهایش داشته باشد، یکتنه پا به میدانی میگذارد که جز او کسی سکاندار آن نیست و بیپروا، اینگونه شفافسازی میکند:
«این رثا و مصیبت نباید فراموش شود. این ذکر، این یادآوری نباید فراموش بشود و باید اشک مردم را همیشه بگیرید. اما در رثای یک قهرمان. پس اول باید قهرمان بودنش برای شما مشخص بشود و بعد در رثای قهرمان بگریید، وگرنه رثای یک آدمِ نفله شده بیچاره بیدست و پای مظلوم که دیگر گریه ندارد، و گریه ملتی برای او معنی ندارد. در رثای قهرمان بگریید برای اینکه احساسات قهرمانی پیدا کنید، برای اینکه پرتویی از روح قهرمان در روح شما پیدا شود و شما هم تا اندازهای نسبت به حق و حقیقت غیرت پیدا کنید، شما هم عدالتخواه بشوید، شما هم با ظلم و ظالم نبرد کنید، شما هم آزادیخواه باشید، برای آزادی احترام قائل باشید، شما هم سرتان بشود که عزتنفس یعنی چه، شرف و انسانیت یعنی چه، کرامت یعنی چه. اگر ما صفحه نورانی تاریخ حسینی را خواندیم، آن وقت از جنبه رثائیاش میتوانیم استفاده کنیم وگرنه بیهوده است.»
استاد مطهری در کتاب حماسه حسینی، که شاید بهتر بود نامش «ایستادن در برابر تحریفهای حسینی» میبود، مخاطبش را آنچنان به مباحثی دچار میکند که شاید تا پیش از آن، بیتفاوت از کنار آنها میگذشتیم. ایشان، تلاش میکند تا در قالب روشنگریهایی شفافانه و همچنین شجاعانه، حقیقت قیام امام حسین علیهالسلام را به ما نشان بدهد؛ امام حسینی که فراتر از لبهای تشنه و تنی زخمی، انسانی است که قیامش معنا و مفهوم دارد، که میخواهد به نسلهای متوالی، حرفی را با جریان جاری شدهی خون مقدسش منتقل کند و نباید اجازه بدهیم که این حرف و سخن و کلمه، با تحریفهای خواسته و ناخواسته، کمرنگ و فراموش شود.
شهید مطهری نگاه مرسوم زمانهاش به واقعه عاشورا و امام حسین علیهالسلام را مورد سوال قرار میدهد؛ و با اندیشهای تازه جلو میآید تا ذهن مردم را به چالشی جدید وا دارد و از آنها بپرسد که امام حسین علیهالسلام آنها کدام است؟ یک امامِ تحریف شده یا امامی تحریف نشده؟ استاد، این دغدغه را، در آن زمان، با مجموعهای از سوالها در ذهن مخاطب میکارد:
«چرا باید حادثه کربلا را همیشه از نظر صفحه سیاهش مطالعه کنیم و چرا باید همیشه جنایتهای کربلا گفته شود؟ چرا همیشه باید حسین بن علی علیهماالسلام از آن جنبهای که مورد جنایت جانیان است مورد مطالعه ما قرار بگیرد؟ چرا شعارهایی که به نام حسین بن علی علیهالسلام میدهیم و مینویسیم، از صفحه تاریک عاشورا گرفته شود؟ چرا ما صفحه نورانی این داستان را کمتر مطالعه میکنیم در حالی که جنبه حماسی این داستان صد برابر بر جنبه جنایی آن میچربد و نورانیت این حادثه بر تاریکی آن خیلی میچربد.»
شهید مطهری در کتاب «حماسه حسینی»، بی توجه به تمام بایدها و نبایدهای مرسوم اهل منابر و روحانیت، به زیر و بم جزئیات ریز و درشت واقعه عاشورا میپردازد اما اینبار، نه با نگاهی تحلیلی و یا حتی صرفاً احساسی، او این اتفاق پیچیده را با تلفیق مجموعهای از نگاههای تحلیلی، تاریخی، تفسیری، ادبی، جامعهشناسی، روانشناسی، سیاسی و حتی احساسی بررسی میکند و با کلماتی ساده و روان، سعی دارد تا امام حسینی تحریف نشده را در عین امانتداری به دستان مخاطب عصر حاضر برساند و آخرین حرفاش را همان اول بگوید:
«حادثه کربلا برای ما مردم، خواهی نخواهی یک حادثه بزرگ اجتماعی است؛ یعنی این حادثه در تربیت ما، در خُلق و خوی ما اثر دارد، حادثهای است که خود به خود، بدون اینکه هیچ قدرتی ما مردم را مجبور کرده باشد، میلیونها نفر و قهرا میلیونها ساعت برای شنیدن و استماع قضایای مربوط به آن صرف میکنیم. میلیونها تومان پول برای این کار صرف میشود. این قضیه ما را باید همان طوری که بوده است، بدون کم و زیاد تلقی کنیم و اگر کوچکترین دخل و تصرفی از طرف ما در این حادثه صورت بگیرد، حادثه را منحرف میکنند، به جای اینکه ما از این حادثه استفاده کنیم قطعا ضرر خواهیم کرد.»
کتاب «حماسه حسینی» شهید مطهری یکی از آن کتابهایی است که ما را مجبور میکند بارها بعد از خواندنش به سراغش برویم، کتابی که برای شناختن امام حسینِ علیهالسلام تحریف نشده، و برقراری پیوندی استوار و ناگسستنی با واقعه عاشورا و کاروان کرب و بلا، بارها و بارها و سالها باید بخوانیمش تا بتوانیم به این سوال، به درستی پاسخ دهیم که «امام حسینِ ما کدام است؟ تحریف شده یا تحریف نشده؟!»
شهید مطهری نگاه مرسوم زمانهاش به واقعه عاشورا و امام حسین علیهالسلام را مورد سوال قرار میدهد؛ و با اندیشهای تازه جلو میآید تا ذهن مردم را به چالشی جدید وا دارد و از آنها بپرسد که امام حسین علیهالسلام آنها کدام است؟ یک امامِ تحریف شده یا امامی تحریف نشده؟ استاد، این دغدغه را، در آن زمان، با مجموعهای از سوالها در ذهن مخاطب میکارد:
«چرا باید حادثه کربلا را همیشه از نظر صفحه سیاهش مطالعه کنیم و چرا باید همیشه جنایتهای کربلا گفته شود؟ چرا همیشه باید حسین بن علی علیهماالسلام از آن جنبهای که مورد جنایت جانیان است مورد مطالعه ما قرار بگیرد؟ چرا شعارهایی که به نام حسین بن علی علیهالسلام میدهیم و مینویسیم، از صفحه تاریک عاشورا گرفته شود؟ چرا ما صفحه نورانی این داستان را کمتر مطالعه میکنیم در حالی که جنبه حماسی این داستان صد برابر بر جنبه جنایی آن میچربد و نورانیت این حادثه بر تاریکی آن خیلی میچربد.»
شهید مطهری در کتاب «حماسه حسینی»، بی توجه به تمام بایدها و نبایدهای مرسوم اهل منابر و روحانیت، به زیر و بم جزئیات ریز و درشت واقعه عاشورا میپردازد اما اینبار، نه با نگاهی تحلیلی و یا حتی صرفاً احساسی، او این اتفاق پیچیده را با تلفیق مجموعهای از نگاههای تحلیلی، تاریخی، تفسیری، ادبی، جامعهشناسی، روانشناسی، سیاسی و حتی احساسی بررسی میکند و با کلماتی ساده و روان، سعی دارد تا امام حسینی تحریف نشده را در عین امانتداری به دستان مخاطب عصر حاضر برساند و آخرین حرفاش را همان اول بگوید:
«حادثه کربلا برای ما مردم، خواهی نخواهی یک حادثه بزرگ اجتماعی است؛ یعنی این حادثه در تربیت ما، در خُلق و خوی ما اثر دارد، حادثهای است که خود به خود، بدون اینکه هیچ قدرتی ما مردم را مجبور کرده باشد، میلیونها نفر و قهرا میلیونها ساعت برای شنیدن و استماع قضایای مربوط به آن صرف میکنیم. میلیونها تومان پول برای این کار صرف میشود. این قضیه ما را باید همان طوری که بوده است، بدون کم و زیاد تلقی کنیم و اگر کوچکترین دخل و تصرفی از طرف ما در این حادثه صورت بگیرد، حادثه را منحرف میکنند، به جای اینکه ما از این حادثه استفاده کنیم قطعا ضرر خواهیم کرد.»
کتاب «حماسه حسینی» شهید مطهری یکی از آن کتابهایی است که ما را مجبور میکند بارها بعد از خواندنش به سراغش برویم، کتابی که برای شناختن امام حسینِ علیهالسلام تحریف نشده، و برقراری پیوندی استوار و ناگسستنی با واقعه عاشورا و کاروان کرب و بلا، بارها و بارها و سالها باید بخوانیمش تا بتوانیم به این سوال، به درستی پاسخ دهیم که «امام حسینِ ما کدام است؟ تحریف شده یا تحریف نشده؟!»