آزادی معنوی
این کتاب اولین بار در سال 1365 مشتمل بر سیزده سخنرانی استاد منتشر شده و سپس در چاپ نوزدهم با افزودن دو سخنرانی دیگر تجدید چاپ شد. «گفتارهای معنوی» پس از چند چاب از سوی ناشر به «آزادی معنوی» تغییر نام داد و تاکنون بیش از 52 بار چاپ شده است.
خودتان را برخوردار از معارف کنید. البته راهش آشنائی با قرآن، انس با قرآن، انس با نهجالبلاغه، انس با صحیفهی سجادیه است. خیلی از این تردیدها و نگرانیها و زنگارهائی که انسان در یک مواردی در دل دارد، با مطالعهی اینها تبدیل میشود به شفافیت و روشنی؛ انسان میفهمد، راه را میشناسد، کار را میشناسد، هدف را میشناسد. مثلاً مطالعهی کتاب «گفتارهای معنوی» شهید مطهری متناسب با همین ایام ماه رمضان است. بیانات در دیدار جمعی از شعرا ۱۳۹۰/۰۵/۲۴
علیرضا مختارپور قهرودی
مقدمه
«گفتارهای معنوی» نام کتابی است از برخی سخنرانیهای استاد شهید آیتالله مرتضی مطهری. این کتاب اولین بار در سال 1365 و مشتمل بر سیزده سخنرانی توسط ناشر در هشت فصل و سپس در چاپ نوزدهم با افزودن دو سخنرانی دیگر به فصل عبادت و دعا منتشر شد. کتاب گفتارهای معنوی پس از چند چاپ از سوی ناشر به «آزادی معنوی» تغییر نام داد و تاکنون بیش از 52 بار تجدید چاپ شده است. این کتاب در 272 صفحه توسط انتشارات صدرا به چاپ رسیده است.
فصول کتاب
فصل اول ـ آزادی معنوی، شامل دو سخنرانی در سال 1348 شمسی که در حسینیهی ارشاد تهران ایراد شده
فصل دوم ـ عبادت و دعا، شامل چهار سخنرانی در سال 1349 شمسی که در حسینیهی ارشاد تهران ایراد شده
فصل سوم ـ توبه، شامل دو سخنرانی در سال 1349 شمسی که در حسینیهی ارشاد تهران ایراد شده
فصل چهارم ـ هجرت و جهاد، شامل سه سخنرانی در سال 1350 شمسی که در مسجد نارمک تهران ایراد شده
فصل پنجم ـ بزرگی و بزرگواری روح، شامل یک سخنرانی که در سال 1349 شمسی که در حسینیهی ارشاد تهران ایراد شده
فصل ششم ـ ایمان به غیب، شامل یک سخنرانی که در سال 1347 شمسی که در یک منزل شخصی ایراد شده
فصل هفتم ـ معیار انسانیت چیست؟، شامل یک سخنرانی در یکی از دانشگاههای کشور که تاریخ آن نامعلوم است.
فصل هشتم ـ مکتب انسانیت، شامل یک سخنرانی در دانشکده فنی دانشگاه تهران که تاریخ آن نامعلوم است.
محتوای کتاب
محور اصلی همهی گفتارهای این کتاب مسالهی خودسازی، تزکیهی نفس و در یک کلمه «انسان شدن» است. که به طور اختصار به محتوای هر فصل اشاره میشود.
فصل اول: آزادی معنوی
استاد شهید در دو سخنرانی به تعریف و اقسام آزادی و ارتباط میان آزادی اجتماعی و آزادی معنوی پرداخته و اولویت را به آزادی معنوی یعنی آزادی انسان از اسارت نفس امّاره میدهند واز خطبه 207 و نامه 45 نهجالبلاغه امیرالمومنین علی(ع) نمونههایی از آزادمردی واقعی را به عنوان شاهد ذکر کردهاند. تمایز میان «من انسانی» و «من حیوانی» و اقسام اسارتهای درونی انسان و همچنین بحث وجدان از دیگر مباحث این فصل است. چند عبارت برجسته این فصل:
بشر باید در ناحیهی وجود خودش، در ناحیهی روح خودش آزاد بشود تا بتواند به دیگران آزادی بدهد. لذا آزادمرد واقعی جهان کیست؟ علیبنابیطالب یا افرادی که از طراز علیبنابیطالب و یا تربیتشدهی دبستان او باشند. چون اینها افرادی هستند که در درجه اول از اسارت نفس خودشان نجات پیدا کردهاند. [صفحه 19]
بزرگترین برنامهی انبیا، آزادی معنوی است. اصلاً تزکیهی نفس یعنی آزادی معنوی: قد اقلح من زکّیها و قد خاب من دسّها. (سورهی شمس/آیات 9 و 10) و بزرگترین خسران عصر ما این است که همواره میگویند آزادی، اما جز از آزادی اجتماعی سخن نمیگویند، از آزادی معنوی، دیگر حرفی نمیزنند و به همین دلیل به آزادی اجتماعی هم نمیرسند. [صفحه 37]
فصل دوم: عبادت و دعا
گفتارهای چهارگانهی این فصل در ایام و لیالی محدودهی شبهای قدر در ماه مبارک رمضان ایراده شده. تحلیل واژهی «احیاء» آثار عبادت، تقوا، تقرب، تقرب به خدا، آثار منفی افراطیگری در عبادت و مسائل اجتماعی، ابعاد، شرایط و ویژگیهای نماز صحیح و همچنین به مناسبت ضربت خوردن و شهادت امام علی(ع) بحث اسوه و نمونه بودن امیرالمومنین محورهای اصلی این فصل را تشکیل میدهد. چند عبارت برجستهی این فصل:
محور مسائل اخلاقی، خود را فراموش کردن و از خودگذشتگی و از منافع خود صرفنظر کردن است. همانطور که در سلامت بدن یک اصل هست که به منزلهی مبدا و منشا همهی خوبیهاست و آن مسأله «حمیه» یعنی ترک پرخوری است، در اخلاق هم یک مساله وجود دارد که اُسّ اساس همهی مسائل اخلاقی است و آن رهایی از خودی و رها کردن و ترک «منیّت» است. [صفحه 92]
بندگی خدا همیشه مساوی است با آزاد شدن از غیرخدا؛ چون ادراک عظمت الهی همیشه ملازم است با ادراک حقارت غیرخدا، و وقتی انسان خدا را ـ هر چه بود ـ حقیر و کوچک دید، محال است حقیر را از آن جهت که حقیر است بندگی کند. حقیر را انسان به غلط عظیم میبیند که بندگی میکند. [صفحه 104]
فصل سوم: توبه
در دو سخنرانی این فصل، استاد شهید به بحث درباره اولین منزل سیر و سلوک یعنی توبه پرداختهاند. اهمیت توبه، تعریف، شرایط، زمان، آثار و نمونههایی از توبههای اولیاء خدا از مباحث این گفتارها میباشد. چند عبارت برجستهی این فصل:
توبه عبارت است از یک نوع انقلاب درونی، نوعی قیام، نوعی انقلاب از ناحیهی خود انسان علیه خود انسان. این قسمت از مختصات انسانی است. [صفحه 113]
این چه مسلمانیای است که من و شما داریم و کبائر محترمات اسلامی را هم مرتکب میشویم؟ قرآن دیگر چقدر در مورد همین معصیت رایج میان ما، یعنی غیبت کردن و تهمت زدن داد بکشد؟ به خدا قسم انسان از این همه تهمتهایی که میان مردم است تعجب میکند. میدانید تهمت یعنی چه؟ ما در گناه کبیرهی درجهی یک داریم: یکی از آنها دروغ گفتن است و دیگری غیبت کردن. گناه کبیره یعنی گناهی که انسانی به وسیلهی آن استحقاق جهنم رفتن را پیدا میکند... تهمت یعنی دروغ به علاوهی غیبت؛ یعنی دو گناه که با همدیگر توام شدند اسمش میشود تهمت. [صفحه 136]
فصل چهارم: هجرت و جهاد
از خواندیترین مطالب این فصل تبیین انواع هجرت از جمله هجرت انسان از گناه، هجرت برای کسب علم و هجرت برای مبارزه با ظالمین و حفظ دین و حفظ دین و همچنین انواع جهاد از جمله جهاد با نفس و جهاد مسلمان برای حفظ دین میباشد. آثار مثبت سفر و ستایش آن از نظر اسلام از دیگر مطالب مهم این فصل است. چند عبارت برجستهی این فصل:
دین مقدس اسلام از جنبهی اجتماعی بر دو پایهی هجرت و جهاد استوار است.
هجرت یعنی برای نجات ایمان، از خانمان و زندگی دست شستن و کنار رفتن و دور شدن و کوچ کردن و به سرزمین ایمان رفتن.
فصل پنجم: بزرگی و بزرگواری روح
آثار همت بلند، تحلیل بزرگواری و بزرگی روح، و خسارتی که برخی تعلمیات متصوفه در مبارزه با نفس تحت تاثیر تعلیمات دیگر مکاتب به جامعهی اسلامی وارد کردند، همچنین بررسی ارزش کرامت نفس در سخنان امام حسین، از مطالب این گفتار است. عبارت برجستهی این فصل:
آن کسی که هوای نفس خودش را بر خودش غلبه میدهد، آن کسی که تابع شهوت خودش و هواپرست است باید بداند که اولین اهانت را به خودش کرده، خودش را پست کرده است. شهوتپرستی نوعی پستی است. اصلاً در منطق علی(ع) تمام رذائل اخلاقی در یک کلمه جمع میشود و آن پستی و بزرگوار نبودن است، و تمام فضایل اخلاقی در یک کلمه جمع میشود و آن بزرگواری روح است.
فصل ششم: ایمان به غیب
بررسی مفهوم غیب و ایمان آوردن به غیب که در آیات متعددی از قرآن کریم ذکر شده مقدمهی بحث استاد در این فصل برای رسیدن به موضوع امدادهای غیبی و نظر اسلام دربارهی امید به آینده است. چند عبارت برجستهی این فصل:
ایمان واقعیت و حقیقت است مربوط به روح انسان نه مربوط به بدن انسان، نه مربوط به پشیمانی انسان که آثار سجده داشته باشد یا نداشته باشد و نه مربوط به زبان انسان که متذکّر خدا باشد یا نباشد، بلکه به ریشهی این امور که عبارت است از یک حالت قلبی و فکری و اعتقادی مربوط است. [صفحه 214]
معنی الذّین یومنون بالغیب ایمان به نهان و ایمان به مددهای غیبی و نهانی است، منتها مددها برای شخص به مقیاس شخصی برای اجتماع کوچک به مقیاس اجتماعی، و برای جهان بشریت به مقیاس جهانی است. حکومت واحد جهانی، سراسر عدالت سراسر امنیت، سراسر برکت، سراسر رفاه، سراسر آسایش، سراسر خوبی و سراسر ترقی خواهد بود. [صفحه 226]
فصل هفتم: معیار انسانیت چیست؟
موضوع اصلی این گفتار بررسی 6 نظریهی دربارهی معیار انسانیت است. استاد نظریات معیار بودن علم، خلق و خوی، انساندوستی: اراده، آزادی، مسئولیت و تکلیف، و زیبایی را مطرح و وعده میدهند تا در جلسهی بعد به ارزیابی این نظریات بپردازند که متاسفانه به دلیل عدم دسترسی به نوار جلسهی بعد این بحث ناقص مانده است. عبارت برجستهی این فصل:
ما علی(ع) را که شیرخدا میدانیم، مرد خدا میدانیم، چون او در دو جبهه از همه مردتر بود: جبههی بیرونی، اجتماعی، میدانهای مبارزه که هر پهلوانی را به خاک میافکند و از آن مهمتر، جنبهی درونی خودش که بر خودش مسلط بود، ارادهاش بر هر میلی، بر هر شهوتی، بر هر اندیشهای حاکم بود. [صفحه 237]
فصل هشتم: مکتب انسانیت
دور شدن بشر از مقام انسانیت در قرون اخیر و تلاش برخی متفکران برای بازگشت به مقام انسانیت موضوع اصلی این گفتار است که در ضمن آن نظریهی «دین انسانیت» اگوست کنت طرح و مورد نقد و تناقض موجود در مکاتب اصالت انسان نیز مورد بحث قرار گرفته است. عبارت برجستهی این فصل:
اسلام یک مکتب انسانی است، یعنی براساس مقیاسهای انسانی است، بدین معنی که در اسلام آن چیزهایی که مبنی بر تبعیضهای غلط بین انسانهاست وجود ندارد، یعنی در اسلام اقلیم وجود ندارد، نژاد وجود ندارد، خون وجود ندارد، منطقه وجود ندارد، زبان وجود ندارد. اینها ابدا در اسلام ملاک امتیاز انسانها نیست. در اسلام آنچه که ملاک امتیاز انسانهاست، همان ارزشهای انسانی است. [صفحه 257]
ویژگیهای کتاب
از ویژگیهای کتاب گفتارهای معنوی، استفاده استاد از اشعار شاعران برجسته فارسی زبان است. برای نمونه بنگرید به استفاده از اشعار حافظ در صفحات 17، 55، 242، 243 استفاده از اشعار مولوی در صفحات11، 25، 29، 45، 66، 124، 168، 170، 190، 252.
در مجموع گفتارهای این کتاب حکایات واقعی متعددی نیز از اولیاء الهی ذکر شده از جمله:
توبه کردن فردی نزد آخوند ملا حسینقلی همدانی [صفحه 37]
توبه کردن فضیل عیاض [صفحه 42]
عذرخواهی از آیتالله العظمی حجّت [صفحه 140]
توبهی حاج میرزا حبیب رضوی خراسانی[صفحه 143]
توبهی بشرحافی [صفحه 146]
توبهی ابوالباب [صفحه 147]
توبهی زهیربن قین [صفحه 150]
داستان پوریای ولی [صفحه 168]
داستان آیتالله بروجردی و رفتن به مشهد [صفحه 221]
خاتمه
با مطالعهی دقیق این کتاب و محتوای آموزنده و تاثیرگذار آن میتوان دلیل معرفی و توصیهی این کتاب برای مطالعه در ماه مبارک رمضان از سوی حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر معظّم انقلاب اسلامی را دریافت.
علیرضا مختارپور قهرودی
مقدمه
«گفتارهای معنوی» نام کتابی است از برخی سخنرانیهای استاد شهید آیتالله مرتضی مطهری. این کتاب اولین بار در سال 1365 و مشتمل بر سیزده سخنرانی توسط ناشر در هشت فصل و سپس در چاپ نوزدهم با افزودن دو سخنرانی دیگر به فصل عبادت و دعا منتشر شد. کتاب گفتارهای معنوی پس از چند چاپ از سوی ناشر به «آزادی معنوی» تغییر نام داد و تاکنون بیش از 52 بار تجدید چاپ شده است. این کتاب در 272 صفحه توسط انتشارات صدرا به چاپ رسیده است.
فصول کتاب
فصل اول ـ آزادی معنوی، شامل دو سخنرانی در سال 1348 شمسی که در حسینیهی ارشاد تهران ایراد شده
فصل دوم ـ عبادت و دعا، شامل چهار سخنرانی در سال 1349 شمسی که در حسینیهی ارشاد تهران ایراد شده
فصل سوم ـ توبه، شامل دو سخنرانی در سال 1349 شمسی که در حسینیهی ارشاد تهران ایراد شده
فصل چهارم ـ هجرت و جهاد، شامل سه سخنرانی در سال 1350 شمسی که در مسجد نارمک تهران ایراد شده
فصل پنجم ـ بزرگی و بزرگواری روح، شامل یک سخنرانی که در سال 1349 شمسی که در حسینیهی ارشاد تهران ایراد شده
فصل ششم ـ ایمان به غیب، شامل یک سخنرانی که در سال 1347 شمسی که در یک منزل شخصی ایراد شده
فصل هفتم ـ معیار انسانیت چیست؟، شامل یک سخنرانی در یکی از دانشگاههای کشور که تاریخ آن نامعلوم است.
فصل هشتم ـ مکتب انسانیت، شامل یک سخنرانی در دانشکده فنی دانشگاه تهران که تاریخ آن نامعلوم است.
محتوای کتاب
محور اصلی همهی گفتارهای این کتاب مسالهی خودسازی، تزکیهی نفس و در یک کلمه «انسان شدن» است. که به طور اختصار به محتوای هر فصل اشاره میشود.
فصل اول: آزادی معنوی
استاد شهید در دو سخنرانی به تعریف و اقسام آزادی و ارتباط میان آزادی اجتماعی و آزادی معنوی پرداخته و اولویت را به آزادی معنوی یعنی آزادی انسان از اسارت نفس امّاره میدهند واز خطبه 207 و نامه 45 نهجالبلاغه امیرالمومنین علی(ع) نمونههایی از آزادمردی واقعی را به عنوان شاهد ذکر کردهاند. تمایز میان «من انسانی» و «من حیوانی» و اقسام اسارتهای درونی انسان و همچنین بحث وجدان از دیگر مباحث این فصل است. چند عبارت برجسته این فصل:
بشر باید در ناحیهی وجود خودش، در ناحیهی روح خودش آزاد بشود تا بتواند به دیگران آزادی بدهد. لذا آزادمرد واقعی جهان کیست؟ علیبنابیطالب یا افرادی که از طراز علیبنابیطالب و یا تربیتشدهی دبستان او باشند. چون اینها افرادی هستند که در درجه اول از اسارت نفس خودشان نجات پیدا کردهاند. [صفحه 19]
بزرگترین برنامهی انبیا، آزادی معنوی است. اصلاً تزکیهی نفس یعنی آزادی معنوی: قد اقلح من زکّیها و قد خاب من دسّها. (سورهی شمس/آیات 9 و 10) و بزرگترین خسران عصر ما این است که همواره میگویند آزادی، اما جز از آزادی اجتماعی سخن نمیگویند، از آزادی معنوی، دیگر حرفی نمیزنند و به همین دلیل به آزادی اجتماعی هم نمیرسند. [صفحه 37]
فصل دوم: عبادت و دعا
گفتارهای چهارگانهی این فصل در ایام و لیالی محدودهی شبهای قدر در ماه مبارک رمضان ایراده شده. تحلیل واژهی «احیاء» آثار عبادت، تقوا، تقرب، تقرب به خدا، آثار منفی افراطیگری در عبادت و مسائل اجتماعی، ابعاد، شرایط و ویژگیهای نماز صحیح و همچنین به مناسبت ضربت خوردن و شهادت امام علی(ع) بحث اسوه و نمونه بودن امیرالمومنین محورهای اصلی این فصل را تشکیل میدهد. چند عبارت برجستهی این فصل:
محور مسائل اخلاقی، خود را فراموش کردن و از خودگذشتگی و از منافع خود صرفنظر کردن است. همانطور که در سلامت بدن یک اصل هست که به منزلهی مبدا و منشا همهی خوبیهاست و آن مسأله «حمیه» یعنی ترک پرخوری است، در اخلاق هم یک مساله وجود دارد که اُسّ اساس همهی مسائل اخلاقی است و آن رهایی از خودی و رها کردن و ترک «منیّت» است. [صفحه 92]
بندگی خدا همیشه مساوی است با آزاد شدن از غیرخدا؛ چون ادراک عظمت الهی همیشه ملازم است با ادراک حقارت غیرخدا، و وقتی انسان خدا را ـ هر چه بود ـ حقیر و کوچک دید، محال است حقیر را از آن جهت که حقیر است بندگی کند. حقیر را انسان به غلط عظیم میبیند که بندگی میکند. [صفحه 104]
فصل سوم: توبه
در دو سخنرانی این فصل، استاد شهید به بحث درباره اولین منزل سیر و سلوک یعنی توبه پرداختهاند. اهمیت توبه، تعریف، شرایط، زمان، آثار و نمونههایی از توبههای اولیاء خدا از مباحث این گفتارها میباشد. چند عبارت برجستهی این فصل:
توبه عبارت است از یک نوع انقلاب درونی، نوعی قیام، نوعی انقلاب از ناحیهی خود انسان علیه خود انسان. این قسمت از مختصات انسانی است. [صفحه 113]
این چه مسلمانیای است که من و شما داریم و کبائر محترمات اسلامی را هم مرتکب میشویم؟ قرآن دیگر چقدر در مورد همین معصیت رایج میان ما، یعنی غیبت کردن و تهمت زدن داد بکشد؟ به خدا قسم انسان از این همه تهمتهایی که میان مردم است تعجب میکند. میدانید تهمت یعنی چه؟ ما در گناه کبیرهی درجهی یک داریم: یکی از آنها دروغ گفتن است و دیگری غیبت کردن. گناه کبیره یعنی گناهی که انسانی به وسیلهی آن استحقاق جهنم رفتن را پیدا میکند... تهمت یعنی دروغ به علاوهی غیبت؛ یعنی دو گناه که با همدیگر توام شدند اسمش میشود تهمت. [صفحه 136]
فصل چهارم: هجرت و جهاد
از خواندیترین مطالب این فصل تبیین انواع هجرت از جمله هجرت انسان از گناه، هجرت برای کسب علم و هجرت برای مبارزه با ظالمین و حفظ دین و حفظ دین و همچنین انواع جهاد از جمله جهاد با نفس و جهاد مسلمان برای حفظ دین میباشد. آثار مثبت سفر و ستایش آن از نظر اسلام از دیگر مطالب مهم این فصل است. چند عبارت برجستهی این فصل:
دین مقدس اسلام از جنبهی اجتماعی بر دو پایهی هجرت و جهاد استوار است.
هجرت یعنی برای نجات ایمان، از خانمان و زندگی دست شستن و کنار رفتن و دور شدن و کوچ کردن و به سرزمین ایمان رفتن.
فصل پنجم: بزرگی و بزرگواری روح
آثار همت بلند، تحلیل بزرگواری و بزرگی روح، و خسارتی که برخی تعلمیات متصوفه در مبارزه با نفس تحت تاثیر تعلیمات دیگر مکاتب به جامعهی اسلامی وارد کردند، همچنین بررسی ارزش کرامت نفس در سخنان امام حسین، از مطالب این گفتار است. عبارت برجستهی این فصل:
آن کسی که هوای نفس خودش را بر خودش غلبه میدهد، آن کسی که تابع شهوت خودش و هواپرست است باید بداند که اولین اهانت را به خودش کرده، خودش را پست کرده است. شهوتپرستی نوعی پستی است. اصلاً در منطق علی(ع) تمام رذائل اخلاقی در یک کلمه جمع میشود و آن پستی و بزرگوار نبودن است، و تمام فضایل اخلاقی در یک کلمه جمع میشود و آن بزرگواری روح است.
فصل ششم: ایمان به غیب
بررسی مفهوم غیب و ایمان آوردن به غیب که در آیات متعددی از قرآن کریم ذکر شده مقدمهی بحث استاد در این فصل برای رسیدن به موضوع امدادهای غیبی و نظر اسلام دربارهی امید به آینده است. چند عبارت برجستهی این فصل:
ایمان واقعیت و حقیقت است مربوط به روح انسان نه مربوط به بدن انسان، نه مربوط به پشیمانی انسان که آثار سجده داشته باشد یا نداشته باشد و نه مربوط به زبان انسان که متذکّر خدا باشد یا نباشد، بلکه به ریشهی این امور که عبارت است از یک حالت قلبی و فکری و اعتقادی مربوط است. [صفحه 214]
معنی الذّین یومنون بالغیب ایمان به نهان و ایمان به مددهای غیبی و نهانی است، منتها مددها برای شخص به مقیاس شخصی برای اجتماع کوچک به مقیاس اجتماعی، و برای جهان بشریت به مقیاس جهانی است. حکومت واحد جهانی، سراسر عدالت سراسر امنیت، سراسر برکت، سراسر رفاه، سراسر آسایش، سراسر خوبی و سراسر ترقی خواهد بود. [صفحه 226]
فصل هفتم: معیار انسانیت چیست؟
موضوع اصلی این گفتار بررسی 6 نظریهی دربارهی معیار انسانیت است. استاد نظریات معیار بودن علم، خلق و خوی، انساندوستی: اراده، آزادی، مسئولیت و تکلیف، و زیبایی را مطرح و وعده میدهند تا در جلسهی بعد به ارزیابی این نظریات بپردازند که متاسفانه به دلیل عدم دسترسی به نوار جلسهی بعد این بحث ناقص مانده است. عبارت برجستهی این فصل:
ما علی(ع) را که شیرخدا میدانیم، مرد خدا میدانیم، چون او در دو جبهه از همه مردتر بود: جبههی بیرونی، اجتماعی، میدانهای مبارزه که هر پهلوانی را به خاک میافکند و از آن مهمتر، جنبهی درونی خودش که بر خودش مسلط بود، ارادهاش بر هر میلی، بر هر شهوتی، بر هر اندیشهای حاکم بود. [صفحه 237]
فصل هشتم: مکتب انسانیت
دور شدن بشر از مقام انسانیت در قرون اخیر و تلاش برخی متفکران برای بازگشت به مقام انسانیت موضوع اصلی این گفتار است که در ضمن آن نظریهی «دین انسانیت» اگوست کنت طرح و مورد نقد و تناقض موجود در مکاتب اصالت انسان نیز مورد بحث قرار گرفته است. عبارت برجستهی این فصل:
اسلام یک مکتب انسانی است، یعنی براساس مقیاسهای انسانی است، بدین معنی که در اسلام آن چیزهایی که مبنی بر تبعیضهای غلط بین انسانهاست وجود ندارد، یعنی در اسلام اقلیم وجود ندارد، نژاد وجود ندارد، خون وجود ندارد، منطقه وجود ندارد، زبان وجود ندارد. اینها ابدا در اسلام ملاک امتیاز انسانها نیست. در اسلام آنچه که ملاک امتیاز انسانهاست، همان ارزشهای انسانی است. [صفحه 257]
ویژگیهای کتاب
از ویژگیهای کتاب گفتارهای معنوی، استفاده استاد از اشعار شاعران برجسته فارسی زبان است. برای نمونه بنگرید به استفاده از اشعار حافظ در صفحات 17، 55، 242، 243 استفاده از اشعار مولوی در صفحات11، 25، 29، 45، 66، 124، 168، 170، 190، 252.
در مجموع گفتارهای این کتاب حکایات واقعی متعددی نیز از اولیاء الهی ذکر شده از جمله:
توبه کردن فردی نزد آخوند ملا حسینقلی همدانی [صفحه 37]
توبه کردن فضیل عیاض [صفحه 42]
عذرخواهی از آیتالله العظمی حجّت [صفحه 140]
توبهی حاج میرزا حبیب رضوی خراسانی[صفحه 143]
توبهی بشرحافی [صفحه 146]
توبهی ابوالباب [صفحه 147]
توبهی زهیربن قین [صفحه 150]
داستان پوریای ولی [صفحه 168]
داستان آیتالله بروجردی و رفتن به مشهد [صفحه 221]
خاتمه
با مطالعهی دقیق این کتاب و محتوای آموزنده و تاثیرگذار آن میتوان دلیل معرفی و توصیهی این کتاب برای مطالعه در ماه مبارک رمضان از سوی حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر معظّم انقلاب اسلامی را دریافت.