قانون
شما بدانید که کتاب «قانون» ابنسینا که در پزشکی است، همین ده پانزده سال پیش ـ زمان ریاستجمهوری من ـ به فارسی ترجمه شد! بنده دنبال کردم؛ افرادی را مأمور کردم، بعد هم شنیدم یک مترجم خوشقلمِ بسیار خوش ذوق کُرد، این را به فارسی ترجمه کرد.
مهمترین شرح قانون بوعلی
بزرگداشت کسانی از قبیل قطبالدّین شیرازی کار بسیار مفیدی است. من در ذهنم بود که پزشکها زرنگی کردند و قطب شیرازی را بردهاند به عالم پزشکی؛ چون ایشان در درجهی اوّل فیلسوف است، شاگرد خواجه نصیر و شارح شرح حکمتالاشراق و اینها است؛ و البتّه طبیب هم هست، طبیب برجستهای است؛ [و هم] منجّم است، ایشان در ساخت رصدخانهی معروف مراغه سهیم بوده؛ یعنی یک انسان بزرگی است. امّا این بیان آقای دکتر لنکرانی، بیان خوبی بود. یعنی همین که ما توجّه بکنیم که دانشمندان بزرگ ما در دورانهای مختلف اسلامی، در رشتههای مختلف تبحّر داشتهاند؛ صِرف این نبود که یک لقمه از اینجا، یک لقمه از آنجا، یک لقمه از آنجا؛ نه، ایشان در عالم پزشکی یک آدم برجسته است؛ همان طور که اشاره کردید، مهمترین شرح قانون بوعلی را او نوشته؛ در زمینهی فلسفه، یک فیلسوف است به معنای حقیقی کلمه؛ در زمینهی نجوم و هیئت، یک انسان وارد و متخصّص است.| بیانات رهبر انقلاب در دیدار دستاندرکاران کنگره بزرگداشت علامه قطبالدّین شیرازی ۱۳۹۱/۰۹/۱۳
ماجرای ترجمه قانون بوعلی سینا
نثر مرحوم عبد الرحمن شرفکندی (هجار) که دوستان اشاره کردند. حقاً کار بسیار بزرگی را انجام داده؛ این ترجمهی کتاب قانون ابن سینا یک کار پیچیده و مرکب و بسیار ارزشمند است. هزار سال این کتاب که به زبان عربی به وسیلهی یک ایرانی نوشته شده و در طول قرنها در دانشگاههای بزرگ پزشکی عالم مورد استفاده قرار گرفته، به فارسی ترجمه نشده بود. من اطلاع داشتم که تا اندکی قبل، مثلًا شاید تا صد سال قبل، در مدارس پزشکی کشورهای اروپائی، قانون به عنوان یک مرجع مطرح بوده و به زبانهای اروپائی ترجمه شده بوده؛ اما فارسیزبان از دانستن قانون محروم بود! در سالهای اواسط ریاست جمهوری به این نکته توجه کردم که ما چرا قانون را ترجمه نکردیم. یک جمعی را صدا کردم، گفتم بیائید همت کنید قانون را ترجمه کنید. یک حکمی داده شد و رفتند دنبال این کار. خوب، این کارها عشق لازم دارد؛ با حکم و با فرمان این کارها انجام نمیگیرد. در همین اثنا به من خبر دادند که این کتاب ترجمه شده و ـ به نظرم کتاب حدود هشت جلد است ـ کتاب مرحوم هجار را آوردند. من کتاب را که خواندم ـ حالا ما نه از پزشکی سررشته داریم، نه نشستهام این کتاب را با متن عربی قانون تطبیق کنم ـ دیدم هرکسی این کتاب را بخواند، حقاً و انصافاً در مقابل استحکام و استواری این نثر زیبا سر تعظیم فرود میآورد. خیلی خوب این ترجمه انجام گرفته. من البته ایشان را نمیشناختم؛ پرسیدم، گفتند ایشان کرد هستند. بعد هم چند سال قبل اطلاع پیدا کردم ایشان از دنیا رفتند.| بیانات در دیدار برگزیدگان استان کردستان ۲۴/ ۰۲/ ۱۳۸۸
اینسینای ما
در قرنهای چهارم و پنجم هجری - یعنی قرنهای دهم و یازدهم میلادی که دوران قرون وسطای اروپاست؛ یعنی دوران جهالت محض - ما ابنسینا را داشتیم، محمدبن زکریای رازی را داشتیم. اروپائیها وقتی به گذشته نگاه میکنند، خیال میکنند همهی دنیا در قرون وسطی بوده! تاریخ را هم آنها نوشتهاند! متأسفانه تاریخهای آنها هم در کشور ما ترجمه و ترویج شده. دوران قرون وسطای اروپا، یعنی دوران نهایت ظلمت و تاریکی و بیخبری؛ دورانی است که ما فارابی را داشتیم، ابنسینا را داشتیم، خوارزمی را داشتیم. ببینید فاصله چقدر است!... شما بدانید که کتاب «قانون» ابنسینا که در پزشکی است، همین ده پانزده سال پیش ـ زمان ریاستجمهوری من ـ به فارسی ترجمه شد! بنده دنبال کردم؛ افرادی را مأمور کردم، بعد هم شنیدم یک مترجم خوشقلمِ بسیار خوش ذوق کُرد، این را به فارسی ترجمه کرده که امروز ترجمهی فارسیاش هست. تا آن وقت، قانون به زبان عربی نوشته شده بود ـ ابنسینا کتاب را به زبان عربی نوشته است ـ و به فارسی ترجمه نشده بود؛ در حالی که چند صد سال قبل به زبان فرانسه ترجمه شده! یعنی آنها که این کتاب را لازم داشتند، بردهبودند و ترجمه کرده بودند. | بیانات در دیدار نخبگان جوان ۱۳۸۶/۰۶/۱۲
کتابی که منبع دانشگاههای اروپا بود
فرض بفرمایید اوج قرون وسطی و تاریکی قرون وسطی چه زمانی است؟ قرنهای دهم و یازدهم و دوازدهم میلادی است؛ یعنی قرنهای چهارم و پنجم و ششم هجری؛ یعنی اوج شکوفایی علمیِ کشورهای اسلامی و در رأس همه ایران؛ یعنی قرن ولادت و زندگی ابنسینا و رازی و فارابی و دیگران. همه این شخصیتهای بزرگ، آفتابهایی هستند که از این طرف دنیا تابیدند.... ابنسینای پزشکی که کتاب «قانون»اش تا اندکی پیش ـ یعنی بعد از هزار سال ـ در اروپا به عنوان یک منبع در دانشگاهها مورد مراجعه بوده، یک عالم دینی است؛ آدمی است که در عرفان مینویسد، در فلسفه هم مینویسد. فارابی و دیگران هم همینطور بودند. | بیانات مقام معظم رهبری در دیدار نخبگان علمی سراسر کشور ۱۳۷۸/۰۷/۱۹
بزرگداشت کسانی از قبیل قطبالدّین شیرازی کار بسیار مفیدی است. من در ذهنم بود که پزشکها زرنگی کردند و قطب شیرازی را بردهاند به عالم پزشکی؛ چون ایشان در درجهی اوّل فیلسوف است، شاگرد خواجه نصیر و شارح شرح حکمتالاشراق و اینها است؛ و البتّه طبیب هم هست، طبیب برجستهای است؛ [و هم] منجّم است، ایشان در ساخت رصدخانهی معروف مراغه سهیم بوده؛ یعنی یک انسان بزرگی است. امّا این بیان آقای دکتر لنکرانی، بیان خوبی بود. یعنی همین که ما توجّه بکنیم که دانشمندان بزرگ ما در دورانهای مختلف اسلامی، در رشتههای مختلف تبحّر داشتهاند؛ صِرف این نبود که یک لقمه از اینجا، یک لقمه از آنجا، یک لقمه از آنجا؛ نه، ایشان در عالم پزشکی یک آدم برجسته است؛ همان طور که اشاره کردید، مهمترین شرح قانون بوعلی را او نوشته؛ در زمینهی فلسفه، یک فیلسوف است به معنای حقیقی کلمه؛ در زمینهی نجوم و هیئت، یک انسان وارد و متخصّص است.| بیانات رهبر انقلاب در دیدار دستاندرکاران کنگره بزرگداشت علامه قطبالدّین شیرازی ۱۳۹۱/۰۹/۱۳
ماجرای ترجمه قانون بوعلی سینا
نثر مرحوم عبد الرحمن شرفکندی (هجار) که دوستان اشاره کردند. حقاً کار بسیار بزرگی را انجام داده؛ این ترجمهی کتاب قانون ابن سینا یک کار پیچیده و مرکب و بسیار ارزشمند است. هزار سال این کتاب که به زبان عربی به وسیلهی یک ایرانی نوشته شده و در طول قرنها در دانشگاههای بزرگ پزشکی عالم مورد استفاده قرار گرفته، به فارسی ترجمه نشده بود. من اطلاع داشتم که تا اندکی قبل، مثلًا شاید تا صد سال قبل، در مدارس پزشکی کشورهای اروپائی، قانون به عنوان یک مرجع مطرح بوده و به زبانهای اروپائی ترجمه شده بوده؛ اما فارسیزبان از دانستن قانون محروم بود! در سالهای اواسط ریاست جمهوری به این نکته توجه کردم که ما چرا قانون را ترجمه نکردیم. یک جمعی را صدا کردم، گفتم بیائید همت کنید قانون را ترجمه کنید. یک حکمی داده شد و رفتند دنبال این کار. خوب، این کارها عشق لازم دارد؛ با حکم و با فرمان این کارها انجام نمیگیرد. در همین اثنا به من خبر دادند که این کتاب ترجمه شده و ـ به نظرم کتاب حدود هشت جلد است ـ کتاب مرحوم هجار را آوردند. من کتاب را که خواندم ـ حالا ما نه از پزشکی سررشته داریم، نه نشستهام این کتاب را با متن عربی قانون تطبیق کنم ـ دیدم هرکسی این کتاب را بخواند، حقاً و انصافاً در مقابل استحکام و استواری این نثر زیبا سر تعظیم فرود میآورد. خیلی خوب این ترجمه انجام گرفته. من البته ایشان را نمیشناختم؛ پرسیدم، گفتند ایشان کرد هستند. بعد هم چند سال قبل اطلاع پیدا کردم ایشان از دنیا رفتند.| بیانات در دیدار برگزیدگان استان کردستان ۲۴/ ۰۲/ ۱۳۸۸
اینسینای ما
در قرنهای چهارم و پنجم هجری - یعنی قرنهای دهم و یازدهم میلادی که دوران قرون وسطای اروپاست؛ یعنی دوران جهالت محض - ما ابنسینا را داشتیم، محمدبن زکریای رازی را داشتیم. اروپائیها وقتی به گذشته نگاه میکنند، خیال میکنند همهی دنیا در قرون وسطی بوده! تاریخ را هم آنها نوشتهاند! متأسفانه تاریخهای آنها هم در کشور ما ترجمه و ترویج شده. دوران قرون وسطای اروپا، یعنی دوران نهایت ظلمت و تاریکی و بیخبری؛ دورانی است که ما فارابی را داشتیم، ابنسینا را داشتیم، خوارزمی را داشتیم. ببینید فاصله چقدر است!... شما بدانید که کتاب «قانون» ابنسینا که در پزشکی است، همین ده پانزده سال پیش ـ زمان ریاستجمهوری من ـ به فارسی ترجمه شد! بنده دنبال کردم؛ افرادی را مأمور کردم، بعد هم شنیدم یک مترجم خوشقلمِ بسیار خوش ذوق کُرد، این را به فارسی ترجمه کرده که امروز ترجمهی فارسیاش هست. تا آن وقت، قانون به زبان عربی نوشته شده بود ـ ابنسینا کتاب را به زبان عربی نوشته است ـ و به فارسی ترجمه نشده بود؛ در حالی که چند صد سال قبل به زبان فرانسه ترجمه شده! یعنی آنها که این کتاب را لازم داشتند، بردهبودند و ترجمه کرده بودند. | بیانات در دیدار نخبگان جوان ۱۳۸۶/۰۶/۱۲
کتابی که منبع دانشگاههای اروپا بود
فرض بفرمایید اوج قرون وسطی و تاریکی قرون وسطی چه زمانی است؟ قرنهای دهم و یازدهم و دوازدهم میلادی است؛ یعنی قرنهای چهارم و پنجم و ششم هجری؛ یعنی اوج شکوفایی علمیِ کشورهای اسلامی و در رأس همه ایران؛ یعنی قرن ولادت و زندگی ابنسینا و رازی و فارابی و دیگران. همه این شخصیتهای بزرگ، آفتابهایی هستند که از این طرف دنیا تابیدند.... ابنسینای پزشکی که کتاب «قانون»اش تا اندکی پیش ـ یعنی بعد از هزار سال ـ در اروپا به عنوان یک منبع در دانشگاهها مورد مراجعه بوده، یک عالم دینی است؛ آدمی است که در عرفان مینویسد، در فلسفه هم مینویسد. فارابی و دیگران هم همینطور بودند. | بیانات مقام معظم رهبری در دیدار نخبگان علمی سراسر کشور ۱۳۷۸/۰۷/۱۹