keyword/content
1395/10/13
1395/09/03
1395/06/28
1395/04/16
1395/03/29
1395/03/14
1395/03/06
1395/03/06
1395/02/09
1395/02/06
1394/11/28
1394/11/19
1394/11/19
1394/10/30
1394/08/10
1394/06/25
1394/04/20
1394/04/10
1394/02/14
1394/01/30
1394/01/30
1393/12/13
1393/11/29
1393/10/30
1393/05/01
1393/04/07
1393/03/19
1392/11/28
1392/11/19
1392/05/15
1392/05/06
1392/04/23
1392/02/25
1392/02/16
1391/12/01
1391/07/23
1391/06/28
1391/06/02
1390/07/22
1390/06/26
1390/06/17
1390/06/06
1390/05/19
1390/05/19
1389/08/05
1389/06/31
1389/04/23
1388/12/06
1388/11/28
1388/06/14
1388/05/12
1387/12/15
1387/09/24
1387/06/19
1387/03/14
1387/02/14
1387/02/14
1387/02/14
1386/12/22
1386/10/14
1386/09/05
1386/05/30
1386/03/05
1386/03/05
1386/02/27
1386/02/10
1385/12/03
1385/11/19
1385/08/20
1385/08/19
1385/08/19
1385/07/16
1385/06/09
1385/03/14
1385/02/12
1385/02/09
1385/01/01
1384/06/08
1384/05/12
1384/05/12
1384/04/07
1384/03/10
1384/02/18
1384/02/18
1384/02/18
1384/02/11
1384/01/01
1383/12/13
1383/11/19
1383/11/15
1383/11/15
1383/08/24
1383/07/18
1383/06/31
1383/01/01
1382/12/19
1382/08/30
1382/08/11
1382/07/14
1381/12/06
1381/11/15
1381/11/08
1381/09/15
1381/09/01
1381/06/04
1380/10/26
1380/08/21
1380/08/12
1380/04/27
1380/02/04
1379/12/22
1379/12/22
1379/05/06
1379/03/29
1378/11/13
1378/06/24
1378/03/25
1378/03/12
1378/01/30
1377/09/25
1377/02/24
1376/10/08
1376/07/05
1375/03/11
1375/03/02
1375/01/01
1374/11/20
1374/06/08
1374/03/14
1374/01/03
1372/11/19
1372/05/07
1372/05/05
1372/03/08
1372/01/05
1372/01/01
1372/01/01
1371/11/27
1371/11/06
1371/09/19
1371/09/04
1371/08/19
1371/06/26
1371/05/26
1371/03/20
1371/02/26
1371/02/22
1370/12/07
1370/11/07
1370/09/20
1370/09/06
1370/08/30
1370/08/30
1370/08/15
1370/08/01
1370/07/24
1370/06/27
1370/04/13
1370/03/28
1370/03/13
1369/11/19
1369/10/10
1369/08/13
1369/08/13
1369/07/05
1369/06/01
1369/04/20
1368/12/02
1368/12/02
1368/12/02
1368/11/12
1368/11/09
1368/07/19
1368/06/08
1368/05/18
1368/05/12
1368/05/08
1368/04/15
1368/04/04
1368/03/31
1368/03/30
1368/03/26
1368/03/24
1368/03/24
1368/03/19
1368/03/18
1368/03/15

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نسل جوان کنونی را بسیار توانا‌تر، آگاه‌تر و هوشمندتر از نسل اول انقلاب برشمردند و با اشاره به جنبش دانشجویی تأکید کردند: جنبش دانشجویی به معنای حرکت جهادی در مسیر و در خدمت آرمان‌های انقلاب است و نه بر ضد آرمان‌ها سخن گفتن.

بسیج جناحی نیست؛ یکی از دو جناح سیاسی، یا سه جناح سیاسی، یا چهار جناح سیاسیِ داخل کشور نیست. بسیج لشکر انقلاب است، بسیج مال انقلاب است. اگر دوگانگی‌ای وجود داشته باشد، دوگانگی انقلابی و ضدّ انقلابی است -حتّی [فرد] غیر انقلابی هم قابل کشش است، قابل جذب است؛ بنده معتقد به جذب حدّاکثری‌ام، البتّه با روشهای خودش، نه اینکه حالا هر کاری بکنیم به‌عنوان جذب حدّاکثری- انقلاب و ضدّ انقلاب. هر جناحی، هر کسی، هر آدمی که انقلاب را قبول دارد، در خدمت انقلاب است، دنبال انقلاب است، بسیج طرف‌دار او هم هست. یعنی این‌جور نیست که ما در جناحهای داخل کشور، بسیج را جزو این جناح یا آن جناح یا آن جناح [سوم] یا آن جناح [چهارم] بدانیم؛ نخیر، خود بسیج  یک جریان است، یک شطّ عظیم جاری است به سمت اهداف انقلاب.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای لازمه‌ی رسیدن به آرمان بزرگ انقلاب یعنی «تشکیل تمدن نوین اسلامی» و دفاع از نظام اسلامی در برابر توطئه‌ها را «حرکت انقلابی و جهادی» برشمردند و گفتند: اکنون بعد از گذشت ۳۷ سال از انقلاب اسلامی به‌خصوص بعد از دوران دفاع مقدس، حقیقت سخن آن انسان عمیق، مجرب و متوکل به خدا در مورد سپاه، بیش از پیش روشن‌تر شده و باید گفت «سپاه سنگر مستحکم انقلاب است».

یک مطلب هم درباره‌ی مسائل داخلی کشور، موضوع این حقوقها و برداشت‌های غیرمنصفانه و ظالمانه از بیت‌المال است -که امروز در بین مردم رایج شده است که خبرش را دهان‌به‌دهان نقل میکنند- این برداشت‌ها نامشروع است، این برداشت‌ها گناه است، این برداشت‌ها خیانت به آرمانهای انقلاب اسلامی است. قطعاً در گذشته کوتاهی‌هایی شده است، غفلتهایی شده  است، بایستی جبران بشود؛ این‌جور نباشد که ما سروصدا بکنیم و بعد قضایا را تمام بکنیم و بکلّی به دست فراموشی بسپریم؛ باید دنبال بشود. خوشبختانه رئیس جمهور محترم و رؤسای محترم دو قوّه‌ی دیگر، متعهّد شده‌اند که این مسئله را دنبال کنند؛ باید با جدیّت دنبال بشود؛ دریافتهای نامشروع باید برگردانده بشود، و اگر کسانی بی‌قانونی کرده‌اند مجازات بشوند، و اگر سوءاستفاده‌ی از قانون هم شده است بایستی اینها  را از این کارها برکنار بکنند؛ اینها کسانی نیستند که لیاقت این را داشته باشند که در این مراکز قرار بگیرند.

مسئولِ مدیریّت دانشگاه وظیفه‌اش چیست؟ آیا وظیفه‌اش این است که از آن گرایشی که با مبانی انقلاب مخالف است حمایت کند و با او همکاری کند؟ نه، این مطلقاً [درست نیست‌]؛ درست عکس مسئولیّت است. مسئولین دانشگاه اعمّ از مدیران، مدیران ارشد، مدیران وزارتی تا استاد که داخل کلاس است و با دانشجو روبه‌رو است، وظیفه‌شان این است که در این مجموعه‌ی چالشی دانشگاه، سعی کنند این چالشها را هدایت کنند به سمت آن چیزهایی که به مبانی انقلاب منتهی میشود، به هدفهای انقلاب منتهی میشود؛ یعنی جوان را انقلابی بار بیاورند. در جمله‌ای کوتاه: دانشگاه باید انقلابی باشد، دانشجو باید انقلابی باشد، دانشجو باید یک مسلمان مجاهد فی‌سبیل‌الله باشد؛ به این سمت باید هدایت بکنند. من گاهی البتّه گزارشهایی دارم که عکس این را نشان میدهد. و من این را به آقایانی که اینجا تشریف دارند -مسئولان و مدیران آموزش‌عالی- عرض میکنم: شماها خیلی مسئولید، خیلی باید مراقب باشید؛ مراقب باشید محیط دانشگاه یک جایگاهی نشود برای واگرایی از انقلاب و مفاهیم انقلاب و ارزشهای انقلاب، از تدیّن، از انقلابیگری، از یاد و نام امام بزرگوار؛ این جزو الزامات حتمی است. در دانشگاه ممکن است یک نفری یا یک جمعی، یک گرایشی داشته باشند که به تجزیه‌ی کشور منتهی میشود -این هست، این واقعیّت دارد؛ البتّه شمایی که در دانشگاه هستید، [بدانید] در بعضی از دانشگاه‌ها چنین چیزی هست؛ بنده خبر دارم- این گرایشها قابل تأیید نیست، قابل حمایت نیست. گرایشهایی وجود دارد که کشور را به سمت وابستگی سوق میدهد، باید با اینها همراهی نکرد؛ نمیخواهیم بگوییم با ضرب‌وزور و کار امنیّتی و مانند اینها؛ نه، با همان کار خردمندانه، کار مدیرانه، کار طبیبانه بایستی با این قضایا برخورد کرد. بنابراین مسئله‌ی انقلابیگری و انضباط [مهم است.]

برای انقلابی بودن شاخصهایی وجود دارد. من پنج شاخص را در اینجا ذکر میکنم. البتّه بیش از اینها میشود خصوصیّاتی را گفت لکن من فعلاً پنج شاخص برای انقلابیگری ذکر میکنم که ما باید سعی کنیم در خودمان این پنج شاخص را ایجاد کنیم و حفظ کنیم، هرجا هستیم؛ یکی در کار هنر است، یکی در کار صنعت است، یکی در کار فعّالیّت سیاسی است، یکی در کار فعّالیّت علمی است، یکی در کار فعّالیّت اقتصادی و بازرگانی است؛ فرقی نمیکند؛ این شاخصها در همه‌ی افراد ما ملّت ایران میتواند وجود داشته باشد. پ
...
شاخص دوّم، هدف‌گیری آرمانهای انقلاب و همّت بلند برای رسیدن به آنها که آرمانهای انقلاب و اهداف بلند  انقلاب را در نظر بگیریم و همّت برای رسیدن به آنها داشته باشیم؛
...
 همّت بلند برای رسیدن به آرمانها، صرفِ‌نظر نکردن از آرمانها و منصرف نشدن از هدفهای بزرگ [است‌]. نقطه‌ی مقابل آن، تنبلی و محافظه‌کاری و ناامیدی است. بعضی سعی میکنند جامعه را و جوانهای ما را دچار ناامیدی کنند، بگویند «آقا فایده‌ای ندارد، نمیشود، نمیرسیم؛ چه‌جوری ممکن است با این‌همه مخالفت، با این‌همه دشمنی»؛ این نقطه‌ی مقابل آن شاخص دوّم است. شاخص دوّم این است که هرگز منصرف نشویم از رسیدن به آن اهداف بلند و آرمانهای بلند؛ تسلیم نشویم  در مقابل فشارها. البتّه شما وقتی‌که در یک راهی میروید که دشمنی بر سر آن راه هست، برای شما مانع ایجاد میکند؛ [امّا] این مانع بایستی مانع نشود از رفتن شما، از ادامه‌ی حرکت شما؛ تسلیم فشارها نشویم، رضایت به وضع موجود ندهیم، که اگر رضایت به وضع موجود دادیم نتیجه‌اش عقب‌گرد است. بنده بارها تکرار کرده‌ام؛ جوانها باید به سمت پیشرفت حرکت کنند؛ به سمت تحوّل مثبت حرکت کنند؛ اینکه ما به همان چیزی که داریم قانع بشویم -فرض کنید ما در زمینه‌ی علمی به یک پیشرفتهایی رسیده‌ایم که البتّه مورد قبول همه‌ی دنیا است؛ قبول دارند که ما پیشرفت کرده‌ایم- اگر به همین اندازه قانع شدیم، عقب خواهیم ماند؛ عقب خواهیم رفت؛ نه، راه پیشرفت تمام‌شدنی نیست؛ باید رفت تا رسید به آرمانهای بلند.

در یک جمله به اعتقاد حقیر، مسیر انقلاب و هدفهای انقلاب، مسیر این مجلس است؛ یعنی این مجلس بایستی در مسیر انقلاب و هدفهای انقلاب حرکت کند.
 هدفهای انقلاب چیست؟ در درجه‌ی اوّل حاکمیّت اسلام است؛ اصلاً انقلاب برای این به‌وجود آمد؛ برای اینکه اسلام حکومت کند؛ حاکمیّت داشته باشد با معنای خاصّ خودش. اهداف انقلاب [عبارتند از]: حاکمیّت دین خدا، آزادی، عدالت اجتماعی، رفاه  عمومی، ریشه‌کنی فقر و جهل، مقاومت در برابر سیل بنیان‌کنِ فساد اخلاقی‌ای که از غرب به همه‌ی دنیا سرازیر شده که شما امروز دارید خصوصیّاتش را می‌بینید. در کشورها همجنس‌بازی را قانونی میکنند، نه فقط قانونی میکنند بلکه کسانی که معترض به این باشند را بشدّت هُو میکنند؛ دیگر از این فساد بالاتر! یک عدّه‌ای خیال میکردند -در سالهای قبل- در غرب که آزادی زن‌ومرد و ارتباط زن‌ومرد هست، هوسها کمتر است و انگیزه‌ها کمتر است؛ اینجایی که محدودیّت هست، الاِنسانُ حَریصٌ عَلی ما مُنِع! حالا معلوم شد که نخیر بعکس است؛ آنجا که آزادی هست، آنجا که هیچ‌گونه حدّومرزی برای ارتباط زن‌ومرد وجود ندارد، روزبه‌روز شهوات جنسی در آنها قوی‌تر، فعّال‌تر، خشونت‌آمیزتر، مهاجم‌تر دارد بُروز و ظهور پیدا میکند. و در این حد هم متوقّف نخواهد ماند؛ در آینده‌ای که ما نمیدانیم کِی خواهد بود، بحث به ازدواج محارم خواهد رسید! بحث به کارهای حسّاس‌تر خواهد رسید؛ یعنی دنیای فساد اخلاقی به این سمت دارد میرود؛ اینها بحث مسائل اخلاقی‌اش بود.
 بحث مسائل اقتصادی [هم همین‌طور است‌]. پول‌شویی؛ حالا اسم پول‌شویی را می‌آورند و این را به‌عنوان یک جرم تلقّی میکنند امّا مهم‌ترین کمپانی‌ها و شرکتهای بزرگ دنیا کارشان عبارت است از همین بازی‌های پولی و مالی و انبوه کردن ثروتهایی که در اختیار دارند؛ و طبعاً تبعیض، طبعاً فاصله‌ی طبقاتیِ روزافزون. این سیل بنیان‌کنی است، این به‌سمت همه‌ی کشورها و همه‌ی جوامع سرازیر است؛ یکی از اهداف انقلاب، مقاومت در مقابل این سیل بنیان‌کن است.
 مقاومت در مقابل سلطه‌ی استکبار، یکی از اهداف انقلاب است. طبیعت استکبار سلطه است، دنبال سلطه است، دنبال  فراگیر کردن سلطه است؛ هر ملّتی و هر نظامی که مقاومت نکند اسیر خواهد شد و در کمند آنها خواهد افتاد. اینها جزو اهداف انقلاب است. مسیر حرکت این مجلس، مسیر اهداف انقلاب است.
...
 آنچه من رویش زیاد تکیه میکنم، [این است که‌] اصل تحوّل و پیشرفت را همیشه باید مقابل چشم داشته باشیم. ایستایی جایز نیست؛ باید دائم پیش برویم و پیشرفت بکنیم، منتها در جهت اهداف انقلاب و اهداف دین.

در یک جمله، ما باید کشور را از اقتدار برخوردار کنیم؛ کشور باید قوی بشود. راه بقای انقلاب، راه پیشرفت انقلاب و راه تحقّق هدفهای انقلاب، به‌معنای وسیع کلمه، عبارت است از اینکه ما کشور را مقتدر کنیم. اگر توانستیم این وظیفه را انجام بدهیم -یعنی دولت توانست، مجلس توانست، قوّه‌ی قضائیّه توانست، نیروهای مسلّح توانستند، نهادهای انقلابی توانستند، این مجلس توانست در این زمینه‌ها کاری بکند و کمکی بکند- آن‌وقت، ما مطمئن خواهیم شد که خواهیم توانست انقلاب را به‌معنای واقعی کلمه، حفظ کنیم. اگر کشور قوی شد، از استکبار هم میشود امتیاز گرفت؛ این را من به شما عرض بکنم. اگر کشور ضعیف بود، استکبار که هیچ، ابرقدرت‌ها که هیچ، دولتهای بی‌عُرضه و ضعیف و حقیر هم از آدم طلبکاری میکنند؛ اگر ضعیف شدیم، این‌جوری خواهد شد، [امّا] اگر قوی شدیم، نه.

از درگذشت مجاهد صادق و فداکار، آزاده و جانباز ایثارگر، مرحوم آقای حاج حسن حسین‌زاده، دیرهنگام اطّلاع یافتم. ایشان را از دوران جوانیش، به ایمان و صلاح و بصیرت و مجاهدت می‌شناختم؛ صبر و ثبات و توکّل وی نیز در روزگار سخت اسارت در زندانهای رژیم طاغوت و سپس در اردوگاه‌های اسیران بی نام و نشان در چنگال دژخیمان بعثی، بر آنانکه وی را می‌شناختند آشکار شد. پس از بازگشت ناباورانه از اسارت، این‌جانب همان روحیه‌ی پرشور و قدم ثابت را در پیکر نحیف و معلول و شکنجه‌دیده‌ی او مشاهده کردم و همین صلابت و سلامت معنوی، وی را تا آخر عمر در خدمت هدفهای والای انقلاب به تلاش و کوشش برانگیخت. امید است که اکنون در سایه‌‌سار رحمت بی‌کرانه‌ی پروردگار متنعّم و سرافراز باشد؛ بمنّه و کرمه.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تبیین مراحل پنج‌گانه‌ی تحقق اهداف انقلاب اسلامی و نسبت آن با الگوی پیشرفت، گفتند:  مرحله‌ی اول در این فرایند، شکل‌گیری انقلاب اسلامی است و پس از آن باید بلافاصله نظام اسلامی تشکیل شود که هنر بزرگ امام خمینی رحمه‌الله نیز ایجاد نظام اسلامی بود.
رهبر انقلاب، مرحله‌ی سوم را که اکنون در آن قرار داریم، «تشکیل دولت اسلامی» یعنی تشکیل دولتی براساس الگوها و معیارهای کاملاً اسلامی خواندند و افزودند: تا وقتی این مرحله به‌طور کامل محقق نشده است، نوبت به «تشکیل جامعه‌ی اسلامی» نمی‌رسد و در این صورت، موضوع سبک زندگی اسلامی نیز صرفاً در سطح گفتمان‌سازی در جامعه باقی خواهد ماند.
ایشان، گام نهایی در مراحل پنج‌گانه‌ی اهداف انقلاب اسلامی را تحقق «تمدن اسلامی» دانستند و خاطرنشان کردند: تمدن اسلامی، کشورگشایی نیست بلکه به معنای تأثیر پذیرفتن فکری ملت‌ها از اسلام است.

علاج کار کشور عبارت است از بیداری مردم، حفظ انگیزه‌های ایمانی مردم، به‌کار گرفتن جوانان پُرانگیزه و مؤمن، و تقویت درونی کشور؛ این تنها راه است. ملّت ایران باید از درون قوی بشود؛ اقتصادش قوی بشود، علمش قوی بشود، دستگاه‌های مدیریّتی‌اش قوی بشود و بالاتر از همه، ایمانش روزبه‌روز قوی‌تر بشود. این راه علاج است؛ این همان راهی است که تا امروز ملّت ایران رفته است. و دشمنانی میخواستند این انقلاب را، آن روزی که یک نهال باریکی بود از زمین بکَنند و نابود کنند و نتوانستند، امروز همان نهال باریک تبدیل شده است به یک درخت تناور: کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ اَصلُها ثابِتٌ وَ فَرعُها فِی السَّمآءِ * تُؤتی اُکُلَها کُلَّ حینٍ بِاِذنِ رَبِّها؛ امروز انقلاب این است. امروز دشمن غلط میکند که به فکر برافکندن انقلاب باشد. مردم اتّحاد خودشان را حفظ کنند، یکپارچگی خودشان را حفظ کنند، یک‌صدایی خودشان را در دفاع از انقلاب و اصول انقلاب و آرمانهای انقلاب حفظ کنند؛ مسئولین محترم کشور که علاقه‌مند به سرنوشت این کشورند، کار را به‌خاطر خدا و برای رضای خدا برای مردم انجام بدهند؛ به نیروهای داخلی اعتماد کنند و تکیه کنند.

ما دو عید در پیش داریم؛ یک عید انقلاب که روز بیست‌ودوّم بهمن است و سه روز دیگر است؛ یک عید انتخاب؛ انتخابات هم در واقع عید است. این دو عید را باید گرامی بداریم. این دو عید دو عید پرمعنا و پرمضمون است برای ما. در مورد عید اوّل که عید انقلاب است -روز بیست‌ودوّم بهمن- حقیقتاً ملّت ما در طول این ۳۷ سال، این روز را به‌معنای یک عید واقعی گرامی داشته است. عید یعنی آن مناسبتی که هر سال تکرار میشود؛ ریشه‌ی «عید» از «عود» است؛ یعنی هر سال یک روزی را به یک مناسبتی تکرار میکنیم، تکرار شادمانه؛ این تکرار شادمانه نسبت به روز بیست‌ودوّم بهمن که روز پیروزی انقلاب تعیین شده، هر سال با قوّت و قدرت ادامه داشته. این در ایران و در همه‌ی جهان بی‌نظیر است؛ یعنی کشورهایی داشته‌ایم که انقلاب کرده‌اند [امّا] سالگرد انقلاب با حضور مردم و با این حجم عظیم در سرتاسر کشور در هیچ جای دنیا نیست. این چیزی که عرض میکنم، یک واقعیّتی است، این یک اطّلاع است؛ حدس و تحلیل نیست؛ واقعیّت این است. در کشورهای انقلابی، سالگرد انقلاب را گرامی میدارند؛ یک عدّه‌ای آنجا روی آن ایوان می‌ایستند، یک عدّه هم می‌آیند جلویشان رژه میروند؛ این میشود سالگرد انقلاب؛ مردم هم مشغول کار خودشان هستند. در اینجا سالگرد انقلاب به‌وسیله‌ی مردم اساساً بزرگداشت میشود و نگاهداشت میشود، گرامی داشته میشود. مردم هستند که می‌آیند در هوای سرد، مشکلات، یخ‌بندان، باران، برف، همه‌جور وارد این میدان میشوند و خودشان را نشان میدهند؛ حضور مردمی. این سلسله تمام‌نشدنی است. شاید نیمی از کسانی که امسال در بیست‌ودوّم بهمن شرکت میکنند، کسانی هستند که بیست‌ودوّم بهمن [۵۷] را اصلاً ندیده‌اند و سنّ آنها اقتضا نمیکند؛ مال بعد از بیست‌ودوّم بهمن [۵۷] هستند امّا شرکت میکنند. در واقع این بازآفرینی انقلاب است؛ چون انقلاب ما با تیر و تفنگ و این چیزها نبود، با حضور تنِ مردم در خیابانها بود؛ مردم نه فقط با میلشان، نه [فقط] با اراده‌شان، نه [فقط] با احساس و عاطفه‌شان، بلکه با جسمشان در عرصه و در صحنه آمدند. سخت هم بود؛ در مقابلش تیراندازی بود، در مقابلش کشتن بود، در مقابلش خطرهای گوناگون بود؛ این خطرها را تحمّل کردند و به خیابان آمدند. استمرار این اراده‌ی مستحکم و پولادین، نظام بی‌پایه و رژیم پوسیده و وابسته‌ی پهلوی را ریشه‌کن کرد؛ یعنی حضور جسمی مردم، همراه با اراده و عزم و محبّت و پشتیبانی، در خیابانها و در صحنه؛ [اینها] نشانه‌ی حضور است. این حضور را مردم در این ۳۷ سال حفظ کرده‌اند، امسال هم خواهید دید که به توفیق و فضل الهی حضور مردم در خیابانها حضور چشمگیر و دشمن‌شکنی خواهد بود.

عزیزان من! توجّه دارید که انقلاب یک حادثه‌ی دفعی نیست؛ انقلاب یک دگرگونی است؛ این دگرگونی بتدریج انجام میگیرد. بله، حرکت انقلابی در اوّل لازم است، تشکیل نظام انقلابی لازم است امّا تا وقتی‌که این انقلاب بتواند پایه‌های خود را محکم کند و اهداف خود را تحقّق ببخشد، تدریج وجود دارد، مرور زمان لازم دارد. اگرچنانچه آن هدفها از  یاد رفت، آن حادثه فراموش شد، آن‌وقت آن‌جوری میشود که در خیلی از کشورهای بظاهر انقلابی دیده شد؛ بعضی انقلابها در نطفه خفه شد -مثل همینهایی که در زمان ما، همین چند سال اخیر، اتّفاق افتاد و واقعاً در نطفه خفه شد- بعضی هم بعد از به دنیا آمدن جوان‌مرگ شدند. علّتش همین بود؛ علّتش انحراف بود از هدفهایی که اعلام شده بود. آن هدفها بایستی باقی بمانند؛ هدفِ عدالت اجتماعی، هدفِ تحقّق زندگی اسلامی به‌معنای واقعی -که عزّت دنیا و آخرت در زندگی اسلامی است- هدفِ تشکیل یک جامعه‌ی اسلامی که در آن جامعه، هم علم هست، هم عدل هست، هم اخلاق هست، هم عزّت هست، هم پیشرفت هست. هدف اینها است؛ ما به این هدفها هنوز نرسیده‌ایم و در نیمه‌راه این هدفها هستیم.

کشور ما بحمدالله به برکت تدیّن مردم، انقلابیگری مردم و بصیرت مردم، از دست‌اندازی‌ها و تعرّضهای دشمنان سوگندخورده‌ی مردم تا حدود زیادی مصون مانده. بله، ضربه زده‌اند، یک کارهایی کرده‌اند امّا نتوانسته‌اند ضربه‌ی اساسی بزنند و به توفیق الهی نخواهند توانست ضربه‌ی اساسی بزنند. و به توفیق الهی ملّت ایران آن روزی را که بر همه‌ی سیاستهای استکباری فائق بیاید و به آرزوهای خود برسد، ان‌شاءالله خواهد دید و تمام آن اهداف و آرمانهای بزرگ انقلاب اسلامی را ان‌شاءالله ملّت ایران تجربه خواهد کرد. تلاش عمومی ما لازم است، تلاش مخلصانه‌ی ما لازم است، همکاری‌های ما لازم است، مهربانی‌های ما نسبت به هم لازم است. با همدیگر باشیم، با همدیگر بسازیم، با همدیگر کار کنیم، اهداف را فراموش نکنیم، آرمانهای بلند را فراموش نکنیم، در همه‌ی میدانها صمیمانه قدم برداریم. خدا با ملّت ایران است، و ان‌شاءالله پیروزی از آنِ ملّت ایران است. خداوند ان‌شاءالله همه‌ی شما را موفّق و مؤیّد بدارد. خداوند شهدای عزیز ما و امام بزرگوار ما را با پیغمبر محشور کند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، سیاست خارجی کشور را همان سیاست خارجی نظام در قانون اساسی خواندند و خاطرنشان کردند: این سیاست خارجی متخذ از اسلام و منبعث از اهداف و آرمان‌های انقلاب است و مسئولان وزارت خارجه و سفرا و کارداران در حقیقت «نمایندگان، سربازان و خدمتگزاران این اصول و آرمان‌ها» هستند.
ایشان در همین زمینه افزودند: سیاست خارجی کشور مانند همه‌ی کشورهای جهان بر منافع بلندمدت و اصول و ارزش‌ها  استوار است و با رفت‌وآمد دولت‌ها با سلایق سیاسی گوناگون، تغییر نمی‌کند؛ دولت‌ها فقط در تاکتیک‌ها و ابتکارات اجراییِ راهبردهای سیاست خارجی تأثیرگذار و دخیلند.

انقلاب چه‌کار میکند؟ کاری که انقلاب در آغاز انجام میدهد، ترسیم آرمانها است؛ آرمانها را ترسیم میکند. البتّه آرمانهای عالی، تغییرناپذیرند؛ وسایل تغییرپذیر است، تحوّلات روزمرّه تغییرپذیر است امّا آن اصول که همان آرمانهای اساسی است، تغییرناپذیر است؛ یعنی از اوّل خلقت بشر تا امروز، عدالت یک آرمان است؛ هیچ‌وقت نیست که عدالت از آرمان بودن بیفتد؛ آزادی انسان یک آرمان است -آرمانها یعنی این‌جور چیزها- آرمانها را انقلاب تصویر میکند، ترسیم میکند، بعد آن‌وقت به سمت این آرمانها حرکت میکند. حالا آرمان را ما اگر بخواهیم در یک کلمه بگوییم و یک تعبیر قرآنی برایش بیاوریم، «حیات طیّبه» است که: فَلَنُحیِیَنَّهُ حَیوةً طَیِّبَة؛ اِستَجیبوا للهِ‌ وَ لِلرَّسولِ اِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم؛ شما را زنده کند. دعوت پیغمبر و همه‌ی پیغمبران به حیات است؛ چه جور حیاتی؟ طبعاً حیات طیّبه.

یک واقعیّت این است که در این کشور از بعد از رحلت امام، سعی یک مجموعه‌ی مصمّمی بر این شد که آرمانهای انقلاب را  بکلّ بشویند بگذارند کنار. بعضی‌شان اشتباه کردند و همان اوّل، همین را اعلان هم کردند. در روزنامه مقاله نوشتند، حرف زدند. اینجا یک خطای راهبردی کردند یا خطای تاکتیکی کردند و مشت خودشان را باز کردند که میخواهند آرمانها را بکل، کنار بگذارند. البتّه حالا پخته‌تر شده‌اند، حالا نمیگویند، میخواهند بعضی‌ها آرمانها را کنار بگذارند امّا صریح نمیگویند، به جای اینکه بگویند عمل میکنند. آن‌وقت، بی‌عقل‌ها(۱۸) قبل از اینکه عمل بکنند بنا کردند گفتن. خب کسانی را هم که حدس نمیزدند که چنین چیزی وجود داشته باشد، بیدار کردند. از آن روز شروع شده. بی‌وقفه هم کار کردند. فقط هم در داخل کار نکردند؛ هم در داخل کار کردند، هم در خارج کار کردند، هم از عنصر فکری استفاده کردند، هم از عنصر علمی استفاده کردند، هم از عنصر هنری استفاده کردند، هم از عنصر سیاسی استفاده کردند، برای اینکه آرمانها را در کشور از بین ببرند، یعنی نسل جدید آرمانها را بکلّ فراموش کند. حالا شما نگاه کنید، ببینید که نشاط و حیات آرمانها در کشور علی‌رغم آنها در چه حد است. قبل از غروب گفتم، بیشتر پیشرفتهای علمی برجسته‌ی ما به‌وسیله‌ی جوانان ارزشی به وجود آمده؛ بیشترین جلسات مذهبی و معنوی و دینی از جوانها تشکیل میشود؛ بیشترین عناصر شرکت‌کننده‌ی در مظاهر مربوط به جمهوری اسلامی و انقلاب، جوانهایند؛ این جوانهایی که نه جنگ را دیدند، نه امام را دیدند، نه انقلاب را دیدند، نه درست برایشان تشریح شده. به شما عرض بکنم؛ شما عزیزان من -خب بعضی از شما جای فرزند من هستید و در مرتبه‌ی فرزند من، بعضی در مرتبه‌ی نوه‌ی من- شماها از خیلی از حوادث، خبر هم ندارید، با همه‌ی این حرفهایی که حالا گفته میشود. یعنی مسائل اوّل انقلاب، مسائل انقلاب، جزئیّات انقلاب، جزئیّات دوران دفاع مقدّس، حتّی درست تشریح هم نشده -البتّه کتاب نوشته میشود؛ [لکن] با تیراژ دو هزار، سه هزار، پنج هزار، ده هزار؛ من میخوانم این کتابهای مربوط به مسائل مربوط به دفاع مقدّس را؛ فرصت میگذارم برای خودم، یک نگاهی میکنم و  میخوانم- [اینها] خیلی بخش کوچکی است از واقعیّتها؛ اینها را شما نمیدانید. آن‌وقت جوانی که از این واقعیّات بسیار درخشان و جذّاب و پُرکشش و هیجان‌انگیز اطّلاع درستی هم ندارد، این‌جور گرایش به آرمانها دارد. یعنی علی‌رغمِ و به کوری چشم کسانی که میخواستند آرمانها در کشور نابود بشود و از بین برود، آرمانها از بعد از رحلت امام تا امروز اوج گرفته. این یکی از واقعیّتهای کشور است.

و امیدواریم ان‌شاءالله روزبه‌روز شعر انقلاب رتبه و رفعت بیشتری پیدا کند. البتّه مقصود من از شعر انقلاب شعری نیست که  در دوران انقلاب گفته میشود ولو ضدّ انقلاب، این مراد از شعر انقلاب نیست. بعضی‌ها خیال میکنند شعر جنگ آن شعری است که درباره‌ی جنگ گفته شده است ولو ضدّ جنگ! این شعر جنگ نیست، این شعر ضدّ جنگ است. شعر انقلاب یعنی آن شعری که در خدمت هدفهای انقلاب است؛ این شعر انقلاب است، نه شعر دوران انقلاب؛ این منظورم نیست. منظورم از شعر انقلاب شعری است که در خدمت اهداف انقلاب است. در خدمت عدالت، در خدمت انسانیّت، در خدمت دین، در خدمت  وحدت، در خدمت رفعت ملّی، در خدمت پیشرفت همه‌جانبه‌ی کشور، در خدمت انسان‌سازیِ به معنای واقعی کلمه در کشور؛ این میشود شعر انقلاب که در جهت اهداف انقلاب است.

امروز کار تجلیل از شهدا و حفظ یاد گرامی این عزیزان یک فریضه است. بعضی‌ها میخواهند این را به فراموشی بسپرند؛ همان کسانی که با معارف انقلاب و آرزوهای انقلاب و اهداف انقلاب میانه‌ی خوبی  ندارند، با حفظ یاد شهیدان هم سرِ سازگاری ندارند و دوست نمیدارند.

معنای بیست‌و‌نهم فروردین را باید درست فهمید. بیست‌و‌نهم فروردین یعنی ارتش متعلّق است به ایران، به انقلاب، به مردم؛ و در خدمت هدفهای مردم و در خدمت هدفهای انقلاب ایستاده است؛ همان‌طور که الان این  جوانهای عزیزمان در سرود خواندند، ارتش به پای انقلاب ایستاد. این معنای بیست‌و‌نهم فروردین است. این از جمله‌ی کارهای بزرگ بود و آثار ماندگاری داشت؛ بعد از این هم آثار بیشتری خواهد داشت. و ان‌شاءالله شما جوانها در این فضا، در این محیط، با این جهت‌گیری رشد میکنید و ان‌شاءالله برای کشورتان افتخار خواهید آفرید.

همه‌ی دستگاه‌های جمهوری اسلامی - از وزارت دفاع تا سازمانهای ارتش و سپاه و دیگر دستگاه‌های مختلف - باید این را به‌عنوان یک دستورالعمل بشناسند و آمادگی‌ها را روزبه‌روز افزایش بدهند؛ هم در زمینه‌ی تسلیحات، هم در زمینه‌ی سازماندهی‌ها، هم در زمینه‌ی آن چیزی که در نیروهای مسلّح بیشترین تأثیر را دارد یعنی آمادگی روحی و روحیّه. خوشبختانه در کشور ما، نیروهای ما، جوانهای ما، مردان دلاور ما، در این زمینه هیچ چیزی کم ندارند، هیچ کم ندارند؛ از لحاظ روحیّه خوشبختانه هیچ احساس کمبود نمیکنیم. همان چیزی که هدف انقلاب بود، همان چیزی که هدف بیست‌ونهم فروردین بود، همان چیزی که هدف تشکیل سپاه پاسداران بود که امام بزرگوار اینها را تدبیر کردند، تحقّق پیدا کرده است: روحیّه‌ها بالا و آمادگی‌ها بسیار!

مجاهدتها و تلاشهای ارزشمند مردم شریف قزوین چه در دوران مبارزات انقلابی و چه در سالهای دفاع مقدس، برگ افتخارآفرین دیگری بر دفتر قطور افتخارات علمی و سیاسی آن منطقه‌ی پر استعداد افزوده است. انتظار می‌رود جنابعالی در برنامه‌ریزی‌ها و فعالیت‌های علمی و تبلیغی و اجتماعی خود، گام‌های بلند دیگری در این راه بردارید و بویژه نسل جوان و پر انگیزه را در جهت هدف‌های انقلاب اسلامی، پدرانه و صمیمانه راهنمائی نمائید. توفیق شما را از خداوند متعال مسألت می‌کنم.

اگر حتّی در مسئله‌ی هسته‌ای هم همان‌جور که آنها دیکته میکنند ما پیش برویم و قبول کنیم دیکته‌ی آنها را، باز هم حرکت مخرّب آنها و تحریمهای آنها برداشته نخواهد شد؛ انواع و اقسام مشکلات را باز هم درست میکنند؛ چون با اصل انقلاب مخالفند. البتّه بنده معتقدم ظرفیّت جوانان ما، ظرفیّت بسیار بالایی است. همین دو روز قبل از این، دانشجویان بسیجی به بنده پیغام دادند و گِله کردند که چرا شما در پیشرفت هدفهای انقلاب اسلامی از ما دانشجوها استفاده نمیکنید؛ حرف مهمّی است. دانشجوی مشغول تحصیل توقّع دارد و به بنده پیغام میدهد که چرا از وجود ماها در مسائل مهمّ انقلاب در منطقه - چه مسائل نظامی و امنیّتی، چه مسائل گوناگون دیگر - استفاده نمیکنید؛ روحیّه‌ی جوانهای ما این است.

درگذشت شاعر غزلسرای برجسته جناب آقای مشفق‌کاشانی رحمة‌الله‌علیه را به خاندان مکرم ایشان و به خانواده‌ی شعر و ادب  کشور و همه‌ی شاگردان و علاقمندان این استاد فرزانه تسلیت عرض میکنم. بجز شعر شیوا و دلنشین، اخلاق و شخصیت انسانی و تعهد به آرمانهای انقلاب نیز از جمله‌ی ویژگی‌هائی بود که اینجانب را در مدت بیش از سی سال آشنائی نزدیک با این انسان مؤمن و آراسته، به وی علاقمند می‌ساخت. رحمت و مغفرت الهی بر روان او.

امیدواریم ان‌شاءالله خداوند متعال همه‌‌ى شماها را موفق بدارد، و وجود شما جوانها را ان‌شاءالله براى پیشبرد اهداف انقلاب  محفوظ بدارد، باقى بدارد، توفیقاتتان را ان‌شاءالله روزبه‌‌روز زیادتر کند، و آینده‌‌ى خوبى را شما جوانها ان‌شاءالله براى انقلابتان و براى کشورتان فراهم کنید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با استناد به آیات قرآن مجید، دوری از خوف و حزن و اندوه را پیام بشارت بخش شهیدان برای جامعه اسلامی خواندند و افزودند باید با درک این پیام، راه نورانی تحقق اهداف انقلاب را با شور و طراوت بیشتر ادامه دهیم.

یکی از مهمترین کارها، در جهاد دانشگاهی تربیت شخصیت های مؤمن و برجسته علمی، با جهت گیریهای انقلابی و دلبسته به آرمانهای انقلاب، است.

۳۵ سال از انقلاب گذشته است؛ آن کسانی‌که سال اول انقلاب متولد شدند، امروز مردان و زنانِ ۳۵ ساله‌اند - از دوره‌ی جوانی هم تقریباً عبور کرده‌اند - درعین‌حال سالگرد انقلاب، همه‌سال با انگیزه، با احساس استقامت، با وفاداری نسبت به آرمانهای انقلاب، با قدرت و شوکت تکرار میشود؛ این عجیب نیست؟ بگذارید رسانه‌های دشمن در زبان، هر کار میخواهند بکنند بکنند، [اما] اتاقهای فکرشان میفهمند در اینجا چه خبر است. آنهایی که نشسته‌اند و مطالعه میکنند، میفهمند که با این ملت، با این انقلاب، با این انگیزه، با این ایمان نمیشود مقابله کرد.
 شعارهایی که مردم میدهند، چه‌جور شعارهایی است؟ شعارهای ایستادگی در خط مستقیم و صراط مستقیم انقلاب - همه‌جا همین است دیگر - در سراسر کشور، شعارها شعارهای ایستادگی است؛ یعنی مردم با راهپیمایی بیست‌ودوم بهمن، این حقیقت را نشان میدهند که خدای متعال به وعده‌ی خود عمل کرده است که فرمود: اِن تَنصُروا اللهَ یَنصُرکُم وَ یُثَبِت اَقدامَکُم؛ خدای متعال قدمهای شما را ثابت میدارد؛ گامهای شما را استوار میدارد؛ نمیگذارد شما مجبور به عقب‌نشینی بشوید. این وعده‌ی الهی است؛ این وعده‌ی الهی در مورد ملت ایران تحقق پیدا کرده است؛ دین خدا را نصرت کردید، خدای متعال ثبات قدم به شما داد. این جشن ۳۵ سالگىِ امسال، ثبات قدم را میگوید.
 خب، پیام این جشن چیست؟ نگاه کنید به شعارهای مردم، پیام را از شعارهای مردم باید گرفت. آن‌طوری که بنده نگاه میکنم، دو پیام در این راهپیمایی‌های بیست‌ودوم بهمن وجود داشته است: یکی پیام استقامت، یکی پیام وحدت. استقامت یعنی چه؟ یعنی ملت ایران بر روی آرمانهای انقلاب ایستادگی دارند. ما آرمانهای ایجابی هم داشتیم، آرمانهای سلبی هم داشتیم؛آرمانهای ایجابی ما عبارت بوده است از اینکه: ما دنبال عدالت اجتماعی هستیم؛ ما دنبال حضور مردمی در حوادث گوناگون کشور هستیم؛ ما دنبال اسلام هستیم؛ ما سعادت کشور را در عمل به تعالیم اسلامی میدانیم؛ ما دنبال اقتصاد مستقل هستیم؛ دنبال فرهنگ غیر وابسته‌ی به بیگانگان و فرهنگ اصیل اسلامی و ایرانی خودمان هستیم؛ ما دنبال پناه دادن به مظلوم و مقابله‌ی با ظالم هستیم؛ ما دنبال پیشرفت کشور هستیم؛ ما دنبال برجستگی علمی کشور هستیم؛ میخواهیم کشورمان در علم، در اقتصاد، در فرهنگ، در امور اجتماعی، در اخلاق، در معنویت، پیشرو و پیش‌قدم باشد؛ پیامهای مثبت ایجابىِ انقلاب ما اینها است. یک پیامهای سلبی هم انقلاب داشت؛ پیام سلبی انقلاب این است که: ما تسلیم زورگویی نمیشویم، تسلیم باج‌خواهی نمیشویم، تسلیم نظام سلطه نمیشویم.

شما میبینید انقلاب بعد از گذشت ۳۵ سال بر اصول و مبانی و بر ریل حقیقی خود استوار و پابرجا است؛ انقلاب عوض نشد، حرف خود را عوض نکرد، راه خود را عوض نکرد، هدفهای خود را عوض نکرد؛ خیلی مهم است. انقلابها در مقابل طوفانهایی که بر آنها فرود میآیند، مقاومت خودشان را از دست میدهند؛ خیلیها، یا حرفشان را عوض میکنند، یا راهشان را عوض میکنند، یا اصلاً بکلّی نابود میشوند و از بین میروند. انقلاب اسلامی از اوّلی که پدید آمده است تا امروز، اهداف مشخّص خود را حفظ کرده، به سمت این اهداف حرکت کرده، به  پیشرفتهای حیرت‌انگیز در بخشهای مختلف نائل شده، خود را دارد از یک کشور و ملّت فراموش‌شده‌ی بیتأثیر در دنیا، به‌عنوان یک قدرت منطقه‌ای بزرگ و یک عنصر مؤثّر در سیاستهای بین‌المللی، به دنیا نشان میدهد.

همه‌ی دوستان توجه دارند که این پیشرفت علمی و این توفیقاتی که تا امروز در محیط علمی کشور اتفاق افتاده است، به برکت انقلاب اسلامی است؛ این به برکت اسلام است، به برکت انقلاب است. اگر عامل فعال و پیشبرنده‌ی انقلاب و اعتقاد دینی نمیتوانست اوضاع کشور را به طور عموم و از جمله در مسئله‌ی علم تحت تأثیر قرار دهد، یقیناً شعاع نفوذ قدرتهای سلطه‌گر اجازه نمیداد یک کشوری مثل ایران - که آنها چشم طمع به آن دوخته‌اند - بتواند در زمینه‌ی علم این پیشرفتها را بکند و این خودباوری و اعتمادبه‌نفس را به دست آورد؛ نمیگذاشتند؛ کمااینکه جاهای دیگر هم نمیگذارند؛ آنجاهائی که آنها تسلط و نفوذ دارند. این انقلاب اسلامی بود که آمد آن فضا را شکست و فضای علمی را غالب کرد. بنابراین همه باید خودمان را مدیون بدانیم و متعهد بدانیم به حفظ و پاسداری آرمانهای انقلاب و ارزشهای انقلاب.

این حرفها مربوط به مجموعه‌های دانشجوئی است، لیکن قابل تعمیم به کل کشور و قشرهای مختلف جوان در کشور است - یکی این است که جوان، دانشجو و عنصر انقلابی نسبتش با آرمانهای انقلاب چیست؟ بنده معتقدم که آرمانهای انقلاب - که چهارچوبهایش مشخص است، بنده هم بعضی‌ها را تصریح خواهم کرد و اسم خواهم آورد - بدون نیرو و نشاط و جسارت جوانی، قابل تعقیب و قابل دسترسی نیست. نسبت شما با آرمانها، اینچنین نسبتی است. عقیده‌ی من این است که اگر چنانچه نیروی جوانی، یعنی قدرت فکری و بدنی، و اگر نشاط و روحیه و حالت تحرک، و همچنین جسارت، یعنی خطشکنی‌ها، که در جوانها به عنوان خصیصه وجود دارد، نباشد،  ما به آرمانها دست پیدا نخواهیم کرد. لذا جوانها در زمینه‌ی دسترسی به آرمانها و تحقق آرمانهای انقلاب و آرمانهای اسلامی، دارای  مسئولیتهای بزرگی هستند و کارآمدی بسیار بالائی هم دارند. هر کسی که در پی تحقق آرمانها است، باید نقش جوانها را جدی بگیرد؛ و بدانید بنده نقش جوانها را جدی میگیرم. آنچه که من در مورد جوانها، چه جوان دانشجو - البته بخصوص جوان دانشجو - و چه غیر دانشجویان، بارها بر زبان آوردم، تعارف زبانی نیست؛ اعتقادم این است و معتقدم که جوانها میتوانند گره‌گشائی کنند. البته مهم این است که میدان کار را، میدان تحرک را بشناسند، آن را درست تعریف کنند؛ کاری را هم که میخواهند انجام دهند، درست تعریف کنند. این یک مطلب.
 مطلب دیگر این است که آرمانهای نظام اسلامی - که در حقیقت آرمانهای اسلامی است - یک منظومه‌ای است، یک مجموعه‌ای است، مراتب مختلفی هم دارد؛ بعضی از اینها اهداف غائی‌تر و نهائی‌ترند، بعضی‌ها اهداف کوتاه‌مدتند، اما جزوآرمانهایند؛ همه‌ی اینها را باید دنبال کرد. مثلاً فرض بفرمائید جامعه‌ی عادلانه و عادل و پیشرفته و معنوی - با این خصوصیات - خب، یک آرمان است؛ جزو آرمانهای درجه‌ی یک و جزو برترین آرمانها است. اسلام در پی آن است که اولاً یک جامعه‌ای ایجاد کند که عادلانه اداره شود؛ یعنی مسئولان و مدیران جامعه به عدالت رفتار کنند؛ ثانیاً خود جامعه، جامعه‌ی عادلی باشد - عدالت مخصوص مدیران نیست؛ آحاد مردم هم باید نسبت به یکدیگر عدالت داشته باشند - و آنگاه جامعه، جامعه‌ی پیشرفته‌ای باشد. اسلام به‌هیچ‌وجه برنمیتابد جامعه‌ی عقب‌افتاده‌ی در مسائل علمی، در مسائل سیاسی، در مسائل تمدنی و در هر عرصه‌ی دیگری را؛ اسلام دنبال ایجاد یک جامعه‌ی پیشرفته است؛ بخش مهمی از احکام اسلام این را فریاد میزند. بنابراین، این جزو آن مجموعه‌ی کلان جامعه‌ی اسلامی است. اسلام همچنین در پی ایجاد جامعه‌ی معنوی است. در نظام اسلامی، جامعه، هم عادلانه اداره میشود، هم در درون خود جامعه‌ی عادلی است، هم جامعه‌ی پیشرفته است، هم جامعه‌ی معنوی است؛ یعنی از معنویت سیراب است، برخوردار است؛ معنویتی که موجب میشود انسان اهداف حقیر مادی و شهوات روزمره‌ی زندگی را اهداف بلند خود نشمارد؛ هدفهای والاتری، هدفهای بالاتری برای او مطرح باشد؛ ارتباط آحاد انسان، ارتباط دلها با خدا، محفوظ باشد؛ این جامعه‌ی مورد نظر اسلام است. خب، این شد یک آرمان. البته یک چنین جامعه‌ای آن‌وقت الگو هم خواهد شد. اگر ما بتوانیم با کوشش جمعی، یک چنین جامعه‌ای را به‌وجود بیاوریم - که البته به نظر من کاملاً ممکن و کاملاً قابل تحقق و عملی است و بخش زیادی هم ما در این زمینه پیش رفتیم  - این جامعه الگو خواهد شد؛ نه فقط برای جوامع مسلمان و کشورهای مسلمان، بلکه حتّی برای کشورهای غیر مسلمان. خب، ایجاد یک جامعه‌ای با این خصوصیات، یکی از آرمانهاست.
 یک آرمان دیگر، اقتصاد مقاومتی است؛ که نسبت به آرمان قبلی که گفتیم، یک آرمان خُرد است. با اینکه خود اقتصاد  مقاومتی چیز مهمی است، اما در واقع در ذیل آن آرمان قبلی تعریف میشود. سلامت در جامعه، صنعت برتر، کشاورزی برتر، تجارت پر رونق، علم پیشرو، اینها همه‌اش جزو آرمانها است. نفوذ فرهنگی در جهان، نفوذ سیاسی در جهان و در منظومه‌ی سیاسی سلطه در عالم، اینها همه‌اش جزو آرمانها است. رسیدن به عدالت اجتماعی، جزو آرمانها است. بنابراین وقتی میگوئیم آرمان، ذهن ما به یک امر غیر قابل تعریفِ دور از دسترسی نرود؛ آرمان یعنی اینها، اینها همه آرمانهایند؛ البته در درجات مختلف.
 مجموعه‌ی این خواسته‌ها و هدفها، منظومه‌ی آرمانی اسلام را تشکیل میدهد. شما برای هر کدام از اینها که تلاش کنید، تلاش برای آرمانها کرده‌اید. آن مجموعه‌ای که فرض کنیم در راه اقتصاد مقاومتی کار میکند، یا آن مجموعه‌ای که در زمینه‌ی گسترش فرهنگ انقلابی و اسلامی در دنیای اسلام تلاش میکند، اینها همه دارند کار آرمانی میکنند. آن کسی که همین تلاش را در زمینه‌ی سیاسی و دیپلماسی دارد انجام میدهد، کارش آرمانی است. آن کسی که  فرضاً در زمینه‌ی سلامت تلاش میکند، دارد کاری برای آرمانها انجام میدهد. آرمانها اینهایند؛ مجموعه‌ی رتبه‌های مختلف برای آرمانها، و همه لازم.
 سؤال دیگری که مطرح شد و من هم اینجا از قبل یادداشت کردم - که این نشان میدهد این سؤال قبلاً به من منتقل شده؛ یعنی سؤالی است که مطرح است - این است: نسبت آرمانها با واقعیتهائی که وجود دارد، چیست؟ مثلاً فرض بفرمائیدتحریم. تحریم یک واقعیتی است. خب، یکی از آرمانهای ما پیشرفت اقتصادی کشور است، از آن طرف هم واقعیتی وجود دارد  به نام تحریم. یا در مسائل گوناگون سیاسی؛ در انتخابات، در غیره، غیره. آنچه که من میتوانم عرض کنم، این است که ما آرمانگرائی را صددرصد تأیید میکنیم، دیدن واقعیتها را هم صددرصد تأیید میکنیم. آرمانگرائی بدون ملاحظه‌ی واقعیتها، به خیالپردازی و توهّم خواهد انجامید. وقتی شما دنبال یک مقصودی، یک آرمانی حرکت میکنید، واقعیتهای اطراف خودتان را باید بسنجید و بر طبق آن واقعیتها برنامه‌ریزی کنید. بدون دیدن واقعیتهای جامعه، تصور آرمانها خیلی تصور درست و صحیحی نخواهد بود، چه برسد به دستیابی به آرمانها.
 اگر بخواهیم مثال بزنیم، باید بگوئیم آرمانها مثل قله‌اند. کسانی که اهل گردش در کوهستان و رفتن به سمت قله‌ها هستند، قله را درست تصور میکنند. رسیدن به قله، یک آرمان است؛ آرمانها را به این تشبیه کنید. انسان دوست میدارد به آن قله برسد. وقتی شما این پائین هستید، دوست میدارید بروید و برسید به آن نقطه‌ی اوج و ستیغ این بلندی و ارتفاع؛ منتها واقعیتی وجود دارد؛ اگر بی‌توجه به این واقعیت بخواهید این کار را بکنید، نیروی خودتان را هدر میدهید؛ آن واقعیت این است که راه رسیدن به این قله، این نیست که شما جلوی چشمت مشاهده میکنی که حالا اینجا قله است، این هم دامنه است، بگیر و برو بالا؛ اینجوری نیست، راه دارد. اگر چنانچه شما بی‌احتیاطی کردید، همینی که جلوی چشم شما است، دامنه را گرفتید رفتید بالا، قطعاً به نقاطی خواهید رسید که نه راه پیش رفتن دارید، نه راه عقب آمدن. اینهائی که اهل رفتن به کوه و گردش در کوهستان هستند، چنین چیزی برایشان پیش می‌آید؛ برای بنده هم پیش آمده. وقتی انسان بدون آشنائی با راه حرکت میکند، به نقطه‌هائی میرسد که راه جلو رفتن و عقب ماندن ندارد؛ با زحمت زیاد انسان باید خودش را از مشکل خلاص کند. واقعیت عبارت است از همین راه؛ راه را باید پیدا کرد.
 البته باید واقعیتها را به معنای واقعی کلمه دید، نه آنچه که به عنوان واقعیت القاء میشود. شما جوانها خیلی خوب میدانید؛ در جنگهای روانی که امروز در دنیا معمول است، یکی از کارها القای واقعیتهای غیر واقعی است؛ چیزهائی را به عنوان واقعیت القاء میکنند که واقعیت ندارد؛ شایعه درست میکنند، حرف میزنند، که واقعیت نیست؛ اگر چنانچه کسی چشم باز و بینا نداشته باشد، دچار اشتباه میشود. اینکه ما میگوئیم بصیرت، به خاطر این است. یکی از کارکردهای بصیرت همین است که انسان واقعیتها را آنچنان که هست، ببیند. در تبلیغات گاهی یک واقعیتی را از آنچه که هست، چندین برابر بزرگتر نشان میدهند؛ در حالی که بعضی از واقعیتهای دیگر را اصلاً نشان نمیدهند. مثلاً فرض بفرمائید یکی از واقعیتها این است که بخشی از نخبگان کشور از کشور خارج میشوند؛ بله، این یک واقعیتی است؛ اما در قبال این، یک واقعیت دیگری هم وجود دارد و آن عبارت است از افزایش نخبه، افزایش دانشجویان نخبه. ما کِی این همه دانشجوی نخبه داشتیم؟ به تاریخ دانشگاه کشور نگاه کنید؛ در این ده بیست سال اخیر، فراوانی دانشجویان نخبه‌ی ما در بخشهای مختلف کاملاً چشمگیر است. چقدر ما استاد نخبه داریم. جمهوری اسلامی وقتی که پیروز شد، تعداد اساتید دانشگاه‌های کشور، یک تعداد معدودی بود - که البته چون دقیقش یادم نیست، نمیخواهم بگویم، اما تعداد خیلی معدودی بود؛ حدودش یادم هست - امروز بیش از ده برابر، این تعداد بالا رفته؛ خب، اینها همه نخبگانند. حالا گیرم از این مجموعه‌ی عظیم نخبه‌ای که در دانشگاه‌های کشور پروریده شده‌اند - اعم از دانشجو و استاد و نخبه‌های علمی و اینها - یک تعدادی هم رفتند خارج. اگر انسان آن واقعیت را می‌بیند، این واقعیت را هم ببیند. کسانی که  علیه نظام جمهوری اسلامی تبلیغات میکنند، آن یکی را بزرگ میکنند، این یکی را ندیده میگیرند؛ اصلاً اسمی از آن نمی‌آورند. بنابراین واقعیت را باید دید. آرمانها با نگاه به واقعیتها است که قابل تحقق خواهند بود. اما واقعیت را ببینیم، نه آنچه که  با شگردهای دشمنانه، به‌عنوان واقعیت به ما القاء میشود.
... 
 توقع من از عزیزان دانشجو این است که همواره دنبال آرمانها باشند؛ چه در آن مواردی که حادثه‌ای که پیش می‌آید، طبق دلخواه شما است، چه در آنجائی که حادثه‌ای که پیش می‌آید، طبق دلخواه شما نیست؛ آرمانگرائی را با نگاه به واقعیتها از دست ندهید و دنبال کنید. در اصلِ انقلاب همین جور بود، در جنگ همین جور بود؛ در حوادث گوناگونی هم که در این سالها پیش آمده، همیشه همین جور بوده است. بعضی‌ها در قبال حوادث گوناگون، موضعگیری‌ها و موقعیتهای روحی و معنوی و فکری‌شان، متناسب با آنچه که لازمه‌ی آرمانخواهی است، نیست.

این دولت این شعارها را مطرح کرد، برجسته کرد، سر دست گرفت، به آنها افتخار کرد؛ در مجامع جهانی، احساس شرم از انگیزه‌های انقلابی و از اهداف انقلابی و از شیوه‌های انقلابی نکرد؛ این خیلی کار بزرگی بود.
 آنچه که برای خدا کردید، خدای متعال آنها را در نامه‌ی عمل شما ثبت کرده و کرام‌الکاتبین آنها را نگه داشته‌اند و بلاشک به درد شما خواهد خورد. آنچه را که شما عمل کردید، چه حالا بنده و امثال بنده ببینیم، بدانیم و تشکر کنیم، چه نبینیم، ندانیم و تشکر نکنیم، «انّ الله شاکر علیم»؛ خدا، هم میداند - علیم است - هم سپاسگزار است. امیدواریم ان‌شاءالله خدای متعال به شماها توفیق دهد.
 کاری که باید بر آن همت بگمارید، این است که رشته‌ی خدمت را رها نکنید. همه‌ی تلاشها منحصر نیست در فلان وزارتخانه یا فلان مسئولیت در دولت؛ نه، صحنه‌ی کشور صحنه‌ی تلاش است، صحنه‌ی کار است، صحنه‌ی فعالیت است؛ و این کار، دو جور میتواند انجام بگیرد: متوجه اهداف انقلابی، و غیرمتوجه به اهداف انقلابی. شما چه در دولت آینده و در دولتهای آینده  حضور داشته باشید، چه نداشته باشید، کاری که انجام میدهید و مسئولیتی که برعهده میگیرید - که طبعاً امثال شماها، مدیران شایسته و کارآمد، در هر بخشی از بخشها خالی از مسئولیت نمیمانند - سعی کنید آن را با توجه به اهداف انقلاب و با رویکرد هدفهای انقلاب ان‌شاءالله انجام دهید. خدای متعال شماها را مأجور خواهد داشت، ما هم در حد خودمان و به قدر خودمان تشکر میکنیم.

مردم علاوه بر همت بر حضور، همت بر انتخابِ خوب هم داشته باشند. همان طور که عرض کردیم، یک انتخاب خوب، یک انتخاب درست، نه فقط در طول چهار سال، گاهی در طول ده‌ها سال تأثیراتش برای کشور باقی میماند. برای انتخابِ خوب باید فکر کرد، باید معیارها را شناخت. من ان‌شاءاللّه در آینده مطالبی عرض خواهم کرد؛ اما اجمالاً معیار اصلی این است که کسانی سر کار بیایند که همتشان بر حفظ عزت و حرکت کشور در  جهت هدفهای انقلاب باشد. آنچه ما در این سالهای طولانی از خیرات و برکات به دست آورده‌ایم، به برکت هدفهای انقلاب بوده است؛ هر جائی که ما کم آوردیم، عقب ماندیم، شکست خوردیم، به خاطر غفلت از هدفهای انقلاب اسلامی و هدفهای اسلامی بوده است. کسانی سر کار بیایند که مصداق: «انّ الّذین قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقاموا» باشند؛ اهل استقامت، اهل ایستادگی باشند؛ زرهی پولادین از یاد خدا و از توکل به خدا بر تن خودشان بپوشند و وارد میدان شوند.

رئیس جمهور، هم باید کاری باشد، هم باید مردمی باشد، هم باید مقاوم باشد، هم باید ارزشی باشد، هم باید باتدبیر باشد، هم باید پابند به قوانین و مقررات باشد - مجری قانون است - هم باید درد مردم را احساس کند، هم باید طبقات مختلف مردم را ببیند؛ اینها خصوصیاتی است که در انتخاب آن کسی که ما میخواهیم کلید اجرائی کشور را به او بسپریم، نقش دارد. ما مردم در این زمینه تصمیم‌گیریم. هیچ کس هم نگوید که رأی من یک نفر چه اثری دارد. میلیونها از همین یک نفرها تشکیل میشود. همه احساس وظیفه کنند و ان‌شاءاللّه وارد میدان شوند. به توفیق پروردگار، همین جور هم خواهد شد. مسلّماً امنیت کشور، مصونیت کشور، پیشرفت کشور، با حضور همگانی و حداکثری مردم افزایش پیدا خواهد کرد و این کشور به توفیق الهی خواهد توانست یک گام دیگر به سمت اهداف والای انقلاب اسلامی پیش برود.

رهبر انقلاب اسلامی نگاه امیدوارانه به آینده و بلندکردن افق دید را در اهداف و آرمان‌های انقلاب اسلامی بسیار مهم ارزیابی و خاطرنشان کردند: حرکت انقلاب اسلامی که با پیروزی آن در سال 13577 آغاز شد و شکسته‌شدن هیمنه‌ی آمریکا و حوادث مختلفی که در این 34 سال روی داده است، همه‌ مقدمات رسیدن به اهداف اصلی نظام اسلامی است. بنابراین باید با همت و تلاش مضاعف و نهراسیدن از دشمن و توطئه‌های او، پرهیز از سیاه‌بینی و یأس، با سرعت بیشتر به سمت قله حرکت کرد.

ما اگر پیشرفت همه‌جانبه را به معنای تمدن‌سازی نوین اسلامی بگیریم - بالاخره یک مصداق عینی و خارجی برای پیشرفت با مفهوم اسلامی وجود دارد؛ اینجور بگوئیم که هدف ملت ایران و هدف انقلاب اسلامی، ایجاد یک تمدن نوین اسلامی است؛ این محاسبه‌ی درستی است - این تمدن نوین دو بخش دارد: یک بخش، بخش ابزاری است؛ یک بخش دیگر، بخش متنی و اصلی و اساسی است. به هر دو بخش باید رسید.

از روز اول انقلاب تا امروز، آرمانهای انقلاب برای آحاد مردم ما روشن‌تر شده است. آن روز گفتیم جمهوری اسلامی، آن روز  گفتیم پیشرفت اسلامی، بتدریج در طول این سالها، این واژه‌ها معنای خودش را برای ما روشن کرده. میدانیم که جمهوری اسلامی یعنی چه. مردم‌سالاری اسلامی، تکیه‌ی نظام بر آراء مردم، انتخاب مردم، خواست مردم یعنی چه. میدانیم اینی که گفتیم «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی»، استقلال یعنی چه. آن روز این واژه‌ها به صورت سربسته به عنوان یک آرمان برای ما مطرح بود، گذشت زمان مردم ما را، نخبگان ما را، سیاسیون ما را، جوانان ما را نسبت به ابعاد گوناگون استقلال روشن کرده. میدانیم که استقلال چیست، خطراتش چیست، امتیازهاش کدام است، راه دستیابی به آن چیست، راه گذشت از خطرات چگونه است، پیش رفتیم. این مهمترین پیشرفت است. پیشرفت نشانه‌ی واضحی دارد، پیشرفت در ریشه‌دار شدن و استحکام نظام جمهوری اسلامی است.

از این حوادث منطقه هم باید حداکثر بهره گرفته شود به نفع اهداف انقلاب. این حوادث منطقه - همان طور که اشاره کردم -  حوادث بسیار مهمی است و ضربه‌‌ی سنگینی بوده به جهتگیری استکبار در این منطقه. بلاشک شما بدانید؛ آمریکا و صهیونیسم - نه فقط دولت صهیونیستی، بلکه تشکیلات قوی و فعال و پرنفوذ صهیونیسم در دنیا - حالاحالاها نخواهند توانست خودشان را از آسیبهای این حرکت عظیمی که اتفاق افتاد، نجات بدهند. اینها در مقابل این حوادث، به معنای واقعی کلمه غافلگیر شدند. البته دارند تلاش میکنند فائق بیایند و موج‌‌سواری کنند. در یک گوشه‌‌هائی هم ممکن است بتوانند، اما در کلان نخواهند توانست و نمیتوانند. این فرصت بسیار مهمی است برای جمهوری اسلامی که از این فضا و از این فرصت استفاده کند.

از جمله‌ی اساسی‌ترین کارهائی که بر عهده‌ی بسیج است و در بافت درونىِ هویت بسیج دخالت دارد، عبارت است از حمایت و دفاع از اصول مسلّم اسلامی. این هم در بیانات امام هست؛ اصول تغییرناپذیر اسلامی. اینجا بسیج، یک نقش فرادوره‌ای پیدا میکند. بسیج نگاه میکند ببیند که این حرکت عمومی انقلاب و نظام از مسیرِ درست منحرف نشود؛ مراقب است که انحراف به وجود نیاید؛ هر جا انحرافی مشاهده شد، بسیج در مقابل آن می‌ایستد. این از جمله‌ی خصوصیاتی است که مربوط به بسیج است؛ یعنی در مقابل انحرافات می‌ایستد. خط مستقیم به سمت اهداف والای انقلاب اسلامی، بدون هیچگونه انعطاف و  انحراف؛ از خصوصیات بسیج این است. این دیگر نگاهی از بالاست، نگاهی فرادوره‌ای است؛ در واقع فرازمانی است. در بعضی از بخشها ممکن است اشکالاتی پیش بیاید؛ حرکت عمومی باید حرکت مستقیمی باشد. این نگاه، نگاه بسیجی است.

سلامگرائی نباید با تحجر و قشریگری و تعصبهای جاهلانه و افراطی مشتبه گردد. مرز میان این دو نیز باید پر رنگ باشد. افراطهای  مذهبی که غالباً با خشونت کور همراه است، عامل عقب‌ماندگی و دور شدن از هدفهای والای انقلاب است، و این به نوبه‌ی خود مایه‌ی جدا شدن مردم و در نتیجه شکست انقلاب خواهد بود.

نوبت میرسد به حضور سیاسی مردم در روز قدس. باز انسان دست قدرت الهی را مشاهده میکند که اینطور دلهای مردم را جذب میکند و میآورد توی آن هوای گرم، با دهان روزه، وسط خیابانها؛ وفاداری خودشان را به انقلاب، به آرمانهای انقلاب نشان میدهند، فریاد میکنند؛ پیرمرد می‌آید، بچه‌ی کوچک می‌آید، زنها میآیند، مردها میآیند.

مسئله‌ی دیگر، مسئله‌ی رسیدن به چشم‌انداز است. این چشم‌انداز هدفگذاری شده است، یک سند بالادستی است؛ باید ما این را حتماً رعایت کنیم. بدون جهاد اقتصادی، به چشم‌انداز نخواهیم رسید. در چشم‌انداز، قدرت اول اقتصادی منطقه هم مطرح شده. در این میدان - که میدان مسابقه است - اگر چنانچه عقب ماندیم، ضربه خواهیم خورد. آن روز در آن جلسه هم مطرح شد که مسئله‌ی چشم و همچشمی مطرح نیست؛ مسئله این است که در این چالش عمومی و میدان تحرکات عمومىِ دولتها در این برهه‌ی از زمان، اگر کسی عقب ماند، پامال خواهد شد. پیشرفت اقتصادی ما و رسیدن به اهداف چشم‌انداز، به خاطر این است که اگر چنانچه به آنجا نرسیدیم، ملت ما و کشور ما دچار ضربات سختی خواهد شد؛ احیاناً ضربات مهلکی به ما وارد خواهد آمد. باید به آنجا برسیم؛ این نیاز ماست. با شعاری که ما داریم میدهیم، با اهداف انقلاب  اسلامی، جز این چاره‌ای وجود ندارد. حقیقت این است که نظام اسلامی، امروز نظام استکبار و سلطه و الحاد را به چالش گرفته؛ این یک حرکتی است که آغاز شده. شکست خوردن در این میدان، خسارتهایش غیر قابل توصیف است و مخصوص به ملت ما هم نخواهد شد؛ لذا باید در این میدان قطعاً پیروز شد. این پیروزی با این ابزار ممکن نیست؛ ابزارهای گوناگون دیگری هم لازم است؛ از جمله‌ی اینها، پیشرفت اقتصادی است.

انقلاب اسلامی حرکتی بود که با اهداف مشخصی - ولو آن اهداف که مشخص هم بود، در یک جاهائی کلی بود؛ بتدریج خرد شد، روشن شد، مصادیقش معلوم شد؛ اما اهداف، اهداف روشنی بود - به وجود آمد.  هدف اسلام‌خواهی، هدف استکبارستیزی، هدف حفظ استقلال کشور، هدف کرامت‌بخشی به انسان، هدف دفاع از مظلوم، هدف پیشرفت و اعتلای علمی و فنی و اقتصادی کشور؛ اینها اهداف انقلاب بوده. انسان وقتی در فرمایشات امام (رضوان اللَّه  علیه) و در اسناد اصلی انقلاب اینها را نگاه میکند، میبیند که همه‌ی اینها در متون اسلامی هم ریشه دارد. مردمی بودن، متکی به ایمان مردم، عقاید مردم و انگیزه‌های مردمی و عواطف مردمی، جزو پایه‌های اصلی انقلاب است. این خط ادامه پیدا کرده؛ این خط انحراف پیدا نکرده، این خط زاویه نخورده. امروز سی و دو سال از انقلاب میگذرد؛ این خیلی حادثه‌ی مهمی است.

یک توصیه‌ی دیگر ما هم این است که تشکلهای دانشجوئی با هم همفکری و همکاری و همدلی نشان بدهند. حالا من نمیخواهم یک چیزی را حتماً یک پیشنهاد قطعی بکنم، اما به نظر آدم میرسد که مثلاً یک مجمع هماهنگ کننده‌ای بین این تشکلها وجود داشته باشد تا تشکلها همجهت پیش بروند. البته جهتهای کلی تقریباً با هم یکسان است، خوب است. نمیخواهیم هم بگوئیم که این تشکلها با مختصاتی که هر کدام دارند، بایستی این مختصات را همه یککاسه کنند؛ نه، تنوع و مختصات گوناگون در تشکلها هیچ ایرادی ندارد؛ منتها در جهتگیریها، در پیشرفت به سمت اهداف انقلاب، یک هماهنگی انجام  بگیرد تا بتوانید بر محیط دانشجوئی اثرگذاری کنید. تشکلها باید بتوانند بر محیط دانشجوئی اثرگذاری کنند. خوشبختانه محیط دانشجوئی محیط خوبی است. نه اینکه در محیط دانشجوئی اشکال نیست، انحراف نیست، خطا نیست، لغزش نیست؛ کجا نیست؟ در مقدس‌ترین مجموعه‌ها و محیطها هم بالاخره انسان یک لغزشهائی سراغ دارد یا مشاهده میکند؛ اما مجموعاً محیط دانشجوئی، محیط پرنشاط، پرتحرک و بر روی هم دینی و معتقد و پایبند به مبانی به حساب می‌آید؛ این چیز خیلی مغتنمی است. محیط دانشجوئی ما اینجوری است؛ از این باید استفاده کرد، روی این محیط باید تأثیرگذاری کرد، باید جهتگیری درست داد.
 یک توصیه‌ی دیگر ما هم این است که هم مسئولان دانشگاهی کشور و هم تشکلها سعی کنند نسبت به همدیگر مماشات و همراهی و همکاری داشته باشند. مواردی آدم میشنود که این همکاریها یا وجود ندارد یا تعارض وجود دارد؛ که خب، بعضی از حوادث هم پیش می‌آید، که یکی از دوستان به قضیه‌ی بوشهر و اینها اشاره کردند. باید همکاری بکنند، باید همدلی بکنند؛ چون هدفها یکی است؛ اهداف انقلاب است. مسئولین دارند زحمت میکشند، تلاش میکنند، واقعاً عرق میریزند - آدم میبیند دیگر -  فکر میکنند؛ به قدری که به ذهنشان می‌آید، به قدری که توان دارند، دارند تلاش میکنند. این جوانهای تشکلها هم، همه باانگیزه، پرنشاط و پاکیزه‌اند. خب، این مجموعه‌ها باید به همدیگر کمک کنند.

مسئله‌ی مناطق محروم قم که اشاره شد و آقایان در بیاناتشان فرمودند - هم آقای استاندار، هم آقای معاون اول محترم - بسیار مهم است؛ همین مناطقی که اسم آوردند و بعضی از مناطقی که اسم نیاوردند. در قم مناطق محرومی هستند با جمعیت زیاد، آن هم با مردمی عاشق و مشتاق انقلاب. همین منطقه‌ی نیروگاه که گفتند، با همه‌ی محرومیتهائی که دارد، مردم آنجا جزو مشتاق‌ترین و علاقه‌مندترین مردم در جهت انقلاب و در جهت آرمانهای انقلابند؛ این را ما اطلاع داریم. در دوران  دفاع مقدس هم همین جور بوده، بعد از آن هم تا امروز همین جور بوده است. یا محله‌ی شاه ابراهیم و محلات دیگری که محلات فقیر و عقب‌مانده‌ی قم هستند، باید با رویکرد امور رفاهی، بهداشتی، آموزشی و خدماتی، یک فکر اساسی برای این محلات بشود؛ یک حرکت دفعی انجام بگیرد تا بعد ان‌شاءالله به روال معمولی بیفتد.

امروز صدام کجاست؟ صدامی که آنها برای مقابله‌ی با ملت عزیز ایران و با انقلاب اسلامی و با امام بزرگوار پیش کرده بودند، اول بشدت ذلیل شد، بعد هم با نکبت مرد و از دنیا رفت؛ اما امام زنده است، انقلاب زنده است، فرزندان امام زنده‌اند، ملت امام زنده است. این یک تجربه است.
همه‌ی کسانی که سینه سپر میکنند و پیشکرده‌های جبهه‌ی جهانىِ استکبارند که در مقابل ایران اسلامی قرار میگیرند، به همین سرنوشت دچار خواهند شد. این، تجربه است و در آینده هم همین جور خواهد بود. امام زنده خواهد ماند، انقلاب زنده خواهد ماند، شما زنده خواهید ماند؛ دشمنان شما منکوب و نکبت‌زده از سر راه خواهند رفت. این حرکت باید به قله‌های عالی اهداف انقلاب برسد و به فضل پروردگار و به حول و قوه‌ی الهی خواهد رسید.

ایشان معنای حقیقی صدور انقلاب را صدور عطر افکار و آرمانهای انقلاب اسلامی  خواندند و با اشاره به استقبال مشتاقانه مردم کشورهای مختلف از مسئولان جمهوری اسلامی افزودند: عطر اسلام و انقلاب اسلامی با وجود همه تلاشهای  دشمنان، قلبهای ملتها را پرنشاط کرده است و این، واقعیتی انکارناپذیر است.

چرا مردم امسال در بیست و دوی بهمن از سال گذشته گرم‌تر و متراکم‌تر آمدند؟ چون احساس خطر کردند؛ چون دیدند کسانی به بهانه‌ی مسئله‌ی انتخابات و مسائل بعد از انتخابات، دارند در اصل نظام خدشه به وجود می‌آورند، دارند معارضه میکنند، دارند پنجه به چهره‌ی نظام میزنند. رفتار خطرناک آنها این بود که نام امام و انقلاب و نظام را هم گاهی می‌آورند، اما حرفشان، عملشان، اقدامشان، تحریکشان، درست نقطه‌ی مقابل روش انقلاب و ممشای انقلاب و اهداف انقلاب است؛ مردم  این را احساس کردند. اینکه مردم این را میفهمند و احساس میکنند، این بصیرت بالائی است، این خیلی مهم است؛ و اینکه مردم بعد از این احساس، اینجور وارد میدان میشوند، میآیند حضور خود را اعلام میکنند، این خیلی همت و عزم بالائی را نشان میدهد؛ اینها خیلی مهم است. ما باید اینها را ببینیم، باید قدر بدانیم و باید عاملش را بشناسیم. عاملش دینداری مردم است؛ عاملش همین ملاک اصلی در نظام اسلامی است؛ یعنی اطاعت از پروردگار عالم.

امروز حرکت انقلاب، هدفهای انقلاب، همان چیزهائی است که در روز اول ترسیم شد و امام بزرگوار و حکیم ما آنها را ترسیم  کرد. این هدفها با فطرت مردم هماهنگ بود، لذا مردم آن را گرفتند؛ والّا دل میلیونها مردم را به یک سمتی متوجه کردن، کار عادیای نیست. وقتی کسی با فطرت سخن میگوید، از خدا حرف میزند، فطرتها به او متوجه میشود؛ «لو انفقت ما فی الأرض جمیعا ما الّفت بین قلوبهم و لکنّ اللَّه الّف بینهم». دست قدرت خداست که دلها را به یک سمتی هدایت میکند؛ لذا نتیجه این میشود.

شعر انقلاب باید در خدمت مفاهیم انقلاب باشد. خب در بین شماها کسانی  هستند که شعرهای آئینی میگویند. شعرهای مذهبی و شعرهای مربوط به ائمه (علیهم‌‌‌‌‌‌‌السّلام) را، به اصطلاحی که حالاها باب شده، تعبیر میکنند به «شعر آئینی». هستند؛ انصافاً شعرهای خوبی هم گفته میشود؛ بعضیها هم اشعار مربوط به جنگ و دوره‌‌‌‌‌‌‌ی دفاع مقدس یا مربوط به شهدا یا مربوط به جانبازان و اینها را میگویند. اینها خیلی خوب است؛ لیکن - پارسال هم من اشاره کردم به این معنا - اهداف و آرمانهای انقلاب منحصر در اینها نیست. انقلاب یک مجموعه‌‌‌‌‌‌‌ای از ستاره‌‌‌‌‌‌‌های درخشان آرمانی  را بالای سر ما قرار داده و ما را به حرکت و پرواز و جهش به سمت این نقاط نورانی دعوت کرده. ما هم امتحان کردیم، دیدیم میتوانیم پرواز کنیم؛ دیدیم این پرواز ممکن است. البته در دوره‌‌‌‌‌‌‌ی دفاع مقدس نمونه‌‌‌‌‌‌‌های بارزش دیده شد و دیدیم وقتی این ملت به سمت این آرمان‌‌‌‌‌‌‌ها پر بگشاید، میتواند خوب حرکت بکند؛ اما بسیاری از این آرمانها هنوز بالای سر ماست؛ ما باید حرکت کنیم: به سمت عدالت باید برویم، به سمت اخلاق باید برویم، به سمت استقلالِ به معنای حقیقی کلمه - شامل استقلال فرهنگی که از همه عمیقتر و دشوارتر است - باید برویم، به سمت بازیابی حقیقی هویت اسلامی- ایرانی خودمان باید برویم.

رئیس جمهور محترم و منتخب ما که با آراء بالا، با یک نصاب بی‌نظیر به این مسئولیت بزرگ از سوی مردم گذاشته شدند و گماشته شدند، قدر این نعمت را بدانند؛ شکر بگزارند. همکاران ایشان در دولت آینده قدر بدانند؛ قدر اسلام را، قدر ایمان را، قدر این فروغی که دلهای این مردم را روشن کرده است و آنها را به این صحنه کشانده است. قدردانی از عظمت این انقلاب اقتضاء میکند که مسئولان کشور همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی توان خود را، همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی تلاش خود را برای خدمت به مردم و برای پیشرفت به سمت اهداف انقلاب به کار بگیرند.

جناب حجت الاسلام آقای شیخ غلامعلی صفایی دامت افاضاته
اکنون که جناب حجت الاسلام آقای ایمانی با حضور در شیراز خدمات خود را به آن سامان منتقل کرده اند با قدردانی ازمعزی الیه جنابعالی را که بحمدالله برخوردار از مراتب علمی و عملی و تبلیغی و خود برخواسته از میان مردم مؤمن و انقلابی بوشهر می باشید به امامت جمعه ی آن شهر و نمایندگی خود در استان بوشهر منصوب می کنم.
امید است ظرفیت عظیم معنوی آن شهر علم و ایمان با هدایت و تلاش جنابعالی در خدمت هدفهای والای انقلاب اسلامی  قرار گیرد و آن مردم صمیمی و مؤمن بویژه جوانان عزیز که در گذشته نیز مصدر خدمات با ارزش بوده اند با نشاط و امید روزافزون در همه ی صحنه های دینی و اجتماعی و انقلابی حضور افتخارآفرین داشته باشند.

وقتی نهضت اسلامی در ایران شروع شد و امام هدف از این نهضت را ریشه‌کن کردنِ حکومت استبدادی و حکومت سلطه و قطع نفوذ بیگانگان اعلام کرد، خیلی از مبارزین قدیمی و افرادی که دستشان تو کار مبارزه بود، زیاد باورشان نمیآمد؛ نمیتوانستند درست تصور کنند که چطور ممکن است چنین چیزی! سلطنت را در این کشور انسان از بین ببرد؟! من یادم است در همان سالهای آخر مبارزه - که امام بحثهای اساسی مربوط به حکومت را کرده بودند و این بحثها در بین مردم پخش شده بود و ایشان اعلام کرده بودند که شاه خائن است و شاه باید برود - بعضی از عناصر مبارز، فعال و خوب - که بعد هم در انقلاب فعالیتهای زیادی داشتند - حتّی آنها، میگفتند: مگر ممکن است؟! چطور امام مسئله‌ی سلطنت را مطرح میکند؟ مگر میشود با سلطنت درافتاد؟! باورشان نمیآمد.

یکی از بیصبریهائی که ما گاهی اوقات از خودمان نشان میدهیم یا شاهد هستیم که بعضی نشان میدهند، بی صبری در مقابل حفظ آرمانها و اهداف انقلاب است. به نظر من این از همه مهمتر است. جهتگیری نظام اسلامی؛ بایستی بر آن پای فشرد و بر سر آن پایداری کرد. صبر، اینجا بیش از جاهای دیگر معنا میدهد.

مردم باید خودشان را حافظ این انقلاب بدانند. انقلاب هویتش، معنایش به شعارهای انقلاب است؛ به جهتگیریهای انقلاب است؛ به ارزشها و مبانی انقلاب است. همیشه بوده‌اند، امروز هم هستند، در آینده هم خواهند بود کسانی که بخواهند به بهانه‌ی اینکه اوضاع جهان عوض شده است، شعارهای انقلاب را تغییر بدهند یا شعار دینی - بُعد دینی - را از انقلاب جدا کنند یا بُعد عدالت اجتماعی را از انقلاب جدا کنند یا بُعد سلطه‌ستیزی و بیگانه‌ستیزی را از انقلاب جدا کنند یا بُعد ضد استبداد بودن را از انقلاب جدا کنند. انگیزه‌های مختلف، به بهانه‌های مختلف همیشه ممکن است وارد میدان شوند، برای اینکه شعارهای انقلاب و هدفهای انقلاب را تغییر دهند. مردم باید هوشیار باشند؛ بدانند. این انقلاب با شعارهای خود زنده است.  اصلیترین شعارهائی که در این انقلاب بر روی پرچم انقلاب نوشته شده است، شعار اسلامی بودن است؛ پایبند بودن به مبانی دین و اصول و قواعد دینی است؛ سلطه‌ستیزی است؛ ستیزه‌ی با استکبار است؛ دفاع از مظلومان عالم است، آن هم دفاع صریح و صادقانه‌ی از همه‌ی مظلومان.

حلقه‌ی اول این است که هدف انقلاب چه بود؟ هدف انقلاب عبارت بود از ساختن یک ایرانی با این خصوصیاتی که عرض میکنم: مستقل، آزاد، برخوردار از ثروت و امنیت، متدین و بهره‌مند از معنویت و اخلاق، پیشرو در مسابقه‌ی جامعه‌ی عظیم بشری در علم و بقیه‌ی دستاوردها - که از اول و ازل بین آحاد بشر یک مسابقه است در دستاوردهای بشری، در علم و در بقیه‌ی خواسته‌ها و دستاوردهای بشری - برخوردار از آزادی با همه‌ی معانی آزادی. آزادی فقط آزادی اجتماعی نیست - اگرچه آزادی اجتماعی، یکی از مصادیق مهم آزادی است - هم آزادی اجتماعی مورد نظر است، هم آزادی به معنای رها بودن و آسوده بودن و آزاد بودن کشور از دست‌اندازی بیگانگان و استیلای آنها - که گاهی کشور بظاهر مستقل هم هست، اما زیر نفوذ است - و هم آزادی معنوی، که آن رستگاری انسان و تعالی اخلاقی انسان و عروج معنوی انسان است، که هدف اعلی، این است. همه‌ی کارها مقدمه برای تکامل انسان و عروج انسانی است. این باید در جامعه‌ی اسلامی خود را نشان بدهد.
ایران با این خصوصیات، مطلوب انقلاب بود. شما بپرسید که از کجای انقلاب، این خصوصیات در میآمد؟ کجا تدوین شد؟ من عرض میکنم از کلمه‌ی اسلامی. اسلام اصلاً همین‌هاست. آن کسی که غیر از این در مورد اسلام تصور میکند، اسلام را نشناخته. آن کسی که تصور میکند اسلام فقط به جنبه‌های معنوی، آن هم با برداشت و تلقی خاص از جنبه‌های معنوی - عبادت و زهد و ذکر و امثال اینها - میپردازد، به دنیای مردم، به لذات مردم، به خواسته‌های بشری مردم نمیپردازد، او اسلام را درست نشناخته؛ اسلام اینجوری نیست. همه‌ی این چیزهائی که گفتیم؛ هم آن چیزی که مربوط به مسائل دنیائی جامعه است - مثل عدالت، مثل امنیت، مثل رفاه، برخورداری از ثروت، برخورداری از آزادی و استقلال - هم آنچه که مربوط به مسائل اخروی است؛ مثل رستگاری، تقوا، پرهیزگاری، رشد اخلاقی، تکامل معنوی انسان، در کلمه‌ی اسلامی مندرج است.
آیه‌ی قرآن به ما میفرماید که: «و لو انّ اهل القری امنوا و اتّقوا لفتحنا علیهم برکات من السّماء و الأرض»؛ ایمان و تقوا که باشد، برکات آسمان و زمین جاری خواهد شد. برکات آسمان، همان فتوح معنوی است، همان رحمت الهی است، همان تقرب الیاللَّه است، همان استغفار ملائکه‌ی آسمان و حمَله‌ی عرش برای بندگان خدا در روی زمین است. برکات ارض، یعنی همه‌ی آنچه که به زندگی زمینی انسان ارتباط پیدا میکند؛ یعنی آزادی، یعنی رفاه، یعنی استقلال، یعنی امنیت، یعنی سعه‌ی رزق، سلامت بدن و از این قبیل. اگر ایمان و تقوا باشد، هم آن برکات و هم این برکات برای بشر وجود دارد. این، اسلام است. پس وقتی که گفتیم انقلاب اسلامی، معنایش این است که عرض شد.
خوب، این چیزی بود که در انقلاب بود؛ میخواستیم ایرانی بسازیم با این خصوصیات. این مطلب یک اضافه‌ای دارد و آن این است که مسئله فقط ایران هم نبود؛ ایران به عنوان یک الگو برای جوامع اسلامی در درجه‌ی اول، و همه‌ی جوامع بشری در درجه‌ی بعد، مورد نظر بود. ما میخواستیم این جامعه را با این خصوصیات بسازیم - ما یعنی ملت ایران، انقلاب ایران، انقلابیون ایران؛ منظور، شخص بنده و چند نفر دیگر نیست - و آن را بگذاریم جلوی چشم آحاد بشر و امت اسلامی؛ بگویند این است که هم مطلوب اسلام است، و هم میسور مردم این روزگار است. اینجور نباشد که خیال کنند بله، این مطلوب هست، اما میسور نیست؛ که میگفتند در دوران مبارزات نهضت اسلامی. بعضی از کسانی که نیتهای خوبی هم داشتند، میگفتند آقا بیخود چرا زحمت میکشید، فایده‌ای ندارد؛ بله، این حرفهای شما درست است، اما شدنی نیست. انقلاب میخواست به همه‌ی کسانی که در هر نقطه‌ای از دنیای اسلام هستند، نشان بدهد که این الگو تحقق‌یافتنی و شدنی است؛ این هم نمونه‌اش. این آن چیزی بود که به عنوان هدف انقلاب وجود داشت. این هدف از اول بود، به شما عرض کنم که امروز هم همین هدف هست، در آینده هم همین هدف خواهد بود؛ این هدف ثابت است. این حلقه‌ی اولِ بحث ما.
حلقه‌ی دوم بحث این است که این هدف را انقلاب اسلامی داشت؛ ما در خلأ که زندگی نمیکنیم، ما در یک واقعیاتی داریم زندگی میکنیم؛ این واقعیات چقدر برای رسیدن به این هدفها کمک بود یا مزاحمت بود؟ یقیناً ا گر مزاحمهائی که حالا میشمارم، وجود نداشت، رسیدن به این هدف، زمان زیادی نمیخواست. شاید در طول پنج سال، ده سال یک گروه متشکل قوی میتوانستند این اهداف را برآورده کنند؛ منتها در سر راه انسان موانع وجود دارد. اساساً همین وجود مانع است که به تلاش انسان معنا و حقیقت معنوی میبخشد و اسمش میشود جهاد؛ والّا اگر مانع نبود، جهاد معنی نداشت. جهاد یعنی جد و جهد همراه با زحمت و چالش با موانع.
...
همه‌ی کسانی که به نحوی از انقلاب یا از هدفهای انقلاب متضرر میشدند، اینها جلوی انقلاب ایستادند. از امنیت یک عده‌ای متضرر میشوند، از عدالت یک عده‌ای متضرر میشوند، از نفی حاکمیت طاغوت یک عده‌ای متضرر میشوند، از نفی سلطه‌ی بیگانه یک جماعتی متضرر میشوند، از نفی استبداد یک عده‌ای متضرر میشوند. اینها را شما میدانید؛ توضیح لازم ندارد. کیها از عدالت یا از استقلال یا از آزادی و امثال اینها متضرر میشوند؟ اینها همه در مقابل انقلاب صف کشیده‌اند. تا الان هم این صف‌کشی ادامه دارد.

مسیرِ پیشرفت، مسیر غربی نیست، مسیر منسوخ و برافتاده‌ی اردوگاه شرقِ قدیم هم نیست. بحرانهائی که در غرب اتفاق افتاده است، همه پیش روی ماست، میدانیم که این بحرانها گریبانگیر هر کشوری خواهد شد که از آن مسیر حرکت کند. پس ما بایستی مسیرِ مشخصِ ایرانی - اسلامی خودمان را در پیش بگیریم و این را با سرعت حرکت کنیم؛ با سرعت مناسب.
راه حلی که بر اساس این مقدمات وجود دارد، این راه حل را شما باید پیدا کنید. شما باید به نتیجه برسید، به این استنتاج برسید، اما آنچه که من میتوانم به عنوان راهنمائی و راهبرد کلی به شما عرض کنم، تلاش و مجاهدت جوانانه و پیگیر است. شما که در دانشگاهید، فعالیت شما فعالیت دانشگاهی است؛ باید درس بخوانید، تحقیق کنید، به فکر نظریه‌سازی باشید. الگو گرفتن بی قید و شرط از نظریه‌پردازهای غربی و شیوه‌ی ترجمه‌گرائی را غلط و خطرناک بدانید. ما در زمینه‌ی علوم انسانی احتیاج داریم به نظریه‌سازی. بسیاری از حوادث دنیا حتّی در زمینه‌های اقتصادی و سیاسی و غیره، محکومِ نظرات صاحبنظران در علوم انسانی است؛ در جامعه‌شناسی، در روان‌شناسی، در فلسفه؛ آنها هستند که شاخصها را مشخص میکنند. در این زمینه‌ها ما باید نظریه‌پردازیهای خودمان را داشته باشیم و باید کار کنیم؛ باید تلاش کنیم؛ دانشجو باید تلاش کند. دانشجو و محیط دانشگاه باید نگاه کلان به هدفهای انقلاب داشته باشد؛ دنبال آنها برود. مراقب باشید دشمن نتواند از محیط دانشگاه و از عنصر دانشجو و استاد استفاده کند. این آن چیزی است که من روی آن تأکید میکنم. میبینید یک حادثه‌ی کوچکی اتفاق میافتاد، حالا در همین دانشگاه خودتان، یک تعدادی مثلاً شاید در یک قضیه‌ای گله‌مندند، معترضند؛ ببینید بلافاصله در دنیا روی آن تفسیر میگذارند، تحلیل میگذارند، نه با جهتی که آن دانشجو به خاطر آن جهت این حرکت را انجام داده، این اقدام را کرده، بلکه درست در نقطه‌ی مقابل آن جهت. یعنی حاکمیت را، نظام را، اسلام را زیر سؤال میبرند با این وسائل. باید هشیار بود؛ در محیط دانشگاه این هشیاری از همیشه لازمتر است.

اینی که جوان انقلابىِ امروز بعد از سی سال اینجا می‌ایستد، آرمانهای انقلاب را به عنوان آرزوها و مطالبات خودش در میان میگذارد و با صدای بلند مطرح میکند، این خیلی توفیق بزرگی است برای انقلاب. هرگز در انقلابهای دیگر اینطور نبود. شما نگاه کنید آثار ادبی قرن نوزدهم فرانسه را که در آخر قرن هیجدهم انقلاب کبیر فرانسه انجام گرفته. در اوائل قرن نوزدهم ناپلئون سر کار آمده، آن‌وقت شما آثار ادبی اواسط قرن یعنی مثلاً 1830، 1840 را که زیاد هم هست؛ هم شعر، هم رمان، نگاه کنید، خواهید دید که آنها بعد از سی سال از پیروزی انقلابشان در چه وضعی بودند؛ یک استبداد مطلق، یک فساد مطلق، یک تبعیض طبقاتی بسیار وحشت‌انگیز آن‌وقت وجود داشته؛ با اینکه آنجا هم شعار عدالت بود، شعار مساوات بود، شعار نفی استبداد بود. این توفیق انقلاب اسلامی یک توفیق بی نظیری است. بدتر از او انقلاب اکتبر شوروی. در زمان ما هم که این اتفاقهائی که افتاد - اسمش البته انقلاب بود؛ اما غالباً کودتا بود یا اینکه گروه مسلحی آمدند سر کار؛ مثل کوبا و جاهای دیگر - غالب اینها همان حالتی را که عرض کردم، داشتند؛ یعنی طاقت نیاوردند و نتوانستند در مقابل این موانع بایستند.

ملت ایران همچنانی که در این حدود سی سال نشان داده است، هر جائی که آزمونی برای نشان دادن اقتدار ملی بوده است، وارد شده است. اگر راهپیمائی بوده است، تظاهرات بوده است، اگر انتخابات بوده است، اگر حضور در جبهه‌ها در دوران دفاع مقدس بوده است - هر جائی که مظهری از مظاهر قدرت ملی محسوب میشده است - ملت ایران با هوشیاری، با شجاعت در آن حضور پیدا کرده است. و همین است که در طول این سی سالی که تقریباً از انقلاب میگذرد، کشور شما، ملت شما، دولت شما روز به روز قویتر شده است؛ روز به روز آرمانهای انقلاب و مبانی انقلاب و ارزشهای انقلاب در او زنده‌تر شده است.

فرمانده کل قوا با اشاره به شایستگی‌های فراوان ملت ایران افزودند: این ملت، امام بزرگوار، شهیدان والامقام و آرمان‌های بلند انقلاب اسلامی، شایسته‌ی آنند که نیروهای مسلح، روزبه‌روز بر عمق و گستره‌ی ارزش‌ها و مجاهدت‌های خود بیفزایند.

وقتی این ملت ایستاده است، وقتی این ملت حاضر نیست از آرمانهای بلند خود دست بکشد، وقتی این ملت اسیر جوسازیهای دشمنان نمیشود، وقتی این ملت با بازیهای سیاسی معمول و مرسوم در دنیا قدمش نمیلغزد و از راه مستقیم خود عدول نمیکند، وقتی این ملت پرچم اسلام را با دستهای قدرتمند خود بلند میکند و ملتهای اسلامی و همه‌ی امت اسلامی را با حضور خود و وجود خود دلگرم میکند، این نشاندهنده‌ی این است که بسیج موفق بوده است و موفق خواهد بود و دشمنان بسیج و مراکز و دستگاههائی که به خاطر دشمنی با انقلاب و با آرمانهای انقلاب با بسیج دشمنند، باید اذعان کنند، اعتراف کنند که شکست خورده‌اند.
نیروی عظیم بسیج، نیروی عظیم ملت ایران است. جوانان عزیز! پسران! دختران! قشرهای مختلف! عناصر مؤمن و شاداب و مبتکری که در این قالب بزرگ و مجموعه‌ی عظیم قرار گرفته‌اید! هرچه میتوانید کیفیت خودتان را بالا ببرید تا بتوانید بر روی فضای عمومی جامعه اثر بگذارید و جوانهای بیشتر و مجموعه‌های بیشتری را به آن مرکزیت اصولی و آرمانی نزدیک کنید. مجموعه‌های مردمی بسیج، باید فکرشان این باشد؛ مدیران و اداره کنندگان و سرپرستان بسیج هم باید همین را فکر کنند.
امروز نظام مقدس جمهوری اسلامی به برکت همین عناصر سازنده‌ی خود - که عناصر سازنده‌ی بسیج هم همانهاست - توانسته است به سمت آرمانها پیش برود؛ میدان را از دست دشمنهای خود بگیرد.

ایشان شکل‌گیری و استمرار فعالیت‌های وزارت امور خارجه با تکیه بر نیروهای انقلاب را از ویژگی‌های بسیار مهم و مثبت این وزارتخانه دانستند و با اشاره به طبیعتِ ذاتاً پرچالش سیاست خارجی افزودند: وزارت امور خارجه باید بر اساس منافع ملی کشور یعنی تحقق بلندمدت اهداف انقلاب اسلامی و تحقق میان‌مدت اهداف سند چشم‌انداز ۲۰ ساله، برنامه‌ریزی و فعالیت کند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار مسئولان و دست‌اندرکاران مراسم هجدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی رحمة‌الله‌علیه، حرکت مستمرّ و مستحکَم در صراط مستقیم الهی را درس بزرگ امام برای مسئولان، مردم، نخبگان و همه‌ی گروه‌ها و جناح‌های سیاسی خواندند و افزودند: هرکس که دلش برای تحقق اهداف انقلاب و «پیشرفت و عزت» ملت و کشور می‌تپد، باید تقوا، صداقت، شجاعت، توکل و تمسّک امام بزرگوار به شرع مقدس را سرلوحه‌ی کار خویش قرار دهد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای اصول و شاخص‌های راه و حرکت امام را کاملاً روشن دانستند و با اشاره به شرع مقدس به عنوان یکی از اصول و مبانی خط امام خاطرنشان کردند: برخی تلاش می‌کنند مبانی اسلام و اهداف انقلاب مانند مردم‌سالاری دینی  و حقوق بشر در اسلام را به گونه‌ای تأویل و توجیه کنند که با لیبرالیزمِ شکست‌خورده و بی‌حاصل غربی منطبق شود و مورد قبول غربی‌ها قرار گیرد، اما این کار انحراف از خط امام است و دقیقاً در نقطه‌ی مقابل مبانی و دیدگاه‌های امام خمینی قرار دارد. بنابراین باید مراقب این انحراف بود و درباره‌ی آن هشدار داد.

خانواده‌ی شهیدان و ایثارگران از نظر تأثیر و ارزش رفتار و حرکت، فقط با خود شهدا قابل مقایسه هستند؛ با هیچ قشر دیگری در انقلاب، این مجموعه قابل مقایسه نیستند. ارزش آن مادران و پدران، آن همسران و فرزندان و بازماندگان که حرمت خون شهیدشان را حفظ کردند و خودشان با صبرشان، با گذشتشان مظهر دیگری شدند از فداکاری در پیشبرد اهداف انقلاب، این  است که یکی از مؤثرترین و نقش‌آفرین‌ترین عناصر کشورند. نمیخواهیم تعارف کنیم یا خوشامد بگوئیم؛ میخواهیم حقیقت مطلب آنچنان که هست، روشن شود.
یک ملت با آرمانهای بلند و اهداف مقدس و والا در مقابل جبهه‌ی وسیع دشمنیهای کینه‌توزانه، برای رسیدن به این هدفها و آرمان چه کار باید بکند؟ جز همت، جز عزم راسخ، جز ورود در میدانهای خطر، جز خطرپذیری و آمادگی برای رویاروئی با حوادث، کار دیگری میتواند بکند؟ و ملت ما این کار را کرد. ملت ما به دنبال آرمانها و هدفهای والای انقلاب اسلامی در مواجهه‌ی با دنیای نکبت‌بار کفر و استکبار و کین‌توزیهای قدرتهای سلطه‌طلب شرق و غرب حرکت کرد و عزم راسخ نشان داد. مظهر این عزم راسخ در یک دوره‌ی طولانی، همان جوانانی بودند که به تعبیر توصیف کننده‌ی شهدا کربلا «لبسوا القلوب علی الدّروع کأنّهم یتهافتون الی ذهاب الأنفس»؛ دلها را بر روی زره‌ها پوشیدند و به استقبال خطر رفتند؛ عاشقانه وارد میدان شدند و جان گرامی و عزیزشان در مقابل آن آرمانها در نظرشان کوچک شد. با چنین عزمی، با چنین اقتدار معنوی و روحیای رفتند و در میدانها ایستادند. مقاومت آنها توانست زانوی جبهه‌ی متحد کفر و استکبار را خم کند، او را از پا در آورد و از میدان خارج کند. این کار را جوانهای ما کردند.

ایشان کارگران کشور را افرادی متدیّن، نجیب، انقلابی و مؤمن به هدف‌های انقلاب دانستند و افزودند: از جمله ویژگی‌های جامعه‌ی کارگری این است که حل مشکلات خود را در چهارچوب نظام اسلامی که گرایش اصلی آن کمک به طبقات محروم و گسترش عدالت است، جست‌وجو می‌کند، زیرا نظام‌های وابسته به غرب در عمل نشان داده‌اند که هیچ‌گونه ترحمی به کارگران ندارند.

ایشان صبر و شکر را عامل پیروزی و استمرار انقلاب دانستند و افزودند: صبر همیشه به معنای تحمل سختی‌ها نیست، بلکه به معنای استقامت و ادامه‌دادن راه است، چرا که در غیر این صورت، هر نقطه‌ی توقف به نقطه‌ی تهاجم دشمن تبدیل می‌شود. بنابراین باید با شجاعت، تدبیر و برنامه‌ریزی، اهداف انقلاب اسلامی و آرمان‌های ملت را پیگیری کرد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین نوزدهم بهمن ماه را عید خودباوری و آزادگی نیروی هوایی ارتش خواندند و افزودند: هویت کنونی نیروی هوایی ارتش و استعدادهای جوان این نیرو نشأت‌گرفته از هویت واقعی نیروی هوایی است که در نوزدهم بهمن ۵۷ بروز یافت.
ایشان با تأکید بر لزوم حفظ این هویت و روحیه‌ی خودباوری و همت و تلاش خاطرنشان کردند: نیروی هوایی ارتش با دارا بودن استعدادهای جوان و برخوردار از ایمان و نظم و انضباط قادر است کارهای بزرگی در راه آرمان‌های بلند انقلاب انجام دهد.

شاید بتوانم بگویم، امروز همت مسئولان دولتی در پیمودن راههای طولانی و دشوار به سمت هدفهای انقلاب، از دورانهای  گذشته بیشتر است؛ با اینکه دشمنان و بدخواهان ملت ما عکس این را توقع داشتند و تصور میکردند. فکر میکردند هر چه زمان بگذرد و از مبدأ انقلاب دورتر شویم، امیدها کمتر میشود؛ در حالی که به عکس شد. امروز مسئولان و دولت ما، برای رفع مشکلات و گشودن گره‌ها و پیمودن راهها، امیدشان و اعتمادبه‌نفس و همتشان از گذشته بیشتر است. و من عرض میکنم، آنچه را که آنها به آن همت گماشته‌اند، اینها همه شدنی است.

بعضی که به این وضعیت نگاه میکنند، میگویند: شما نام عدالت اجتماعی را می آورید، مگر میشود؟! در داخل هم البته کسانی هستند که حاضرند برای منافع خود، پا روی منافع صدها و هزارها و میلیونها بگذارند؛ که میشنوید. بعضی سوءاستفاده کنندگان و مفسدان اقتصادی برایشان بیت‌المال و غیر بیت‌المال فرقی نمیکند؛ هر جا بتوانند دست میاندازند؛ حق هر کس ضایع شد، شد. اینها را که بعضی میبینند، میگویند: مگر میشود در کشور عدالت اجتماعی را مستقر کرد؟! من عرض میکنم: بله؛ همه‌ی آرمانهای این ملت و انقلاب - از جمله عدالت اجتماعی - را میشود با پشتیبانی این مردم مؤمن و غیور - که مثل کوه ایستاده‌اند - به نتیجه رساند. بیست سال قبل، آن روزی که ما درگیر دفاع مقدس بودیم و از میهنمان دفاع میکردیم، قدرتها ساده‌ترین سلاحها را هم حاضر نبودند به ما بفروشند؛ حتّی به دو برابر قیمت هم نمیفروختند. سیل سلاحها و ابزارهای مدرن از اروپا و امریکا و شوروی سابق به سمت عراق و صدام جنایتکار روانه بود، آن وقت ما برای ساده‌ترین سلاحها - اگر نداشتیم - بایستی با هزار مشکل مواجه میشدیم تا شاید بتوانیم یا نتوانیم آن را تهیه کنیم. آن روز اگر کسی میگفت این ملت، این جوانان و این همتهای انقلابی و مؤمن، یک روز خواهد توانست این همه ابزارهای موشکی را در خلیج فارس یا در نقطه‌ی دیگری به عنوان آزمایش و رزمایش منفجر بکند، کسی باور میکرد؟ اما ملت ما توانست.

همتِ کار، همتِ تلاش و ایمان جوشنده‌ی شما مردم، شما را مثل کوه استوار کرده است. باید همین همت باقی بماند. ان‌شاءاللَّه تمام آرمانهای انقلاب به نتیجه برسد، که از مهمترینِ آن رفع تبعیض، رفع تبعیض فردی، شهرستانی، استانی و منطقه‌ای در سرتاسر کشور است؛ و به کار گرفتن استعدادها و ثروتهای طبیعی که امروز در اختیار بخشهای مختلف ملت ایران است؛

ایشان با اشاره به اشعار خوبی که در خصوص مسائل ارزشی به‌ویژه شهادت، جهاد و دفاع مقدس سروده شده، خاطرنشان کردند: باید فضای هنری و شعر در جامعه به سوی آرمان‌های انقلاب و ایجاد شوق و انگیزه برای جبران عقب‌ماندگی‌ها و تلاش خستگی‌ناپذیر سوق داده بشود.

من آنچه که درباره‌ی وضع کنونی کشور میتوانم به شما آقایان محترم عرض بکنم، این است که بحمداللَّه و حسن‌توفیقه، وضع عمومی کشور در همه‌ی بخشها رو به جلو و پیشرفت است. مبادا بعضی از محاسبات موقتی یا بعضی از پدیده‌های کوتاه‌مدت و موقت، ما را از نگاه بلندمدت نسبت به آنچه که وجود دارد، غافل کند و دور بیندازد؛ نه، ما حقیقتاً رو به جلو و به سمت اهداف انقلاب حرکت کرده‌ایم و الان در کشور آنچه که واضح و محسوس است، شتاب گرفتن فعالیتهای سازنده‌ی کشور است. حقاً و انصافاً مسئولان کنونی در حرکت به سمت کارهای لازمی که برای کشور متصور هست، با شتاب، با حرکت سریع و بدون تفویت فرصت دارند حرکت میکنند؛ جهتگیریها و هدفگیریهایشان هم درست است. هدفگیری «عدالت اجتماعی» هدفی است که همه‌ی ما دنبال آن هستیم؛ اصلاً فلسفه‌ی وجود ما این است. یا هدف «رسیدگی به مناطق محروم و مناطق دوردست» اینها جزوِ آرزوهای ماست.

این انقلاب شکست‌خوردنی نیست؛ این انقلاب فرود آمدنی نیست؛ این انقلاب از سیر و حرکت خود باز نمی‌ایستد؛ چون جامعه‌ی ما یک جامعه‌ی مؤمن و دینی است و دین و ایمان اسلامی در اعماق دل مردم، از همه‌ی قشرها، نفوذ دارد؛ مردم به معنای حقیقی کلمه به دین معتقدند. بنابراین، آن چیزی که جزو ارزش‌های دینی باشد، برای مردم معتبر است و حراست از آن که در قانون آمده است، از نظر مردم یک وظیفه است. الان شما مشاهده میکنید که شانزده سال بعد از رحلت امام و بیست‌وشش سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، دولتی بر سر کار می‌آید که شعار اصلىِ آن، پیروی از آرمان‌های اسلام و انقلاب و عدالت است و مردم هم رأی و دل و خواست و جهت حرکتشان همین است. هر چند دشمنان، مخالفان و کینه‌ورزان بین‌المللىِ این ملت و این انقلاب و نظام جمهوری اسلامی درباره‌ی این ملت جور دیگری فکر میکنند؛ اما ما مردم خودمان را میشناسیم و این مردم حقیقت خودشان، دل خودشان، جهتگیری خودشان را که همان جهتگیری عمیق اسلامی است، در انتخاب‌های خود و در حرکت و شعارهای خود به‌روشنی نشان میدهند.

دوره‌ی خوبی است. دولت کار و تلاش خوشبختانه بر سر کار است. اهداف انقلاب و مسائل گوناگون اساسی مورد  توجه است. حداکثر استفاده را باید کرد. همه‌ی کسانی که در مقوله‌ی آموزش و پرورش یک دستی و مهارتی دارند، باید در این زمینه همکاری کنند. البته مسئولان محترم باید از این امکانات و تواناییها استفاده کنند تا بتوان یک بنای مستحکمی برای آموزش و پرورش ساخت و با توجه به تحولی که امروز کشور دارد و آینده‌ای که خودمان برای کشورمان ترسیم کرده‌ایم، (که معیارش هم همین چشم‌انداز بیست‌ساله است و این سند چشم‌انداز، بسیار چیز باارزشی است.) باید آموزش و پرورشمان را تحول بدهیم؛ ما در آموزش و پرورش احتیاج به تحول داریم.

من به انقلاب خودمان که نگاه میکنم، میبینم هنر بزرگ امام این بود که دچار این غفلت نشد؛ اساس کار امام این است. امام اشتباه نکرد که حرفی را که گفته بود و هدفی را که اتخاذ کرده بود، در سایه‌ی تنبیه و ظاهرسازیهای شعارهای دیگران گم کند و فراموش کند. این، اساس کار موفقیت امام بود که مستقیم به طرف هدف پیش رفت؛ صریح و عریان آن را جلوی چشمش قرار داد و به طرف آن حرکت کرد. متأسفانه این کار را زعمای روحانی و مشروطه نکردند و بر ایشان غفلت ایجاد شد؛ فلذا اختلاف شد. اختلاف که به وجود آمد، آنها تسلط پیدا کردند. وقتی قدرت دست آنها آمد، دیگر کاری نمیشد کرد. عین همین قضیه را من در قضایای عراق دیدم. در قضایای عراق هم اول علما به طور جدی وارد شدند، بعد تعبیر و توجیه شروع شد: حالا شاید اینها راست بگویند! شاید هدف بدی نداشته باشند! انگلیس‌ها در آن‌جا بین مردم عراق شعارهایی را پخش کردند: «جئنا محررین لا مستعمرین!»؛ ما نیامده‌ایم برای استعمار شما، ما آمده‌ایم شما را از دست عثمانیها آزاد کنیم! همین حرفی که حالا آمریکاییها در این برهه‌ی اخیر به عراقیها میگفتند: ما آمده‌ایم شما را از دست صدام آزاد کنیم، نیامده‌ایم برای این‌که بر شما تسلط پیدا کنیم! آن وقت آنها در آن‌جا از ۱۹۲۰ تا ۱۹۵۸ ظاهراً یا ۵۷، سیوهشت سال عراق را آن‌چنان فشردند که وقتی انسان این سال‌های طولانی را نگاه میکند و میخواند، گریه‌اش میگیرد که اینها در عراق و البته غالباً هم به‌وسیله‌ی خودِ همین عناصر عراقی چه کرده‌اند: از کشتار مردم، از نهب مردم، از غارت کشور، عقب نگه داشتن کشور و ذلت‌هایی که بر ملت عراق تحمیل کردند.
در این‌جا هم همین‌جور است؛ در این‌جا هم آمدند و شعارهای برّاقی را مطرح کردند و عده‌ای را غافل کردند، که ما اگر میخواهیم از تجربه‌ی مشروطیت استفاده کنیم، نباید بگذاریم این اشتباه تکرار شود؛ یعنی بایستی آن هدفی را که انقلاب اسلامی ترسیم کرده، صریح و بدون هیچ‌گونه مجامله در نظر داشته باشیم. البته رعایت اقتضائات زمان غیر از این حرف‌هاست؛ غیر از این است که ما هدف را فراموش و گم کنیم و به شعارهای دیگران دل ببندیم.

این دولتی که تقریباً شش ماه است مشغول به کار شده، دولت جدید، شاخصه‌اش عبارت است از: تصمیم قاطع بر خدمت خستگیناپذیر به مردم، به میدان آوردن همه‌ی توان خود و پُررنگ کردن هدفهای بلند انقلاب. اینها مشخصه‌های این دولت است. این دولت با تکیه بر شعارهای انقلاب و شعارهای امام بزرگوار، بر آن است که همه‌ی توان خود را به میدان بیاورد؛ با همه‌ی وجود کار کند؛ گره‌های زندگی مردم را باز کند؛ زیرساختهای کشور را هرچه زودتر و هرچه بهتر و جامع‌تر به وضعیت مطلوب برای پیشرفتهای آینده بسازد و در عرصه‌ی بین‌المللی بر استقلال ملی و عزت ملت ایران تکیه کند. در عرصه‌ی بین‌المللی، بازیگران سیاسی، یکی از ابزار عمده‌شان، مکر است و یکی تهدید. اگر دولتی در مقابل مکاری و تهدید آنها خود را نبازد و به ملت خود تکیه کند، موفقیتهای بسیاری خواهد داشت. میبینیم و حس میکنیم که این دولت بنا دارد عزت و استقلال ملی را آن‌چنان که در شأن ملت ایران است، حفظ کند.

باید همواره متوجه این حقیقت بود که کارهای شما اگرچه انواع مختلفی دارد، اما همه‌ی آنها در حقیقت یک کار است؛ مظهرش هم هیأت وزیران است که دور هم جمع میشوید. هدایت کننده و به تعبیری که بنده تکرار میکنم، پلیس راهنمای این بیست و چند راه، رئیس‌جمهور محترم است که هماهنگی ایجاد میکند تا بشود این کار واحد بزرگ را انجام داد؛ و آن کارِ واحدِ بزرگ عبارت است از پیشرفت و ارتقاء کشور به سمت و سوی اهدافی که برای خودمان ترسیم کرده‌ایم، که همان اهداف انقلاب اسلامی است و ریزتر شده، آنچه در سند چشم‌انداز بیست‌ساله تبیین شده است. برای این کار بزرگ، همه‌ی این مدت را قدر بدانید.

رئیس جمهور محترم ما امروز سخنان خوبی بیان کردند. تکیه‌ی بر عدالت، اساسی‌ترین و محوریترین اصلِ یک حرکت الهی است؛ ادامه‌ی کار همه‌ی انبیا و مصلحان بزرگ تاریخ است. البته عدالت دشمنانی دارد. همه‌ی کسانی که نانشان در بیعدالتی است، با عدالت دشمن‌اند. همه‌ی کسانی که با قلدری و زورگویی - چه در صحنه‌ی ملی، چه در صحنه‌ی بین‌المللی - تغذیه میشوند، با عدالت مخالفند. عدالت، شعار اصلی و هدف بزرگ انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی بوده و هست.
بعضی میخواهند با عنوان تندروی، عدالت را متهم و محکوم کنند. عدالت، تندروی نیست؛ حق‌گرایی است؛ توجه به حقوق آحاد مردم است؛ جلوگیری از ویژه‌خواری است؛ جلوگیری از تجاوز و تعدی به حقوق مظلومان است. در یک کشور کسان زیادی پیدا میشوند که اگر دستگاه مسؤولِ قانونی به مدد آنها نشتابد، در امواج درگیریهای گوناگون لگدمال میشوند. وظیفه‌ی دولتِ عدالتمدار، توجه ویژه به قشر محرومین است. عدالت را نباید تندروی و مخالفت با شیوه‌های علمی دانست. با استفاده از همه‌ی شیوه‌های عالمانه و با تدبیر میتوان عدالت را در جامعه مستقر کرد.

ملت ما با اکثریتی قاطع، شخصیتی انقلابی و دانشمند و مدیری شایسته و کارآزموده و دارای سوابق مجاهدت صادقانه در صحنه‌های گوناگون را، به ریاست جمهوری برگزیده است. سخن صریح و قاطع و صادقانه‌ی ایشان در تعهد به خدمتگزاری و رفع محرومیت و مبارزه با فساد، و لحن افتخارآمیز ایشان در پایبندی به اسلام و آرمان‌های انقلاب، که با منش مردمی و ساده‌زیستی همراه بود، دلها و آراء مردم را متوجه ایشان کرد و مسوولیت مهم ریاست جمهوری را بر دوش ایشان نهاد.

این انتخاباتی که اتفاق افتاد، خیلی حادثه‌ی بزرگی بود؛ حادثه‌ی شیرینی بود. این همه از چند ماه قبل علیه این انتخابات در دنیا تبلیغات کردند و امیدشان این بود که بیست درصد مردم شرکت میکنند؛ این را صریحاً گفتند؛ اما این همت را تصور نمیکردند. ما بارها در صحبتهای عمومی و علنی، خطاب به سیاست‌گذاران بلوکهای قدرت جهانی میگفتیم به حرف این تحلیل‌گران غلط اندیش و کج‌اندیش که شماها را درباره‌ی وضع ملت ایران گمراه میکنند، گوش ندهید؛ زیرا ملت ایران، این نیست که اینها میگویند. ملت ایران زنده است، ملت ایران مؤمن است، ملت ایران پای‌بند به مبانی انقلاب است، ملت ایران به دنبال استقلال و به دنبال آرمانهای انقلاب اسلامی و به دنبال عزت ملی و اسلامی خود هست؛ اما اینها باور نمیکردند و با تحلیل‌های غلط  خودشان نسبت به ملت ایران، حرف زدند و تحلیل کردند و تصمیم گرفتند. ملت ایران در این انتخابات خودش را نشان داد.

آنچه را که امروز به عنوان اهداف این انقلاب تعیین کرده‌ایم، باید با همان روش امام دنبال کنیم؛ با صراحت، با تبیین کامل و با جرأت و جسارت لازم؛ باید دلیرانه وارد این میدان شد. ما باید بدانیم آنچه ما را در مقابل دشمنان نگه میدارد و استقلال و آزادی و هویت ما را حفظ میکند، این است. این ملت اگر بخواهد به آبادی کشور و به پیشرفت علم برسد و اگر بخواهد در قافله‌ی چالش‌های گوناگون مادی دنیا - مسأله‌ی تجارت، مسأله‌ی کشاورزی و دیگر مسائل - پیشرفت کند، راهش این است که خط امام را دنبال کند؛ چون این خط، خط استقلال، بازگشت به هویت خود، استخراج گنجینه‌های پنهانِ درون سینه‌ی انسانها و بالفعل کردن این استعدادهاست.

الگوی نظام جمهوری اسلامی، الگوی اسلامی است؛ یعنی الگوی پیشرفت و توسعه و رفاه، همراه با عدالت و برادری و محبت و عطوفت بین قشرها و پُرشدن شکاف بین فقیر و غنی در جامعه. پیشرفت جامعه به این شکل که با معنویت همراه است، مورد نظر اسلام است.
خدا را شکر میکنیم که مسؤولان نظام جمهوری اسلامی از آرمان‌های اسلامی و آنچه به عنوان اهداف والا برای این انقلاب و این مردم تعریف شده است، تخلف نکرده‌اند. این اهداف را همه پذیرفته‌اند و شرط خدمت به این مردم و شرط احراز مسؤولیت‌های اساسی برای این مردم همین است که هر مسؤولی به این اهداف والا و آرمان‌های الهی و اسلامی از بن  دندان و از عمق جان معتقد باشد و در راه آن تلاش و مجاهدت کند. جاذبه‌ی نظام اسلامی برای ملتهای مسلمان در سراسر دنیا در همین نکته‌ی اساسی نهفته بود که اسلام را تضمین‌کننده‌ی سعادت جوامع اسلامی دانست. ملتهای مسلمان تا قبل از آن‌که انقلاب اسلامی به صحنه بیاید، میپنداشتند نام عدالت در اردوگاه چپ و سوسیالیستی است، و رفاه و پیشرفت مادی در اردوگاه راست - یعنی نظام سرمایه‌داری - قرار دارد. اسلام به صحنه آمد؛ وعده‌ی زندگی همراه با رفاه مادی و عدالت اجتماعی را به مردم داد و آنها مجذوب این شعار و این حرکت عظیم شدند؛ لذا در تمام دنیای اسلام، نام انقلاب اسلامی و نام امامِ این انقلاب برای مردم به صورت یک خورشید درخشان و یک نقطه‌ی پُرجاذبه درآمد. با این‌که ما در سالهای نخستین انقلاب تبلیغات وسیعی هم در دنیای اسلام نداشتیم؛ اما هر کس از نظام جمهوری اسلامی به نقاط دوردست دنیا که مسلمانان در آن‌جا زندگی میکردند، سفر کرد، دید نام امام، نام انقلاب، نام نظام جمهوری اسلامی و این پرچمِ برافراشته، در اعماق قلب مردم مسلمان جا دارد. حتّی بسیاری از ملتهای غیرمسلمان به خاطر این شعار به اسلام جذب شدند. ما باید به این شعارها عمل کنیم. به صرفِ گفتن و تکرار کردن، نمیتوان دلخوش بود که به آن هدفها خواهیم رسید؛ باید اینها را در عمل و در تجربه‌ی میدانی و واقعی پیاده کنیم؛ این مسؤولیت بزرگ مسؤولان جمهوری اسلامی است. همه‌ی مسؤولان به این معنا معتقد بوده‌اند و هستند و آن را دنبال میکنند؛ ولی باید تلاش و کار کنند تا این اهداف و آرمان‌ها تحقق پیدا کند.

من بار دیگر شما مردم عزیز و همه‌ی مردم کشورمان را دعوت میکنم که در تجربه‌ی انتخاباتی که در پیش است، فعالانه شرکت و حضور پیدا کنید. شخصیت‌های صالحی که به شما معرفی میشوند، آنها را به تناسب اهداف والای این ملت و این  انقلاب و این نظام انتخاب کنید. با پشتوانه‌ی آراء مردمی باید دولتی سرکار بیاید که با قدرت گره‌ها را باز کند و کارهای بزرگ را انجام دهد؛ کارهایی که در نیمه‌ی راه است و باید با تلاش مضاعف و با جد و جهد به نتیجه برسد، آنها را به نتیجه برساند. کشور ما میتواند ملتی بزرگتر از آمار کنونی ملت ما را هم اداره کند؛ میتواند خود را در سطح بالایی از پیشرفت و توسعه در میان ملت‌های عالم قرار دهد؛ و همچنان که در سند چشم‌انداز بیست ساله اعلام شده است، میتواند از جهات مختلف رتبه‌ی اول را در منطقه حائز شود. اینها تواناییهای ملت ماست؛ اینها را ملت ما به برکت وحدت کلمه، به برکت پرچم برافراشته‌ی اسلام، و به برکت ایمان عمیقی که در دل‌های شماست، تا کنون به‌دست آورده است و باز هم میتواند پیش برود و به چشم‌انداز زیبا و شایسته‌ی ملت ایران دست پیدا کند.

اسلام مردم خود را خوشبخت و سعادتمند میخواهد. این سعادت فقط با پول به‌دست نمی‌آید؛ فقط با ذکر و عبادت هم به‌دست نمی‌آید. حیات طیبه‌ی اسلامی، زندگییی است که در آن، راه رسیدن به معنویت و اهداف و سرمنزل‌های نهایىِ این راه، از  زندگی دنیایی مردم عبور میکند. اسلام دنیای مردم را آباد میکند؛ منتها آبادی دنیا هدف نهایی نیست. هدف نهایی عبارت است از این‌که انسان‌ها در زندگی دنیوی از معیشت شایسته و مناسب، از آسودگی و امنیت‌خاطر، و از آزادی فکر و اندیشه برخوردار باشند و از این طریق به سمت تعالی و فتوح معنوی حرکت کنند. حیات طیبه‌ی اسلامی شامل دنیا و آخرت - هر دو - است. مسأله این است که زندگی دنیوی - که به سمت اهداف الهی حرکت میکند - باید زندگانی حقیقی و راستینِ عادلانه را برای  مردم تأمین کند. در اسلام، عدالت مسأله‌ی بسیار مهمی است. ارزشی که از نظر اسلام به‌هیچ‌وجه و در هیچ شرایطی مورد مناقشه قرار نمیگیرد، عدالت است. عدالت، هدف پیغمبران است؛ هدف انقلاب اسلامی هم بوده است. در سایه‌ی عدالت، زندگی مردم میتواند با رفاه و توسعه‌ی مادی به سمت اهداف معنوی هم حرکت کند.

امروز ما احتیاج داریم که در کشورمان تلاش و پیشرفت و رشد علمی و فناوری، همراه با عدالت اجتماعی و مبارزه‌ی با فساد باشد. آنچه برای رئیس‌جمهور آینده بسیار مهم است، این است که با همه‌ی وجود در پی کار و تلاش برای مردم باشد. لذا من در اول سال عرض کردم؛ آنچه کشور احتیاج دارد، رئیس‌جمهور بانشاط، مصمم، کاردان، توانا، پیگیر و با حوصله است؛ رئیس‌جمهوری که قدر مردم را بداند؛ با مردم صمیمی باشد؛ برای مردم مجاهدت کند؛ برای مردم کار و تلاش کند؛ ظرفیت‌های کشور را آن‌چنان به‌کار بگیرد که مردم بتوانند از این ظرفیت‌ها در همه‌جا بهره‌مند شوند؛ رئیس‌جمهوری که اعماق کشور و روستاهای دورافتاده برای او با تهران تفاوتی نداشته باشد؛ حق مردم شهرهای بزرگ و کوچک در نظر او یکسان باشد؛ بتواند برای رفع تبعیض و پُر کردن شکاف میان ثروتمندان و فقرا تلاش و کار کند؛ رئیس‌جمهوری شجاع، با تدبیر و مؤمن به هدف‌های انقلاب و نظام باشد.

مردم بایستی هوشمندانه و آگاهانه انتخاب کنند و در میان نامزدهای گوناگون، کسی را که احساس می کنند به این معیارها نزدیک است، برگزینند؛ این یک کار بزرگ است و کار شما مردم است. مردم باید با چشم باز در این صحنه ی مهم حاضر شوند و ان شاءاللَّه خدای متعال کمک کند و دلهای مردم را هدایت کند تا فرد با کفایت، شجاع، با اخلاص، دارای روح مردمی، شاداب و با نشاط، مؤمن به هدفها و ارزشهای انقلاب، مؤمن به مردم، مؤمن به نیروی مردم و معتقد به حق مردم را انتخاب کنند؛ این مهمترین بخش مشارکت عمومی مردم در امسال است. در همه چیز مشارکت عمومی مهم است، و این از جمله ی کلیدی ترین است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای وحدت ملت ایران را یگانه‌راه تحقق اهداف ملی برشمردند و با اشاره به انتخابات آتی ریاست‌جمهوری افزودند: نقش دولت و نقش رئیس‌جمهور در پیمودن قاطع راه پیشرفت و تحقق اهداف انقلاب، نقشی بسیار اساسی است و  یک قوه‌ی مجریه‌ی سالم و کارآمد می‌تواند در حل مشکلات  کاملاً مؤثر واقع شود. بنابراین در انتخابات آینده باید چشم‌ها را باز کرد و از خدا کمک خواست تا از آزمایش پرهیجان و دشوار انتخابات  سربلند بیرون آمد.

اولین انقلابی که با مردم شروع کرد، با مردم ادامه داد، حرف خود را عوض نکرد، راه خود را تغییر نداد و اهداف خود را کم و زیاد نکرد، انقلاب اسلامی ایران است. این انقلاب به نام خدا و برای مردم و برای عدالت و استقلال و آزادی آغاز شد و این راه را همچنان ادامه داده است. هنوز شعارها همین‌هاست و به توفیق الهی این شعارها همچنان خواهد بود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای  با اشاره به استقبال پرشور ملت‌ها از مقامات عالی‌رتبه‌ی ایران -از جمله در سفر اخیر رئیس‌جمهور به کشورهای افریقایی- افزودند: رمز استقبال به‌یادماندنی ملت‌ها از مسئولان ایرانی، جذابیت آرمان‌های انقلاب اسلامی، حمایت ملت ایران از مظلومان و پایداری این ملت در مقابل سیطره‌ی استکبار است که به یاری پروردگار، این استقامت تاریخ‌ساز به همت ملت و مسئولان کشور ادامه خواهد یافت.

رهبر معظم انقلاب  پیشرفت‌های ملت ایران را در برخی عرصه‌ها واقعاً شگفت‌انگیز خواندند و افزودند: این پیشرفت‌ها حقیقتاً دنیا را متوجه ایران کرده، اما باید توجه داشت که تحقق کامل اهداف انقلاب، نیازمند کار و تلاش بی‌وقفه و همگانی چندین نسل متوالی است.
ایشان نسل جوان دانشگاهی را مدیران و سازندگان حال و آینده‌ی کشور برشمردند و افزودند: جوانان مؤمن و صالح در این راه  تکالیف سنگینی بر عهده دارند.

مردم می خواهند کسانی مسؤولیتها را به عهده بگیرند که دلسوز، با کفایت و کارآمد باشند. بحمدالله امروز کارهای زیادی شده؛ زیربناهای مهمی از کشور آماده ی بهره برداری شده است. بازوان قوی و باکفایت یک مسؤول مؤمن و وفادار به آرمانهای انقلاب - که آرمانهای مردم است - خواهد توانست بسیاری از گره ها را باز کند؛ مردم دنبال این هستند. فرصت فراوان است؛ حرفها در این زمینه زیاد است؛ ان شاءالله در زمان خود این حرفها گفته خواهد شد و مردم ما مثل همیشه بابصیرت، با آمادگی، با انگیزه و نشاط این آزمایش بزرگ را هم از سر خواهند گذراند.

ایشان همچنین با ابراز خشنودی از حرکت مجلس هفتم در جهت اهداف انقلاب اسلامی به مقابله و مبارزه‌ای که با انقلاب  جهت ناکارآمد نشان‌دادن نظام اسلامی می‌شود، اشاره و خاطرنشان کردند: مجلس شورای اسلامی همواره توجه داشته باشد که در وسط این صحنه‌ی مبارزه قرار دارد و هرگونه اشتباه یا اقدامی که موجب یأس مردم شود، به ضرر نظام خواهد بود.

در اهداف و مبانی، ملاک ما باید «فاستقم کما امرت» باشد. به‌هیچ‌وجه عدول از مبانی و عدول از ارزشها جایز نیست؛ اهداف،اهداف الهی است و هیچ تردید، شک یا ارتدادی از این اهداف جایز نیست؛ اما در روشها بایستی تکامل، اصلاح، تغییر و رفع خطا، جزو کارهای دائمی و برنامه‌های همیشگی ما باشد؛ ببینیم کدام روش ما، ولو به آن عادت کرده باشیم، غلط است، آن را عوض و اصلاح کنیم. باید مراقب باشیم که جای این تعبیرات عوض نشود؛ یعنی ما در زمینه‌ی اهداف، میگوییم استقامت؛ باید جای «هدف» را با «روش» اشتباه نکنیم. استقامت در روشها لازم نیست، استقامت در اهداف لازم است. در کار روشها آزمون  و خطا جاری است. البته باید از تجربه‌ها استفاده کنیم که آزمون ما آزمون موفقی باشد و نخواهیم که دائم تجربه کنیم و پشت‌سر هم اشتباه؛ اما در زمینه‌ی اهداف، بایستی قرص و محکم بایستیم و یک قدم پایین نیاییم. البته انحراف از هر دو نیز اشتباه است. بعضی به نام نواندیشی و به نام اصلاح، در هدفها تغییر ایجاد میکنند؛ در هدفها تجدیدنظر میکنند؛ اصلاح نیست؛ این برگشتن از راه و عقبگرد است؛ ارتجاع است. ما اگر امروز اهداف والای انقلاب اسلامی را، چه در زمینه‌های فرهنگی، چه  در زمینه‌های اقتصادی، چه در زمینه‌های حکومتی و سیاسی، دست بزنیم و برگردانیم به سمت آنچه که احیاناً دنیا - دنیای مادی و سلطه؛ دنیای تحت پنجه‌ی شیطان - هم از ما مطالبه میکند، این ارتجاع به گذشته است. در گذشته، در دوران طاغوت، همین اهداف دنیایی حاکم بود؛ منتها با ابزارهای بسیار فاسد و زشت و وابسته. ما نباید این ارتجاع را قبول بکنیم. اهداف ما اهداف الهی است؛ حکومت اللَّه و توحید و رفتن به سمت جامعه‌ی حقیقی دینی و حاکمیت احکام الهی است.

سال ۸۲ مثل همه‌ی دوران زندگی انسان سالی بود مشتمل بر غم‌ها و شادی‌ها، توانایی‌ها و کاستی‌ها؛ مثل اینکه همه‌ی زندگی انسان مشمول این قاعده‌ی کلی است؛ غم و شادی در زندگی انسان به هم آمیخته است. در لابلای این تجربه‌های گوناگون و فراز و نشیب‌ها، انسانی و ملتی موفق است که هدف خود را گم نکند و راه خود را با پشتکار و استقامت ادامه دهد. همه باید دست به دست هم دهیم و فراتر از نگاه‌های کوچک و تنگ‌نظرانه، همت عالیِ خود را به اهداف والای انقلاب  اسلامی معطوف کنیم و به سمت آن حرکت کنیم. ملت ما همچنان که در دوران دفاع مقدس قابلیت نظامی خود را نشان داد، در سال گذشته و دوران‌های بعد از جنگ هم قابلیت و ظرفیت و وزن اجتماعی و سیاسی خود را اثبات کرد. 
...
از خداوند متعال مسألت می‌کنیم که مسؤولان را موفق بدارد؛ همه‌ی ما را در راه تحقق آرمان‌های انقلاب اسلامی، که رضای الهی و شادی قلب ولی‌عصر (ارواحنافداه) در آن است، توفیق دهد؛ و ملت ایران را همواره خوشبخت و شاداب و پرنشاط باقی بدارد.

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی امروز در دیدار نمایندگان مجلس خبرگان با اشاره به استحکام ارکان و پایه های نظام اسلامی بر لزوم استقامت و پایداری در مسیر اصول و آرمانهای انقلاب اسلامی و صراط مستقیم  الهی تاکید و تصریح کردند: به برکت نسل جوان با ایمان و پرشور، افق آینده کشور بسیار امیدوار کننده و مثبت است.

نظام جمهوری اسلامی بر اساس منطق عقلانی و متکی بر قدرت معنوی، ضمن دفاع از هویت ملی و اسلامی و حقوق ملت خود، هیچگاه از آرمانهای والای انقلاب دست بر نخواهد داشت.

اگر بخواهیم تقوا را در زندگی - چون ادّعای تقوا و بر زبان آوردن آن کافی نیست؛ واقعاً باید متّقی و پرهیزکار بود - و اعمال و رفتار خودمان بروز دهیم، مهمترین عرصه آن برای ما مسؤولان، عرصه مسؤولیتهای اجتماعی و هدفهای انقلاب را به‌جد دنبال کردن است. انقلاب اسلامی هدفها و شعارهایی دارد که برای تحقّق آن جانهای پاک و خونها فدا شده است. این هدفها رشد معنوی و مادّی، ساختن دنیا و آخرتِ مردم و تأثیرگذاری بر روی آنها، تعالی اخلاقی، رسیدن کشور به نقطه‌ای که شایسته کرامت انسانی است و ایجاد فضایی برای رشد استعدادها و بهره‌بردن افراد از مواهب الهی - چه مواهب مادّی و چه مواهب معنوی - است که از جمله آنها میتوان به آزادی، علم و فضایل اخلاقی اشاره کرد.
 
نظام به این منظور به‌وجود نیامد که قدرت را از دست عدّه‌ای بگیرد و به‌دست عدّه دیگری که من و شما باشیم، بدهد؛ بدون این‌که این عدّه که قدرت را میگیرند، تعهّدی در قبال این حرکت عظیم مردم داشته باشند. مردم، این موج عظیم و دریای خروشان که انقلاب را به‌وجود آوردند و در بحرانهای گوناگون آن را حفظ کردند و به‌سلامت این نظام را از گردنه‌های خطرناک گذراندند، توقّعاتی دارند. این توقّعات را ما مؤمنانِ به اسلام در نام اسلام خلاصه میکنیم که حقیقت هم همین است. منتها چون ممکن است اسلام با تفسیرها و تبیینهای غلط در معرض دید خیلیها قرار گیرد و اشتباه شود، «جمهوری اسلامی» شعارهای مشخّص دارد: استقلال، آزادی، رشد معنوی و تعالی مادّی، ایجاد محیط امن و با کرامت برای انسانها. ما باید این خواسته‌ها را دنبال و برای آنها حرکت کنیم.

مراکز قدرت جهانی با ادامه‌ی توطئه‌های خود، انفعال یا شکست ملت ایران و متوقف کردن راه پیشرفت این کشور را هدف قرار داده‌اند. بنابراین لازم است آحاد مردم، قوای سه‌گانه، دانشگاه‌ها، حوزه‌ها، ائمه‌ی جمعه و همه‌ی دستگاه‌ها و نهادها در نقطه‌ی مقابل خواست دشمن، استقامت و پای‌فشردن بر صراط مستقیم را سرلوحه‌ی کار خود قرار دهند و با کار و تلاش بیشتر و بهتر و حفظ عزم و اراده‌ی ملی، راه تحقق اهداف و آرمان‌های انقلاب را پرشور و پرامید ادامه دهند.

بدانید کسانی که شما را به واگرایی از دین، ملت و کشور سوق میدهند، دشمنند و دوست نیستند. کسانی که شما را به اختلافات داخلی سوق میدهند، دشمنند. کسانی که سعی میکنند دلها را نسبت به هم چرکین کنند، دشمنند. کسانی که سعی میکنند آرمانهای انقلاب اسلامی را دست‌نیافتنی و نظام اسلامی را ناتوان از رسیدن به آنها جلوه دهند، دشمنند.

اعتقاد جدّی بنده این است که بسیاری از ناکامیهای امروز ما در عرصه‌ی رسیدن به هدفهای انقلاب و اداره‌ی مطلوب کشور، به‌خاطر کم اعتنایی به عدالت است. هرکدام از ما نسبت به خودمان اغماض میکنیم. اسم عدالت را میآوریم و به آن تحریض هم میکنیم؛ اما در مقام عمل نسبت به خودمان اغماض مینماییم. حالا قدری اغماض نسبت به خود، بر اثر نقصها، کوچک بودن و کوتاهیهای طبیعی ما قابل قبول است؛ اما ما نسبت به خودمان زیاد اغماض میکنیم. خیلی از امکانات و برخورداریها را برای خود روا میداریم که برای دیگران روا نمیداریم. ما این فرهنگ حاکم بر ذهن خودمان را باید عوض کنیم و مردم هم همین‌طور. این‌طور نباشد که مردم در مسابقه‌ی زندگی احساس کنند که هیچ مرز و مانعی به نام عدالت، جلوِ آنها را نمیگیرد و آنها تا هرجا که بتوانند بروند، مانعی ندارند. لذا شما میبینید یک نفر ثروت نامشروع و حرامی را از یک راه غیرعادلانه به دست آورده - مثلاً در ظرف ده سال چندین میلیارد تومان گیرش آمده - که اگر توزیع کنیم، میبینیم گاهی درآمد بنده و شما در طول مدّت خدمتمان هم به قدر ثروت یک روز یا یک هفته یا یک ماه او نمیشود، بعد هم طلبکار است! طلبکار است که من به مملکت خدمت کردم و این‌قدر تولید ایجاد نمودم. در ذهن او اصل عدالت اصلاً نقشی ندارد و اهمیتی به مسأله‌ی عدالت نمیدهد که این‌جا عدالتی پایمال شده، بیعدالتی به وجود آمده و تخلّف از قانون شده و این درآمد و دستاورد ناشی از آن است. ما باید این فرهنگ را در ذهن خود و در ذهن جامعه منتشر کنیم.

در بخش نهایی کار، هدف انقلاب گسترده کردن این قضیه در همه دنیای اسلام بود. هدف کسانی که درباره انقلاب فکر و کار و بحث کردند و هدف خود امام - که تجسّم انقلاب بود - این بود. حال ممکن است کسی بگوید که اگر ما خودمان را با اهداف  بین‌المللی درگیر کنیم، در داخل از اهداف کوتاه‌مدّت خود باز میمانیم. خیلی خوب؛ تاکتیک اتّخاذ کنید. ما در جاده‌ای که به دنبال هدفی حرکت میکنیم، به جاهایی میرسیم که جاده به‌طور طبیعی به جهت عکس پیچ میخورد، مثلاً به طرف جنوب میرویم، برمیگردد به طرف شرق یا شمال؛ ولی این موقّتی است. اتّخاذ تاکتیک هیچ منافاتی ندارد با این‌که انسان آن راهبرد اساسی را به هیچ وجه فراموش نکند. این راهبرد و هدف، جلوِ چشم ماست. ما نمیتوانیم از این هدف بگذریم و این به یک بنیه سالم و  قوىِ فرهنگی احتیاج دارد. همه عناصر فرهنگی از جمله شما برادران انجمن قلم و دیگر کسانی که در این زمینه‌ها کار میکنند، بایستی این را یکبار و وظیفه بر دوش خود بدانند.

من باید از عموم ملت ایران به خاطر راهپیمایی روز قدس امسال که بسیار باشکوه و باعظمت برگزار شد، صمیمانه تشکّر کنم. همینهاست که نشان‌دهنده اقتدار ملت ایران و عزم جوانان این ملت بر ادامه راه امام بزرگوار و پیگیری اهداف و آرمانهای انقلاب  اسلامی و نظام اسلامی است. دشمن سعی میکند این اقتدار را درهم بشکند. هرجا و هر چیزی که نشانه‌ای از اقتدار ملت در آن وجود دارد، برای دشمن یک آماج و یک هدفِ حمله است. اقتدار نظام، اقتدار دولت، اقتدار مسؤولان کشور - که خلاصه اقتدار ملت و انعکاس اقتدار ملی است - برای آنها یک هدف برای حمله است. هر چیزی که اقتدار معنوی و مادّىِ شما ملت را تضمین میکند، دشمن با آن مخالف است. دشمن، با بسیج و پیگیری احکام اسلامی و مبارزان راستین و ثابت‌قدم و روحانیت و جوانان مؤمن در دانشگاهها و مسؤولان پارسا و پیگیر و جدّی مخالف است.

ملت ایران باید بداند چه کار بزرگی انجام داده است. طبیعی است که در چنین شرایطی، دشمنان همه همّت خود را علیه نظام جمهوری اسلامی متمرکز کنند. چگونه این کار را بکنند؟ با حمله نظامی کاری از پیش نمیبرند؛ خودشان هم میدانند. کودتا و روشهای براندازی را تجربه کردند و دیدند کاری از پیش نمیبرند. یک راه برای آنها بیشتر باقی نمی‌ماند و آن این است که در درون ملت نفوذ کنند؛ افکار و انگیزه‌های مخالف با اسلام را همراه با تهمت و اهانت و ناروا گویی نسبت به انقلاب اسلامی گسترش دهند؛ بتدریج دلهای مردم را نسبت به سرچشمه جوشان و فیّاضی که آنها را در طول سالها وادار به حرکت و مقاومت کرده است، سرد کنند. این جزو کارها و برنامه‌ریزیهای اصلی آنهاست. خود آنها از این حرکت به «فروپاشی» تعبیر کرده‌اند و گفته‌اند ما میخواهیم نظام اسلامی فروبپاشد! فروپاشی یعنی چه؟ یعنی ملت را نسبت به آرمانهای انقلاب دچار تردید و تزلزل و دودلی کنند و مردم پشتیبانىِ لازم را از نظام نداشته باشند. این، سیاست دشمن است.

من از یکایک شما دوستان به خاطر زحماتی که میکشید و تلاشی که میکنید و دلسوزیهایی که دارید، تشکّر میکنم. امیدوارم خدای متعال به شما قوّت دهد و کمک کند تا بتوانید ان‌شاءاللَّه هرچه بیشتر و متمرکزتر تلاش خود را در جهت اهداف انقلاب به حرکت درآورید.

انتظار می‌رود خدمات‌ شما از پایگاه‌ امامت‌ جمعه‌ به‌ مردم‌ مقاوم‌ و محروم‌ منطقه‌، بویژه‌ عشایر غیور و مرزداران‌ سلحشور، موجبات‌ وحدت‌ و صمیمیت‌ و گشایش‌ هرچه‌ بیشتر را فراهم‌ نماید.
همکاری‌ علماء اعلام‌، مردم‌ مؤمن‌ و شهید پرور و مسؤولان‌ اجرایی‌، سرمایه‌ی‌ ارزشمندی‌ برای‌ جنابعالی‌، در جهت‌ دعوت‌ اقشار مختلف‌ خصوصا نسل‌ جوان‌ به‌ معارف‌ الهی‌ و آرمانهای‌ انقلاب‌ اسلامی‌ خواهد بود.

دامنه‌ی بسیج، بسیار وسیع است. بسیج را نباید در نیروی مقاومتِ بسیج خلاصه کرد. نیروی مقاومت بسیج با فعّالیت و ابتکار و حضور خود، مانند لکوموتیوی است که قطار عظیم بسیجِ ملت ایران را به پیش میراند. بنابراین دامنه‌ی بسیج، بسیار وسیعتر از نیروی مقاومت بسیج است. کشور به نیروی مقاومت بسیج نیاز دارد؛ اما به بسیج عظیم مردمی در همه‌ی میدانهای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و - آن وقتی که لازم باشد - نظامی نیز نیازمند است. وظیفه‌ی نیروی مقاومت بسیج، الگو شدن برای همه‌ی جوانان بسیجی در کشور است. جوانی که در نیروی مقاومت بسیج به عنوان یک نیروی بسیجی، خود را خدمتگزار اهداف انقلاب و آرمانهای اسلامی میداند، باید چنان خود را بسازد که مثل شمعی پروانه‌ها را به دور خود جمع کند و سازندگی علمی، اخلاقی، معنوی، فکری و سیاسی داشته باشد.

مهمترین نقاط ضعفی که در زمینه مسؤولان وجود دارد - که من آن روز هم در میدان امام اشاره مختصری به آن کردم و الان آن را برای شما جوانان بیشتر باز میکنم - چند مورد است:
یکی مسأله سستی بینش و ایمان انقلابی و اسلامی در بعضی از مسؤولان است. اینها مجذوب نسخه‌های سیاسی غربند؛ آن هم نسخه‌های غلط از آب درآمده. لیبرال دمکراسی غرب که یک روز گفته میشد اوج تکامل فکر و عمل انسان است و بالاتر از آن چیزی وجود ندارد - که به نظر من خود این حرف نشانه کوته‌فکری است که آدم نقطه‌ای را پیدا کند و بگوید از این بالاتر ممکن نیست انسان حرکت کند؛ نه. انسان در حرکت خود بینهایت است - امروز به دست خود، خودش را رسوا کرده است. این لیبرالیسم، همان چیزی است که امروز ماجرای افغانستان و سالهاست مسأله فلسطین را به وجود آورده است. این اومانیسمِ دروغینِ غرب، همان چیزی است که پنجاه سال ملت فلسطین را ندیده میگیرد و میخواهد آن را به‌کلّی حذف کند. از خودشان سؤال نمیکنند که اصلاً ملت فلسطین در دنیا وجود داشته یا دروغ است. اگر قبول دارید سرزمینی به نام فلسطین وجود دارد، پس کو آن ملت؟ خواستند یک ملت و یک نام جغرافیایی را به‌کلّی از روی کره زمین حذف کنند. امروز اومانیسم و لیبرالیسم و دمکراسىِ آنها به اختناق و خفقانی رسیده است که حتّی نمیخواهند به یک رسانه خارجی اجازه دهند که اخبار افغانستان را پخش کند! این، جریان آزاد خبر از نظر غرب است. این نسخه، رسواشده و غلط از آب درآمده است؛ درعین‌حال فلان مسؤول ما که به برکت انقلاب اسلامی عزّت و احترامی پیدا کرده و به خاطر اظهار طرفداری از اسلام و امام و انقلاب، ممکن است چهار نفر به او احترامی بگذارند، ناگهان طرفدار لیبرال دمکراسی غربی بشود که نقطه مقابل مردم‌سالاری اسلامی است! اصلاً مردم‌سالاری اسلامی و آزادی در اسلام، آن نیست؛ یک حقیقت دیگر است. گاهی چنین مواردی به‌ندرت پیدا میشود. البته من خدا را شکر میکنم که مسؤولان طراز اوّلِ کشور، عمیقاً معتقد به مبانی اسلامیاند. دشمن نتوانسته است نفوذ فکری و سیاسی خود را به جاهای حسّاس برساند. امروز رؤسای سه قوّه و مسؤولان طراز اوّل، عمیقاً به آرمان امام و انقلاب معتقدند؛ اما در بعضی از دستگاهها چنین مواردی پیدا میشود.

رهبر معظم‌ انقلاب‌ اسلامی‌ جریان‌ حاکم‌ بر دانشگاهها را جریان‌ دینی‌ و ارزشی‌ دانستند و افزودند: زمینه‌ دانشجویان‌ و اساتید در دانشگاهها زمینه‌ دینی‌ و ارزشی‌ است‌ و امروز حضور اساتید مؤمن‌، انقلابی‌ و پایبند به‌ آرمانهای‌ انقلاب‌ اسلامی‌ نسبت‌ به‌ ده‌ سال‌ قبل‌ چشمگیرتر است‌.

هرچه دامنه مبارزات لبنان و فلسطین گسترده‌تر میشود، برآشفتگی و عصبانیت صهیونیسم و امریکا از نظام جمهوری اسلامی بیشتر و توطئه آنها گسترده‌تر میگردد؛ ولی آنها بدانند علی‌رغم تبلیغاتشان، ملت عظیم‌الشّأن ایران و مسؤولان و رؤسای کشور، همگی منسجم هستند. مردم مسلمان ایران یکپارچه از آرمانهای انقلاب و اسلام حمایت میکنند و حمایت از فلسطین،  انتفاضه و مبارزه با صهیونیسم و حامیانش از ارکان اصلی سیاستهای راهبردی جمهوری اسلامی ایران است. ما یقین داریم با ادامه مبارزات مردم مسلمان فلسطین و حمایت جهان اسلام، فلسطین به فضل الهی آزاد میشود و بیت‌المقدّس و مسجدالاقصی و سایر نقاط آن سرزمین اسلامی به آغوش جهان اسلام باز میگردد؛ ان‌شاءاللَّه. واللَّه غالب علی امره.

چرا با توجه به فرمایشهای شما در زمینه‌ی عدالت اجتماعی و رفع تبعیض و فساد طبقاتی، مسؤولان کشوری این نکته را کمتر مدّ نظر قرار میدهند و حتّی در زندگی شخصی خود هم به آن جامه‌ی عمل نمیپوشانند، چه برسد در سطح کشور؟ 
برداشت من از مجموعه‌ی مسؤولان عالیرتبه‌ی کشور این نیست. برداشت من این است که آنها حقیقتاً مایلند عدالت اجتماعی در جامعه اجرا شود. همچنان که بارها هم گفته‌ام - البته این نگاهِ عام و یک قاعده است؛ هر قاعده‌ای ممکن است استثناهایی هم داشته باشد - آنها میخواهند کار کنند؛ اما در تشخیص راههای کار، ممکن است نظرات، مختلف باشد. ارزیابی کار مسؤولان هم چنان که باید برای همه‌ی مردم تبیین شده نیست. در هر سه قوّه و در همه‌ی بخشها، کارهای مثبتِ خوب، بسیار انجام گرفته است؛ کارهایی که حقیقتاً به عدالت اجتماعی کمک میکند. البته اگر از من بپرسند که به این حد راضی هستید، یقیناً جوابم منفی است و اصرارم بر این است که همه‌ی وقت و تلاش و همّت و امکانات مسؤولان در راه اجرای عدالت اجتماعی باشد، که یکی از بزرگترین هدفهای انقلاب و از آرزوهای بزرگ ملت ماست. باید به این سمت برویم. ان‌شاءاللَّه در این جهت، حرکت، تندتر و سریعتر هم خواهد شد. در این راه نباید توقّف کرد. ما به هر حدّی هم پیشرفت کرده باشیم، تا رسیدن به آرزوهای بزرگ انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی فاصله وجود دارد؛ لذا باید تلاش ادامه پیدا کند.

در آغاز انقلاب اسلامی، این انقلاب ادّعاهایی داشت. در حال حاضر بعد از گذشت حدود بیست سال، چقدر به آن ادّعاها رسیده‌ایم؟ 
این سؤال مهمی است. این انقلاب بیش از ادّعا، آرمانهایی داشت. انقلاب نیامده بود که برای مردم ایران پاسخگویی کند. انقلاب، انقلابِ خود مردم بود. مردم برای تحقّق آرمانهایی انقلاب کردند. این آرمانها عبارت بود از ساختن یک ایران آباد و آزاد، داشتن مردمِ آگاه و برخوردار از عدالت اجتماعی، نجات از وابستگی و عقب‌ماندگىِ علمی و استبداد و قهری که آن روز بر این مملکت حکمفرما بود. میپرسید ما چقدر به این اهداف رسیده‌ایم؛ من عرض میکنم که تحقّق این اهداف، تدریجی است؛ چیزهایی است که باید برای آن تلاش و مجاهدت کرد و قدم به قدم پیش رفت. نظام اسلامی، یک نظام پیش‌ساخته - مثل خانه‌های پیش‌ساخته - نیست؛ نظامی است که باید آجر آجر و سنگ سنگ روی هم چید و آن را بالا برد. در اثنای این کار، طبیعی است که مشکلاتی پیش بیاید. این مفاهیمی هم که من گفتم - عدالت اجتماعی، آزادی، آگاهی، معنویت؛ که جزو مبانی این نظامند - مفاهیم ایستا و متحجّری نیستند. اینها چیزهایی هستند که بر حسب پیشرفت و اقتضائات زمان، ممکن است مصادیقشان تغییر پیدا کند. در اثنای این کار بسیار پُرتلاش و پُرزحمت، بسیار طبیعی است که مشکلاتی پیش آید؛ چون به طور پیوسته و دائم بایستی مهندسی و معماری کرد و مراقب بود که هیچ نقطه‌ای از این بنا برخلاف جهتِ صحیح ساخته نشود. البته ممکن است گاهی اختلاف نظر و کمبود مصالح و کمبود نیروی کار پیش بیاید و دشمن این بنا را به منجنیق ببندد و گوشه‌ای از آن را ویران کند. گاهی ممکن است فلان بنّا یا عمله، در گوشه‌ی این بنا، کاری را نادرست انجام دهد، که باید رفت و آن را ترمیم کرد. گاهی ممکن است در کسانی که خودشان معمار و سازنده‌ی بنا هستند، ضعفها و تنبلیهایی وجود داشته باشد. همه‌اش هم این‌طور نیست که بگوییم ضعفها تحمیلی و از ناحیه‌ی دیگران است. بنابراین در این راه، مشکلات فراوانی وجود دارد. کمبود مصالح، رفیق نیمه‌راه و آدمهای طمّاع و قدرت‌طلب، بخشی از این مشکلات است. ما باید این نظام را بسازیم و ذرّه ذرّه و قدم به قدم پیش برویم.

نمیگوییم فقط بسیجیها مؤمنند؛ نه، مؤمن زیاد است، انقلابی زیاد است، همه هم خوبند؛ اما یک عّده در میان انقلابیون پیدا میشوند که آمادگیشان، کمربستگیشان، پا به رکاب بودنشان، شجاعتشان، اخلاصشان برای رفتن به سمت هدفهای انقلاب از  دیگران بیشتر است. اینها بسیجی هستند. وقت کشاورزی، کشاورزی خود را رها میکرد؛ وقت درو، محصولش روی زمین میماند؛ چرا؟ چون رفیقش از جبهه اطّلاع داده بود که عملیات نزدیک است؛ لذا بی‌محابا حرکت میکرد. آن وقتی که برای رسیدن به بعضی دستاوردهای مادّی ممکن است بعضی افراد با هم مسابقه بدهند، این بسیجی جلو نمیافتد؛ عقب میماند؛ اصراری ندارد. بسیجی چنین آدمی است.
آدمها یکسان نیستند؛ همیشه جماعتی پُرشورتر، پُراحساستر، بااخلاصتر و عاشقانه‌تر در سمت هدفهای انقلاب حرکت میکنند.  این را در صدر اسلام هم داشته‌ایم؛ در اول انقلاب هم داشته‌ایم؛ در دوران جنگ هم داشته‌ایم؛ امروز هم داریم. امروز جنگ نیست، اما اگر یک روز در یک گوشه‌ی کشور امتحانی پیش بیاید، اگر خدمتگزاران این مردم خطاب کنند و از مردم کمک بخواهند، بعضی در اوّل وقت - یعنی مثلاً فردا صبح - حرکت میکنند؛ بعضی نمیگذارند به فردا صبح برسد، همین لحظه حرکت میکنند. اینها بسیجیاند. بنابراین فلسفه‌ی بسیجی عبارت است از سرعت عمل، کار مخلصانه، کار شجاعانه، حضور داوطلبانه در میدان خطر و کم خواستن و بسیار نثار کردن.

این مجلس بحمداللَّه مجلسی است که طبق آمارهای ارائه شده، عناصر بسیاری از ایثارگران، رزمندگان و مجرّبان میدانهای گوناگون انقلاب، در آن جمع شده‌اند؛ کسانی‌که تلاش کرده‌اند و زحمت کشیده‌اند و جان خودشان را در معرض فدای در راه اهداف انقلاب گذاشته‌اند. بحمداللَّه سابقه‌داران و علاقه‌مندان به انقلاب در این مجلس جمعند.

من به فضل الهی امیدوارم و میدانم که در طول مدّت انقلاب تا امروز، دست خدای متعال هرگز این ملت را رها نکرده است؛ همچنان که امام یک وقت به من فرمودند و خود من هم بارها تجربه کرده‌ام که دست قدرت پروردگار و کنف حمایت او متوجّه ملت ماست. این اخلاصها، این صفاها، این نورانیّتهایی که در دل همه قشرها - بخصوص جوانان - در همه جای کشور هست، اینها رحمت الهی را جلب میکند و خدای متعال با نظر و عنایت و دعای حضرت بقیةاللَّه الأعظم ارواحنافداه، در این انتخابات هم ان‌شاءاللَّه طوری پیش خواهد آورد که به نفع اسلام و مسلمین تمام خواهد شد و مایه سربلندی ایران و در خدمت اهداف انقلاب اسلامی خواهد بود و ان‌شاءاللَّه مجلسی خوب و قوی تشکیل خواهد شد.

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای دفاع از انقلاب، تمامیّت انقلاب و هدفهای انقلاب و برای  مقابله با دشمنان انقلاب به وجود آمده است. انقلاب هرچه دشمن دارد و دشمنی دارند، به‌طور طبیعی در مقابل سپاه پاسداران صف بسته‌اند و حضور دارند؛ چون پاسدارِ انقلاب است. همه آن نیروهایی که در این طبیعتِ «خدا ساخته» و در این قوانین و سنن الهی برای دفاع از انقلاب و از حقانیّت اسلام وجود دارد - همه آن نیروهای معنوی، همه آن تواناییها و استعدادهای درونی - همه درخدمت این مجموعه‌ای است که برای دفاع از انقلاب پدید آمده است.

درگذشت مرحوم مغفور آقای دکتر سیف‌الله وحید دستجردی را به همه‌ی بازماندگان بخصوص فرزندان محترم ایشان و نیز به دوستان و همکارانشان و همه‌ی کسانی که با سجایای اخلاقی آن مرحوم و روحیه تلاش و همت و حمیت اسلامی و انقلابی وی آشنا بودند صمیمانه تسلیت می‌گویم.این مرد خدمتگزار و با اخلاص هم در دوران مبارزات نهضت اسلامی و هم پس از پیروزی انقلاب، یکی از رهروان صادق و پرشور و با ایمان بود که هرگاه هر وظیفه‌یی را در راه آرمانهای انقلاب اسلامی بر دوش  خود حس می‌کرد با انگیزه و شوق آن را انجام می‌داد.

ساده‌انگاری است اگر امید و طمع دشمن بر رجعت دانشگاه به آن گذشته‌ی آفت زا، نادیده گرفته شود. امروز آماج بسیاری از تبلیغات خصمانه‌ی دشمنان، در درجه‌ی اول، دانشجویان و دانشگاهیانند. امروز در حالیکه نسل جوان روشنفکر در بسیاری از کشورهای اسلامی، مجذوب امام و انقلاب و اسلام ناب محمدی (صلّی‌اللَّه‌علیه‌واله) است، طراحان تبلیغاتی نظام سلطه‌ی جهانی، در صدد آنند که نسل جوان و نوخاسته‌ی کشورِ انقلاب را با آرمانهای انقلاب، بیگانه و از ریشه‌ی خود جداکنند. دستهای  طرار و مغزهای مکار و دلارهای بیشمار در تلاشی بیهوده، نسل جوان انقلاب را هدف گرفته‌اند. آنان از بیداری جوانان و قدرت تحلیلی که در پرتو انقلاب به آنان داده شده، غافل‌اند. با اینحال جوانان دانشور، طلبه و دانشجو، و اساتید متعهد، دانشگاهی و روحانی، باید مسؤولیت سنگین روشنگری و جهاد فکری و علمی را بیش از پیش بر دوش خود احساس کنند و در میدان علم و دین و آرمانگرایی به مسابقه‌یی الهی که پاداش آن بهشت دنیوی و اخروی است، بپردازند.

بنده به عنوان یک مسئول انقلاب و به عنوان کسی که بیشترین رابطه را با مردم دارم اعلام می‌کنم که نظام، دولت، رئیس جمهور، مسئولین و مردم به هیچ وجه از اصول انقلاب خسته نشده‌اند و هیچ تجدید نظری نسبت به آنها پیدا نکرده‌اند و همه چیز به سمت تکامل مجموعه فکری و آرمانی انقلاب به پیش می‌رود، بنا بر این طرح هر سخن نو که در جهت اصول و آرمانهای انقلاب و عمق بخشیدن به آنها باشد  هیچ اشکالی ندارد.

انقلاب آمد و آن گوهر را به جوانان شناساند. جنگ تحمیلی هم میدانی برای بروز این گوهر تابناک در وجود جوانان شد و الحمدللَّه بعد از جنگ هم ادامه پیدا کرده است. من به شما میگویم بدانید که دشمن، همین نقطه را هدف قرار داده است! اگر نورانی کردن جوانان و متوجّه کردن آنها به اهمیت مصرف کردن جوانی در راه ارزشهای والا، نقطه‌ی فتح‌الفتوح انقلاب است، فتح‌الفتوح استکبار و ضدّ حمله‌ی استکبار هم این است که همین نقطه را از جوانان بگیرد؛ باز جوانان را سرگرم فساد، آلودگی، بدفهمی و بحثهای پوچ و بیهوده‌ی شبه فلسفی کند که هیچ حقیقتی پشت سرش نیست و فقط برای گفتگو کردن و سر و کلّه زدن و ساعتی وقت گذراندن - بدون این‌که هیچ فایده‌ای در آن باشد - و غافل کردن آنها از حقیقت، از راه زندگی، ازآرمانهای انقلاب و از انتظاری که این ملت و انقلاب از جوانان دارد، به کار میرود! اگر العیاذباللَّه، استکبار بتواند - که نخواهد توانست - مطمئناً نمیگذارد دلهای پاک و فکرهای مصمّم و اراده‌های نیرومندی که بحمداللَّه در کشور ما هم فراوان است، به دشمن فائق آیند. بعضی را دچار آلودگی اخلاقی، بعضی را دچار آلودگی ذهنی، بعضی را دچار دغدغه، دچار افسردگی و دچار نومیدی میکند. هر کسی را به یک نحوی مشغول میکند و سعی دارد این نسل جوان شادابی را که انقلاب به میدان آورد، از میدان پراکنده کند. شما جوانان دانشجو و مؤمن؛ شما جوانان بسیج دانشجویی، به این نکته توجّه کنید. من در آن پیام هم گفتم - بارها گفته‌ام - بسیج دانشجویی یعنی آن حرکت مؤمنانه‌ی انقلابی نسل جوان دانشجو. این معنای بسیج دانشجویی است. اگر نسل جوان دانشجو بخواهد یک حرکت مؤمنانه‌ی انقلابی انجام دهد، معنایش بسیج شدن این قشر در راه خداست. البته امروز جنگ نداریم؛ لذا این بسیج، ماهیت و هویت نظامی پیدا نمیکند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای انقلاب اسلامی را متعلق به تمام نسلهای امروز و فردای ملت ایران دانستند و فرمودند: خداوند متعال، عزیز و حکیم است و با تحقق اراده او، رودخانه جاری انقلاب به نسلهای آینده نیز کشانده خواهد شد و همه چیز برطبق حکمت و تدبیر خداوند به هدفهای متعالی انقلاب، منتهی خواهد شد.
...
مقام معظم رهبری در تبیین اهداف انقلاب اسلامی فرمودند: اهداف انقلاب اسلامی همان اهداف بعثت انبیاء است و بر همین اساس باید جامعه‌ای را ایجاد کنیم که در آن، انسانها از لحاظ اخلاقی، تزکیه شده باشند و در آن، حسد،  بخل، نامردی، جنایت، حرص، بدبینی، توطئه‌گری و بددلی نسبت به یکدیگر وجود نداشته باشد، و در حقیقت محیط جامعه‌ای که تزکیه شده باشد، بهشت روی زمین است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی به ضرورت توجه به عوامل اصلی وصول به هدفهای انقلاب اشاره کردند و فرمودند: از جمله‌شروط  اصلی وصول به اهداف، عمدتا شروط انسانی نظیر اراده، تصمیم، روشن بودن هدف، آگاهی و معرفت و پیگیری است که بحمدالله این شرایط در نیروهای جوان وجود دارد، همچنانکه قضیه جنگ را هم جوانها با همین شروط انسانی اداره کردند.

بیشک، ارتشِ امروز، از ارتش سالهای پیش، هم کارآمدتر و هم انقلابی‌تر است. مسؤولان زحمتکش و عزیز ارتش جمهوری اسلامی ایران، باید این راه را همچنان دنبال کنند. هر چه شما قویتر، کارآمدتر و باایمانتر باشید و هر چه به هدفهای انقلاب نزدیکتر شوید، خیرات و برکات شما برای ملت ایران و نظام مقدّس جمهوری اسلامی ایران بیشتر خواهد شد.

جمهوری اسلامی مدعی سازندگی کشور و نجات ایران از عقب‌ماندگیهای دوران ستمشاهی است، و امروز هر گامی در راه پیشرفت علمی و صنعتی و اقتصادی و هر اقدامی در وادی نوسازی کشور، دلیلی بر حقانیت نظام مقدس جمهوری اسلامی و شاهدی بر درستی آن مدعا است. ولی هر اقدامی در راه توسعه‌ی اقتصادی و آبادسازی کشور در صورتی با توفیق همراه خواهد بود که از تفکر و اصول اسلامی مایه بگیرد و در جهت تحکیم آرمانها و ارزشها و شعارهای انقلاب اسلامی باشد. در این صورت است که حرکت سازندگی، حرکتی حقیقی و تضمین شده خواهد بود و کشور به توهم سازندگی، در ورطه‌ی وابستگی و فساد مالی و سیاسی و اخلاقی نخواهد غلتید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به این که در تحولات تاریخی و حوادث اجتماعی، در اثر عوامل گوناگون، به تدریج راه اصلی کم‌رنگ و یا گم می‌شود فرمودند: در انقلاب اسلامی، پرتوهای عاشورا حیرتها و تردیدها را در هر موقعیتی برطرف می‌سازد و بر همین مبنا باید اهداف انقلاب، با همه وجود و با اخلاص و تلاش ممکن دنبال شود. البته به سمت هدف حرکت کردن و انتخاب شیوه‌ها و چگونگی به هدف رسیدن، ظرائفی دارد ولی به هر حال راه نباید گم شود و ارزشها نباید تغییر پیدا کند.

بهترین کسانی را هم که می‌شود انتخاب کرد، کسانی هستند که انسان نسبت به آنها اطمینان دارد که وقتی وارد مجلس شورای اسلامی شدند، مورد اعتماد و اطمینانند و خدای نکرده، دچار انحراف و فساد نخواهند شد و برای مردم و اسلام و مسلمین و رفاه امور کشور و پیشبرد اهداف انقلاب و گسترش  و تعمیق ارزشهای انقلابی، تلاش خواهند کرد و تحت تأثیر دشمن قرار نخواهند گرفت. نیروهای انقلاب را به مجلس شورای اسلامی بفرستید و ان‌شاءاللَّه مجلس را کامل کنید. آنچه که تا کنون برای این کشور کار شده، به برکت انقلاب بوده است. آنچه هم که بعد از این برای این کشور کار شود، به برکت انقلاب و اسلام انقلابی و احکام نورانی اسلام و دین خواهد شد.

من در عید نوروز امسال، همه آحاد مردم را به انضباط اجتماعی و اقتصادی دعوت کردم. حال زمان رعایت آن است. همه انضباط را رعایت کنند. همه دقّت داشته باشند که درست حرکت کنند. کار غیرقانونی نکنند؛ کار غیراخلاقی نکنند؛ سوءاستفاده نشود؛ از بیت‌المال صرف و خرج نشود؛ از یکدیگر بدگویی نکنند؛ به یکدیگر اهانت نکنند. این ملت هم ملت روشن و متدیّنی است؛ ملتی است که به آرمانهای انقلاب معتقد است و انقلاب را دوست دارد. انقلاب میتواند این کشور را نجات دهد. بدانید!  اگر ارزشهای انقلابی فراموش شد، هیچ قدرتی نخواهد توانست مشکلات این کشور را برطرف کند و آن را بسازد. ارزشها و شعارهای انقلابی، ابزارهای حرکت و تضمین کننده حضور آحاد این ملتند. اینها میتوانند کشور را نجات دهند. این کشور، مدّتها به این شعارهای انقلابی احتیاج دارد تا استخوانهایش محکم شود؛ تا آسیب‌ناپذیر و ساخته شود و دشمن از او قطعِ طمع کند. مردم به کسی رأی خواهند داد و دنبال معرفیاش خواهند رفت که اطمینان پیدا کنند، متدیّن، پایبند و وفادار به آرمانهای انقلاب  است. اینها ملاک است. اگر کسی چنین افرادی را معرفی کند، از او خواهند پذیرفت. بنابراین، اوّلاً انتخابات مهمّ است و همه باید در آن شرکت کنند. ثانیاً کاری است که میتواند بدون اندک اشکالی انجام گیرد، کمااین‌که بحمداللَّه تا به حال - در دوره‌های قبل نیز همین‌طور بوده است - خوب انجام گرفته است.
 عزیزان من، توجّه کنید! درباره راهپیمایی بیست‌ودوم بهمن هم که در ابتدای این خطبه اشاره کردم، حضور شما در خیابانها تجسّم عینی و محسوسِ حضور ملت و پشتیبانی از آرمانهای انقلاب است. چیزی که هیچ تحلیلی نمیتواند آن را نفی و انکار  کند، همین حضور خیابانی شماست که هر سال تکرار شده و هر بار مثل تیری در چشمان بدخواهان نشسته و آنها را آزرده است. اهمیت این حضور بسیار زیاد است. امیدوارم ان‌شاءاللَّه با همّتِ امت مسلمان، یک بار دیگر دشمنان ملت مسلمان و جمهوری اسلامی احساس ناکامی کنند، که کرده‌اند و خواهند کرد.

اوّلاً حلول هفته دولت که همیشه برای مردم ما حامل نویدهای امیدوار کننده و خبرهای خوش و برای برادران مسؤول در دولت هم، روزهای تجدید عهد با گذشته و پیمان با امام و اهداف مقدّس و والای اسلامی اوست، ان‌شاءاللَّه بر شما و ملت ایران مبارک باشد. یاد آن دو شهید عزیز را هم گرامی میداریم که حقیقتاً دو انسان مؤمن و مجاهد فی سبیل‌اللَّه بودند و مصداق واقعی آیه شریفه «من المؤمنین رجالٌ صدقوا ما عاهدوااللَّه علیه» محسوب میشوند. آنها صادقانه وارد میدان مسؤولیت شدند و عمل کردند و توفیقات الهی هم شامل حالشان بود. اگر چه مدت خدمتشان کوتاه بود و اگر چه دوره آنها سرشار از آرمانهای انقلاب و اوایل برپایی جمهوری اسلامی بود، لیکن اگر توفیق الهی نبود، آنها هم نمیتوانستند آن گونه عمل کنند و به فوز عالی شهادت نائل شوند. خداوند ان‌شاءاللَّه درجاتشان را عالیتر کند و یاد آنها را همیشه در جامعه ما زنده بدارد.

هدف انقلاب در درجه اوّل این بود که نظامی در داخل کشور به وجود بیاورد که وابسته نباشد؛ بلکه مستقل باشد. وابستگی برای یک کشور و ملت، آفت بزرگی است و همه آفتهای دیگر، بر آن مترتّب میشود. ملتی که به یک قدرت خارج از خود وابسته است، خیرات، استعدادها و منابع عظیم انسانی و مادّیاش در جهت خواست آن قدرت خارجی مصرف میشود، نه در راه خیر ملت. شخصیتها و افرادِ دلسوز و علاقه‌مندِ این ملتها، یا منزوی میشوند، یا به وسیله نظام و رژیم وابسته، نابود میگردند. منابعِ نفت، گاز و معادن زیرزمینی دیگرش اگر استخراج شود، به صلاح و خیر قدرتی که به آن وابسته است، مصرف میشود. دوستی، دشمنی و موضعگیری جهانیاش، به تبع میل و خواست قدرتی است که به آن وابسته است. مذهب، اخلاق، فرهنگ و آدابش، آن‌طوری است که آن قدرت خارجی میخواهد، انتخاب میکند و تشخیص میدهد. میل خودش و ایمان، اراده، خواست و نظر مردمش، مورد اعتنا قرار نمیگیرد. لذا، در یک نظام وابسته، مردم و مغزهای متفکّر، هیچ‌کاره میشوند. اداره حقیقی کشورِ وابسته، نه به دست دولتِ خودش، بلکه در واقع به دست دولتی است که به آن وابسته شده است.
 برای یک ملت، بدبختیای از این بالاتر نیست. مادرِ همه آفتهای ملی، وابستگی است.

انقلاب یک سلسله «نباید»ها و محرّمات هم دارد. آن محرّمات را هم باید در نظر داشت. من در این دو، سه سال اخیر، هر وقت که فرصتی پیدا شده است، راجع به نبایدهای انقلاب، با جوانان، گروههای علاقه‌مند به پیگیری هدفهای انقلاب و با عموم مردم و جمعیتهای میلیونی، صحبت کرده‌ام.

جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ از این‌ امتیاز بزرگ‌ و بی‌نظیر برخوردار است‌ که‌ آحاد مردم‌، نظام‌ و مسئولین‌ و دست‌ اندرکاران‌ را دوست‌ می‌دارند و علاقه‌ و محبت‌ خود را در هر فرصتی‌ بروز می‌دهند. ملت‌ بیدار ایران‌ در روز 22 بهمن‌ ماه‌ حضور عظیم‌ خود را در صحنه‌ دفاع‌ از ارزش‌ها و آرمانهای‌ انقلاب‌ به‌ رخ‌ دشمن‌ خواهد کشید و همانند سالهای‌ گذشته‌ مشت‌ محکمی‌ را به‌ دهان‌ دشمنان‌ و یاوه‌ گویان‌ خواهد زد.

در جنگلی تبری پیدا شد و نهالهای جوان، دلشان از اضطراب بنا کرد به تپیدن و با هم پچ‌پچ کردند که «این تبر به جنگل آمد و پدر ما در خواهد آمد.» درخت تناوری که تجربه‌اش از نهالها بیشتر بود، دید آنها خیلی ترسیده‌اند و دلشان را از دست داده‌اند. گفت: «نترسید. ناراحت نباشید. مادام که از خود شما تکّه‌ای کنده نشود و به عنوان دسته‌ی این تبر قرار نگیرد، از این تبر هیچ کاری برنمی‌آید. مواظب باشید تبر به وسیله‌ی شما دسته پیدا نکند.» از تبرِ بی‌دسته، چه کار می‌آید!؟ چه غلطی می‌تواند بکند؟ ما هستیم که تبر را ممکن است تبر کنیم. مواظب باشید با کارمان، با حرفمان، با فکر غلطمان، با منش نامناسبمان، با دوریمان از آرمانهای انقلاب، با گرایشمان به پایه‌های غلط و متزلزل نظامهای ضدّ دینی و غیر دینی، تبر دشمن را تبر نکنیم. آن‌وقت، دشمن هیچ غلطی نمی‌تواند بکند.

نکته سوم، که باز آذربایجان و تبریز، یک صحنه‌ی روشن و نمودار واضحی از آن است، این است که در هیچ شرایطی مردم از انقلاب و اسلام خودشان را جدا ندانسته‌اند و نمی‌دانند. ملت، در درجه‌ی اوّل اسلام و قرآن و نظام اسلامی را می‌خواهد. عدالت اجتماعی را، نظام اسلامی می‌تواند و باید تأمین کند. شخصیتهای آذربایجانی در تمام دوران انقلاب و در گذشته‌ی تاریخ توانسته‌اند نقش بارزی را نشان بدهند در حفظ آرمانها و آرزوهای این ملت و امروز بزرگترین این آرمانها و آرزوها، همان آرمان انقلاب اسلامی است، که همه  چیز این ملت را می‌تواند تأمین کند و تأمین خواهد کرد.

یک اشتباه بزرگ بر بعضى از ذهنها حاکم است و بنده گاهى که به یاد آن مى‌افتم، بسیار متعجّب و متأسّف مى‌شوم. بعد از رحلت امام رضوان‌الله‌علیه رسانه‌هاى خارجى و تبلیغات بیگانگان، شروع کردند به انتشار این‌که «مسؤولین ایران، دولت ایران، ملت ایران و حتّى رهبرى ایران، کم کم از آرمانهاى اوّلِ انقلاب زده شده‌اند و از آنها کناره مى‌گیرند!» از آن ساعتِ اوّل که هنوز هیچ چیز معلوم نبود؛ هیچ‌کس هیچ تصمیمى نگرفته بود و هیچ حرفى هم کسى نزده بود، اینها شروع به گفتن چنین مطالبى کردند و تا امروز هم مى‌گویند. صد بار هم مسؤولین کشور، این حرفها را تخطئه و تکذیب کرده‌اند و عملاً خلاف این را  نشان داده‌اند؛ درعین‌حال، آنها کارِ خودشان را مى‌کنند. یک عدّه هم متأسّفانه در داخل، از روى غفلت، از روى تنگ‌نظریها و از روى گرایشهاى محدود سلیقه‌اى و فکرى و خطّى، مرتّب این حرف را تکرار کرده‌اند و مى‌کنند که «ارزشهاى زمان امام، کمرنگ شده است!» اینها خطاست. دشمن هم گفت، غلط کرد؛ دوست هم گفت، اشتباه کرد. در مقابل این حرفها، مسؤولین،  گویندگان و صاحبنظران کشور کسانى که در مسائل سیاسى کشور مطّلعند و حقّ اظهار نظر و تصمیم‌گیرى دارند بارها و بارها اعلام کرده‌اند که اصول این نظام، اصول انقلاب است. اصولِ تعیین شده به وسیله‌ى امام است. آن اصولى است که نظام جمهورى اسلامى را به عنوان «نظام اسلامى» در دنیا مشخّص کرد و نشان داد.

ان‌شاءاللَّه شما مردم عزیز و برادران و خواهران مؤمن و متعهّد، این ماه مبارک را با روزه‌ى خود و با ریاضت و تلاوت خود سپرى کرده و با دعا و ابتهال و تضرّع، خود را به خداى بزرگ نزدیک کرده باشید و به آن تحوّل بزرگى که هر مسلمانى آرزو مى‌کند نصیب او شود، نزدیک و نزدیکتر شده باشید. همچنین، سال جدید و آغاز بهار طبیعت را به شما تبریک مى‌گویم و امیدوارم این بهار، با بهار تحرّک و تلاش و جدّیت وکوشش به سمت هدفهاى انقلاب همراه باشد.
...
امیدوارم این بهارِ شما، بهارِ حرکت و تلاش باشد. امیدوارم مشمول فضل و رحمت الهى باشید. بحمداللَّه مسؤولین کشور دلسوزند، علاقه‌مندند، در راهند، در خطِّ امامند، شجاعند، دشمن شناسند، دوست شناسند، قدر ملت دانند و قدر طبقات عظیم مردم را به‌خوبى مى‌دانند؛ قدر نعمت الهى را، قدر جمهورى اسلامى را، قدر احکام الهى را مى‌دانند. با این مسؤولین، با این ملت، با رهنمودهاى الهى، با قرآن عزیزى که در اختیار ماست، به فضل پروردگار، تا پایان راه را با هم خواهیم رفت و ان‌شاءاللَّه و به فضل الهى و تحت توجّهات ولىّ‌عصر ارواحنافداه به هدفهاى والاى انقلاب، خواهیم رسید.

آنچه که من به برنامه‌ریزان و مسؤولین دولتی مؤکّداً سفارش می‌کنم، این است که در این برنامه توجّه کنند که هدف اصلی، کمک به طبقات محروم جامعه باشد. این، چیزی است که ما را به «عدالت اجتماعی» نزدیک می‌کند. هدف اصلی در کشور ما و در نظام جمهوری اسلامی، عبارت از تأمین عدالت است و رونق اقتصادی و تلاش سازندگی، مقدّمه آن است. ما نمی‌خواهیم سازندگی کنیم که نتیجه این سازندگی یا نتیجه رونق اقتصادی، این باشد که عدّه‌ای از تمکّن بیشتری برخوردار شوند و عده‌ای فقیرتر شوند. این، به هیچ‌وجه مورد رضای الهی و رضای اسلام و مورد قبول ما نیست. ما می‌خواهیم سازندگی شود و کشور رونق اقتصادی و پیشرفت مادّی پیدا کند و ازلحاظ اقتصادی رشد کند، تا بتواند به عدالت اجتماعی نزدیک شود و فقیر نداشته باشیم؛ تا دیگر، طبقات محروم در جامعه، احساس محرومیت نکنند و محروم نباشند؛ تا منطقه محروم در کشور نداشته باشیم و فاصله بین فقیر و غنی، روزبه‌روز کمتر شود. این، هدف اصلی است. باید این را در برنامه مورد نظر قرار دهند. این برنامه‌های پنج ساله، هر کدام رقم درشتی برای حرکت ملت و دولت به سمت اهداف انقلاب است. باید این جهت را، که جهتگیری انقلابی است، با تأکید و اصرار هر چه تمامتر، در آن رعایت کنند و آن راحفظ نمایند.

اگر به تبلیغات و تلاشهای دشمنان توجّه کنید، می‌بینید تلاشهای آنان بر این متمرکز است که یکپارچگی را در بین ملت ما از بین ببرند. البته دشمن، بدِ ما را می‌خواهد. پس، یکپارچگی برای این ملت، گره گشا و درمان دردهاست. دشمنان می‌خواهند بین دولت و ملت و مسؤولین و آحاد مردم، جدایی ایجاد کنند. باید در جهت عکس آن حرکت کرد. آنان می‌خواهند که مردم از اسلام و هدفهای انقلاب، فاصله بگیرند. پس، این چیزی است که به ضرر ملت ماست و باید این فاصله را کم کنند و هر چه بیشتر در جهت اسلام و انقلاب حرکت کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش دیگری از بیاناتشان ابراز عشق و علاقه ملت ایران به آرمانهای انقلاب درراهپیمایی باشکوه 22بهمن، سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را نشان از وفاداری،صمیمیت، شجاعت و غیرت اسلامی مردم  ایران دانستند و فرمودند: عظمت این راهپیمایی دشمنان اسلام را غافلگیر کرد و همه ی ناظران و تحلیلگران بین المللی را به تعجب و توجه ویژه واداشت و امروز دفاع از خواستها و آرمانهای این ملت بزرگ برای نیروهای مسلح ما افتخاری جاودانه محسوب می‌شود.

نظام جمهوری اسلامی، روالی و سیاست و حرکتی دارد. حرکت عمومی نظام که تابع سلیقه زید و عمرو نیست. این نظام، نظام انقلابی و اسلامی است و به طور قاطع، با دشمنان اسلام و انقلاب و با دشمنان مستکبر و کسانی که در طول مدّت عمر جمهوری اسلامی به آن ضربه زدند، همیشه قهر است و هیچ‌وقت با آنها آشتی نخواهد کرد.
 بعضی ازروی کج سلیقگی حرفی میزنند. حتّی گاهی ممکن است در یک جمع کوچک هم کسی حرفی بزند؛ منتها از زبان بعضی اشخاص منتشر شود. آن‌گاه جوان ما، برادر مؤمن ما و پاسدار یا بسیجی مخلص ما که همه زندگیاش را در راه اهداف انقلاب گذاشته است، چه حالی پیدا میکند؟ جوانانی هستند که فرصت تحصیل را در میدان جنگ گذاشتند؛ فرصت کاسبی را در میدان جنگ گذاشتند؛ فرصت رفیق بازی را در میدان جنگ گذاشتند؛ فرصت التذاذات جوانی را - اگر اهلش بودند - در میدان جنگ گذاشتند و هشت سال، نُه سال در میدان نبرد، نه وقت تحصیل و نه وقت کاسبی کردن و نه وقت ثروت‌اندوزی پیداکردند. برای خاطر خدا، برای حفاظت از انقلاب و حفظ آرمانها و شعارهایی که امام در اختیار انقلاب گذاشته بود، عمرشان را صرف کردند. حالا، همین جوانان ناگهان ببینند که آقایی از گوشه‌ای برخاسته است، ریشی میجنباند و اظهار نظری میکند که خوب است ما برویم با فلان مستکبر و با فلان دشمن - به تعبیر امام «بافلان گرگ» - آشتی کنیم و در فکر ارتباطات باشیم! این چه حرفی است!؟ شما حرف خودت را برای خودت نگهدار و حرف نظام را بگذار برای کسانی که مسؤولند حرف نظام را بیان کنند.

ما هر چه از مبدأ انقلاب فاصله می‌گیریم و سالهای عمر انقلاب و جمهوری اسلامی بیشتر می‌شود، قاعدتاً باید معارف بخشهای مختلف کشور به معارف انقلاب نزدیکتر، به آنها آمیخته‌تر و از آنها متأثرتر شود، و این امری طبیعی است. فرض بفرمایید اگر ما در سالهای اول انقلاب برای بعضی از علوم انسانی - که تفکر اسلامی نسبت به این علوم و چگونگی محتواها و اهداف و آموزشهای آنها نظرهایی دارد - کتابهای کمی  داشتیم، اکنون باید کتابهای بیشتری داشته باشیم. اگر اساتید کمی داشتیم، اکنون باید اساتید بیشتری داشته باشیم. اگر جهت بعضی از علوم، اسلامی نبود یا کمتر اسلامی بود، اکنون این خصیصه باید بیشتر شده باشد. اگر محیط دانشگاهها فرضاً با مفاهیم اسلامی و عمل اسلامی کمتر آمیخته بود، امروز قهراً باید آمیخته‌تر باشد. یعنی نتیجه‌ی قهری سیر در مسیر انقلاب، این گونه باید باشد. ما با دور شدن از مبدأ انقلاب، از اهداف انقلاب که نباید فاصله بگیریم؛ بلکه باید به این اهداف نزدیک شویم. ما، چون با هدایت انقلاب و با حرکت انقلاب حرکت می‌کنیم، قاعدتاً باید روزبه‌روز به اهداف انقلاب نزدیکتر شویم. و این مهم، باید در دانشگاهها، در کتابهای دانشگاهی و در اساتید و فضای دانشگاه، خودش را نشان دهد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بر لزوم برخورد با عناصری که از روی عمد و یا ناآگاهی درصدد کشاندن مسائل هنری به نقطه مقابل اهداف انقلاب اسلامی هستند، تأکید کردند و فرمودند: در یک جامعه اسلامی هنر باید منطبق با موازین اسلامی باشد و انحراف در مسائل هنری به هر شکل که باشد پذیرفته نیست.
مقام معظم رهبری با اشاره به ابعاد عظیم انقلاب اسلامی افزودند: پس از گذشت ۱۴ سال از پیروزی انقلاب اسلامی هنوز بسیاری از ابعاد عظیم انقلاب شناخته نشده است، از این رو ‌ جامعه ی هنری ما باید در تبیین ابعاد این حقیقت با عظمت، باپدیدآوردن کارهای هنری ارزشمند در همه زمینه ها بویژه هنر سینما که گویای ابعاد عظیم این انقلاب باشد، دین خود را به این انقلاب ادا کند.

بنده وقتی به وضعیت عمومی دانشگاهها خوب نگاه می‌کنم، می‌بینم بحمدالله وزیر ما آقای دکتر معین است که برادری عزیز و مسلمانی انقلابی است و من چقدر ایشان را دوست می‌دارم و چه اعتقادی دارم به دیانت و روحیه‌ی انقلابی ایشان. رؤسای دانشگاهها هم که شما هستید؛ همه از برادران مؤمن و خوبید. اما وقتی محصول این مدیریت را در داخل دانشگاهها نگاه می‌کنیم، می‌بینیم آن‌طور که انتظار هست، نیست. علتش چیست؟ این را باید شما دنبال گیری کنید. باید به این، رسیدگی کنید. کسی گمان نکند که امروز دیگر لزومی ندارد درباره‌ی مثلاً تدین‌اساتید یا کسانی که مسؤولیتهایی در بخشهای مختلف دانشگاهها دارند، حساسیت داشته باشیم؛ و فقط باید بپردازیم به این‌که کمیت دانشجو را زیاد کنیم یا کیفیت آموزش را بالا ببریم. نه؛ گیرم که شما دو برابر این مقداری که امروز دانشجو تربیت می‌کنید، تربیت کردید. فرض کنیم کیفیت هم بالا رفت - که بعید می‌دانم بدون توجه به تعهدات انقلابی و اسلامی، بشود کیفیت را بالا برد - اما وقتی متخرج این دانشگاه برای این کشور و برای این آرزوهای بزرگ ملی، ارزشی قائل نباشد؛ دلی نسوزاند و کاری نکند، چیزی نصیب کشور نشده و سرمایه‌گذاری شما پاسخی نداده است. بنابراین اصل قضیه آن است که ما برویم سراغ این‌که در این دانشگاه می‌خواهیم چگونه آدمی بسازیم؟ اگر پاسخ این است که می‌خواهیم یک متخصص مؤمن به مبانی‌انقلاب و معتقد به انقلاب و تلاشگر در راه هدفهای انقلاب بسازیم - که از نظر ما همین است و غیر از این نیست - آن وقت باید برای او برنامه‌ریزی کرد. باید فکری در دانشگاه کرد تا بشود چنین کسی را تربیت نمود.

ملت در این دوران سازندگی با هوشیاری کامل باید در مقابل همه توطئه های دشمن بایستند و از هدفها و آرمانهای مقدس انقلاب اسلامی حفاظت کنند. و در شرایط  کنونی حفظ جهت گیریها و ایمانها و از یاد نبردن خصومت تمام نشدنی دشمنان با اسلام از اهمیت خاصی برخوردار است. امروز راه جمهوری اسلامی ایران، راه  اسلام و راه مبارزه با استکبار و ظلم های جهانی است و حرکت در این راه متوقف شدنی نیست.

شما به عنوان یک آزاده، یازده سال، ده‌سال، هشت سال، پنج سال - هرچه - که در اسارت بودید، ذخیره‌ای از رنجها، برایتان فراهم آورد؛ هم از جنبه فردی، هم از جنبه اجتماعی و عمومی. این مطلب، قابل تأمّل است. دو نوع میشود با محصول تجربه‌ها و امتحانهای سخت برخورد کرد. یک نوع این‌که بگوییم: «ما به این زندانِ سخت رفتیم و این همه شکنجه کشیدیم و آمدیم؛ پس دیگر کار خودمان را کردیم. حالا دیگران بکنند.» این، یک منطق.
...
این منطق، اساساً منطق درستی نیست. اما منطق دوم، منطق درستی است.
منطق دوم این است که بگوییم: «مگر ما این پنج سال زندان، یا ده سال اسارت را آسان به دست آوردیم؟! من ده سال در اسارت بودم و این ملت، ده سال اسارتم را تحمّل کرد. خانواده‌ام، پدر و مادرم، دوستانم، شهر و میهنم، همه اینها رنج اسارت مرا تحمّل نکردند که همین‌طور مفت از دست برود و از آن استفاده‌ای نشود.» اگر رنجی برده شده و محصولی از فضل خدای متعال به دست آمده است، حالا این انسانی که این آزمایش و تجربه بزرگ را انجام داده، مثل آن دانش‌آموزی است که دوره‌ای را گذرانده است. کسی که دوره‌ای را گذرانده باشد با آن کس که آن دوره را نگذرانده، فرق میکند. حالا که ملت و خانواده شما، شما رادادند، رنج فراق شما را تحمّل کردند و شما یک دوره سخت را گذراندید، قاعده امر چیست؟ قاعده امر این است که از این دوره، استفاده کنیم. حالا وقت استفاده از این رنج است. حالا وقتی است که ملت، از ذخیره‌ای که با ده سال، یازده سال - کمتر و بیشتر - به دست آمد، استفاده کند. یعنی عناصرِ تجربه دیده و امتحان داده و محنت کشیده دوران اسارت، کسانی هستند که برای خدمت در راه خدا و مجاهدت برای پیشرفت به سمت هدفهای انقلاب، آماده‌تر از دیگرانند. اینها هستند که رنج کشیده‌اند؛ روحشان و اراده‌شان قوی، وایمانشان تجربه شده است.

هدف را باید خدا قرار داد. اگر برای نماینده، هدف خدا باشد، هدف خدمت به کشور باشد، خدمت به انقلاب باشد، نفس کشیدنش هم حسنه است. هر طىّ طریق او از خانه تا مجلس، هر لحظه نشستن او روی آن صندلی، هر کلمه حرفی که میزند، هر تلاشی که میکند، هر اعصابی که او مایه میگذارد، همه اینها حسنه است، صدقه است، مایه قرب الی اللَّه است؛ وقتی هدف خدا باشد، وقتی هدف خدمت به مردم باشد، وقتی هدف، پیش‌بردن کار انقلاب باشد و وقتی هدف، رسیدن بههدفهای انقلاب باشد.

مردم، انتخاب نمایندگان را وظیفه‌ی دینی و انقلابی خود می‌شمرند و بر پایه‌ی معیارهای اسلامی است که کسی را به عنوان نماینده‌ی خود برمی‌گزینند. از این رو سمت نمایندگی مجلس، نعمتی الهی و مایه‌ی شکر و مباهات است. مجلس شورای اسلامی تاکنون بحمداللَّه راه اسلام را پیموده و در جهت هدفهای انقلاب و رهنمودهای امام راحل  (رضوان‌اللَّه‌علیه) ره سپرده است و ان‌شاءاللَّه همواره چنین باشد. خداوند ملت شریف ایران را سربلند و پیروز بدارد و از برکات اسلام بهره‌مند فرماید و دیگر ملتهای مظلوم را نیز نصرت دهد.

زنان مسلمان ایران در مسائل انقلاب و جنگ و مقاطع حساس پس از پیروزی انقلاب همواره نقش مهمی را ایفا کردند و نفوذ طبیعی و قهری خود بر همسران و پسران خویش را در راه تحقق اهداف انقلاب و مقابله با دشمنان اسلام بکار گرفتند. حضور فعال مردان در میدان مبارزه تجربه ای عینی از نقش مؤثر زنان در پیشبرد انقلاب  اسلامی است و روحیه، درک و فهم عمیق مادران و همسران شهدا نیز نشانه ی بارزی از آن است.

ما در جمهوری اسلامی اهدافی داریم و ارزشهایی برای ما مطرح است. تشکیل این نظام و ادامه‌ی این نظام و مقررات این نظام بر اساس هدفهایی بوده است؛ ما نباید اجازه بدهیم که این رسانه‌ی عظیمی که امروز در دنیا تنها هم است، حتّی اندکی از جهتگیری و سمتگیری این اهداف تخطی کند. البته این معنایش آن  نیست که ما دایماً در رادیو و تلویزیونمان سخنرانی یا بیانیه‌ی اسلامی و دینی پخش کنیم که صریحاً مبانی و مفاهیم ما را ترویج کند؛ این‌که راه تبلیغ نیست. شیوه‌های رایج تبلیغ - شیوه‌های غیرمستقیم، استفاده‌ی بهینه از هنر و روشهای هنری؛ همان کارهایی که امروز پیشرفتهای زیادی هم داشته است - باید تماماً در خدمت اهداف انقلاب و اسلام باشد؛ یعنی اگر ما بازی فوتبال هم پخش میکنیم، مواظب باشیم که این بازی فوتبال در جهت ضد آن اهداف به‌کار نرود. کاملاً واضح است که بازی  فوتبالی که در دنیا یا در ایران اتفاق افتاده، گزارش آن میتواند دو گونه باشد: یکطور این است که در جهت ضد هدفهای ما باشد، یکطور هم این است که در جهت ضد هدفها نباشد و احیاناً در جهت خدمت به این هدفها باشد؛ آن اصل اساسی در باب اداره‌ی رادیو و تلویزیون این است. این هدفها روشن است: دینی شدن مردم، یکی از هدفهاست؛ ارتباط مستحکم مردم با نظام و مبانی اصلی نظام، یکی از هدفهاست؛ حفظ روحیه و شور انقلابی در مردم و دچار نشدن آنها به یأس و دلمردگی و سرخوردگی، یکی از این هدفهاست؛ حفظ ارتباط و اعتماد مردم به دولتی که بر سر کار است - هر دولتی که سر کار است و مورد قبول مردم و مجلس و رهبری قرار گرفته - یکی از هدفهاست. البته طبیعی است که حفظ اعتماد مردم به دولت هدف اوّلی نیست؛ اما یک هدف ثانوی است که در خدمت هدفهای اوّلی قرار میگیرد. امکان ندارد که ما بخواهیم مملکت را به شکل درستی بسازیم، درعین‌حال اجازه بدهیم که ارتباط فیمابین مردم و دولت گسسته بشود. اگر این اعتماد گسسته شد، کدام عنصری خواهد توانست مملکت را اداره کند و به سمت اهداف پیش ببرد؟ آیا جز دولت کس دیگری را برای این کار داریم؟

اگر مخاطبان شما قشر بخصوصی هستند - که هستند - و یک گروه هوشمندتر و روشنفکرتری در جامعه به سمت برنامه‌های شما گرایش پیدا میکنند، این شما را برای عدول از آن هدفی که اول ذکر شد، در محذور قرار ندهد؛ بلکه شما را وادار کند که کیفیت کار را بالا ببرید؛ همچنان که در مواردی من این را در شبکه‌ی دو مشاهده کردم؛ از جمله در همین ماه رمضان گذشته بود که شما بعد از افطار برنامه‌ی بسیار خوبی را اجرا میکردید، که واقعاً دیدنی و جالب بود و سطح بالایی داشت. به‌هرحال امیدواریم که ان‌شاءاللَّه موفق باشید.
 من از این‌که امثال آقای اَرگانی - برادر بسیار خوب و عزیز و دلسوز - و بعضی از آقایانی که آنها را میشناسم، در این مجموعه هستند، خوشحالم. امیدوارم که جهتگیری را آن‌چنان دقیق و حساس قرار بدهید که موجب تحرک روحیه‌ی رقابت کانال یک شود و آنها در جهت گرایش به سمت اهداف انقلاب و اسلام، به چشم رقابت به شما نگاه کنند؛ مسابقه‌ی صحیحی در این  زمینه ان‌شاءاللَّه به وجود بیاید.

توجه به روحیه‌ی انقلابی دانشجویان هم مهم است. این دانشجویان، مانند سایر دانشجویان در همه جای دنیا، بایستی جزو پیشبرندگان انقلاب و جزو پایه‌های اصلی انقلاب باشند و نسبت به مسائل انقلابی، هرگز احساس سردی نکنند؛ این شیوه‌هایی لازم دارد؛ همین‌طور دستوری نیست؛ این حکمی نیست که بگوییم شما دانشجویان، بانشاط در راه هدفهای انقلاب  حرکت کنید. نشاط، چیزی است که باید آن را در یک قشر به وجود آورد. باید دنبالگیری کنید و ببینید چگونه میشود این نشاط را به وجود آورد؛ باید آن را در قشر دانشجو به وجود آورد.
 روحیه‌ی انقلابی دانشجویان در دانشگاه نباید ضربه بخورد. آن عده‌یی که بیتفاوتند، باید کاری بشود که به جهتگیریهای انقلابی و نشاط انقلابی گرایش پیدا کنند؛ نه این‌که خدای نکرده بعکس شود و کارهایی انجام بگیرد که کسانی که روحیه و جهتگیری انقلابی دارند، یواش‌یواش به بیتفاوتی گرایش پیدا کنند؛ این خطر بسیار عظیمی است.

شما آنجا که یک حرکت عمومی مردم را به سمت هدفهای والایی در نظر میگیرید، مثل همین حرکتی که ملت ما در انقلاب شروع کردند و تا امروز ادامه دارد، این، حرکت به سمت اهداف پذیرفته‌ شده‌ی انسانی است، یعنی اهداف انقلاب ما  فقط در چارچوب بینش‌های مذهبی محدود نمیشود امروز آنچه را که یک ملتی با این عظمت، انقلابی را فراهم آورده و دارد در راه آن تلاش میکند، این مورد تائید و تصدیق افکار انسانهایی است که حتی از مذهب یا از اسلام هم اطلاع درستی نداشته باشند، اما دارای بینش سالمی باشند و از روی صفا نظر بدهند، حتی اینها هم این هدفها را تائید میکنند.

بسیج، یکی از برکات پروردگار عالم بر کشور و بر انقلاب و بر امام بزرگوار ما بود. اگر نیروهای مسلح در هر کشور به آمادگی کامل برسند، ولی از نیروهای داوطلب مردمی پشتیبانی نداشته باشند، یقیناً توانایی آنان کامل نخواهد بود. و در کشور و در انقلاب ما، اگر نیروهای بسیجی - این داوطلبان مخلص و مؤمن به هدفهای انقلاب - در گذشته پشتیبان میدانهای نبرد نمیبودند  و برای همیشه نباشند - معاذاللَّه - یقیناً کار دفاع از انقلاب لنگ خواهد ماند. اساس، نیروی مردم، یعنی همین بسیج است. به همین خاطر است که شما جوانان عزیز - چه طلبه، چه دانشجو، چه اقشار دیگر - که جزو این مجموعه‌ی عظیم جهاد فی‌سبیل‌اللَّه قرار گرفته‌اید، باید به این نکته توجه کنید که محور اصلی، دفاع مسلح از انقلاب است و باید هرچه بیشتر تقویت بشود.

معنای تقوا این است که هر آنچه را خدای متعال بر انسان تکلیف کرده است، انجام بدهد؛ واجبات را بجا بیاورد و محرّمات را ترک کند. این، اولین مرتبه‌ی تقواست. محرّمات الهی را باید شناخت و دور و بر آن نچرخید و نگشت. شیطان وسوسه‌گر است. وقتی که روحیه‌ی تقوا و دل‌سپردن به خدا و معامله‌ی با خدا و یاد خدا و توجه و ذکر و دعا و توکل، در دل این جوان بسیجی مؤمن - چه دانشجو، چه طلبه، چه قشرهای دیگر، چه شهری، چه روستایی - جا گرفت و رشد کرد، آن‌وقت همان صف مستحکم مرصوصی است که هیچ قدرتی توانایی تکان دادن آن را ندارد. این، ضامن پیشرفت هدفهای اسلام و انقلاب است؛  قدر این را باید دانست.

خوب تصور کنید که امروز یکی از کارهای اساسی استکبار این است که نسل جوان را در کشورهای اسلامی - و هر کشور اسلامی که بیدارتر است، بیشتر - از صحنه بیرون کند. کدام کشور اسلامی از همه بیدارتر، از همه زنده‌تر، و از همه بی‌محاباتر در مقابل استکبار ایستاده است؟ جز ایران اسلامی؟ پس، جوانان ایران اسلامی بدانند که استکبار برای بیرون راندن آنها از صحنه‌ی این مبارزه‌یی که در آن، فتح و پیروزی حتماً نصیب ملتهاست و لاغیر، مشغول پول خرج کردن و طراحی انواع نقشه‌هاست. هدف این نقشه‌ها، شما جوانان مؤمن و انقلابی و شجاعی هستید که ایستاده‌اید، تا هدفهای انقلاب و امامتان را تا آخرین رقم به تحقق برسانید و هر مانعی را از سر این راه بردارید.

آن مسأله‌ی اساسی که در انقلاب اسلامی هدف اعلی و والا به حساب میآمد و می‌آید، عبارت از تزکیه‌ی انسان است. همه چیز مقدمه‌ی تزکیه و طهارت آدمی است. عدالت در جامعه و نیز حکومت اسلامی در میان اجتماعات بشری هم با این‌که هدف بزرگی محسوب میشود، ولی خود آن یک مقدمه برای تعالی و رشد انسان است که در تزکیه‌ی آدمی نهفته است. هم زندگی در این عالم - اگر بخواهد به سعادت برسد - محتاج تزکیه است، و هم درجات اخروی و معنوی، متوقف بر تزکیه است. فلاح انسان - یعنی دست یافتن انسان به مقصد اعلی - وابسته‌ی به تزکیه است؛ «قد افلح من تزکّی. و ذکراسم ربّه فصلّی». آن کسی که تزکیه بکند، فلاح و رستگاری را به دست آورده است.

سعی کنید همچنان که این سازمان مبارک - سپاه پاسداران انقلاب اسلامی - انقلابی متولد شده، همواره انقلابی بماند و در جهت هدفهای انقلاب حرکت کند. وحدت نیروهای مسلح را حفظ کنید. با ارتش و با نیروی انتظامی، در نهایت صفا و برادری  حرکت کنید. هر کدام کاری و شغلی و مسؤولیتی و راهی به سوی تکامل خود دارند؛ همه باید این راه را بپیمایند.

اگر ما تاکتیک به کار نبریم، اگر در جنگ دانش بخرج ندهیم، توده‌ی انبوه، کاری صورت نخواهد داد. همان عشق و علاقه و دلباختگی به هدفهای انقلاب، همچنان که به شکل یک عمل انتحاری - که در جای خود، یک ایثار و یک صدقه و یک حسنه  است - تحقق پیدا میکند، در جای خود هم به شکل یک تاکتیک رزمی پخته و کارآمد، خودش را نشان میدهد؛ و نتیجه این میشود که شما بر دشمنی که به سلاح و تاکتیک و عِده و عُده مجهز است، پیروز میشوید.

هواپیمای مسافربری را که محترم است و کسی اجازه ندارد به هواپیمای مسافربری تعرضی بکند، با قریب سیصد مسافر ساقط میکنید و بعد میگویید که اشتباه کردیم! غلط کردید اشتباه کردید! اشتباه کردیم یعنی چه؟! اگر فرمانده‌ی آن ناو اشتباه کرده بود، پس چرا او را به محاکمه نکشیدید؟! چرا به او مدال دادید؟! چرا با انواع و اقسام گفته‌ها، به دشمنیهای خودتان با ملت ایران ادامه دادید؟! چه اشتباهی؟! شماها در پیدا کردن هدفهای شوم، هیچ‌وقت اشتباه نمیکنید؛ در رسیدن به کار زشت بر ضد ملتهای مستقل، هیچ‌وقت اشتباه نمیکنید؛ درست میروید و همان نقطه‌یی که زشت‌ترین و بدترین است، پیدا میکنید. امروز استکبار جهانی این است، امروز امریکا این است، اینها از جنایت باکی ندارند.
 
اگر در جایی اقدام نمیکنند، چون برای خودشان مقرون به صرفه نمیبینند و از چیزهایی ملاحظه میکنند. از عمده‌ترین چیزهایی که ملاحظه میکنند، یکپارچگی ملت است؛ این یکپارچگی را مثل گوهر گرانمایه‌یی حفظ کنید. بحمداللَّه امروز ملت ما مثل همه‌ی دوره‌های بعد از انقلاب، ملت یکپارچه‌یی است؛ همه پشت سر مسؤولان نظام و در خدمت اهداف انقلاب هستند.

امروز بحمداللَّه برنامه‌های مسؤولان کشور و کارهای این دولت خدمتگزار، در همین جهت و در همین خط است. همه در خدمت هدفهای انقلاب و در راه سازندگی کشور، به دولت کمک کنند. نهادهای انقلابی و همین نهاد جهاد سازندگی، در فکر مسؤولان کشور و بالاتر از همه در فکر امام بزرگوار ما(رضوان‌اللَّه‌علیه) بوده است. این فکر، باز هم هست؛ تمام‌شدنی نیست. اگر شما همت کردید، خدای متعال هم کمک خواهد کرد. این، وعده‌ی الهی است و قطعاً خواهد شد.

اگر کسانی‌ با گفتن‌ و نوشتن‌ یا رفتار متعمدانه‌ی ‌خود، بذر شک‌ و تردید نسبت‌ به‌ مسؤولان‌ بلندپایه‌ی‌ کشور را در دل ها بیفشانند و فضا و افق‌ را تیره‌ و یأس‌آور جلوه‌ دهند با هیچ‌ توجیه‌ و بیانی‌ نمی‌توان‌ آنها را خدمتگزار و خیرخواه‌ به‌ حساب‌ آورد. این‌ کار در کشور ما که‌ ازنظامی‌ اسلامی‌ و انقلابی‌، و مسؤولانی‌ کاملاً مردمی‌، و ملتی‌ با اخلاص‌ و فداکار، و صمیمیتی‌ بی‌نظیر میان‌ مردم‌ و مسؤولان‌، و استعداد و ظرفیتی‌ درخشان‌ برای‌ کار و پیشرفت‌، و حیثیتی‌ برجسته‌ در جهان‌ و میان‌ ملتهای‌ عالم‌ برخوردار است‌ بی‌شک‌ ضربه‌ به‌ آینده‌ی‌ کشور و خیانت‌ به‌ آرمانهای ‌انقلاب‌ محسوب می‌شود و گناهی‌ نابخشودنی‌ است‌.

بدانید، تصور این‌که سازندگی کشور، با تعقیب هدفهای انقلاب  منافات دارد، تصوری متعلق به دشمنان است؛ دوستان اشتباهاً این حرف را تکرار میکنند. ارزشهای انقلاب، این کشور را باید آباد کند و بسازد؛ این دو باهمند.
حفظ ارزشها و شعارها و هدفهای اصیل انقلاب، در کنار سازندگی و آبادانی و به سروسامان رساندن کشور و نوسازی  ویرانه‌های ناشی از جنگ و دوران سلطه‌ی قدرت ظالم رژیم پهلوی قرار دارد. تا کسی گفت که میخواهیم کشور را بسازیم، فوراً بعضی آدمها از روی غفلت نگویند، معلوم میشود که شعارهای انقلاب فراموش شده است! نه، این حرف را دشمنان میزنند و القا میکنند که ایران شعارهای انقلاب را فراموش کرده است. امروز نمیگویند؛ از مدتها پیش این حرف را تکرار میکردند. همیشه هم دروغ گفته‌اند، همیشه هم مغرضانه گفته‌اند، همیشه هم غلط کرده‌اند. این ملت، با حفظ ارزشهای انقلاب و با تمسک به شعارهای آن، این راه را ادامه خواهد داد.

در این‌جا، من به برادران عزیز روحانی هم که تشریف دارند، یک جمله عرض بکنم. مسؤولیت حفظ معنویت و روح و حال این برادران، به عهده‌ی شماست. انسان، سایش‌پذیر است. هر انسان دیگری جز معصومین، در برخوردها و سایشها و اصطکاکها، ساییده و کم میشود و برجستگیهای روحیش تغییر میکند؛ باید مراقبش بود. این‌که ذکر دایمی گفته‌اند، برای خاطر این است. انسان دایماً باید متذکر باشد؛ والّا خراب خواهد شد.
...
خداوند ان‌شاءاللَّه به شما توفیق بدهد و تأیید و کمکتان کند. ان‌شاءاللَّه که در این مرحله‌ی کنونی انقلاب و کشور و نیز در آینده، شأن شایسته و وظیفه‌ی خداپسند خودتان را انجام بدهید و صمیمانه و برادرانه و در خدمت به اهداف و آرمانهای انقلاب  اسلامی، مثل همیشه بانشاط و سرحال و کاملاً در راه و مواظب حدود الهی، حرکت بکنید. خدای متعال هم کمک خواهد کرد و ان‌شاءاللَّه شر دشمنان از عالم اسلام کم شود.

به‌ فرزندان‌ و برادران‌ عزیز و انقلابیم‌، جوانان‌، دانش‌آموزان‌ و دانشجویان‌ که‌ این‌ روزبزرگ‌ به‌ نام‌ آنان‌ است‌ عرض‌ می‌کنم‌ که‌ شأن‌ و وضع‌ شما چه‌ در حال‌ و چه‌ بیشتر در آینده ‌، به‌ گونه‌یی‌ است‌ که‌ بار اصلی‌ انقلاب‌ بر دوش‌ شماست‌ و اسلام‌ عزیز و اولیای‌ شهیدان‌ و امام‌ بزرگوار و صالحان‌ ملت‌ به‌ شما نظر وامید و از شما انتظار دارند بکوشید و برای‌ رسیدن‌ به‌ کمالات‌ و اهداف‌ انقلاب ‌اسلامی‌ عظیم‌، فرصتها را مغتنم‌ شمارید و معرفت‌ و فهم‌ دینی‌ را در ذهن‌ و دل‌خود وسعت‌ و عمق‌ بخشید. با تهذیب‌ نفس‌ و تقویت‌ روح‌ مسؤولیت‌، صحنه‌های‌انقلاب‌ را خصوصاً آنچه‌ به‌ پاسداری‌ از ارزشها و فرهنگ‌ و روحیه‌ی‌ انقلابی‌است‌ پر کنید و پیوند خود را با جامعه‌ و اقشار مختلف‌ و بخصوص‌ روحانیت‌ معظم ‌تقویت‌ کنید و از حیله‌های‌ شیطانی‌ و دسایس‌ و ترفندهای‌ ابلیسی‌ که‌ گاه‌ حتی‌در لحن‌ و قالب‌ دلسوزی‌ است‌ برحذر باشید. در مسیر مبارزه‌ی‌ افتخارآمیز ملت‌ایران‌، جوانان‌ همیشه‌ باید، پیشاهنگ‌ و پیشرو باشند، خود را آماده‌ی‌ پیشاهنگی‌در خط صحیح‌ و بی‌انحراف‌ نگهدارید و هوشمندانه‌ خط صحیح‌ و مستقیم‌ را ازکج راهه‌های‌ انحرافی‌ باز شناسید و صبغه‌ی‌ الهی‌ را ترویج‌ و شعایر اسلامی‌ راتعظیم‌ کنید.

در این‌ حوادث‌ سه‌گانه‌ از تبعید حضرت‌ امام‌ در سال‌ ۱۳۴۳ که‌به‌ دنبال‌ اعتراض‌ ایشان‌ به‌ مصونیت‌ مستشاران‌ امریکایی‌ انجام‌ شد تا کشتار دانش‌آموزان‌ در سال‌ ۱۳۵۷ و تا تسخیر لانه‌ی‌ جاسوسی‌ در سال‌ ۱۳۵۸ صف‌آرایی ‌میان‌ انقلاب‌ اسلامی‌ از یک‌سو و امریکا و رژیم‌ دست‌نشانده‌اش‌ در ایران‌ ازسوی‌ دیگر بود و این‌ مبارزه‌ که‌ در میانه‌ی‌ این‌ سه‌ حادثه‌ و پیش‌ از آن‌ وپس‌ از آن‌ ادامه‌ داشته‌، ترسیم‌کننده‌ی‌ طبیعت‌ اسلام‌ و انقلاب‌ اسلامی‌ وهدفها و مسیر آن‌ و نیز نمایشگر چهره‌ و هویت‌ استکبار جهانی‌ و مظهر آن‌ امریکا و روشها و نیز میزان‌ اقتدار و آسیب‌پذیری‌ آن‌ است‌ و مهمتر از همه‌، خط روشنی‌ از روند مبارزه‌ی‌ حق‌ و باطل‌ را ترسیم‌ می‌کند و چگونگی‌ رشد و سمت‌ حرکت‌ آن‌ رامعلوم‌ می‌دارد. مطالعه‌ در این‌ روند امیدبخش‌ نشان‌ می‌دهد که‌ هرگاه‌ جبهه‌ی‌حق‌ استقامت‌ و فداکاری‌ کند، جبهه‌ی‌ باطل‌ هرکه‌ و هرچه‌ و با هر حجم‌ ، دربرابر آن‌ تاب‌ نخواهد آورد و مجبور به‌ عقب‌نشینی‌ خواهد شد.

مقام معظم رهبری از پافشاری بر اسلام ناب محمدی(ص) و مقابله با خواسته ها و امیال استکبار و ارتجاع بعنوان اهداف انقلاب اسلامی نام بردند و فرمودند: اسلام ما اسلام جهاد و شهادت است.
ملت ما با آمادگی کامل پا در این راه نهاده و ما نیز امیدواریم در راه این اسلام خدا را ملاقات کنیم.

یاد شهدای گرانقدر و عزیزمان، مرحوم شهید بزرگوار دکتر باهنر و شهید عالیقدر رجایی را گرامی میداریم.
این دو بزرگوار، حقاً و انصافاً از عناصر برگزیده و برجسته‌ی این کشور و این نظام بودند؛ امتحان‌داده و دلسوز و مردمی بودند؛ وجودشان با آرمانهای انقلاب آمیخته بود؛ طعم سختیها را چشیده بودند؛ دوران مجاهدت و مبارزه‌ی برای پیروزی اسلام را با  توفیقات و سربلندی پشت سر گذاشته بودند. همه‌ی اینها ارزشهایی بود که در این عزیزان وجود داشت؛ بخصوص شهید رجایی که دوران مسؤولیت طولانیتری در نخست وزیری و بعد در ریاست جمهوری داشتند، که مسؤولیت سخت و دوران دشواری هم بود. واقعاً خوب عمل کردند و نشان دادند که به اسلام و انقلاب وفادارند. شایسته است که ما همیشه یاد این عزیزان را گرامی بداریم.

این، افتخار نظام و جامعه‌ی اسلامی است که قریب دوازده سال از پیروزی این انقلاب میگذرد و با وجود این‌همه تبلیغات و کارشکنیهای دشمنان، مردم روزبه‌روز به آرمانهای این انقلاب و این نظام اسلامی، علاقه‌مندتر و دلبسته‌تر شده‌اند و دشمن حقیقتاً در مقابل خواست و اراده‌ی این مردم، عاجز مانده است.

نقاط مثبت در جامعه‌ی روحانیّت که جامعه‌ی علمى شیعه است، چند چیزِ روشن است: یکى علم است، یکى زهد‌ -بی‌اعتنائى به دنیا- است، یکى شجاعت است در مقابل قدرتها و در مقابل زور، یکى اتّصال به توده‌ی مردم است؛ که هیچ فرقه‌اى از فِرَق روحانى در عالم، این خصوصیّت آخر را مثل روحانیّت ما نداشته‌اند، الان هم ندارند؛ مردمى بودن، درد مردم را احساس کردن، براى مردم دل سوزاندن و کار کردن، به دشمنان مردم نزدیک نشدن؛ اگر این خصوصیّت نبود، اطمینان مردم به روحانیّت جلب نمیشد که به خیابانها بیایند و آن‌جور جان خودشان را در راه آرمانهاى این انقلاب در معرض خطر قرار بدهند. اینها خصوصیّات مثبت روحانیّت است؛ اینها را بشدّت حفظ کنیم.

طلّاب عزیز و فضلاى جوان، حضور در میدانهاى گوناگون را [حتّى] یک لحظه باید فراموش نکنند؛ این با درس خواندن منافات ندارد، [بلکه] مؤیّد درس خواندن است. همان‌طور که امام بزرگوار در پیام فراموش‌نشدنی‌شان فرمودند، آن جوانهایى که تفقّه(۱۱) را در میدانهاى خودش فراگرفتند و منذر(۱۲) قوم خودشان شدند، آن جوانها و فضلائى که میدان جنگ را میدان آزمایش نفْس خود و میدان تکامل معنوى خودشان قرار دادند و پیش رفتند، این میدانها را رها نکنند. امروز هم خطوط، میدانها، صحنه‌هاى نظامى و غیرنظامى، صحنه‌هاى فرهنگى، محتاج حضور فعّال شما است.

مدرّسین معظّم و محترم و اساتید در حوزه‌ی علمیّه‌ی قم و سایر حوزه‌ها، طلّاب را به سمت هدفهاى انقلابى و اسلامى سوق بدهند. درست است که امروز روحانیّت و اسلام، راه خودشان و جایگاه خودشان را کاملاً پیدا کرده‌اند، امّا این‌جور هم نیست که افکار انحرافى بکلّى از بین رفته باشد و ریشه‌کن شده باشد. آن کسانى که هنوز نتوانسته‌اند جِلوه‌ی انقلابىِ اسلام را درک کنند، در حوزه‌ها باز هم هستند؛ در کسوت روحانیّت هستند. هنوز آن کسانى که به جاى کینه‌ی آمریکا و کینه‌ی دشمنان، قلبهاى آنها جایگاه کینه‌ی مجاهدان فی‌سبیل‌ا‌لله‌ و جوانان مؤمن و پرچم‌داران حقیقت است، در حوزه‌ها پیدا میشوند؛ در بیرون حوزه‌ها هم پیدا میشوند. همان متحجّرینى که امام مکرّر اشاره کردند ‌- [یعنى] دوستداران و شیفتگان اسلام آمریکایى؛ اسلامى که روحانیّت را و دین را و معنویّت را از مسیر خود دور میکند، از مردم جدا میکند، از خدا دور میکند و مایه‌ی شادى و آسایش دل دشمنان خدا میشود ‌- هنوز هستند. در همه‌ی جبهه‌ها، حضور جوانهاى مؤمن و فعّال و فضلاى جوان در سمت هدفهاى انقلاب یک ضرورت است.

حقیقتاً ملّت ما آن‌چنان برجستگی‌اى در راه آرمانهاى اسلام و انقلاب از خود نشان دادند که انسان در مقابل عظمت این ملّت سر تعظیم فرود می‌آورد و در خود احساس حقارت میکند. ببینید در این یازده سال چه مراحلى را گذراندند و چگونه براى خاطر خدا در این راه دشوار پاى فشردند. همه‌ی چشمها در دنیا منتظر بودند که ببینند ملّت ایران بعد از امام چه خواهد کرد. این ملّت در هر تجربه‌اى که بعد از رحلت حضرت امام ‌- در این چند ماه تاریک و سخت و غم‌انگیز ‌- پیش آمد، با اخلاص خودشان، با شجاعت خودشان، با هوشیارى خودشان آن‌چنان جلوه‌هایى نشان دادند که فضا را منوّر کردند. همین راه‌پیمایى عظیم بیست‌ودوّم بهمن امسال، حقیقتاً یکى از چیزهایى بود که در تاریخ این ملّت به‌عنوان سند افتخار و نقطه‌ی روشن و منوّر خواهد ماند. من نمیخواهم از مردم به‌خاطر این حرکت عظیم تشکّر بکنم ‌- مسئله مربوط به خود آنها است ‌- من چه کسى هستم که از آنها تشکّر کنم؟ امّا من میخواهم از آنها تجلیل کنم، نسبت به آنها تعظیم(۹) کنم. حقیقتاً حرکت مردم، یک حرکت مخلصانه، شجاعانه، فداکارانه، هوشیارانه و یک حرکت کاملى بود. همه‌ی حرکات آنها در طول این یازده سال همین‌جور بوده و دشمن را منکوب(۱۰) کرده. می‌بینید ما هروقتى حادثه‌اى مثل بیست‌ودوّم بهمن و نشانه‌اى از حضور مردم داریم، بلافاصله بعد [از آن] تبلیغات دشمن و شایعه‌پراکنی‌هاى دشمن از غیظ و از ناراحتى چند برابر میشود. حالا هم همین‌جور است. الان می‌بینید دیگر؛ جوّ شایعه است؛ رادیوهاى خارجى و دشمنان بی‌آبرو [شایعه‌پراکنى میکنند]. خدا را شکر میکنیم که دشمنان جمهورى اسلامى پیش این ملّت، ذرّه‌اى از آبرو و اعتبار برخوردار نیستند.

این مردمِ بااخلاصْ در جهت هدفهاى انقلاب، زمینه‌ی فعّالیّت و قهرمانِ میدان فعّالیّت و یکّه‌تاز در این دنیاى آشفته هستند. بنده و شما جایگاهمان را و سهممان را باید پیدا کنیم و ایفا کنیم. امروز وظیفه‌ی روحانیّت خیلى سنگین است. البتّه عرض بکنم، بنده فکر کردم، دیدم در طول این هزار و اندى [سال] که از تاریخ روحانیّت شیعه [گذشته است]، هیچوقت روحانیّت شیعه بخوبىِ امروز، به کارایى امروز، به مفید بودن امروز نبوده. امروز روحانیّت شیعه از همه‌ی دوران طولانى عمر پُربرکت خود مفیدتر و پُربرکت‌تر و بیشتر در خدمت اسلام و مسلمین است ‌-در این هیچ تردیدى نیست- امّا زمان و زمینه‌ی کار و وضعیّت این ملّت بزرگ، از ما تلاش بیشترى را میطلبد؛ خیلى باید کار کنیم، خیلى باید تلاش کنیم.

هدف از همه‌ی این مبارزاتى که ملّت ایران به رهبرى امام بزرگوار انجام داد تا انقلاب به پیروزى رسید، و همه‌ی تلاشهایى که بعد از پیروزى انقلاب در این کشور انجام شد، تشکیل حیات طیّبه‌ی اسلامى بود. اسلام براى انسان یک روش زندگى مناسب و لایقى(۲) قائل است. تنها اگر این شرایط محقّق شد، انسان میتواند به سعادت و به کمال برسد. تلاش همه‌ی دلسوزان بشر و راهنمایان بزرگ انسان در طول تاریخ ‌-انبیاى عظام و اولیا و مجاهدان فی‌سبیل‌ا‌لله‌- این بوده است که این حیات طیّبه را براى بشر به وجود بیاورند؛ و سعى همه‌ی دشمنان انسان و شیاطین و طواغیت این بوده است که بشر را از این حیات طیّبه دور کنند. لذا دشمنى با شیطانها و طاغوتها، عنصر ایمان و از اجزاى اصلى دعوت همه‌ی پیغمبران بوده؛ و عمل پیغمبران و عمل پیغمبر اسلام (صلّى ا‌لله‌ علیه و آله و سلّم) هم بر این قرار داشته است. لذا هرگز در تاریخ، شما نخواهید توانست یک داعیه‌ی حقّى را پیدا کنید که صاحب آن دعوتِ حق، با شیاطین و طواغیت مبارزه نکرده باشد، و طواغیت و شیاطین و زورگوها هم با او خصمانه و با بغض و کینه مواجه نشده باشند.

براى خدا باید حرکت کرد، در چهارچوب اهداف الهى باید کار کرد، وَفی ذٰلِکَ فَلیَتَنافَسِ المُتَنافِسون.(۱۳) براى این است که آدم بایستى تلاش کند، زحمت بکشد، کار بکند، وَالّا این همه کشور در دنیا هست؛ بعضى آباد، بعضى [هم نه]؛ [امّا] آنچه ما دنبال آن هستیم، تحقّق اهداف الهى است، تحقّق ارزشها است؛ که باید دنبال ارزشهاى عمده‌اى که براى ما وجود دارد باشیم. پس بنابراین آنچه مورد توجّه ما است، این است که ما آرمانها را و اهداف انقلاب را با این قیام ‌لله‌ باید تأمین کنیم.

وحدت را مهم بشمارید و هفته‌ی وحدت را یک هفته‌ی حقیقتاً پر محتوا و پر مغز قرار بدهید. در امور دیگر هم، ما این مسأله‌ی وحدت را مورد تأیید و به‌عنوان یک اصل اسلامی و انقلابی، مورد تأکید قرار میدهیم. وقتی میگوییم بین برادران شیعه و سنی و مذاهب مختلف اسلامی، برای هدفهای اسلامی اتحاد باشد، پس به طریق اولی، قشرهای مختلف مردم فداکار و مبارز ایران،  اهل هر شهر و استانی، متکلمان با هر زبان و لهجه‌یی هستند، موظفند وحدت را حفظ کنند.
مبادا دستهای تفرقه‌افکن و مغرض و یا نادان - که گاهی ضرر آدمهای نادان از آدمهای مغرض کمتر نیست - با حرف و شعار و نطقی، ایجاد اختلاف کنند. مغرض و جاهل، در نتیجه‌ی عمل یکسانند. همه - مخصوصاً کسانی که زبان و حنجره‌شان برای گفتن و حرف زدن باز است - مراقب باشند با هیچ حرکت و اشاره‌یی، موجب اختلاف بین مردم نشوند. همه باید وحدت را بر محور اصول انقلاب و جریان صحیح نظام اسلامی و ولایت فقیه حفظ کنند. این، اساس قضیه است. اگر وحدتِ با انسجام و استحکامی که تا کنون بوده است، محفوظ بماند، مطمئناً این ملت و کشور به هدفهای انقلاب خواهد رسید.

بیگانگان، این‌گونه تبلیغ میکنند که اگر مجموعه‌یی میخواهد مشکلات مردم را حل کند و تولید را زیاد و معادن و صنایع را فعال نماید و کشاورزی را پربار کند و کارخانه‌ها را با همه‌ی ظرفیت به کار وابدارد، پس لابد این کار، به معنای فراموش کردن و یا ضعیف و کم‌رنگ نمودن آرمانها و معنویات و اهداف انقلاب است. این فکر، فکر دشمن است که میخواهد در ذهن مردم ما آن را  القا کند و خیلی مایه‌ی تأسف است که انسان مشاهده کند بعضی از افرادی که دوستند، غافلانه و ساده‌لوحانه، همان حرف دشمن را تکرار میکنند!
دنیا و آخرت، رفاه و آرمان، با هم و در کنار هم قابل پیشرفت است. تصور این‌که جامعه‌ی آرمانگرا به حل مشکلات مادّی و رفاهی نخواهد رسید، به معنای این است که بگوییم ادیان و مقدسات و معنویات و آرمانها، به فکر دنیا و زندگی مردم نیستند! این، خلاف صریح اسلام و همه‌ی ادیان است. مطمئناً حرکت به سمت گشودن گرههای مردم و باز کردن راه به سمت یک زندگی مرفه و سالم و خوب، که مردم از فراوانی و ارزانی و دیگر امکانات استفاده کنند، یک وظیفه‌ی اسلامی است که بر دوش همه - بخصوص بر دوش شما که مسؤولان و مدیران کشور هستید - است. این کار، عملی است و قطعاً جزو آرمانهای اسلامی و امام عزیزمان میباشد.

مجموعه‌ی ما باید تصمیم بگیریم که خط انقلاب را به معنای حقیقی کلمه و بدون هیچ‌گونه کمبود و کسری و پذیرش ساییدگی در گوشه‌یی از این هدفها، با قاطعیت و قدرت به سمت هدفهای انقلاب ادامه دهیم. صحنه، صحنه‌ی وسیعی است. همه‌جایش میشود حضور داشت و این احساس را کرد؛ چه در پست وزارت و چه در پست مدیریت اجرایی کشور - مدیریتهای بالا و یا پایین - و یا حتّی اگر چنانچه کسی در مجموعه‌ی دستگاه و دولت هم نخواهد کار کند (که البته این، نسبت به آن شق دیگر مرجوح است)، در هر جایی از این کشور که بخواهد کار بکند، میتواند مفید باشد.

خدا را شکر که اراده و رأی ملت عزیز، بار سنگین امانت و مسؤولیت الهی را بر دوش توانای مردی بزرگ از فرزندان اسلام و حواریّین امام عظیم‌الشّأن، عالمی مجاهد و فقیهی اسلام‌شناس و سیاستمداری هوشمند و مدیری درد آشنا و دلسوز قرار داد. شخصیتی که پرونده‌ی تلاشش در راه خدا و مجاهدتش برای حاکمیت دین و اعلای کلمه‌ی اسلام، حتّی پیش از نخستین روزهای شروع نهضت آغاز شده و سرگذشت رنجها و سختیها و فعالیتهای کم‌نظیر را در خود گنجانیده است. چهره‌ی موجّهی که به برکت حرکت در صراط مستقیم انقلاب، همواره امین امام و محبوب امت بوده و ان‌شاءاللَّه از این پس نیز خواهد بود. بی شک، این یک دستاورد بزرگ است که همزمان با انجام اصلاحات در قانون اساسی که زمینه‌ی اداره‌ی صحیح کشور را فراهم ساخته، مدیریت اجرایی کشور در دست توانای کسی همچون رئیس جمهور منتخب ملت قرار گیرد و امید است همچنان که مردمِ قدرشناس و هوشمند کشورمان انتظار میبرند، تأییدات و تفضلات الهی، راه را به سوی رفع مشکلات و تحقق آرمانهای انقلاب هموار سازد.

خدای را سپاسگزارم که یک بار دیگر در امتحانی بزرگ و الهی، سربلند و پیروز و موفق گشتید و با حضور گسترده و چشمگیر خود در صحنه‌ی همه پرسی و انتخابات، ضمن ادای وظیفه‌ی حق‌شناسی خود نسبت به امام عظیم‌الشّأن فقید(اعلی‌اللَّه‌مقامه) و میثاق مجدّد با آرمانهای والای انقلاب اسلامی، اصلاحات قانون اساسی را تصویب کردید و رئیس جمهور  خود را برگزیدید.
...
امید است وحدت صفوف شما ملت عزیز که همیشه برکات و فضل الهی را به همراه داشته است، این بار نیز منشأ تحوّلات مبارکی در جامعه گشته و با کمک عموم ملت، سعادت، رفاه، ترقی، عزت و استقلال و پیشرفت آرمانهای انقلاب اسلامی را به  ارمغان آورد.

شما که می‌دانید دشمنان ما درصددند به انقلاب ضربه بزنند و اطلاع دارید که وحدتِ به وجود آمده در کشور ما چه‌قدر باارزش است و حضور مردم ما در صحنه‌های انقلاب تا چه اندازه اهمیت دارد، باید این حضور را حفظ کنید و مردها و فرزندان و شوهران و برادرانتان را به حضور قوی در همه‌ی صحنه‌ها و حفظ وحدت و پشتیبانی از آرمانهای عزیز انقلاب - که امام بزرگوارمان تأمین  آنها را از ما انتظار داشتند - وادار کنید.

اگر عوامل تبلیغاتی استکبار علیه انقلاب اسلامی سمپاشی میکنند، غیر از این انتظاری نیست؛ چون مبنای تبلیغات آنها بر تزویر و خدعه و دروغ است. مسأله این است که وقتی یک فکر درست و یک تفکر آزادکننده و بیدارکننده متکی به اسلام بود، در تمام آفاق و بلاد اسلامی، طرفدار و خریدار و علاقه‌مند و دلباخته خواهد داشت.
چه کسی از ایران به اقصی نقاط کشورهای اروپایی و آفریقایی و آسیایی رفته بود و از فضایل امام امت(ره) برای آنها سخن گفته بود که این حرکت عظیم در دنیا، به طرفداری از او در زمان حیات بابرکتش، و به عزاداری آن عزیز پس از رحلتش، برخاست. علی‌رغم میل استکبار، دنیای اسلام و امت اسلامی یکپارچه است. وقتی از اسلام و اصول انقلاب و اهداف انقلاب  اسلامی سخن میگوییم، مخاطب ما همه‌ی مسلمانان عالم هستند؛ و آن هنگام که از مبارزه و مقابله با استکبار جهانی و قلدرها و غارتگرهای جهان حرف میزنیم، مخاطب ما تمام مستضعفان عالمند. این، طبیعت پیام ماست؛ استکبار جهانی هم این مطلب را میداند. دشمنی او با ما و امام(ره) و انقلاب اسلامی نیز به خاطر همین نکته است.

امیدوارم که خدای متعال این لطف و فضل را همواره شامل حال من قرار دهد، تا بتوانم از این نیروهای فعال و مخلص و تجربه‌شده و امتحان‌داده، حداکثر استفاده را در راه اهداف بزرگ انقلاب و رسیدن به مقاصدی که مسؤولیت من و امثال من  است، بکنم. از اظهارات و تبریکتان صمیمانه متشکرم.

انقلاب بزرگ اسلامی ما، تمام مسلمانان دنیا را امیدوار کرده است. اگر مسلمانان در شرق وغرب عالم و در آسیا و اروپا و آفریقا، برای ارتحال امام(ره) عزادار میشوند و مثل ملت ایران عزاداری میکنند، به دلیل امیدی است که حرکت ملت ایران به رهبری امام در دلهای آنها به وجود آورده است. آنها امام بزرگوار ما را مظهر آرزوها و امیدهای خودشان به حساب میآوردند؛ لذا در غم آن عزیز، آن‌گونه عزاداری میکردند. انقلاب ما در دلهای مسلمانها امید به وجود آورده است. ما باید این امیدواری را حفظ کنیم. در صورتی این امید حفظ خواهد شد که در همان خط و راهی که امام عزیز، ملت و مسؤولان را به سمت اهداف انقلاب حرکت دادند، ادامه‌ی مسیر بدهیم و از هیچ چیز نترسیم.

ما مشاهده میکنیم که روح ایمان وتوکلی که در امام بزرگوار ما بود و در طول حیات دهساله‌ی مبارک ایشان پس از انقلاب، مردم ما را هدایت میکرد، امروز هم دارد مردم و مسؤولان را به سمت هدفهای الهی هدایت میکند. همان‌طور که خود امام  بزرگوار(ره) به مناسبتی فرمودند که از اول انقلاب گویی یک دست و یا قدرتی دارد این مردم و این انقلاب را هدایت میکند، امروز هم ما احساس میکنیم که حقیقتاً دست قدرت غیبی الهی است که به مردم اراده و نیرو و روحیه و نشاط حضور در صحنه میدهد و آنها را نسبت به هدفهای انقلاب دلگرم میکند.
توجه کنید که راه نجات، راه صلاح، راه پیروزی بر دشمنان خبیث و مکار، راه جلب رضای الهی و توفیق در رسیدن به هدفهای مقدس اسلام و انقلاب، عبارت است از همان توصیه‌یی که امام عزیزمان همیشه آحاد ملت ایران را به آن فرامیخواندند؛ یعنی حفظ ارتباط با خدا، توکل به او، نترسیدن از دشمنان خدا و با همه‌ی وجود حمایت و حراست از جمهوری اسلامی. این، راه ملت ایران است.

غربیها در ذهن خود، سه نقطه‌ی امید را تصور کرده‌اند و فکر میکنند از این طریق میتوانند سه حادثه‌ی مطلوب برای خودشان، و سه واقعه‌ی زیانبار برای جمهوری اسلامی به وجود آورند؛ اولین نقطه‌‌ی امید آنها، ایجاد تنازعها و اختلافهاست. آنها فکر میکردند پس از ارتحال امام(ره)، جنگ قدرت(!) به وجود خواهد آمد؛ حتّی در روزهای اول، خیلی ناشیانه پیش‌بینی میکردند که برخوردهای نظامی خواهد شد و حوادث خونین پدید خواهد آمد! در آن لحظات اول، دنیا این‌گونه تلقی میکرد و غربیها هم در گذشته بارها این پیش‌بینی غلط را کرده بودند؛ ولی بعد که دیدند این پیش‌بینی، از واقعیت خیلی دور است، گفتند کشمکش بر سر قدرت پیش خواهد آمد و تا مدتها مسأله‌ی رهبری نظام به جایی نخواهد رسید! هنگامی که این پیشگویی هم به نتیجه نرسید، مرتب تکرار میکردند که انتخاب مجلس خبرگان، یک کار سطحی و یک پدیده‌ی زودگذر است و به صورت بالقوه جنگ قدرت در پشت پرده وجود دارد و باید منتظر باشیم تا چند روز آینده، این کشمکش و نزاع خودش را نشان دهد!
روزها گذشت. شخصیتها و افرادی که موضعگیری و اظهاراتشان تعیین کننده است - مانند نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای هیأت دولت، علمای بزرگ، مراجع، گروههای مردمی و نهادهای انقلابی - همه یکپارچگی و تمرکز خودشان را نشان دادند و پیش‌بینی آنها هم عملی نشد؛ ولی باز تحلیلها و تفسیرها سراغ نقاطی میرود که به آنها نوید وجود زمینه‌ی اختلافی را بدهد.
...
دومین نقطه‌ی امید آنها، مسأله‌ی آشفتگی سیاسی در سطح کشور و القای این نکته که حرکت و حضور مردم در صحنه، بیبنیاد است! آنها بشدت سعی میکنند این حضور و حرکت را یک پدیده‌ی زودگذر، یک موج و یک هیجان وانمود کنند که به پایان خواهد رسید.
به دنبال این موضوع، سومین نقطه‌ی امید آنها مشخص میشود و آن، واقعیتهای دشوار اقتصادی و مشکلات مردم است، که آنها سعی میکنند این نکته را به اثبات رسانند که بالاخره مشکلات اقتصادی گریبان دستگاه را خواهد گرفت و نظام جمهوری اسلامی را به بن‌بست خواهد رساند و مردم را دچار سردی و خمودی خواهد کرد!
ما که نسبت به آرمانهای انقلاب و خط امام و اهداف اعلام‌شده‌یی که مردم فداکار روی آنها پیمان خون بستند، همدل هستیم  و اتفاق نظر داریم، باید تلاش کنیم این سه نقطه‌ی امید دشمن به هیچ قیمت تحقق پیدا نکند. کسانی که با قلب آرام و مطمئن و پُر از سکینه - همان سکینه‌یی که بر قلب مقدس اماممان نازل شده بود - نسبت به اصول و اهداف و راه انقلاب و آرزوهای امام احساس دلسوزی میکنند، بایستی نقاط امید دشمن را کور کنند.

امیدوارم خدای متعال توفیق دهد، تا بتوانیم در همین خط صحیح و درستی که به اعتقاد ما همه‌ی آرمانهای انقلاب: رفع  محرومیت و فقر، کمک به مستضعفان، زنده کردن و احیای ارزشهای اصیل اسلام ناب و ... با تداوم این خط تأمین میشود، حرکت کنیم و ان‌شاءاللَّه با تقویت و ترویج و توسعه‌ی آن، به طرف اهداف مقدسمان پیش برویم.

راه ما، روشن و مستقیم است. ابزار کار برای حرکت آماده است و حقیقتاً ملت ایران هوشیار و پُرانگیزه در خدمت هدفهای انقلاب است. مشکلات جزیی و نارضاییهای ناشی از برخی مضیقه‌ها که در بعضی از قشرها بود، الان به‌طور موقت فراموش شده است. اگر تلاش کنیم و خوب حرکت کنیم و از حادثه‌ی عظیمی که امید داشتند به شکست جمهوری اسلامی منتهی شود، حسن استفاده را بکنیم، آنچه که عامل شکست تصور میشد، میتواند عامل تقدم و پیشرفت به حساب آید.
بزرگان همیشه همین گونه‌اند. مردان بزرگ و انسانهای والا، همه چیزشان در خدمت انقلاب و اهداف آن قرار میگیرد. حرکت و سکوت و سخن و مبارزات و دیگر خصوصیات امام(ره)، در خدمت اهداف انقلاب بود. فقدان او که ضایعه‌یی غیرقابل مقایسه با هر  ضایعه‌ی دیگر است، با تفضلات الهی انقلاب و ملت را به پیش می‌برد. برکت بزرگی نصیب نظام ما شده است؛ «و جعلنی مبارکا این ما کنت»، «و سلام علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیّا». سلام بر ولادت و مرگ و حیات دوباره‌اش. واقعاً همه‌ی خصوصیات او، مشمول و منشأ سلام و برکت الهی است. این واقعیتی است که وجود دارد و اگر نتوانیم از این واقعیت استفاده کنیم، ضعف خود را نشان داده‌ایم و باید جوابش را بدهیم.

از اوایل پیروزی انقلاب، یکی از توطئه‌های دشمنان که سعی می‌شد به وسیله‌ی عناصر خائن، در داخل کشور به مرحله‌ی اجرا درآید، به رکود کشیدن کارهای کشور و تعطیل حرکت و تولید و آفرینش و نوآوری علمی و عملی بود. خوشبختانه با هشدارهای مکرر حضرت امام(قدّس‌سرّه‌الشّریف) و هشیاری و آگاهی مردم، همواره این توطئه‌ی خباثت‌آمیز که به زیان هدفهای انقلاب و بر ضد آسایش و رفاه عموم است، خنثی می‌گردیده است.
در این برهه‌ی حساس که دشمنان بیش از همیشه به خرابکاری در نظام جمهوری اسلامی می‌اندیشند، لازم است که با هوشیاری عمومی ملت، این توطئه نیز خنثی گردد. امروز باید علی‌رغم خواست دشمن، چرخهای نظام جمهوری اسلامی، بهتر و روانتر از همیشه حرکت کند. باید روند تولید داخلی، اعم از تولیدات کشاورزی و صنعتی شتاب گیرد و دستگاههای اداری و دولتی و نهادهای انقلابی، حوزه‌های علمیه و دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی، مؤسسات فرهنگی و هنری، روند حرکت خودکفایی در ارتش و سپاه و سایر مراکز تولیدی، مراکز کسب و پیشه‌وری و دیگر بخشهای دولتی و غیردولتی که به نحوی در اداره‌ی امور کشور و تأمین نیازهای حال و آینده‌ی جامعه نقش دارند، با همتی بلندتر و انگیزه‌یی بیشتر از گذشته، به کار مشغول باشند.

رهبر جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر اینکه پیوند میان مردم و مسئولین ما با امام بزرگوار و عزیزمان یک پیوند ناگسستنی بود اظهار داشتند حضرت امام خمینی(قدس سره الشریف) پدر این ملت بودند و علاقه مردم به ایشان در حقیقت تجسم اراده و تصمیم ملت ما در حرکت به سمت آرمان های آن بزرگوار که همان آرمانهای انقلاب است، می باشد.
نمودار
    پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی