بسم الله الرّحمن الرّحیم
(۱)
به همه
ى برادران و خواهران عزیز، بخصوص کسانى که از راه
هاى دور و از شهرهاى مختلف تشریف آوردند و به خانواده
هاى معظّم شهیدان و به رزمندگان عزیز و جانبازان عزیز و آزادگان عزیز و خانواده
هاى محترم آنها خوشامد عرض میکنم و توفیق همه
ى شما برادران و خواهران را از خداوند متعال مسئلت میکنم. جلسه
ى امروز ما، به برکت وجود خانواده
هاى محترم شهدا از نقاط مختلف کشور و بقیّه
ى ایثارگران و فداکاران راه خدا، جلسه
اى است باارزش و باشکوه.
آن نکته
اى که همه
ى ملّت ایران لحظه
اى باید از خاطر نبرند، این است که نعمت خدا بر ما ملّت، نعمت بسیار عظیمى است. در عصر سیطره
ى ظلم و فساد، در عصرى که قدرتهاى استکبارى، مردم دنیا را با انواع مختلف فشار و شکنجه و استعمار و تحمیق
(۲) و روشهاى گوناگون استکبارى در فشار قرار داده
اند، در عصرى که ملّتها جرئت نمیکنند در مقابل سلطه
ى استکبارى نفَس بکشند و غول زر و زور سلطه
ى خودش را تقریباً بر دنیا گسترده است، این ملّت در چنین دوران سخت و ظلمانى و دهشتناکى به نام خدا قیام کرد، با یاد خدا مبارزه کرد، کلمات خدا را سرمشق زندگى خود قرار داد، قرآن را و معارف الهى را از زبان یکى از برجسته
ترین بندگان شایسته
ى خدا ــ امام بزرگوارمان ــ شنید، آنها را به کار بست و توانست به عنوان یک ملّت نمونه در دنیا ظاهر بشود. شما امروز یک ملّت نمونه هستید. خیلى از ملّتها از شما سرمشق میگیرند، روشهاى شما را مطالعه میکنند، شجاعت شما را ستایش میکنند. این نعمت بزرگى بود که خدا به شما داد.
در این سالهاى سخت مبارزه
ى طولانىِ دوران پس از پیروزى انقلاب، ملّت ما به بشریّت خدمت کرد. خیلى از چشمها را در دنیا شما باز کردید. پرچم معنویّت را این قدرتهاى استکبارى خوابانده بودند، در دنیا خبرى از دین و معنویّت و اخلاق و وظیفه
ى انسانى نبود، خبرى از نام خدا نبود؛ شما اینها را زنده کردید؛ شما سختى مبارزه را قبول کردید براى عزّت اسلام، براى عظمت دادن به نام خدا. امروز اگرچه قدرتهاى استکبارى در یک میدان بى
رقیب و بى
منازعى چهاراسبه میتازند، امّا کار به جایى رسیده است در دنیا که امروز بزرگ
ترین قدرتهاى استکبارى هم از احساسات معنوى و دینى ملّتها میترسند. در مقابلِ قدرت بى
مهار و بى
رقیب آمریکا، امروز تنها چیزى که ایستاده است و مقاومت میکند و آمریکا را میترساند، همین بیدارى معنوى انسانها بخصوص در مناطق اسلامى است. این روح دینى و گرایش به معنویّت را که در میان بسیارى از ملّتها پیدا شده است، شما کردید؛ مبارزه
ى شما کرد.
جوهر خود را ملّت ایران نشان داد. این حرکتى که ملّت ایران شروع کرد و بحمدالله
با قدرت ادامه دارد، روزبه
روز ملّتها را بیدارتر خواهد کرد، هشیارتر خواهد کرد، آنها را به وظیفه
ى خودشان آشناتر خواهد کرد، آنها را به دشمنىِ ابرقدرت
ها بیشتر واقف خواهد کرد. آینده
ى ملّت ایران هم آینده
ى درخشانى است ان
شاءالله
. هر ملّتى با این روحیه حرکت بکند، آینده
ى درخشانى خواهد داشت. این، نعمت الهى است و شکر این نعمت لازم است.
آنچه ما باید فراموش نکنیم و همیشه به یاد داشته باشیم، این است که وظیفه
ى ما در این برهه
ى از زمان چیست و ما در مقابل نعمت الهى چه وظیفه
اى داریم. بنده عرض میکنم، وظیفه
ى بزرگ ملّت ایران، امروز جهاد معنوى است، جهاد اکبر است. نبىّ اکرم اسلام (صلّى
الله
علیه و آله و سلّم) بعد از آنکه از یکى از جنگهایشان برگشتند که در آن جنگ پیروز شده بودند و مسلمانها خوشحال بودند که کار بزرگى انجام داده
اند، به آنها فرمودند که شما از جهاد کوچک برگشتید، حالا وقت جهاد بزرگ است. [مردم] تعجّب کردند که ما از جهاد با این سختى، راه به این دورى، گرماى تابستان و دشمن با آن عظمت برگشتیم، این تازه جهاد کوچک است؟ پس جهاد بزرگ چیست یا رسول
الله
؟ فرمود: جهاد با نفْس؛ این جهاد بزرگ است.
ما ملّت ایران باید همّت کنیم به تهذیب نفْس؛ خودمان را بسازیم؛ خودمان را تطهیر کنیم و پاکیزه کنیم؛ نفوس خودمان را با خدا آشنا کنیم. این جهاد، بزرگ
تر است از هر جهاد ظاهرى و با هر دشمنى با هر عظمتى. همه
ى انبیاى الهى آمده
اند تا انسان را بسازند؛ انسان را از دست منیّتهاى خود نجات بدهند، انسان را از شرّ وسوسه
هاى درونى خودش خلاص کنند. این شجاعت و این قدرت در ما باید به
وجود بیاید که بتوانیم با وسوسه
هاى درونى خودمان، با هواى نفْس خودمان، با آن شیطانى که در وجود ما است و اسم آن «من» است [مبارزه کنیم]. هر کدام از ما شیطانى داریم در درون خودمان، از وجود خودمان: همان «منِ» ما؛ همان منیّت ما؛ همان خودخواهى ما؛ همان هوسها و هوس
رانى
هاى ما؛ ما را از دست آن شیطان چه کسى نجات خواهد داد جز اراده
ى دینى و ایمان قوى و دلى که با تزکیه و اخلاق الهى آشنا شده باشد؟ این خیلى قوّت و شجاعت لازم دارد. شجاعت این مبارزه بیشتر است از شجاعت مبارزه
ى با هر دشمن بیرونى.
گرفتارى بزرگ آنهایى که در مبارزه
هاى با دشمنان بزرگ پیروز میشوند و کسانى را به خاک مى
نشانند و قدرتهایى را نابود میکنند، در مبارزه با نفْس خودشان است. این غرورى که به ما دست میدهد، این هوس و شهوتى که به ما عارض میشود، این غفلت و نسیان از یاد خدا که ما را فرامیگیرد، این شیطان
صفتى
اى که به ما عارض میشود در معامله
ى با برادرانمان، با جامعه
مان، با حوادث دُوروبَرمان، آن شیطان درونى است؛ این است که باید آن را علاج بکنیم. و بشر بیشترین ضربه را از همین هوس درونى و منیّت خود خورده است؛ ذلّت انسان هم ناشى از این است؛ تکبّر انسان هم ناشى از این است؛ هم قدرتهاى استکبارى و فرعون
ها ضربه
ى این منیّت و فرمان نفْس خودشان را خورده
اند، هم آنهایى که زیر بار فرعون
ها رفته
اند.
چرا انسانهایى تن به مبارزه
ى با طاغوت نمیدهند؟ چرا کسانى جرئت نمیکنند با آمریکا بجنگند؟ چه چیزى مانع آنها است؟ همین شیطان درونى؛ اینکه میخواهد دو روز بیشتر زنده بماند، راحت
تر زندگى کند، راحت
تر بخورد و بپوشد. چرا در گذشته بسیارى از دانشمندان و افراد برجسته
ى اجتماع در کشورهاى مختلف، اسیر و دستخوش خواست قدرتهاى استکبارى شده
اند و حالا هم میشوند؟ چون اسیر نفْس خودشان و راحت
طلبى خودشان هستند. کسانى که اسیر راحت
طلبى و شهوات نفسانى خودشان میشوند، اگر عالِم باشند، دانا باشند، خطر و ضررشان بیشتر است، لغزششان خطرناک
تر است. خداى متعال در قرآن کریم، بلعم باعورا را براى ما مثال میزند: وَلکِنَّه اَخلَدَ اِلَی الاَرضِ وَاتَّبَعَ هَوئه؛
(۳) انسانى که با معارف الهى آشنا بود امّا به زمین چسبید؛ یعنى به زندگى خاکى، به هوسها، به خواستهاى نفسانى خود؛ براى دو روز بیشتر زندگى کردن، راحت
تر خوردن، به هوسها رسیدن؛ و نتیجه، پَستى بود.
هم دولتهایى که در مقابل قدرتهاى استکبارى حرف خود را نمیزنند و از ملّتهاى خود دفاع نمیکنند، اسیر نفْس خود، اسیر دو روز بیشترْ سلطنت کردن، دو روز بیشترْ در تخت قدرت باقى ماندن هستند ــ اسیر این چیزها هستند ــ هم آن توده
هاى مردمى که در مقابل قدرتهاى استکبارى قیام نمیکنند؛ آنها هم اسیر همان یک لقمه غذائى هستند که میخواهند از راه راحتى به آنها برسد و هیچ چیز دیگر برایشان مطرح نیست؛ این هم نفْس است. پس ببینید، جهاد اکبر این است. اگر ملّتى بخواهد راه عزّت را و شرف را، راه خدا را، راه زندگى بهتر را، راه رسیدن به آرمانهاى مادّى و معنوى را طى بکند، باید بر نفْس خود مسلّط باشد. امروز ملّت ما تجربه
هاى بزرگى را گذرانده است، امّا یکایک ما آحاد این ملّت و بیش از همه، خود بنده ــ از همه محتاج
تر، من ــ باید خودمان را اصلاح کنیم، باید با نفْس خودمان مبارزه کنیم، باید با شیطان درونىِ خودمان بجنگیم ــ این شجاعت، بالاترین شجاعتها است ــ تا آماده بشویم براى ادامه
ى این راه باعظمت و باعزّت؛ راه پیغمبران.
خیال نکنید که دشمنان اسلام از دشمنى با اسلام فارغ شده
اند؛ روزبه
روز مشغول توطئه هستند، اگر جاى پایى پیدا کنند، هر لحظه یک قدم جلوتر میگذارند؛ باید به آنها فرصت نداد. هر لحظه
اى که بتوانند یک قدم جلو بیایند، مى
آیند. اگر به آنها بگویند که شما قصد این خیانت و این جنایت و این سلطه
گرى را دارید، البتّه انکار هم میکنند؛ امّا اگر فرصت پیدا کردند، یک خاکریز جلوتر، یک سنگر جلوتر [می
آیند]؛ دشمن این
جور است. آن روزى که آمریکا نیروهاى خودش را وارد این منطقه کرد،
(۴) ما از خلال حرفهاى اینها احساس کردیم که اینها قصد ندارند بیایند در این منطقه کارى بکنند و بروند؛ اینها میخواهند ژاندارم این منطقه باشند. گفتیم اینها میخواهند بیایند در این منطقه ماندگار بشوند؛ اینها میخواهند این منطقه
ى مهم و حسّاس و حیاتى را که همه
ى دنیا تا چند سال دیگر محتاج این منطقه خواهد بود، زیر دست خودشان داشته باشند. خلیج
فارس براى دنیا حیاتى است؛ اینها میخواهند مال خودشان باشد، زیر نظر خودشان باشد. این را ما آن روز گفتیم؛ فوراً یکى دو نفر از شخصیّت
هاى آمریکا در سخنرانى و در مصاحبه گفتند نه، ما نمیخواهیم در کویت بمانیم؛ ما خواهیم رفت. امروز ملاحظه کنید که در کویت مشغول ساختن پایگاه هستند، مشغول طرّاحى براى ماندن هستند؛ آن روز دروغ میگفتند، امروز هم دروغ میگویند و وجود آنها و سیاست آنها بر اساس دروغ بنا شده است. دروغ میگویند که میگویند ما با اسلام طرف نیستیم؛ دشمنِ خطرناک اسلام همانها هستند. دروغ میگویند که ادّعاى طرف
دارى از حقوق بشر میکنند؛ امروز بزرگ
ترین دشمن بشر و حقوق بشر همین قدرتهاى استکبارى و شیطان بزرگ است. دروغ میگویند که میگویند ما قصد دشمنى با ملّتهاى منطقه را نداریم؛ میخواهند ملّتهاى منطقه را اسیر و برده
ى خودشان کنند. دروغ میگویند که تکرار میکنند که ما ایران را دوست میداریم و با ایران مایل به روابط هستیم؛ اینها مایل به این هستند که مثل گذشته بر ایران حکومت کنند؛ اینها میخواهند همان بساط گذشته را در ایران درست کنند [امّا] هیهات! [آن زمان] گذشت؛ این ملّت دیگر آن ملّت نیست. این ملّت، بیدارشده
ى اسلام است؛ این ملّت هر جا که احساس کند و در مقابل هر حرکتى که احساس کند میل و اراده
ى قدرتهاى استکبارى است، خواهد ایستاد و تاکنون هم ایستاده است؛ بعد از این هم خواهد ایستاد و به فضل الهى و به حول و قوّه
ى خدا پیروز هم خواهد شد. این وضع شیطانهاى دنیا است.
هیچ ریشخندى نسبت به ارزشهاى اسلامى تلخ
تر و بالاتر از این نیست که آمریکایى
ها ادّعا کنند که طرف
دار بشرند، طرف
دار حقوق بشرند! وضع فلسطینى
ها را ببینید! توطئه
ى اینها علیه فلسطینى
ها را ببینید! اینها میتوانند طرف
دار حقوق بشر باشند؟ خون در دل ملّتها موج میزند. هشیاران و بیداران ملّتها دلشان میخواهد فریاد بکشند، حرفى بزنند؛ میخواهند پرچم عصیان علیه قدرتهاى استکبارى را برافراشته ببینند و پشت سر آن راه بیفتند. امروز این پرچم دست شما است؛ آن را محکم نگه دارید. ملّت ما در راه انقلاب، در راه امام، در راه اسلام، در راه مبارزه
ى با استکبار خون
خوار جهانى و قلدرهاى دنیا باید با استقامت باشد، باید هوشیار باشد، باید متّحد باشد، باید یک لحظه در این اتّحاد عظیم ملّت ایران خدشه و خللى وارد نیاید. هر کدام هر جاى کشور که هستید، با هوشیارى و بیدارى، وظیفه
ى اوّل خودتان را دفاع از اسلام و انقلاب بدانید و پشت سر مسئولین خدمتگزار و علاقه
مند در راه ساختن این کشور بزرگ و در مقابله
ى با استکبار بِایستید، خدا هم به شما لطف خواهد کرد.
امیدوارم خداوند ان
شاءالله
به همه
ى شما توفیق بدهد؛ ارواح طیّبه
ى شهداى ما را با اولیاى خودش محشور کند و به جانبازان عزیز ما شفا عنایت کند؛ به خودشان و خانواده
هایشان صبر عنایت کند؛ ان
شاءالله
از اسرا و مفقودین عزیز ما، خبرهاى خوشى را به همه
ى شما برساند و الطاف خودش را بر شما ملّت عزیز نازل کند.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته