رهبر انقلاب در بازدید از نمایشگاه دستاوردهای نیروی هوافضای سپاه با اشاره به روشن شدن برخی از حقایق مکتوم در حوادث جاری غزّه، مخالف نبودن سران کشورهای غربی با تبعیضنژادی و همراهی آنها با جنایات صهیونیستها را یکی از این مصادیق دانستند و فرمودند: «صهیونیستها خودشان را نژاد برتری میدانند و آحاد بشر را ــ انواع و اقسام بشر را که غیر صهیونیست و غیر یهودی هستند ــ از نژاد پَست به حساب میآورند؛ برای همین است که وقتی مثلاً چند هزار کودک را در ظرف چند روز به قتل میرسانند، احساسِ ناراحتیِ وجدان نمیکنند و مثل این است که چند هزار حیوان را مثلاً از بین بردهاند! حقیقت صهیونیستها این است. خب حالا رئیسجمهور آمریکا، صدر اعظم آلمان، رئیسجمهور فرانسه، نخستوزیر انگلیس، از یک چنین موجودی و از یک چنین هویّتی دارند دفاع میکنند و به او کمک میکنند؛ معنای این چیست؟ معنایش این است که مسئلهی تبعیض نژادی که امروز یکی از مسائل مهمّ دنیا است و چشم بشر باز شده و تبعیض نژادی یکی از نفرتانگیزترین عقاید و گرایشها است، [ولی] همهی این آقایانِ معروف معتقد به تبعیض نژادی هستند و هیچ مخالفتی با تبعیض نژادی ندارند؛ وَالّا اگر مخالف بودند، این باید در عملکردشان در مورد قضیّهی غزّه و فلسطین خودش را نشان میداد.» ۱۴۰۲/۰۸/۲۸
رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت در گزارشی به بررسی سوابق اقدامات و اعمال نژادپرستانه دولتهای غربی و ریشههای حمایت آنان از جنایات اخیر رژیم صهیونیستی پرداخته است.
«من وکیل نیستم...» این سه کلمه، پاسخ مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به خبرنگار الجزیره بود؛ زمانی که از او درباره جنایات جنگی رژیم صهیونیستی علیه غیرنظامیان غزه سؤال شد. آیا محکومیت جنایات جنگی علیه کودکان بیدفاع و حملات سنگین علیه مجروحان بیمارستانهای المَعمدانی و الشفاء غزه که به معنای واقعی، نسلکشی ملت فلسطین است، به علم حقوق و وکالت نیاز دارد؟ یا تنها داشتن قدری وجدان بیدار کافی است؟ جوزپ بورل به همین جمله اکتفا نکرد و پس از ارجاع این سؤال به دیوان کیفری بینالمللی در اقدامی متناقض، عملیات طوفان الاقصی در هفتم اکتبر که در واکنش به ظلم ۷۵ ساله رژیمی جعلی علیه ملت مظلوم فلسطین انجام شده است را جنایت جنگی خواند.
این قبیل موضعگیریهای مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، البته بیسابقه نیست. او چندی پیش هم طی یک سخنرانی گفته بود: اروپا یک باغ است اما سایر جهان یک جنگل. و جنگل میتواند به باغ حمله کند. شاید پر بیراه نباشد اگر حرفهای بورل را بیانگر «نژادپرستی و تبعیض نژادی» محض و نمونهای از مواضع بدون روتوش سیاستمداران اروپایی و آمریکایی دانست.
رهبر انقلاب اسلامی در بازدید اخیرشان از نمایشگاه دستاوردهای نیروی هوافضای سپاه پاسداران درباره این تبعیض فرمودند: «سران کشورهای معروف و معتبر غربی، با همهی ادّعاهایی که میکنند، مطلقاً با تبعیض نژادی مخالف نیستند، [بلکه] طرفدار تبعیض نژادیاند.» ۱۴۰۲/۰۸/۲۸
پس از عملیات طوفان الاقصی رئیسجمهور آمریکا و سران برخی کشورهای اروپایی مثل فرانسه، انگلیس، آلمان و برخی دیگر با سفر به سرزمینهای اشغالی در ملاقات با نتانیاهو، نخستوزیر رژیم جعلی صهیونیستی و پس از آن با ارسال آخرین تجهیزات جنگی به نوعی حمایت همهجانبه خود را از سیاستهای جنایتکارانه رژیم صهیونیستی علیه مردم مسلمان فلسطین و تداوم تبعیضنژادی و نسلکشی اعلام کردند و در اقدامی عجیب آمریکا با وتوی قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد، با آتشبس در غزه مخالفت کرد.
انگیزههای توسعهطلبانه و سابقه استعمار سیاسی-اقتصادی توسط سردمداران آمریکا و اروپا نظیر فرانسه، انگلیس، آلمان، پرتغال، اسپانیا و... در کشورهای آفریقایی و آسیایی نظیر استعمار الجزایر، تونس، هند و حتی دخالت در ایران؛ به تدریج به سران اروپا و آمریکا این ذهنیت خودبرتربینی و برتریجویی نژادی و ملی-مذهبی را القا کرد و باعث شد به طور مکرر درباره سیاستهای تبعیضنژادی علیه رنگین پوستان، مسلمانان، آسیایی و آفریقاییتبارهای مقیم این کشورها، اخبار دردناکی از محرومیت اجتماعی، آزار، تهدید و حتی قتل را بشنویم.
مصداق بارز این تبعیض نژادی و آپارتاید سیستمی، شیوه مواجهه پلیس آمریکا و کشورهای اروپایی با رنگینپوستان است. جنبش «جانِ سیاه پوستان مهم است» در واکنش به قتل جورج فلوید، شهروند سیاهپوست آمریکایی، توسط یکی از افسران پلیس شهر مینیاپولیس، اوج گرفت و زمینهساز اعتراضات گسترده شهروندان آمریکایی به نژادپرستی سیستماتیک در این کشور شد.
علاوه بر رفتارهای توهینآمیز نیروهای امنیتی و پلیس آمریکا و کشورهای اروپایی با سیاهپوستان، جنبشهای اخیر جامعه سیاهان در نتیجه بروز نارضایتیهایی چون نژادپرستی و تبعیض نهادمند، سلب فرصتهای سیاسی-اجتماعی برابر و برخورد دوگانه در اجرای قوانین حقوق مدنی در مواجهه با جامعه سیاهپوستان آفریقایی و آسیاییتبار و بعضاً مسلمان مقیم این کشورهاست.
وضعیت فرانسه نیز در مسئله نژادپرستی و تبعیض علیه مسلمانان، آسیاییتباران و سیاهپوستان آفریقایی بهتر از آمریکا نیست و مقامات این کشور را با چالشهای جدی روبرو کرده است. نمونهای از این مخالفت و حجم گسترده اعتراضهای سراسری زمانی رخ داد که در ۲۷ ژوئن ۲۰۲۳ پلیس فرانسه به نوجوان ۱۷ ساله الجزایری به نام نائل مرزوق در حین توقف رانندگی در نانتر شلیک کرد و طیف گستردهتری از اعتراضهای جامعه سیاهپوستان در واکنش به این تبعیضنژادی صورت پذیرفت.
براساس نظرسنجیای که مؤسسه تحقیقاتی «ایپسوس» بهتازگی انجام داده از هر ۱۰ سیاهپوست در فرانسه ۹ نفر از نژادپرستی رنج میبرند. نظرسنجی مذکور نشان میدهد که سیاهپوستان در فرانسه بهصورت روزمره در معرض تبعیض هستند؛ یعنی ۹۱ درصد سیاهپوستان در فرانسه تبعیض را نگرانی بزرگی برای خود میدانند.
یورونیوز در گزارشی که در تاریخ ۲۵ اکتبر ۲۰۲۳ منتشر کرد، تصریح کرده است که یک نظرسنجی در اتحادیه اروپا از نسل اول و دوم مهاجران سیاهپوست در ۱۳ کشور قاره سبز نشان از آن دارد که نژادپرستی نسبت به آنها در اروپا رو به افزایش است.
در همین زمینه آلمان و اتریش از جمله کشورهایی هستند که مهاجران سیاهپوست در آنجا بالاترین میزان تبعیض و آزار را تجربه کردهاند و در پرتغال، سوئد و لهستان کمترین آمار نژادپرستی به ثبت رسیده است. در این گزارش حدود ۶۷۵۰ سیاهپوست ساکن در ۱۳ کشور عضو اتحادیه اروپا از جمله اتریش، بلژیک، دانمارک، فنلاند، فرانسه، آلمان، ایرلند، ایتالیا، لوکزامبورگ، لهستان، پرتغال، اسپانیا و سوئد مورد پرسش و ارزیابی قرار گرفتند. مایکل اوفلاهتی، مدیر آژانس حقوق بنیادین اتحادیه اروپا در پیشگفتار این گزارش مواجهه با آمار اخیر نژادپرستی در اروپا را تکان دهنده و شرمآور خوانده است.
بنابر دادههای این گزارش «تجربه نژادپرستی» در اکثر کشورهای اروپایی بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۲ افزایش یافته است. اتریش و آلمان با جهش از ۴۲ درصد به ۶۴ درصد و ۳۳ درصد به ۶۴ درصد بیشترین افزایش را داشتند. در آلمان، نژادپرستی تقریباً دو برابر شده است. در همین زمینه شاهد هستیم که در سرتاسر اتحادیه اروپا، از هر چهار سیاهپوست یک نفر در پنج سال گذشته توسط پلیس برای سؤال و جواب متوقف شده است و در این میان نیمی از همین افراد میگویند که دلیل چنین برخوردی از سوی پلیس چیزی جز نژادپرستی نبوده است.
نژادپرستی ضد مسلمانان آسیایی تبار و سیاهپوستان آفریقاییتبار مقیم آمریکا و اروپا به امری علنی و غیرقابل کتمان مبدل شده که بهعنوان سیاستهای نهادینه شده، ساختاری و در قالب نمونههای تبعیض قانونی شکل یافته و به اشکال مختلف نظیر طرد عمومی، خصومت، خشونت و حتی قتل ظهور و بروز پیدا میکند.
اگر تنها به یکی از ثمرات عملیات طوفانالاقصی بخواهیم اشاره کنیم، همین ایجاد موج اعتراضی و آگاهی ملتهای مختلف در سراسر دنیا نسبت به عمق و سابقه این نوع از تبعیض نژادی و قومیتی و آپارتاید نهادینه شده رژیم جعلی علیه مسلمانان فلسطین است.
تحکیم سلب مالکیت، تضمین کنترل و دسترسی به زمین و منابع طبیعی برای یک گروه به هزینه گروه دیگر، مرزبندی رسمی جمعیت به گروههای نژادی از طریق قانون ثبتنام جمعیت (۱۹۵۰)، شهرکسازی صهیونیستها در فلسطین، طرد جمعیت محلی غیریهودی از سرزمینهای اجدادی، اخراج یا استثمار کارگران فلسطینی و اعمال هرگونه خشونت و در نهایت قتلعام فلسطینیان نمونههای آشکار تبعیض رژیم صهیونیستی با پشتیبانی همان دولتهای آمریکا و اروپایی است که بعد از شکست مفتضحانه در عملیات ۱۵ مهر با ارسال تجهیزات، حمایت همهجانبه خود را از این تبعیض سیستماتیک اعلام کردهاند.
به گواهی تاریخ و با نگاهی به تجاوزهای اخیر صهیونیستها و رقم زدن جنایتهای جنگی علیه کودکان و زنان مجروح در بیمارستانهای غزه، کشتار بیش از پنج هزار کودک بی دفاع فلسطینی، نقض آشکار قوانین بینالمللی جنگی و حتی حمله به خبرنگارانی که حوادث غزه را روایت میکنند، آپارتاید مستقر در اسرائیل را میتوان بسیار خشنتر، آشکارتر و غیرانسانیتر از هر نوع آپارتاید دیگری نامید.