باید توجه داشت که بخش مهمی از تاریخ شیعه که ارزش دینی و مذهبی و حتی فقهی بالایی دارد، تاریخ زندگی امامان است که همواره به دلایل مختلف با بیمهری خودی و بیگانه روبهرو بوده است. تحریفهای عمدی مخالفان، فشارهای سیاسی و ایجاد محدودیتهای فراوان برای جامعه شیعه، ضعف بنیهی دانش تاریخ در حوزههای علمی شیعه و عوامل دیگر سبب شده است تا نه تنها بخش عمدهای از متون اولیه از دسترس خارج شود و کمتر اثر جدی در این حوزه تألیف گردد، بلکه مشتی کتابهای داستانی و سُست پایه، ذهنیت تاریخی شیعیان را پر کند و جایی برای پژوهش جدی باقی نگذارد.
این در حالی است که بازیابی تاریخ صحیح شیعه آنچنان که خالی از خرافه و افراط از یک طرف و متکی بر اسناد و مدارک درست تاریخی از طرف دیگر باشد، نهضتی علمی است که نویسندگان شیعه اعم از لبنانی و عراقی و ایرانی طی نیم قرن اخیر دنبال کردهاند. در واقع، در طول نیم قرن اخیر، نویسندگان عرب شیعه در لبنان و عراق گامهای بزرگی برداشتند؛ گامهایی که بهتدریج بهصورت ترجمه در ایران انعکاس یافت و اندکی بعد، روشهای نویی را برای پژوهش در این زمینه پدید آورد. در این دوره کم نبودند نویسندگان مسلمان از مصر و عراق و لبنان که آثارشان به فارسی ترجمه شد و بر دیدگاههای تاریخی ما در حوزهی تاریخ اسلام تأثیر گذاشتند. داستان این نهضت علمی حتی در حوزهی تاریخ اسلام، داستانی مفصل و خواندنی و برای شناخت مراودات فرهنگی میان ملل مسلمان دنبال کردن آن کاری ستوده است.
یکی از این برگها ترجمهی اثری است از یک عالم برجستهی شیعه در حوزهی تاریخ زندگی امام مجتبی(ع) که به قلم توانای یک روحانی برجستهی ایرانی در سال 1348.ش برای نخستین بار چاپ شد؛ مترجمی که در عین تسلط بر زبان عربی و فارسی، اهل تاریخ و فهم آن بود و این امتیاز مضاعفی بود که توانست ترجمهی این کتاب را در قالبی نیکو و پسندیده درآورد و برای یکبار، کاری که کمتر نیاز به تکرار و مشابه دارد، فراهم سازد!
داستان صلح امام حسن(ع) در مقایسه با قیام امام حسین(ع) همیشه نیازمند نوعی تحلیل منطقی و تاریخی برای ارائهی یک درک درست از این دو حادثهی در ظاهر متفاوت داشته است. به عبارت دیگر، در نگاه ابتدایی، این دو رخداد، متفاوت از یکدیگرند و این امر بهویژه با توجه به عقاید مذهبی شیعیان دربارهی امامان(ع) نقطهی ابهامی را پدید آورده است که نیازمند پاسخی روشن و تاریخی است. اینکه چرا امام حسن صلح کرد و چرا امام حسین قیام؟
افزون بر این، مورخان مسلمان همواره از یک نکته رنج میبردند: اینکه به رغم انباشتگی آثار پیرامون امام حسین(ع) به چه دلیل توجه چندانی به زندگی سیاسی امام مجتبی(ع) و آن رخداد مهم تاریخی صورت نگرفته است.
داستان صلح امام حسن(ع) یکی از ایستگاههای مهم تاریخ شیعه بهشمار میآید. شیعیان در مقام مستندات سیاسی- شرعی خود، همانگونه که به قیام حسینی استناد میکنند، نیازمند بررسی صلح امام حسن(ع) نیز هستند تا بتوانند در شرایط مشابه از آن استفاده و به آن استناد کنند.
این دغدغهها سرانجام در طول یکدهه، دستکم موجب نگارش سه کتاب توسط دو محقق عراقی و یک محقق لبنانی شد. نخست: کتاب صلحالحسن(ع) اثر شیخ راضی آل یاسین.
دوم: کتاب حیاةالإمام حسن بن علی علیهالسلام از باقر شریف قرشی(1973م).
سوم: کتاب صلحالإمامالحسن از محمدجواد فضلالله.
تا آنجا که بنده آگاهم، اثر اول و دوم به فارسی ترجمه شد. مترجم اثر اول رهبر معظم انقلاب بودند که آن کتاب را در سال 1348.ش به دست چاپ سپردند. مترجم اثر دوم مرحوم فخرالدین حجازی بود که آن کتاب را در دو مجلد در سال 1353.ش ترجمه و منتشر کرد. هر دو اثر، در نوع خود از بهترین آثاری بود که دربارهی زندگی سیاسی امام مجتبی(ع) نوشته شد. البته پیش از آن، هم در عربی و هم فارسی آثاری منتشر شده بود؛ اما قابل مقایسه با این دو پژوهش نبود.
ترجمهی اثر مرحوم آل یاسین، زمانی منتشر شد که جامعهی ما سخت نیازمند این قبیل پژوهشها بود و با جان گرفتن تدریجی نیروهای مذهبی در جامعه، از این قبیل آثار استقبال میشد.
شیخ راضی آل یاسین، فرزند شیخ عبدالحسین بن شیخ باقر از علما و محققان و مورخان نجف بود که به سال 1314.ق متولد شد و در 15 ذی قعده سال 1372.ق یعنی درست سال انتشار کتابش "صلحالحسن" درگذشت. وی پیش از آن افزون بر "دیوان" کتابی نیز با عنوان "تاریخالکاظمیه فیالقدیم والحدیث" و کتابی با عنوان "اوجالبلاغه" در خطبههای امام حسن و امام حسین(ع)" تألیف کرد. اصولاً خاندان آل یاسین یکی از خاندانهای علمی بزرگ نجف است که نه تنها شیخ راضی بلکه عالمان، فقیهان و مورخان برجستهی دیگری هم داشته و دارد. شیخ محمدحسن بن شیخ محمدرضا بن شیخ عبدالحسین یکی از فاضلترین مورخان معاصر عراق بود که در سال گذشته، پس از انتشار کتاب با ارزش خود در تاریخ زندگی امامان علیهمالسلام با عنوان "الائمةالأثنی عشر: سیرة و تاریخ" (منشورات الإجتهاد: 2007) در دو مجلد درگذشت. عزالدین فرزند شیخ راضی نیز از نویسندگان و مدافعان مکتب تشیع است.
به هر روی، برای متن عربی کتاب صلحالحسن در سال 1372ق/1953 توسط استاد بیمانند و انقلابی بزرگ مرحوم "سیدشرفالدین عاملی" مقدمهای عالمانه نوشته شد؛ مقدمهای که هم شامل اشاراتی در بارهی مؤلف و هم مروری بر دیدگاههای طرح شده در آن دربارهی امام مجتبی علیهالسلام بود. این مقدمه چندان فاضلانه بود که مترجم فارسی کتاب، با بودن آن دیگر نیازی به شرح و بسط مقدمهی خود ندید و همان را با قلم شیوای خود ترجمه کرده و در آغاز کتاب نهاد. نفس توجه مرحوم شرفالدین به این اثر خود گویای اعتباری است که کتاب یاد شده در پرداختن به این موضوع مهم دارد.
مترجم در مقدمهی کوتاه خود اشاره کرده است که پیش از ترجمهی این اثر "در فکر تهیهی نوشتهای در تحلیل موضوع صلح امام حسن بودم و حتی پارهای یادداشتهای لازم را نیز گرد آورده بودم؛ ولی امتیازات فراوان این کتاب مرا از فکر نخستین بازداشت و به ترجمهی این اثر ارزشمند وادار کرد."
این ایدهی جالبی است که معالأسف در بسیاری از اوقات در پژوهشهای جاری مورد بیتوجهی قرار میگیرد. وقتی اثری محققانه هست که ترجمه شود و یا مهمتر در همین فارسی، آثاری هست که خلاء پژوهشی در یک موضوع را پر کند، دیگر چه نیازی هست که کسانی وقت صرف کرده و بسا آثار ضعیفتر عرضه کنند!؟ صد البته، در جامعهای که به پژوهش احترام میگذارد، کمتر این اتفاق روی میدهد.
متن عربی کتاب در 400 صفحه ارائه شده و فارسی آن در 546 صفحه. یکی از دلایل این امر- فارغ از آنکه نثر فارسی بهخصوص وقتی وظیفهی ترجمه را بر عهده دارد، قدری طولانیتر از موارد مشابه عربی خواهد شد- چاپ زیبای آن و صفحهبندی و چینش سطور و عناوین و سرفصلهاست که حاکی از دقتی است که در چاپ این اثر وجود داشته است.
البته این شرح، مربوط به چاپ نخست کتاب در اسفند 1348 توسط انتشارات آسیا است. بعدها اثر یاد شده را دفتر نشر فرهنگ اسلامی با حذف مقدمهی یک صفحهای مترجم و با حروفچینی جدید منتشر کرد و حجم صفحات آن به 472 صفحه تقلیل یافت. این چاپ هیچ مقدمهای ندارد که نشان دهد آیا مترجم محترم، اصلاحیهای هم در ترجمه داشتهاند یا نه. به هر روی، چاپ اول بسیار شکیلتر و چشمنوازتر است.
متن ترجمه، نشان میدهد که مترجم از قلمی رسا و توانا برخوردار بوده و بهخوبی از کلمات و تعابیر برای رساندن مقصود بهره برده است. در واقع، در این ترجمه، هم امانتداری شده و هم حرمت زبان پارسی پاس داشته شده و به هیچ روی، یکی فدای دیگری نشده است.
نویسندهی متن عربی، به تناسب زمان نگارش، متنی از یک سو محققانه و از سوی دیگر ادیبانه نوشته است. او خود شاعر بوده و دیوان داشته و این اثر نیز در زمرهی آخرین کارهای علمی اوست. طبیعی است که ترجمه هم نیازمند قلمی ادیبانه بوده و بدون تردید و با توجه به تسلط مترجم به ادبیات فارسی، این کار با روانی و زیبایی هرچه تمامتر به انجام رسیده است.
شاید انتخاب یک عنوان افزوده بر نام کتاب، گویای ذوق ادبی مترجم باشد. "صلحالحسن" به "صلح امام حسن" ترجمه شده و در عین حال عنوان ادیبانهی دیگری ذیل آن آمده است: "پرشکوهترین نرمش قهرمانانه تاریخ".
روشن است که کاربرد قلم ادیبانه برای شرح حماسههای نظامی و نبردهای تند و تیز آسان است، اما در بیان حادثهای که به صلح انجامیده، میبایست توانی دو چندان برای تبیین آن با استفاده از جملات و تعابیر بهکار برد. این کاری است که هم در متن عربی و هم فارسی به خوبی انجام شده است.
آنچه گفته شد نباید ما را از این نکته غافل کند که نویسنده، محققانه از متون تاریخی بهره گرفته و با رعایت اصول پژوهش، کار بررسی این مقطع از تاریخ شیعه را به انجام رسانده است. نقل یک بخش از این کتاب، میتواند دقت مورخانهی مؤلف و همزمان نثر زیبای مترجم را نشان دهد:
"بعدها که سادهدلی و سطحینگری بلای جان مورخان شد و در هرآنچه از تاریخ اسلام فراهم آوردند اثر گذارد، این افسانهی ساختگی نیز رنگ حقیقت و واقعیت گرفت. گروهی که در اقلیت بودند زبان از یاوهگویی نگاه داشتند، ولی بعضی پا را از حقیقت فراتر نهاده و دچار خبط و آشفتهگویی شدند که گفتند حسن، خود نیز صریحاً به بیعت اعتراف کرده است! (ص 372)."
بدون تردید باید گفت این کتاب همچنان اثری ارجمند و محققانه دربارهی این مقطع از تاریخ شیعه بوده و پاسخگوی بیشتر پرسشهایی است که بسا در این زمینه در اذهان جوانان و دوستداران تاریخ اهل بیت(ع) پدید آید؛ اما بهنظر میرسد این کتاب تاکنون آنچنان که باید و شاید بهصورت مردمی توزیع نشده و در انحصار نویسندگان خاص باقی مانده است. این مظلومیتی مضاعف برای امام مجتبی علیهالسلام است.
شناسنامهی کتاب:
صلح امام حسن(ع)؛ پرشکوه ترین نرمش قهرمانانه تاریخ
نویسنده: شیخ راضی آل یاسین (م 1372ق)
مترجم: سیدعلی خامنهای
ناشر چاپ اول: آسیا
تاریخ نشر: اسفند 1348ش
تعداد صفحات: 546ص
چاپ ششم: دفتر نشر فرهنگ اسلامی (1386)