others/content
نسخه قابل چاپ

متن کامل سخنان رئیس‌ مجلس شورای اسلامی در هجدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت در روستای رکن‌آباد میبد یزد:

فرهنگ جهاد و شهادت رمز پیروزی و پیشرفت در تمام عرصه‌هاست

در هجدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت با محوریت حماسه‌ مجاهدت مقنّی‌های یزدی، تقریظ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بر کتاب «معبد زیرزمینی»، رمانی برگرفته از زندگی شهید «غلام‌حسین رعیت رکن‌آبادی» صبح امروز (پنج‌شنبه) با حضور دکتر محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی در روستای رکن‌آباد میبد یزد منتشر شد.
رسانه KHAMENEI.IR متن کامل سخنرانی رئیس محترم مجلس شورای اسلامی در ایران مراسم را به شرح زیر منتشر میکند.


https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بسم الله الرّحمن الرّحیم

مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللهَ عَلَیهِ فَمِنهُم مَن قَضیٰ نَحبَهُ وَ مِنهُم مَن یَنتَظِرُ وَ ما بَدَّلوا تَبدیلًا.

عرض سلام و ادب و احترام دارم به یکایک شما مردم عزیز و گران‌قدر در روستای رکن‌آباد که در این حسینیّه‌ی باشکوه اجتماع کرده‌اید. در این ایّام عزیز آخر ماه رجب و در آستانه‌ی ماه شعبان و دهه‌ی مبارک فجر و در این شب جمعه، آن‌هم در مجلس ذکر و یاد شهیدان، توفیقی است برای حقیر که یکایک شما برادران و خواهران گرامی خودم،‌ به‌ویژه خانواده‌های معظّم شهدا و جانبازان عزیز و ایثارگرانمان را اینجا زیارت می‌کنم.

چون فضا فضای جبهه و جهاد و شهادت است، اجازه بدهید من هم اینجا سخنرانی نکنم، بلکه فقط به عنوان یک روایتگر و یک هم‌سنگر دوران دفاع مقدّس، چند دقیقه‌ای مزاحم شما مردم عزیز و گران‌قدر باشم و ان‌شاءالله این توفیق را داشته باشم که بتوانم اهمّیّت این موضوع را که مقام معظّم رهبری ــ ولیّ‌فقیه ما و امام ما و از یک بُعد دیگر، شخصیّتی که در حوزه‌ی ادبیّات ایران و جهان مسلّط هستند و هم کتاب‌خوان و هم کتاب‌شناس بی‌نظیری هستند ــ بسیار بر آن تأکید دارند، برای شما بیان کنم.

امروز بهانه‌ای که همه‌ی ما را اینجا گردِ هم آورده، گرامیداشت نام و یاد شهیدان است تا ببینیم بعد از گذشت حدود چهل سال از دوران دفاع مقدّس، در فرهنگ جهاد و شهادت چه اهمّیّتی وجود دارد و به چه سؤالی در این زمینه می‌خواهیم پاسخ بدهیم. به‌هر‌حال، خداوند تبارک و تعالی این‌گونه تقدیر کرده که یک خانمی در سنّ چهل‌سالگی چنین کتابی بنویسد، به یاد شهیدی که شاید جز در این روستا کس دیگری او را نمی‌شناخت و شاید وقتی در قم و در کنار حضرت معصومه (سلام الله علیها) زندگی می‌کرد، غریبانه‌تر زندگی می‌کرد؛ ولی امروز با این تقریظ و با این قلم مبارک، این شهید موجب شد که ما در این ایّام عزیز و در این مکان و در این شب جمعه، همه کنار هم باشیم. بدون شک، این‌ها اتّفاقی نیست؛ این‌ها درسی است برای بنده و امثال بنده و برای همه‌ی کسانی که امروز دل در گرو اسلام دارند، برای همه‌ی کسانی که امروز دل در گرو فرهنگ بعثت و غدیر و عاشورا دارند.

من فقط می‌خواهم همین موضوع را در این چند دقیقه برای شما روایت کنم که اگر امام ما می‌فرمایند جنگ دانشگاه بود، اگر مقام معظّم رهبری می‌فرمایند که دفاع مقدّس گنج است ــ در‌حالی‌که در جنگ جز سختی و خون و خون‌ریزی چیز دیگری نیست ــ این گنج و دانشگاه چگونه می‌تواند باعث تحوّل باشد، باعث درس‌آموزی باشد. امروز ما شاهدیم که یکی از گوهرهای این گنج دفاع مقدّس بهانه‌ای شده تا ما اینجا کنار هم جمع شویم و این به برکت تقریظ مقام معظّم رهبری بر این کتاب به عنوان یک نمونه از این دریای معرفت و حکمت در دوران دفاع مقدّس است. شهید سلیمانی همیشه می‌گفت اگر بخواهیم بگوییم یک قطعه‌‌ی بهشت در این کره‌ی خاکی کجا است ــ این حرف مال بعد از دوران دفاع مقدّس است ــ همین خاک‌ریزها و سنگرها و کانال‌هایی است که از دوران دفاع مقدّس به جا مانده و امروز یک نمونه از آن‌ها را در این کتاب «معبد زیرزمینی» و سرگذشت شهید رعیّت داریم می‌بینیم.

این فرهنگی بود که آنجا شناختیم؛ چرا؟ چون فضای جبهه با فضای امروز و حتّی با فضای پشت جبهه در روزها و سال‌های اوّل انقلاب کاملاً متفاوت بود؛ محبّت واقعی، مجاهدت واقعی، تلاش واقعی، اعتمادبه‌نفس واقعی، خلّاقیّت، اخوّت، شجاعت و اخلاص، تمام فضای دوران دفاع مقدّس را یکپارچه کرده بود. باور خود من واقعاً‌ این است که مهم‌ترین نکته‌ای که فضا را به اینجا رسانده بود این بود که ما در جبهه، به تمام معنا، همیشه به یاد معاد بودیم، به یاد مرگ بودیم، به یاد قیامت بودیم و غفلت از این مسائل وجود نداشت. این حالت در آنجا یک فضای روحانی و معنوی درست کرده بود؛ هر کسی از هر قبیله‌ای، از هر گروهی، با هر فرهنگی اگر چند هفته و چند ماهی را در آن فضا سپری می‌کرد، این فضا همه‌ی آن افراد را همین‌گونه تربیت می‌کرد. نه‌اینکه جان ارزش ندارد ــ حتماً ارزش دارد ــ ولی این باورها این فضا را درست کرده بود و انسان در دوران دفاع مقدّس، عنایت خدا را با همه‌ی وجود حس می‌کرد. در حقیقت، موفّقیّت در گرو فرهنگ جهاد و شهادت بود، همه‌ی این‌ها در این سایه رشد و نمو می‌کرد، همه‌ی موفّقیّت‌های مادّی هم در سایه‌ی چنین فرهنگی اتّفاق می‌افتاد و آن همدلی این خیر و برکت را درست کرده بود.

هیچ وقت در جبهه فضا این‌گونه نبود که بگوییم امکانات ما چقدر است، توان نظامی ما چقدر است، توپ و تانک ما چقدر است، چقدر آموزش دیدیم یا در کدام دانشکده بودیم؛ این‌طوری نبود. ما باید امروز این‌ها را به معنای واقعی خودش درک کنیم. وقتی یک ارتش می‌خواهد درست بشود، یک سپاه می‌خواهد درست بشود، برای این کار یک تجربه‌ی بشری وجود دارد که به آن احترام می‌گذاریم، یک رشته‌ی علمی وجود دارد که به آن احترام می‌گذاریم؛ این‌ها در یک سنّ خاصّی می‌آیند آموزش می‌‌بینند، در یک سازمانی می‌روند، سطح آموزش‌ها یکسان می‌شود، سطح سوادها یکسان می‌شود و همه‌ی این‌ها یک سازمان‌دهی ایجاد می‌کند. ولی ما در دوران دفاع مقدّس واقعاً چنین چیزی را نداشتیم؛ شهید رعیّت از یک روستا می‌آید و آن‌طور عمل می‌کند! ما بارها و بارها در جبهه دیدیم که یک برادر انقلابی که از پاریس با امام آمده ایران، با تحصیلات عالی می‌آید جبهه، در کنار او یک روستازاده هم با هفتاد سال سن از یک روستا می‌آید که سواد خواندن و نوشتن هم ندارد. بعد می‌دیدیم هفته‌ای یک بار که می‌خواستند نامه بنویسند، یک آقای دکتر و استاد فلان دانشگاه آمریکا می‌نشست آنجا، این پیرمرد هم می‌نشست کنارش می‌گفت بنویس برای ننه‌علی، به او سلام برسان، به او بگو این کار را بکن، به حسن بگو باغ را آب بده! او می‌گفت، این هم با افتخار برایش می‌نوشت. یا یک جوان دانش‌آموز می‌آمد جبهه و با یک آموزش مختصر در تخریب، با شجاعت به میدان مین می‌رفت.

این‌ها مهم است. مگر جنگ بدون آموزش امکان‌پذیر است؟ هرگز؛ مگر بدون طرّاحی امکان‌پذیر است؟ هرگز؛ مگر بدون داشتن اطّلاعات فنّی امکان‌پذیر است؟ هرگز. این‌ها از کجا شکل می‌گرفت؟ از همین فرهنگی که مبتنی بر سنّت‌های الهی است. شهید طهرانی‌مقدّم کار توپخانه را در زمان جنگ انجام می‌داد و با توپ‌هایی که از ارتش حزب بعث به غنیمت گرفته می‌شد، آموزش توپخانه می‌داد. بچّه‌هایی که دانشجو بودند کارهایی را پایه‌گذاری کردند که امروز می‌بینید ما در قدرت موشکی، در ابعاد مختلفش، جزو چهار پنج کشور اوّل دنیا هستیم. این‌ها برخاسته از همان فرهنگ است.

اینجا از شهید طوسی نام برده شد؛ شهید طوسی هم یک جوانی بود که در غرب سوسنگرد ــ همان محلّی که شهید چمران به شهادت رسید ــ قبل از آزادسازی سوسنگرد در واحد اطّلاعات‌عملیّات کار می‌کرد. در آن برهه، یک کانالی باید زده می‌شد که این کانال در تیررس دشمن بود؛ شهید طوسی هم یک جوانی بود که هرگز کار مقنّی‌گری نکرده بود، ولی می‌دانست که اینجا باید یک کانال احداث بشود؛ شما نمی‌دانید که با آن جثّه‌ی ضعیفش، چقدر تلاش می‌کرد و غیر از کار شناسایی، کار حفر کانال هم انجام می‌داد! من که به او می‌گفتم این‌قدر تلاش نکن، یک مقدار هم استراحت کن، حرفش چه بود؟ می‌گفت برادر باقر! هر‌چه الان عرق بیشتری در این کانال بریزیم، در شب عملیّات خون کمتری ریخته می‌شود. نگاه کنید! این حکمت، این نگاه، این باور متعلّق به یک جوان هجده نوزده ساله است.

برای جنگیدن، عکس هوایی هم لازم بود. این بچّه‌ها در سال ۶۳ و ۶۴ یک دوربین معمولی روی یک هواپیمای معمولی نصب می‌کردند و با وجود تیراندازی سنگین عراقی‌ها به سمت این هواپیما، آن را بلند می‌کردند روی جادّه‌ی شلمچه به خرّمشهر تا شاید یک عکسی بگیرد که بعد هم معلوم نبود آن عکس با چه کیفیّتی است! آن‌ها این کار را شروع کردند که امروز به این قابلیّت در حوزه‌ی پهپاد رسیده‌ایم.

همه‌‌ی حرف من این است که اگر امروز سیلوها را می‌بینید، شهرک‌های موشکی را می‌بینید، آغازش با همین شهیدرعیّت‌ها بوده، با همین شهدا بوده، با تجربه‌ی آن‌ها بوده؛ آن تجربه، آن علم، آن دانش، در کنار هم، در سایه‌ی فرهنگ جهاد و شهادت ادامه پیدا کرده که امروز شما سیلوی پرتابه‌ای دارید که می‌تواند از زیر کوه‌های سر‌به‌فلک‌کشیده دشمن را مورد هدف قرار بدهد، با پیچیدگی‌های بسیار زیادی که علوم مختلف باید به کار گرفته بشوند تا چنین امکانی فراهم بشود. این‌ها در سایه‌ی همین فرهنگ و همین مسیر به وجود آمده. چند روز قبل، شما دیدید قایق‌هایی را نشان می‌دادند که از تونل‌ها به سمت دریا می‌رفتند؛ همچنین، امروز فرودگاه‌هایی دارید که از زیر کوه‌ها به پرواز درمی‌آیند؛ این‌ها ثمره‌ی همین فرهنگ جهاد و شهادت است، ثمره‌ی همین ابتکارها است، ثمره‌ی همین اخلاص‌ها، محبّت‌ها، برادری‌ها و خلّاقیّت‌هایی است که انجام می‌شود.

این‌هایی که گفتیم یک امر انتزاعی نیست؛ این‌ها یک واقعیّت است، این‌ها یک حقیقت است، این‌ها تاریخ ما را ساخته، این‌ها هویّت ملّی ما را ساخته. ما از زمان‌های خیلی دور سخن نمی‌گوییم. «فتح‌الفتوح» امام ما این بود که با انقلاب اسلامی، چنین انسان‌هایی را و چنین باورهایی را و چنین تفکّری را و چنین تربیتی را در این مقطع از زمان عرضه کرد. این امام ما بود و این‌ها شهدای ما بودند؛ یاد کنیم و درود بفرستیم به شهدا و امام شهدا؛ امامی که جز برای خدا کلامی نگفت، جز در راه خدا گامی برنداشت و چنین تحوّل عظیم انسانی را رقم زد که از یک روستازاده، از یک دانش‌آموز و از یک کارگر چنین عظمتی درست شد.

من خواهش می‌کنم زندگی شهدا را ببینید؛ همین شهدای به‌نامی که امروز در کشور به تک‌تک‌شان افتخار می‌کنیم. شهید سلیمانی یک روستازاده بود؛ یک وقتی می‌رفتیم روستایشان، می‌گفت باقر! من اصلاً تا سنّ شش هفت سالگی نمی‌دانستم کفش چیست. عشایر بودند، امّا با دست خالی در مقابل ظلم ایستادند. امروز موضوع فلسطین دیگر تنها موضوع فلسطین نیست. امام ما فرمودند موضوع فلسطین موضوع جهان اسلام است؛ ولی انقلاب امام کاری کرد که امروز موضوع فلسطین نه‌تنها موضوع جهان اسلام، بلکه موضوع کلّ بشریّت است که در قلب دشمنان ما، مردم دنیا امروز علیه ظلم و ستم به میدان می‌آیند؛ این‌ها عظمت انقلاب است، این‌ها عظمت اسلام است.

من می‌خواهم این نکته را عرض کنم و بحثم را تمام کنم. من می‌خواهم بگویم این تقریظ مقام معظّم رهبری که هجدهمین تقریظ ایشان بر کتاب‌های ادبیّات جهاد و مقاومت است، می‌خواهد یک چیز را به ما بگوید و به ما توجّه بدهد: تقریظ مقام معظّم رهبری از جنس احیاگری فرهنگ و مؤلّفه‌هایی است که برای پیشرفت، برای گره‌گشایی، برای داشتن قدرت حلّ مسائل امروز ما اهمّیّت دارد و بر مبنای حکمرانی فرهنگ و فرهنگ‌پایه است که می‌تواند پیشرفت و تحوّل را در کشور رقم بزند. تردید نکنید اگر امروز ما در عرصه‌های اقتصادی دچار چالشیم، در عرصه‌های فرهنگی دچار چالشیم، در عرصه‌های سیاسی دچار چالشیم و نقص‌هایی داریم، مال این است که ما از این فرهنگ جهاد و شهادت و نگاه فرهنگ‌پایه بر موضوعات فاصله گرفته‌ایم. وقتی در این زمینه صحبت می‌کنیم، افراد فکر می‌کنند که خب فرهنگ جهاد و شهادت چه ربطی به اقتصاد دارد! خیلی ربط دارد؛ همه‌اش آنجا است.

من این روایت را کردم که ببینیم هر کجا با این مبنا حرکت کردیم و این باورها را داشتیم، اگر قبول کردیم که این مسیر تحوّل انقلاب در حوزه‌ی فتح‌الفتوح یک تحوّل انسانی است و از اینجا باید حرکت کنیم و فضا را به این سمت ببریم، در همه‌ی مسائلمان موفّق خواهیم شد. ما باید این خواسته‌ی حضرت آقا را نصب‌العین خود قرار دهیم که برای قدرت‌یابی در حلّ مشکلات، این فرهنگ جهاد و شهادت باید احیا شود و استمرار یابد؛ این مهم‌ترین موضوع امروز ما است. ما از دیروز که در خدمت دوستان بودیم، حرفمان با استاندار محترم، نماینده‌ی مردم منطقه در مجلس شورای اسلامی و سایر دوستان این بود که یک جا می‌گویند کارخانه بزنید که ما کارگر داشته باشیم، اینجا الان صنعت هست ولی مشکلات بعد از صنعت آمده گریبان‌گیر شده؛ در‌حالی‌که اگر ابعاد مختلف این کار را با این نگاه دنبال بکنیم، تازه می‌فهمیم که فرهنگ جهاد و شهادت و اینکه حضرت آقا بر این موضوعات تأکید دارند، چقدر اهمّیّت دارد.

رمز موفّقیّت کجا است؟ رمز موفّقیّت همان جایی است که ما باید ایمان داشته باشیم و باور داشته باشیم به سنّت‌های الهی که نه تبدیل می‌شوند و نه تحویل می‌شوند؛ و ایمان داشتیم به عقلانیّت انقلابی که حضرت آقا تأکید فرمودند به عقل و ایمان باور داشته باشیم و در کارهایمان، اوّل محاسباتمان را انجام بدهیم و بعد هم عملیّات انجام بدهیم و برای پیشرفت، برای رشد، برای حرکت در هر مسیری این‌گونه حرکت کنیم. اینجا است که شامل «مِن حَیثُ لا یَحتَسِب» می‌شویم و خدا به ما کمک می‌کند، از آنجایی که ما باورمان نیست و فکرش را هم نمی‌توانیم بکنیم.

امیدوارم این مجالس و گردهمایی‌ها موجب ذکر و یاد شهدا باشد و وضع یکایک ما این‌جور باشد که غافل نشویم و غفلت نکنیم و در باورهای خودمان ان‌شاءالله این راه را ادامه بدهیم، زیرا مطمئن هستیم که خداوند ان‌شاءالله مؤمنین را پیروز می‌کند. و السّلام علیکم و رحمة الله و برکاته.


پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی
ایران همدل

شرکت در پویش ایران همدل

ورود به صفحه پرداخت