پیوند با ولی جامعه و همدلی با مؤمنان؛ راهکار تجلی اربعین در زندگی است
همزمان با اربعین حسینی، مراسم عزاداری هیئتهای دانشجویی در حسینیه امام خمینی(ره) و در حضور رهبر انقلاب اسلامی برگزار شد. در این مراسم ضمن قرائت زیارت اربعین، حجت الاسلام و المسلمین اصلانی به ایراد سخن پرداخت. به همین مناسبت بخش فقه و معارف رسانه KHAMENEI.IR چکیدهای از این سخنان را منتشر میکند.
بحمدالله، خدای عزیز و حکیم به مراسم اربعین سیّدالشهدا(علیهالسلام) چنان شکوه و عظمتی عنایت کرده که این مراسم به عظیمترین حرکت و کنش اجتماعی و سیاسی امت اسلام در راستای تحقق تمدن نوین اسلامی تبدیل شده است.
علت این شگفتی که وجود نازنین سیّد و سالار شهیدان عالم دارد، ریشه در جلوههای متکثر و متنوع و زیبایی است که خدای متعال برای حضرت اباعبدالله الحسین قرار داده است. پیغمبر عظیمالشأن فرموده: «یا اباعبدالله، انت زین السموات و الارض». حسین جان! تو زینت آسمان و زمین هستی.
رویداد معجزهآسای اربعین تجلی این آیهی الهی است: «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ»(۱). برای قدرت اسلام و استقرار نظام اسلام، هر چه در توان دارید و هر چه امکان دارید، فراهم کنید. «اعداد قوت» داشته باشید. جالب است همین آیه را و همین بیان را امام صادق(علیهالسلام) در انتهای زیارت اربعین قرار دادهاند. یعنی امام صادق(علیهالسلام) خروجی زیارت اربعین را این عبارت قرار دادهاند: «وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّهٌ حَتَّی یَأْذَنَ اللَّهُ لَکُمْ». یعنی ای مولای من، نصرت من برای شما آماده است. در این مقام، ابعاد «و نصرتی لکم معدّة» را بررسی میکنم. امام صادق(علیهالسلام) در پایان زیارت اربعین در مقام جمعبندی این زیارت پرمغز، بیان میکند که اربعین یک فرصت فوقالعاده برای یاری اسلام و امام است.
پیام دیگری که از فرمایش امام صادق(علیهالسلام) و عبارت «و نُصرتی لکم مُعدّة» برداشت میشود، این است که حضرات معصومین از ما انتظار دارند که از طریق اشکها و عزاداریها به مقامی برسیم که بتوانیم امام زمانمان را یاری کنیم. آنان میخواهند ما همواره آماده باشیم تا در هر لحظهای که اذن الهی صادر شد، به یاری امام زمان بشتابیم و آن وعدهی الهی، یعنی غلبهی دین بر تمامی ادیان، را محقق کنیم. نظام اسلامی تشکیل بشود، نظام نبوی و نظام علوی دوباره احیا بشود با وجود آقایمان امام زمان(علیه السلام).
این آرزو، آرزوی مشترک ما و حضرات معصومین، به ویژه مادرش حضرت فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) و جدّش امیرالمؤمنین(علیهالسلام)، و آقا رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) است. در دعای ندبه، ما از خداوند میخواهیم که «وَ صِلِ اللَّهُمَّ بَیْنَنَا وَ بَیْنَه» یعنی «خدایا بین ما و امام زمانمان پیوند و ارتباطی برقرار کن که به همراهی و رضایت اجداد گرانقدر ایشان منجر شود.» تا این پیوند موجب خرسندی مادرش حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) و جدّش حضرت سیدالشهدا(علیهالسلام) گردد.
این دعا نشان میدهد که در روز قیامت، اولین سوال از ما احتمالاً این خواهد بود که رابطهی ما با امام زمان چگونه بوده است. از خداوند درخواست میکنیم که ما را با امام زمان رفیق کند، تا شاید امام زمان بهواسطهی ما، اندکی از غربت خود را کاهش دهد.
در معارف، فرهنگ و باورهای ما، این عقیده وجود دارد که تنها راه نجات بشر، وجود مبارک امام زمان است. در زیارتنامهی حضرت نیز میخوانیم: «السلام علیک یا سبیل الله» یعنی «سلام بر تو ای تنها راه خدا»، هر کس مسیری غیر از تو را طی کند، به هلاکت خواهد رسید. این به این معناست که بشریت راه حلهای متعدد ندارد؛ تنها یک راه نجات وجود دارد و آن هم امام زمان است.
پیامبر خدا برای این که ما بهتر اضطرار به امام زمان را درک کنیم، در بیانی تمثیلی فرمودند: «سختتر و دردناکتر از یتیمی که پدر و مادرش را از دست داده، یتیمی است که امام خود را از دست داده و راهی برای دسترسی به او ندارد.» این یتیم راه خود را گم کرده و ارتباطی با امام زمان خود ندارد.
بنابراین، تنها راه سعادت ما این است که در مسیر امام زمانمان حرکت کنیم. همانطور که امام صادق(علیهالسلام) فرمودند: «هر کس در مسیر امام زمان حرکت نکند و عمر و امکاناتش به نفع امام زمان نباشد، در حقیقت سرمایه وجودش را در پای دشمن امام زمان میریزد.» این نکته فوقالعاده خطرناک و هشداردهنده است.
راهکار رسیدن به «و نصرتی لکم معدة» همان راهبردی است که امام زمان(علیهالسلام) برای ما تعیین کردهاند: همدلی وفادارانه. حتماً شما این بیان امام زمان را شنیدهاید که حضرت فرمودند: «اگر شیعیان ما دو ویژگی را داشته باشند، یکی همدلی و دیگری وفاداری به عهد، آنها به ما نزدیک خواهند شد.» این راهبرد برای رسیدن به «نصرتی لکم معدة» است. اگر میخواهیم زیارت اربعین در زندگی ما جاری و ساری باشد و اهل «نصرتی لکم معدة» شویم، باید همیشه این شاخص امام زمان و این راهبرد همدلی وفادارانه را جلوی چشممان داشته باشیم.
در حقیقت، امام زمان(علیهالسلام) ارکان ولایت را برای ما تبیین کردهاند. ولایت یک معرفت والای قرآنی است و از مبانی اصلی اسلام است. ولایت به معنای ارتباط، پیوند، همبستگی و همجبههگی است و دو رکن اصلی دارد: پیوند با ولی و پیوند با امت اسلام.
اگر میخواهیم «نصرتی لکم معدة» را داشته باشیم، باید این دو رکن ولایت را تحقق ببخشیم. رکن اول پیوند با ولی اسلام است که به معنای وفاداری به عهد است. رکن دوم، پیوند با امت اسلام و ولایتمداران است که به معنای همدلی وفادارانه است.
برای فهم بهتر رکن اول ولایت، کافی است وصیتنامه حاج قاسم سلیمانی را بخوانیم. عصاره وصیتنامه حاج قاسم در این جمله نهفته است که وصیت کرد روی سنگ مزارم بنویسید: «سرباز قاسم سلیمانی». وصیتنامه شهدا لبریز از درس وفای به عهد است.
شهید سیّد حمید هاشمی در وصیتنامهاش مینویسد: «امام جان، ای کاش مقداری از خاک نعلین شما را پس از شهادتم بر چهرهام بپاشند تا در روز قیامت نزد خدا با افتخار بگویم من خاک پای امام هستم.» یا شهید علیاکبر شاهمرادی در وصیتنامهاش مینویسد این جمله و این بیت را سردر مجلس ختم من بنویسید: هر که باشد بر خمینی بدگمان، حق ندارد پا نهد در این مکان.»
دلیل اینکه شهدا اینچنین دلبستهی ولی امر، ولی فقیه و رهبر مسلمین بودند، به نگاه مهدویای بازمیگردد که امام راحل عظیمالشأن به جبههی انقلاب آموزش دادند. در آخرین نیمهی شعبان، حدود هفتاد روز پیش از رحلتشان در دوم فروردین سال ۶۸، امام خمینی پیامی معروف صادر کردند. در آن پیام فرمودند که مسئولان باید بدانند انقلاب ما محدود به ایران نیست؛ انقلاب مردم ایران آغازگر انقلاب بزرگ جهان اسلام به رهبری حضرت حجت(ارواحنا فداه) است. سپس امام خمینی هشدار دادند که اگر مسائل اقتصادی و مادی حتی لحظهای مسئولان را از وظیفهشان منحرف کند، خطر بزرگ و خیانت سنگینی به دنبال خواهد داشت. این سخنان نشان میدهد که غفلت از امام زمان میتواند عواقب وخیمی داشته باشد. به همین دلیل، مسئلهی مهدویت همیشه در فرهنگ و سیاستهای جمهوری اسلامی مطرح است و ارادت به امام زمان، باور به ایشان و انتظار فرج در دل مردم تجلی پیدا کرده است.
این باور نه تنها در مسئولان، بلکه در شهدای مدافع حرم نیز به چشم میخورد. شهید بیضائی، یکی از شهدای با معرفت، در وصیتنامهاش نوشته بود: «ما در این زمان به دنیا آمدهایم تا در تحقق ظهور مولا مؤثر باشیم.» خداوند میتوانست ما را در هر زمان و مکانی به دنیا بیاورد، اما اینکه در این زمان و در این فرهنگ به دنیا آمدهایم، نشان میدهد که وظیفه داریم به امام زمانمان خدمت کنیم.
رکن دوم ولایت که باید به آن توجه زیادی کنیم، ارتباط با امت اسلام و اخوت ایمانی است. امام باقر(علیهالسلام) به یکی از یاران خود که از تعداد زیاد شیعیان سخن میگفت، پرسید: «آیا ثروتمندان به فقرا رسیدگی دارند؟ آیا خوبان به بدکاران گذشت میکنند؟ آیا میان خود همدلی و محبت دارند؟» این نشان میدهد که تعداد زیاد افراد مهم نیست؛ مهم این است که این افراد چقدر به همدیگر محبت و کمک میکنند. امام باقر(علیهالسلام) تأکید کردند که اگر این ارتباط و مواسات وجود نداشته باشد، این افراد در خون دادن برای اهل بیت نیز بخیل خواهند بود.
امام زمان(علیهالسلام) نیز در دیدار با علی بن مهزیار اهوازی، پس از ۲۰ سال تلاش برای دیدار با ایشان، به او فرمودند که دلیل دوری از امام زمان، روی آوردن به ثروتاندوزی و زندگی طبقاتی است و عدم توجه به ضعیفان و نیازمندان جامعه، پیوندهای ایمانی را قطع کرده است. این نکته نشان میدهد که برای تحقق ولایت و پیروزی در راه اهل بیت، باید اهل کنش اجتماعی و سیاسی باشیم و در خدمت جامعه فعالیت کنیم.
در مورد مواسات، دو سطح و مرحله برای آن تعریف میشود. اولین مرحله، مواسات نزدیک است که به مسائل معیشتی و اقتصادی مربوط میشود. همانطور که امام سجاد(علیهالسلام) در دعای سیام صحیفه سجادیه فرمودند: خدایا کمک کن که همنشینی با فقرا برای من محبوب باشد و من اهل سر زدن به فقرا باشم. همچنین امام کاظم(علیهالسلام) فرمودهاند: اگر کسی به دیدار ما توفیق ندارد، باید به فقرای شیعه رسیدگی کند و دیدار ما را با این عمل جبران کند. این یک سطح از مواسات است که به مسائل نزدیک و معیشتی مربوط میشود.
اما سطح دیگر، مواسات عظیم است که به مسائل سیاسی و اجتماعی مربوط میشود. قلهی این نوع مواسات را میتوان در وصیتنامهی امیرالمؤمنین(علیهالسلام) یافت، جایی که حضرت فرمودند: «کونا للظالم خصما». در عصر حاضر، مسئلهی فلسطین و غزه نمونهی بارزی از این قله است، و همانطور که حضرت آقا فرمودهاند، مسئلهی فلسطین کلید رمزآلود فرج امت اسلام است.
قلهی سعادت و خوشبختی برای یک فرد این است که خداوند او را در مسیر اصلاح جامعه و خدمت به آن قرار دهد. وقتی که ما دغدغهی کار فرهنگی، سیاسی سالم، اطلاعرسانی، جهاد تبیین و ایجاد حلقههای جریانهای میانی را داشته باشیم، به گفتهی امیرالمؤمنین، این از قلههای سعادت است. این بدین معناست که خداوند برای شما خوشبختی و سعادت را رقم زده است.
اما نمیتوان انتظار داشت که چیزی با اینهمه اجر و فضیلت بدون دو ویژگی همراه باشد: یکی دشواری و زحمت و دیگری تأثیر و برکت. این مسیر قطعاً تأثیرگذار و پیروزمند خواهد بود. تنها شرط این مسیر، توجه به جملهی کلیدی شهید رئیسی عزیز است که در مراسم تنفیذ خود فرمودند: «ما از اصحاب ما میتوانیم باشیم».
اما برای اینکه در کنشهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خود موفق باشیم، باید به فرمایش پیامبر اسلام توجه کنیم که فرمودند: «رأس العقل بعد الدین التودد الی الناس»؛ یعنی سرآمد عقلانیت، پس از دین، محبت به مردم است. یکی از مواردی که اهل بیت از ما میخواهند، زیست مؤمنانه و محبت به مردم است.
روزی فردی از آقا امام حسین پرسید که چرا باید به هر کسی که شایسته نیست، خوبی کنیم؟ حضرت فرمودند: «اینطور نیست»، و افزودند: «خوبی مثل باران میماند؛ هم به خوب و هم به بد میرسد و اثرش را میگذارد».
عزیزان، اربعین تجلی «و نصرتی لکم معدة» است. اگر میخواهیم این امتداد داشته باشد، باید کنش اجتماعی و سیاسی داشته باشیم. یکی از اصلیترین نقطههای شروع، سنگر مساجد است. پیامبر عظیمالشأن اسلام فرمودند: «اگر خدا بندهای را دوست داشته باشد، او را متکفل و سرپرست و در خدمت مسجد قرار میدهد».
واقعاً هر کدام از ما باید در کشور پخش شویم و به خانههای خدا برویم و در آنها فعالیت کنیم. باید جاذبه و زیباییهای امام حسین را در مساجد پیدا کنیم و به نوجوانان و جوانانمان ارائه دهیم.
حضرت آقا در بیستمین اجلاس نماز، پیامی فرستادند که جملهای از آن بسیار شاخص و مهم است. ایشان فرمودند: «اگر مسجد کیفیت شایستهی خود را بیابد، هزینههای مادی و معنوی بسیاری از دوش جامعه، مردم و مسئولین برداشته خواهد شد». سرمایهگذاری در مسجد، هزینهکردن در امور مسجدی اصلاً هزینه نیست، بلکه سرمایهگذاری است. چندین برابر سود آن به جامعه باز میگردد.
به یاد داشته باشیم که محبّت امام حسین است که دو رکن ولایت را برایمان فراهم میکند و به ما قدرت میدهد. همانطور که در شعری آمده است:
کیمایی است عجب تعزیه داری حسین
که نباید ز کسی منّت کشید
عزیزان، اشک بر سیدالشهدا و امام حسین را هرگز دستکم نگیرید. ممکن است شما کیلومترها راه آمده باشید و در این حسینیهی محترم و در محضر ولی امر مسلمین حضور پیدا کرده باشید، اما ارزش واقعی این حضور در این است که یک قطره اشک برای امام حسین بریزید. این اشک بسیار مهم است.
پیامبر عظیمالشأن اسلام فرمودند: «علی و صلی الله علی الباکین علی الحسین» یعنی بر اشکریزانی که برای حسین گریه میکنند درود و سلام خدا نازل میشود. رحمت خدا بر آن چشمهایی که برای حسین گریه میکنند. امام صادق(علیهالسلام) نیز فرمودند: «ما من باک یبکی علی الحسین، هر کسی برای حسین گریه کند، هر کسی حتی اگر گناهکار باشد، اشکش به محضر فاطمه(سلاماللهعلیها) میرسد و او را تسلّی میدهد و کمک میکند.»
این اشک، قدرت فوقالعادهای دارد. امام صادق(علیهالسلام) ادامه میدهند: «و وصل رسول الله»، این اشک به محضر رسول خدا نیز میرسد و حق ما اهل بیت را ادا میکند. این اشک، شما را در مسیر ادای حق ما اهل بیت قرار میدهد. اگر میخواهید حق اهل بیت ادا شود و قدرت اسلام پیاده شود، برای امام حسین اشک بریزید و گریه کنید.
خدا رحمت کند امام راحل که میفرمودند: «ما اهل گریهی سیاسی هستیم.» ما دعا میکنیم و از خدا میخواهیم که به آبروی امام حسین، همهی ما را در مسیر نصرت امام زمان(عج) و یار آن حضرت قرار دهد و ظهور او را در زمان عمر ما مقدر فرماید. تا ظهور آن حضرت، رهبر عزیزمان را حفظ کند.