یک مستطیل جغرافیایی از شمال به جنوب به طول ۴۰کیلومتر و عرض ۶ تا ۱۰ کیلومتر. مستطیلی که با جایدادن حدود ۱.۹ میلیون نفر جمعیت، جزء ۳ نقطه پر تراکم جمعیتی در دنیاست. جایی از این کره زمین که بیش از هفتاد سال در آتش اشغالگری نژادپرستان صهیونیست میسوزد و سنگ محکی برای ملتها و کشورهای مختلف شده و تکتک شعارهای حقوق بشری غرب، حالا در آن در حال محک خوردن است تا عیار آن مشخص شود. مرور پرونده نهادهای مسئول بینالمللی و اکثر کشورها و سیاستمداران در سالهای گذشته نشان از ضعف و سستی در حمایت از مظلومان فلسطینی و حقوق بشر است و امروز غزّه، جایی برای راستیآزمایی شعارها و ادعاهایی است که غرب همواره از آنها بهعنوان اهرم سیاسی استفاده کرده تا به دیگر جوامع غیرغربی که همراه سیاستهای غربی نیستند فشار وارد کند.
دموکراسی مورد پسند مردم یا غرب؟!
برآمدن حماس در منطقه نوار غزّه پیش و بیش از هر چیزی به خواست و انتخاب مردم روی داد. جنبش مقاومت اسلامی فلسطین در انتخابات سال ۲۰۰۶ موفق شد اکثریت مجلس فلسطین -مرکب از دو منطقه نوار غزّه و کرانه باختری- را کسب کند. در ادامه هم به مانند همه ساختارهای پارلمانی دنیا، مقرر شد اداره اجرایی دولت توسط حماس صورت بگیرد. نقطه آغاز اختلافات مجامع بینالمللی و غرب و دولتهای مدعی حامی دموکراسی و انتخاب مردم فلسطین از همینجا تشدید شد. حماس هر چند با رأی و انتخاب مردم فلسطین روی کارآمد اما در ادامه در محاصره اقتصادی اتحادیه اروپا و آمریکا و سایر دولتهای همسو با سیاستهای غرب قرار گرفت.
آمریکا و اتحادیه اروپا در ادامه اما کمکهای خود را به فلسطین قطع کردند. حماس هرچند در چارچوب رقابتهای مردمسالار و با انتخاب و رأی مستقیم مردم سرزمین فلسطین بر سرکار آمده و در چارچوب قواعد دموکراسی و مردمسالاری به مسند قدرت رسیده بود؛ اما از دید غرب و آمریکا، اینها کافی نبود. دموکراسی، رأی، نظر و انتخاب مردم از دید غرب وقتی ارزشمند است که به پیروزی جریانهای متمایل به سیاستهای غرب بینجامد و هر نتیجهای جز این باید حذف شده و به حاشیه رانده شود و برای حماس هم همین اتفاق افتاد. پیروزی انتخابات پارلمانی فلسطین از جانب اتحادیه اروپا و آمریکا مورد پذیرش قرار نگرفت. دموکراسی برای غرب فقط ابزار و بهانه است برای رسیدن به نتیجه مدنظر آنها!
مداخله بشردوستانه فقط در جهت منافع ما!
افکار عمومی هنوز از یاد نبرده است که کارتل رسانهای غرب و بازوی رسانهای ناتو در مواردی همچون حمله به عراق و حتی حملات گاهوبیگاه ارتش آمریکا به سوریه به بهانه مبارزه با سلاحهای شیمیایی و کشتارجمعی، چگونه پشت شعارهای حقوق بشر، تأمین امنیت جهانی و صلح برای بشریت، پنهان شد. اولی شاید در سالهای دورتر بود؛ اما دومی هنوز به یک دهه هم نرسیده.
زمانی که ناوگان موشکهای دوربرد آمریکایی به بهانه آنچه که احتمال ایجاد زرادخانه شیمیایی عنوان میشد اهداف متعددی را در خاک سوریه هدف قرار دادند. حمله نظامی ناتو به کشور لیبی که طبق قطعنامه ۱۹۷۳ شورای امنیت سازمان ملل صورت گرفت با هدف و شعار «مداخله پیشدستانه بشردوستانه» صورت گرفت؛ در تصویری که امپراطوری رسانهای غرب ساخته بود، تهاجم به خاک یک کشور در شمال آفریقا و در جنوب دریای مدیترانه، حمایت از مردم لیبی در برابر کشتار و حمله هولناک، تلقی میشد!
این عملیات شامل سه بخش تحریم و ممنوعیت تسلیحات، اجرای منطقه پروازممنوع و اقدام برای حفاظت از غیرنظامیان بود. در ۱۹ مارس ۲۰۱۱ میلادی، عملیات نظامی با شلیک بیش از ۱۱۰ موشک کروز توسط آمریکا و انگلستان آغاز شد. نیروی هوایی فرانسه و نیروی هوایی انگلستان وظیفه پرواز بر تمام نقاط لیبی را داشتند. نیروی دریایی انگلیس نیز محاصره دریایی را شروع نمود. حمله هوایی علیه تانکهای ارتش لیبی اولینبار توسط نیروی هوایی فرانسه انجام شد. داستان سوءاستفاده ناتو و کشورهای غربی از واژگان انسانی و حملات تهاجمی و تحتفشار قراردادن کشورهای دیگر و دستاندازی به خاک کشورها، البته در شکلهای مختلف در طول این سالها تکرار شده است و هم اکنون در اوکراین نیز به شکل دیگری، منافع کارخانههای اسلحهسازی آمریکایی در حال تأمین است!
غزّه، سنگ محک ادعاهای گزاف غربی
آنچه امروز در غزّه اتفاق میافتد و کشتارها و فجایعی که از سوی ارتش صهیونیستی نسبت به حدود ۲ میلیون ساکن این باریکه ۴۰ در ۸ کیلومتری صورت میگیرد، بارهاوبارها از آنچه در لیبی رخ داد یا شایعهپراکنی که درباره وجود سلاحهای شیمیایی در عراق و سوریه انجام شد سهمگینتر است.
اگر بهانه حملات موشکی آمریکا به سوریه، احتمال و شایعه اثبات نشده وجود تسلیحات شیمیایی بود؛ اما در جریان حملات وحشیانه این روزها در نوار غزّه عملاً از فسفر سفید علیه غیرنظامیان در مناطق مسکونی استفاده میشود. سلاحی آتشزا که استفاده ارتش صهیونیستی از آن در نوار غزّه جلوی چشم مردم جهان و دوربینهای رسانههای جهان صورت میگیرد. سلاح کشتار دستهجمعی که بافتهای استخوانی و ماهیچهای انسان را سوزانده و سلولهای مجاری تنفسی و ریوی را نابود میکند؛ واکنش غرب در اینجا اما سکوت است و تماشا و حتی با وقاحت تمام، حمایت!
اگر در مورد مداخله نظامی در لیبی، ایجاب میکرد که مسئله حمایت بشردوستانه از مردم لیبی سردست گرفته شود؛ اما در مورد بمباران سنگین غزّه و ریختن هزاران تن بمب روی سر ۲ میلیون نفر توسط صهیونیستها، کسی در مجامع بینالمللی و حقوق بشری و رسانهای غرب، نگران بشر ساکن در نوار غزّه نیست.
بشر و حقوق او آنجایی مهم است و دفاع از آن ضرورت دارد که منافع غرب و ناتو و آمریکا ایجاب کند. بشر و حقوق او برای غرب راهی برای رسیدن به منافعشان است وگرنه آنجایی که نفعی برای آنها وجود نداشته باشد سخنگفتن از آن هم ضرورتی ندارد.
امپراطوری دروغپردازی در نظام رسانهای غرب در برابر شایعهسازی صهیونیستها مبنی بر سربریدن کودکان و نوزادان که نهتنها به اثبات نرسید؛ بلکه دفتر شخص نخستوزیر رژیم صهیونیستی هم حاضر به تأیید آن نشد، چه عملیات روانیهایی که نکرد. این رسانهها تا چند روز ذهن و روان میلیاردها مخاطب در چهارگوشه دنیا را با اینهمانی و یکسان قراردادن داعش با مردان مقاومت در فلسطین، مورد هجمه رسانهای قرار داد، اما همین نظام رسانهای در مورد کشتار روزانه چند صد نفر کودک در نوار غزّه که تصاویر و ویدئوهای آن روزانه منتشر شده و در دسترس است سکوت محض پیشه کرده و حتی از آن حمایت هم کرده است.
حمله به آمبولانسها و مراکز بهداشتی و پزشکی، قطع آب، برق، سوخت، آذوقه و کوچ اجباری مردم شمال غزّه و راندن آنها به جنوب را هم به این فهرست اضافه کنید. یک نسلکشی تمامعیار جلوی چشم جهان در حال رخدادن است و تمدن پرادعا و توخالی غرب، با تمام قوا پشت آن ایستاده است.
بیمارستان «المَعمدانی» و افشای استانداردهای دوگانه غرب
۲۵ مهرماه (۱۷ اکتبر) و حمله تأسفبار رژیم صهیونیستی به بیمارستان المعمدانی (الاهلی العربی) غزّه و تکهتکهشدن صدها انسان بیگناه از زن و مرد و کودک و نوجوان، سنگ محکی دیگر برای صحتسنجی ادعاهای غربیها در آزادی و دفاع از حقوق بشر، حقوق کودکان و غیرنظامیان شد.
درحالیکه بمبهای رژیمصهیونیستی، خانهها را بر سر زنان و کودکانفلسطینی آوار میکنند و حمله وحشیانه صهیونیستهای جنایتکار به بیمارستان المعمدانی، مردم جهان را بیش از همیشه خشمگین کرده است، کشورهای اروپایی که اجازه برگزاری تظاهرات به طرفداران اسرائیل را بدون هیچ محدودیتی میدهند و حتی برخی سیاستمداران اروپایی شخصاً در آن شرکت کردهاند، اما ممنوعیتهای مختلفی برای تظاهرات همبستگی با فلسطین اعمال کردهاند.
تظاهرات همبستگی با فلسطین در فرانسه و آلمان به دلیل "تشکیل تهدیدی برای نظم و امنیت عمومی!" غیرمجاز اعلام شده است، همچنین وزیر کشور انگلستان اعلام کرده که ممکن است اهتزاز پرچم فلسطین در برخی شرایط در این کشور قانونی نباشد. امروز "غزّه مقاوم و مظلوم" رسوایی "استانداردهای دوگانه غرب" را در قلب پایتخت کشورهای اروپایی و پیش چشمان مردم به تصویر کشیده و سندی برای عدم صداقت مدعیان آزادی و صلح شده است؛ رفتارهای متعارضی که حتی اصل آزادیهای مدنی ادعایی آنان را در قبال شهروندان خود نقض کرده است.
سخن پایانی اینکه امروز حرکتها و راهپیماییهای خودجوشی که در بسیاری از کشورهای مختلف، در چهارگوشه جهان به راه افتاده است، خشم مردم از رژیم نامشروع صهیونیستی و تنفر از رویکرد متناقض سردمداران آمریکایی و غربی را در قبال انسانها به اوج خود رسانده و رسوایی تمدن غرب در ادعای حقوق بشر را در صفحه پایانی این پرونده رقمزدهاست.