اسرائیل روز و شب اعلام میکند دشمن شمارهی یک و حقیقیاش ایران است. و به همین خاطر امروز در اسرائیل بحثی وجود دارد، نه در این باره که ایران دشمن و تهدید شمارهی یک است، دربارهی روش برخورد با ایران.
[این مطلبی که به آن اشاره میکنم] باید برای ما در لبنان، ما عربها، فلسطینیان و ما ملتهای عرب و مسلمان مایهی عبرت باشد. در اسرائیل بحث وجود دارد که ایران را بزنیم یا نزنیم؟ نتانیاهو و باراک و گروهشان میخواهند ایران را بزنند ولی با مخالفت بسیار شدید -شبه اجماع اگر نخواهیم بگوییم اجماع- ژنرالهای نظامی و سران فعلی و سابق امنیتی اسرائیل مواجهند. در میان این افراد شبه اجماعی وجود دارد که نه، لازم نیست ایران را بزنیم. قاعدتاً ریشهی این اختلاف، ارزشهای اخلاقی نیست. دلیلش این نیست که اهالی سیاست اخلاق ندارند ولی نظامیان دارند. نه، بر عکس در اسرائیل نظامیان از همه بیاخلاقترند. مسئله ربطی به ارزشها و به قوانین و عرف بین المللی ندارد. از بحث بر سر یک معادلهی همیشگی نشأت میگیرد. معادلهای که اگر نگاه کنیم دربارهی لبنان و دربارهی غزه و فلسطین نیز وجود دارد. معادلهای به نام هزینه و فایده. فایده و هزینهی اقدام نظامی. مسئله مسئلهی سود و زیان و خرید و فروش است. عقلانیت اسرائیل و صهیونیزم این است. محاسبهی آنان همیشه این است. به همین خاطر در افروختن آتش جنگ علیه عرب و حکومتهای عربی کوتاهی نمیکنند چون هزینه همیشه بسیار کمتر از فایدهی پر شمار و بزرگ بوده. در به راه انداختن جنگ تردید نکردهاند. خب امروز دربارهی ایران یک فایدهای وجود دارد. یک بحث و اختلافی دربارهی فایده وجود دارد. ولی یک بحث هم هست دربارهی هزینه. محاسبهی اصلی اینجاست.
خب عبرت این مسئله کجاست؟ دوست دارم به شما بگویم نتانیاهو و باراک به مردمشان، مردم دژ اسرائیل، دروغ میگویند. وقتی خودشان یا نزدیکانشان -میخواهم احتیاط کنم، شاید نزدیکانشان میگویند. - میگویند ماجرا با ۳۰۰ یا ۵۰۰ کشته و مقداری ویرانی جمع میشود، دارند دروغ میگویند. نظامیان میگویند: نه، هزینه دهها هزار کشته است. خب نظامیان از مقدارش بیشتر خبر دارند. دربارهی هزینه هم بحث وجود دارد. بحث دربارهی هزینه چه؟ اگر ایران ضعیف، ناتوان یا بزدل بود... امکان داشت ایران قدرتمند میبود ولی بزدل بود. چون مبنا همیشه قدرت نیست. قدرت است به علاوهی شجاعت تصمیمگیری سیاسی. اگر ایران ضعیف یا قدرتمند ولی بزدل بود اسرائیل هیچ وقت تردید نمیکرد و بحث، جدل و اختلافی در این باره در اسرائیل صورت نمیگرفت و نیروگاههای هستهای ایران سالهای سال قبل بمباران شدهبودند. چرا تا امروز بمباران نشدهاند؟ چرا در اسرائیل بر سر این که بزنیم یا نزنیم بحث وجود دارد؟ چون ایران هم قدرتمند است و هم شجاع. و چون اسرائیلیان، بنده و همه کاملا یقین داریم -یقین بنده بر اساس تحلیلها نیست. بر اساس دادههاست. - اگر جمهوری اسلامی توسط اسرائیل مورد حمله قرار بگیرد، پاسخش بسیار بزرگ، صاعقهوار و عظیم خواهد بود. بلکه اسرائیل آن فرصت تاریخی طلایی که ایران سی و دو سال است خواب آن را میبیند در اختیار این کشور خواهد گذاشت. به همین خاطر بله، در اسرائیل بحث و جدال وجود دارد. آنان تردید دارند. کسی این گونه از صحبت و تحلیل من برداشت نکند که بنده میگویم مطمئنم اسرائیل به ایران حمله نخواهد کرد. بنده چنین چیزی نمیگویم. ولی مطمئنم اسرائیل بسیار از حمله به ایران میترسد، هراسناک است، نگران است. و این بسیار مهم است.
خب، پس اینجا یک عبرت وجود دارد. برای این که هر کشور و ملت عربی از خطر، جنگافروزی و تهدید اسرائیل برکنار باشد، یک منطق روشن وجود دارد. دیگر هیچ کس نمیتواند در این باره بحث داشته باشد. حتی کشورهای میانهرو عرب در نشست ویژهی اسلامی چه گفتند؟ گفتند ما در جهانی هستیم که جز به قدرتمندان احترام نمیگذارد. بسیار عالی. چطور قدرتمند باشیم؟ چطور قدرتمند باشیم؟ با فتنههای طائفهای و مذهبی؟ با نابودکردن کشورهایمان؟ با تخریب وطنهایمان؟ این طوری قدرتمند خواهیم شد؟ عبرت این است. هر کشور عربی میخواهد از جنگافروزی و تهدید برکنار باشد، باید قدرتمند باشد. هر چیزی غیر از این شعر و نثر عربی و فیلم سینمایی است. اگر کسی در جهان واقع زندگی میکند، جهان واقع این است.