«[روز عرفه] روز دعا و ذکر و تضرع و ابتهال و راز و نیاز است؛ بخصوص شما جوانها قدر این روزهای بزرگ و این ساعات باارزش را بدانید. همین رابطهی با خداست که سینهها و دلها را منشرح میکند؛ راه را برای انسان باز میکند؛ عزم و اخلاص به انسان میدهد؛ به کارها برکت میبخشد؛ توفیق الهی را بر سر انسان سایهگستر میکند و نتیجهی آن، پیشرفت در خط اصیل ارزشهای اسلامی است. این روزها و این ساعات باارزش را هرگز از دست ندهید.» (بیانات رهبر انقلاب در دیدار با مردم قم، 1384/10/19)
امروز، روزی است که دلهای مشتاق و سوختهی میلیونها مسلمان شیعه، امید به رحمت و بخشایش پروردگار خود دارند. متن زیر شرح فرازی از دعای ملکوتی امام حسین(ع) در روز عرفه به قلم علامه محمدتقی جعفری. امروز سالروز ارتحال این عالم ربانی است؛ عالمی که به تعبیر رهبر انقلاب «در ایشان واقعاً روح تحقیق و تفحّص و نشاط و شور علمی مشاهده میشد.»
خداوندا، برای تحمل و شکیبایی در برابر ناگواریها و مصائب و خطرهای هولناک زندگی و سختیهای آخرت، هیچ نیرویی و هیچ عاملی جز الطاف و عنایات بیچون خداوندی تو وجود ندارد. ظرفیت ما آدمیان در مقابل خوشیها و ناخوشیها محدودتر از آن است که تلقینهای بیاساس و تقویتهای جسمی و روانی با اسباب و وسایل مادی بتواند زجر و مشقتهای ما را برطرف سازد. از طرف دیگر، تعدیها و تجاوزهای ستمکارانِ ستمپیشه که افساد در روی زمین برای آنان شغل افتخارآمیز تلقی شده است، همواره در کمین انسانهای بیدفاعِ آمادهی سرکشی و طغیان است. تنها عدل و رحمت بیپایان توست که بر ظرفیت و تحمل ما میافزاید و ما را بر آن همه موانع زندگی چیره میسازد.
خودخواهی خودکامگان تاریخ، از آغاز زندگی اجتماعی انسانها در روی زمین، همواره فضای جوامع را برای ناتوانان و بینوایان، آلوده به ترس و وحشت نموده است. اگر استحکام فوقالعادهی طبیعت حیات انسانها -که با حکمت بالغهی خداوندی تعبیه شده است- نبود، این بیم و هراس، زندگی بر روی زمین را برمیچید. به این ترتیب نخست که نیرومندان، ناتوانان را از زندگی ساقط میکردند، سپس با همان ملاک «پیروزی نیرومندان بر ناتوانان» قویتران هم آن نیرومندان را تضعیف مینمودند و به قول انسانشناسانی مانند «هابز»، تنها «لویاتانهای در روی زمین پرسه میزدند.
پروردگارا، تا آنجا که عنایت ربانی تو مقتضی است، عوامل ترس و وحشت بندگانت را که از هر طرف توسط درندگان خودخواه سر بر میآورند با اصول و ارزشهای اسلامی آشنا فرما. اگر پلیدیهای آنان در حدی است که از قابلیت عنایات و الطاف الهی تو ساقط گشتند، به خودشان مشغول بدار و اگر حکمت ربانی تو اقتضا کند، آنان را از صفحهی روزگار برانداز.
بارالها، با قدرت مطلقهی خود من ناتوان را که عوامل ضعف در برابر نیروهای هوا و و هوس و غرائز، احاطهام ساختهاند، حراست فرما. روزهای حیاتبخشی را که در اختیار من گذاشتهای مبارک فرما. ساعات و روزها و شبهای زندگی ما انسانها چنان نیست که همواره توانایی حفظ مستقیم اشیاء یا انسانهایی را که تحت حمایت و تربیت ما هستند، حراست نماییم. اوقاتی وجود دارند که ما از حفظ و نگهداری آنچه تعلقی به ما دارد عاجزیم؛ در آن موقع است که از خداوند بینا و شنوا و ناظر بر همهی هستی و محیط به آن، مسئلت میداریم که خود با لطف عمیمی که دارد، از رفتن آنها از دست ما که موجب خسارت میگردد، جلوگیری فرماید.
تویی مالک مطلق من
خداوندا، رحم و فیض خداوندیت را شامل حالم فرما تا همواره نیاز خود را به تعالی و نقص خود را در برابر کمالاتی که امکان رسیدن به آنها را در نهادم قرار دادی دریابم و در صدد رفع آن برآیم. در عین حال، ما را از خواری ذلت در میان مردم که موجب شکست شخصیت و ناهنجاری گوناگون میگردد محفوظ فرما. کریم خداوندا، گناهانی که از ما سر میزند، ما را از پیشگاه ربوبی تو دور میکند و هرگاه که درون ما را تیرگیهای معاصی و زشتیها تاریک میسازد، هیچ کس جز تو نیست که ما ار از عواقب آن گناهان و تیرگیهای درونی نجات بدهد.
تو آن توفیق را شامل حالم فرما تا موجبات غضب تو را فراهم نیاورم. در همهی احوال میدانم که مغفرت و رحمت و کرم و بخشایش تو از همهچیز وسیعتر و برای وجود من فراگیرتر از همهکس و همهچیز است.
در این هنگام است که ما با نالهها و مناجاتهایی که جملهی اولین و آخرین آنها «یا اله العاصین» (ای خدای گنهکاران) است، سراغ پیشگاه تو را میگیریم و تویی که ما را از سقوط در ورطهی نومیدیها نجات میبخشی. بارالها مرا جز به بارگاه کبریایی خود نیازمند مفرما زیرا:
دستگیری نتوان داشت توقع ز غریق
کأهل دنیا همه درماندهتر از یکدگرند
آفریدگارا، تویی پروردگار و مالک مطلق من. اگر بخواهم با احساس تکلیف و وظایف مقرر خود در این دنیا حرکت کنم و عدالت و حقیقت را پیشهی خود بسازم، تنها خواهم ماند. برای من آن قدرت را عنایت فرما که از تنهایی و دوری منزل و بیمناک بودن آن نهراسم؛ این زندگانی را پیشگاه تو بدانم و با اُنس به عنایات تو، با احساس تنهایی اندوهی به خود راه ندهم. اگر اعمال من موجب فرودآمدن غضب تو گردد، هیچ کسی توانایی برگرداندن آن را ندارد. لذا تو آن توفیق را شامل حالم فرما تا موجبات غضب تو را فراهم نیاورم. در همهی احوال میدانم که مغفرت و رحمت و کرم و بخشایش تو از همهچیز وسیعتر و برای وجود من فراگیرتر از همهکس و همهچیز است.