سرمایهی بینالمللی فرصتهایی را برای پیشرفت اقتصادی ایجاد میکند اما مسئله این است که متناسب با این فرصتها، تهدیدهایی هم وجود دارد که اگر این تهدیدها را دفع نکنیم، ممکن است تعاملات خارجی باعث بدتر شدن پیشرفت اقتصادی شود و ما را در برنامهی اقتصادی به عقب برگرداند...
اسدالله علم در خاطراتش میگوید که روستاهای ما از ابتداییترین امکانات برخوردار نیستند، حتی برق در تهران تا هشت ساعت قطعی داشت. علم میگوید: من خودم موتور برق تهیه کرده بودم و این وضعیت قابل دوام نخواهد بود. با این حال، شاه در سفر به لندن یک میلیون پوند به فاضلاب لندن و نیم میلیون پوند به باغوحش لندن کمک میکند!
خیلی از مفاسد اجتماعی که در جامعه وجود دارد، ناشی از اهمیت ثروت است. این همه پروندههایی که در قوهی قضاییه وجود دارد، همه ناشی از اهمیت یافتن ثروت و رفاه است که نسبت به گذشته، به میزان قابل توجهی، جابهجا شده است. از میزان و نوع مغازههای موجود در سطح شهرها میتوان فهمید چه چیزهایی برای مردم مهم است. در جامعه چند کتابخانه و مرکز علمی داریم و...
یک آرمانگرای مسلمان از واقعیت شروع میکند و این واقعگرایی اوست که مبنای آرمانگراییاش میشود. وقتی آرمانهایی در کسی ایجاد شود که عقل آنها را تأیید نمیکند و واقعیت با آنها همراه نیست، او دیگر آرمانخواه نیست و در واقع خیالپردازی میکند.
چنین تغییرات و تحولاتی، بهوضوح نشانگر آن است که دیگر نمیتوان نگاه «دن کیشوتی» و «لرد کرزنی» به جهان داشت. نه ساختار نظام بینالملل چنین چیزی را میپذیرد و نه بازیگران این نظام. ما در مرحلهی «شیفت پارادایمی» قرار داریم. شیفت پارادایم یعنی...
وقتی میگوییم میخواهیم کشوری مستقل باشیم، منورالفکرها شیطنت میکنند و به مردم میگویند یعنی با دنیا نمیخواهیم رابطه داشته باشیم و از دستاوردهای علمی و فنی دنیا نمیخواهیم استفاده کنیم. بههیچوجه استقلال این معنا را ندارد. درست مثل پاسخ امام به اوریانا فالاچی است...
در سال ۱۹۹۷، کشورهای آسیای جنوب شرقی مثل کرهی جنوبی اتفاقاً براثر همگرایی بیش از حد با غرب، دچار بحران اقتصادی شدند. راهحلهایی که آنها دادند، توجه به داخل بود. یک مطالعهای دیدم از یک استاد ایرانی شاغل در ژاپن که اتفاقاً میگوید نکتهی اساسی در پیشرفت ژاپن این است که از نفوذ سرمایههای خارجی جلوگیری کرد...
مک فارلین، مشاور امنیت ملی رونالد ریگان در مقالهای در روزنامهی «لسآنجلستایمز» بهصراحت عنوان کرد: «ما بهظاهر اعلام بیطرفی کردیم. اما اینطور نبود. ما در خلیج فارس حاضر شدیم تا مطمئن باشیم که صدام شکست نمیخورد و چون لازم دیدیم که باید جلوی سقوط صدام را گرفت، خود وارد جنگ شدیم.»...
حسن باقری مسئلهای در نظریهاش مطرح کرده که بسیار مهم است و در هیچ ارتشی مطرح نیست. میگوید ما هدفمان از عملیات، کشتار و انهدام دشمن نیست. باید تلاش کنیم از دو طرف کشته نشوند؛ چراکه نیروهای عراقی برای آیندهی انقلاب اسلامی عراق مفیدند. این روزها که حوادث منطقه و عراق را میبینیم...
لطفا به منظور مشاهده بهتر سایت و مرور ایمن در اینترنت ، مرورگر خود را به نسخه بالاتر ارتقاء دهید
یا از دیگر مرورگرها استفاده کنید.