«دانشگاه» اساساً چه نقشی در حل مسائل و رفع مشکلات و نیازهای کشور دارد؟ جایگاه نهاد دانشگاه در حوزهی مسائلی چون دستیابی به پیشرفت اقتصادی و صنعتی چیست؟ برای رسیدن به وضعیت مطلوب از جنبهی کارآمدسازی نظام علمی و دانشگاهی در راستای خدمت به کشور و مردم چه اقداماتی باید دنبال شود؟
گفتگو با آقای دکتر منصور غلامی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری فرصت مناسبی بود که این مسائل مهم و کلیدی را مورد بحث و بررسی قرار دهیم. ایشان در این گفتگو با پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR ضمن اشاره به مشکلات و مسائل مهم این عرصه، به برخی راهکارها و برنامههای عملیاتی نیز اشاره کردهاند:
برای شروع بحث ارزیابیتان از نظام آموزش عالی کشور و میزان موفقیت و کارآمدی آن در رسیدن به اهداف اصلیاش را مطرح کنید.
دانشگاهها در دنیا دو وظیفهی مهم را به طور سنتی بر عهده داشتهاند که وظیفهی دیگری هم در سالها و دهههای اخیر به آن اضافه شده است؛ یکی تربیت نیروی کارشناسی متخصص و تحصیلکردهی آشنا به علوم جدید و فناوریهای رایج زمان که طبعاً هم در بخش اجرا، هم در بخش مدیریت و هم در بخش برنامهریزی و نهایتاً در حوزهی نظارت به عنوان نیروی انسانی کارآمد به کار گرفته شوند.
خوشبختانه دانشگاههای ما از باب تربیت نیروی انسانی مورد نیاز کشور کاملاً موفق عمل کردهاند و نیازهای ما را هم از نظر کمّی و هم کیفی برآورده کردهاند. شما اگر تاریخچهی قبل از انقلاب اسلامی را نگاه کنید، ما در رشتهها و حوزههای مختلفی از خارج کشور کارشناس پزشکی، نظامی، فنی، مهندسی بهخصوص در حوزهی نفت کمک میگرفتیم. در حال حاضر اما به لطف خدا همهی نیازهای کشور با نیروی تحصیلکردهی متخصص از دانشگاههای خودمان تأمین میشود. در بعضی از رشتهها هم دانشجویان ما میروند خارج از کشور و مقاطعی از دورهی تحصیلیشان را طی میکنند و برمیگردند.
حوزهی دوم پژوهش است که دانشگاههای ما برای حل مسائل و مشکلات کشور و از جمله در علوم به طور عام و در حوزهی علوم جدید به طور ویژه باید فعالیت کنند. دانشگاههای ما در بحث تحقیقات موفق عمل کردهاند، به طوری که
جایگاه علمی کشور ما در دنیا در سال ۲۰۱۹ رتبهی پانزدهم جهان به لحاظ عملکرد تحقیقاتی و بروندادهای تحقیقاتی است. رهبر انقلاب در نشستی فرمودند که نگذارید این جایگاه علمی کشور کاهش پیدا کند. قطعاً نظر ایشان این بوده که این رتبهی جهانی جمهوری اسلامی ایران نشان از توجه کشور و نظام ما به علوم جدید و تحقیق و توسعه در علوم جدید دارد و باید آن را حفظ کنیم.
در حوزهی حل مسائل و مشکلات کشور طبعاً ما یک تأخیر و تفاوتی از لحاظ آمار و عملکرد داریم.
بخش بعدی در حوزهی ورود به فناوریهای جدید، تبدیل دانش به فناوری و تبدیل فناوری به اشتغال و سپس به تولید ثروت و بهکارگیری نتایج علم و فناوری در حوزهی اقتصاد است. خوشبختانه و در دو دههی اخیر، مجموعهی وزارت علوم و دیگر وزارتخانههای ذیربط به تأسیس و تشکیل مراکز رشد همت کردهاند.
الان ما بیش از ۱۹۵ مرکز رشد در وزارت علوم داریم. همچنین در بیش از ۴۳ پارک علم و فناوری در وزارت علوم تأسیس کردهایم که باید نتایج دانش روز را به فناوری تبدیل کنند و این فناوریها را برای ایجاد اشتغال و توسعهی زیرساختها و تأمین نیازهای کشور به کار بگیرند.
از نظر رتبهی جهانی در شاخص نوآوری الان ما رتبهی شصتویکم را در بین کشورهای دنیا داریم. یک بخشی از این دلیلش این است که ما خیلی از فناوریها را از کشورهای دیگر میگیریم و بومی میکنیم. دوم این که در این زمینه با تأخیر مواجه هستیم. یعنی کشورهای دیگر شاید بیش از ۵۰ سال سابقه دارند، اما ما به طور متوسط ۱۵ سال سابقهی کار را داریم. لذا در مجموع این جایگاه بسیاری خوبی است.
نکتهی آخر این که
دانشگاههای ما باید به سمت دانشگاههای جامعهمحور حرکت کنند. خوشبختانه در سالهای اخیر با ورود دانشگاهها به حل مسائل اجتماعی مثل مشکلات فرهنگی، آسیبهای اجتماعی و مسائل اقتصادی که نیاز به مطالعه و تحقیق و اظهار نظرهای کارشناسانه دارد، ورود پیدا کردهاند و نتایج کارشان به دستگاهها و مسئولین ذیربط منعکس میشود. ضمن این که این ارتباطات بهتدریج عمیقتر و گستردهتر هم خواهد شد.
دربارهی همافزایی دانشگاهها با دستگاههای تولیدی چه تلاشهایی صورت گرفته و این همافزایی چگونه اتفاق میافتد؟
در این باره مراکز پژوهشی و پارکهای علم و فناوری ما فعال هستند که به توسعه و رونق تولید داخلی و طبعاً اشتغال و کارآفرینی و توسعهی اقتصادی کمک میکنند. تلاش ما این است که در شرایط فعلی به دستگاههایی کمک کنیم که در حوزهی تولیدات داخلی فعال هستند؛ اعم از دستگاههای سنتی، شرکتها، مؤسسات و کارخانههایی که از مواد و فناوریهای بومی و سنتی استفاده میکنند یا فناوریهایی را از خارج کشور وارد کردهاند و برای تولید تلاش میکنند. دانشگاهها و مؤسسات تحقیقاتی ما موظف به کمک هستند و این کمک ابتدا با درخواست و مراجعهی مؤسسات فوق صورت خواهد گرفت. سال قبل در هفتهی پژوهش فراخوان زدهایم و خواهش کردهایم و اصلاً یک میز درخواست پژوهش و تحقیق از طرف دستگاههای فعال در حوزهی تولید را گذاشتیم که بیایند و اعلام کنند چه نیازهایی دارند تا دانشگاهها و مراکز علمی ما هرکدام بر حسب تخصص خودشان اعلام آمادگی کنند برای انجام آن درخواست. امسال هم همین برنامه را در نظر داریم. لذا یک بخش این است که خواهش میکنیم مجموعههای تولیدی نیازهایشان را به دانشگاهها یا مستقیم یا از طریق وزارت علوم منتقل کنند تا این ظرفیتها و توان علمی و فناوری به کمک آنها بیاید.
یک روش دیگر این است که
توصیه و تأکید کردهایم که کارهای تحقیقاتی و از جمله پایاننامههای دانشجویی بروند به سمت پیداکردن مسائل و مشکلات توسعهی اشتغال و اقتصاد داخلی و بهخصوص در بخش تولیدات داخلی. درواقع این تأکیدات بیشتر بعد از این صورت گرفته که رهبر معظم انقلاب سال رونق تولید داخلی را اعلام فرمودند. لذا به نظر میرسد که انشاءاللّه در ماههای آتی و بهتدریج عملکرد بهتر و بیشتری در این حوزه ارائه شود.
یکی از مطالبات اصلی رهبر انقلاب در زمینهی کار علمی دانشگاهها، اصلاح نظام بانکی و بودجهریزی است. دانشگاهها در این عرصه چه فعالیتهایی میتوانند بکنند و چه اقدامات مهمی در دست اقدام است؟
ببینید، دانشگاههای ما و بهخصوص دانشگاههای بزرگ و قدیمیمان گروههای علمی در رابطه با حوزههای مطالعات مالی و بانکی دارند. به غیر از گروه و دانشکدهها و گروههای اقتصادی که خودشان به نحوی درگیر این مباحث هستند، گروههای تخصصیتر هم در حوزههای مدیریت مالی و برنامهریزی مالی وجود دارد و اساتیدی با تخصصهای ریزتر نیز در این حوزهها ورود دارند.
برای حل موارد فوق دو روش را میتوان تصور کرد؛ یکی این که دانشگاهها خودشان رأساً در بحث و تحقیق و مطالعه ورود و اعلام نظر کنند. یکی این که دستگاهها و سازمانهای مرتبط با حوزههای مالی از دانشگاهها بخواهند که ورود و کمک کنند. به نظر من این مدل دومی عملیاتیتر و کاراتر است
. ما خیلی وقتها پژوهشهایی را داریم که فارغ از همکاریهای مشترک انجام میگیرد. البته در نوع خودش قابل توجه و ارزشمند است، اما کمتر دستگاههای درگیر با موضوع سراغ آنها میآیند. لذا دانشگاهها آمادگی کامل دارند که در این رابطه با سازمان برنامه و بودجه، با وزارت اقتصاد با حوزهی مالیاتی و بخشهای دیگر برای مطالعات لازم در حوزهی شرایط جدید بودجهریزی و قوانین مالی همکاری کنند.
یکی دیگر از نکات مورد توجه و اهتمام رهبر انقلاب از سالیان پیش، بحث ارتباط صنعت و دانشگاه بوده که این روزها نیازش به طور جدیتری احساس میشود. فضای جدید سالهای اخیر و شرکتهای دانشبنیان را هم چهبسا بتوانیم جلوهای از همین بحث حساب کنیم. ارزیابی شما از این موضوع چیست و آن نقاط اصلی که باید برنامهریزی بشود تا این قضیه جدیتر پیش برود، چه از سوی صنعت و چه از سوی دانشگاه کدام است؟
خوشبختانه به دلیل جوان بودن بحث شرکتهای دانشبنیان، این زمینه از فعالیتهای فناوری مبتنی بر دانش رو به توسعه است.
الان بیش از ۳ هزار واحد فناور در پارکها و مراکز رشد ما مستقر هستند که از این تعداد تاکنون حدود ۱۶۲۵ شرکت دانشبنیان هم خارج شدهاند. یعنی اول به صورت واحد فناور مستقر میشوند و بعد اگر شرایطشان را داشتند، میشوند دانشبنیان. این ۱۶۰۰ شرکت دانشبنیان از لحاظ اشتغال هم تعداد قابل توجه حدوداً ۵۶ هزار نفر را در خودشان دارند که این اشتغالها معمولاً پایدارند. هزینهی ایجاد این اشتغالها نیز خیلی کمتر از اشتغال از روشهای سنتی است.
پس یک ظرفیتی در اثر کاربرد دانش و فناوری که نوعاً محصول دانشگاهها و مراکز پژوهشی است، به وجود آمده و ما این را ادامه میدهیم. این بخش چون فناورانه کار میکند، خودبهخود وصل میشود به صنعت و به جای این که صنعت را اصلاح کنیم، این گروههای جدید وارد بخش صنعت و فناوریهای روز میشوند.
علاوه بر این، ما همکاری نزدیکی را با بخش صنعت بهخصوص از کانال وزارت صمت شروع کردهایم و در سالهای اخیر فرصتهای مطالعاتی را برای اساتید و دانشجویان در صنعت انجام تعریف و فعال کردهایم. در حال حاضر تعداد زیادی از اساتید و بهخصوص دانشجویان تحصیلات تکمیلی در حال گذراندن فرصت مطالعاتی در بخش صنعتی هستند. طبیعی است اینها وقتی بیشتر میروند به صنایع و شرکتها و کارخانههایی که بخش توسعه و تحقیق فعال دارند، کمک میکنند تا آنها فعالتر و روزآمدتر شوند.
همچنین از دو سال پیش کارآموزی و کارورزی در صنعت را برای دانشجویان کارشناسی تعریف کردهایم. اینها هم کارآموزیهایشان را که قبلاً در واحدهای مختلف و به شکل پراکنده انجام میدادند، الان اما به صورت نظارتشدهتر در صنعت انجام میدهند.
فعالیت و برنامهی دیگر این بوده که الزامی شدن فرصت مطالعاتی برای اساتید جدیدالاستخدام در دورهی پیمانی از اول سال ۱۳۹۸ باعث شده که اعضای هیأت علمی جوان ما در همان چند سال اول خدمتشان یک دورهی فرصت مطالعاتی و تحقیق در صنعت داخلی کشور داشته باشند. این هم کمک میکند به شناخت بیشتر صنعت و هم حتماً حضورشان آنجا برای مشاوره، انجام تحقیق و بحثهای فناورانه که کمک ویژهای خواهد کرد.
در کنار این برای این که دانشجویان ما در آینده بیش از گذشته توانایی ورود به بخش صنعت و فعالیت در آنجا را پیدا کنند، طرح مهارتافزایی و اشتغالپذیری برای دانشجویانمان را در دانشگاهها فعال کردهایم. اینها همزمان با تحصیل، کارگاههای جداگانهای را برای آشنایی با ویژگیهای هرکدام از صنایع مهم کشور میگذرانند که با مدرک و رشتهی تحصیلیشان ارتباط دارد. این نیز کمک میکند تا پس از فارغالتحصیلی سریعتر و بهتر جذب بخشهای صنعتی و تولیدی شوند. در این رابطه ما دروس عملی دانشجویان را هم تقویت کردهایم و تغییراتی در آییننامهها صورت گرفته است. از جمله آییننامهی ارتقای اعضای هیأت علمی که در آنجا وزن و امتیاز بیشتری برای کسانی دیده شده که به صنعت و به رونق تولید داخلی کمک میکنند. یعنی از این که مقالات نقش تعیینکنندهی اصلی را داشته باشند، به این سمت بردهایم که کارهای عملی و تحقیقات مرتبط با مسائل داخلی وزن بیشتری پیدا کند.
در مورد آمارهای مختلف نرخ بیکاریِ فارغالتحصیلان دانشگاهی و نیز بحث تناسب نیاز و جذب دانشجو و تربیت نیروی خلاق و کارآمد برای بخشهای تولید و صنعت کشور که بر عهدهی وزارت علوم است، ارزیابی شما چیست و چه برنامههایی برای ساماندهی و بهبود این مسئله دارید؟
ما یک طرحی را شروع کردهایم تحت عنوان رصد اشتغال دانشآموختگان دانشگاه. میخواهیم ببینیم از سال ۹۲ تا سال ۹۴ چقدر از فارغالتحصیلان دانشگاهی و نیز در سال ۹۸ چند تا دانشگاه نمونه توانستهاند شغل پیدا کنند. دانشگاهها بر اساس کد ملی فارغالتحصیلها و از طریق شبکهی سازمان تأمین اجتماعی پیگیری کردهاند و هر کسی را که برایش بیمه واریز شده، به عنوان شاغل حساب کردهاند. این رصد نشان میدهد که
اشتغال دانشآموختهها با توجه به ظرفیت اشتغال در کشور بهخوبی در حال انجام بوده است، اما چون تعداد فارغالتحصیلان ما بیش از ظرفیت بوده، خودبهخود یک انباشت فارغالتحصیل داریم. لذا دانشگاهها در تأمین نیروی انسانی توانایی لازم و کافی را دارند، اما عدم اشتغال برخی از فارغالتحصیلان بیشتر به تعداد زیاد آنها برمیگردد و نه عدم توانایی اشتغالپذیری آنها.
آیا در این باره آماری به تناسب رشته و شغل مخصوصاً در بخشهای علوم انسانی داریم؟
هنوز نه. ما فعلاً اشتغال عام را رصد کردهایم و هر که را الان بیمه پرداخت میکند، فرض بر این است که مشغول به کار است. حالا این که کارش مرتبط با رشتهاش هست یا نه، فعلاً این مطالعه انجام نشده. درصدهای این اشتغال برای سال ۹۸ طبق آمار برای دانشگاههای فنی و صنعتی ما به این ترتیب است که فارغالتحصیلان کارشناسی بیش از ۷۰ درصد اشتغال پیدا کردهاند. در کارشناسی ارشد نزدیک به ۷۵ درصد و در دکتری هم ۸۷ درصد. البته این درصدها برای دانشگاههای مختلف کم و زیاد دارد دیگر. آمار بیکاران دانشآموختهها را هم اگر شما رصد کنید، کمتر از ۳۰ درصد است. لذا با کنترل ما این آمار تقریباً درست درمیآید. لذا
آنچه که تبلیغ میشود از باب بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی با واقعیت تفاوت دارد و به نظر میرسد با توسعهی شرکتهای دانشبنیان، با رونق تولید، با برقراری ارتباط بیشتر با صنعت و توجه و تمرکز بر تأمین نیازها از داخل در ادامهی آثار تحریم کشور، اشتغال دانشآموختههای ما قطعاً از این هم بهتر و بیشتر شود.
در بخش نخبگان هم اشاره کنم که به نظر میآید آنچه که بیرون تبلیغ میشود، فرق میکند با واقعیت. انشااللّه باید اینگونه نکات را با واقعیتها تطبیق بدهیم و اعلام کنیم تا نخبههای ما پرانگیزه بمانند. وقتی میگویند همهی نخبگان ما دارند میروند، یک عدهای نگویند همه رفتند و ما ماندیم. در حالی که واقعیت این نیست. بسیاری از نخبههای ما اکنون با عِرق و علاقه در کشور تلاش میکنند و تعداد زیادی نیز دارند برمیگردند.
اگر نکتهی پایانی دارید، بفرمایید.
ما نکتهای را که اکنون پیگیری میکنیم در بحث حضور دانشگاهها در صنعت و اشتغال کشور، یکی پارکهای فناوری و پژوهشکدهها و پژوهشگاهها بوده که خوشبختانه برنامهریزیهایشان انجام شده و به طور فعال کار میکنند. دوم ساماندهی آموزش عالی است. یعنی تعداد زیاد مراکز دانشگاهی باید به شکلی مدیریت شود که منسجم بشوند. باید برای واحدهای کمکیفیت و ضعیف فکری کرد.
بهخصوص این روزها که دانشجو کم است، باید آن واحدهایی که دانشجو ندارند، به یک شکلی تعیین تکلیف شوند تا انشاءاللّه ما یک مجموعهی دانشگاهی قوی، هدفمند، کیفی و مأموریتگرا داشته باشیم. یعنی دانشگاهها باید بدانند که فعالیتشان در چه مسیری است و قرار است به چه هدفی برسند و مأموریتشان در کشور، در منطقه و در جهان چیست.